واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تراژدی خلاصه شده!
نگاهی به نمایش "در خواب به سراغم آمد..."در این نمایش، زبان گاهی به بیانی شبه معیار و ادبی نزدیک است و در برخی موارد به زبان کوچه و بازار تبدیل میشود. همین ساخت قرینهوار و موازی را در طراحی صحنه، لباس و شیوه بازی بازیگران نیز میتوان دید. از زمانی که ویلیام شکسپیر در یکی از روزهای 1595 رومئو و ژولیت را به اجرا در آورد تاکنون شاید هزاران اجرا و اقتباس از این اثر صورت گرفته است. این تراژدینویس و منتقد فرهنگ غرب، رومئو و ژولیت را در پنج پرده نوشته است و سرگذشت ترحمانگیز دو عاشق را به تصویر میکشد که در اثر مناسبات رایج در یکی از خرده فرهنگهای غربی امکان به هم رسیدن و ازدواج برایشان میسر نمیشود و سرانجام سرنوشتی جز مرگ در انتظارشان نیست. بعدها این اثر در ادبیات جهان تأثیر بسزایی گذاشت. منتقدان سرشناس ادبی و مستشرقان فرهنگی از این تراژدی مغربزمین اثری درحد منظومههای سترگ پارسی ازجمله خسرو شیرین، لیلی و مجنون یا ویس و رامین یاد میکنند. با این حال رومئو و ژولیت بعدها حتی بر نمایشنامهنویسان مطرح دیگر اثر گذاشت و تا این اواخر میتوانستیم رد پای او را در آثار فدریکو گارسیا لورکا و به ویژه نمایشنامه «عروسی خون» ببینیم. این تراژدینویس و منتقد فرهنگ غرب، رومئو و ژولیت را در پنج پرده نوشته است و سرگذشت ترحمانگیز دو عاشق را به تصویر میکشد که در اثر مناسبات رایج در یکی از خرده فرهنگهای غربی امکان به هم رسیدن و ازدواج برایشان میسر نمیشود و سرانجام سرنوشتی جز مرگ در انتظارشان نیست. بعدها این اثر در ادبیات جهان تأثیر بسزایی گذاشت. نمایش «در خواب به سراغم آمد» اثر اقتباسی از همین اثر شکسپیر است که توسط مشهود محسنیان اقتباس و برای اجرای صحنه آماده شده است. ندا هنگامی درکارگردانی این اثر با نگریستن به مرزهای دنیای ابژکتیو و سوبژکتیو و ترکیب و گاه تضاد و تقارن این دو دنیا تصویری از واقعیتهای خودآگاه و ناخودآگاه ارائه میدهد. شاید این ویژگی مخاطب را درست در زاویه قرار میدهد که به راحتی مرز خیالات و واقعیات را ببیند و تعریفی درست از زندگی ارائه دهد. به تبع همین ساختار دوگونه و متقارن دو شیوه برداشت روایتی هم درکار هست. به تعبیری زبان گاهی به بیانی شبه معیار و ادبی نزدیک است و در برخی موارد به زبان کوچه و بازار تبدیل میشود. همین ساخت قرینهوار و موازی را در طراحی صحنه، لباس و شیوه بازی بازیگران نیز میتوان دید. رومئو با لباس سفید و لباس ژولیت قرمز است. استفاده از چنین رنگهایی بنابر قرائت روانشناسی رنگها از دو عالم ایده یا مثال و واقعیت جهان دیداری خبر میدهد. استفاده کارگردان و ترجیح دادن دکورهای مکعبی نیز خود مؤید این طرز تلقی از کار اوست. آن چنان که از نشانهشناسی خطوط و حجم استنباط میکنیم، تمام حجمهای طولی و عرضی تعبیر مفهومشناسی تند دارند و در مقابل اشکال دایرهای یا گنبدی مفهومشناسی ملایم و روحنواز دارند؛ شاید به همین دلیل هم است که در ادبیات گنبد مینا یا اماکن و معماری مذهبی با شکلی ملایم و معنوی طراحی شده است. بنابراین کارگردان با استفاده از این اشکال مکعبی مقداری از طول موج بالای اشکال چهارگوشه کاسته است، اما با این حال بازی و فضاسازی او با مکعب و احجام به همین شکل بر فشار روحی و روانی کاراکترهای داستان تکیه دارد. ندا هنگامی در اجرای جدید خود و رویارویی با متنی اقتباسی اگرچه تا حدودی درگیر بامتن و ویژگیهای کلیشهای آن است، اما در هر حال سعی دارد ایده تازهای را رو کند، در پی تجربهای دیگر باشد و حتی در برخی موارد بکوشد رگههای تراژیک داستان را امروزیتر و باورپذیر نماید.شبکه ایران تنظیم : سینما و تلویزیون تبیان / مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]