واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شخصیت و نهضت امام حسین (ع) به روایت آیتالله شجاعی (2)

اشاره :كتاب مستور، عالمی از عوالم خلقت، كتابی از كتب الهی، عالمی از عوالم وجود است و آنچه در عالم وجود، گذشته و خواهد گذشت، با تمام جزئیات و تفصیل در آن است و سیدالشهداء خازن این كتاب مستور است.آیتالله محمد شجاعی، در باب شخصیت و نهضت امام حسین (ع) ، با نگاهی به شخصیت و نهضت حسنی، سلسله سخنرانیهایی را بیان كردهاند كه در طول ایام عزاداری ماه محرم منتشر میشود. آنچه در پی میآید، موضوع سخنرانی معظمله ترجمه زیارت مطلقه و شرح فرازهایی از آن است. سخنان آیتالله شجاعی هر روز از ساعت 13:50 تا 14:30 از رادیو قرآن پخش میشود و متن آن به ابتكار خبرگزاری فارس با كمترین فاصله زمانی انتشار مییابد. بسمالله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا وِتْرَ اللهِ الْمَوْتُورَ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ اَشْهَدُ اَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِى الْخُلْدِ وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ وَبَكى لَهُ جَمیعُ الْخَلایقِ وَبَكَتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ این جملاتی كه بیان شد، از زیارت اول از زیارات مطلقه امام حسین (ع) است. این عبارات كه بیان كردم، سلامی بود، در عین حال این جملهها را برای شما ترجمه میكنم و برخی از نكات را درباره امام حسین (ع) و یاران او ذكر خواهم كرد. در این دعا میخوانیم؛ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا قَتیلَ اللهِ وَابْنَ قَتیلِهِ سلام بر تو اى حجت خدا و فرزند حجت خدا، سلام بر تو اى كشته راه خدا و فرزند كشته راه خدا دقت كنید كه قتیلالله ( كشته خدا) از اوصافی است كه استثنائاً در خصوص آن حضرت است. جملهای بسیار پرمعنی است؛ وَابْنَ قَتیلِهِ و فرزند كشته خدا كه منظور امیرالمؤمنین است. اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ باز این جمله از مختصاتی است كه در خصوص آن حضرت آمده است، سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا. اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا وِتْرَ اللهِ الْمَوْتُورَ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، سلام بر تو ای بنده بیمانند خدا، این بیمانندیاش تنها در زمین نیست و در آسمانها هم است. اَشْهَدُ اَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِى الْخُلْدِ،، شهادت میدهم خون تو در جنت خلد است و آن جا استقرار یافته است. وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ، اظله عرش به ارتعاش درآمد و به لرزه درآمد وقتی خون تو ریخته شد. وَبَكى لَهُ جَمیعُ الْخَلایقِ، و همه خلایق برای ریخته شدن خون تو گریه كرد. در این میان عرض میكنم كه گریه هر چیزی به تناسب خودش است و همه چیز هم شعور دارد. «ما سمیعیم و بصیریم و هوشیم / با شما نامحرمان ما خاموشیم» ما فكر میكنیم كه موجودات شعور ندارند و این از بیشعوری خود ماست كه چنین فكر میكنیم. همه چیز شعور دارد. شعور به خدایش دارد و تبسیح میكند. خود قرآن میگوید. ما نمیفهمیم، همه چیز خدا را میشناسد، تبسیح هم میگوید و عبودیت هم دارد و ولی خودش را هم میشناسد كه عبارت است از سیدالشهداء (ع). گریه كردن بر اساس شناخت است. اما گریه هر چیزی را به تناسب خود حساب كنید. حضرت، وارث علوم همه انبیاء، وارث الوالعزم از همه جهات و وارث رسول اكرم كه اشرف الخلایق و اقرب الخلایق و اول الخق است. وارث همه اینهاست. حجت خدا بر همه آسمان و زمین است و در ملكوت و ناصوت استدر ادامه این زیارت میخوانیم؛ وَبَكَتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ، گریه كرد برای تو و ریخته شدن خون تو و مظلومیت تو آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه. وَما فیهِنَّ، و آنچه در این آسمانها و زمینها هست همه گریه كردند.

وَما بَینَهُنَّ، و آنچه در وسط آنهاست. وَمَنْ یتَقَلَّبُ فى الْجَنَّةِ وَالنّارِ، آنها كه در جنت و آتشاند همه گریه كردند. (خصوصاً این جمله فهمش برای ما بسیار مشكل؛ اما بسیار اسرارآمیز است.) مِنْ خَلْقِ رَبِّنا، از مخلوفات پروردگارمان. وَما یرى، و گریه كرد برتو آنچه دیده میشود. وَما لا یرى، و آنچه دیده نمیشود. اَشْهَدُ اَ نَّكَ حُجَّةُ الله، من شهادت میدهم توحجت خدا هستی. و بن الحجة وَاَشْهَدُ اَنَّكَ قَتیلُ اللهِ وابْنُ قَتیلِهِ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ ثارُ اللهِ وَابْنُ ثارِهِ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، این جمله عجیبی است.وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، فرد بیمانند در آسمانها و زمین، یعنی در خلقت، بندهای از بندگان خدا و مخلوقی از مخلوقات خدا، این حساب را داشته باشد كه آن حضرت دارد، ندارد. وتر، بیمانند خدا. خودش از لحاظ حامل ولایت مطلقه بودن، فرزند پیامبر (ص) بودن، فرزند فاطمه زهرا (س) بودن، فرزند امیرالمؤمنین (ع) بودن، آن مظلومیتها را به آن نحو تحمل كردن خود و اهل بیت و انصارش به صورت بیسابقه در ابعاد عجیب، آن هدف عالی كه در این تحمل مظلومیت داشت، آن هدف عالی كه برای سیدالشهدا (ع) بود در احیای توحید. یكی از خصوصیات آن حضرت كه در این زیارتها به چشم میخورد این است كه «السلام علیك یا شریك القرآن» در حفظ اساس توحید، اساس قسط، اساس عدل، توحید. در حفظ اساس توحید، شریك قرآن است. این یكی از خصوصیاتی است كه در زیارتها به چشم میخورد، با این قیام و نهضتش با آن تحمل و مظلومیتش، با آن كیفیتی كه بود، با آن كمیتی كه بود، با خصوصیاتی كه خود حضرت داشت، با تمام جزئیات كه بود، در مواقع و شرایط خاص كه مسأله پیش آمد، از اول تا آخر؛ هدفی كه برای ریخته شدن خون آن حضرت و برای تحمل آن مصائب، آن حضرت داشت، این هدف، هدف بیمانند است. خودش بیمانند است. حامل ولایت مطلقه است. و هدفی هم كه داشت و پیاده شد هم بیمانند است. اگر قیام سیدالشهداء نبود، این را یقیناً بدانید ـ اگر دقت كرده باشید در حالات آن حضرت و مسایلی كه تاریخ ضبط كرده است و روایات گفته است ـ اگر نبود قیام آن حضرت، او باید قیام میكرد، قیام آن حضرت با آن خصوصیات و فضیلت و منزلت و آن تحمل و مظلومیتها، آن شجاعتها و رشادتها، اگر نبود، یقین بدانید كه الان اثری از اسلام نبود و حتی احدی نمیتوانست در گوشه خلوتی نماز بخواند. یكی از جملهها این است؛ «السلام علیك یا شریك القرآن» قرآن چطور در حفظ اساس توحید و صراط مستقیم و اهل حقیقت نقش دارد، همان نقش را سیدالشهدا (ع) دارد. شریك قرآن است. فرد بیمانند است. یعنی او را به صورت یك مخلوق بیمانند در همه ابعادی كه به آن حضرت مربوط است، نه تنها در زمین ـ آنها كه میشناسند ـ بلكه در ملكوت هم او را به عنوان وتر الله میدانند. با تكیه بر همین جمله وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ، من به این جمله اشاره میكنم از خصوصیات آن حضرت و یاران چند مورد را اشاره میكنم. صحبتی كه ظهر عاشورا با عمرسعد كرد و به او فرمود كه به تو وعده حكومت ری دادهاند كه این جنایات را انجام میدهی؛ اما بدان كه این وعده محقق نخواهد شد و میبینم روزی را كه سربریدهات را بر سر چوبی قرار دادهاند و كودكان برای بازی كردن به آن سنگ میزنند. كسی در جریان كربلا به امام جسارت كرد. گفت: بشارت باد بر تو آتش! امام گفت: خدایا! به آتشی بكش. فوراً اسبش فرار كرد و بعد لگدمال و تكهتكهاش كردوقتی خودش وِتْرُ اللهِ است، با این توضیحی كه بیان شد، این را هم توجه داشته باشید كه یاران و انصار آن حضرت و آنها كه در ركاب آن حضرت با آن حضرت شهادت رسید، آنها هم حساب استثنایی دارند؛ اما اول در خصوص خود آن حضرت اینها كه معلوم است كه خصوصیاتش چیست. حامل ولایت مطلقه است. فرزند حضرت رسول (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) است. پدر ائمه (ع) است. اینها همه در جای خود، وارث همه انبیاست.

دقت كردهاید كه وارث همه انبیاء یعنی چه؟ وارث عموم همه انبیاست. این از جمللاتی است كه در زیارتهای آن حضرت به چشم میخورد. زیارتها هم همه از لسان ائمه (ع) است. وارث علوم همه انبیاست. وارث انبیاء الوالعزم از علوم و غیرعلوم آنهاست. وارث آنها علی الاطلان است در زیارت وارث میخوانیم؛ السلام علیك یا وارث آدم صفةالله، السلام علیك یا نوح نبیالله، السلام علیك یا وارث ابراهیم خلیلالله، السلام علیك یا وارث موسی كلیمالله، السلام علیك یا وارث عیسی روحالله، تا السلام علیك یا وارث محمد رسولالله، السلام علیك یا وارث علی ولیالله، یا وارث فاطمه یا وارث ابی محمد الحسن المجتبی. حضرت، وارث علوم همه انبیاء، وارث الوالعزم از همه جهات و وارث رسول اكرم كه اشرف الخلایق و اقرب الخلایق و اول الخق است. وارث همه اینهاست. حجت خدا بر همه آسمان و زمین است و در ملكوت و ناصوت است. ولی خداست. همه آن خصوصیات كه در جامعه كبیره برای حاملان ولایت مطلقه است، همه آن خصوصیات را حضرت سیدالشهدا دارد. در زیارت نیمه رجب و اول رجب و نیمه شعبان این جمله است، «السلام علیك یا سفیرالله وبن سفیره» سلام بر تو ای سفیر خدا و فرزند سفیر. در همان زیارت، جمله دیگر این است، «السلام علیك یا خازن الكتاب المستور» سلام بر تو ای خازن كتاب مستور. این جمله بسیار عجبی است. بسمالله الرحمن الرحیم، وَالطُّورِ، وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ، فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ، وَالْبَیتِ الْمَعْمُورِ (سوره مباركه طور) آن كتاب مستور كه همه آنچه بوده و خواهد بود و هست، همه در آن است، خازنش حضرت امام حسین (ع) است. از اینها در زندگی حضرت گاهی بروز میكرد، اینكه خازن كتاب مستور است، آنچه در خلقت گذشته و خواهد آمد و آنچه هست، با تمام جزئیاتش نزد آن حضرت بود. كتاب مستور، عالمی از عوالم خلقت، كتابی از كتب الهی، عالمی از عوالم وجود است و آنچه در عالم وجود، گذشته و خواهد گذشت، با تمام جزئیات و تفصیل در آن است، عالمی است. این عالم در وجود كیست؟ یا وجود چه كسی شامل این عالم است؟ سیدالشهداء (ع). البته تعبیر دوم درست است. این وجود حقیقت نوری حضرت بالاتر از اینهاست. گاهی هم از این خازن كتاب مستور بودنش جملههایی را میشنیدند. مثل صحبتی كه ظهر عاشورا با عمرسعد كرد و به او فرمود كه به تو وعده حكومت ری دادهاند كه این جنایات را انجام میدهی؛ اما بدان كه این وعده محقق نخواهد شد و میبینم روزی را كه سربریدهات را بر سر چوبی قرار دادهاند و كودكان برای بازی كردن به آن سنگ میزنند. كسی در جریان كربلا به امام جسارت كرد. گفت: بشارت باد بر تو آتش! امام گفت: خدایا! به آتشی بكش. فوراً اسبش فرار كرد و بعد لگدمال و تكهتكهاش كرد. روایت است از ائمه (ع) كه میدانید این تحمل مصائب برای چیست؟ گفت اگر آن حضرت همان روز، یك دعا میكرد به طرفةالعینی از چیزی اثری باقی نمیماند؛ اما خواست بفهماند كه تسلیم و رضا در برابر خدا برای رضای خدا و احیای توحید یعنی چه. خواست این را بفهماند گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 575]