واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاطرات سفر انوشه انصاری به فضا
انوشه انصاری، اولین ایرانی و اولین زن ایرانی بود که توانست راهی فضا شود. او در حالی راهی این سفر 9 روزهی فضایی شد که تصویر پرچم ایران را روی لباس خودنصب کرده بود. این کار البته به مذاق خیلیها خوش نیامد اما انصاری خود را یک ایرانی میداند و این سفر را، افتخاری برای تمام ایرانیان.«انوشه انصاری» در شهر مشهد به دنیا آمد و تا 16سالگی نیز در وطن ماند و سپس همراه خانوادهاش به امریكا سفر كرد و مدرك مهندسی الكترونیك و كامپیوتر خود را از دانشگاه جرج میسون و فوقلیسانس خود را از دانشگاه جرج واشنگتن گرفت.وی پس از آن به شركتهایی مثل «امسیآی» و «كامست» رفت و عملكرد موفقی از خود نشان داد اما موفقیتهای تجاری وی از سال 1994 آغاز شد كه «انوشه» به همراه همسر و برادر همسرش شركتی به نام «TTI» را تاسیس كرد. وی در سال 2000 شركتش را فروخت و در همین سال به عنوان كارآفرین ملی امریكا انتخاب شد و در سال 2001 نیز مجله «فورچون» نام وی را در فهرست تاجران موفق ثبت كرد. «انوشه» در كتابی كه آن را با همكاری یكی از نویسندگان محبوب خود نگاشته است، از علاقه دیرین خود به فضا و ستارگان میگوید. هرچند او هیچ گاه در زمینههای مرتبط به فضانوردی تحصیل نكرده بود اما رویای سفر به فضا هیچ گاه او را رها نمیكردوی بعدها به همراه همسرش شركت دیگری به نام «پرودی» تاسیس كرد كه انوشه مدیرعامل و رئیس آن است. این شركت مصمم است با همكاری شركت و موسسههای دیگر فضاپیماهای تجاری بسازند كه گردشگران فضایی را به ارتفاعهای زیرمداری ببرند.«انوشه» در كتابی كه آن را با همكاری یكی از نویسندگان محبوب خود نگاشته است، از علاقه دیرین خود به فضا و ستارگان میگوید. هرچند او هیچ گاه در زمینههای مرتبط به فضانوردی تحصیل نكرده بود اما رویای سفر به فضا هیچ گاه او را رها نمیكرد. به همین دلیل در سال 2004 جایزهای به مبلغ 10 میلیون دلار تعیین كرد كه به پروازهای فضایی غیردولتی اختصاص مییافت. فضاپیمایی برنده این جایزه میشد كه بتواند دستكم سه نفر را به ارتفاعی بیش از 100 كیلومتر از سطح زمین ببرد و مجدداً به سطح زمین بازگردد و علاوه بر آن طی مدت كمتر از یك هفته یك بار دیگر همین سفر را تكرار كند. 24 تیم از هفت كشور مختلف جهان برای تصاحب این جایزه ارزشمند با یكدیگر رقابت كردند كه در نهایت این جایزه به یك فضاپیمای كوچك به نام «اسپیس شیپ وان» اهدا شد كه طراحش «برت روتان» بود. هرچند «انوشه» توانسته بود با تعیین و اهدای این جایزه وارد عرصه مدیریت سفرهای فضایی شخصی شود اما هیچ چیز همانند یك سفر واقعی به فضا او را آرام نمیكرد و اشتیاقش برای سفر به فضا هر روز بیشتر میشد. در همین هنگام بود كه وی دریافت میتوان با پرداخت مبلغ 20 میلیون دلار (حدود 20 میلیارد تومان) با یك موشك سایوز به فضا سفر كرد و چند روزی را در ایستگاه فضایی بینالمللی به سر برد. هرچند «انوشه» توانسته بود با تعیین و اهدای این جایزه وارد عرصه مدیریت سفرهای فضایی شخصی شود اما هیچ چیز همانند یك سفر واقعی به فضا او را آرام نمیكرد و اشتیاقش برای سفر به فضا هر روز بیشتر میشدوی این مبلغ را پرداخت میكند و دورههای دشوار و فشرده فضانوردی را آغاز میكند تا در بهار سال 1386 به مدار زمینی سفر كند. اما این بار بخت به یاریاش میآید و وی زودتر از آنچه حتی خودش گمان میبرد به ایستگاه فضایی رفت. موضوع آن بود كه یكی دیگر از داوطلبان سفر به فضا به نام «دایسوكه انوموتو» كه همه مراحل آموزش فضانوردی را طی كرده بود، در آزمونها و تستهای پزشكی رد میشود و انوشه این فرصت را یافت كه شش ماه زودتر از موعد به فضا سفر كند. شاید برخی گمان كنند شرط آنكه امروزه به فضا سفر كنیم آن است كه مبلغ كلانی را به شركتهای مربوطه پرداخت كنیم اما ماجرای «انوموتو» به ما میگوید فقط پول كافی نیست. علاوه بر این كسان دیگری هم بودند كه برای پرواز نامنویسی كردند اما نتوانستند تمرینات سخت و دشوار و دوره طولانی آموزشی را تحمل كنند و به همین دلیل از فهرست داوطلبان حذف شدند. «انوشه» در این كتاب توضیح میدهد در دوره آموزشی وی را با انواع و اقسام خطرهایی كه ممكن است در یك سفر فضایی واقعی با آنها رو در رو شود، آشنا كردند تا اگر ذرهای تردید یا ناتوانی در وی مشاهده شد، از فهرست مسافران حذف شود. علاوه بر اینها وی توضیح میدهد در دوره آموزشی بارها با موقعیتهایی مواجه شده است كه در حالت عادی هیچ گاه نمیپذیرفت اما در این مورد خاص هیچ مخالفتی نمیكند تا تنها بخت خود برای سفر به فضا را به مخاطره نیندازد.به این ترتیب بود كه «انوشه» توانست به عنوان اولین ایرانی، چهارمین گردشگر فضایی، اولین زن مسلمان فضانورد، اولین زن گردشگر فضایی و پس از «عبدالاحد مومند» اهل كشور افغانستان، دومین فضانورد فارسیزبان جهان باشد. یكی از موضوعهایی كه در این كتاب مطرح میشود، انتقاداتی است كه برخی از سفر وی به فضا دارند و گمان میكنند وی برای تفریح و سرگرمی به فضا رفته است اما با خواندن این كتاب متوجه میشویم شور و شوق انوشه برای درك عظمت جهان، نیروبخش وی در این سفر بود. «انوشه» در این كتاب توضیح میدهد در دوره آموزشی وی را با انواع و اقسام خطرهایی كه ممكن است در یك سفر فضایی واقعی با آنها رو در رو شود، آشنا كردند تا اگر ذرهای تردید یا ناتوانی در وی مشاهده شد، از فهرست مسافران حذف شودعلاوه بر این وی در این سفر آزمایشهای علمی بسیاری نیز انجام داده است كه پژوهش درباره دلیل كمخونی و اثر آن بر سلامت فضانوردان، تغییر ماهیچهها و اثر آن بر كمردرد، تاثیر پرتوهای فضایی بر ساكنان ایستگاه بینالمللی و... از آن جمله است. وی در این سفر یك مسافر عادی فضاپیما نبود و وظایف بسیاری بر عهده داشت. علاوه بر اینها وی نوآوریهای دیگری هم داشت. مثل اینكه اولین كسی بود كه وبلاگش را در فضا به روز میكرد و از این راه با دوستدارانش در ارتباط بود. به جز اینها وی با همكاری دیگر فضانوردان یك فیلم آموزشی تهیه كرد تا دانشآموزان را با چگونگی زندگی در فضا آشنا سازد. «انوشه» از اینكه او را یك توریست یا گردشگر فضایی خطاب كنند، خشنود نبود و بیشتر دوست داشت او را یك «فضانورد همراه» خطاب كنند. در سراسر این كتاب اطلاعات علمی جالبی درباره پایگاههای پرتاب فضاپیما، دستگاهها و تجهیزات فنی درون فضاپیما و ایستگاه بینالمللی و وضعیت زندگی فضانوردان در ایستگاه هست كه میتواند برای هر كسی جالب باشد. اما این كتاب برای ما ایرانیان از یك جهت دیگر هم میتواند جالب باشد آن هم شرح زندگی یك زوج ایرانی در غرب است. «انوشه» در این كتاب رسم و رسومات زندگی خانوادگی ایرانی و زندگی اجتماعی را توضیح میدهد و ما را با ویژگیهای زندگی ایرانی آشنا میكند. بخش کتابخوانی تبیانمنابع:وبسایت شخصی انوشه انصاریسایت اینترنتی کتاب آنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]