واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار چهارشنبه 14 اسفند 1387 تعداد مشاهده : 66 «مسعود شصتچي» از كنفرانس مطبوعاتي تا كلهپزي خبرگزاري فارس: بيشتر مخاطبان آثار «مهران مديري» او را كارگرداني صاحب سبك در توليد آثار طنز ميدانند و معمولا آثار اين كارگردان با توجه به ذوق و سليقهاي كه در ساخت از خود بهخرج ميدهد، معمولا گوي سبقت را از ساير رقباي خود در حوزه طنز ميربايد... ● گزارش تصويري مرتبط ------------------------------- به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، با توجه به اينكه معمولا ساخت سريهاي دوم و سوم از يك كار موفق هميشه جواب نميدهد و از سوي مخاطبان با استقبال روبهرو نميشود، مهران مديري اين بار در ساخت «مرد دوهزار چهره» دست به ريسك بزرگي زده است. بنابراين گزارش، او اين روزها در خانهاي وسيع واقع در يكي از كوچههاي خلوت ولنجك بيسرو صدا مشغول ساخت «مرد دوهزار چهره» است. اين ساختمان كه در حياطي پر درخت واقع شده، سه طبقه دارد و در هرطبقه گروهي مشغول كارند. در حقيقت طبقه اول و دوم جزو لوكيشنهاي تصويربرداري است و يكي از اتاقهاي طبقه سوم به تدوين و ديگري نيز به نويسندگان اختصاص دارد... ## هشت قسمت آماده پخش است ميانه تصويربرداري موقعيت دوم به لوكيشن رسيدهايم. صدرالدين حجازي و بيوك ميرزايي به همراه مهران مديري در يكي از اتاقهاي طبقه دوم مشغول ايفاي نقش هستند و فضا براي كار به قدري كم است كه جايي براي ايستادن و تهيه گزارش نيست. از ويژگيهاي اين ساختمان اين است كه طبقات و اتاقها از كاغذ ديواريهاي متفاوتي پوشيده شدهاند و طبقه دوم كتابخانه بزرگي دارد كه پر از كتاب است. البته هر گوشهاي پر از وسايل صحنه است و هرچه كه بخواهيد در ميان آنها ديده ميشود. افراد پشت صحنه هم كه هركدام مشغول كاري هستند و از درون اتاق صداي مديري و ميرزايي ميآيد كه بلند بلند حرف ميزنند اما اينكه اين سكانس متعلق به كدام صحنه است، مشخص نيست... فرصت را مغتم ميشمارم تا در اين فاصله سري به نويسندگان بزنم. اما هيچ كدام از نويسندگان در اتاق نيستند. البته برگههاي نامرتب آنها كه روي ميز پخش شده حكايت از اين دارد كه آنها به تازگي اتاق را ترك كردهاند و بهزودي برميگردند. براي پيداكردنشان سري به اتاق تدوين ميزنم. احسان مظفري در اتاقي كه ديوارهاي آن همه سياه شدهاند و پنجرهها هم رنگ زده شدهاند با جديت مشغول تدوين است. حتي ظرف غذاي ناهارش كه ديگر سرد شده كنارش هست و او بهقدري مشغول كار است كه حتي با گذشتن ساعتها از ظهر هنوز موفق به خوردن غذا نشده است. او كه در حين صحبت كردن نيز مدام خيره به مانيتورهاي روبهرويش است، درباره تدوين كار ميگويد: تا به حال حدود 8 قسمت از سريال را آماده كردهايم و گروه در تلاش است تا با كمبود زمان مواجه نشويم و بتوانيم كاري خوب مثل كار قبلي به مخاطبان ارائه بدهيم. ## «شصتچي» اين بار با آگاهي قبلي كلاه برداري ميكند خشايار الوند به اتاق نويسندگان برگشته و در ميانه گفتوگو با او امير مهدي ژوله نيز سر ميرسد. اما به قدري در رساندن متنها به مديري عجله دارد كه قيد گفتوگو را ميزند و ميگويد الان فقط به داستان و آنچه كه بايد بنويسم فكر ميكنم و روان نويسش را برميدارد و تند تند شروع به نوشتن ميكند. اما الوند درباره داستان مرد دوهزار چهره حرفهاي بيشتري براي گفتن دارد. او معتقد است گروه نويسندگان اين سريال با كارگردان و تهيه كنندگان عقلهايشان را سر هم گذاشتهاند و به موقعيتهايي فكر كردهاند كه ميتوان روي آنها دست گذاشت و با آنها شوخي كرد. او بر اين نكته هم تاكيد ميكند كه ما اهل رساندن پيام و آموزش به مخاطب و ... نيستيم و دوست داريم فارغ از زندگي روزمره مخاطب خود را بخندانيم و براي ساعتي هم كه شده او را از دغدغههايش دور كنيم. الوند درباره نبود پيمان قاسمخاني بهعنوان سرپرست گروه نويسندگان در اين كار ميگويد: پيمان قاسمخاني درگيريهايي مختص خود مانند فيلم سينمايي سن پترزبورگ را داشت و به همين دليل نتوانست با ما همكاري كند. او در كارهاي قبلي اوج و فرود داستانها و نقاط وصلشان را هماهنگ ميكرد و در كار نگارش مراقب بود تا ما جايي عقب نمانيم و يا خيلي جلو نزنيم. به هرجهت او در كار جديد نتوانست با مديري همكاري كند و ما بدون حضور او تلاش كرديم تا داستان ها را بدون لطمه بنويسيم. اين فيلمنامه نويس در ادامه سخنان خود درحاليكه تلاش ميكرد تا موقعيتها لو نروند گفت: اين بار مسعود شصتچي ناخواسته اشتباهي نميشود و اين بار آگاهانه اقدام به چنين كارهايي ميكند. عبدالرضا شهباززاده مدير توليد سريال نيز اتاقي در طبقه دوم ساختمان به خود اختصاص داده بود و مشغول ساماندهي و تهيه لوكيشنهايي بود كه مهران مديري در ادامه كار به آنها احتياج داشت. او معتقد است «مهران مديري» شيوه كار خود را به خوبي بلد است و در ساخت سريال جديد خود به سمت حاشيه نميرود. وي درباره احتياط مهران مديري در ساخت «مرد دوهزار چهره» با وجود شايعات و سؤتفاهمهايي كه پيرامون «مرد هزار چهره» پيش آمد، تصريح كرد: در مملكت ما هر كار طنزي كه ساخته شود، حرف و حديثهاي خود را دارد و ما هرقدر هم كه مواظبت كنيم كه خطايي نداشته باشيم، باز هم عدهاي هستند كه براي مضامين كار حاشيه درست كنند. مدير توليد مجموعه تلويزيوني «مرد دوهزار چهره» در ادامه گفت: ما در ساخت سريال در چارچوب قوانين، مقررات و اهداف صدا و سيما پيش مي رويم و تلاش ميكنيم تا حرف و حديثي در كار پيش نيايد. وي درباره خطوط قرمز در موقعيتها و ميزان نزديك شدن سريال به اين خطوط نيز اظهار داشت: مهران مديري خطوط قرمز را ميشناسد و اين نكات را به خوبي رعايت كرده و تلاش ميكند تا از اين لحاظ مشكلي در كار پيش نيايد. البته شهباززاده در طول صحبتهاي خود مدام از علي رضايي جانشين توليد ياد و تشكر ميكرد و بر اين باور بود كه اگر تمام گروه هماهنگ و يكدست تلاش نكنند، كار به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. ## از سالن كنفرانس تا كلهپزي گروه تصويربرداري از آن اتاق كوچك بيرون آمدهاند و در طبقه همكف كنار راهروي عريضي پوشيده از سنگ مرمر سفيد و در سالني كه كنار اين راهرو قرار دارد مستقر شدهاند. مديري لباس ورزشي به تن دارد و برزو ارجمند و علي لكپوريان نيز با پوشيدن لباسهاي ورزشي آمادهاند تا در اين سكانس بازي كنند. البته سيامك انصاريان نيز آنجاست و يوسف صيادي نيز به جمع حاضران اضافه شد. پس زمينه پردهاي پر از تبليغات به ديوار زده شده و مديري پشت ميز كنفرانسي نشسته كه روي آن ميكروفنهاي بسياري چيده شده است. اين سكانس مربوط به كنفرانس مطبوعاتي در يكي از داستانهاست كه امير مهدي ژوله آن را نوشته است. مديري مشغول بررسي دكورهاست. ژوله از راه ميرسد و متنها را به قول معروف داغ داغ به مديري ميدهد. مديري شروع به خواندن ميكند و با خواندن آنچه كه ژوله نوشته، از خنده رودهبر ميشود. با هم مشورتي ميكنند و مديري با تمرين كوتاهي براي ضبط آماده ميشود... سه، دو، يك ... ضبط ميشه... اين صداي آلاله هاشمي دستيار كارگردان است كه همه را به سكوت فراميخواند و ضبط آغاز ميشود... اما هربار يا با خنده مديري و يا با خنده حضار كار متوقف ميشود... و در پس هر ديالوگگويي، تغييراتي در ديالوگ به وجود ميآيد تا مديري به آنچه كه ميخواهد برسد... از نكتههاي قابل توجه در اين سريال سكوت عوامل پشت صحنه و نظم و ترتيبي است كه دارند. آنها با توجه به اينكه صحنهها و ديالوگهاي خندهدار و طنزي را ميبينند و ميشنوند، تلاش ميكنند تا لطمهاي به كار وارد نكنند و همزمان با كار تصويربرداري در بخشي، گروه ديگري در بخش ديگري مشغول ساخت دكور هستند تا كار تصويربرداري عقب نيافتد. تصويربرداري در اين دكور حدود يكساعت طول كشيد و وقتي كار آنجا تمام شد، با مغازه كله پزي در همان راهروي عريض مواجه شديم. دكور يك مغازه كلهپزي به معناي واقعي!!! جلوي در ورودي مغازه كله پزي يك مهتابي سبز روشن كرده بودند و پشت شيشه برچسب كلهپزي، زبان و پاچه خودنمايي ميكرد. داخل مغازه هم به سبك همه كله پزيها كاسهها روي هم چيده شدهبودند و كلهها و پاچهها روي يك سيني خودنمايي ميكردند و بخار داغ روي آنها بلند بود... روي ديوارها هم چند تابلو با محتواي جنگهاي رستم و سهراب چسبانده بودند و پيرمردي سبيل كلفت با كلاه و پيش بندي سفيد مشغول چيدن و مرتب كردن كله و پاچهها بود. ميز و صندليهاي پلاستيكي زرد رنگي هم كنار هم چيده شده بودند و روي آنها تمام مخلفاتي كه روي ميز طباخيها ديده ميشود، به چشم مي خورد... در اين سكانس مهران مديري، برزو ارجمند و علي لك پوريان به همراه سه هنرور بازي داشتند و سكانسي بود كه با توجه به خنديدنهاي مكرر مديري، ارجمند و لك پوريان پس ار 19 بار به بار نشست... و از آنجاييكه هر بار قرار بود مديري فرياد بلندي بكشد... از بقيه خواهش ميكرد تا نخندند اما هربار يا خودش و يا برزو ارجمند خندهشان ميگرفت و كار به جايي مي رسيد كه گريم ارجمند دوباره ترميم ميشد و دوباره و دوباره... ضبط سكانس مربوط به بخش كلهپزي كه بوي آن در راهروي سفيد پوشي كه حالا يك مغازه بود پيچيده بود و هوش از سر عوامل پشت صحنه پرانده بود، زمان زيادي به خود اختصاص داد و ساعت حدود 21 بود... اما مهران مديري و گروهش با دقت و وسواس به كار خود مشغول بودند و مديري پس از گرفتن هر سكانس با حضور عوامل به تماشاي آن مينشست و گاهي هم با ديدن آن دسته جمعي ميخنديدند... در اين ميان نيز سيد عباس اصفهاني يكي از تصويربرداران گروه از لحظههاي جذاب عكس و گاهي اوقات هم فيلم پشت صحنه ميگرفت... همچنين وفا ملكزاده مدير روابط عمومي نيز مدام كارهاي مربوط به شبكه سه، تهيه كننده و كارگردان را ساماندهي ميكرد و دائم به تلفنهاي خبرنگاران سمجي پاسخ ميگفت كه مانند من ميخواستند هرچه زودتر خود را به پشت صحنه اين سريال كه يكي از شانسهاي جشنواره نوروزي امسال محسوب ميشود، برسانند و صد البته كه بدون همكاريها و صبوريهاي خانم ملكزاده تهيه اين گزارش ممكن نبود. ساعت حدود 22 است و مهران مديري و يارانش در كلهپزي همچنان با بگو و بخند و وسواس مشغول تصويربرداري هستند تا يكي ديگر از آثار شاخص در حوزه طنز، ايام نوروز از تلويزيون به روي آنتن برود... ### گزارش: مريم فيروزفر انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]