واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مباش روزنامه شهرآرا در شماره 1682 روز یکشنبه خود یادداشتی به قلم " محسن بذرگری هاشمی" با عنوان "چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مباش" به چاپ رسانده است.
قاعده اصلی در نظام خلقت و آفرینش، انضباط، انسجام و حرکت بر مدار ثبات و آرامش است و البته این همه محقق نمی شود مگر بر پایه تقسیم و توزین درست نقش ها و مسئولیت ها.
از جمادات و نباتات گرفته تا حیوان و انسان که اشرف مخلوقات است همه بر محور نقش آفرینی و مسئولیت پذیری در چارچوب معین آفریده شده اند.
اگر یکی از این ها بخواهد جای دیگری قرار بگیرد یا مسئولیت خودش را به درستی ایفا نکند، بی تردید این نظم و انسجام و آن آرامش و سکون بر هم می خورد و در نتیجه نظام هستی دچار التهاب و اضطراب خواهد شد.
در نظامات اجتماعی هم قاعده همین است. به طور مثال در خانواده که یک نظام اجتماعی کوچک را تشکیل می دهد نقش مرد براساس ویژگی های جسمی و روحی برای ایفای مسئولیت پدری و همسری طوری تعریف شده است که زن نمی تواند عهده دار آن باشد و در مقابلش زن نیز باتوجه به ویژگی هایی متمایز، عهده دار نقش مادری و همسری است که مرد دستش نسبت به آن جایگاه کوتاه است.
هیچ یک نمی تواند جای دیگری را پر کند که بی تردید جابه جایی نقش ها باعث تزلزل و اختلال نظام خانواده می شود و این دو در کنار یکدیگر و با انجام وظایف و تکمیل ظرفیت های هم به خانواده آرامش می بخشند.
اگر محبت، احساسات و مهر مادری با روحیه سخت و کمترشکننده پدر در کنار هم نباشند یا یکی بر دیگری غالب شود، اثر منفی و معنادار خود را در ساختمان زندگی و به خصوص تربیت فرزندان نشان خواهد داد.
جامعه هم به عنوان یک نظام اجتماعی بزرگ تر از این قاعده مستثنی نیست.
همه قرار نیست هم زمان یک کار را و به یک اندازه انجام دهند. ممکن است لازم باشد یکی تشویق کند، دیگری تنبیه. یکی نصیحت کند آن یکی محبت.
نزدیک به یک سال است تعدادی از همشهریانمان به دلایل مختلف در حوزه موسسات مالی و شرکت های سرمایه گذاری دچار التهاب و سرگردانی شده اند و برخی مسئولان هنوز صورت مسئله را پاک می کنند یا نتوانسته اند مناسبات درستی با این اتفاقات برقرار کنند.
از یک سو مؤسسات، شرکت ها و افرادی که به هر دلیل قانونی یا غیرقانونی سال ها سرمایه مردم را در اختیار داشته و در برخی موارد بدنه ای از سوداگران و واسطه ها و دلالان سود محور ایجاد کرده اند.
در ضلع دوم، مردمی که متحیر و سرگردان به دنبال روزنه امیدی برای دستیابی به اصل سرمایه زندگی شان با صرف نظر از همه سودها و منافعی که به آن ها وعده داده شده است.
و از سوی دیگر مسئولانی که نتوانسته اند به درستی در این زمینه نقش هایشان را تعریف کرده یا در انجام نقش های تعریف شده شان کارآمد باشند.
معتقدم در این ضلع سوم بهتر از این ها می شد و می شود عمل کرد.
هنوز خلأ یک اتاق فکر فعال برای تقسیم مسئولیت ها و استفاده از تمامی ظرفیت ها و ابزارها برای حل مشکل یا به حداقل رساندن آسیب های آن به چشم می آید.
اگر طبیعت و لازمه دستگاه قضا برای برخورد با مجرمانی که این وضعیت را ایجاد کرده اند سخت و غیرمنفعل و کمی پدرانه است، بی معناست که دستگاه اجرایی ما هم از همان در و چارچوب با مردم سخن بگوید.
چرا کسی به نیت دلجویی و دلسوزی و تیمار مردم خسارت دیده به احقاق حق آن ها نمی پردازد؟
اگر لازمه حضور و برخورد نیروهای امنیتی و انتظامی با سوداگران و کسانی که بنای التهاب و تشویش در شهر را دارند، محکم و دفعی است چرا کسی از در ابهام زدایی و روشن شدن موضوع و فرایندهای اجرایی و عملیاتی حل مسئله با مردم، صادقانه و شفاف سخن نمی گوید؟
این مردم، عزیز هستند. همان هایی که در راه پیمایی ٢٢ بهمن و روز قدس شرکت می کنند. با تمام مشکلات در انتخابات، پرشور و حداکثری حضور دارند و باعث عزت جمهوری اسلامی در دنیا شده اند.
پای شعارهای عدالت محور انقلاب اسلامی هزینه های جانی و مالی فراوانی داده اند و توقع زیادی نیست اگر از مسئولان نظام اسلامی بخواهند که در توجه به مشکلات آن ها به سیره و منش امام بزرگوار و رهبر معظم انقلاب عمل کنند و دست کم در رفتارشان توجه به مشکلات مردم دیده شود نه صرفا در گفته ها و شعارهایشان.
چون وا نمی کنی گرهی خود گره مباش
ابرو گشاده دار چو دستت گشاده نیست
ک/1
7496
06/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]