تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دين را پناهگاه و عدالت را اسلحه خود قرار ده تا از هر بدى نجات پيدا كنى و بر هر دشم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835173841




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

23 آبان 1388 / 26 ذی القعده 1430 / 14 نوامبر 2009


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
23 آبان 1388 / 26 ذی القعده 1430 / 14 نوامبر 2009
23 آبان 1388 / 26 ذی القعده 1430 / 14 نوامبر 2009

1) انحلال مجلس شوراي ملي در جريان جنگ جهاني اول (1294 ش) با شروع جنگ جهاني اول، دولت‏هاي استعمارگر روسيه و انگلستان مي‏كوشيدند ايران را در جنگ بر ضد آلمان وارد كنند. از اين رو ارتش خود را به سوي ايران حركت دادند. روس در شمال و انگليس در جنوب، نيروهاي خود را پياده كرد. پس از حركت نيروهاي روسيه به طرف تهران، شماري از نمايندگان مجلس به نشانه اعتراض به تجاوز قواي بيگانه به كشور و ناديده گرفتن استقلال و تماميت ارضي ايران، به سمت قم حركت كردند و عملاً مجلس سوم به پايان رسيد. با اين حال، به مدت چهار سال، مجلس تعطيل و مطبوعات توقيف شد. اين عده، بعداً كميته دفاع ملي را تأسيس كردند كه آنان نيز كاري از پيش نبردند. در اين ميان، احمد شاه نيز تصميم به تغيير پايتخت گرفت و طي تلگرافي به دولتين روس و انگليس اطلاع داد. خبر تصميم‏گيري احمدشاه براي خروج از تهران، سفراي روس وانگليس را به تكاپو واداشت تا شاه را از اين تصميم بازدارند. در نهايت احمدشاه را تهديد كردند كه اگر از تهران خارج شود، پدرش را به جاي وي به سلطنت خواهند نشاند. احمدشاه كه اوضاع را چنين ديد، به شرط انصراف روس‏ها از ورود به تهران، از رفتن به اصفهان خودداري كرد. در اين زمان حاكميت ايران نيز به علت بي‏لياقتي سران كشور، شديداً ضعيف شده بود.

2) رحلت حكيم و دانشمند مسلمان"ميرزا مهدي غروي اصفهاني" صاحب مكتب تفكيك (1325 ش) حكيم ميرزا مهدي بن اسماعيل غروي اصفهاني در حدود سال 1264 ش (1303 ق) در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از تحصيل در خدمت پدر، سيدمحمدباقر درچه‏اي، آخوند ملامحمد كاشاني و جهانگيرخان قشقايي، در دوازده سالگي به عتبات رفت و از محضر عالمان نامداري همچون حضرات آيات: سيداسماعيل صدر، آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي و ميرزاي ناييني استفاده برد تا به مقام رفيع اجتهاد دست يافت. حكيم غروي اصفهاني همچنين هم‏دوره‏اي عارفان و عالماني همچون سيداحمد كربلايي، سيدعلي قاضي طباطبايي، شيخ‏محمد بهاري و سيدجمال‏الدين گلپايگاني بود و پس از سال‏ها مراقبت و سير و سلوك به درجه والايي در اخلاق و عرفان رسيد. وي با چند تن از علماي معاصر خود، اولين دوره درس ميرزاي ناييني را طي جلساتي طولاني مورد بحث و بررسي قرار دادند. در اين نشست‏ها، كليه مباني شيخ انصاري مورد پژوهش قرار گرفت. وي پس از مدتي اعتكاف در مسجد سهله و مكاشفه‏اي كه به او دست داد، جزوه‏هايي را كه در حين اشتغال به فلسفه و عرفان نوشته بود در رود كوفه انداخت و مكتبي جديد در معارف ربوبي مبتني بر قرآن و احاديث پديد آورد كه مكتب تفكيك نام گرفت و توسط چند تن از شاگردانش به كمال رسيد. او در اين مكتب معتقد بود كه فلسفه اسلام را بايد از متن قرآن و سنت معصوم استخراج كرد. حكيم‏غروي اصفهاني در سال 1305 ش به مشهد رفت و تا پايان عمر به مدت بيست سال به تدريس و تاليف همت گماشت. وي در طول نزديك به سي سال، سه دوره به تدريس اصول پرداخت. نخست: مفصّل مطابق معمول بين فقها و اصوليين؛ دوم: بيان مباني و افكار خود؛ سوم: بيان قواعد مهم اصولي كه براي استدلال احكام فقهي به آن احتياج مي‏شود. دانشمنداني همچون سيدصدرالدين صدر، ميرزا هاشم قزويني، محمدكاظم دامغاني، ميرزامجتبي قزويني، محمدتقي شريعتي، شيخ‏حسنعلي مرواريد، حسنعلي راشد و ده‏ها عالم فرزانه ديگر از جمله شاگردان ايشان بودند. همچنين ابواب الهُدي، اعجاز قرآن و معارف قرآن از تأليفات اوست. ميرزامهدي اصفهاني سرانجام در 23 آبان 1325 ش برابر با نوزدهم ذي‏حجه 1365 ق در شصت و يك سالگي دار فاني را وداع گفت و در حرم مطهر امام‏ رضا (علیه السّلام) به خاك سپرده شد. 3) برگزاري نخستين جشنواره سيما (1374ش)

4) برگزاري نخستين جشنواره تئاتر بانوان (1374 ش) 5) 26ذيحجه سال559هجري قمري: « ابوالفضائل آمِدي» فقيه و اديب شافعي مذهب درگذشت. آمدي درعلوم حساب و ادبيات دانشي درخورتوجه داشت بطوريكه ابن خَلَّكان دانش آمدي را درعلم حساب بسيارستوده است. آمدي اشعارزيبا و پرمعنايي نيزسروده است كه بخشي ازآنها باقيست. 6) 26ذيحجه سال1274هجري قمري: محمد علي موسوي عاملي اصفهاني عالم شيعي بدرود حيات گفت. محمد علي اصفهاني ازنوابغ روزگارخود بشمارمي‎رفت و طبق روايتهاي متعدد در12سالگي كتاب «اَلبَلاغُ المُبين في اَحكامِ الصِّبيان و البالغين» را نوشت. گفتني است كه سيد محمد باقرشفتي پس ازملاحظه اين كتاب به اجتهاد نويسنده آن گواهي داد و ازآن پس محمد علي اصفهاني به آقا مجتهد معروف شد.« ديوان اشعاربا تخلص عارف و كتاب فَرائِد الفَوائِد » ازآثارآقا مجتهد بشمارمي‎روند. 7) درگذشت "مازيارايراني" يكي از اسپهبدان طبرستان(225 ق) مازيار بن قارن يكي از اسپهبدان طبرستان است كه تعلق خاطر خاصي به كيش و آيين زردشت و آداب ايراني داشت. او بر معتصم عباسي عصيان كرد و معتصم، عبداللَّه بن طاهر را از خراسان براي سركوبي او فرستاد. عبداللَّه، مازيار را گرفت و به بغداد روانه كرد. خليفه او را به ضرب تازيانه كشت و جسدش را آويخت. سپس معتصم، افشين، ديگر سردار نامدار را متهم كرد كه با مازيار همدست بوده و در توطئه‏ي احياي دين مزدكي و خرّمي با او شريك بوده است. به همين تهمت او را به سال 227 ق به حبس انداخت تا در زندان مرد. 8) تولد علامه "تفتازاني" دانشمند و اديب شافعي(722 ق) سعدالدين مسعود بن عمر بن عبداللَّه خراساني هِرَوي معروف به ملاسعدتفتازاني، در فقه، اصول، تفسير، كلام، منطق و تمامي فنون ادبي و اكثر علوم متداول زمان، استاد كل ويگانه‏ي روزگار خود بود. وي مدتي از عمر خود را به سفر به شهرهاي خراسان و آسياي مركزي براي كسب علم گذراند. علامه تفتازاني به خاطر نبوغ و احاطه‏ي علميش، تاليف و نگارش را بسيار زود و در شانزده سالگي آغاز كرد. كتاب‏هاي بسياري از خود به جاي گذاشت كه برخي از آن‏ها هنوز جزو كتاب‏هاي درسي حوزه‏هاي علميه هستند. ازكتاب‏هاي تفتازاني مي‏توان به المطوّل، الارشاد و مختصر المعاني اشاره نمود. تفتازاني، 20 سال آخر عمر را به دعوت امير تيمور گوركاني در شهر سمرقند گذراند و شاگردان بسياري تربيت كرد. علامه تفتازاني در سال 792 ق در هفتاد سالگي در اين شهر وفات يافت. 9) آغاز دوره‏ي جديد جنگ‏هاي ايران و عثماني در زمان سلطنت "محمدشاه قاجار" (1258 ق) 10) 14نوامبر سال 1533 ميلادي: كاشفان اسپانيايي سرزمين اكوادور را كشف و ضميمه كشور خود كردند. اكوادور مدت سه قرن تحت سلطه اسپانيا بود اما در سال 1822 ميلادي مبارزات آزاديخواه مردم اين سرزمين به رهبري سيمون بوليوار آزادي را به اكوادور باز گرداند و اين كشور به فدراسيون كلمبياي بزرگ پيوست. سرانجام در سال 1830 ميلادي با برقراري نظام جمهوري در اكوادور اين كشور به استقلال رسيد. اكوادور در شمال غربي اِمريكاي جنوبي واقع است. 11) كشف سرزمين اكوادور در امريكاي جنوبي (1515م) 12) درگذشت "گوتفِريد لايْبْ نيتْسْ" فيلسوف معروف آلماني (1716م) بارون گوتْفريد ويْهِلْم فون لايْبْ نيتْسْ، فيلسوف معروف آلماني، در اول ژوئيه 1646م در لايْپْزيك آلمان به دنيا آمد. وي دروس دانشگاهي خود را در رشته‏هاي فلسفه، حقوق و رياضيات پشت‏سر گذاشت و پس از اخذ دكتراي حقوق به عنوان سفير آلمان، راهي پاريس شد. از اين زمان به بعد، اوقات خود را ميان سياست، رياضيات و فلسفه تقسيم كرد و از اين سه تا پايان عمر جدا نشد. وي حساب جامعه و فاضله را كه پايه تمام رياضيات عالي جديد است ابداع نمود و به تفكرات فلسفي نيز پرداخت. لايب نيتْسْ در باب جهان داراي دو طرز فكر كاملاً مختلف است، يكي خوش‏بينانه است و ديگري واقع‏بينانه. لايب نيتْسْ فلسفه خوش‏بينانه خود را به عنوان يكي از موفق‏ترين مردان دنيا، دنيايى كه به نظر او بهترين دنياي ممكن است، به رشته تحرير درآورد. وي نه تنها فيلسوفي دوگانه بود، بلكه شخصيتي دوگانه داشت. ذهني عالي و درخشان اما روحيه‏اي ترسو و جَبان داشت. از نظر فكري، يكي از برجسته‏ترين متفكران جهان بود ولي از لحاظ روحي مردي نوكر مآب و فروتن در دربارهاي آلمان. وي حتي براي اينكه شاهزادگاني را كه در دربارشان روزگار مي‏گذرانْد، نرنجانَد، از چاپ و انتشار سيستم واقع‏بينانه فلسفه خود خودداري كرد. لايْبْ نيتْسْ آفرينش جهان را مطابق قوانين ابدي و تغييرناپذيري مي‏داند كه بر اساس آنها، طبيعت جهاني را كه ما در آن زندگي مي‏كنيم، ضروري و حتمي ساخته‏اند. لايب نيتس بر اين عقيده بود كه جهان واقعيت، از تعداد بي‏شماري جوهر كه آنها را موناد مي‏نامد، درست شده است. اين جوهرها در عينِ استقلال از هم، به يك‏ديگر مربوط هستند. وي در زندگي خود، هميشه از طرفداران امتياز طبقاتي بود و مي‏گفت هر انساني بايد مرتبه خود را بشناسد. لايب نيتس اظهار مي‏داشت كه وجودِ سلسله مراتب و مرتبه عالي و داني براي نفوس انساني، چنان كه بايسته است، بهترين صورت ممكن است كه در جهان مي‏تواند وجود داشته باشد. دنياي بدون رنج، دنياي بدون خوشي است، لذا بهبودي نتيجه رنج بيمار است. قدر عافيت آن كسي داند كه به مصيبتي گرفتار آيد. زندگي براي اين آن قدر شيرين است كه زودگذر است، دنيايى كه در آن، شر و بدي وجود نداشته باشد ابداً دنياي خوبي نيست. اما لايب نيتس در نوشته‏هاي خصوصي‏اش سيماي ديگري دارد. وي اراده آزاد يا آزادي اراده در جهان را نفي مي‏كند و بر اين عقيده است كه هيچ‏كس نمي‏تواند قدمي از مسير حتمي خود در زندگي انحراف جويد. هر عمل، خواه متعلق به گذشته، حال يا آينده باشد، در طبيعتِ عامل آن، سِرِشته شده است. به هر حال ما مي‏كوشيم ولي كاري غير از آنچه بر ما مقدّر شده است از دستمان بر نمي‏آيد. لايب نيتس آدمي را، بدون اختيار عنوان مي‏كند و تنها مزيت آن اين است كه آدمي بر عمل خويش، آگاه است. به اين ترتيب ما در لايب نيتس با دو فلسفه روبرو مي‏شويم: نخست فلسفه مردي كه براي سرانِ قوم و شاهان و تحميل اراده آن‏ها بر رعايا، حقوق الهي قائل است و دوم، فلسفه مردي آزادي‏خواه كه همه مردم را برابر و مساوي مي‏داند و براي هيچ‏كس آزادي اراده و اختيار قائل نيست. لايب نيتس تا آخر عمر ازدواج نكرد و سرانجام در چهاردهم نوامبر 1716م در هفتاد سالگي درگذشت.

13) مرگ "فريدريش هِگِل" فيلسوف معروف و نظريه‏پرداز بزرگ آلماني (1831م) گئورگ ويلْهِلْم فردريش هِگِل، فيلسوف معروف آلماني در 27 اوت 1770م در اشتوتگارت آلمان به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه، تحصيلات خود را در علوم الهي به پايان برد و پس از آن به تدريس فلسفه پرداخت. هگل پس از چندي تحت تاثير امانوئل كانْتْ، فيلسوف هم‏وطن خود، به فلسفه اصالت تعقل گراييد و كتابي درباره زندگي مسيح(علیه السّلام) نگاشت. هگل، معقد بود هر آنچه عقلاني است واقعي است و هر آنچه واقعي است، عقلاني. هگل پس از چندي اعلام كرد كه هستي بر اصل تضادْ، قائم است و هر آنچه در عالم خلقت مي‏بينيم متضادي نيز دارد. هر رويى، پشتي دارد و نمي‏توان به بي‏نهايتْ، بدون نهايت و به زندگي بدون مرگ، انديشيد. هر شي‏ء بدان سببْ خودِ آن است كه چيز ديگر نيست. از اين گذشته، ضدّ هر چيز در خود آن است. هر قطبي، قطب مقابل را، در خود دارد. همين‏طور گرما، سرما، عشق، نفرت، روز و شب و جواني و پيري. در اينجا هگل عنوان نمود كه هر چيزي، نه تنها ضد خود را در بر دارد، بلكه ضد خود است. هستي، نزاع قواي مخالف است براي تركيب آن‏ها به صورت وحدتي عالي‏تر. هستي، نزاعِ اجزا است براي تشكيل يك كُل و كشمكش متفرّقات است براي جذب شدن در مطلق. در فلسفه هگل تنها پس از گذشتن از درياي خون مي‏توان به جزيره متبارك مطلق رسيد. در همين جا نيز، هگلْ مطلق را نه با يك دولت جهاني، بلكه با دولت پروسْ، عينيت مي‏دهد و آزادي را محدود به قدرت مطلق آن دولت مي‏كند. افكار هگل در ابتدا حول آزادي‏خواهي بود و او خود را شيفته آزادي مي‏دانست. اما تصريح مي‏نمود كه منظور از آزادي، بي‏بندوباري نيست. فرد، فقط آن‏گاه شخص است كه موجودي اجتماعي باشد و در فعاليت‏هاي اخلاقي شركت جويد. وي اخلاق اجتماعي را در سه حوزه به هم پيوسته مورد بررسي قرار داد؛ اول خانواده، كه نه تنها نظام بشري را تداوم مي‏دهد، بلكه افرادبشر را نيز تعالي مي‏بخشد. دوم جامعه مدني، كه نهادهاي خاصي براي تنظيم و تسهيل فعاليت‏ها دارد و از ديدگاه هگل، ابزاري براي نيل به اهداف شخصي مي‏باشد. و سوم، دولت، كه منظور هگل مجموعه‏اي از نهادها نبود بلكه تجسم عيني حيات اخلاقي را درنظر داشت و حتي در مورد دولت پروس نيز به دلوتي اخلاقي و با هدف، مي‏انديشيد. وي در دوره انقلاب كبير فرانسه، تحت تاثير اين رويداد مهم قرار گرفت اما ديري نپاييد كه با الهام از يوهان فيخته، ديگر فيلسوف آلماني كه شعارش "آلمان فوق همه" بود، آلمان را علت غايى آفرينش جهان عنوان كرد. هگل كه فلسفه نژاد برتر فيخته، در او آتشي را روشن ساخته بود اعلام داشت كه تمام جهان بر جاده انحطاط و زوال است جز آلمان. آلمان مقصد مطلق تاريخ است و تنها آلماني‏ها هستند كه مشعل تمدن را به پيش مي‏برند. از اين رو به عقيده هگل، سرنوشت چنين است كه آلمان بر تمام دنيا تسلط يابد. هگل هم‏چنين، آزادي خودآگاهانه رعاياي آلماني را فرمانبرداري از شاه آلمان عنوان مي‏كرد و پادشاه آلمان را در كشاندن رعاياي خود به نام وطن براي تجاوز به جهان آزادي قلمداد مي‏نمود، زيرا هگل تنها آلمان را روحاً زنده مي‏پنداشت و بقيه جهان را مرده تصور مي‏كرد. با اين حال، پايه فلسفه بغرنج و پيچيده هگل كه بر تصورات بي‏اساس گذاشته شده و با هاله غليظي از راز وَري احاطه شده بود، يكي از اسباب‏هايى شد كه تاريخ جهان، بازيچه دست ناسيوناليسم آلماني گردد. در نتيجه ابهام نوشته‏هاي هگل، هر كس و هر دسته‏اي به نفع خود از فلسفه او بهره‏برداري كرد، اما بيشتر از همه كس، فلسفه او روح توحّش و تجاوز را در مردم پروس دميد. بر همين اساس، نازي‏ها كه فلسفه خود را بر مبناي تفسير اهريمني فلسفه هگل نهاده بودند، عقيده داشتند كه آزادي يعني تسليم به قدرت جبار. درباره هگل، اختلاف نظر فراوان وجود دارد. عده‏اي از فلاسفه او را متفكري مرتجع، عده‏اي ديگر محافظه‏كار و بالاخره بعضي، متفكري تندرو و افراطي مي‏دانند. آزادي خواهان او را الهام بخش هيتلر و موسوليني مي‏دانند و محكومش مي‏كنند. فاشيست‏ها نيز او را پيش‏رو ماركس و لنين مي‏شمارند و محكوم مي‏نمايند. مجموعه آثار هگل كه الهام بخش كابوس‏هاي اهريمني چون هيتلر بود، پس از مرگش در هجده مجلد به چاپ رسيد كه برخي از اين آثار عبارتند از معرفت علم منطق، دايرةالمعارف علوم فلسفي و اصول فلسفه و حقوق. فريدريش هِگِل سرانجام در چهاردهم نوامبر 1831م در 61 سالگي جان سپرد. 14) مرگ "راسموس كريستين راسْكْ" زبان شناس برجسته دانماركي (1832م) راسْموس كريستين راسْكْ، زبان‏شناس دانماركي، در 22 نوامبر 1787م به دنيا آمد. وي هم‏زمان با تحصيلات دبيرستاني، به زبان‏شناسي علاقه‏مند شد. او ضمن مطالعات خود توانست يك فرهنگ لغات و يك صرف و نحو براي زبان ايسلندي تاليف نمايد و در آن رابطه بين زبان آلماني و ايسلندي را بررسي كند. راسْكْ گرچه مشغول تحصيل در رشته الهيات بود، اما با رها كردن اين رشته، به تحصيل و فراگيري زبان‏هاي مختلف پرداخت، به طوري كه توانست 55 زبان را ياد بگيرد. آن‏چه باعث برجسته شدن راسك به عنوان يك زبان‏شناس دانشمند گرديد، همانا مسئله طبقه‏بندي زبان‏هاست كه وي آن‏ها را در 8 گروه طبقه‏بندي كرد. وي اگرچه سلامتي خود را در اين راه از دست داد، اما به عنوان پايه گذار زبان‏شناسي جديد مطرح شد. راسك در 26 سالگي با كمك مالي پادشاه دانمارك به ايسلند سفر نمود و در مدت دو سال در آنجا زبان ايسلندي را عميقاً بررسي نمود و شالوده و مواد كتاب خود تحت عنوان، تتبّعات درباره مبناي زبان قديمي شمالي يا ايسلندي را فراهم نمود. وي در اين كتاب اهميت اين نكته را آشكار ساخت كه در تحقيقات زبان‏شناسي تطبيقي بايد صورت‏هاي مشابه گرامري را مورد توجه قرار داده و به مقايسه آنها پرداخت نه لغات مشابه را. وي در ادامه به مطالعه و بررسي زبان‏هاي گرينلندي، اسلاوي و بالتيكي روي آورد. راسك در سال 1816م مسافرتي طولاني را آغاز كرد و در جريان آن، از روسيه، قفقاز، ايران و هند ديدن نمود. در اين سفر هفت ساله، راسك ضمن آشنايى با ادبيات روسي و جمع‏آوري آثار اوستايى و پهلوي و تحقيق در لهجه‏هاي هندي، در تخت جمشيد نيز توقف كرد و كتيبه‏هايى كه راز آن‏ها كشف نشده و خوانده نشده بودند، را خواند. راسك پس از اين سفر با دستي پر از معلومات و مجموعه‏هاي خطي، در سال 1823م به دانمارك بازگشت و به عنوان استاد تاريخ ادبيات دانشگاه كپنهاك و سپس در سمت پروفسور زبان‏هاي شرقي، به تدريس و تحقيق پرداخت. وي هم‏چنين در طي ساليان تحقيق و پژوهش، در حدود ده كتاب را چاپ و منتشر كرد. راسْموس كريستين راسْكْ سرانجام در چهاردهم نوامبر 1832م در 45 سالگي درگذشت.

15) تولد "جواهر لعل نهرو" نخست‏وزير مصلح هند و روز كودك در هندوستان (1889م) جواهر لعل نهرو، اولين نخست‏وزير هند در 14 نوامبر سال 1889م در اللَّه‏آباد هند به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات خود در رشته حقوقِ دانشگاه كمبريج انگلستان به قضاوت در هند مشغول شد. نهرو در سال 1918م به پارلمان هند راه يافت و در 1929م به رياست پارلمان رسيد. او در1920 درنهضتي كه به رهبري مهاتما گاندي با هدف آزادي هند از سلطه سياسي انگلستان به راه افتاد شركت كرد و با نهضت‏هاي ملي همراهي نمود. نهرو در طول مبارزات ضداستعماري خويش 10 بار دستگير و زنداني شد و روي هم رفته، در حدود سيزده سال از عمر خود را در زندان گذراند. نهرو در سال‏هاي زندان هم بيكار ننشست و به نگارش كتب مختلفي پرداخت. جواهر لعل نهرو پس از استقلال هند، به عنوان اولين نخست وزير اين كشور انتخاب شد و تا زمان مرگ، به مدت هفده سال، رهبري بلامنازع هند را برعهده داشت. نهرو در اين مدت در صحنه سياست بين‏المللي نيز درخشيد و همواره به عنوان يك شخصيت برجسته و صلح‏دوست مورد احترام مجامع جهاني بود. وي بنيادهاي سياسي - اقتصادي هند را پايه‏گذاري كرد و از يك كشور استعمارزده و بلا ديده و دستخوش تفرقه، قدرت يكپارچه‏اي را درجنوب آسيا پديد آورد. كار عمده نهرو براي هند، اصرار وي بر اين امر بود كه هند به صورت يك دموكراسي غيرمنفك از آرمان‏هاي دنيايى و غيرديني باقي بماند. وي با گذراندن قانوني، نظام طبقه در هند را برانداخت و كارهايى كه براي از بين بردن فقر و عقب ماندگي انجام داد، سبب ايجاد انقلاب اساسي اجتماعي و اقتصادي شد. نهرو از قهرمانان استقلال هند و از رهبران متفكر مبارزات مردمي اين كشور طي سال‏هاي استقلال به شمار مي‏رود. او هم‏چنين به اتفاق جمال عبدالناصر، ژوزف تيتو و احمد سوكارنو رهبران وقت مصر، يوگسلاوي و اندونزي از بنيان‏گذاران جنبش عدم تعهد به شمار مي‏رود و حيثيتي بين‏المللي دارد. جواهر لعل نهرو در ژانويه 1964م دچار حمله قلبي شد و نيمي از بدنش فلج گرديد تا اين‏كه سرانجام در 27 مه 1964م در 75 سالگي درگذشت. 16) مرگ "تزوهسي" امپراتوريس مستبد چين (1908م) ملكه تزوهسي، امپراتوريس چين، در سال 1835م بر كرانه رود يانگ تِسه چين و در خانواده‏اي گمنام به دنيا آمد. وي در ابتدا از شهر پكن نفرت داشته و شيفته جنوب بود. از اين رو راهي اين منطقه شد و پس از چندي به ياري هوش و استعداد خود، علاوه بر فراگيري خواندن و نوشتن، در رشته‏هاي ادبيات و تاريخ نيز به مراحلي بالا رسيد. وي در همان زمان خوش‏نويسي و نقاشي را نيز تا بدان‏جا آموخت كه نمونه‏هاي آثارش با تحسين همگان مواجه مي‏گرديد. اين مسئله باعث شد تا پاي تزوهسي به دربار امپراتوري چين باز شود و در مدت زمان كوتاهي، نخستين نمايشگاه نقاشي خود را در كاخ سلطنتي داير كند. تزوهسي پس از چندي، با درايت و تدبير خود، در حالي كه نوجواني بيش نبود در شمار زنان حرم‏سراي امپراتور درآمد و رفته رفته آن‏چنان جاي پاي خود را محكم كرد كه به جاي شوهرش كه امپراتور چين بود تصميم مي‏گرفت و بر ميليون‏ها چيني فرمان‏روايى مي‏كرد. پس از مرگ امپراتور چين در سال 1861م، تزوهسي كه در آن زمان 26 ساله بود، به عنوان نايب السلطنه چين، زمام امور كشور را به دست گرفت و قدرت خود را در اركان مختلف حكومت، افزايش داد. تزوهسي حتي پس از رسيدن تنها پسرش به سن بلوغ، زمام امور كشور را به او نسپرد و وقتي كه پسر 18 ساله، در سال 1874م درصدد قطع نفوذ مادر و تمركز قدرت در دست خود برآمد، به طرز مرموزي درگذشت. تزوهسي پس از آن، برادرزاده امپراتور فقيد را به سلطنت برگزيد و عملاً مهار قدرت را به دست خود گرفت. امپراتور جديد نيز در سال 1899م درصدد برآمد قدرت را از چنگ تزوهسي خارج كند ولي به دستور تزوهسي دستگير و زنداني شد. تزوهسي درباره شخص خويش، خودخواهانه مي‏گفت: هيچ مي‏دانيد من همواره خودم را هوش‏مندترين بانوي زمين مي‏دانستم، چنان‏كه كسي را ياراي برابري با او نيست. ملكه تزوهسي در طول ساليان طولاني حكومت خود بر چين، خويشتن را، فردي عادل و شايسته مي‏دانست اما تنها هنگامي كه به سبب هجوم ارتش ژاپن در سال 1894م مجبور به فرار از پكن گرديد، در تبعيد چشمانش به روي حقيقت باز شد و براي نخستين بار، زندگاني چهارصد ميليون نفر رعايايش را به چشم ديد. هنگامي كه چين در اين جنگ شكست خورد و تزوهسي بار ديگر به كاخ سلطنتي بازگشت، كوشيد تا با انجام برنامه‏هاي عمراني، اشتباهات خود را جبران كند اما ديگر دير شده بود و ملكه تزوهسي سرانجام در چهاردهم نوامبر 1908م پس از 47 سال سلطنت، در هفتاد و سه سالگي درگذشت. ملكه تزوهسي در واقع آخرين حكمران بزرگ سلسله چينگ وابسته به امپراتوري منچو بود. پس از تزوهسي، در حالي كه مداخلات فراگير بيگانگان در امور داخلي چين، فساد دربار و فقر مردم روز به روز بيشتر مي‏شد، يك كودك دو ساله به امپراتوري چين برگزيده شد و اين امر زمينه سقوط حكومت امپراتوري را در اين كشور فراهم ساخت. به طوري كه تنها چهار سال پس از مرگ تزوهسي، فرمان‏روايي منچو، جاي خود را به يك رژيم سيوسياليستي داد. به گفته تاريخ‏نويسان، ملكه تزوهسي واپسين ملكه قدرت‏مند چين، يكي از چهره‏هاي ستيزه‏گر تاريخ است كه انواع و اقسام نام‏ها و شهرت‏ها هم‏چون خودكامه بي‏ريشه، عروسك پوشالي و آدم‏كش بي‏رحم را از مردمان گرفته است.

17) روز جهاني ديابت شكل‏گيري وتوسعه پديده شهر نشيني، تغيير الگوي غذايي و كاهش تحرك و فعاليت بدني مناسب، شرايط مساعدي براي افزايش ميزان قند خون و ابتلا به بيماري ديابت را پديد آورده است. ديابت از جمله بيماري‏هايي است كه هر سال در جهان گسترش مي‏يابد. به پيش بيني سازمان بهداشت جهاني، تاسال 1390 ش (2011م) ، تعداد مبتلايان به مرض قند به بيش از 250 ميليون نفر خواهد رسيد كه سهم ايران از اين مقدار در حدود يك و نيم ميليون نفر مي‏باشد. جهت شناساندن و افزايش سطح آگاهي در زمينه بيماري ديابت، روز 23 آبان به عنوان روز جهاني ديابت نامگذاري شده و انجمن ديابت ايران (اِدا) نيز از سال 1369، با هدف ارائه برنامه‏هاي آموزشي و افزايش آگاهي جامعه نسبت به اين بيماري تاسيس شده است. مادراني كه نوزاد چهار كيلو به بالا به دنيا مي‏آورند؛ افراد چاق و كم تحرك؛ آنها كه در فشارهاي روحي شديد به سر مي‏برند و نيز افرادي كه نوعي سابقه فاميلي قوي ديابت غيروابسته به انسولين در آنان وجود دارد، احتمال خطر بيشتري براي ابتلا به اين بيماري دارند. تشنگي زياد، تكرار ادرار، ضعف عمومي و خستگي، افزايش و يا كاهش وزن بدن بدون علت مشخص و كندي در بهبود زخم از شايع‏ترين علايم ديابت (مرض قند) مي‏باشند. /س
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن