تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):لباس پاكيزه غم و اندوه را برطرف مى كند و باعث پاكيزگى نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833577404




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اهميت امنيت فرهنگي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اهميت امنيت فرهنگي
اهميت امنيت فرهنگي يکي از مقولاتي که در اداره ي امور جامعه و رشد و کمال زندگي، نقش اساسي دارد «امنيت» است.به اعتقاد متفکران روانشناس، «امنيت» مهمترين نيازي است که در هرم نيازهاي انسان قرار مي گيرد و بخاطر حياتي بودن آن، بشکل گسترده و فراگير، در ابعاد مختلف اخلاقي، اقتصادي، اجتماعي، حقوقي، خانوادگي و... تجلي پيدا مي کند.همان طور که موجودات زنده براي بقا و ادامه حيات خويش به آب و هوا نيازمندند انسان نيز براي ادامه زندگي و تکامل حيات روحي و رشد استعدادها به «امنيت» نياز دارد.امنيت به منزله زمين است که بايد بذر اقتصاد، فرهنگ و سياست را در آن بيفشانيم و در بستر امنيت ميوه مورد نظر را از آن بچينيم. اگر زمين شوره زار و نامساعد باشد طبعا بذرها ريشه و رشد نخواهند داشت و برزگر نيز ثمري نخواهد چيد، لذادر جامعه اي که امنيت نباشد هيچ گونه فعاليتي به نتيجه نخواهد رسيد، به راستي در فضاي نامطمئن و سرشار از دلهره و اضطراب چگونه مي توان سرمايه گذاري کرد؟قرآن کريم در بياني تمثيلي نقش کارساز امنيت را در رشد و بالندگي جامعه، به گونه اي بسيار زيبا بيان داشته و مي فرمايد:(و ضرب الله مثلا قريه کانت آمنه مطمئنه يأتيها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بماکانوا يصنعون)؛ (1)خداوند بر آنان که نعمت هاي الهي را ناسپاسي کردند مثلي زده است: منطقه ي پر رونق و آبادي که سرشار از امنيت و اطمينان بوده، و رزق و روزيش به وفور از هر مکاني فرا مي رسيد، ولي نعمت هاي خداوند را ناسپاسي و کفران کردند و خداوند هم به سبب اعمالشان لباس گرسنگي و ترس را بر اندامشان پوشاند.خداوند در اين آيه ي شريفه براي منطقه آباد و پر برکت سه ويژگي بيان فرموده است:امنيت، اطمينان و آرامش و روزي و رزق فراوان.اين سه ويژگي از نظر ترتيب طبيعي به همان صورت که در آيه آمده شکل حلقه هاي زنجيري علت و معلول دارد، چرا که تا امنيت نباشد کسي اطمينان به ادامه زندگي در محلي پيدا نمي کند و تا اين دو نباشند کسي به توليد و سر و سامان دادن وضع اقتصادي علاقه مند نمي شود.پس نخست بايد «امنيت» را به وجود آورد تا «اعتماد» و «اطمينان» متولد شوند و سرمايه ها جلب و چرخ هاي اقتصادي جامعه به حرکت در آيند. (2)در فرهنگ اسلامي امنيت چنان جايگاه و حساسيتي دارد که مسمانان آن را جزء اساسي ترين نيازهاي روزانه خود به حساب مي آورند و براي تأمين،حفاظت و گسترش آن از هيچ کوششي دريغ نمي ورزند.حضرت امام صادق عليه السلام در تعليمات خود به هنگام نيايش، از خداوند بي نياز مي خواهد که در هر روز امنيت زندگي او را تأمين فرمايد:اللهم اختم بالأمن و الأيمان کلما طلعت شمس او غربت؛ (3)پروردگارا! هر گاه که خورشيد طلوع مي نمايد و تا لحظه اي که غروب مي کند آن روز را براي من همراه با امنيت و ايمان به پايان برسان.يکي از روزها جبرئيل امين به محضر رسول گرامي اسلام رسيد و اين خبر را ابلاغ کرد که ابوذر نيايش و دعايي مخصوص دارد که در نزد اهل آسمان معروف است. سخن جبرئيل پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله را حساس کرد تا اين که در فرصتي مناسب از ابوذر پرسيد، چه دعا و نيايشي را در پيشگاه خداوند عرضه مي داري که مورد توجه فرشتگان الهي قرار گرفته است؟ابوذر گرفت: من هميشه از خداوند اين درخواست ها را دارم:اللهم اني اسألک الأمن و الأيمان بک و التصديق بنييک، و العافيه من جميع البلاء و الشکر علي العافيه و الغني عن شرار الناس؛ (4)خداوندا! من از تو «امنيت» درخواست دارم و هم چنين ايمان به تو و تصديق به پيامبر تو، و سلامتي از جميع گرفتاري ها و توفيق سپاس گزاري بر سلامتي، و بي نيازي از مردمان پست را از تو خواستارم.بر اساس اعتقادات اسلامي، کسي که ايمان به خداوند متعال مي آورد و بر آن ذات لايزال، توکل مي کند در حقيقت خويش را به وادي امن کشانده و در پناه امنيت الهي قرار گرفته است، زيرا هر نعمتي که در اختيار انسان، توسط ابزار و وسائطي گذاشته مي شود از آن اوست: « و مابکم من نعمه فمن الله؛ و نعمتي براي شما نيست مگر اين که آن نعمت از جانب خداوند منان به شما عطا شده است.»براي روشن تر شدن نقش و جايگاه امنيت، از منظر ديگري نيز مي توان به آن نگريست که در اين جا به گونه اي مختصر اشاره مي شود:امنيت از مقولات «حقوق عمومي» است؛ يعني هر کس با هر وسيله و به هر شيوه اي که به امنيت جامعه لطمه وارد کند در حقيقت به حقوق عمومي لطمه وارد کرده است.«حقوق عمومي» از عوامل محدود کننده ي آزادي هاي انسان است و به اصطلاح، خط قرمزي مي باشد که آزادي نبايد از آن عبور کند.مسائلي چون حفظ اسرار نظام، حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور، پاسداري از امنيت عمومي و... از اين جهت ارزشي والا دارند که از مصاديق حقوق عمومي به شمار مي آيند، لذا به هر بهانه و با هر انگيزه، که در اين گونه مسائل اخلال شود در حقوق عمومي جامعه اخلال شده و اخلال در حقوق عمومي جرمي سنگين و غير قابل بخشش دارد.اصل 24 قانون اساسي مي گويد:«نشريات و مطبوعات در بيان مطلب آزادند، نگر آن که مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد. تفصيل آن را قانون معين مي کند.»اين اصل، آزادي مطبوعات را که از مصادق آزادي به شمار مي آيد با دو مطلب محدود کرده است:‌ 1- مخل به مباني اسلام باشندو 2- اخلال در حقوق عمومي بکنند.امنيت، چه در ابعاد فردي و چه ملي، از مقولات ارزشي به حساب مي آيد؛ يعني هر فرد و يا جامعه اي براي به دست آوردن و حفظ و توسعه آن حاضر است از لحاظ مال و جان سرمايه گذاري کند.اين که انسان ها ساختمان هاي مسکوني خويش را، با صرف مخارجي افزون تر، در برابر بلاياي طبيعي مانند زلزله، مقاوم سازي مي کنند و يا با نرده کشي بر روي ديوارها و پنجره ها و نيز با کار گذاشتن قفل هاي مطمئن و بهره گيري از دوربين ها و آژيرهاي پيشرفته، بخشي از درآمد خود را مصرف مي کنند به دنبال چيزي جز افزايش آرامش و امنيت نيستند.در سطح ملي، تشکيل ارتش ها و تجهيز آنها به پيشرفته ترين سلاح ها، تاسيس وزارت خانه ها و سازمان هاي امنيتي، نظامي و انتظامي نمودي از نگرش مسئولان آن نظام به مقوله امنيت است.در تعاليم اسلامي نيز امنيت به عنوان يک ارزش معرفي شده است و در روايات و تعابير پيشوايان معصوم عليهماالسلام از آن به «نعمت» تعبير مي کنند.از امام صادق عليه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود:النعيم في الدنيا: الأمن و صحه الجسم و تمام النعمه في الاخره دخول الجنه؛ (5)خوشي ونعمت در دنيا به داشتن امنيت و سلامتي جسم است و تمام نعمت ها در آخرت به ورود به بهشت مي باشد.مسلماني که امنيت او، در هر بعدي از ابعاد زندگي به خطر مي افتد بايد به دفاع برخيزد و اگر هنگام دفاع از اموال، ناموس و عرض و جان خود کشته شد مقام و منزلت «شهيد» را در پيشگاه خداوند دارد.پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:من قتل دون اهله ظلما فهو شهيد. من قتل دون ماله ظلما فهو شهيد. من قتل دون جاره ظلما فهو شهيد. و من قتل في ذات الله عزوجل فهو شهيد (6)؛کسي که براي دفع ستم ستمگر، از خانواده، ثروت، همسايه اش و هم چنين از احکام و آرمان هاي خانواده به دفاع برخيزد و در اين مسير کشته شود منزلت شهيد را دارد.در فقه جزايي اسلام يکي از سخت ترين مجازات «محارب» است، محارب کسي که اسلحه کشيده و امنيت و آرامش جامعه را سلب کرده باشد.محقق حلي «محارب» را اين گونه تعريف کرده است:المحارب، کل من جرد السلاح لاخافه الناس...؛ (7)هر کسي که اسلحه بکشد به قصد ترساندن مردم، محارب است.در زندگي بشر، امنيت چنان منزلت و موقعيتي دارد که برخي معتقدند: بعد از نان، و قبل از آزادي، مهم ترين خواسته بشر «امنيت» است و تجربيات تاريخي نيز اين معنا را تا حدود زيادي به اثبات رسانده است، زيرا هر گاه که انسان ها در مسير زندگي به تزاحم دو موضوع مهمي چون «امنيت» و «آزادي» برخورد کرده اند و مخير بوده اند که يکي از آنها را انتخاب کنند معمولا «آزادي» رافداي «امنيت» کرده و در پناه امنيت جان، مال و ناموس خود را از خطر نابودي نجات بخشيده اند.تا اين جا مطالب ياد شده، به گونه اي اشاره وار، موقعيت و اجايگاه «امنيت» را از ابعاد مختلف و به صورت کلي، در زندگي بشر مشخص کرد، ولي خود مي دانيد که «امنيت» داراي انواع واقسامي است و براي بهره گيري هر چه بيشتر از اين بحث، بايد به طور جداگانه به آنها پرداخت، مانند «امنيت سياسي»، فرهنگي، اقتصادي، اخلاقي، يا امنيت فردي، اجتماعي و ملي که ما به يکي از اين بخش هاي مهم به نام «امنيت فرهنگي»مي پردازيم.امنيت فرهنگي دو واژه «امنيت» و «فرهنگ» از واژه گاني هستند که هر دانش پژوهي را، در ارائه تعريفي جامع و مانع از آنها، با مشکل رو به رو مي کند. در واقع بايد بگوييم که تعريف از اين دو اصطلاح «سهل و ممتنع» است؛ سهل است به خاطر شدت نزديکي و پيوند اين دو مفهوم، با زندگي روزمره انسان و ممتنع به لحاظ توسعه و تنوعي که در معنا و مصاديق آنها مشاهده مي شود، تا آن جا که براي واژه هايي مثل «فرهنگ» بيش از يکصد و شصت تعريف ارائه شده است.با توجه به مطالب ياد شده و کمک به شناخت هر چه بيشتر مفهوم «امنيت» و «فرهنگ» در ابتدا توضيحاتي را، در جهت بيان ابعاد و خصوصيات هر کدام از اين دو اصطلاح مي آوريم و سپس تعريفي ارائه مي دهيم:الف) امنيت:امنيت از مقولات حياتي، در زندگي بشري به شمار مي آيد.بستر تحقق آرمان ها، رشد استعدادها و دست يابي به اهداف است.در هر جامعه و نظامي، با توجه به مفاهيم ارزشي حاکم بر آن جامعه تعريف مي شود.هميشه بين امنيت و قدرت يک نوع رابطه منطقي وجود دارد.واژه متضاد«امنيت»، «تهديد» است.مفهوم «امنيت» تحول پذير است؛ بدين معنا که يک روز در پرتو قدرت نظامي تحقق پيدا مي کرد ولي امروز با تحولي که در تکنولوژي ارتباطات به وجود آمده قدرت اطلاعاتي، جاي قدرت نظامي را گرفته است و لذا در سايه قدرت اطلاعاتي و ارتباطاتي، مصونيت و امنيت ايجاد مي شود.امروز امنيت ملي را در گرو امنيت منطقه اي و امنيت منطقه اي را در گرو صلح جهاني ارزيابي مي کنند.در نظر برخي از گذشتگان، امنيت عبارت بود از اقتدار بي حد و مرز حاکمان که از طريق شلاق، سرنيزه و زندان به وجود مي آمد و در چنين فضايي، وجود خفقان به امنيت تفسير مي شد، ولي امروز در دنيا، برخي بر اين روش تاکيد دارند که امنيت را بايد از طريق افزايش مشارکت هاي مردم در امور سياسي- اجتماعي، تشکيل و گسترش سازمان ها و نهادهاي مدني، تقويت نظام هاي مردمي بر دستگاه ها دولتي، نقد عملکرد مسئولان و گشايش باب گفت گو ميان مردم و دولت به دست آورد.«امنيت» به لحاظ روان شناسي اجتماعي يک خصوصيت رواني و ذهني است که اين خصوصيت بر روي بسياري از رفتارهاي افراد و جوامع تأثير مستقيم يا غير مستقيم مي گذارد...اينک که بخشي از ابعاد و خصوصيات امنيت را برشمرديم به چند تعريف اشاره مي کنيم:«آرنولد والفرز» در تعريف امنيت از شيوه ي سلبي استفاده کرده و مي گويد: «امنيت را مي توان به وسيله فقدان ناامني تعريف کرد؛ يعني هر جا که ناامني نيست امنيت وجود دارد، وجود جنگ، خشونت، زد و خورد و منازعات فردي و بي ثباتي برخي از علائم ناامني هستند.» (8)استاد عميد زنجاني در تعريف امنيت مي گويد:«مفهوم امنيت مصونيت از تعرض و تصرف اجباري بدون رضايت است و در مورد افراد به معناي آن است که مورد هراس و بيمي نسبت به حقوق و آزادي هاي مشروع خود نداشته و به هيچ وجه حقوق آنان به مخاطره نيفتد و هيچ عاملي حقوق مشروع آنان را تهديد ننمايد.» (9)از مجموع اظهار نظرهايي که درباره مفهوم واژه ي امنيت انجام گرفته مي توانيم به اين جمع بندي برسيم که:«امنيت عبارت از وضعيتي آرام بخش است که انسان به گونه اي نسبت به جان، مال، ناموس و حيثيت خود اطمينان داشته باشد که هيچ عامل مخربي حيات و هستي او را مورد تهديد قرار نمي دهد.»هر گاه اين آرامش و تهديد در سطح ملي نسبت به استقلال کشور، ما يملک و منافع ملي، حيثيت و اعتبار سياسي وجود داشته باشد امنيت و يا عدم امنيت ملي وجود دارد.در قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز اصولي وجود دارد که هر يک از آنها ناظر به بخشي از ابعاد امنيتي در زندگي انسان هاست. در اصل بيست و دوم مي گويد:«حيثيت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردي که قانون تجويز مي کند».اصل بيست و سوم تفتيش عقايد و اصل بيست و پنجم، استراق سمع و هرگونه تجسس را ممنوع اعلام کرده است مگر به حکم قانون (10).ب) فرهنگ:فرهنگ، هويت و موجوديت انساني انسان را مي سازد، يکي از وجوه مميز انسان، از ديگر موجودات زنده است.انسان نه تنها موجودي فرهنگي است بلکه استعداد توليد فرهنگ را نيز دارد.برخي معتقدند که فرهنگ تعريف ناپذير است؛ به اين معنا که هر چه به آن نزديک تر مي شويم گويا دورتر مي رود.به ابعاد گوناگون زندگي انسان شکل مي بخشد و او را در جهت مشخص به سمت و سوي هدف رهنمون مي شود.مقوله اي است که گروه هاي بزرگ انساني را با همه اختلافاتي که دارند از همه متمايز مي گرداند و هر مجموعه اي را مشخصات ويژه، به او هويت خاص مي دهد.محصول زندگي اجتماعي انسان است، وجه معنوي تمدن بشري است، آينه اي است که محصولات و مصنوعات علمي، عقلي، احساسي يک قوم در آن منعکس مي شود.ملاطي است که مصالح ساختمان جامعه، يعني افراد، خانواده و گروهها را به هم پيوند مي زند و آنها را به صورت يک مجموعه درمي آورد.بهترين مأمن و مطمئن ترين پناهگاهي است که عمدتا در ساخت و ساز آن از عناصر غير مادي بهره گيري شده است و به همين خاطر از استحکام بالايي برخوردار است يعني به سهولت نمي توان آن را تخريب کرد و يا از آن خارج شد.به بخش عمده نيازهاي دروني و بيروني انسان پاسخ مي گويد و لذا در سايه چنين کارکردي امنيت و آرامش را براي زندگي به ارمغان مي آورد.از ويژگي هاي مهم آن، مشترک بودن، اکتسابي بودن و قابليت انتقال است.به دو بعد مادي و غير مادي تقسيم مي شود که بعد مادي آن عبارت است از: ميراثهاي فرهنگي، مانند شاهکارهاي هنري، کتب، اسناد تاريخي بجا مانده از گذشته و بعد معنوي آن عبارت است از نمادها، ارزشها، دانشها و باورها، اعتقادات و اطلاعات، آداب و رسوم، هنر و فنون و... با توجه به بر شماري برخي از ابعاد، خصوصيات و اجزاء تشکيل دهنده ي فرهنگ، که بگونه اي کلي فهرست وار و انتخابي اشاره کرديم به چند تعريف نيز اشاره مي کنيم تا زمينه براي بحثهاي آينده بيشتر فراهم شود:اولين تعريف علمي فرهنگ از سوي «ادوارد تايلور» در کتاب فرهنگ ابتدايي وي در سال 1871 مطرح شده است. وي مي گويد:«فرهنگ، کليت درهم تافته اي است شامل دانش، دين، هنر، قانون، اخلاقيات، آداب و رسوم و هر گونه توانايي و عادتي که آدمي همچون عضوي از جامعه بدست مي آورد». (11)کنفرانس «بررسي سياستهاي فرهنگي در جهان» که در سال 1982 از طرف يونسکو در مکزيک برگزار شد در قطعنامه خود فرهنگ را چنين تعريف کرده است:فرهنگ در کلي ترين حالت آن، بر مجموعه پيچيده اي از خصوصيات احساسي، فکري، مادي، و غير مادي اطلاق مي شود که به عنوان شاخص يک جامعه يا گروه اجتماعي مطرح مي شود که اين نه فقط شامل هنرها و آثار ادبي است بلکه اشکال مختلف زندگي، حقوق بنيادين انسانها، نظامهاي ارزشي و اعتقادات را نيز در بردارد.» (12)عنايت حضرت امام خميني قدس سره به موضوع فرهنگ، موجب گرديده است تا برخي از پژوهشگران اين عرصه، ديدگاههاي آن بزرگوار را در مورد فرهنگ به مطالعه بنشينند و سپس در يک جمع بندي، با مبناي تشريحي، فرهنگ را از ديدگاه آن حضرت اين طور تعريف کنند:«فرهنگ عبارت است از دانش، ادب، تعليم و تربيت، اعتقادات، اخلاق و عمل، گرايشهاي فکري، هنجارها، باورها، ارزشها، برداشتها و هنر اجتماع و قواعد آنها در جامعه.» (13)تعريف امنيت فرهنگيبا توجه به مطالبي که درباره ي ابعاد و خصوصيات دو واژه «امنيت» و «فرهنگ» بيان شد اينک «امنيت فرهنگي» را تعريف مي کنيم: «مصونيت فرهنگ فرد و جامعه، از هر گونه تعرض و تهديد را امنيت فرهنگي مي نامند.»به عبارت ديگر: «امنيت فرهنگي عبارت از ايجاد وضعيتي مطمئن، آرامبخش و خالي از هر گونه تهديد و تعرض مي باشد که انسان نسبت به دين، افکار، اخلاق، آداب و رسوم، باورها و ارزش ها، ميراث فرهنگي، آثار ادبي و... تدارک ديده است.»بر اساس اين تعريف، امنيت فرهنگي در معناي عيني آن «فقدان تهديد» ميراث فرهنگي و آثار و ارزش هاي کسب شده است و در معناي ذهني آن «فقدان ترس» از هجمه ها و حمله هايي است که ارزش ها، آداب ورسوم، اعتقادات و باورها را در معرض خطر استحاله و يا نابودي قرار مي دهد.نکته قابل تذکر اين است که گاه تعريف «امنيت فرهنگي» به نوع تعريفي که از لحاظ کاربردي، از فرهنگ ارائه مي شود بستگي پيدا مي کند، زيرا در تعريف هاي متنوع و مختلفي که از طرف دانشمندان علوم اجتماعي ارائه شده است هر کدام از اين دانشمندان با توجه به ديدگاه و کاربردي که از فرهنگ در نظر داشته اند آن را تعريف کرده اند که برخي از پژوهش گران، وجود تعريف هاي متعددي که به صدها مورد مي رسد را به طور کلي به شش دسته تقسيم کرده اند:1- تعريف هاي تاريخي: در اين تعريف ها، تکيه بر ميراث اجتماعي در طول تاريخ جامعه است.2- تعريف هاي ساختاري: در اين تعريف ها، تأکيد کلام بر سازمان فرهنگ است.3- تعريف هاي هنجاري: اين تعريف ها، بر شيوه و راه و روش زندگي تأکيد دارد.4- تعريف هاي روان شناختي: در اين دسته از تعريف ها، تکيه بر الگو و روش تسهيل سازگاري به محيط و جامعه است.5- تعريف هاي تکويني: اين تعريف ها بر «ايجاد شده ها» توسط اجتماع بشري تأکيد دارند.6- تعريف هاي تشريحي: در اين دسته از تعريف ها، با ذکر عناصر تشکيل دهنده ي فرهنگ، بر اين عناصر تاکيد مي شود. (14)ارزش و نقش امنيت فرهنگيهر گاه ما امنيت را بستر رشد، بالندگي و شکوفايي فرهنگ بدانيم و فرهنگ را نيز بستر تعالي و خوش بختي انسان به شمار آوريم تا حدود زيادي ارزش امنيت فرهنگي را مشخص کرده ايم.از اين منظر، بايد به ميزان ارزش و اهميت فرهنگ، براي امنيت ارزش و اعتبار قائل شد، چرا که بذر ارزشمند فرهنگ در زمين شوره زار ناامني هرگز نمي رويد و به برگ و بار نمي نشيند، لذا اگر امنيت براي فرهنگ جنبه مقدمي داشته باشد از مقدمات واجب مي باشد.براي اين که نقش و ارزش امنيت را برجسته تر و گوياتر ارائه بدهيم به بخشي از جنبه هاي ارزشمندي فرهنگ، از نگاه برجستگان عصر، مانند امام خميني قدس سره و علامه مطهري و رهبر معظم انقلاب اشاره مي کنيم:1- والاترين عنصري که در موجوديت جامعه دخالت دارد: «بي شک والاترين و بالاترين عنصري که در موجوديت هر جامعه دخالت اساسي دارد فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشکيل مي دهد.» (15)2- فرهنگ مبدأ و منشأ تکامل و يا انحطاط فرد و جامعه است:«فرهنگ مبدأ همه خوشبختي ها و بدبختيهاي يک ملت است.» (16)3- فرهنگ اساس مليت ملتهاست: «فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يک ملت است.» (17)4- امام خميني قدس سره در فرازي از بيانات خود به خصوصيات برجسته فرهنگ اسلامي اشاره نمود و اين فرهنگ را براي ساختن و تعالي انسان ها غني ترين فرهنگ معرفي مي کند:«اسلام داراي فرهنگ غني انسان ساز است که ملت ها را بي گرايش به راست و چپ بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پيش مي برد و انسان ها را در بعد اعتقادي و اخلاقي و عملي هدايت مي کند و از گهواره تا گور به تحصيل و جست جوي دانش سوق مي دهد.» (18)شهيد بزرگوار علامه مطهري ارزش و نقش فرهنگ را در پيشرفت جوامع و تمدن بشري مورد بحث قرار داده است و مي گويد:پيامبران در گذشته، اساسي ترين نقش ها را در اصلاح و بهبود و پيشرفت جوامع داشته اند، تمدن بشر، دو جنبه دارد: مادي و معنوي، جنبه ي مادي تمدن جنبه فني و صنعتي آن است که دوره به دوره تکامل يافته تا به امروز رسيده است.جنبه معنوي تمدن، مربوط به روابط انساني انسانها است. جنبه معنوي تمدن، مرهون تعليمات پيامبران است در پرتو جنبه معنوي تمدن است که جنبه هاي مادي آن نيز مجال رشد مي يابد. عليهذا نقش پيامبران در تکامل جنبه معنوي تمدن، به طور مستقيم است و در تکامل جنبه ي مادي به صورت غير مستقيم. (19)رهبر دانشور انقلاب حضرت آيه الله خامنه اي در ديدار با مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالي نقش فرهنگ را در برنامه ريزي کشور اين گونه ترسيم مي کنند:جا دارد در برنامه پنج ساله دوم به مسائل فرهنگي اهتمام مضاعفي بکنند. اگر چه مسائل اقتصادي مهم است و مسائل صنعتي و کشاورزي بسيار حائز اهميت است لکن به ظن قوي همه اينها بدون اهتمام به مسائل فرهنگي ناکام خواهد شد؛ يعني يا اين است که ما به مسائل فرهنگي اهتمام خواهيم ورزيد، آن وقت برنامه هاي ما برنامه هاي صحيح است و حرکت ما درست خواهد بود و يا اين که خداي نخواسته اهتمام نخواهيم ورزيد آن وقت تلاش هاي ما براي کار اقتصادي و سازندگي اقتصادي و صنعتي و غير ذلک هم به گمان زياد يا اثر عکس خواهد يا لااقل آن اثر مطلوب را نخواهد داد. (20)ارزش و اهميت فرهنگ در نظام اسلامي تا آن جاست که خداوند متعال پيامبرش را براي تعليم و تربيت، هدايت و تزکيه فرستاده است: (هو الذي بعث في الأمي بعث في الأمنيين رسولا منهم يتلو عليهم آياته و يزکيهم و يعلمهم الکتاب و الحکمه...) (21) و اصولا بعثت يعني تحول و دگرگوني و بعثت اجتماعي چيزي جز يک حرکت اساسي و دگرگون ساز در تمامي ابعاد جامعه و ضمير انسان بر پايه اعتقاد به توحيد و ذات باري تعالي نيست.پيامبر اکرم در سخني فرمود: «بالتعليم ارسلت» (22)؛ «من براي تعليم و امر آموزش آمده ام».تاريخ گواهي مي دهد که آن حضرت توانست با درايت و مقاومت، در مدت چند سال چنان انقلابي در افکار و اعمال آن مردم که به تعبير علي عليه السلام: بدترين آيين و آلوده ترين مکان را برگزيده بودند (23)، به وجود آورد که بناي عظيم تمدن اسلامي بر آن نهاده شود و بزرگ ترين قدرت هاي دنيا در برابر موج فرهنگ بالنده اسلامي چاره اي جز تسليم و رضا نداشته باشد.با توجه به مطالب ياد شده و اين که فرهنگ اساس همه خوش بختي ها و بدبختي هاست بايد از هر گونه سرمايه گذاري در ايجاد امنيت، براي مقوله ي ارزشمند و سرنوشت سازي چون فرهنگ دريغ نورزيد.توليد و تأمين امنيتاز بحث هاي بسيار مهم و گسترده، در ارتباط با امنيت، موضوع راه ها و روش هاي توليد و تأمين امنيت است؛ موضوعي که از ابعاد مختلف بايد به آن پرداخته شود و به پرسش هاي گوناگوني که حول محور اين عنوان وجود دارد پاسخ داد.هر چند اين بحث خود يک موضوع مستقلي ولي طرح آن، تا آن جا که بتواند به منظور ما، در اين بحث کمک کند مفيد به نظر مي رسد، لذا به چند پرسش، به گونه اي فشرده پاسخ داده مي شود:1- آيا تأمين امنيت در جامعه، با حکومت است و يا با مردم؟ برخي اين سوال را به گونه اي ديگر مطرح کرده اند و آن اين که: آيا امنيت کالاي خصوصي است و يا کالاي عمومي؟ در پاسخ گفته اند: اگر امنيت، طبيعت کالاي خصوصي را داشته باشد پس بايد توسط بخش خصوصي توليد و تأمين گردد، ولي اگر امنيت از کالاهاي عمومي باشد دولت ها بايد آن را توليد نموده و حتي با پرداخت يارانه، به گونه اي مناسب در اختيار جامعه قرار بدهند، در نهايت به اين نتيجه مي رسند که:«البته قسمت کمي از تأمين امنيت، داراي طبيعت کالاي خصوصي است و لذا توسط خود بخش خصوصي توليد و تأمين مي شود. مواردي چون حفاظ روي پنجره ها، دزد گير منازل و خودروها، استفاده از گاو صندوق ها، به استخدام در آوردن محافظين شخصي، نگهداري سگ هاي پاسبان، مجهز شدن به سلاح هاي گرم و سرد، ايجاد آمادگي جسماني با گذراندن دروه هاي ورزش هاي رزمي، استفاده از تلويزيون هاي مدار بسته در ساختمان ها و غيره.»تامين امنيت توسط بخش خصوصي، نه تنها هزينه زاست و تأثير منفي بر توليد بخش خصوصي دارد، بلکه در مواردي با اهداف امنيت کلان جامعه، نيز در تضاد است؛ مثلا در آمريکا صاحب يک فروشگاه لوازم صوتي، که بارها مورد سرقت قرار گرفته بود براي جلوگيري از سرقت هاي بعدي سقف حياط خلوط محوطه ي خود را با توري فلزي قوي پوشاند و به آن برق وصل کرد و تابلويي هم با مضمون «توري برق دارد» بالاي سقف نصب کرده بود. دزدي در شب- شايد تابلو را نديده- در هنگام پاره کردن توري، دچار برق گرفتگي شد و مرد. اين امر تبديل به مسئله ي پيچيده اي در دادگاه هاي آمريکا شد. چه امنيت خصوصي صاحب فروشگاه، امنيت جاني انساني- را هر چند خطاکار و دزد- برهم زده بود. البته موارد ديگري نيز وجود دارد که سبب تضاد بين امنيت خصوصي و امنيت عمومي مي شود. (24)در اين که وظيفه حکومت در رابطه ي با توليد و تامين امنيت چيست؟ مي توان به طور قطع و يقين اعلام کرد که در سطوح ملي و اجتماعي، حکومت مسئول تأمين امنيت و نگهباني از آن است، زيرا فلسفه وجودي حکومت در جوامع بشري چيزي جز تأمين نيازهاي عمومي و نظم و نسق بخشيدن به زندگي جمعي انسانها نيست که يکي از مهم ترين آنها نيازمندي هاي امنيتي است.جامع ترين بيان در اين مورد کلام مولاي متقيان علي عليه السلام در پاسخ سخنان نا به جاي گروه منحرف خوارج، که شعار مي دادند «لا حکم الا الله» مي باشد که فرمود:کلمه حق يراد بها الباطل نعم انه لا حکم الا لله و لکن هؤلاء يقولون: لا امره الا لله و انه لابد للناس من امير بر او فاجر؛خوارج به ظاهر سخني به حق مي گويند و آنان از اين سخن اراده باطل دارند. بلکه «حکم» يعني قانون و نظامات حياتي بشر، که حق قانونگذاري از آن خداست ولي اينان «حکم» را به معناي حکومت و مديريت مي گيرند و مي گويند غير از خدا کسي نبايد مدير و امير باشد و حال آن که حاکم و زمامدار براي مردم ضروري است، خواه آن حاکم نيکوکار و خواه بدکار باشد.سپس آن حضرت به نقش حکومت در ساماندهي زندگي اجتماعي مردم اشاره مي کند و به فرازهايي از وظايف مسئوليت هاي حاکم مي پردازد و مي فرمايد:يعمل في امرته المؤمن و يستمتع فيها الکافر، و يبلغ الله فيها الأجل، و يجمع به الفيء. و يقاتل به العدو. و تأمل به السبل. و يؤخذ به للضعيف من القوي حتي يستريح بر و يستراح من فاجر؛ (25)در پناه حاکميت زمامدار است که مؤمن عمل نيک خود را انجام مي دهد و کافر نيز بهره مادي خود را مي برد و خداوند عمر آنان را در اجل مقدر سپري خواهد کرد. به وسيله حاکم ماليات گردآوري و جهاد با دشمنان انجام و راه ها در امنيت، و حقوق ضعيفان از توان گران گرفته مي شود تا نيکوکار از شر تبهکار در رفاه و آسايش باشد.2- پرسش ديگر درباره ي «تأمين امنيت» اين است که: با چه روش و ابزاري بايد امنيت را تامين کرد؟به اين پرسش نمي توان پاسخ مشخص و ثابتي داد، زيرا روش ها و ابزارهاي تاميني، تا حدودي تابع نوع ناامني ها و خاست گاه هايي است که آن موضوع در آن حوزه اتفاق افتاده است، بنابراين در برخي از موارد بايد از روش هاي تربيتي و آموزشي بهره گرفت و در جاي ديگر از شيوه هاي حقوقي و وضع قوانين کيفري استفاده کرد و در موردي از روش هاي سياسي، مانند توسعه مشارکت هاي مردمي در اداره امور کشور و زماني هم بايد از قدرت نظامي در تامين امنيت مدد گرفت.بعضي از صاحب نظران، در يک تقسيم بندي امنيت را بر دو بخش تقسيم کرده اند و بر اساس اين تقسيم تامين امنيت را توصيه مي کنند:1- امنيت سخت افزاري: در امنيت سخت افزاري بيشتر بر ابزار و وسايل نظامي تکيه مي شود و آنان که در مسائل امنيتي نگرش سخت افزاري دارند تنها راه تامين امنيت را تقويت نيروهاي نظامي و پيروزي در مسابقات تسليحاتي مي دانند.2- امنيت نرم افزاري: در اين حوزه فکري و سياسي، بيشتر بر جنبه هاي مردمي، هم گرايي مردم با مردم و ارتباط دولت با مردم و نيز فعاليت هاي سياسي در سطح مجامع بين المللي تأکيد مي شود، چنان که برخي امنيت نرم افزاري را به سه جزء اصلي تقسيم مي کنند:الف) مشروعيت: تعيين ارتباط مردم با دولت؛ب) همگرايي: ارتباط مردم با يکديگر؛ج) توانايي سياسي خارجي: ارتباط با مجامع بين المللي و دولت ها3- سومين پرسش اين است که: عوامل و منابع ناامني در جامعه کدامند؟ آيا اين عوامل انسان ها هستند يا ساختارها و يا دولت ها و...؟ چرا در بعضي از زمان ها و مکان ها، مردم و جوامع، امنيت بيشتري نسبت به زمان ها، مکان ها و مردم ديگر داشته اند؟بنابراين بايد براي تامين امنيت عوامل و منابع ناامني ها را شناسايي کرد و از طريق مهار اين کانون ها، امنيت را به جامعه ارزاني داشت.«کنت والتز» از صاحب نظران مشهور روابط بين الملل معتقد است که با وجود تنوع توضيحات داده شده در مورد منابع ناامني، آنها را مي توان در سه سطح اصلي طبقه بندي کرد:1- بعضي از فيلسوفان و دانشمندان منبع اصلي ناامني را در طبع بشري جست جو مي کنند و معتقدند که با توسعه ي آموزشي، اخلاقي، مذهبي و فلسفي، نوع بشر مي توان در صلح و امنيت زندگي کند. اين نظر بر سطح تحليل فردي براي جست جوي ناامني توجه مي کند.2- شماري ديگر باورمندند که ناامني از روش هاي مناسبي که جوامع، اقتصادها و ملت ها بر اساس آن سازمان داده مي شوند نشأت مي گيرد و تدوين درست ساختار جامعه، اقتصاد و يا سياست مي تواند علل اساسي جنگ ها را رفع نمايد. بر اساس تحليل فوق، ساختار نادرست دولت ها و جوامع مختلف، منبع ناامني و تهديدهاي امنيتي است و سطح تحليل آن دولت مي باشد.3- تعداد ديگري از متفکران اعتقاد داشته اند که مهم ترين منبع ناامني، هرج و مرج حاکم بر روابط ميان دولت ها در دنياست. در مطالعات معاصر روابط بين الملل، از اين مسئله زير عنوان «معماي امنيت» نام برده مي شود. درون هر سيستم آشوب زده هر واحدي از ناحيه واحد ديگر، حتي به صورت بالقوه احساس خطر مي کند و براي رفع تهديد امنيتي اقداماتي دست مي زند و همين تصور در واحدهاي ديگر نيز نسبت به اين واحد وجود دارد. سطح تحليل نظريه فوق سيستميتيک بوده و طرفداران اين نظريه، سيستم بين الملل را عامل ناامني قلمداد مي کنند. (26)پي نوشت : 1- نحل (16) آيه 112.2- با استفاده از تفسير نمونه، ج 11، ص 428.3- اصول کافي، ج 2، ص 530.4- همان.5- بحارالانوار، ج 81، ص 172.6- کنزالعمال، خ 11238، به نقل از ميزان الحکمه، ج 5، ص 196.7- شرائع الاسلام، ج 4، ص 180.8- نقش سپاه در امنيت کشور، ص 120، نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سال 1357.9- عباسعلي عميد زنجاني، فقه سياسي، ج 1، ص 570.10- ر. ک: اصول قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران.11- داريوش آشوري، تعريفها و مفهوم فرهنگ، ص 39.12- گزارش سمينار آموزشي منطقه اي کارگزاران فرهنگي در آسيا و اقيانوس آرام، توکيو، 1988، ص 41، به نقل از فصلنامه نامه پژوهش، سال اول، ش 2 و 3، ص 94.13- فصلنامه ي نامه پژوهش، سال اول، ش 1، ص 14، از انتشارات معاونت پژوهشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.14- نامه پژوهش، سال اول، شماره 1، ص 12.15- صحيفه نور، ج 15،ص 160.16- همان، ج 1، 273.17- همان، ج 6، ص 40.18- همان، ج 19، ص 204.19- مقدمه اي برجهان بيني اسلامي، ص 156.20- فرهنگ و تهاجم فرهنگي، ص 381، سازمان مدارک فرهنگي انقلاب اسلامي وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.21- سوره جمعه، آيه 2.22- بحارالانوار، ج 1، ص 206.23- علي شر دين و في شر دار، نهج البلاغه، شهيدي، خ 26، ص 25.24- مجله «امنيت» سال دوم، شماره چهارم، ص 27، از انتشارات وزارت کشور، حوزه معاونت امنيتي.25- نهج البلاغه، خ 40، ص 116.26- ملاحظات امنيتي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، از انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردي، ص 22.منبع: کتاب تاملات فرهنگي نوشته سيد رضا تقوي/س
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 414]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن