واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یکی به داد دوچرخه سواران برسد
نمی شود پاهای کسی را ببندی و بگویی بدو، نمی شود جلوی دیدگان کسی را بگیری و بگویی ببین، نمی شود دهان کسی را ببندی و بگویی داد بزن، نمی شود امکانات ندهی و بگویی قهرمان شو! اینها بهانه نیست.بازی های آسیایی با خبرهای خوش به پایان رسید. کاروان ایران حتی بیشتر از پیش بینیها پیش رفت و دل ملت را شاد كرد. کاروانی که با درخشش ورزشکاران خود چشم ایران را خیره کرد. این روزها همه از تیم های موفق یاد می کنند. همه به وشوو احسنت می گویند و تکواندو را ارج می نهند و به مدالهای کشتی می بالند. اما، در میان این همه هیاهو دل آدم به حال ملی پوشانی می سوزد که زحمت کشیدند اما، درخت تلاششان بار نداد.دوچرخه سواری شانزدهمین دوره بازی های آسیایی با توزیع مدالهای رنگارنگ بسیاری به کار خود پایان داد، در حالی سهم رکابزنان ایران تنها سه مدال برنز بود. به راستی چه عاملی باعث افت دوچرخه سواری ایران شده است؟در روزهای مسابقههای دوچرخه سواری پیست بازیهای آسیایی، در mixed zone و در اتاق تمرین ایران تنها حرف "پیست" بود."اصلا تا زمانی که پیست نباشد، اوضاع به همین صورت است"، "دوره بعد حتی نباید انتظار همین نتایج را هم داشت!"، "ما در فصل سرما و گرما کجا تمرین کنیم ؟"، "چینی ها 40 تا از این پیستها دارند و ما حتی یکی هم نداریم، این چه رقابت ناعادلانهای است" و ... اینها صحبتهایی بود که از زبان دوچرخه سواران ایرانی به گوش می رسید. اصلا همه جا صحبت از پیست بود، حتی وقتی محمد پراش در مسابقه فینال دچار سانحه شد و از بالای پیست به پایین افتاد همه می گفتند "محمد شانس آورد. اگر پیست استاندارد نبود، معلوم نبود چه بلایی سر او می آید؟ فکر کنید، قرار بود، محمد توی پیست سیمانی خودمان این طور زمین بخورد..."
غم و خشم و عصبانیت از صدایشان می بارید. تو نه می توانستی خودت را جای آنها بگذاری و نه می شد دلداریشان بدهی. آنها چندین و چند ماه در اردو بودند و شبانه روز با فکر مدال می خوابیدند و زندگیشان شده بود تمرین. تو نمی توانستی طعم تلخ حسرتی را که بر دلشان مانده بود، بچشی.حسین عسگری می گفت: " استعداد دوچرخه سواران ما فراتر از آسیاست و اصلا با هنگكنگ و كره كه اینگونه مدال میگیرند، قابل مقایسه نیست. برای تمرین کردن پیست می خواهیم. دوچرخه سواران سرعت ما در یك دوره رشد خوبی داشتند چون در آن زمان برنامهها خوب بود. در مسابقات برون مرزی بسیاری شركت میكردیم."مشکل نداشتن پیست چوبی فقط حرف دل ورزشکاران نبود، حتی صدای مسئولان هم در آمده است. زنگی آبادی می گفت: "بچه های ما انتظارات را برآورده کردند. به همان رکوردهایی که انتظار داشتیم، رسیدند. اما، رقبایشان زیادی پیشرفت کرده اند. باید هم پیشرفت کنند. می دانید چندتا پیست چوبی در همین چین است؟ ولی ما چه؟ حتی یک پیست چوبی نداریم. پیست نساخته اند که، لگن ساخته اند! فقط پیست سیمانی، آخر پیست سیمانی به چه درد می خورد؟ مدام داریم پیگیری میكنیم. این مشكل را میگوییم و نامه میزنیم، چه كار دیگری میتوانیم انجام دهیم. 14 سال است كه دارند پیست میسازند اما هنوز آنچه را كه واقعا میخواهیم نساختهایم. اما اینها یك ساله یك پیست چوبی فوقالعاده ایجاد كردهاند."
مک لین سرمربی تیم هم بزرگترین سد راه پیشرفت دوچرخهسواری را نداشتن سالن مسقف و همچنین پیست چوبی میداند. او معتقد است استعداد دوچرخه سواران ایران خوب است و تنها برنامه ریزی و امکانات مناسب نیاز دارند.پیست، پیست و باز هم پیست!به راستی وقت آن نشده که آستین همت را بالا بزنیم و یک بار برای همیشه این مشکل را حل کنیم. آخر تا کی می خواهیم استعدادهای خود را قربانی کنیم.آیا زمان آن نرسیده در ایران هم صاحب یک پیست چوبی استاندارد شویم. آقایان مسئول حالا که کاروان ایران در گوانگ جو درخشید، نیم نگاهی هم به دوچرخه سواری کنید. بگذارید در سال های بعد بگویند پیشرفت دوچرخه سواری ایران مدیون همان پیستی است که آقای "فلانی" در زمانی مدیریتش احداث کرد و تمام". تنظیم برای تبیان: حسین محمدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1067]