تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 19 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود، به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814568056




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نامه عاشقانه شكسپیر به همسرش!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: عشق من نیز چون بامدادی كوتاه در زندگی من درخشید و پیشانی مرا با فروغ دلپذیر خود روشن كرد. اما افسوس. دوران این تابندگی كوتاه بود زیرا... ویلیام شکسپیر از بزرگترین درام نویسان انگلستان بود که آثار دوران نخستین حیاتش چندان قابل توجه نبود ولی چون به مرحله استادی و تکامل رسید به خلق آثار جاویدانی توفیق یافت البته بیشتر داستانهائی که این دارم نویس خلق کرده قبلاً به صورت نیمه تاریخ یا قصه و افسانه به رشته تحریر درآمده بود از جمله نمایشنامه ‌هاملت 6 سال پیش از اینکه شکسپیر آن را به رشته تحریر و بر روی صحنه نمایش بیاورد در لندن به معرض نمایش گذاشته شد و نویسنده اش فرانسوا دوبلفورست یا ساکسو گراماتیسلامح بود البته چون آن نمایشنامه که تحت عنوان سرگذشت‌های غم انگیز بود در دست نیست تا بتوان میزان و نحوه اقتباس شکسپیر را تعیین کرد. *****وقتی كه خاطرات گذشته در دل خاموشم بیدار می‌شوند بیاد آرزوهای در خاك رفته  آه سوزان از دل بر می‌شكم و غم‌های كهن روزگاران از كف رفته را در روح خود زنده می‌كنم.با دیدگان اشكبار یاد از عزیزانی می‌كنم كه دیری است اسیر شب جاودان مرگ شده اند.یاد از غم عشق‌های در خاك رفته و یاران فراموش شده می‌كنم. رنج‌های كهن دوباره در دلم بیدار می‌شوند. افسرده و ناامید بدبختی‌های گذشته را یكایك از نظر می‌گذانم و بر مجموعه غم انگیز اشك‌هایی كه ریخته ام می‌نگرم. و دوباره چنان كه گویی وام سنگین اشك‌هایم را نپرداخته ام دست به گریه می‌زنم. اما ای محبوب عزیز من اگر در این میان یاد تو كنم غم از دل یكسره بیرون می‌رود. زیرا حس می‌كنم كه در زندگی هیچ چیز را از دست نداده ام.بارها سپیده درخشان بامدادی را دیده ام كه با نگاهی نوازشگر بر قله كوهساران می‌نگریست.گاه با لب‌های زرین خود بر چمن‌های سرسبز بوسه می‌زند و گاه با جادوی آسمانی خویش آب‌های خفته را به رنگ طلایی در می‌آورد.بارها نیز دیده ام كه ابرهای تیره چهره فروزان خورشید آسمان را فرو پوشیدند. مهر درخشان را واداشتند تا از فرط شرم چهره از زمین افسرده بپوشاند و رو در افق مغرب كشد.خورشید عشق من نیز چون بامدادی كوتاه در زندگی من درخشید و پیشانی مرا با فروغ دلپذیر خود روشن كرد. اما افسوس. دوران این تابندگی كوتاه بود زیرا ابری تیره روی خورشید را فرا گرفت. با این همه در عشق من خللی وارد نشد زیرا می‌دانستم كه تابندگی خورشید‌های آسمان پایندگی ندارد.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن