واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
درمان با شوک الکتريکي ؛ کي ، کجا ، چگونه؟ نويسنده:دکتر مجيد سلطاني پزشکان به آن ميگويند: «الکتروشوک»؛ مردم به آن ميگويند: «برق گذاشتن». واقعيت اين است که واژه برقگذاشتن مترداف درماني موسوم به الکتروشوک است و نبايد هيچ گونه ترس و نگراني از اين درمان روانپزشکي به دلمان راه بدهيم...«الکتروشوک» درماني که براي بسياري از بيماران رواني نويدبخش بهبودي چشمگير و فوري است، گاهي به دليل نام خود ابهام و ترسهاي ناموجهي نيز در ذهن بيمار يا اطرافيان او پديد ميآورد. اساس اين درمان عبارت است از گذراندن جريان الکتريکي کوتاه مدتي بين دو ناحيه از جمجمه (معمولا دو سوي پيشاني) که در صورت تکرار براي شش تا دوازده بار در طول چند هفته (معمولا شش هفته)، ميتواند تغيير مثبت و طولاني در برخي حالات شديد رواني ايجاد کند.اين نوع درمان در شکل اوليه خود سابقهاي شصت ساله دارد. در زمانهاي دور که به صورت ابتدايي انجام ميگرفت، تشنجاتي شبيه به صرع پديد ميآورد و براي بيمار خوشايند نبود اما اکنون دهها سال است که با استفاده از داروهاي بيهوشي کوتاهمدت و داروهاي شل کننده ماهيچهها، تشنجي در کار نيست و بيمار هيچچيز ناخوشايندي از جريان درمان درنمييابد. روش درماني الکتروشوک در درجه نخست، درمان انتخابي براي بيماري افسردگي شديد، همراه با فکر خودکشي است. برخي از نشانهها، پيشبيني کننده پاسخ خوب بيمار به الکتروشوک است، از جمله عزت نفس پايين، احساس بيارزشي، احساس درماندگي، بياشتهايي، يبوست، کاهش در تمايل و کارکرد جنسي، برخاستن زود هنگام در صبح و ناتواني در به خواب رفتن مجدد. اين نشانهها که حاکي از شدت افسردگي است، درعين حال نماينده اثر مثبت اين نوع درمان است.در بيماري «مانيا» که با حالت سرخوشي و پرحرفي و پرتحرکي بيمارگونه و رفتارهاي بيمهار همراه است، براي کنترل يا تعديل رفتار بيش از حد هيجاني و بيقرار، ميتوان از الکتروشوک استفاده کرد. در «اسکيزوفرنيا» (روان- گسيختگي)، درمان با الکتروشوک در حالتهاي بهت يا هيجانزدگي که در نوع کاتاتونيک اسکيزوفرنيا ملاحظه ميشود، توصيه ميگردد و اثر سريع و نجاتبخشي دارد. در ديگر انواع اسکيزوفرنيا هم در صورتي که بيمار فرد جواني باشد که بيش از يک سال از آغاز بيماري او نميگذرد، اين درمان ميتواند موجب بهبود سريعي گردد. بايد دانست که الکتروشوک ضمن اينکه موارد استفاده ديگري نيز در درمان بيماريهاي رواني و مغز و اعصاب دارد اما چاره همه اختلالات رواني نيست. براي نمونه اين نوع درمان در اختلالات شخصيتي، روان نژنديها (بيماريهاي خفيف رواني)، اعتياد، انحراف جنسي و بزهکاري ناشي از اختلالات شخصيتي مفيد نيست. با وجود همه نتايج مثبت و عوارض بسيار ناچيز اين درمان، به نظر ميرسد که بسياري از مردم به علل گوناگون از الکتروشوک ميترسند و اصولا واژههاي شوک و الکتريسته ترسهاي نامعقولي را در ذهن عموم برميانگيزد. به هر حال واقعيت اين است که اگر بيمار رواني دچار افسردگي شديد، بيدرنگ تحت درمان با الکتروشوک قرار نگيرد، ممکن است دست به خودکشي بزند و يا ممکن است به ديگران صدمه برساند. همچنين، بيمار کاتاتونيک دچار بهت ممکن است آن اندازه از خوردن غذا خودداري کند که بميرد و يا بيمار کاتاتونيک هيجاني ممکن است در اثر تحرک بيوقفه دچار فرسودگي جسمي شود و از بين برود. البته دارو هم در اين موارد مفيد است اما تا زماني که دارو تاثير کند يکي دو هفته طول ميکشد و اين زمان خطرناکي است که اگر با الکتروشوک کوتاه شود، به نفع بيمار و اطرافيان او خواهد بود. تصميم براي پيشنهاد الکتروشوک به يک بيمار يا بستگان او، همچون ديگر توصيههاي درماني بايد بر پايه گزينشهاي درماني و نيز سود و خطر احتمالي باشد. جايگزينيهاي اصلي الکتروشوک معمولا درمان دارويي و رواندرماني است که هريک از آنها خطرات و منافع خود را دارند.ممنوعيتهاي شوک درمانيممنوعيت مطلق استفاده از الکتروشوک محدود ميشود به موارد زير:افزايش فشار داخلي جمجمه يا هر ضايعه فضاگير مغزي و انفارکتوس جديد ميوکارد. البته الکتروشوک عوارضي هم دارد، اما در برابر منافع حاصل از استفاده به جا از آن، اين عوارض وزني ندارد. در رابطه با عوارض آن، از جمله بايد اشاره کرد به حالتهاي فراموشي با گيجي و منگي موقت و خفيف که در معدودي از بيماران ملاحظه ميشود اما تا حداکثر شش هفته رفع ميگردد. براي درمان افسردگي معمولا به 6 تا 12 جلسه الکتروشوک نياز هست. وضعيتهاي هيجانزدگي شديد از جمله مانيا و کاتاتونيا عموما به 8 تا 16 جلسه درمان پاسخ ميدهند. درمورد بيخطر بودن الکتروشوک بايد اشاره کرد به اينکه چندي پيش در يک مجله معتبر پزشکي به بانويي اشاره شده بود که به علت کيفيت مزمن بيماري خود که هيچ دارويي بر آن موثر نبود، در طول نزديک به پنجاه سال، 1200 جلسه الکتروشوک براي او انجام شده بود و به خوبي به زندگي خويش به عنوان يک شهروند فعال و سودمند ادامه داده و در 95 سالگي در اثر کهولت سن از دنيا رفته بود. درمان با الکتروشوک ميتواند درمان برگزيده براي زنان افسرده بارداري باشد که نيازمند درمان هستند و در ضمن نميتوانند از دارو استفاده کنند. سرانجام به طور خلاصه ميتوان گفت که درمان با الکتروشوک، يک روش درماني است که به صورت تجربي از شش دهه پيش به کار ميرود. اين روش از زمان معرفي، هدف تاييد اغراقي يا تکذيب افراطي بوده است. در واقع الکتروشوک نه يک نوشداروست، نه يک روش شکنجه قرون وسطايي اما درصورت کاربرد منطقي، يک روش مهم درمان در روانپزشکي است که بسياري از اوقات نجاتبخش زندگي خواهد بود و عموما بهبود چشمگير پديد ميآورد.منبع:www.salamatiran.com/خ
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 685]