واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: خيام ، شاعري كه بايد از نو شناخت
فرهنگ و هنر
در ماه دوم سال كه قدم ميگذاري ، به تقويم كه مينگري ، ۲۸ارديبهشت را مي بيني كه خاطره شاعر بزرگ جهان ، خيام ، كه بودن را به سخره گرفت ، و زندگي را در تقويمي به قاب نشست ، تداعي ميكند.
حكيم غياثالدين ابوالفتح عمربن ابراهيم خيام نيشابوري به سال ۴۳۹هجري قمري در نيشابور پاي به هستي گذاشت در همان اوان كودكي نبوغ و استعداد سرشار خود را بروز داد و با طرح سوالهاي مختلف از پدرش ابراهيم كه فردي كم سواد بود، پدر را در پاسخ به اين سوالات درمانده كرد.
وي در فاصله حدود سه ماه قرائت ظاهر قرآن را به خوبي آموخت اما در مورد معناي آن نميتوانست از پدرش كمك بگيرد.
از اين رو ابراهيم پدر خيام ، وي را به مكتب مولوي قاضي محمد، مدرسه اي كه در جوار مسجد جامع شهر قرار داشت، فرستاد.
خيام در اين مدرسه ، دروس مقدماتي از قبيل خواندن فارسي و قرآن، مقدمات عربي، مقدمات رياضيات، احكام فقهي وكمي ادبيات فارسي و عربي را فرا گرفت.
سرعت يادگيري اين كودك تا حدي بود كه، وي ظرف مدتي كمتر از دو سال، همه دانستنيهاي مقدماتي را كه هم سن و سالهاي او در فاصله چندين سال مي آموختند، به دست آورد.
او به علت استعداد سرشارش و به پيشنهاد، مولوي قاضي محمد، به مكتب خواجه ابوالحسن انباري حكيم و رياضي دان راهنمايي شد، زيرا ذهن خارقالعاده وي تقاضاي علمي بيش از ميزان تعليمات مدرسه قاضي را داشت.
خيام در مكتب اين حكيم فرزانه تلمذ كرد.
نبوغ، ذهن باز، قدرت تجزيه و تحليل چشمگير عمر خيام زبانزد همگان شده بود ودر بدو ورود توجه خواجه را نيز به خود جلب كرد.
خواجه ابتدا مباني و اصول هندسه، رياضيات و هيات را به عمر آموخت اما اين كودك همچنان در مسير پيشرفت قرارداشت و پس از يادگيري بعضي علوم نزد ابوالحسن انباري براي ادامه تحصيلات راهي مكتب امام موفق نيشابوري شد.
حكيم عمر خيام با سبقت از معاصرانش و با سرعتي وصف ناشدني به درجهاي از اجتهاد درعلوم زمانهاش دست يافت كه در بعضي علوم تا قرنها بعد كسي را توان مقايسه با وي نبود.
خيام در گاهشماري با تصحيح گاهشماري به گونهاي كه نسبت به نمونههاي قبلي داراي خطاي كمتري است، زبانزد شد.
در رياضيات و هندسه نيز، نقش مطالعات خيام در حل معادلات تا درجه چهارم و رويكردش درباره اصل پنجم اقليدس از شاهكارهاي زمان او محسوب ميشود.
وي به تعريف عدد، به عنوان كميتي پيوسته دست يافت كه اين تعريف با آن چيزي كه ما در حال حاضر ازعدد ميشناسيم انطباق دارد. اين تعريف چند قرن بعد توسط دانشمنداني همچون دكارت مورد استفاده قرار گرفت.
اما تمامي آنچه گفتيم ، بخشهاي كوچك و كمتر شناخته شده از خيام است .
خيام كه هستي را در تقويم خود به شماره نشست، شاعري است كه معناي نويي از زندگي و مرگ را به جهان عرضه كرد.
در وصف رباعيات خيام ، همين اشارت كافي است كه حافظ ، نزديك به سه قرن بعد ، آشكارا غزلياتش تحت تاثير اين علامه بززگ است.
در تعريفي دوباره از رباعيات خيام بايد گفت ، بخشي از هدف خيام از سرودن اين اشعار ، بيان ديدگاههاي فلسفياش ، و ايجاد سوال در ذهن انسان هاي پژوهشگر در تمام اعصار درباره هستي بوده است.
خيام ، اين شاعر نكته سنج كه با رباعياتش ، جهان فلسفي مردمان جهان را به دوباره بازنگري فراخواند، در حدود سال ۵۱۷تا ۵۲۶هجري قمري درگذشت و اكنون آرامگاه اين دانشمند شهير در محله قديمي كهن شادياخ در نيشابور واقع است.
مرگ جسمي خيام در نزديك به هزار سال پيش ، نه تنها گرد فراموشي به اين شاعر را در اذهان نريخته است ، بلكه مردم جهان ، هر روز ، بيش از روز پيش ، با سوالات خيام در اشغارش ، باورهاي خود را مرور ميكنند.
شنبه 28 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]