تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عريف بيش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و يا حسد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851388033




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيا ميرزا كوچک خان جنگلی شاعر بود ؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آيا ميرزا كوچک خان جنگلی شاعر بود ؟
آيا ميرزا كوچک خان جنگلی شاعر بود ؟ نويسنده: محمد‌رسول دريا گشت سالها پيش در يكي از كتابفروشي‌هاي رشت كتاب كوچكي ديدم و خريدم كه «تاريخ مكمل جنگل»1 نام دارد. مؤلف آن حاج سيد‌صفا موسوي خود را ساكن و اهل گوراب زرمخ ـ‌كه ستاد و مركز عمليات نظامي جنگل بوده ـ معرفي كرده و اشاره مي‌نمايد كه آنچه در اين كتاب آمده همه را حضوراً شاهد و ناظر بوده و يا از اهالي محل مذكور كه مطلع در امور نهضت جنگل بوده‌اند پرسيده و ضبط كرده است. اين كتاب يكصدو بيست صفحه‌اي به قطع رقعي مطالبي پراكنده از پيدايش نهضت جنگل و شكل‌گيري آن، معرفي بعضي چهره‌هاي انقلاب جنگل و نقل خاطرات آنان مانند ناصرالاسلام نداماني، حسن‌خان معين‌الرعايا، برخورد جنگلي‌ها با انگليسي‌ها، متن نامه‌ي كيكاچنكوف به ميرزا و پاسخ ميرزا به آن نامه، و نقل بعضي خاطرات از خود مؤلف رادر بر مي‌گيرد.سي‌صفحه از اين كتاب به «ادبيات روزنامه‌ي جنگل» اختصاص دارد. اشعاري نقل شده كه طي سالهاي 1335 و 1336 هجري قمري توسط سخنوران نامور مانند: حيدر‌علي كمالي، ميرزا علي‌اكبرخان قزويني، اشرف‌الدين حسيني گيلاني، حسين‌ كسمائي، عارف قزويني سروده شده بود و در روزنامه‌ي جنگل چاپ شده است. تعدادي هم اشعار متفرقه‌گيلكي آورده شده است. در ميان اين صفحات چند قطعه شعر كوتاه ـ‌ اغلب دو بيتي ـ نه چندان دلچسب منسوب به ميرزا كوچك‌خان چاپ شده (صفحات 92 و 95) كه نسبت به صحبت آن با توجه به محتواي اشعار ترديد بايد كرد، بويژه آنكه جاي ضبط و چگوگي مأخذ آن اشعار هم معين نشده بود.

در سال 1365 از شادروان ابراهيم فخرايي همكار فرهنگي ميرزا كوچك‌خان كه آن موقع در قيد حيات بودند راجع به اين اشعار و اصولاً اينكه آيا ميرزا كوچك‌خان شعر هم مي‌گفته است يا خير سؤال كردم. آن مرحوم طي يادداشت مورخه 29/7/1365 چنين جواب فرمودند:«... بله گهگاه شعر مي‌گفته، آن هم طرداًللباب و در ايام جواني مرثيه به هيچ‌وجه... او طبع روان نداشت ولي قسمتي از اشعارش در روزنامة دامون (سال اول، 1359، شماره‌ي 13) درج شده است. قسمت ديگري از اشعار فارسي و گيلكي آن مرحوم در جزوه‌اي به نام «سرود سبز سپيداران»2 از انتشارات ارشاد اسلامي رشت منعكس است.»جزو‌ي مذكور را كه به مناسبت شصت و سومين سالگرد شهادت ميرزا در رشت چاپ شده بود و نيز دور‌ه‌ي كامل روزنامه‌ي دامون را ديدم. آنچه در جزوة كوچك 38 صفحه‌اي سرود سبز سپيداران از اشعار ميرزا كوچك‌خان (ص 15 و 16) آمده بود، شامل يك غزل هفت بيتي و يك دوبيتي است كه عيناً در روزنامه‌ي دامون قبلاً به چاپ رسيده بود. معلوم شد اين دو قطعه شعر را ميرزا به خط خود به شادروان حاج شيخ يوسف نجفي گيلاني (1245 ـ 1327 ش) از مجتهدين آزاديخواه، ظاهراً استاد و مدرس ميرزا كوچك‌خان به هنگام تحصيل در يكي از مدارس حاج‌حسن يا جامع رشت به يادگار داده بود. شاعر فاضل گيلاني آقاي فريدون نوزاد كه رونوشت اين اشعار نزد وي است آن را جهت چاپ در اختيار روزنامه‌ي دامون گذاشته بود كه چگونگي ضبط و نسخه‌برداري اين اشعار را چنين مرقوم فرموده بودند:«... اين غزل به خط خود آن مينويي روان در ميان اوراق دانشور گرانمايه، مجتهد آزاد‌ه‌ي پاك‌انديش حاج شيخ يوسف نجفي گيلاني موجود بود كه توسط حضرتشان به مخلص ارائه گرديد و في‌المجلس نسخه برداشتم. اميد آن است كه فرزندان شادروان نجفي جيلاني اين اثر نفيس را با توجه به ارزش تاريخي آن حفظ كرده باشند.» 3در انتهاي نامه‌ي آقاي فريدون نوزاد اشاره‌اي هم شده است به يك دو بيتي زيبا و دلنشين ديگري به گويش گيلكي از ميرزا كه گويا نزد شادروان حاج اسماعيل دهقان بوده است. غزل سرودة ميرزا كوچك‌خان و دوبيتي مذكور با ترجمه‌‌ي فارسي جهت آگاهي خوانندگان عيناً نقل مي‌شود. هوالحق گوهر كجي در عالم بودي چو ابروانشديگر تو راستي را يكسر نما نهانشبا آه آتشينم، از آب ديده نبوديا سوختي دو گيتي، يا غرق آبدانشبين در كمان كمين كرد دل را به تير مژگانارجان بود هزارم، بادابدان نشانشدر زير تيغ تيزش، شادم بَرَد سرم راآزرم دارم آن دم، خونين شود بنانشاز دوري جمالش، تن را نگر چسان شدچون كاه مي‌كشاند، موري در آشيانشمي‌خواستم مثالش اندر دو ديده بندمليكن نجست نقشي، وهم من از ميانش«گمنام» را نخستين، بُد نامي و نشانيهمچون تو نامور كرد، گم‌نامش و نشانش«اين غزل كه در ايام تحصيل در مدرسه گفته شده بود به عنوان يادگاري تقديم حضرت حاج شيخ گرديد. جمعه 27 جمادي‌ الثاني 1338 ـ ميرزا كوچك»در پايان غزل اشاره شده است كه تخلص ميرزا در شاعري «گمنام» بوده است. دو بيتي نغز و دلكش ميرزا هم كه به گويش گيلكي سروده شده با ترجمة فارسي آن نقل مي‌شود:گيلكي ترجمه‌ي فارسيگيسه گئِسه كودي جالَستَن رِه گيسترا بافتي براي آويزان كردنرئِسه رئِسه كودي والَستَنِرِه تابيدي و به صورت ريسماندرآوري براي دست و پا گير شدنمي‌ديله اوميين دبسته بوسته دل من در آن ميان بسته شدهبميرم تي دَبَس وابَستَنِ رِه بميرم براي باز و بسته كردن [گيس]تومعاني فارسي كلماتـ‌گيسه = گيس را. هاي غير ملفوظ در آخرين گيس به معني «را» است.ـ گيسهَ = گيس بلند بافته شدهـ كودي = انجام دادي، كرديـ جالستن = آويزان كرديـ ريسه ريسه = تاباندن و به صورت ريسمان درآوردنـ ره = برايـ والستن = دست و پاگير شدن، راه را بند آوردنـ مي‌ديله = دل منـ او = آنـ ميين = ميانـ دبسته بوسته = بسته شدهـ تي = توـ دبس وابستن = باز و بسته كردنهمچنانكه قبلاً اشاره شد انتساب اشعار ضبط شده در صفحه 92 كتاب «تاريخِ مكمل جنگل» منسوب به ميرزا قابل ترديد و پذيرفتني نيست و اينجا هم اشاره‌اي بدان نمي‌شود، بخصوص با توجه به محتواي آن يقيناً نمي‌توان از ميرزا بوده باشد، اما در صفحه‌ي 95 همين كتاب يك بيت پس از آوردن شعر سيد‌ابوالقاسم ليمونجوئي خطاب به ميرزا كوچك‌خان و در جواب شعر وي نقل نموده و قبل از بيت نوشته است «ميرزا كوچك‌خان خود شاعر نبود، وسيله‌ي اسماعيل دهقان يكي از جنگلي‌ها كه از شعراي گيلان بود در جواب نوشت:از تواريخ و سير آموختم دستور روشن مرد حزم اول كند انديشه، بعد آهنگ دشمنجمله‌ي بالا به صورتي نقل شده كه خواننده مي‌پندارد شعر را بايد خود ميرزا گفته باشد. شادران ابراهيم فخرايي در كتاب سردار جنگل ( ص 330) داستان مذكور را به اين صورت مرقوم داشته‌‌اند:«ليمونجو يكي از قراء تابعه‌ي رودسر است و سيد‌ابوالقاسم ليمونجوئي كه امام جماعت و شخص متمكني است مردي است آزادي‌خواه و در كسوت روحانيت كه برادرش وثوق‌الممالك عسكري در عداد مجاهدين جنگل مشغول خدمتگزاري است. امام جمعه‌ي ليمونجوئي از توقف طولاني جنگلي‌ها در صفحات گيلان خسته شده و آرزومند است كه نهال انقلاب با همه‌ي خونهاي گرمي كه براي آبياريش ريخته شده است به ثمر بنشيند و زندگي عادي مردم شهري و دهات توأم با آسايش و رفاه و عاري از هيجان و دلهره آغاز گردد، لهذا نامه‌ي منظومي كه مشحون از ترغيب و تشويق و در عين حال متضمن ملامت و سرزنش است براي ميرزا كوچك‌خان مي‌فرستند:خاك ايران توتيا شد زير سم اسب دشمن تا به كي اي شير بنمودي تواندر بيشه مسكنميرزا درصدد بر مي‌آيد كه پاسخ امام را به نظم بدهد، اما چون شاعر نيست،‌ به شاعر ملي اسماعيل دهقان كه اين زمان در جنگل بود مراجعه مي‌كند. نامبرده جوابي تنظيم مي‌نمايد كه بدين مطلع آغاز شده بود:از تواريخ و سير آموختم دستور روشنمرد حزم اول كند انديشه بعد آهنگ دشمنمتأسفانه بقيه‌ي ابيات به ياد نماند و در ديوان مرحوم دهقان نيز كه به اهتمام فرزندش فريدون در سال 1330 به چاپ رسيد ملاحظه نگرديد.» 4 طبعاً شعرگويي ميرزا كوچك‌خان به همين مختصر ختم نمي‌شود، بويژه آنكه در صحنه‌ شاعري تخلص «گمنام» هم داشته است، چه بسا اشعاري از ميرزا با همين تخلص نزد دوستان و ياران و خانواده آنان مانده باشد كه بايد روزي يافت و براي ثبت در تاريخ چاپ شود.ميرزا كوچك‌خان به ادبيات و فرهنگ ايران عشق مي‌ورزيد و معلوم گشت طبع شاعري هم داشته و به اشعار حماسي علاقه‌مند بوده، يقيناً به مناسبتهاي مختلف شعر مي‌سروده و به دوستان هديه مي‌داده است. در اين زمينه با يادآوري جمله‌اي از نوشته‌ي شادروان ابراهيم فخرايي در كتاب «سردار جنگل» اين بحث را به پايان مي‌بريم:«به اشعار فردوسي علاقه‌ي خاصي داشت، به طوري كه در گوراب زرمخ مركز تأسيسات نظامي جنگل جلسات منظمي براي قرائت شاهنامه و تهييج روح سلحشوري افراد ترتيب داده بود.» 5پی نوشت ها : 1ـ تاريخ مكمل جنگل، نوشته حاج سيدصفا موسوي، چاپ حقيقت رشت، 1358.2ـ سرود سبز سپيداران، اداره كل ارشاد اسلامي گيلان، شت 1363.3ـ روزنامه دامون، چاپ رشت، 1359، شماره 13، ص 7.4ـ سردار جنگل، ابراهيم فخرايي، تهران، 1362، ص 328ـ 330.5ـ پيشين، ص 38.منبع:ماهنامه فرهنگي و هنري كلك، شماره 60/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن