واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بهترین جمله براى شكر الهى !
محتواى سوره نمل: محتواى این سوره از نظر كلى همان محتواى سورههاى مكى است، از نظر اعتقادى بیشتر روى مبدء و معاد تكیه مىكند، و از قرآن و وحى و نشانههاى خدا در عالم آفرینش و چگونگى معاد و رستاخیز، سخن مىگوید و از نظر مسائل عملى و اخلاقى، بخش قابل ملاحظهاى از سرگذشت پنج پیامبر بزرگ الهى، و مبارزات آنها با اقوام منحرف بحث مىكند، تا هم دلدارى و تسلى خاطر براى مؤمنانى باشد كه مخصوصا در آن روز در مكه در اقلیت شدید قرار داشتند، و هم هشدارى باشد براى مشركان لجوج و بیدادگر كه سرانجام كار خویش را در صفحه تاریخ طاغیان گذشته ببینند، شاید بیدار شوند و به خود آیند.یكى از امتیازات این سوره بیان بخش مهمى از داستان" سلیمان" و" ملكه سبأ" و چگونگى ایمان آوردن او به توحید، و سخن گفتن پرندگانى، همچون هدهد، و حشراتى همچون مورچه، با سلیمان است.این سوره به خاطر همین معنى، سوره" نمل" (مورچه) نامیده شده، و عجب اینكه در بعضى از روایات به نام سوره سلیمان آمده است، (گاه سوره سلیمان و گاه مورچه!) و این نامگذاریها بسیار حساب شده است، این نامگذاریها كه از تعلیمات پیامبر (صلی الله علیه و آله) سرچشمه گرفته، گاهى بیانگر واقعیات مهمى است كه در شرایط عادى، مردم از آن غافلند. ضمنا این سوره از علم بى پایان پروردگار، و نظارت او بر همه چیز در عالم هستى، و حاكمیت او در میان بندگان كه توجه به آن، اثر تربیتى فوق العادهاى در انسان دارد سخن مىگوید.سوره نمل با" بشارت" شروع مىشود، و با" تهدید" پایان مىیابد، بشارتى كه قرآن براى مؤمنان آورده، و تهدید به اینكه خداوند از اعمال شما بندگان غافل نیست. فضیلت سوره نملدر حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین آمده است:«من قرء طس سلیمان كان له من الاجر عشر حسنات، بعدد من صدق سلیمان، و كذب به، و هود و شعیب و صالح و ابراهیم و یخرج من قبره و هو ینادى لا اله الا اللَّه»: " هر كس سوره طس سلیمان (سوره نمل) را بخواند خداوند به تعداد كسانى كه سلیمان، و همچنین هود و شعیب و صالح و ابراهیم را تصدیق و یا تكذیب كردند، ده حسنه به او مىدهد، و به هنگام رستاخیز كه از قبرش بیرون مىآید، نداى لا اله الا اللَّه سر مىدهد."(مجمع البیان)هر چند در این سوره، سخن از موسى و سلیمان و داود و صالح و لوط است و سخنى از هود و شعیب و ابراهیم به میان نیامده، ولى از این جهت كه همه انبیاء از نظر دعوت یكسانند، این تعبیر جاى تعجب نیست.در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) مىخوانیم: هر كس طواسین ثلاث (سوره شعراء و نمل و قصص كه همه با طس شروع شدهاند) را در شب جمعه بخواند از اولیاء اللَّه خواهد بود، و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار مىگیرد" (" ثواب الاعمال" به نقل از نور الثقلین ج 4 ص 74)بهترین جمله براى شكر الهى، «الْحَمْدُ لِلَّهِ» است!وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى كَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ (نمل15) و به راستى به داوود و سلیمان دانشى (ویژه) عطا كردیم، و آن دو گفتند: ستایش، مخصوص خداوندى است كه ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش برترى بخشید.در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین آمده است:هر كس سوره طس سلیمان (سوره نمل) را بخواند خداوند به تعداد كسانى كه سلیمان، و همچنین هود و شعیب و صالح و ابراهیم را تصدیق و یا تكذیب كردند، ده حسنه به او مىدهد، و به هنگام رستاخیز كه از قبرش بیرون مىآید، نداى لا اله الا اللَّه سر مىدهد
نكتهها:ممكن است مراد از علمى كه به حضرت داود و سلیمان داده شده علم قضاوت باشد، به دلیل آیهى «وَ آتَیْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» (ص، 20) یعنى ما به داوود حكمت و قضاوت مرحمت كردیم. و نیز به دلیل آیهى «كُلًّا آتَیْنا حُكْماً وَ عِلْماً» (انبیاء، 79) و شاید هم مراد از علم، علم گفتگو با پرندگان باشد به دلیل آیهى «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ» (نمل، 16) و شاید علم زرهبافى باشد «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ» (انبیاء، 80) امّا بهتر این است كه علم را به طور عام معنا كنیم، یعنى علم ادارهى كشور. سؤال: چرا خداوند به بعضى از بندگان خود نعمتهاى ویژهاى عطا مىكند؟ آیا این كار با عدالت سازگار است؟پاسخ: اوّلًا معناى عدالت این نیست كه به همه یكسان بدهیم. آیا معلّمى كه به هر شاگردى نمرهاى مىدهد و یا پزشكى كه براى هر بیمارى دارویى تجویز مىكند، ظالم است؟ ثانیاً نعمتهاى ویژه، مسئولیّتهاى ویژهاى را نیز بدنبال دارد. ثالثاً ما از خدا طلبى نداریم، تا هر چه بخواهیم به ما عطا كند. رابعاً الطاف الهى بر اساس حكمت و شرایطى است كه انسان یا جامعه آن را بوجود مىآورد. به قول شاعر: چون چنان بودیم، بودیم آن چنان چون چنین گشتیم گشتیم این چنین افرادى با اخلاص، تلاش، علم، تدبیر، صرفهجویى، عدالت و وحدت كلمه، شرایطى را در خود ایجاد مىنمایند كه زمینهى دریافت الطاف الهى و نعمتهاى ویژه مىشود.البتّه گاهى الطاف ویژه به خاطر پاداش عملى است كه والدین انسان داشتهاند و خداوند مزد كارشان را به نسل آنان عطا مىكند. همان گونه كه در داستان موسى و خضر، خداوند آن دو پیامبر را مأمور مىكند دیوارى را كه گنجى زیر آن بود و از آنِ كودكان یتیمى بود تعمیر كنند تا در آینده از آن گنج استفاده نمایند، زیرا والدین كودكان نیكوكار و صالح بودهاند. «وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً» (كهف، 82)در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) مىخوانیم: هر كس طواسین ثلاث (سوره شعراء و نمل و قصص كه همه با طس شروع شدهاند) را در شب جمعه بخواند از اولیاء اللَّه خواهد بود، و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار مىگیردتعلیمات ویژهى الهى
خداوند علوم خاصّى را به افراد خاصّى داده و در قرآن از آنها یاد كرده است از جمله:1ـ آدم، علوم همهى اشیا. «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» (بقره، 31) 2ـ خضر، علوم باطنى و تأویل. (تا موسى شاگردش شود) «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ» ... (كهف، 66)3ـ یوسف، علم تعبیر خواب. «عَلَّمَنِی رَبِّی» (یوسف، 37) 4ـ داوود، علم زرهسازى. «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ» (انبیاء، 80) 5ـ سلیمان، علم زبان پرندگان. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ» (نمل، 16) 6ـ معاون سلیمان، علمى كه با آن تخت سلطنتى را از كشورى به كشور دیگر مىآورد. «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ» (نمل، 40) 7ـ طالوت، علوم نظامى. «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» (بقره، 247) 8ـ رسول اكرم و سایر انبیا، علوم غیب. «فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جنّ، 26 تا 27) پیامها:1ـ علم انبیا لدنّى است و به الهام الهى به آنان عطا شده است. «آتَیْنا» 2ـ احترام و شئون افراد را حفظ كنیم. (اوّل نام پدر آمده است بعد نام پسر) «داوُدَ وَ سُلَیْمانَ»3ـ در میان نعمتهاى الهى، حساب علم جداست. «آتَیْنا ... عِلْماً» 4ـ علم، زمانى ارزش دارد كه در اختیار افراد صالح قرار گیرد. «آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً» 5ـ بهترین جمله براى شكر الهى، «الْحَمْدُ لِلَّهِ» است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» 6ـ علم، یكى از ملاكهاى برترى است. «آتَیْنا ... عِلْماً ... فَضَّلَنا» 7ـ برخى از بندگان خداوند از داوود و سلیمان هم برترند. «فَضَّلَنا عَلى كَثِیرٍ»8ـ در هیچ مقامى خود را برتر از همگان ندانیم. «عَلى كَثِیرٍ» آمنه اسفندیاری _بخش قرآن تبیانمنابع:1- تفسیر نمونه، ج 152- تفسیر نور، ج 8
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 522]