محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845921389
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: دشواريهاي پرسشگري«دشواريهاي پرسشگري» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم محسن ماندگاري است كه در آن ميخوانيد؛«آيا روزنامهنگاري واقعا شغل سخت و زيانآوري است؟» اين سوالي است كه بسياري از مردم بارها از من و همكارانم پرسيدهاند.آيا همچنان كه اين روزها ميبينيم، نشستن پشت يك ميز و قلم در دست گرفتن و نوشتن از اتفاقاتي كه در اطراف ما رخ ميدهد، كار سخت و دشواري است، آن چنان كه براساس قوانين موجود، شغل روزنامهنگاري در رديف كارهاي سخت و زيانآور منظور گردد؟شايد پاسخ به اين سوال، به اندازه همان روزنامهنگاري، سخت و دشوار باشد؛ چرا كه ابتدا بايد پرسيد كدام نوع از روزنامهنگاري سخت است و اساسا آنچه ما در حال حاضر انجام ميدهيم؛ چه نوع روزنامهنگاري به شمار ميآيد؟اساس و جوهره روزنامهنگاري «پرسشگري» و« پاسخ دادن» به پرسشهايي است كه در جامعه مطرح است يا روزنامهنگاران به اقتضاي كارشان، خود آفريننده اين پرسشها هستند.به اين ترتيب روزنامهنگاراني موفق ترند و رسانههايي مورد توجه و اقبال بيشتر مخاطبان قرار ميگيرند كه پاسخهايي شفافتر، دقيقتر و كاملتري براي پرسشها و دغدغههاي مخاطبان خود داشته باشند و اين دقيقا همان انتظاري است كه خوانندگان از يك روزنامه و همچنين يك روزنامه نگار دارند. بديهي اما اينكه، پاسخگويي سخت است و حتي پيش از آن پرسشگري. و از اين روست كه روزنامهنگاري شغلي سخت به حساب ميآيد و در مواردي هم، ميتواند براي روح و جسم يك «روزنامهنگار جستجوگر» كه به دنبال طرح پرسش و يافتن پاسخ براي آن باشد، زيانآور تمام شود. امروز در حالي مهمان شما همراهان هميشگي «جامجم» هستيم كه با همه دشواريهاي روزنامهنگاري، 3000 شماره از روزنامه «جامجم» با تلاش همكاران ما در دستان پرمهر شما قرار گرفته است. جامجم تلاش كرده است در همه اين سالهاي همراهي با شما، تا حد ممكن، پرسشگر باشد و پاسخگوي سوالات شما خوانندگان صميمي روزنامه. «جامجم» روزنامهاي است براي همه و همچنان چشم به افقهاي دور دارد.كيهان:كميت انقلاب لنگ مي ماند اگر ...«كميت انقلاب لنگ مي ماند اگر ...»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛هفته بسيج يادآور دلاور مردي مردان بزرگي است كه زرين ترين صفحات تاريخ ايران را رقم زده اند. نيروي عظيمي كه با دم مسيحايي حضرت روح الله(ره) از ميان امت اسلامي برخاست و برپايه مردم نهادترين پديده بعد از انقلاب، آنچنان در عرصه مبارزه، جهاد و شهادت پاي در ميدان دفاع از نظام و كشور گذاشت كه حيرت همه جهانيان را برانگيخت.بسيج لطف جليه و بركت الهي است و به تعبير ملكوتي و بي نظير امام(ره) «شجره طيبه و درخت تناور و پرثمري است كه شكوفه هاي آن بوي وصل و طراوت يقين و حديث عشق مي دهد. بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن، اذان رشادت و شهادت سر داده اند. بسيج ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن نام و نشان در گمنامي و بي نشاني گرفته اند. بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضا نمودند.»بسيجيان، جوانان و پيران جوانمردي هستند كه روزگاري در روزهاي سخت و پرمخاطره دفاع مقدس كه دشمن با تكيه بر دنياي استكبار موجوديت و حيثيت ايران را نشانه گرفته و روز و شب بر آن مي تاخت، جانانه ايستادند و جنگيدند و سلحشورانه پيروز ميدان شدند و امروز نيز در صف مقدم دفاع از آرمانهاي انقلاب و ولايت قرار داشته و در مسير پيشرفت و سازندگي ايران اسلامي گام هاي بسيار موثري برمي دارند.بسيجي مرد ميدان عمل است. امروز كساني كه دغدغه انقلاب و نظام داشته و واقع گرايانه و بدون حب و بغض سياسي به مسايل جاري كشور نگاه مي كنند، همه اذعان دارند كه شاهراه رسيدن به اهداف بلند انقلاب، بازگشت به فرهنگ بسيجي و حاكميت تفكر بسيجي بر همه عرصه هاست. خدا بر درجات امام راحل(ره) بيفزايد كه مي فرمود؛ «اگر بر كشوري نواي دل نشين تفكر بسيجي طنين انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد شد و الّا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند.»بسيج را بايد به جد مهمترين بازوي اجرايي نظام در مسير رسيدن به اهداف و برنامه هاي آن دانست. به طور حتم اهداف چشم انداز ايران 1404بدون بسيج امكان تحقق نخواهند داشت.به همين دليل بايستي بسيج مركز تجمع باانگيزه ترين، مؤمن ترين، پرشورترين و كارآمدترين نيروهاي كشور باشد تا بتواند در برهه هاي مختلف و عرصه هاي گوناگون ماموريت هاي خود را چه در عرصه نظامي و چه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي به انجام برساند.اين روزها دولتمردان دست به تيغ جراحي برده و در پي نجات اقتصاد بيمار كشورند. طرح تحول اقتصادي و اجراي قانون هدفمندي يارانه ها كار بزرگي است كه دولت مي تواند بخش عمده اي از آن را بر دوش پرتوان بسيجيان بگذارد.جوانان برومند ايران اسلامي از ابتداي پيروزي انقلاب و شكل گيري بسيج بارها و بارها امتحان خود را در عرصه هاي مختلف به خوبي پس داده اند و چون دل در گرو انقلاب و كشور دارند، مؤمنانه و بدون كمترين چشمداشت نه تنها عمل بلكه مجاهدت جانانه مي كنند.رهبر معظم انقلاب نيز بسيج را يك حركت منطقي، اسلامي و منطبق بر نيازهاي دنياي اسلام توصيف كرده و حفظ فضيلت هاي انقلاب اسلامي را در گرو حضور بسيجيان در ميدان دانسته اند.يكي از آفات جدي عرصه هاي اجتماعي و اقتصادي ما، نگاه كاسب مآبانه و دنيازده آدمهاست. وقتي وارد مغازه اي مي شوي و نهايتاً در قبال اجحاف فروشنده و صرف هزينه هاي گزاف، متاع قابل و مناسبي نصيبت نمي شود. وقتي به اداره اي مي روي و دست آخر، كارت راه نمي افتد. وقتي ساعتها و روزها پشت در اتاق رئيس فلان اداره معطل مي ماني و باز هم كارت راه نمي افتد. وقتي كه «كلنگ»ها مرتب به زمين زده مي شوند و اعتبارات جاري مي شود و تو مي بيني كه جلوي چشمانت پولها هزينه شده، اما آجر روي آجر نمي آيد! وقتي مسئولي پيدا مي شود كه صد برابر آنچه عمل مي كند، حرف مي زند و قول هاي پياپي مي دهد و تو آخر مي بيني كه از اين همه حرف، آبي گرم نمي شود و ... همه به خاطر آن است كه آن كاسب، حبيب خدا نيست و چرب و شيرين دنيا چشم و دلش را كور و پر كرده و آن كارمند اداره اعتقادي به ارايه خدمت بي منت به نيت جلب رضايت الهي ندارد. آن آقاي رئيس به مسئوليتش به عنوان فرصتي براي خدمت به خلق نگاه نمي كند و به جاي كار، دائماً دندان خود را براي پست هاي بالاتر تيز مي كند. آن آقاي مسئول هم رفع نيازهاي مردم و خدمت به آنان را از پنجره گشايش رحمت الهي نمي بيند و اساساً باب تعهد و مسئوليت را تعطيل كرده است.همه اينها يعني خدمت بدون منت، تلاش براي رفع حوائج مردم، مسئوليت پذيري نه از دريچه تنگ دنيا بلكه به عنوان معبري براي عبادت و خدمت، نظم در امور و وجدان كاري، رعايت تقوي و تعهد در قول و عمل و... در فرهنگ بسيجي جمع اند.مسئولان ما بايد بپذيرند كه حلقه مفقوده عرصه مديريت و اداره كشور، همين فرهنگ بسيجي است. هفته بسيج بايد براي مسئولان كشور و حتي فرماندهان بسيجي ما در حد يك «بهانه» باشد و الّا بايد هر هفته و هر روز ما روز و هفته بسيج باشد كه كشورمان به سامان برسد.بياييم اعتراف كنيم كه دشمن اين موضوع را بهتر از خود ما فهميده كه نجات كشور و انقلاب و نظام در دست چه كساني است! چرا كه هر از گاهي با هر بهانه اي كه بتواند به آن متمسك شود، شديدترين حملات را عليه بسيج انجام مي دهد. ماجراي فتنه 88 و حمله عليه بسيجيان و دفاع مردانه و جانانه آنان در حفظ حريم ولايت و انقلاب كه يادتان هست؟ اما ما در مقابل اين همه دشمني، ضديت و حمله بيگانه و خودي عليه بسيج هيچگاه به فكر فرو نرفتيم و يا لااقل صداي قدمهاي مصممي كه بخواهد «فرهنگ بسيجي» را در اين كشور نهادينه كند، كمتر به گوشمان خورده است. رهبر معظم انقلاب بارها بر اين ضرورت تاكيد فرموده اند كه «اگر بسيج در دوران پس از جنگ نبود و اگر امروز هم نباشد، كميت اين انقلاب و اين نظام و همه حركت هاي سازنده اين كشور، لنگ است.»بايد كاري كرد كه نور انديشه و تفكر بسيجي بر دل يك يك مردم بتابد، كه اگر چنين شود افقهاي سعادت و پيشرفت اين كشور روشن تر، نزديك تر و دست يافتني تر شده، دوستان خدا افزون و از دشمنان دينش كاسته مي شود. آنگاه همه بر سبيل عدل قدم برمي دارند و آن مي شود كه... رضي الله عنهم و رضوا عنه.تهران امروز:ري؛ از مختارنامه تا شهر مستقل«ري؛ از مختارنامه تا شهر مستقل»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم اكبر هاشمي است كه در آن ميخوانيد؛اين روزها مردم شهر ري از دو سو اخبار شهرشان را پي ميگيرند؛ اولي در سريال مختار نامه، جايي كه ابن زياد به عمربن سعد در مقابل سد كردن سپاه امام حسين(ع) به كوفه وعده حكومت بر ري را ميدهد و دومي جدايي ري از تهران كه از اخبار داغ رسانههاست. اگرچه براي عدهاي از مردم شهر ري بهخصوص سياست ورزان اين شهر تصور جدايي ري از تهران شيرين است.اما اين يك واقعيت است كه در اين حركت احساسي چه در نزد مردم و چه نزد برخي از اهل سياست كه وسوسه جدايي ري را در سر ميپرورانند، تصويري ازآينده ري منفك شده از بخش شهري شهرداري تهران و وضعيت مطلوب فعلي وجود ندارد كه مبناي تصديق اين جدايي شود. ري شهر باستاني ايرانيان، مدفن عبدالعظيم حسني(ع) هويت تهران مدرن است، هويتي كه به تعبير رهبر انقلاب قبله پايتخت است.ري اگرچه از نظر سياسي با برخورداري از فرمانداري مستقل زير نظر استانداري تهران است اما در بخش شهري در منطقه 20 تهران قرار دارد.منطقهاي كه در آمد شهرداري آن سالانه به 35 ميليارد تومان ميرسد اما خرج كرد شهرداري تهران در اين شهر 300 ميليارد تومان است.يعني نزديك به 10 برابر.ميزان سرانه شهر در فضاي سبز بالاترين رتبه را در مناطق مختلف 22 گانه پايتخت دارد،27 متر مربع.همچنين سرانه ورزشي مرتبط با شهرداري تهران در اين منطقه 1 متر از استاندارد جهاني هم بالاتر است كه ميتوان اشاره كرد به دو ورزشگاه بزرگ و 4 تا 5 زمين چمن ورزش مصنوعي، مجموعه ورزشي سوريان و مجتمع عظيم جانبازان كه بزرگترين و مجهزترين در خاورميانه است.در طول دهههاي گذشته داشتن سينما براي بچههاي جنوب شهر و مردم ري شده بود آرزوي محال اما حالا پرديس راگا محل تجمع جوانان و خانوادههاي مشتاق سينماست و ...سراهاي محله كه تا پايان سال 100 ميليارد تومان به آن اختصاص داده شده است و 20 مركز فرهنگي و دهها پارك مجهز.در بخش فرهنگي هم شهر ري به استاندارد جهاني دست يافته است.البته مديران شهرداري تهران ميدانند كه مردم شهر ري استحقاق برخورداري از امكانات بيشتر را هم دارند.با همه اقدامات موثر و جهادي مديران شهري پايتخت، براي آباداني شهر ري و كاهش فاصله جنوب و شمال شهر، عدهاي كه اگرپاي در دولت نداشته باشند دست به سينه، معتقدند ري وقتي ري ميشود كه از تهران جدا شود.تهران بيهويت و ري بيتهران خواستگاه آنان است.امال كساني كه هم اكنون مسئوليت اين شهر را در حوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، گردشگري و زيست محيطي بر عهده دارند.شهري كه نرخ بيكاري در آن به 20 درصد رسيده است.فقر و بيكاري و اعتياد دارد مثل خوره خانوادهها ميخورد و 5000 زني كه سرپرست خانوار هستند.محله 13 آبان همان جايي است كه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام راحل گفت يك موي اين كوخ نشينان را به كاخ نشينان نميدهم.سال 1346 رژيم پهلوي مردم حاشيه نشين بهجت آباد، راه آهن، رودكي شمالي، حصير آباد و يوسفآباد را به اين منطقه منتقل كرد كه بعد از پيروزي انقلاب نام قيام 13 آبان بر آن گذاشته شد.بر اساس پيمايشهاي محله محور شهرداري تهران كه نتايج ان هم اتفاقا در سال 1376 در اجلاس سالانه شهر هاي سالم جهان در پکن، به عنوان يکي از هفت پروژه موفق شهرهاي سالم جهان معرفي شد. نشان ميدهد هم اكنون در اين محله كه به دليل سياستهاي نادرست بخش قابل توجهي ازجمعيت آن را افاغنه تشكيل ميدهند، در برخي خانهها 30 نفر باهم در مكاني كوچك زندگي ميكنند. شايد گفته شود اينها سياه نمايي است.آيا امار رسمي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كه دلالت دارد بر ورود سالانه 7 تا 10 ميليون توريست زائر به اين شهر مذهبي و باستاني كه حتي يك هتل هم ندارد،آنهم سياه نمايي است؟ كافي است نيمه شبها سري به گوشههاي حرم حضرت بزنيد و زوار كارتون خواب را سير كنيد.يا آلودگي هواي ري را هم بايد به حساب اوتولهاي در رفت و شد اوتوبان همت و باكري و صدر بگذاريم و كارخانه سيمان ري و پالايشگاه نفت و كارخانه مس و...دهها كارخانه و كارگاه دولتي و خصوصي را ناديده انگاريم.كارخانههايي كه نه تنها آثار تاريخي مثل بقعه بيبيشهربانو و دژ رشكان و برج طغرل با قدمت حضاران ساله را از پاي انداخته اند، نفس كشيدن را براي مردم اين سامان تنگ كردهاند ومزيد اطلاع آب سفره هاشان هم به يمن شركت نفت نفتي شده است.بسم الله اين 35 ميليارد تومان در آمد سالانه شهر ري و اين هم شما 90 ميليارد تومان درآمد بهشت زهرا هم روي آن.آيا با اينها مشكل شهر ري حل ميشود؟ امروز در شهرري مشكل مردم كمبود آسفالت و پارك و سرانه سبز و ورزش و مكانهاي فرهنگي نيست.سخن از بيكاري، اعتياد، فقر، آلودگي هوا و محيطزيست است. باقرآباد و عشق آباد سياست آزموده دولتيان است كه از تهران جدايشان كرده و فرمانداري مستقل و شهرداري دولتي برآن منصوب كردند آيا جز اين است كه ماموران دولت در حال تخريب خانههايي هستند كه خود مجوز ساخت آن را داده بودند.كافي است نگاهي به صورت مجلس، مستدل و مستند موجود عملكرد شهرداري منطقه 20 بيندازيد زبالههاي برزمين مانده 30 روستاي شهر ري كه در حريم شهرداري تهران نيست هم اكنون توسط شهرداري حمل و نقل ميشود و فرمانداران از جمع آوري زبالههاي اين 30روستا عاجزند.حكايت ري هرچه هست بايد به تجميع منافع مردم شريف اين سامان بينجامد نه افراد .جمهوري اسلامي:بازي آمريكا با هند«بازي آمريكا با هند»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛در صحنه مناسبات منطقهاي و بينالمللي شاهد تحولات پرشتابي هستيم كه تا اين اواخر حتي گمانهزني درباره آن نيز ميسر نبود تا چه رسد به وقوع جدي و زمينهسازيهاي عملي براي تحقق آن.تغيير جايگاه پاكستان و هند در استراتژي جديد واشنگتن، يكي از مصاديق اين قبيل تحولات است و به همين دليل لازم است رهبران هند از سرنوشت متحدين ديروز آمريكا در منطقه عبرت بگيرند. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه براي چندين دهه، پاكستان بعنوان شريك سياسي آمريكا در منطقه شناخته ميشد و نزديكترين مناسبات را ميان اسلامآباد و واشنگتن شاهد بودهايم. اما طي سالهاي اخير اين مناسبات به تدريج به سردي گرائيده و بويژه در ماههاي اخير شاهد موضعگيري واشنگتن عليه پاكستان بودهايم. دقيقا به طور همزمان واشنگتن براي نزديك شدن به هند، اقدامات جديدي را صورت داده و از يكطرف نه تنها تحريم هند به خاطر بلندپروازيهاي هستهاي دهلي را لغو كرده بلكه پيمان همكاريهاي هستهاي ميان دو كشور منعقد شده و از طرف ديگر بمباران سياسي - تبليغاتي آمريكا عليه پاكستان به منظور كسب امتيازات ويژه از هند و جلب نظر موافق دهلي ابعاد تازهاي به خود گرفته است.باراك اوباما، در جريان سفر اخير به منطقه تعمدا از سفر به پاكستان اجتناب كرد و در لحظات ورود به دهلي نيز با رگبار اتهام عليه پاكستان، سعي كرد به آتش دشمني هند و پاكستان دامن بزند. اوباما، همچنين پا را فراتر نهاده و خواستار ميانجيگري ميان هند و پاكستان بر سر مسئله كشمير شد كه البته به دلايل روشني، از جانب دهلي با پاسخ سرد و منفي مواجه گرديد. اما آنچه بيشتر از پاسخ دهلي اهميت دارد، علايق سياسي واشنگتن براي "سرمايهگذاري در كانونهاي بحران منطقه" است.اصل بحران كشمير، ميراث شومي است كه از استعمار سياه انگليس برجاي مانده و لندن تعمدا سعي داشت با ايجاد اين كانون بحران، فرصتي براي دخالتهاي بعدي استعمارگران ايجاد كند و امروز واشنگتن براي حضور و نقشآفريني در اين كانون بحران وسوسه شده است.رهبران هند لازم است استعدادهاي خود را براي درك واقعيتهاي منطقه و آشنائي با ريشههاي تاريخي اين بحرانها به كار بگيرند تا بهتر دريابند كه نه استعمار سياه انگليس خواستار منافع هند يا پاكستان است و نه آمريكاي ميراثخوار استعمار، در فكر صلح و آسايش و رفاه ملتهاي منطقه ميتواند باشد.با نگاهي به كارنامه سياه آمريكا در چهارگوشه جهان و با مروري بر روند بحرانهائي كه آمريكا در عراق وافغانستان و لبنان و پاكستان به وجود آورده، به خوبي روشن است كه واشنگتن نه تنها خواستار آرامش و رفاه ملتها نيست بلكه دقيقا برعكس اين ديدگاه، منافع خود را در بحران و جنگ وتفرقه و تنازع ملتها جستجو ميكند و تا آنجا كه بتواند حتي اقوام و نژادها و مذاهب و گويشها از يك زبان واحد را هم در مقابل يكديگر قرار ميدهد تا زمينهاي براي حضور سياسي - نظامي و نقشآفريني خود را فراهم سازد.تصادفي نيست كه "ديويد كامرون" نخستوزير جديد انگليس و "باراك اوباما" در نخستين اظهارات خود پس از ورود به دهلي سعي ميكنند عليه پاكستان موضعگيري كنند و آتش جنگ سياسي - تبليغاتي ميان دو كشور را دامن بزنند. حتي چرخش سياسي غرب از پاكستان به سمت هند نيز تصادفي نيست و يكباره، در اين زمينه تصميمگيري نشده است.رهبران هند فراموش نكنند كه در دوران مبارزات نفسگير ملت هند عليه استعمار سياه انگليس، مسلمانان اين كشور دوشادوش پيروان ساير مذاهب در صف واحدي عليه استعمارگران ايستادند و متجاوزين انگليسي را از كشورشان بيرون راندند.تاريخ معاصر هند، منصفانه بر نقش محسوس و ملموس مسلمانان در راه كسب پيروزي و استقلال تأكيد دارد و در عين حال همانطور كه استعمارگران ديروز قابل اعتماد نبودند، استعمارگران امروز هم قابل اعتماد نيستند كه اگر قابل اعتماد بودند، به پاكستان پشت نميكردند و براي خوشايند دهلي، انواع اتهامات دروغين را نثار اسلامآباد نميكردند.همانگونه كه واشنگتن به اتحاد استراتژيك ديروز خود با پاكستان پايان داد، كاملا بعيد به نظر ميرسد كه گرايش به هند نيز دوام چنداني داشته باشد. حتي ماجراي نزديكي صهيونيستها با هند را نيز بايستي در چارچوب مناسبات غرب، ارزيابي كرد كه اهداف مشترك غرب و صهيونيستها، زمينهساز تحولات مثبت و منفي آنست.غرب در چارچوب طرحهاي شيطاني خود سعي دارد هند را از شرق با چين و از شمال و غرب با دنياي اسلام درگير كند و در تضاد و تعارض قرار دهد. سرمايهگذاري بر روي كانونهاي بحران و بويژه "كشمير"، از جديترين اهداف شيطنتآميزي است كه اگر اهداف غرب دقيقا و به درستي درك نشود، بيم آن ميرود كه هند نيز در همان ورطهاي بلغزد كه پيش از اين صدام و طالبان و القاعده و... افتادند.اين از عبرتهاي تاريخ معاصر است كه آمريكا به حمايت از صدام پرداخت و سالهاي بعد براي از ميان بردن "بار نظامي اضافي عراق"، 3 جنگ پي درپي را بر منطقه تحميل نمود. قرار بود افغانستان "مطابق الگوي ژاپن" ساخته شود ولي امروزه بجز ويرانهاي از اين كشور باقي نمانده و هنوز هم ناتو در اجلاس سران اين پيمان براي ابقاي اشغالگران در اين كشور تصميم ميگيرد و عربده ميكشد.قرار بود عراق، بهشت دمكراسي خاورميانه شود ولي امروزه حتي ژنرالها و تمامي ردههاي نظامي حاضر در اين كشور كه براي سالها شاهد جنايات ماشين جنگي آمريكا بودهاند، عليه اساس حضور اشغالگرانه در عراق، شهادت ميدهند كه چيزي بجز جنايت و كشتار را شاهد نبودهاند.پاكستان براي چندين دهه، همپيمان آمريكا و همدست "سيا" در آموزش و تجهيز و حمايت طالبان بود ولي تابستان سال گذشته شاهد بوديم كه "اسلامآباد" در يك قدمي سقوط كامل قرار گرفت و "رابرت گيتس" وزير دفاع آمريكا نخستين كسي بود كه از احتمال سقوط دولت پاكستان توسط طالبان ظرف چند ساعت خبر داد. امروزه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در مناطق مرزي و قبايلي پاكستان مرتبا قرباني ميگيرند و مراكز فرماندهي نظامي - امنيتي و پليس اين كشور به هدف اصلي حملات طالبان تبديل شده در حالي كه طالبان براساس طرح "سيا" دست پرورده پاكستان بود كه هزينههايش را قارونهاي نفتي از جمله عربستان و امارات ميپرداختند.آمريكا با چنين كارنامه سياه و پرونده نكبتباري دست دوستي به سوي دهلي دراز كرده است. مقامات هندي هشيار باشند كه بيش از همپيمانان ديروز آمريكا در منطقه سود نخواهند كرد. بلكه به نظر ميرسد كه اين "دوستي تاكتيكي"، طرحي براي به زانو درآوردن هند و به تحليل بردن توان اين كشور نيز ميتواند باشد كه هند را از هماكنون به عنوان يك قطب قدرت آينده در دنياي چند قطبي، به مسائل مرزي مشغول وآنرا در كانونهاي بحران، درگير و منفعل سازد.هند، در حالي هنوز هم براي گسترش مناسبات با آمريكا و صهيونيستها وسوسه ميشود، كه در فهرست 8 هدف استراتژيك نظامي آمريكا قرار دارد كه مقابله با آن، اساس استراتژي درازمدت آمريكا تلقي ميشود. بدين ترتيب هند نميتواند "شريك استراتژيك آمريكا" محسوب گردد زيرا در خوشبينانهترين حالت قرار است در چارچوب طرحهاي تاكتيكي واشنگتن از توان و ظرفيت منطقهاي آن در جهت پيشبرد اهداف آمريكا، بهرهبرداري شود.مروري بر سرنوشت شركاي ديروز آمريكا در منطقه نشان ميدهد كه سرنوشت هند نيز بهتر از آنها نخواهد بود. اين مهمترين هشدار دوستانهاي است كه تذكر آن كمتر از يك هديه ارزشمند نيست.مردم سالاري:روسيه، آمريکا و سپر دفاع موشکي«روسيه، آمريکا و سپر دفاع موشکي»عنوان سرقمالهِ روزنامهي مردم سالاري به قلم سهند آدم عارف است كه در آن ميخوانيد؛در حالي که روسيه به شدت درگير پر رنگ کردن نقش سياسي و بالا بردن نفوذ خود در سطح بين المللي است و در اين ميان نياز دارد که در نواحي نزديک تر با مرز هاي کشورخود به نفي نقش و تاثير سياست هاي آمريکا در اين نواحي بپردازد،برخي از ژنرال هاي روسي در اظهار نظر هايي هماهنگ بر کمرنگ شدن نقش آمريکا در اين نواحي تاکيد کردند که اين اظهار نظر ها در اين هفته نگارش يادداشت صريح اللهجه باراک اوباما رييس جمهور آمريکا را به دنبال داشت.اوباما در اين يادداشت به صراحت خاطر نشان مي سازد "کشورهايي که پيش از اين صرفا نقش ميانجي و واسط ميان ايران و آمريکا را ايفا مي کردند حقي براي تهديد کردن آمريکا نبايد براي خود قايل شوند» اين در حالي است که اين روزها مسکو چرخشي هم به سوي ناتو داشته است و اين چرخش نقطه عزيمت ديميتري مدودف به سمت غرب نيز به حساب آمده است. در اين وادي در شرايطي که چانه زني هاي آمريکا و ناتو با ترکيه بر سر استقرار سيستم دفاع موشکي در اين کشور به نتايج چندان قابل توجهي دست نيافته است و... دولت ترکيه اعلام کرده است که فقط در اين صورت که اين سيستم اقدامي عليه ايران محسوب نشود و هرگونه استفاده از اين سيستم منوط به موافقت نهايي سران ترکيه باشد،استقرار اين سامانه در خاک خود را مي پذيرد، مسکو قصد دارد باتاکيد کردن برضعف غرب در بازيگري موثر در زمينه دفاع موشکي، اين ناتواني آمريکا و ناتو را به رخ آنها بکشد و بتواند از اين رهگذر امتيازات بيشتري را براي استقرار سپردفاع موشکي که آمريکا و متحدانش براي حفظ امنيت رژيم صهيونيستي به شدت به آن نيازمندند، در خاک يکي از کشورهاي همسايه خود همچون قزاقستان يا گرجستان،از غرب اخذ کند.اين در حالي است که از سوي ديگر مدودف با موافقت با انتقال محموله هاي نظامي و غذايي ناتو به افغانستان از راه روسيه و تاجيکستان يعني از شمال افغانستان کمک بسيار بزرگي را به نيروهاي ناتو و آمريکا براي مقابله با طالبان مي کند چرا که همواره محموله هاي ارسالي ناتو به افغانستان که بالاجبار بايد از مرزهاي شمال پاکستا ن به جنوب افغانستان عبور مي کرد، از آتش شديد نيروهاي طالبان در امان نبوده است.يعني مدودف که از نظر پختگي سياسي از پوتين بي تجربه تر است ،بر خلاف پوتين ، هرچه بيشتر به سمت غرب مي آيد،غرب با وي طلبکارانه تر رفتار مي کند و به طور مشخص ، نشان مي دهد که رويکرد غرب وحتي خود اوباما همچنان در راستاي استراتژي قديمي جمهوري خواهان آمريکا ست .گفتني است که افول نفوذ آمريکايي که ژنرال هاي روسي از آن حرف مي زنند نه تنها به پررنگ تر شدن نقش روسيه ارتباطي نداشته که بيشتر به بالاتررفتن نفوذ و تاثيرگذاري نقش ترکيه و ايران در معادلات سياسي ، نظامي و اقتصادي منطقه و شرق منطقه انجاميده است.بي ترديد دولت حال حاضر ترکيه به هيچ وجه علاقه اي به اين ندارد که نقش مامور امنيتي اسراييل را در منطقه ايفا کند و اگر هم در حال مذاکره با غرب و آمريکا به سر مي برد بيشتر به اين دليل است که هر تصميمي که مي گيرد به ميزان بيشتري براي دولت خودش نافع باشد;در همين راستا ترک ها بدشان نمي آيد که در اين رهگذر بتوانند آنهمه تجهيزات فوق پيشرفته ضد موشکي را از غرب دريافت کنند اما به توافقي با غرب براي استفاده از اين تجهيزات برسند. اما مدودف که در پيشنهاد جديد خود علاقه مندي روس ها را براي همکاري با غرب براي نصب دفاع موشکي اعلام کرده است همگان را در شگفتي فرو برده است. لازم به ذکر است پروژه دفاع موشکي که در دهه 1970 از آن به عنوان جنگ ستارگان ياد مي شد در اصل به علت تهديد نظامي شوروي و همپيمانانش در شرق عليه آمريکا و ناتو در غرب ،اولين بار در دستور کار قرار گرفت و شوروي کمونيستي سابق يعني روسيه فعلي حالا خود مي خواهد به عنوان يکي از شرکاي اين طرح، معلوم نيست عليه کدام تهديد همکاري کند؟ هر چند که اکنون نقش روسيه در قبال ايران بيش از روش شده است. ابتكار:ايمان بياوريم به آغاز فصل رسانهها«ايمان بياوريم به آغاز فصل رسانهها»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم فضل الله ياري است كه در آن ميخوانيد؛در دو هفته گذشته، روستايي محروم در استان کهگيلويه و بويراحمد و انگشتان بريده کودکان و نوجوانانش در صدر خبرهاي رسانههاي داخلي وخارجي قرار گرفت. برخي از دولتمردان و نمايندگان مجلس مجبور به واکنش به اخبار و گزارشهاي مربوط به اين روستا شدند.نمايندگان و مسئوليني که احتمالاً بارها با نامهها ودرخواستهاي اهالي اين روستا براي بهبود شرايط زندگي مواجه شده بودند،اما هيچگاه آن گونه که اين بار واکنش نشان دادند، عمل نکرده بودند.چند روز پس از رسانهاي شدن اين موضوع در گفتگويي که با اهالي اين روستا داشتم از وعده و وعيدهايي خبر دادند که تنها در زمان تبليغات انتخاباتي از سوي مسئولين داده ميشود.اکنون يک بار اين موضوع را مرور ميکنيم تا برسر سخن اصلي برويم:1-يک خبرگزاري داخلي،گزارشي تصويري از دانش آموزان روستايي محروم و دور از مرکز منتشر ميکند که براي عبور از رودخانه و رفتن به مدرسه از وسيله خطرناکي استفاده کرده اند که منجر به قطع انگشتاني شده که قرار بود قلم را درخود جاي دهند.2-مسئولين و برخي نمايندگان استان ابتدا اظهار بي اطلاعي ميکنند وبعد هم توصيه ميکنند که " اين قدر مسئله را بزرگ نکنيد" وحتي راه حل ارائه ميدهند که "با شنا از رودخانه بگذرند" وبعد در اثر فراگير شدن موضوع واکنشهاي معقولانه تري ابراز ميکنند.3- برخي از رسانههاي خارجي نيز -که بدون ترديد در جنگ رسانهاي منتظر نقطه ضعفي از حريف هستند- با انتشار گسترده تر اين موضوع، آن را از ديدگاه خود تفسير و تعبير کردند.4- برخي از افراد ساکن در شهرهاي نزديک به اين روستا از طريق رسانهها به وجوداين روستا پي ميبرند وچنانچه اهالي روستا گفته اند در اين مدت آدمهاي زيادي به آنجا سر زده اند.5- مسئولين استاني ونمايندگان مجلس مرتبط با اين حوزه انتخابيه به ميان مردم روستا مي روند ومسابقهاي را براي خدمت رساني آغاز ميکنند از اين رهگذر وعده احداث يک پل عابر خودرا بيشترنشان ميدهد.5-هنوز هم ميتوان از اتفاقاتي که حول محور اين روستا ونوجوانان حادثه ديده اش ميگذرد،سخن گفت. اما همين مقدار کافي است تابه اين نکته برسيم که " رسانه قدرتمند است".اين موضوع اما شرايطي دارد.رسانه امروز همان "غول چراغ جادو" است که دست بر سينه روبه روي هرکس که بتواند احضارش کند، ميايستد وآماده فرمان برداري اش ميشود. اين غول اما با دست وپاي بسته تنهابه هيبتي پوشالي ميماند که مترسک وار به درد کنجشکاني ميخورد که البته کم کم به ناتواني اش پي خواهند برد وبر شانههاي مترسکي اش خواهدنشست.درماجراي رسانهاي شدن مشکلات مردم روستاي"گاودانه" تحليل صاحبان رسانههاي خارج از کشور اين بود که اين گزارش" از دست رسانههاي داخلي دررفته است"و گرنه اين همه تکرار و شاخ و برگ دادن به تصاويري که از رسانههاي کشور منتشر شده چندان طبيعي نمينمايد.گويي نميتوان هم رسانهاي داخلي بود وهم از مشکلات داخلي نوشت.اين تلقي خارج نشينان، البته موازي برداشت داخل نشيناني است که طرح مشکلات کشور را سياه نمايي ميدانند واز اين طريق سعي در ايجاد محدوديتهاي فرا قانوني وبي دليل در راه خبررساني رسانههاي داخلي دارند.بدون ترديد مشکلات روستاهايي مانند گاودانه در گوشه گوشه اين کشور پهناور ميتواند حاصل غفلتي باشد که يادآوري رسانهاي آن به اولين گروهي که فايده ميرساند مسئوليني است که بانگ " انتقاد کنيد" شان رسانهها را پر کرده است .اگر چه عصر رسانه ها،دههها است که آغاز شده اما تحولات حيرت انگيز تکنولوژيکي که از هر وسيله ارتباطي يک رسانه قدرتمند ميسازد، هيچ فرد، گروه ويا حکومتي را بي نياز از اين يادآوري نميکند که "هر لحظه آغازي جديد در عصر رسانه هاست".بدون ترديد در کشور ما نميتوان با اتکا به قدرت بي رقيب رسانه ملي چشم بر رسانههاي ريز و درشت ديگر بست، چرا که بارها ديده شده است که اين رسانه عريض و طويل در اين ماراتن خبر رساني از رسانههاي کوچکتر عقب مانده است . مگر در همين مورد، گزارش رسانه ملي چند روز بعد و البته در واکنش به گزارش رسانههاي ديگر پخش نشد؟گزارشي که مي توانست از وبلاگ يک نوجوان از همان روستا آغاز شود.بدون ترديد تقويت رسانههاي ديگر همانند رسانه ملي ميتواند چتري حمايتي بر سر منافع ملي کشور بگستراند . تقويتي که تنها به دادن امکانات مادي محدود نميشود بلکه باز کردن ميداني وسيع تر براي تمرين و مانور را ميطلبد.آرمان:توافقنامه جديد ناتو و روسيه و تاثير آن در مسائل ايران«توافقنامه جديد ناتو و روسيه و تاثير آن در مسائل ايران»عنوان سرمقالهي روزنامهي آرمان به قلم حسن بهشتيپور است كه در آن ميخوانيد؛پيش کشيدن بحث استقرار پايگاه راداري در کشور چک و پايگاه موشکي در لهستان از جانب آمريکا کاملا با مخالفت روسيه مواجه شد چراکه مکان تعيين شده براي استقرار اين سامانه در شرق اروپا در نزديک ترين نقطه به غرب روسيه قرار داشت و از آنجايي که عمده تجهيزات نظامي و پايگاههاي هستهاي حساس روسيه در غرب اين کشور قرار گرفته است،طرح برقراري چنين سيستمي براي روسها خيلي حساسيت برانگيز بود. به همين دليل هم بود که به شدت با آن مخالفت کردند و در اين زمينه بر موضع خود پاي فشردند و اين مخالفتها تا زمان ورود اوباما به کاخ سفيد ادامه پيدا کرد. روي کار آمدن اوباما در ايالات متحده استراتژي اين کشور را در قبال سپر تهاجمي- که آمريکاييها با زيرکي و به غلط از آن به سپردفاع موشکي تعبير ميکردند- تغيير داد و اوباما براي اينکه بتواند مناسبات بهتري را با روسيه داشته باشد، اين طرح را موقتا به حالت تعليق در آورد.در نتيجه اين امتيازدهي آمريکا به روسيه، اين موضوع با استقبال مقامات کرملين مواجه شد و فضاي جديدي در روند مناسبات روسيه و آمريکا شکل گرفت. به خصوص که اين موضوع در آن زمان به شدت تحت تاثير جنگ روسيه و گرجستان بود. چرا که روسيه در آن زمان عملا بخشي از خاک گرجستان را اشغال کرده بود. لذا بعد از اين نرمش ايالات متحده، رهيافتهاي جديدي در رابطه روسيه و آمريکا به وجود آمد. به طوري که روسيه که قبلا با استفاده از فضاي هوايي خود تنها براي ترابري غير نظامي آمريکا موافقت کرده بود ، قرار داد جديدي را امضا کرد که طبق آن آمريکا ميتوانست از فضاي آسمان روسيه حتي براي ترابري و پشتيباني نيروهاي نظامي خود هم استفاده کند.اين مسئله پيشرفت ديگري در مناسبات اين کشور بود. روند رو به رشد روابط روسيه و آمريکا ادامه داشت تا اينکه مطالعات مربوط به سيستم دفاع موشکي روند جديدي را طي کرد و قرار بر اين شد که ترکيه محل استقرار اين سامانه باشد. ترکيه در شرايطي نامزد استقرار اين سيستم شد که اين کشور اخير مناسبات خود با ايران را به طور قابل مشاهدهاي افزايش داده بود و در واقع ميتوان گفت که اين کشور با بهبود مناسبات با ايران نقش خاور ميانهاي خودش را پررنگ کرده بود. به همين دليل ترکيه با اين مسئله مخالفت کرد و در برابر اين خواست ايستاد.اما فشار آمريکا و اتحاديه اروپا به قدري زياد شد که ترکيه مجبور شد عقب نشيني کرده و موضع خود را تعديل کند. به طوري که ترکيه اعلام کرد به شرطي که در بيانيه ناتو اسمي از ايران به عنوان يک تهديد آورده نشود، حاضر است با استقرار اين سيستم در خاک کشورش موافقت کند. چون تصميم گيريها در ناتو بايد به اتفاق آراء باشد، مخالفت ترکيه ميتوانست جلوي امضاي چنين توافقنامهاي را بگيرد.سوال مهمي در اينجا پيش ميآيد و آن اين است که چرا روسيه به چنين توافقي تن داده است؟سه دليل مشخص و واضح را براي اين مسئله ميتوان بر شمرد. اولا اينکه مکان ترکيه در جنوب روسيه است و استقرار سيستم دفاع موشکي در اين کشور تهديدي براي مکانهاي استراتژيک غرب روسيه محسوب نميشود.ثانيا اينکه روسيه در سناريوي جديد به نوعي شريک قافله و رسما وارد متن بازي شد. در سناريوي پيشين روسيه عملا درون بازي حضور نداشت و نميتوانست نقش آفريني کند. و ثالثا اينکه طرح قبلي قرار بود تنها در شرق اروپا باشد و امنيت آن قسمت از اروپا را برقرار کند، اما در سناريوي جديد يک چتر امنيتي براي کل قاره اروپا تعريف شده است و اعلام شده که در برابر حملات احتمالي از خاور ميانه، امنيت کامل اروپا تضمين خواهد شد. لذا موضوع از دوجنبه قابل بررسي و کنکاش است.اول اينکه مدودف از افزايش مناسبات به آمريکا دنبال اين امتياز است که بتواند در زمينههاي مختلف با آنها کنار بيايد و در ازاي آن سرمايههاي آمريکايي را جذب کشورش کند و بدين وسيله اقتصاد ورشکسته روسيه را نجات دهد. اما سوال اصلي اين است که آيا واقعا آمريکا به وعدههاي خود در قبال توافق با روسيه عمل خواهد کرد و مشکلات اقتصادي اين کشور برطرف خواهد شد؟ آيا واقعا روسيه به عنوان يک دوست از جانب آمريکا تلقي خواهد شد؟ پاسخ اين سوال قطعا و بدون شک منفي است.آمريکاييها هنوز به روسيه به عنوان يک کشور دوست نگاه نميکنند، چرا که آنها هرگز به تغيير و تحولات کاخ کرملين اعتماد ندارند. بنابراين اين نکته خيلي مهم است که اولا به هيچ وجه نميتوان اطمينان داشت که وعدههاي آمريکا به حقيقت خواهد پيوست. نکته دوم هم به مخالفتهاي داخلي بر ميگردد که مدودف با آن مواجه است.از جنبه ارتباط توافقنامه اخير امضا شده در ليسبون با مسائل ايران نيز، موضوع مهمي که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که آيا توافق اخير انجام شده بين آمريکا و روسيه، تاثير تعيين کنندهاي در پرونده هستهاي ايران خواهد داشت يا خير. در شرايط حاضر به دليل اينکه روسيه حدودا دو سال است که کاملا سياست دنباله روي از آمريکا را پيش گرفته است، به نظر نميرسد امضاي اين توافقنامه تاثير تعيين کنندهاي در روند پرونده هستهاي ايران داشته باشد.نکته بعدي در رابطه با ارتباط اين قضيه با ايران اين است که بحث تهديد ناتو عليه ايران بايد مورد توجه کشورمان قرار گيرد. اينکه برنامه ريزي جديد مطرح شده در ليسبون وطراحي جديد 10 ساله ناتو، حتما بايد مورد تجزيه و تحليل ارگانهاي ذيربط در کشور قرار گيرد و در يک کميته تخصصي ابعاد گوناگون آن واکاوي شود. نکته مهم تر اين است که بايد بررسي کرد که ترکيه چرا تن به چنين توافقي داده است؟آفرينش:زمينه و علل خشونت در جامعه«زمينه و علل خشونت در جامعه»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن ميخوانيد؛در چند وقت اخير يکي از موضوعات نابهنجاري که در سطح شهر تهران مطرح بوده و باعث برهم زدن امنيت عمومي گشته بحث زورگيري و کيف قاپي در معابر شهري بوده است. اين مسئله که در روز روشن با حضور گشت هاي متعدد نيروي انتظامي عده اي به خود اجازه مي دهند که به حريم ديگران تجاوز کنند و امنيت عمومي را برهم بزنند جاي تامل است.در برسي علل و ريشه هاي اين موضوع به عوامل متعددي برمي خوريم که هر يک از آنها به عدم رسيدگي کامل از سوي اجتماع برمي گردد.متاسفانه در حال حاضر ميانگين سن افرادي که در شهر به کيف قاپي و زورگيري اقدام مي کنند زير 20 سال است. و نوجوانان 16 و 17 ساله نيز در اين دسته بندي بسيار ديده مي شوند.براساس تعاريف حقوقي، هرگونه اعمال مجرمانه يا سركشي از قواعد و مقررات قانوني كه از افراد زير 18 سال سرمي زند، بزهكاري محسوب مي شود، بنابراين و با توجه به ويژگيهاي سني مرتكبان مورد بحث، زورگيري يكي از رفتارهاي بزهكارانه اي است كه با خشونت و پرخاشگري همراه است و ممكن است در اثر ناكاميهاي فردي، اجتماعي و خانوادگي بروز كند.با تأكيد بر اين كه سير صعودي بروز رفتارهاي بزهكارانه در تهران مسأله اي قابل توجه و نيازمند بحث و بررسي است، لازم است يادآور شد اين موضوع به لحاظ اپيدميك در بين 3 تا 4 درصد نوجوانان جامعه مشاهده شده است.سنين نوجواني به خصوص رده هاي سني 16 تا 18 سال را مي توان سنين بي قراري، طغيان، ماجراجويي، ريسك پذيري و خطر ارزيابي كرد. افلاطون اين سنين را "شراب زدگي روان" مي خواند.برخي از روانشناسان معتقدند اين سنين دوره "خود محوربيني" نوجوانان است، به اين معنا كه توجه نوجوانان تنها به خودشان معطوف است و همين امر به ايجاد تضاد با بزرگترها مي انجامد. نوجوانان در اين سن به لحاظ فردي خود را افرادي قدرتمند مي دانند و آرمانگراي صرف هستند به گونه اي كه واقعيات را به خوبي درك نمي كنند.در صورت عدم توجه خانواده، دوستان و نهادهاي اجتماعي به ويژگيهاي شخصيتي و نيازهاي جوانان، آنان با انجام رفتارهاي بزهكارانه با مراجع قدرت درگير شده و خود را از جامعه طلبكار مي دانند.برخي از نشانه هاي پيش بيني كننده زورگيري مانند احساس طرد، قرباني خشونت شدن، عملكرد تحصيلي پايين، كناره گيري اجتماعي، سركشي، خشونت و پرخاشگري از ويژگي هاي اين جوانان مي باشد.در يك دسته بندي كلي، عوامل مؤثر بر زورگيري به عنوان يك رفتار بزهكارانه عبارتند از عوامل فردي، خانوادگي و اجتماعي، كه از عوامل فردي مؤثر در زورگيري مي توان از اختلالهاي خاص در دوران كودكي مانند بيش فعالي، اختلال در تربيت ، عدم آرامش والدين و مشكلات عاطفي مانند كودكان آشفته،هيجاني ياد كرد.ريشه يكي ديگر از علل مهم زورگيري نوجوانان را مي توان در روابط خانوادگي آنان دانست. بروز اين گونه رفتارها در خانواده هاي گسسته، خانواده هاي تك سرپرست و حاكميت فضاي سرد با طردكنندگي و تنبيه گري، رابطه مستقيمي با بزهكاري نوجوانان و جوانان دارد.يكي ديگر از علل مهم رفتارهاي بزهكارانه از جمله زورگيري، يادگيري اجتماعي است.رفتارهاي بزهكارانه از طريق مشاهده و تقليد از گروه دوستان و خانواده يا از طريق تماشاي مدلهاي بزهكاري در تلويزيون و سينما آموخته مي شود و سپس در موقعيتهاي مشابه بروز مي كند.از ديگرعوامل اجتماعي مؤثر در بروز اين گونه رفتارها را مي توان بيكاري، فقر، تضاد فرهنگي، حضور در طبقات اجتماعي پايين، مهاجرت، كمبود امكانات تفريحي، فرهنگي و ورزشي دانست .از آنجا كه نوجوانان بزهكار به طور مكرر با پليس و قانون درگير مي شوند بايد توجه داشت كه پيشگيري بهترين راه حل است. جامعه بايد دريابد كه مواجهه با چنين نوجواناني با توجه به شرايط سني آنان بايد بيشتر با جهت گيري درماني و به خصوص حمايتي و ارشادي صورت گيرد، نه جهت گيري تنبيهي. بنابراين، توجه به خانواده و آموزش مهارتهاي ارتباطي والدين با فرزندان، آشنايي با نيازهاي آنان در مقاطع مختلف رشد جسمي و رواني، كاناليزه كردن انرژي سرشار نوجوانان به سمت مثبت از جمله ورزش و خلاقيتهاي هنري بايد مورد توجه جدي قرار گيرد.توجه بي قيد و شرط نظام اجتماعي، سياسي و اقتصادي به حقوق كودكان و نوجوانان آسيب پذير از جمله حق برخورداري آنها از نظام اجتماعي و خدمات اجتماعي نظير ورزش، تفريح و تحصيل، حق برخورداري از استانداردهاي مطلوب زندگي، حق حيات و داشتن هويت، حق داشتن حريم حقوقي و... لازم و ضروري است.تا اينجا به عواملي که به جامعه و خانواده مربوط مي شد اشاراتي داشتيم. اما از سوي ديگر که در جلوگيري از بروز چنين حوادثي موثر است و وظيفه کنترل جامعه و خلاف کاران را دارد نيروي انتظامي مي باشد.با وجود تلاشهاي بيوقفه اين ارگان و حضور مستمر در معابر شهري در چند حادثه اخير تهران همچون ميدان کاج ، درگيري خيابان ولي عصر و چندين مورد زورگيري در حومه تهران نيروي انتظامي کمي با تزلزل حضور داشته و به گونه اي در برخي از اين حوادث کم کاري هايي صورت گرفته است.اين درحالي است که مردم جامعه، امنيت و آرامش خود را در گروي صلابت و اقتدار اين نيرو مي دانند. و با ضعف نشان دادن در برخي موارد اعتماد مردم از اين نيرو کاسته مي شود و خلاف کاران نيز جسارت بيشتري ازخود نشان خواهند داد و ديگر خود را در مقابل عوامل بازدارنده در خطر احساس نمي کنند. لذا در برخورد همه جانبه با اين موضوع که سبب سلب امنيت از جان و مال مردم شده لازم است تا مسئولين محترم در نيروي انتظامي و مراجع قضايي تدبيري بيانديشند تا ديگر افراد خلاف کار به خود اجازه ندهند تا در روز روشن و جلوي چشم مردم اقدام به تجاوز به حقوق ديگران نمايند. بايد به اين نکته توجه داشت که در صورت عدم مديريت در جلوگيري از وقوع چنين جرم هايي نه تنها اعتماد مردم نسبت به نيروهاي امنيتي کاسته مي شود بلکه خلاف کاران نيز زمينه را براي ارتکاب جرم هاي پليد تر و بزرگتر مساعد تلقي خواهند کرد و جريتر خواهند شد.ايران:آسمان دهم آمد... «آسمان دهم آمد...»عنوان يادداشت روزنامهي ايران بهمناسبت ميلاد امام هادي (ع)است كه در آن ميخوانيد؛سلام اي هادي راه! اي شادي ماه!... و اي چراغ هر گمراه!ماه به نيمه رسيد و شما چه «تمام» آمديد! نور دهم! خوش آمدي!مولاي هدايت كنندگان تويي و بس... جان من! خوش، قدم بر اين شورهزار دلم گذاشتي!سلام بر شما! اي منزل دهم بركات خدا!درود خدايت و فرشتههايش بر نوري كه خاموشي ندارد. اي دهمين معدن حكمت خالق! و اي دهم حافظ راز خدا...! چه زيبا بين قربان خدا و غدير آسمانها آمدي و حاجيان عشق را عاشقتر از پيش، به آرزويشان رساندي!حاجيان به شما كه ميرسند، ديگر تاب ندارند و رهاترين خلايق ميشوند... نفسي بعد شما، يعني تمام نعمت و كمال ديانت...از خود، چيزي ندارم به مولودي چون شما پيشكش كنم؛ مگر اين كه باز، بزرگواري كنيد و دست اين بينواي حيران در بزرگيتان را بگيريد و به او واژه درخور، تعليم دهيد... گوهري پرنور چون «جامعه كبيره» را بيمنت به من بخشيدي و امروز، بهترين اوقات براي تر كردن سر انگشت و غواصوار، راهي درياي «جامعه» شدن است... اذن دهيد آن گونه كه خود فرموديد، شما را خطاب كنم و دلم را به محضرتان رونما بياورم: دل درياها غرق شور و دل دنيا غرق سرور، از ميلادت اي زمامدار هدايت؛ چراغ فروزان، پناه مردم و اي حامي دين خدا!باز هم آمدم نزد شما تا نجات يابم و خودم را به نام دوست، جا زنم؛ مگر كامياب شوم... دلم نميخواهد هلاك شوم و مسير را گم كنم... تسليم شمايم و قلبم تحت فرمان شما...گم كردن راه با شما معنايي ندارد و بهشت، بي شما صفايي... هرگز!«جامعه»تان، تمام جوامع را بالا ميبرد و بزرگي كلامتان، شنونده و تلاوتكنندهاش را ت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 621]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: نطق قاهره دويدن ...
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: نطق قاهره دويدن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:حركت از پله دوم !
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:حركت از پله دوم !
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. سياست روز: همه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. سياست روز: همه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:جهاد كار و قناعت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:جهاد كار و قناعت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: مهندسي معكوس ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: مهندسي معكوس ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز هشدار رهبر انقلاب
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز هشدار رهبر انقلاب جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «هشدار رهبر ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز هشدار رهبر انقلاب جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «هشدار رهبر ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. تهران امروز: ايران ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. تهران امروز: ايران ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهي هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: در اين شليك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهي هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: در اين شليك ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها