واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جنگ نرم رسانههای مصرفگرابخش ارتباطات- در طلیعهی ظهور قرن بیستم، كمكم تولیدكنندگان و شركتها و امپراطوریهای تجاری كه گسترهی خود را به كشورهای دیگر نیز كشانده بودند، به این نتیجه رسیدند كه برای بهرهبرداری بیشتر و مناسبتر از توان فراوان سازمانهایشان كه روزبهروز به آن افزوده میشد، راهی جز مصرف انبوه وجود ندارد. دنیا دنیای مبارزه بر سر تصاحب بازارها است و باید برای سود بیشتر به بازارهای سرزمینهای دور روی آورد.
چنان كه تاریخ نشان میدهد، در ابتدا این كار با نیروی نظامی و فتح سرزمینهای غرب و شرق كرهی زمین صورت میگرفت ولی در شرایط كنونی، حملات نظامی تا حدودی محدود شده و غربیها راه چاره را افزایش مصرف عمومی و فراهم كردن رفاه برای همه دانستهاند و برآنند تا به طور روزافزون، روشهایی را بیابند كه ضمن استفادهی عموم از مصرف زیاد در تمام زمینهها، چرخ سودآوری ماشینهای صنعتی از كار نیافتد و همواره به گردش خود به گونهای فزاینده ادامه دهد.در این میان تبلیغ كالاهای تجاری به یكی از سادهترین و سریعترین روشها در اكثر شركتهای بزرگ دنیا تبدیل شده است. تلویزیون و رسانه را نیز میتوان مهمترین ابزار این روش دانست. تنها این وسیله است كه میتواند پیام صاحبان شركتهای تولیدی را به طور گسترده به درون خانههای مردم در سراسر جهان ببرد. این رسانه در حقیقت به عنوان فرد سوم این خانوادهها در نقش میهمانی ناخوانده كمكم رأی اعضای خانواده را از روی پدر خانواده برمیگرداند و به سوی افكار منتشر شده از سوی خود جلب میكند. در این میان تبلیغ كالاهای تجاری به یكی از سادهترین و سریعترین روشها در اكثر شركتهای بزرگ دنیا تبدیل شده است. تلویزیون و رسانه را نیز میتوان مهمترین ابزار این روش دانستمصرفگرایی اسطورهای است كه فرد را با مصرف كردن خشنود میكند و حس یكپارچه بودن با دیگران را به او میبخشد. جملات تبلیغی به شكلی جذاب، جانشین ایدهآلهای مصرفكننده برای تجربههای هنری، مذهبی و خانوادگی میشود و پیچ و تابهای دستكاری شده توسط رسانهها در نقاب اجتماعی را جایگزین ارزشهای معنوی میكند. تلویزیون نه برای سرگرم كردن ما كه برای فروش كالاها به ماست كه به وجود آمده و كار بیشتر كسانی كه در شبكههای تلویزیونی كار میكنند، جلب توجه مردم است و البته تداوم این جلب توجه تا جایی كه بتوانند كالایی را تبلیغ كنند.
روزگاری تبلیغاتچیها كودكان را بهعنوان یك گروه جمعیتی، نادیده میگرفتند اما امروزه كودكان و نوجوانان نیز یكی از گروههای هدف این رسانهها هستند؛ چرا كه آنها قدرت خرج كردن دارند. درآمدهای قابل خرج آنها بسیار هنگفت است. آنها در بزرگسالی در زمرهی مصرفكنندگان درخواهند آمد و هزینههایی كه صرف برنامهریزی ذهن و نگرش آنها میشود، بعدها جواب میدهد! آنها بر تصمیمات والدین خود برای خرید كالاها تأثیر می گذارند، زیرا برای واداشتن یا ترغیب والدینشان به خرید كالاها و خدماتی خاص، شگردهای بسیاری دارند. كودكان در ازای هر پنج ساعت تماشای برنامهی تلویزیونهای تجاری، یك ساعت آگهی تجاری تماشا میكنند. در واقع ما كودكانمان را به دست شركتهای تبلیغاتی سپردهایم تا آنها را متقاعد كنند كه گرسنه، خسته، زشت و نامحبوب هستند و برای تغییر این وضع، باید پول خرج كنند.آمریكا با افراشتن آنتنهای متعدد رادیویی و تلویزیونی بدون هیچ نیازی به مداخلهی نظامی میتواند در جامعهی كمونیستی اروپای شرقی نفوذ كند و كوكاكولا را در حالی سر میزهای خانوادههای آلمانیای مهمان كند كه شاید چند سال پیش فرزندان و شوهران خود را در جنگ جهانی دوم در جنگ با متفقین از دست دادهاند. این پیشروی تا آنجا ادامه یافت كه پس از گذشت دو سه دهه، در اواخر دههی هفتاد میلادی در مسكو نیز شعبههایی از مكدونالد و مرغ كنتاكی تأسیس شد و مشتریان در آنجا با ولع به دنبال صرف غذا همراه با نوشیدنیهایی چون كوكاكولا بودند. امروز شاید اطلاعات، گرانبهاترین چیز برای همه باشد. با اطلاعات و كنترل آن میتوان به همه چیز دست یافت. برخی نظریهپردازان ارتباطات بیان كردهاند: امروز جهان در دست كسی است كه رسانهها را در اختیار دارد. به اعتقاد گردانندگان اصلی صنعت رسانهها، چند مؤسسهی بزرگ، نه تنها رسانههای مهم همگانی آمریكا، بلكه جهان را تحت كنترل خود در خواهند آورد.منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشرآیت الله خامنه ایتنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]