واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نامه طرفداران طالبی اين يك يادداشت سياسي نيست. ما از بازيهاي جناحي به دوريم. گاهي فقط قرباني آنيم. اما به خوبي ميدانيم طالبي و مديرانمان كيستند. طالبي براي ما تنها مدير نيست. او رهبري است براي كسبو كار ما.
جمعي از كاركنان بانك پارسيان در خصوص مسائل اخير نامه ای نوشته اند که روزنامه دنیای اقتصاد آن را منتشر کرده است: چند روزي است كه بانك ما و مديران آن آماج حملات و شايعات بسياري قرار گرفته است.نيروهایي با تمام توان و با استفاده از ابزارها و رسانهها سعي دارند تا در حد توان، حملاتي كارساز را عليه بانك پارسيان سازماندهي كنند. مديران، كاركنان و كاربران بانك پارسيان كه عملكردي شگفتانگيز و ركوردي كمنظير را در عرصه بانكداري به جا گذاردهاند و تجربهاي شدند از توان بخش خصوصي در اقتصاد دولتي و رانتي و نشان دادند كه ميتوان در تمام شرايط نامساعد و ناهمگون با اتكا به ايمان و خلاقيت و تلاش، سهمي در آباداني ايران داشت.نيروهايي كه با بهرهوري بالا گوي سبقت از بانكهاي پرادعاي دولتي ربودند و خواب را همچنين. كاركناني كه نه در شعار بلكه در عمل نشان دادند كه ما ميتوانيم. مجموعهاي كه به دور از هياهو و جنجال به دنبال تحقق اهداف والايي است كه همه بر سر آن توافق دارند.كاركناني كه عشق را با علم درآميختند تا نشان دهند كسبوكار عشق ميخواهد و تخصص.كاركناني كه براي مشتريان و به عشق آنها از هيچ كوششي فروگذار نكردند و مشترياني كه با اعتماد خود نشان دادند كه ميفهمند اين همه توجه، احترام و كوشش را. كاركناني كه الگو شدند براي تمامي كساني كه مدعي بودند در اين كشور نميشود كار درست كرد. اين كاركنان امروز حيرت زدهاند. اين كاركنان امروز چنين برخوردهايي را عادلانه نميدانند. اين كاركنان نميپذيرند كه جواب اين همه مجاهدت و خدمت حمله باشد و تهمت. باور ندارند همخواني عمل و جزاي آن را. اين يك يادداشت سياسي نيست. ما از بازيهاي جناحي به دوريم. گاهي فقط قرباني آنيم. اما به خوبي ميدانيم طالبي و مديرانمان كيستند. طالبي براي ما تنها مدير نيست. او رهبري است براي كسبو كار ما. آن زمان كه در بحبوحه بيكاري و نااميدي تمامي سياسيون و مديران دولتي با تمام امكاناتي كه جزيي از آن براي پيشرفت و توسعه يك كشور كافي بود جز وعده و كاسه چه كنم چه كنم چيزي در دستانشان نبود و نيست. اين طالبيها بودند كه فرصت دادند تا نشان دهيم ما ميتوانيم براي آباداني اين كشور كاري كنیم. شما براي كسي كه شما را از چنگال نااميدي رها كند چه ميكنيد، كاري جز آنكه ما كرديم؟ تلاش با تمام توان. مگر نه اينكه جواب اعتماد را بايد با اعتماد داد. طالبي بود كه هيچگاه نگفت من. گفت ما. اما در برابر مسووليت خطا و نارساييها گفت من. مقصر منم. در كدام دانشگاه مديريت جهان اين مفاهيم تدريس ميشوند كه او به رايگان به ما ميآموخت. در جامعه آلوده به ريا شجاعت دفاع از اهداف و آرمانهاي بانك پارسيان چيزي بود كه طالبيها از عهده آن برآمدند. در جامعهاي كه بسياري از افراد آن قادر به حفظ ارزش پول خود در بحرانهاي اقتصادي و تورم لجامگسيخته آن نبودند، طالبيها بودند كه با درايت و مديريت براي مشتريان خود ارزشآفريني كردند. آن ارزشي كه سالها بانكهاي دولتي از مشتريان خود به دليل انحصار حاكم بر بازار پولي كشور دريغ ميكردند. آن زمان كه كاركنان زحمتكش ايرانخودرو و صدها شركت و موسسه ديگر به بركت كارآفريني طالبيها توانستند سرمايه اندك براي خود فراهم آورند. آن زمان كه طالبيها با اعطاي تسهيلات، گره از كار هزاران نفر برداشتند و آنها را از نعمت مسكن به عنوان اولين حق و نياز پايهاي انساني بهرهمند كردند. آن زمان كه طالبيها حدود 4هزار شغل مستقيم در مجموعه پارسيان بدون هيچ كمكي ايجاد كردند. آن زمان كه طالبيها با خلاقيت و درايت خدماتي مثل كارت و بانكداري الكترونيك را ترويج كردند تا ايراني فردا، بستري داشته باشد تا رفاه را تجربه كند. آن روز كه طالبيها سود فعاليتهاي خود را بين سهامداران خرد و كلان تقسيم كردند تا سود تلاشها و فكرهاي مجموعه پارسيان عادلانه تقسيم شود. آن روز كه ماليات دولت را چند روزه نه مثل همه چندماهه پرداخت كردند تا باز كمكي كرده باشند به آباداني اين كشور. همه آن روزها را به ياد داريم. اما ما نه آن سپردهگذاريم كه نگران سرمايه خود است و نه آن سهامدار كه نگران سهام خود. ما كاركنان پارسيانيم. پدر معنوي كسبوكار ما طالبي است. او براي ما تنها مدير نيست كه با بود و نبودش آرمانها تغيير كند، او پارسيان را به يادگار گذاشته است، انسانها ميآيند و ميروند اما سازمانها هستند كه نسلها به حيات خود ادامه ميدهند به شرط آنكه انسانهايي كه آن را ساختهاند آن را بر پايههاي محكمي بنا كرده باشند. اين يادداشت تنها چيزي است كه ميتوانيم به طالبي تقديم كنيم و فرياد بزنيم كه ما فهميديم كه تو چه كردي. اگر تو با دستگيري از هزاران نفر آبروي آنها را حفظ كردي اگر امروز آبروي مديريتي تو را چوب حراج زدهاند مهم نيست، چرا كه بايد بكوشيم آبرويمان پيش خدا نريزد. شيريني آنچه تو در جان ما كاشتي آنقدر ماندگار است كه هيچ چيز نميتواند ما را از ياد آن غافل كند. ما در پارسيان تيم هستيم نه گروه و اجتماعي از انسانها. با تمام توان به كار خود ادامه ميدهيم تا نشان دهيم همه ما طالبي هستيم. با همان درايت و شجاعت و توان و ايمان به آباداني كشور عزيزمان ايران.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]