واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سوره ای كه پیامبر (ص) را پیر كرد!
سیماى سورهى هوداین سوره كه یكصد و بیست و سه آیه دارد در سالهاى آخر حضور پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) در مكّه نازل شده است، سالهایى كه به جهت وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه مسلمانان در شرایط بسیار سختى بسر مىبردند و فشار دشمن و تبلیغات خشن و زهرآگینش بیش از هر زمان دیگر احساس مىشد. به همین جهت در آغاز این سوره، تعبیراتى كه جنبه دلدارى و تسلى نسبت به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان دارد دیده مىشود. در این سوره پنج مرتبه نام حضرت هود(علیه السلام) آمده است كه برابر با تكرار این نام در باقى قرآن است. محتوای این سورهمحتواى این سوره، تاریخ پیامبران و به خصوص حضرت نوح(علیه السلام) و توجه به مسائل اعتقادى است. از دقت در تاریخ انبیا استفاده مىشود كه حركت انبیا یك جریان مستمر تاریخى است، نه یك حادثهى زودگذر. تاریخ پیامبران و اقوام آنان قانونمند است و مطالعهى آن رمز سقوط یا عزّت ملتها را روشن مىسازد و نشان مىدهد كه دین از جامعه جدا نیست و سرنوشت جامعه بستگى تمام به دین و آئین مردم آن جامعه دارد.قسمت عمده آیات سوره را سرگذشت پیامبران پیشین مخصوصا "نوح" كه با وجود نفرات كم بر دشمنان بسیار پیروز شدند تشكیل مىدهد. ذكر این سرگذشتها هم وسیله آرامش خاطر براى پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان در برابر آن انبوه دشمنان بوده، و هم درس عبرتى براى مخالفان نیرومندشان.به هر حال آیات این سوره، همانند سایر سورههاى مكى، اصول معارف اسلام مخصوصا «مبارزه با شرك و بتپرستى» و توجیه به «معاد و جهان پس از مرگ» و «صدق دعوت پیامبر» را تشریح مىكند، و در لابلاى مباحث، تهدیدهاى شدیدى نسبت به دشمنان، و دستورهاى مؤكدى در زمینه استقامت به مؤمنان، دیده مىشود.در این سوره علاوه بر حالات نوح پیامبر و مبارزات شدیدش به سرگذشت هود و صالح و ابراهیم و لوط و موسى و مبارزات دامنه دارشان بر ضد شرك و كفر و انحراف و ستمگرى اشاره شده است.قسمت عمده آیات سوره را سرگذشت پیامبران پیشین مخصوصا "نوح" كه با وجود نفرات كم بر دشمنان بسیار پیروز شدند تشكیل مىدهد. ذكر این سرگذشتها هم وسیله آرامش خاطر براى پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان در برابر آن انبوه دشمنان بوده، و هم درس عبرتى براى مخالفان نیرومندشانو نكته دیگرى كه در اینجا باید به آن توجه داشت این است كه بسیارى از آیات این سوره تاكیدى است بر مطالبى كه در سوره قبل یعنى سوره یونس آمده است، و مخصوصا آغازش درست شبیه همان آغاز، و نیز در بسیارى از موارد تاكید بر همان مسائل است. فضیلت این سوره
در حدیثى از پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) آمده است:«من قرء هذه السورة اعطى من الاجر و الثواب بعدد من صدق هودا و الانبیاء علیهم السلام، و من كذب بهم، و كان یوم القیامة فى درجة الشهداء، و حوسب حسابا یسیرا»؛ " كسى كه این سوره را بخواند، پاداش و ثوابى به تعداد كسانى كه به هود و سایر پیامبران ایمان آوردند و كسانى كه آنها را انكار نمودند خواهد داشت، و روز قیامت در مقام شهداء قرار مىگیرد، و حساب آسانى خواهد داشت." (تفسیر برهان، ج 2، ص 206)امام باقر(علیه السلام) فرمود: «كسى كه سوره هود را در همه جمعهها بخواند، خداوند او را روز رستاخیز در زمره پیامبران بر انگیزد و حساب را بر او آسان گیرد و در آخرت گناهى كه مرتكب آن شده باشد نخواهد داشت.» (مجمع البیان، ج 5، ص 140)نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه فرمود: "كسى كه این سوره را بنویسد و با خود داشته باشد، خداوند نیروى فوق العادهاى به او خواهد داد، و كسى كه آن را به همراه داشته باشد و با دشمن بجنگد بر او پیروز و غالب مىشود تا آنجا كه هر كس او را ببیند از او مىترسد"! (تفسیر برهان، ج 2، ص 206) اگرچه افراد ظاهربین و راحت طلب از اینگونه احادیث چنین برداشت مىكنند كه فقط بودن خط و نقش قرآن با انسان براى رسیدن به این هدفها كافى است، ولى روشن است كه منظور از داشتن اینها با خود آن است كه همچون یك دستورالعمل و برنامه زندگى همراه داشته باشد، پیوسته این برنامه را بخواند و مو به مو اجرا كند، و مسلما چنین كار آن همه آثار را نیز خواهد داشت، چرا این كه در این سوره دستور استقامت، مبارزه با فساد، همبستگى در راه هدف و قسمت زیادى از تجربیات و تاریخ اقوام پیشین كه هر كدام از آنها یك درس پیروزى بر دشمن است، وجود دارد.بعضى از مفسران نقل كردهاند كه یكى از دانشمندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در خواب دید، و از حضرتش سؤال كرد، اینكه از شما نقل شده "سوره هود مرا پیر كرد" آیا علتش بیان سرگذشت امتهاى پیشین و هلاك آنها است، فرمود: نه، علتش آیه" فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ ..." بوداین سوره مرا پیر كرد!
در حدیث معروفى مىخوانیم كه پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «شیبتنى سوره هود»؛ "سوره هود مرا پیر كرد"! (نور الثقلین، ج 2، ص 334) و یا این كه هنگامى كه یارانش عرضه داشتند آثار پیرى زودرس در چهره شما اى رسول خدا نمایان شده، فرمود: «شیبتنى هود و الواقعة»؛ "سوره هود و واقعه مرا پیر كرد"! (مجمع البیان، ذیل آیه 118 همین سوره) و در بعضى از روایات سوره "مرسلات" و "عم یتساءلون" و "تكویر" و غیر آن نیز اضافه شده است. (روح المعانى، ج 11، ص 179) و از ابن عباس در تفسیر این حدیث چنین نقل شده كه: هیچ آیهاى بر پیغمبر(صلی الله علیه و آله) شدیدتر و دشوارتر از آیه" فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ" ... (استقامت كن آن چنان كه دستور یافتهاى و همچنین كسانى كه با تو هستند) نبود. (مجمع البیان ذیل آیه 118 همین سوره) از اینجا كاملا می توان احساس كرد كه بی صبری یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله) تا چه اندازه باعث زجر آن حضرت بوده است.بعضى از مفسران نقل كردهاند كه یكى از دانشمندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در خواب دید، و از حضرتش سؤال كرد، اینكه از شما نقل شده "سوره هود مرا پیر كرد" آیا علتش بیان سرگذشت امتهاى پیشین و هلاك آنها است، فرمود: نه، علتش آیه" فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ ..." بود. (روح المعانى، ج 11، ص 179) به هر حال این سوره علاوه بر این آیه، آیات تكان دهندهاى مربوط به قیامت و بازپرسى در آن دادگاه عدل الهى و آیاتى پیرامون مجازات اقوام پیشین و دستوراتى درباره مبارزه با فساد دارد كه همگى مسئولیت آفرین است، و جاى تعجب نیست كه اندیشه در این مسئولیتها آدمى را پیر كند.اگر از جانب خویش، نعمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود! اینطور به نظر می رسد كه نه هر نعمتى نشانهى محبّت خداست و نه گرفتن هر نعمتى، نشانهى قهر و غضب اوست، بلكه چه بسا آزمایش الهى است. ولی چون انسان حكمت الهى و مصالح را نمىداند، زود قضاوت مىكند، مأیوس مىشود و كفر مىورزدنه هر نعمتی لطف اوست و نه هر نقمت، قهر او!وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَیَؤُسٌ كَفُورٌ (9)و اگر از جانب خویش، نعمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود! اینطور به نظر می رسد كه نه هر نعمتى نشانهى محبّت خداست و نه گرفتن هر نعمتى، نشانهى قهر و غضب اوست، بلكه چه بسا آزمایش الهى است. ولی چون انسان حكمت الهى و مصالح را نمىداند، زود قضاوت مىكند، مأیوس مىشود و كفر مىورزد.كامیابىهاى انسان تنها در حدّ چشیدن است. «أَذَقْنَا الْإِنْسانَ ...» و نعمتهاى الهى، فضل و رحمت خداست، نه استحقاق ما، پس اگر مدتی طولانی از نعمتهایش بهره مند شدیم نباید مغرور شویم و باید بدانیم كه دادنها و گرفتنها به دست اوست و گرفتن رحمت از انسان، براى او سخت است. («نَزَعْناها»= «نزع» كشیدن همراه با سختى است) اما انسان كم ظرفیّت است و با از دست دادن هر نعمتى، از رحمت گستردهى الهى مأیوس مىشود. «ثُمَّ نَزَعْناها» ... «إِنَّهُ لَیَؤُسٌ» در حالی كه ایمان ما به خداوند نباید وابسته به كامیابىها و شیرینىهاى زندگى باشد و نیز باید بدانیم كه طبق این آیه یأس از رحمت خداوند، مقدّمهى كفر و ناسپاسى است. «إِنَّهُ لَیَؤُسٌ كَفُورٌ» و همینطور: (آیهى 87 سوره یوسف مىفرماید: «لا ییأس من روح اللَّه الّا القوم الكافرین») نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیانمنابع:1- تفسیر نور ج 52- تفسیر نمونه ج 93- تفسیر هدایت ج 54- تفسیر برهان ج 25- تفسیر مجمع البیان ج 56- روح المعانی ج 117- نورالثقلین ج 2
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 643]