واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فرزندان آخرالزّمان
حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) روزى به بعضى از کودکان نظر افکند و فرمود:«واى بر فرزندان آخرالزّمان از پدران ایشان! عرض شد: یا رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) از پدران مشرکشان؟فرمود: نه! از پدر مسلمان ایشان که به فرزندان خود چیزى از واجبات دینى نمى آموزند و اگر فرزندان از فرایض چیزى فراگیرند بازشان دارند. و به چیز کمى از متاع دنیا از فرزندان خود خشنود شوند. من از این مردم بیزارم و آنان هم از من بیزارند.» 3اولاد امانتى است به دست پدران و مادران، آن هم امانتى بس گران بها و سنگین، استاد اخلاقى مى گفت: «... اگر بگویم بعد از قرآن و عترت، امانتى بالاتر از اولاد نیست اشتباه نکردم...».مسلّماً چنین است، چون انسان بر خلاف سایر موجودات عالم که اساس حرکات آنها یک منشاء غریزى دارد، اصالت شخصیّت او را تربیت خانواده تشکیل مى دهد. روان شناسان سه عامل وراثت، خانواده، محیط خارج (اجتماع) را از عوامل مهمّ تربیت انسان شمرده اند. و نظر بعضى از روان شناسان عامل خانواده نسبت به دو عامل دیگر یعنى وراثت و محیط زندگى اهمیّت بیشترى دارد.در عوالم دوّم و سوّم که زیربناى یک انسان خداجو، با ایمان، داراى سجایاى والاى اخلاقى و دوست دار اهل البیت (علیهم السلام) را پى ریزى مى نمایند یکى از عوالم مهم و بس حسّاس انسان است. چون عوامل خارجى و هم عوامل درونى در آن اثر مستقیم دارد، که وراثت از جمله آن است یعنى خُلق و خوى و تمام صفات ذاتى یک مرد به فرزندش منتقل مى شود. و اگر از لحاظ خارجى نیز بنگریم، آنچه یک مرد براى روزى خویش ـ حلال یا حرام ـ بودن لقمه، به دست مى آورد باز اثر مستقیم روى فرزندان دارد. در زیارت وارث مى خوانیم:«یا اباعبداللّه اَشْهَدُ اَنَّک کنْتَ نوراً فى الاَصْلابِ الشّامِخَه و الاَرْحام المُطَهَّرَه لَمْ تُنَجِّسْک الجاهلیّة بِاَنجاسِها اى مولاى من! اى اباعبداللّه! گواهى مى دهم که تو به راستى نورى بودى در صلب هاى والا مقام و رحم هاى پاک، آلوده ات نکرد جاهلیّت به پلیدى هایش».لذا در عالم دوّم باید یک رزق و روزى حلال و طیّب به دست آورد. ـ همان طور که سفارش معصومین (علیهم السلام) در این باره زیاد است ـ تا به واسطه آن غذا تولید نطفه شده و در صلب پدر باقى مى ماند و اگر این غذا از راه حرام و شبهه ناک به دست بیاید باز هم تولید نطفه مى شود. پس در هر دو صورت پدر عواقب فرزند را تعیین مى کند.حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) روزى به بعضى از کودکان نظر افکند و فرمود: «واى بر فرزندان آخرالزّمان از پدران ایشان! عرض شد: یا رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) از پدران مشرکشان؟ فرمود: نه! از پدر مسلمان ایشان که به فرزندان خود چیزى از واجبات دینى نمى آموزند و اگر فرزندان از فرایض چیزى فراگیرند بازشان دارند. و به چیز کمى از متاع دنیا از فرزندان خود خشنود شوند. من از این مردم بیزارم و آنان هم از من بیزارند.»هشدار به والدین واقعا هم بدا بحال کودکان آخر الزمان اگر ما در مقایسه ای اجمالی زمانی کودکی خود را با هم اکنون فرزندانمان مقایسه کنیم می بینیم که چقدر تفاوت حاصل شده چقدر همدلی ها کم شده ارزش ها رنگ باخته اند و هر چه هست خودخواهی است و عناد این کودک بیچاره علی رغم تمام امکانات رفاهی که در اختیار دارد هرگز حس گرم با هم بودن ها و یکدلی ها را تجربه نمیکند پدر و مادرها کودکان را از آغوش گرم خود جدا میکنند و بیشتر وقت خود را در بیرون از منزل میگذرانند به این امید که بتوانند شرایط بهتری برای حال و آینده فرزندانشان فراهم کنند و در این راستا از تربیت فرزندان باز میماند و این یعنی یک خطر بزرگ این یعنی تلاش کردن و زحمت کشیدن برای تباهی آینده فرزندان اگر کودکی خوب تربیت شود می آموزد چطور زندگی کند و زندگی بسازد خود را اداره کند و پیشرفت کند.
نکته دیگری که بسیار مهم است و باید عرض کرد این است که بسیاری از والدین کوچکترین اهمیتی آموزش مسائل دینی به فرزندانشان نمیدهند و حتی گاه پرسش های مذهبی آن ها را بی پاسخ میگذارند و به نظرشان آموزش این مسائل جلوی پیشرفت آنها را میگیرد و لحظه ای فکر نمیکنند که این امور چه نقش سرنوشت سازی در آینده هر انسانی میتواند داشته باشد اگر نحوه تربیت دینی صحیح باشد هرگز کسی را از پیشرفت باز نخواهد داشت بلکه خود مهمترین و کوتاه ترین راه رسیدن به موفقیت است .و این تصور شاید ناشی از این باشد که ما گاه خانواده های مذهبی را می بینیم که تمام سعیشان بر این است که تمام مسائل دینی را به کودکانشان بیاموزند و در این راه به افراط رفته و باعث میشوند این کودکان از اموری که مقتضای سنشان است باز بمانند و نتوانند از عهد امور اجتماعی و عاطفی خود برآیند این والدین هم اشتباهی بزرگ را مرتکب شده اند در این راه همانطور که اسلام عزیز همیشه و در هر زمینه ای میانه روی و تعادل را پیشنهاد میکند نه باید افراط کرد و نه تفریط بلکه هر چیز را باید سر جای خود به کودک چه بصورت کلامی یا عملی آموزش داد. امام سجاد (علیه السلام) در خصوص فرزند مى فرماید: فَاعْمَلْ فی اَمرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلَمُ مُثابٌ عَلى الاحْسانِ اِلَیْهِ مُعاقَبٌ عَلى الإسائةِ اِلَیْهِ درباره فرزند خویش عمل کن چون عمل کسى که مى داند اگر به فرزند خود احسان کند پاداش داده مى شود و اگر بدرفتارى کرد مؤاخذ و عقاب مى گرددلذا براى استحکام خانواده و طراوت جامعه بسیار به جاست که والدین گرامى در این برهه از زمان به گفتار معصومین (علیهم السلام) تمسّک جویند، تا در تربیت فرزندان خود بیشتر اهتمام ورزند.پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) در خصوص فرزند مى فرماید:اَلْوَلَدُ کبرُ المُؤمِنَ اِنْ ماتَ صارَ شفیعاً وَ اِنْ ماتَ بَعْدَهُ یَسْتَغفِراللّهَ له فَیَغْفِرَ لَهُ 4فرزند جگر گوشه مؤمن است، اگر پیش از پدر بمیرد، براى اش شفاعت مى کند. و اگر بعد از پدر بمیرد، براى اش استغفار مى کند. و خداوند در اثر استغفار فرزند، پدر را مى بخشد. و یا امام سجاد (علیه السلام) در خصوص فرزند مى فرماید:فَاعْمَلْ فی اَمرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلَمُ مُثابٌ عَلى الاحْسانِ اِلَیْهِ مُعاقَبٌ عَلى الإسائةِ اِلَیْهِ 5 درباره فرزند خویش عمل کن چون عمل کسى که مى داند اگر به فرزند خود احسان کند پاداش داده مى شود و اگر بدرفتارى کرد مؤاخذ و عقاب مى گردد. وَاَمّا حَقُّ وَلَدِک فَأنْ تَعْلَمَ اِنّهُ مِنک وَ مُضافٌ اِلَیْک فی عاجلِ الدُّنیا بخَیْرِهِ وَ شَرِّهِ 6و امّا حق فرزند تو، بر تو این است که بدانى وجود او از نیک و بدش در این جهان مربوط به تو است. منبع : از ازل تا قیامت فرآوری : بصیرت_گروه دین و اندیشه تبیان پی نوشت ها :1. مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار ، ج 104، ص 95، روایت 44; ورّام، ابن ابى فراس، مجموعه ورام ، ج2.2. پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) ; همان ، ج 23، ص 114.3. «رُوِىَ عَنِ النَّبىّ (صلى الله علیه وآله وسلم) : اِنَّهُ نَظَرَ اِلى بَعْضِ الاَطْفالِ فَقالَ: وَیلٌ لاَِولادِ آخِرِ الزَّمانِ من آبائِهِمْ! فَقیلَ یا رَسُولَ اللّهِ مِنْ آبائِهِمُ المُشرکین؟ فَقالَ لا، مِنْ آبائِهمُ المُؤمِنینَ لایُعلّمَوُنَهُم شَیئاً مِن الفرائضِ وَ اِذا تَعَلَّمُوا اَوْلادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضَوُا عَنْهُمْ بِعَرض یَسیر مِنَ الدُّنیا فَاَنَا منْهُمْ بَرىءٌ وَ هُمْ مِنّى بُرَاءُ» نورى طبرسى، میرزاحسین، مستدرک الوسایل ، ج 2 ص 625; جواهر الحکم ، ص 1394. طبرسى، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق .5. مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار ، ج 74، ص 6، روایت 1.6. همان .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]