واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نوید امام علی علیه السلام به دکتر تیجانی
زمانی که در زندان تونس بودم و به اعدام محکوم شده بودم امام علی علیه السلام را دیدم که به من بشارت خروج از زندان را دادند و به راحتی از زندان خلاص شدم یا وقتی که در زندان قلعه در مصر به سر می بردم و بسیار در رنج و عذاب بودم امام علی علیه السلام پیش من آمدند و گفتند که به زودی خارج میشوی و همین طور هم شد قسمت اول مصاحبهگالری تصاویر در بخش اول این مصاحبه، از چگونگی شیعه شدن دانشمند گرامی آقای دکتر سید محمد موسوی تیجانی و مباحثی از این دست، سخن به میان آمد. اکنون به پیوست سابق، ادامه مصاحبه با ایشان را بخوانید. تبیان - لطفا بفرمائید کنفرانس هایی که سالانه برای وحدت اسلامی برگزار میشود را چگونه ارزیابی می کنید؟ من خودم در تعداد زیادی از این کنفرانسها شرکت کرده ام و نسبت به آنها خوش بین هستم و آنها را پدیده ای مبارک میدانم و در کتابم هم گفته ام که اگر این کنفرانسها هیچ ره آوردی جز این نداشته باشند که اهل سنت و شیعه در یک جلسه گرد هم می آیند و این فاصله ی ذهنی توهمی از بین میرود همین کافی است اگر چه که منجر به هیچ وحدتی هم نشود. همین که سنی و شیعه در کنار هم مینشینند و به تبادل نظر می پردازند کافی است ولو این که من به کلام او قانع نشوم یا او به کلام من راضی نشود، آنچه اهمیت دارد این است که یک دیوار حائل ضخیم در بین شیعه و سنی وجود دارد که کم کم این نوع نشستها در حال زدودن آن هستند . - با توجه به وجود غُلات (اهل غلو ) در بین شیعه و نیز وهابی ها و سلفی ها در بین اهل سنت آیا باز هم این جلسات را (کافی) و مفید میدانید؟ خیر، کافی نیست و متأسفانه بعضی از شیعیان حتی در همین جلسات هم به غلو میپردازند و غلو در بین برخی بزرگان ما بیشتر از عموم مردم است. اینکه انسان بیاید و بگوید مثلا علی(علیه السلام) قرآن را قبل از نزول تلاوت میکرد یا اینکه فاطمه(سلام الله علیها) از جنس بشر نیست بلکه ناسوت در او حلول کرده است یا اینکه ابلیس از سجده امتناع کرد، چون که می دانست علی بن ابی طالب در صلب اوست ... (اینها قطع نظر از صحت و یا عدم صحت آن، مقام فطری ، وجدانی ، عقلی و ثبوتی شیعه را در مواجهه با اهل سنت ، از بین می برد). - با روایاتی که در این زمینه وارد شده است چه کنیم؟ روایات محل بحث و مناقشه است (و در مواجهه با اهل سنت نباید به آنها تمسک جست . بله برخی از این روایات گویای حقائق مقام شامخ اهلبیت علیهم السلام است و بیشتر برای محبین و شیعیان آنان، لازم است ، نه در مواجهه با خصم و ذکر آن در رسانه ها ، بنابراین در هنگام مواجهه و تبلیغ از مذهب اهل بیت علیهم السلام)، ملاک اساسی ما قبل از روایات قرآن است. بسیار آسان است که من ادعای وجود روایت از امام باقر و امام صادق و پیامبر گرامی (صلوات الله علیهم اجمعین) داشته باشم. در زمان حیات و زندگانی رسول خدا(صلوات الله علیه) به راحتی بر ایشان دروغ می بستند. از خود ایشان سؤال کرده اند که چگونه تشخیص بدهیم حدیثی از شما صادر شده است یا نه؟ در زمان حیات رسول خدا(صلوات الله علیه) به راحتی بر ایشان دروغ می بستند. از خود ایشان سؤال کرده اند که چگونه تشخیص بدهیم حدیثی از شما صادر شده است یا نه؟ ایشان فرمودند هر حدیثی را که دیدید آن را بر قرآن عرضه کنید اگر موافق قرآن بود به آن عمل کنید والا آن را به دیوار بکوبید. این تنها ملاک است.ایشان فرمودند هر حدیثی را که دیدید، آن را بر قرآن عرضه کنید، اگر موافق قرآن بود به آن عمل کنید والا آن را به دیوار
بکوبید. این تنها ملاک است. و متأسفانه (برخی از ) این روایات، به روایاتی کلیشه ای تبدیل شده است که بواسطه ی آنها مذهب ما را مورد طعن قرار می دهند و تمامی مسلمانان را بر علیه ما می شورانند. اعتقادات صحیح، آنهایی هستند که با روح قرآن سازگاری دارند اما اینکه روایتی برای من بیاوری که در آن گفته شده است که نوح علیه السلام، اسامی پنج تن را در کشتی اش نوشته بود و بوسیله ی آنها به خداوند متوسل می شد این هیچ فایده ای برای ما ندارد چرا که اگر روایتی صرفا شیعی باشد اهل سنت هرگز آن را قبول نمی کنند. یا این که گفته شود حضرت آدم علیه السلام هنگامی که چشمانش را باز کرد اسم محمد و علی را در عرش اعلی مشاهده کرد و به آنها متوسل شد. اینگونه روایات، روایاتی خاص و مذهبی است (که ممکن است برخی از دوستان ما نیز در صحت آن شک کنند ،حال چه رسد به اهل سنت، بنابراین ؛جای این روایات در محافل دوستانه است ، نه در مواجهه با اهل سنت).مثلاً خطبه ای که به ظاهر از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است: انا الاول انا الآخر انا الظاهر انا الباطن انا المبدئ انا المعید انا المحیی انا الممیت کنت و لم یکن معی شیء؛ خوب طبعا هر کس این کلام را بشنود او را خدا می پندارد! و این متأسفانه با یک موج شیعی همراه شده است که جهت گسترش اینگونه عقائد تلاش میکنند و اینها همه در شبکه های ماهواره ای به عنوان کفر و شرک شیعه مطرح میشود . و رسول خدا صلوات الله علیه هم فرموده اند که: هلک یا علی فیک اثنان: محب غال و مبغض غال؛ پس صحیح این است که ما در اینگونه امور، حد وسط را انتخاب کنیم نه اهل بغض و عداوت باشیم و نه اهل غلو در حق ایشان، بلکه آنچه حق است ، در مورد آن حضرت بگوییم، همچنان که حضرت رسول صلوات الله علیه فرمودند: ای علی! جایگاه تو نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است الا اینکه بعد از من هیچ نبی و فرستاده ای نیست .همین که سنی و شیعه در کنار هم مینشینند و به تبادل نظر می پردازند کافی است ولو این که من به کلام او قانع نشوم یا او به کلام من راضی نشود، آنچه اهمیت دارد این است که یک دیوار حائل ضخیم در بین شیعه و سنی وجود دارد که کم کم این نوع نشستها در حال زدودن آن هستند .این که گفته میشود علی علیه السلام افضل از ابراهیم خلیل است (بله همینطور است) اما یک سنی چگونه می تواند به این مسئله متقاعد شود. اگر تو معتقدی به این دلیل است که تأویلات زیادی را پذیرفته ای در حالی که ابراهیم خلیل میگوید: رب ارنی کیف تحیی الموتی؟ پس او هم شک میکند، ولی علی علیه السلام میگوید: لو کشف لی الغطاء لا ازددت یقیناً یعنی اگر پرده را بردارند ، چیزی به یقین من افزوده نخواهد شد و مراد این است که این چنین روایاتی را باید در مواجهه با اهل سنت کنار گذاشت .
خداوند متعال تو را بر عقائدت مورد حسابرسی قرار میدهد و در اعتقادات، هم تقلید معنی ندارد، تقلید فقط در احکام راه دارد و این چنین اعتقاداتی که در آن غلو راه پیدا کرده ، نه چیزی به داشته های تو می افزاید و نه چیزی از ایمان تو کم میکند، ایمان در مورد مسائلی مطرح میشود که ، مورد توافق همه ی مسلمین است و در قرآن کریم هم ذکر شده است (بله از اهم آن تولی و دوستی با امام علی امیرالمومنین و خاندان اوست، که بوسیله آن ایمان کامل می شود) . بسیاری از امور هستند که به سان سنگی لغزان مانع حرکت شیعه شده و او را از مسیر صحیح حرکتش به دور انداخته اند در حالی که تشیع با سرعت در حال پیشرفت بود تا جایی که ملک اردن از این گسترش تشیع دچار هراس شد و قرضاوی احساس خطر کرد و مبارک فریاد برآورد که شیعیان تمامی ایران (و جهان) را گرفته اند! لکن با این همه متأسفانه یک نفر می آید کلامی از او صادر میشود که همه چیز را خراب میکند . هنگامی که در دیتروید آمریکا به سر می بردم حکومت سعودی شخصی را پیش من فرستاده بود تا مرا فریب دهد که برای من گرانقیمت ترین خانه را در یکی از مناطق شهر بخرد در مقابل هم من فقط دو صفحه بنویسم و منسوب بودن این کتاب به خودم را انکار کنم و آن را کذب و افتراء بدانم و از ناحیه ی دیگر بارها مورد هجوم عملیات مسلحانه و ترور قرار گرفتم که الحمدلله به فضل خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام از آنها جان سالم به در بردم - آیا شما در زندگیتان با تفضلات خاص حضرات معصومین(علیهم السلام) مواجه شده اید؟بله، طبیعتا من این مطلب را انکار نمیکنم والحمدلله ائمه هدی علیهم السلام دائما با عنایات ویژه ی خویش،مرا مورد لطف قرار میدهند. مثلا زمانی که در زندان تونس بودم و به اعدام محکوم شده بودم امام علی علیه السلام را دیدم که به من بشارت خروج از زندان را دادند و به راحتی از زندان خلاص شدم یا وقتی که در زندان قلعه در مصر به سر می بردم و بسیار در رنج و عذاب بودم امام علی علیه السلام پیش من آمدند و گفتند که به زودی خارج میشوی و همین طور هم شد و من اینطور احساس میکنم که من از شخصیت آنان در دنیا دفاع میکنم، آنان هم مرا مورد حمایت و حفاظت خویش قرار میدهند . - در مورد تهدیداتی که با آنها رو به رو شده اید برای ما صحبت کنید؟ تهدیدات متنوع است یعنی گاهی به شکل تطمیع است و گاهی به شکل تهدید. مثلا هنگامی که در دیتروید آمریکا به سر می بردم حکومت سعودی شخصی را پیش من فرستاده بود تا مرا فریب دهد که برای من گرانقیمت ترین خانه را در یکی از مناطق شهر بخرد در مقابل هم من فقط دو صفحه بنویسم و منسوب بودن این کتاب به خودم را انکار کنم و آن را کذب و افتراء بدانم و از ناحیه ی دیگر بارها مورد هجوم عملیات مسلحانه و ترور قرار گرفتم که الحمدلله به فضل خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام از آنها جان سالم به در بردم . تهیه و تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]