تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805646641
گزارش ايسكانيوز از دادسراي جنايي تهران شوهركش «ديه» داد تا اعدام نشود
واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: گزارش ايسكانيوز از دادسراي جنايي تهران شوهركش «ديه» داد تا اعدام نشود
تهران – خبرگزاري ايسكانيوز: زني كه شوهرش را در تهران كشت و جنازه او را در اتاق پذيرايي ، دفن كرد به خانواده داغدار «ديه» داد تا اعدام نشود.
*گزارش و عكس:نداجعفري
به گزارش روز يكشنبه خبرنگار گروه حوادث ايسكانيوز ، زن سالخورده‌اي سوم بهمن83 به دادسراي جنايي تهران رفت و به سليماني ـ داديار شعبه دوم ـ گفت: پسرم 8 ماه است كه ناپديد شده اما عروسم «زهرا» ادعا مي‌كند او براي كار از نظام آباد به تركيه رفته است.پسرم طي اين مدت هيچ تماسي با من نداشته است و چون با عروسم اختلاف داشت فكر مي‌كنم قرباني جنايت شده باشد.
بدين ترتيب تجسس هاي پليس براي افشاي راز ناپديد شدن احمد آغاز شد و زهرا كه تحت بازجويي قرار گرفته بود ادعا كرد با شوهرش هر چند وقت يك بار از تركيه تماس تلفني دارد.
ريز مكالمه هاي تلفني اما نشاني از تماس تركيه نداشت و دروغگويي‌هاي اين زن برملا شد. در همين حال زهرا قفل سكوت بر لبانش زد تا اينكه شك بازپرس و پليس جنايي تهران به لق بودن موزاييك‌هاي اتاق پذيرايي خانه احمد، مسير تحقيقها را وارد مرحله تازه‌اي كرد.
با خاكبرداري اتاق پذيرايي، جنازه شوهر نگون بخت كه 9 ماه از مرگش مي‌گذشت در عمق دومتري كشف شد و كليد معما به دست آمد.
زهرا كه شواهد نشان مي داد با دوست خيانتكار شوهرش به نام «هوشنگ» رابطه داشت اعتراف كرد: احمد بداخلاق بود و مرا كتك مي‌زد.روز جنايت، دو فرزندم را به خانه خواهرم بردم و وقتي برگشتم يك آمپول به احمد تزريق كردم كه بي حال شد. بعد با آجر به سرش كوبيدم و...
با پايان رسيدگي مقدماتي ، پرونده شوهركشي به دادگاه كيفري تهران فرستاده شد. در رسيدگي قضايي به اين ماجرا كه 14 آذر 85 در شعبه 71 دادگاه كيفري تهران به رياست قاضي «نورا...عزيزمحمدي» و با حضور چهار مستشار (رحيمي، افتخاري، عبدالهي و باقري) برگزار شد ابتدا شهرياري - نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت.
وي اظهار داشت:زهرا 30 ساله شوهرش احمد 38 ساله را در خانه اش كشت، جنازه را در پذيرايي خانه دفن كرد و در اين مدت با مردي به نام هوشنگ رابطه پنهاني داشت.حالا با توجه به نظريه پزشكي قانوني، اعتراف صريح زهرا و تقاضاي اولياي دم ، براي اين زن تقاضاي اشد مجازات دارم.
سپس وكيل خانواده داغديده ، رو به روي پنج قاضي شعبه ايستاد و به نمايندگي از مادر قرباني كه به خاطر شرايط بغرنج روحي نتوانست به دادگاه برود براي زهرا حكم مرگ خواست.
نوبت به دو دختر احمد به نام هاي رضوانه و مرجانه كه رسيد اعلام كردند از مادرشان شكايتي ندارند و از خونخواهي گذشته اند.
همچنين هوشنگ منكر هر گونه رابطه پنهاني با زهرا شد:خيال مي كردم شوهر زهرا مرده و فقط براي خريد لوازم خانه اش با اين زن رفت و آمد داشتم.
*قاضي: با چه مجوزي به شناسنامه «احمد» عكس خودت را چسباندي تا با طلاق ساختگي، زهرا را عقد كني؟
*هوشنگ:من زن و سه بچه دارم.اصلا قصد ازدواج با زهرا را نداشتم و تحت فشار به رابطه پنهاني اعتراف كردم. گزارش ايسكانيوز مي افزايد، زهرا نيز در دفاع از خود گفت: هيچ انگيزه اي براي كشتن شوهرم نداشتم. 16 سال بود كه با او زندگي مي كردم. احمد مدتها بود دندان درد داشت و آن روز يك آمپول آورد تا تزريق كنم و خيلي اصرار كرد.
وي اضافه كرد:آمپول را كه زدم حالش بد شد، به من حمله كرد و ميز را به طرفم انداخت . براي فرار از دستش با آجر چند ضربه به سرش كوبيدم.
اين زن توضيح داد: خيلي ترسيده بودم. جنازه را داخل حمام بردم، در را بستم و به سراغ بچه هايم رفتم. صبح كه شد فرزندانم را به كرج بردم و يك كارگر آوردم تا وسط پذيرايي را بكند اما به لايه سيماني خورد و كار را رها كرد. ناچار شدم به تنهايي يك قبر دومتري در پذيرايي خانه ام بكنم. جنازه را داخل حمام غسل دادم و داخل قبر گذاشتم، رويش را موزاييك كردم و ...
*قاضي: اگر با شوهرت اختلافي نداشتي پس چرا بعد از تزريق آمپول و تشنج ، او را به بيمارستان نرساندي؟
*زهرا : «احمد» بعد از تزريق ديوانه شده بود و من براي فرار از دستش ناچار شدم با آجر به سرش بكوبم. چون خيلي ترسيده و يك شبانه روز با جنازه تنها بودم آن را دفن كنم.
قاضي عزيز محمدي دستور داد فيلم بازسازي صحنه هايي كه زهرا در آن به تشريح جزييات جنايت پرداخته است نمايش داده شود.
زن تبهكار پس از ديدن فيلم ، ادعا كرد:آن موقع تحت فشار بودم و مجبور شدم بگويم به سر احمد كوبيدم و كابل را دور گردنش پيچيدم اما حالا تاكيد مي كنم فقط دو ضربه به شوهرم زدم و هيچ كابلي نداشتم كه دور گردنش بپيچم.
با پايان حرفهاي شوهركش، ادامه دادگاه كه به رابطه پنهاني ميان زهرا و هوشنگ اختصاص داشت پشت درهاي بسته و غير علني برگزار شد.
رييس شعبه 71 و چهار مستشار وارد شور شدند و با توجه به مدركهاي موجود براي زهرا حكم مرگ صادر كردند.
حكم در شعبه 33 ديوان عالي كشور تاييد شد و زهرا در يك قدمي چوبه دار قرار گرفت اما امروز خانواده داغدار با گرفتن ديه از خونخواهي گذشت و اين زن به زندگي برگشت.او به زودي از جنبه عمومي جرم، محاكمه خواهد شد.525/110
دوشنبه 30 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]
-
گوناگون
پربازدیدترینها