واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فلسفه جهاد در اسلام
انفاق در راه غير خدا!«دأب و روش قرآن کريم اين طور است که پيروان خود را هرگز مغرور نمي کند... و همچنين هرگز نيروي باطل را ناديده نمي گيرد... انفاق: پول خرج کردن است در راه يک منظور و مقصود ... کافر انفاق مي کند همه انفاقها در راه خدا نيست برخي انفاقها در راه باطل است. ثروت خودشان را انفاق مي کنند براي اينکه جلوي راه حقي را که پيغمبر باز کرده بگيرند ... مربوط به گذشته تنها نيست در آينده همچنين جرياني رخ خواهد داد.»(آشنايي با قرآن، ج 3، ص 47 و48) «اما نتيجه نهايي چيست؟ آيا از اين پول خرج کردنهاي خود نصيبي خواهند برد؟»(همان، ص49)«... قرآن مي فرمايد: " ثُمَّ تکونُ حسرةً ثمّ يُغلَبون " [آيه 36 انفال] اين پول خرج کردنها به صورت يک حسرتهايي بر روي اينها باقي مي ماند. آيا در همين جا ختم مي شود؟ ... نه! در مرحله بعد خودشان شکست مي خورند و نابود مي شوند. در مرحله اول برنامه شان شکست مي خورد و در مرحله دوم خودشان… آن بعدش به مراتب بالاتر است: و الذين کفروا إلي جهنم يُحشرون تمام اينها در جهنم جمع خواهند شد.»(همان، ص 50) خوبي آزمايشهاي الهياز آنجا که خداوند اين دنيا را محل امتحانهاي خود بر بندگان قرار داده، اين، يکي از مهم ترين علت هاي، مشکلات فرا روي مؤمنين مي تواند باشد؛ همانطور که روايات زيادي در اين زمينه از اهل بيت عليهم السلام رسيده است. اما خود امتحان چه ثمره اي دارد؟ يکي از ثمراتش در کلام استاد بازگو شده است:«يکي از چيزهايي که به حسب ظاهر به نظر مي رسد بد است و در باطن خوب است آزمايشهاي الهي است وقتي اجتماع آرام است انسان همه مردم را يکرنگ و مانند هم مي بيند... تا اينکه يک حادثه تندي به قرآن يک امتحاني پيش مي آيد. يک وقت انسان مي بيند که گويي مردم غربال مي شوند... به اصطلاح امروز صفها از همديگر جدا مي شود. از يک نظر خيلي اسباب تأسف است. انسان يک وقت مي بيند افرادي که هيچ از آنها انتظار نداشت چغاله از آب در آمدند ولي از نظر افراد دقيق و باريک بين بايد گفت خوب شد که صفها از همديگر جدا شد.»(همان، ص 51 و 52)از نظر اهل تسنن خمس فقط به غنائم جنگي تعلق مي گيرد و بس ... ولي مطابق آنجه شيعه مي گويد خمس يک امر جاري و دائم است، اختصاص به زمان جنگ ندارد، سراسر زندگي اقتصادي مردم را در بر مي گيرد. اين يک وجه تفاوت... مسأله دومي که در باب خمس هست اين است که آن را چند قسمت بايد کرد؟ همانطور که مي دانيد خمس را از نظر فقه شيعه بايد شش قسمت کرد. سه قسم سهم امام و سه قسم سهم سادات... اهل تسنن مي گويند خمس را بايد پنج قسمت کرد... مسأله سومي که مورد اختلاف است: بالاخره آن را به چه مصرفي بايد رساند؟«اميرالمؤمنين علي عليه السلام در يکي از خطبه هاي نهج البلاغه [خطبه 16] مي فرمايد: ... شدائدي براي شما پيش خواهد آمد و شما مانند دانه هايي که در غربال ريخته باشند و غربال آنها را تکان بدهد بطوري که از همديگر جدا بشوند غربال خواهيد شد. و مانند ديگ جوشاني خواهيد شد که در اثر حرارت دادن زياد به آن، آنچه در ته ديگ است بالا بيايد.»(همان، ص52)«چقدر خوب است که صفوف، مشخص و جدا شود؛ آن وقت اهل حق و بصيرت خودشان را بهتر مي فهمند[و مي شناسند].»(همان، ص53)«اين نکته را بايد توجه داشت که قرآن هيچ وقت انسان را مادامي که زنده است و مي تواند عملي انجام دهد و اراده و انتخاب و اختيار نمايد، مأيوس نمي کند و لذا مي گويد درِ توبه هميشه به روي بنده باز است اما توبه گفتن لفظ نيست... توبه يعني بازگشت... خدا هرگز با بنده خودش لجبازي نمي کند " يُغفَر لَهم ما قد سَلَف " اگر باز گردند تمام گذشته ها به نفع آنها پوشانده مي شود... ريشه کلمه غفران مفهوم پوشش را مي دهد. به مغفرت و آمرزش از آن جهت غفران مي گويند که خداوند روي گناهان گذشته را مي پوشاند. آبرو مي رود اي ابر خطا پوش ببار که به ديوان عمل نامه سياه آمده ايم »(همان، ص54) فلسفه جهاد در اسلامآيا اسلام دين خشونت و خواستار جنگ و خونريزي است؟اگر اينگونه نيست پس اين همه دستور به جهاد در آيات و روايات چيست؟ و چرا در صدر اسلام، مسلمانان با سرزمينهاي همسايه درگير شدند که منجر به کشته شدن يک عده بسياري شد؟هر چند استاد در کتاب جهادشان به اين مطلب بطور مبسوط پرداخته است؛ اما اينجا نيز بمناسبت، مطالبي بيان مي کنند:«از اين آيه[39 انفال] قرآن فلسفه جهاد در اسلام روشن مي شود. اسلام ديني است که يکي از دستورهاي اصيل آن جهاد است. جهاد يعني سربازي... غير مسلمانها گاهي به اسلام عيب مي گيرند که اسلام دستور جهاد داده است در دين نبايد جهاد باشد... اگر ديني مثل دين مسيح باشد مطلب از همين قرار است که مي گويند... يا مثل يک ناصح که فقط مي خواهد به مردم اندرز بدهد... اما آن ديني که به پند و اندرز قناعت نکرده است بلکه بر سراسر زندگي بشر جنگ انداخته و آمده اجتماع بسازد، ديني تشکيل دولت دادن جزء دستوراتش است؛ آيا مي تواند دستور جهاد نداشته باشد؟! ... آيا اين دين مي تواند دولت داشته باشد ولي ارتش و سرباز نداشته باشد، دستور جهاد و دفاع نداشته باشد؟! اسلام را نبايد با ادياني که همه محتوايشان چهار تا حکم اندرز است مقايسه کرد. اسلام خودش را در مقابل همه بدبختيهاي اجتماع مسئول مي داند... هدف جهاد در اسلام چيست؟ ... هميشه در دنيا زور وجود دارد. يا بايد در مقابل زور تسليم بود يا بايد در مقابلش ايستاد... زور در مقابل زور يکي از سنن خلقت است. اين شعر گويا از نظامي است: تا چند چو يخ فسرده بودن در آب چو موشِ مرده بودن اميرالمؤمنين علي عليه السلام در يکي از خطبه هاي نهج البلاغه [خطبه 16] مي فرمايد: ... شدائدي براي شما پيش خواهد آمد و شما مانند دانه هايي که در غربال ريخته باشند و غربال آنها را تکان بدهد بطوري که از همديگر جدا بشوند غربال خواهيد شد. و مانند ديگ جوشاني خواهيد شد که در اثر حرارت دادن زياد به آن، آنچه در ته ديگ است بالا بيايد.قرآن در اينجا، هم دستور جهاد مي دهد و هم هدف جهاد را مشخص مي کند. "و قاتِلوهم" با اينها بجنگيد، براي چه؟ "حتي لا تکونَ فتنةٌ" براي اينکه زمينه فتنه از ميان ببريد، آشوبي در ميان نباشد. " و يکونَ الدينُ لله" و دين تنها از آنِ خدا باشد، يعني بشر تسليم خدا باشد، تسليم حقيقت .(همان، ص56 تا ص 60) خمس و اختلاف شيعه و اهل تسنن"واعلموا أنّما غنمتم مِن شيءٍ فأنَّ للهِ خُمُسَهُ" (1)«خلاصه ترجمه اين است: بدانيد حکم اين است که آنچه استفاده کرديد يا غنيمت برديد، يک پنجم آن از آنِ خدا و پيغمبر و ... مطابق نظر ما شيعيان خمس تعلق مي گيرد به هر درآمد زائدي که صرفاً درآمد و استفاده باشد. آنچه را که علاوه بر سرمايه اصلي و مخارج عادي زندگي بدست مي آيد، درآمد مي گويند.»(همان، ص63 و 64)«نظر ائمه ما اين است که درآمد منهاي مخارج، چه مخارج تحصيل آن درآمد و چه مخارج شخصي که آن درآمد را تحصيل کرده است؛ بايد خمس داد.»(همان، ص65)«از نظر اهل تسنن خمس فقط به غنائم جنگي تعلق مي گيرد و بس ... ولي مطابق آنجه شيعه مي گويد خمس يک امر جاري و دائم است، اختصاص به زمان جنگ ندارد، سراسر زندگي اقتصادي مردم را در بر مي گيرد. اين يک وجه تفاوت... مسأله دومي که در باب خمس هست اين است که آن را چند قسمت بايد کرد؟ همانطور که مي دانيد خمس را از نظر فقه شيعه بايد شش قسمت کرد. سه قسم سهم امام و سه قسم سهم سادات... اهل تسنن مي گويند خمس را بايد پنج قسمت کرد... مسأله سومي که مورد اختلاف است: بالاخره آن را به چه مصرفي بايد رساند؟»(همان، ص 66) نوشته سيد روح الله علوي - کارشناس گروه دين و انديشه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2968]