واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جنبش دانشجویی در کلام رهبریاز آفات بپرهیزید
من غالبا به خیلى از مجموعههاى دانشجویى كه پیشم مىآیند، گفتهام كه عشق و علاقهى من به دانشجو، بخش عمدهاش ناشى از صفا و صداقت دانشجوست. این صداقت و صفا بایستى در یكایك دانشجویان حفظ شود؛ اما اگر فرض كنیم این هم عملى نیست كه در یكایك دانشجویان این صفا و صداقت و صمیمیت و حالت خلوص و پاكى روحى و قلبى محفوظ بماند، لااقل در مجموعهى جنبش دانشجویى این باید محفوظ بماند. این حركت دانشجویى و بیدارى دانشجویى، نه در گذشته و نه در امروز، هرگز فراگیر همهى دانشجویان نبوده است. بالاخره در محیط دانشگاه، همه یكطور نیستند؛ بعضیها حوصلهى حركت ندارند؛ مىگویند بگذار كارمان را بكنیم، درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورقپاره را بگیریم و مثلا دنبال كارى برویم! این مشمول حرف من نیست. ممكن است اینها هم بسیار جوانان خوبى باشند - اصلا نمىخواهم رد كنم - ولى مىخواهم بگویم اینها مشمول این حرفى كه مىزنم - این بیدارى، این خیزش، این جنبش، این حركتى كه عنوان دانشجویى دارد - نیستند. بعضیها هم در محیط دانشجویى هستند كه بیش از آنكه دانشجویى كنند، جوانى مىكنند و به عنوان یك كار رایج، دنبال كارهاى جوانىاند؛ آن هم نه بهعنوان «الا اللمم»(212). «لمم» كه در قرآن هست، یعنى همینطور گاهى كارى از انسان سرمىزند كه تصادفى و بدون توجه است. كیست آن كسى كه گناه و خطایى نداشته باشد؟ مگر در انسانهاى خیلى والا. بنابراین، یك وقت كارى تصادفا انجام مىگیرد؛ یك وقت هم ممكن است براساس خطا و غفلت و جهالت، انسان حركتى كند كه نامناسب باشد. آن حكم دیگرى دارد؛ اما بعضیها هستند كه این حركت خطا و نامناسب، شغل و كارشان مىشود؛ كأنه دغدغهشان این است! اینها هم از مقولهى حرف ما خارجند. البته در گذشته و پیش از انقلاب، از این قبیل افراد زیاد بودند؛ اما بعد از انقلاب، از این قبیل، به آن زیادى نیستند. من آن مجموعهى داراى هدف و آرمان و احساس را بحث مىكنم كه مقولهى جنبش دانشجویى هم متعلق به آنهاست، والا آنها یك وقت هم اگر در تظاهراتى حضور پیدا كنند، حضورشان یك حضور مصنوعى و دروغى و غیرواقعى است! گاهى دیده شده كه از آن قبیل آدمهایى كه هیچ دغدغهاى جز همین چیزها ندارند، در اجتماعى هم حاضر شدهاند؛ یعنى بله، ما هم هستیم! معلوم است كه مقولهى كار جدى و كار آرمانگرایانه، مقولهاى نیست كه آدمهاى اینطورى اصلا بتوانند در آن خیلى نقش داشته باشند.خصوصیات یك حركت دانشجویى، باید در این جنبش دانشجویى وجود داشته باشد. من كارى به این تشكلهاى گوناگون دانشگاهها ندارم. اینها هر كدام یك حكم و حالتى دارند. این حرف من فراتر از مسألهى تشكلهاست؛ متعلق به همهى كسانى است كه احساسى دارند؛ آن احساسى كه اول تعریف كردم كه متعلق به این محیط است و برخاستهى از عناصر بسیار ارزشمندى است؛ مثل جوانى، پاكى، صداقت، انرژى، آرمانگرایى. باید این خصوصیات را حفظ كنند. البته جنبش دانشجویى آفاتى هم دارد؛ باید حقیقتا از این آفات پرهیز كنید و بترسید.من غالبا به خیلى از مجموعههاى دانشجویى كه پیشم مىآیند، گفتهام كه عشق و علاقهى من به دانشجو، بخش عمدهاش ناشى از صفا و صداقت دانشجوستیكى از آفات حركت دانشجویى این است كه - همانطور كه گفتم - عناصر و مجموعههاى ناباب به آن طمع بورزند و بخواهند از آن سوءاستفاده كنند. در دورهاى - كه ما هم در آن دوره، خودمان از نزدیك شاهد و واقف به كارهاى اینها بودیم - بعضیها بودند كه دلشان مىخواست سر به تن جنبش دانشجویى نباشد! هرجا كه حركت جوانان، بخصوص دانشجویان بود، اینها رویشان را درهم مىكشیدند و طاقت نداشتند! اینها وقتى ببینند كه میدانى هست و بالاخره دانشجو و نسل جوان در كشور حرف مىزند و تعیین كننده است، بنا مىكنند اول سینهخیز، بعد یواشیواش نیم خیز، بعد هم یواشیواش با گردن افراشته مىآیند كه بله، ما هم هستیم! اگر مجموعههاى سیاسى قدرت طلب بدنیت بددل بدسابقه، طرف حركت دانشجویى آمدند و خودشان را به آن چسباندند و بر آن دست گذاشتند، این مىشود آفت. گاهى از همین تجمعها و تشكلهاى دانشجویى كه پیش من مىآیند، به آنها صریحا گفتهام كه آن مجموعههاى خطرناك چه كسانى هستند. چون این صحبت ممكن است پخش شود، در اینجا پیش شما اسم نمىآورم؛ اما براى آنها اسم هم آوردهام. مواقعى هست كه یك انسان بد و یك نیت ناپاك مىخواهد از یك نیت خوب، از یك انسان خوب، از یك حركت خوب سوءاستفاده كند كه انسان دلش مىسوزد و اگر بتواند، حاضر نیست چنین چیزى اتفاق بیفتد. اینجا هم از همان قبیل است. دانشجویان باید مواظب باشند. نمىشود بگوییم كسانى مواظب دانشجویان باشند؛ این نقض غرض خواهد شد. خود دانشجویان باید مواظب باشند كه انسانهاى بد نیت، تجمعهاى بد نیت، تشكیلاتهاى بد نیت، مجموعههاى بد نیت و بد سابقه و بد نام، نزدیك نشوند. اگر هم مىخواهند كار خیرى بكنند، بروند خودشان كار خیر بكنند؛ به مجموعهى دانشجویى كارى نداشته باشند.
یكى دیگر از آفات جنبش دانشجویى - همانطور كه گفتم - دور شدن از آرمانهاست. عزیزان من! ببینید؛ سالها قبل از انقلاب، یك واقعهى جنایتآمیز در روز شانزده آذر اتفاق افتاد. از اول انقلاب، مىشد كارى كنند كه شانزده آذر اصلا فراموش شود؛ چون آنقدر ما حوادث داشتیم! اما نه، مسؤولان كشور و علاقهمندان به مسائل كشور، مایلند خاطرهى این روز زنده بماند. چرا؟ چون آن روز بهخاطر سخن حقى، اتفاقى در دانشگاه افتاد كه بعدها جبههى دژخیمان بهخاطر همان هدفى كه جوانان داشتند - و هدف والایى هم بود - با آنها مقابله كردند و به كشته شدن سه نفر انجامید. مسألهى آن روز چه بود؟ ضدیت با امریكا. چه زمانى؟ آن زمان كه سیاست امریكا و دولت امریكا و رژیم امریكا و عناصر اطلاعاتى و نظامى امریكا، در تمام شؤون این كشور حاكم بودند. در این كشور، چه آشكار و چه پنهان، همه چیز در دست امریكاییها بود. امروز كه شما مىبینید امریكاییها از اینكه ایران اسلامى به طرفشان نمىرود، زنجیر مىجوند، به یاد آن روز است؛ چون اینجا جایى بود كه اینها مىایستادند و از اینجا به همهى منطقه - كشورهاى عربى و تركیه و ... - فخر و آقایى مىفروختند و اعمال نفوذ مىكردند؛ چون اینجا را مال خودشان مىدانستند! این را هم توجه داشته باشید: كشور شما از لحاظ موقعیت جغرافیایى، در یك مركز بسیار حساس قرار گرفته است كه البته آن روز بهخاطر بودن شوروى، براى امریكاییها از یك جهت حساستر بود. امروز شوروى نیست، اما اولا كشورهاى آسیاى میانه هستند كه بسیار مهم است؛ ثانیا روسیه هست كه براى غرب و بخصوص براى امریكا بسیار مهم است. روسیه الان در حال بین مرگ و زندگى، یك حالت نیمه بهوشى دارد. آنها مىدانند كه اگر روسیه - یكى از بزرگترین كشورهاى دنیا - توانست در یكى از حساسترین مناطق دنیا سرپاى خودش بایستد و اقتدار داشته باشد و تحت نفوذ امریكا نباشد، چقدر براى امریكا و براى تك قطبى شدن دنیا خطرناك است؛ یعنى لنگهى همان شوروى سابق براى امریكاییها خواهد شد. لذا روسیه هم مهم است. پس، امروز با اینكه شوروى نیست، اما چون آسیاى میانه هست، چون روسیه هست، چون از این طرف كشورهایى مثل عراق و سوریه هستند كه یك روز تحت نفوذ شوروى بودند و امروز امریكاییها طمع دارند كه اینها را تصرف كنند؛ لذا باز موقعیت جغرافیایى و جغرافیاى سیاسى جمهورى اسلامى ایران، موقعیتى بسیار مهم و در این منطقه منحصر به فرد است.بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار از دانشگاه صنعتى شریف 1378/09/01یكى دیگر از آفات جنبش دانشجویى - همانطور كه گفتم - دور شدن از آرمانهاست. عزیزان من! ببینید؛ سالها قبل از انقلاب، یك واقعهى جنایتآمیز در روز شانزده آذر اتفاق افتاد. از اول انقلاب، مىشد كارى كنند كه شانزده آذر اصلا فراموش شود؛ چون آنقدر ما حوادث داشتیم! اما نه، مسؤولان كشور و علاقهمندان به مسائل كشور، مایلند خاطرهى این روز زنده بماندهیچ ابهامی نیستیكى از دوستان میگفتند كه به این دلائل، آیندهى جنبش دانشجوئى دچار ابهام است! من میگویم هیچ دچار ابهام نیست. اتفاقاً همان برادرى كه این مطلب را گفتند، وظائف جنبش دانشجوئى و كارهائى را هم كه جنبش دانشجوئى باید انجام بدهد، ذكر میكردند؛ خوب، دیگر چه ابهامى؟! همین كارها را باید انجام بدهید؛ با این هدف، با این مقصد.من به نظرم میرسد یكى از كارهاى لازم، تشكیل جلسات فكرى وسیعى است كه مجموعهى دانشجوئى، همراه با مجموعهى حوزوى، با برنامهریزى خوب، میتواند به وجود بیاورد تا بنشینند دربارهى مسائل گوناگون فكر كنند. گسترش فكر و پراكندن فكرِ درست و صحیح میتواند همان ثمراتى را ببخشد كه ما در زمینههاى مسائل علم و فناورى و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنى شكوفائى، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یك حركت صحیح و جهتگیرى درست. یكى از كارها این است.دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب 1387/07/07منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ایتنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]