واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: همدستي پدر و پسر در گروگانگيري 3 ميلياردي
پدر و پسر كه متهم هستند با همدستي يكي از دوستانشان كودك 14 ساله را براي اخاذي 3 ميلياردي به گروگان گرفته بودند دستگير و گروگان در سلامت كامل آزاد شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 8 صبح پنجم ارديبهشت مردي سراسيمه وارد كلانتري ابوسعيد شد و به مأموران گفت: ساعت 6و30 دقيقه امروز پسرم از خانه بيرون رفت تا به مدرسه برود، چند دقيقه از رفتنش نگذشته بود كه زنگ خانه را زدند. راننده سرويس بود او گفت حدود 10 دقيقه است كه منتظر اميرحسين هستم پس چرا نميآيد؟ بلافاصله خودم را به كوچه رساندم و هر چه دنبال اميرحسين گشتم، اثري از او نبود تا اينكه حدود ساعت 7 صبح بود كه مرد ناشناسي با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت پسرت پيش ما است اگر او را ميخواهيد بايد 3 ميليارد تومان به حسابي كه به شما ميدهيم، واريز كنيد وگرنه او را ميكشيم.
پيگيري پرونده در اداره يازدهم پليس آگاهي
پس از اعلام اين شكايت، پرونده با موضوع آدمربايي به دستور قاضي محمدشهرياري، سرپرست دادسراي ناحيه 27 تهران براي رسيدگي در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
كارآگاهان در اولين مرحله از تحقيقات خود به مدرسه محل تحصيل اميرحسين مراجعه كردند و دريافتند كه در چند روز گذشته افراد ناشناسي با خودروهاي مختلف سيتروئن و پژو 405 نقرهاي به مدرسه آمده و سؤالاتي را درباره ساعت حضور و تعطيلي دانشآموزان از چند نفر پرسيدهاند.
از طرفي در تحقيقات بيشتر از خانواده نوجوان ربوده شده مشخص شد كه پدر و پدربزرگ او در كار خريد و فروش آهن آلات هستند بدين ترتيب فرضيه ربودن اميرحسين براي اخاذي از خانوادهاش قوت گرفت و كارآگاهان را براي شناسايي متهمان به سمت بازار آهن كشيد. تحقيقات بعدي پليس نشان داد مردي به همراه پسرش و يكي از دوستانش دست به آدمربايي زدهاند. همچنين مشخص شد كه مرد آدمربا كارمند بازنشسته اداره دولتي است كه مدتي با پدربزرگ امير حسين ارتباط كاري داشته است. پس از شناسايي هويت آدمربايان كارآگاهان ساعت 11 صبح روز گذشته در يك عمليات غافلگيرانه متهمان را داخل خودروشان در حالي كه امير حسين هم داخل خودرو بود، دستگير و گروگان را آزاد كردند.
متهم اصلي بعد از دستگيري گفت: از 15 سال قبل با پدربزرگ اميرحسين ارتباط كاري داشتم تا اينكه با هم اختلاف پيدا كرديم. پس از اين وقتي نتوانستم اختلافم را با او بر طرف كنم، نقشه آدمربايي نوهاش را طراحي كردم. من و همدستانم چند روز قبل محل تردد اميرحسين و مدرسهاش را زير نظر گرفتيم تا نقشهمان را به راحتي اجرا كنيم. روز حادثه امير حسين منتظر سرويس مدرسهاش بود كه با خودرو نزديكش رفتيم. از آنجايي كه جثهاش كوچك بود، او را بغل گرفتم و سريع به داخل خودرو منتقلش كردم. پس از اين او را به خانهاي كه از قبل در غرب تهران فراهم كرده بودم، انتقال داديم و با پدرش تماس گرفتيم. در اين چند روز اميرحسين را چندين بار در خيابانها چرخانيدم تا متوجه مخفيگاه نشود تا اينكه دستگير شديم.
امير حسين هم گفت: وقتي ميخواستم به مدرسه بروم اين سه نفر مرا به زور سوار خودرو كردند و به خانهاي بردند. از حرفهاي آنها فهميدم كه قصد دارند از پدر بزرگم كه پولدار است، اخاذي كنند.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: متهمان براي تحقيقات تكميلي در اختيار كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفتهاند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]