واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دروغگویی به سبک هرودوت
فرشید ابراهیمی در کتاب خود، "پدر خواندهای برای تاریخ" به بررسی زندگی و آثار "هرودوت"، مورخ مشهور یونانی پرداخته و ضمن بیان نقاط ضعف و افسانههای موجود در آن، نوشتههای او را مورد نقد قرار میدهد. هرودوت، نخستین جهانگردبه نظر میرسد او نخستین جهانگرد غربی است كه خاورمیانه امروزی را از نزدیك دید. تحقیقات هرودوت شامل تاریخ سرزمینهایی بود كه بدانها سفر میكرد، اما هدف اصلیاش روایت جنگهایی بود كه از زمان تشكیل امپراتوری ایران تا زمان خشایارشا بین ایران و یونان واقع شده بود.كتاب هرودوت، كه به «تواریخ» مشهور است، منبعی مهم برای شناخت رویدادهای روزگار باستان و به ویژه تاریخ مادها و هخامنشیان بهشمار میرود اما همواره در درستی و حقیقتجویی تاریخنگاری هرودوت گمانههایی وجود دارد و بسیاری از نویسندگان پیشین و پژوهندگان امروز، او را متهم به افسانهپردازی، زیادهگویی و جانبداری در نگارش تاریخ میكنند و مینویسند كه آگاهیهای او درباره بابل و آشور، رنگ افسانهای دارد. افسانهگوییهای هرودوت«پدر خواندهای برای تاریخ» از اوهام و افسانههایی یاد میكند كه تاریخ هخامنشیان را فرا گرفته است. لزوم پیرایش آن خیالپردازیها از تاریخ باستانی ایران، نگرش شیفتهوار اروپاییان به هرودوت و دیدگاه برخی از پژوهندگان ایرانی كه همانند غربیها یكسره ستایشگر هرودوت هستند، از دیگر موضوعاتی است كه این کتاب بازگو کنندهی آن است. ابراهیمی در این کتاب به كندوكاو درباره شیوه رویدادنگاری یونانیان میپردازد و از «انگیزههای روانی و آرمان برتریجویی» سخن میگوید كه اندیشه یونانی را فراگرفته بود. او به پارهای از مقالاتی توجه میكند كه در «مجموعه تاریخ هخامنشی دانشگاه كرونیگن» منتشر شده است و نتیجه كوشش چندین ساله هخامنشیشناسان دنیاست. آنها، در مجموع، تكیه بیش از حد به روایت یونانیان برای شناخت امپراتوری هخامنشی را نادرست میدانند و از داستانهای ساختگی و عدم دسترسی یونانیان به منابع ایرانی، یاد میكنند. پیداست كه این مساله سبب نادرست فهمیده شدن تاریخ هخامنشیان شده است. هرودوت كیست؟در این کتاب آگاهیهای تاریخی درباره سرگذشت هرودوت و ارتباط او با پارهای رویدادهای سیاسی روزگارش بهدست داده میشود. شیوه گردآوری منابع توسط هرودوت، از دیگر موضوعاتی است كه در این کتاب دیده میشود. ابراهیمی اشاره میكند كه برای نخستینبار «سیسرون»، سیاستمدار و سخنور نامی روم، بود كه هرودوت را «پدر تاریخ» لقب داد. این عنوان كه از آن پس تا به امروز بارها و بارها تكرار شده است، او را تا مرز مورخی بزرگ بركشید. نكته درخور توجهی كه نویسنده بدان اشاره میكند، این است كه «هالیكارناسوس»، شهر زادگاه هرودوت، بخشی از قلمرو امپراتوری هخامنشی بود، بنابراین هرودوت را باید «شهروندی ایرانی» دانست.
نظر دیگر نویسندگان دربارهی هرودوتاین کتاب از «نگرش نویسندگان همتبار هرودوت به او» میگوید و داوری و قضاوت كسانی چون توسیدید، پلوتارك، استرابون، دیودوروس، كتزیاس و ارسطو را بیان میکند كه در پایبندی هرودوت به حقیقتگویی، تردید كردهاند. توسیدید در بی ارزش بودن تاریخ هرودوت سخن گفته و پلوتارك كتابی درباره «بدنهادی هرودوت» نوشته است. دیگر مورخان نامدار باستان نیز، به نقد هرودوت و كتاب او پرداختهاند. دیودوروس آنچه را كه هرودوت درباره تاریخ مصر گفته است، «اختراعات و افسانههای» او میداند و مینویسد ترجیح میدهد كه درباره آنها سكوت كند. ابراهیمی نشان میدهد كه در زمانهای پیشین، كتاب هرودوت در نزد تاریخنویسان، بی اعتبار و در پارهای بخشها، بیارزش بوده است. شگفتیهای تاریخ هرودوت و نگاه او به ایرانیاننویسنده مناسب دیده است كه پارهای از مندرجات تاریخ هرودوت را نقل كند تا خواننده دریابد كه این رویدادنگار یونانی تا كجا گرایش به افسانهپردازی و داستانگویی دارد. ابراهیمی، گرایش هرودوت به گفتارهای ناراست و بركشیدن یونان در برابر هخامنشیان را بدان سبب میداند كه او میخواست «سخنگوی وجدان دردمند آتن» باشد. شگفت است كه خود هرودوت هم، گاه به نوشتههای كتابش اعتماد نمیكند و مینویسد «من باید آنچه را كه روایت شده است، بازگویم. اما خود به باور داشتن آن وادار نمیشوم و شما این سخن را درباره تمامی این تاریخ روا بدانید!» نویسنده به ویژه بر جنبههای داستانی و خیالبافانه هرودوت درباره زاده شدن كوروش تاكید میكند و مخصوصا از این جهت كه نوشته هرودوت سرمشق دیگران برای تكرار همان پندارها شده است، آن را نیازمند نقد میداند. این هم كه گفتهاند هرودوت به ایران آمده بود و به منابع ایرانی دسترسی داشت، از دید نویسنده كتاب، مستند به هیچ سندی نیست و تنها یك ادعاست. این نكته هم كه هرودوت از اشو زرتشت یاد نمیكند در حالی كه دیگر نویسندگان یونانی و به ویژه افلاطون بارها از او نام بردهاند، دلیل بر آن است كه هرودوت گاه به عمد، بخشهایی از تاریخ ایران را حذف كرده است. دلبستگی نویسندگان بیزانس به تاریخسازینویسندگان بیزانسی دلبستگی فراوان به تاریخسازی و كتابپردازی داشتند و از این راه كتابهای تمدن هلنی را دست كاری میكردند. كتاب هرودوت نیز از این آسیب به دور نماند و بنا به شواهدی، دچار تحریف و دگرگونی شد. كمبودها و كاستیهایی كه در كتاب هرودوت دیده میشود، به همان دست كاریهای بازمیگردد كه نویسندگان بیزانسی انجام دادهاند. گفتنی است چاپ نخست كتاب «پدر خواندهای برای تاریخ» نوشته فرشید ابراهیمی، با عنوان فرعی «فراخوانی بر بازنویسی تاریخ هخامنشیان»، با شمارگان 2 هزار نسخه، در 156 صفحه و با بهای 2700 تومان، چاپ و پخش شده است.منیع: ایبناگروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1098]