واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - حجتالله جودکی یکی از مورخان فرانسوی در مورد قوانین حاکم بر تاریخ مینویسد: تاریخ در اثر دو قانون است، یکی قانون ادامه اشیاء که هر واقعهای پیرو واقعهی دیگر و زادهی آن است. دوم قانون کندی در تبدیل اشیاء یعنی که هیچ واقعهای بی مقدمه و ناگهان رخ نمیدهد و آن را مقدمات دراز لازم است و بالطبع هر مورخی را لازم است که سرچشمهی هر واقعهای را در زمانهای بلافصل و یا ازمنه بسیار بعید کاوش کند.[1] هنگامی که مورخ، تاریخ واقعهای را مینویسد، باید به این سه سئوال پاسخ بدهد: چه اتفاقی افتاده؟ چگونه اتفاق افتاده؟ و چرا اتفاق افتاده است؟ مورخان اخباری مسلک فقط به دو سئوال نخستین پاسخ داده و از جواب دادن به سئوال سوم طفره رفتهاند. زیرا پاسخ به این سئوال موجب روشن شدن انگیزه ایشان از نگارش تاریخ میشود. در تاریخ نویسی اسلامی، مورخ قبل از هر چیز باید مجهز به معرفت علمی شده و از معرفت ظنی بپرهیزد و این قانون بر گرفته از قرآن کریم میباشد: بر اساس رهنمود دین، انسان نباید از چیزی که بدان علم و دانش ندارد پیروی نماید وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اسراء/ 36. حتی باید از حدس و گمان در زندگی بپرهیزد و خود را به علم و دانش مجهز نماید یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ حجرات/ 12. یعنی معرفت علمی پیدا کند. در این گونه تاریخ نویسی مورخ ناچار است از اصول اخلاقی مثل صداقت در گفتار و پندار پیروی نموده و از دروغ و تظاهر خودداری نماید. زیرا نادیده گرفتن این مسئله باعث به انحراف افتادن او در نگارش تاریخ میشود. تاریخ سازان و یا به عبارت بهتر جاعلان تاریخ، نیازمند پایبندی به اصول یاد شده نیستند. زیرا تاریخ ساز از همان ابتدا میداند به دنبال چیست، او میخواهد به هر شکل ممکن اندیشه ناصواب خود را به خواننده القا کند و برای رسیدن به مقصود، بستر سازی نماید. از اینرو همه چیز برای وی مجاز میشود. چنین فردی میتواند در چشم انسان نگاه کرده و بی شرمانه سیاه را سفید توصیف نماید. چنین مورخی به کسی میماند که خود را به خواب زده است، چون کسی که خواب است با اندک سر وصدایی بیدار میشود، اما آنکه خود را به خواب زده، هرگز بیدار نخواهد شد، زیرا بر این اصرار دارد که در خواب است. او میخواهد طرف مقابل خود را به هر شکل ممکن متقاعد نماید تا حرف او را بپذیرد! تاریخ سازی قدمتی به اندازه عمر بشر دارد و ساخته دوران اخیر نیست، کافی است به متون گذشته با دقت بنگریم و به عنوان نمونه یکی را انتخاب و ارزیابی نمائیم. این مسئله ما را با روش و اهداف تاریخ سازان بیش از پیش آشنا خواهد کرد. "حُمید بن مسلم گفت: هنگامی که عبیدالله و مردم وارد قصر شدند وی ندا داد: نماز جماعت! مردم در مسجد بزرگ اجتماع کردند. ابن زیاد به منبر رفت و گفت: ستایش میکنم خدایی را که حق و اهل آن را آشکار و امیرالمؤمنین یزید بن معاویه و گروه او را پیروز کرد و دروغگو پسر دروغگو حسینبن علی و پیروانش را کشت. هنوز سخنان ابن زیاد تمام نشده بود که عبدالله بن عفیف ازدی غامدی یکی از افراد بنی والبة برخاست. ــ عبداللّه از شیعیان بود که چشم چپش را در جنگ جمل از دست داد و به هنگام جنگ صفین ضربهای به سر و ضربه دیگر به ابروی او خورده بود و چشم دیگرش نیز نابینا شد. وی از مسجد کوفه جدا نمیشد و از صبح تا شب در آنجا نماز میخواند. سپس به خانه خود میرفت ــ راوی گفت: وی هنگامی که سخنان ابن زیاد را شنید گفت: ای پسر مرجانه ، دروغگو پسر دروغگو تو و پدرت و نیز یزید و پدرش میباشد که تو را والی کرد. ای پسر مرجانه ، آیا فرزندان پیامبران را میکشی و چونان راست گویان سخن میرانی!. ابن زیاد گفت: او را بیاورید، نگهبانان ابن زیاد او را دستگیر کردند."[2] در این گفتگوی زنده، شاهد تاریخ سازی عبیدالله بن زیاد به عنوان حاکم کوفه هستیم که تلاش دارد قتل حسین بن علی (ع) و پیروزی یزید را به خداوند نسبت دهد. او در این تاریخ سازی از روش دروغ پردازی به عنوان ابزار استفاده مینماید و هدفش این است تا به استحمار مردم بپردازد. یکی از پیامدهای تاریخ نویسی واقعی، آگاه سازی مردم برای عبرت گرفتن از تاریخ است. در مقابل تاریخ سازان تلاش دارند تا به استفاده از دروغ به تحمیق مردم پرداخته و حقایق را وارونه جلوه دهند تا بدین وسیله در میان مردم مقبولیت پیدا نمایند. غافل از اینکه آنچه باعث پایگاه مردمی در میان مردم میشود، چیز دیگری است. قرآن در این خصوص میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا مریم/ 96. کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، خداوند محبت و دوستی آنها را در دل مردم قرار میدهد. از اینرو چون دروغگو به حقیقت ایمان ندارد و از عمل غیر صالح برای رسیدن به منظور و مقصود خود - که قطعا در جهت خیر و صلاح مردم نیست - استفاده میکند، در رسیدن به این اهداف ناکام میماند، زیرا به این حقیقت ایمان ندارد که بر هستی قوانین ثابت و لایتغیری حاکم است. لذا بیهوده تلاش میکند لباس باطل را بر تن حق کند و یا دانسته حق را کتمان نماید. وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ بقره/ 42. لباس باطل را بر تن حق نپوشانید و دانسته حق را کتمان نکنید. با این توضیح مشخص میشود تاریخ سازان قبل از ما بودهاند، اکنون نیز هستند و در آینده هم به این کار زشت ادامه خواهند داد. مهم اینست که با روش و سرانجام آنان آشنا شویم و بر اساس این ضرب المثل: "ادب از که آموختی از بی ادبان، هر آنچه از آنان در نظرم ناپسند آمد، از آن دوری نمودم"، ما نیز از ایشان پرهیز نمائیم و لاطائلات آنها را به هیچ نگیریم، زیرا اگر در دروغ خیری بود، باری تعالی حتما به آن توصیه میکرد. شاید تنها تفاوت تاریخ سازان دیروز و امروز در این است که تاریخ سازان کنونی از وسایل رسانهای فروانی که در اختیار آنهاست، بهره بیشتری میبرند و تا اندازهای در فریفتن مردم فعلی موفق میشوند. این وسایل مثل رادیو و تلویزیون، مطبوعات، اینترنت و .. در مقیاس وسیعی اراجیف آنان را پخش میکند. با این وجود به دلیل استفاده از روشهای باطل عمر تاثیر آنها کم است و زودتر از آنکه ایشان میپندارند، حقیقت آشکار میشود، زیرا: وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا اسراء/ 81. بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ انبیاء/ 18. در قوانین حاکم بر هستی و سنتهای خداوند باطل ماهیتی نابود شدنی دارد و خداوند وعده کرده است که حق را بر باطل پیروز گرداند. [1] - دوکولانژ، فوستر/ تمدن قدیم/ ترجمه نصرالله فلسفی/ چاپخانه مجلس/ بی تا. [2] - مقتل الحسین، نخستین مقتل مکتوب امام حسین (ع)/ ابو مخنف، لوط بن یحیی ازدی/ ترجمه حجت الله جودکی/ ص 235/ نشر و پژوهش معناگرا/ 1388. استاددانشگاه و پژوهشگر تاریخ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]