تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):منافق، نيرنگباز، زيانبار و شكّاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816166444




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود شاعر : شهريار شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود چمن پرسمن تازه بهار آمده بود در کهن گلشن طوفانزده‌ي خاطر من غرق بوي گل و غوغاي هزار آمده بود سوسنستان که هم‌آهنگ صبا مي‌رقصيد با منش خنده‌ي خورشيد نثار آمده بود آسمان همره سنتور سکوت ابدي هم در آن دامنه خسرو به شکار آمده بود تيشه‌ي کوهکن افسانه‌ي شيرين ميخواند مي‌درخشيد بدان مژده که يار آمده بود عشق در آينه‌ي چشم و دلم چون خورشيد ديدمش خرم و سرسبز به بار آمده بود سروناز من شيدا که نيامد در بر نا گه آن گنج روان راهگذار آمده بود خواستم چنگ به دامان زنمش بار دگر آهوي وحشي من پا به فرار آمده بود لابه‌ها کردمش از دور و ثمر هيچ نداشت روز پيري به لباس شب تار آمده بود چشم بگشودم و ديدم ز پس صبح شباب روح من بود و پريشان به مزار آمده بود مرده بودم من و اين خاطره‌ي عشق و شباب کس ندانست در اينجا به چه کار آمده بود آوخ اين عمر فسونکار بجز حسرت نيست چون شکج خم زلفت به فشار آمده بود شهريار اين ورق از عمر چو درمي‌پيچيد
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن