واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهرهها - تنسی ویلیامز پس از گذشت دو دهه از مرگش همچنان نمایشنامهنویسی مطرح است. به گزارش خبرآنلاین، تنسی ویلیامز به زیبایی پیر میشود، هرچند سالهاست مرده. وقتی او در سال 1983 درگذشت، به هر چیزی دست یافته بود اما دیگر موفقیت گذشته را نداشت. بیش از دو دهه از آخرین موفقیت ویلیامز روی صحنه تئاتر میگذرد. ستارگان بازیگری دیگر مانند روزهای پرفروغ پل نیومن و مارلون براندو برای بازی در اثری از او دست و پا نمیزنند. اما ماه مارس امسال، همزمان با صدمین سالروز تولد این نمایشنامهنویس بزرگ شاهد روی صحنه رفتن چندین اثر از او هستیم. المپیا دوکاکیس در اجرای جدید «قطار شیر دیگر اینجا توقف نمیکند» بازی میکند، نیکول کیدمن و جیمز فرانکو نقشهای اصلی اجرای جدید «پرنده شیرین جوانی» را ایفا میکنند. قرار است شاهکارهای دیگر ویلیامز از جمله «باغوحش شیشهای»، «تراموایی به نام هوس» و «گربه روی شیروانی داغ» هم اجرا شوند و حتی «گربه روی شیروانی داغ» در پاریس هم روی صحنه میرود. اما وقتی همه چیز حالتی آرمانی به خود بگیرد که بدانیم آخرین اثر ویلیامز به نام «لباسهایی برای هتل تابستانی» که شخصیتهایش اشباح اسکات فیتزجرالد (نویسنده رمان «گتسبی بزرگ») و همسرش زلدا هستند نیز قرار است روی صحنه برود. علاقه همیشگی به آثار ویلیامز نشان میدهد آثار او در قرن دوم زندگی نویسنده نیز حضوری محکم خواهند داشت. اما نمایشنامههای او چه چیزی دارند که امسال همه جا خبری از آنهاست؟ آزمون یک نمایشنامهنویس و لذت بازخوانی آثارش در کشف راهی جدید در نمایشنامه نویسی برای سخن گفتن با مخاطب نسلهای مختلف است. ویلیامز شاعر آزادی بود. خودش میگفت آثارش «دعای دلهای پرشورِ مانده در قفس است.» این نمایشنامهنویس وقتی از مشکل آدمهای تنها و سرکوبشده با اجتماع سخن میگفت از تجربیات خودش الهام میگرفت. نمایشگاهی درمورد زندگی و آثار تنسی ویلیامز در دانشگاه تگزاس نشان میدهد اداره ارزشیابی سانسورهایی بر شخصیت مرد «تراموایی به نام هوس» و دیگر نمایشنامههای او اعمال کرده است. تماشاگر سال 2011 اثری از ویلیامز با تنش، خستگی و استرس آشنا است. در این بین ویلیامز هم بهتر از هر کسی از قدرت اعصاب خردکن تیک تیک ساعت با خبر بود. خودش در جایی نوشته بود: «این هجوم دائمی زمان که خشونتبار است و همچون نعرهای در گوش طنین میاندازد زندگی ما را از شرافت و معنا خالی کرده است.» پس عجیب نیست مخاطب امروز با آثار ویلیامز ارتباط برقرار کند. تماشاگری که هر روز باید با زمان به مسابقه برخیزد. شخصیتهای ویلیامز با حرف زدن و حرف زدن و حرف زدن انسانیت خود را میجویند. حرف زدن در آثار این نمایشنامهنویس گواهی هستند بر زنده بودن آدمهای بدون قدرت. انگار شخصیتها میخواهند بگویند مرا نگاه کنید من زنده هستم. گوش دادن به حرفهای این کاراکترها ما را از فکر به قرارها، وعدهها و برنامه کاری رها میسازد. انگار نویسنده «گربه روی شیروانی داغ» زمان نوشتن تمامی آثارش مخاطب امروز را در ذهن داشته، او گفته بود نمایش خوب به مخاطب «نوعی واکنش ویژه ارائه میدهد که منجر به تفکر میشود.» در نهایت نوشتههای او درمورد زمان و ارتباط انسانها پیامی یکسان دارند: خویی در انسان وجود دارد که جامعه نمیتواند آن را سرکوب کند و جلوی رسیدن بشر به نیازهایش را بگیرد. از تنسی ویلیامز «پرنده شیرین جوانی»، «تراموایی به نام هوس»، «بیست و هفت واگن پر از پنبه»، «باغوحش شیشهای»، «شب ایگوانا»، «تابستان و دود»، «ناگهان تابستان گذشته» و «گربه روی شیروانی داغ» به فارسی ترجمه شدهاند. در این بین بسیاری از نمایشنامههای ویلیامز به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند که مشهورترین آنها «گربه روی شیروانی داغ» با بازی الیزابت تیلور و پل نیومن و «تراموایی به نام هوس» با بازی مارلون براندو و ویوین لی است. نیوزویک / 27 فوریه / ترجمه: حسین عیدیزاده 141
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]