تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837746133




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وضوي بي نماز


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وضوی بی نمازعباس ریزه یك هو رفت طرف منبع آب و وضو گرفت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فكری شد كه عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز كند.به سوی چادر رفت.كناره چادر را كنار زده و دید كه عباس ریزه دراز كشیده و خوابیده.صدایش كرد: "هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟ "
رزمندگان
موقع آن بود كه بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابكار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه كه چون ابر بهاری اشك می ریخت و مثل كنه چسبیده بود به فرمانده كه تو رو جان فك و فامیلت مرا هم ببر، بابا درسته كه قدم كوتاهه، اما برای خودم كسی هستم. اما فرمانده فقط می گفت: "نه! یكی باید بماند و از چادرها مراقبت كند. بمان بعداً می برمت! " عباس ریزه گفت: "تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمكم! " وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم كند مظلومانه دست به آسمان بلند كرد و نالید: " ای خدا تو یك كاری كن. بابا منم بنده ات هستم! " چند لحظه ای مناحات كرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. عباس ریزه یك هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب كردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فكری شد كه عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز كند. وسوسه رهایش نكرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیكه چند نفر دیگر هم همراهی اش می كردند به سوی چادر رفت. اما وقتی كناره چادر را كنار زده و دید كه عباس ریزه دراز كشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را كند و رفت تو. فرمانده صدایش كرد: "هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟ " عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: "خواستم حالش را بگیرم! " فرمانده با چشمانی گرد شده گفت: "حال كی را؟ " عباس یك هو مثل اسپندی كه روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: "حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب می خوانم و دعا می كنم كه بتوانم تو عملیات شركت كنم. حالا كه موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یك به یك! " فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه كرد. بعد برگشت طرف بچه ها كه به زور جلوی خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. یك هو فرمانده زد زیر خنده و گفت: "تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم. " عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: "خیلی نوكرتم خدا. الان كه وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز شكر می خوانم تا بدهكار نباشم! " بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی كه آماده حركت بودند و فریاد زد: "سلامتی خدای مهربان صلوات! "  منبع : خبرگزاری فارستنظیم : رها آرامی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن