واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > جعفریان، رسول - واقع نمایی علم تاریخ چه اندازه است؟ علم تاریخ تا چه اندازه آلت فعل قرار می گیرد؟ آیا راهی برای برون رفت از آن وجود دارد؟ اینها پرسشهایی است که همچنان مبهم و بی پاسخ است. داستان مطرح کردن کورش از زمانی که مورخان اروپایی و بیشتر مستشرقان یهودی به خاطر ماجراهای بابل و نقش کورش در آزاد سازی یهودیان آن را مطرح کردند، تا دورهای که پهلوی به خاطر توجیه روابط خود با صهیونیستها و به رسمیت شناختن اسرائیل از یک طرف و درست کردن تاریخ موهوم برای شاهنشاهی خود از طرف دیگر وارد این میدان شد، وامروز که ماجرا از سمت و سوی دیگری آغاز شده است، یک پرسش را برای بنده به عنوان کسی که نزدیک سی سال است با تاریخ گلاویزم ، پدید آورده و آن این که واقعا ما مورخ هستیم یا ابزاری برای تحقق و توجیه خواستههای دیگران؟ آیا هر زمانی که سیاستمداری اراده کرد تا مقطعی از تاریخ را برای خود پشتوانه کند، ما باید در آن زمینه تحقیق کنیم، و حق و باطل را ـ اگر قابل دسترسی باشد ـ به هم ببافیم تا توجیهی برای آنان دست و پا کنیم؟ اخیرا دوستم سید فرید قاسمی را که متخصص اول در تاریخ مطبوعات است دیدم. ناامید از کشف واقعیت در این عرصه و این که تأکید می کرد که اساسا «تاریخ» معکوس «خیرات» یعنی عبارت از شرور است. اگر کلمه تاریخ را بر عکس بخوانید، خیرات می شود و بدین ترتیب تاریخ چیزی جز شر نیست. استدلالش این بود، امروزه روز که من از وضع و حال و پشت صحنه برخی از مطبوعات آگاهم، و میدانم که وقتی راجع به فلان مطبوعه قدیم سخن می گویم آگاهی از پشت صحنه آن ندارم، چرا باید عمر خود را صرف چیزی بکنم که مطمئن هستم واقعیت آن بر من آشکار نیست. به ظاهر تصور میکنم همه چیز را میدانم اما فی الواقع، بخش عمده ماجرا، پنهان و دور از چشم من است. فرید این روزها دوباره هوس کرده بود تا مثل روزهای آغاز نوجوانی که در قم بود، زمانی که عاشق هاشمی نژاد بود و در سنین کم برای او اولین یادنامه را درآورد، به سراغ تحقیقات دینی برود و فرصتی خلوت برای بازبینی آراء و افکار دینی خود و شاید تجربه عملی و اخلاقی در این زمینه به دست آورد. امشب (جمعه شب 2 مهر 1389)میان دو نماز مغرب و عشاء، روزنامه جشن شاهنشاهی ایران را که مدتی قبل یکی از نهادها به کتابخانه مجلس اهداء کرده و کنارم بود، باز کرده، میخواندم. این روزنامه در سال 1350 به عنوان روزشمار جشنهای شاهنشاهی انتشار یافته و از ماهها پیش از جشن تا روزهای جشن و پس از آن را پوشش خبری میداد. رویش نوشته است که تیراژ آن به اندازه تمامی روزنامههای کشور است و همراه آنها انتشار مییابد. به مورخانی نگاه کردم که تئوریسین آن جشنها بودند و در این مجموعه مقاله داشتند. نام خیلی ها را دیدم که برخی سر در نقاب خاک کشیدهاند و برخی همچنان به تئوری سازی میپردازند. حقیقت بار دیگر این پرسش برایم مطرح شد که آیا ما جماعت مورخان ـ که بنده کوچکترین هستم ـ چه رسالتی داریم؟ نکند غافلیم و هر زمان در پی توجیه امری و دستوری. در این فکر ها بودم و ورق می زدم که چشمم به نام خسرو معتضد افتاد. دوست نادیده مورخی که شبهای متوالی ایشان را در سیما می بینیم و از داستانهایی که میگوید و بسیار شیرین نقل می کند بهره مند میشویم. دیدم چندین سلسله مقاله در آن روزنامه جشن شاهنشاهی دارد. مقدمه یکی از آنها را میآورم (البته با عرض پوزش از ایشان و این که این سرنوشت نه ایشان که غالب مورخان روزگاران است): گفتاری در باب مفهوم «شاه» و رابطه آن با توده ملت تأثیر گذاری شاهنشاهان هخامنشی در یکپارچگی و عظمت قوم ایرانی (روزناه جشن شاهنشاهی ایران، شماره 34، چهارشنبه دهم شهریور ماه 1350) نویسنده خسرو معتضد چندی پیش شاهنشاه آریامهر در طی مصاحبهای با یکی از روزنامه نگاران خارجی اشاره فرمودند که: کلمه شاه جاذبه سحرآمیزی در قاموس ایرانی دارد و بسیاری از مسائل و مشکلات در برابر نفوذ معنوی این کلمه از میان میرود». نظر به این که اشاره موشکافانه و دقیق شاهنشاه آریامهر به جاذبه سحرآمیز کلمه شاه شاه مفاهیم و معانی شگرف و مهمی در بر دارد در اینجا ضمن بررسی و تحقیق پیرامون تأثیر گذاری شاهنشاهان بر موقعیت و اتحاد پیروزی و عظمت ملت ایران به تفصیل در این باب سخن میگوییم پیمان وفاداری و هم بستگی میان شاهنشاهان و توده ایرانی از قدیم ترین دوران های تاریخی به طور ضمنی و قلبی به امضاءرسیده است و با خون و شرف ایرانیان عجین گشته است... حدس بزنید دنبال این عبارت چه مطالبی آمده است. بنده ایرادم به آقای معتضد عزیز و دوست داشتنی نیست، به سیما هم اعتراضی ندارم، بلکه اصل ایرادم به علم تاریخ است که آلت فعل شده و این اشکال نه از سر بی تعهدی است که گاه به اسم تعهد این کارها صورت میگیرد، بلکه از سر نامردی این علم است که بی دلیل خود را راهنمای تمام عیار سیاست و جو سازی تبلیغاتی برای مقاصد منظوره کرده و شماری مورخ را هم که دنبال یک لقمه نان هستند در خدمت خود درآورده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]