تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را با غیر زبانتان بخوانید تا از شما پارسایی و کوشش و نماز و خوبی را ببینند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821052718




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مدير موسيقي حوزه هنري: اصلا موسيقي زيرزميني نداريم!


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مدير موسيقي حوزه هنري: اصلا موسيقي زيرزميني نداريم! متأسفانه شرایط طوری است که مدیریت فرهنگی ما برای نخبگان موسیقی، مخصوصا جوانان، چندان ارزشی قائل نیستند. با جرئت می‎گویم که ما در نخبه‎کشی بی‎نظیر هستیم. مدیران فرهنگی ما به جای این‎که دنبال الگوسازی و نمونه‎سازی باشند فرصت کشی می‎کنند. رضا مهدوی که حالا مدیرکل موسیقی حوزه هنری است را باید یکی از خبرسازترین چهره های موسیقی در یکی دو سال گذشته دانست. او برای نخستین بار در مواجهه ای با وزارت ارشاد- که می تواند به منازعه نیز تعبیر شود- به آلبوم ترنج محسن نامجو مجوز داد و آثار او را وارد شبکه رسمی کشور کرد. این اتفاق همان روزها هم خبرساز شد و واکنش تند برخی مسوولان وزارت ارشاد را به دنبال داشت. مهدوی هم آن روزها و هم حالا که به تعبیر خودش نامجو حسابی به بیراهه رفته هم از آن اقدام دفاع می کند و معتقد است چنین رویکردی می تواند باعث جهش در موسیقی شود. "ما اصطلاحی به نام موسیقی زیرزمینی نداریم!"***شما موسیقی زیرزمینی را یک پدیده واراداتی می‎دانید یا فکر می‎کنید شرایط خود جامعه باعث به وجود آمدن چنین پدیده‎ای در فرهنگ موسیقایی ما شده است؟اساسا واژه زیرزمینی را قبول ندارم و معتقدم این پدیده‎ای که به غلط در جامعه به نام موسیقی زیرزمینی شهرت یافته است وارداتی نیست، بلکه اتفاقا خيلي هم وطنی است. اصلا در فرهنگ شرقی چیزی به نام «زیرزمینی» وجود ندارد. ما حتی در مذهب مان هم بر ظاهری بودن اعمال مذهبی تاکید داریم. ماجرا از این قرار است که وقتی ما در رسيدگي به حجم انبوه موسيقي‌هاي توليد شده، بررسي و مميزي آن‎ها عاجز و ناتوان می‎شویم و توان هدایت افراد را به سمت مسیر درست نداریم سعی می‎کنیم با تولید چنین واژه‎هایی، یک جریان غلط را در جامعه ایجاد کنیم. در حقيقت وقتي جريان مديريت فرهنگي و موسيقي، توانايي هضم جريان‌هاي موجود را ندارد، با طرح چنين عبارات خودساخته‌اي سعي در حذف صورت مسئله مي‌كند. متأسفانه اگر یک نوع موسیقی برای دوستان قابل هضم باشد سریعا به آن مجوز می‎دهند تا انتشار پیدا کند، ولی اگر نتوانند آن را هضم کنند و با سلیقه آن‎ها هم مطابقت نداشته باشد اصطلاحی به نام «زیرزمینی» را درست می‎کنند و این اصطلاح را روی آثاري که مجوز نداده‌اند می‎چسبانند.  با كليات حرف شما موافقم، اما اين‌كه وجود موسيقي زيرزميني را از اساس تكذيب كنيم هم به نظر جاي تامل بيشتري دارد... این نوع موسیقی که به این نام معروف شده است به‎هیچ وجه ضد دینی یا ضد حکومتی نیست، یا حداقل من تا به‎حال این موسیقی را با چنین مضمون‎هایی نشنیده‎ام. ماجرا این است که جوانان ما کمی‎در موسیقی نوآوری کرده‌اند؛ شاید با شکل و قیافه و لباس جدیدی هم این نوع موسیقی را اجرا کنند. ما بزرگ‎ترها بسياري از كارها را با شيوه آزمون و خطا انجام مي‌دهيم، اما نوبت به جوان‌ها كه مي‌رسد چنين حقي براي آن‎ها قائل نيستيم. به هر حال ما حق نداریم آن‎ها را سرشکسته بکنیم تا آن‎ها هم به سمت دیگران تمایل پیدا کنند و خوراکی برای بیگانگان شوند. ما جوانان مستعد موسیقی ایران را نباید تبدیل به فرصتی برای استفاده بیگانگان کنیم. متأسفانه تا به حال نخبگان زیادی را در حوزه موسیقی به دلیل این برخورد از دست داده‎ایم و این در حالی است که سیاست اصلی و هدف دولت فعلی، جذب حداکثری است.  اگر واقعا سیاست جذب حداکثری است، پس چرا موسیقی زیرزمینی تا به حال نتوانسته به‎شکل مجاز در جامعه هنری کشور فعالیت کند؟متأسفانه این سیاست دولت آقای احمدی‎نژاد کمی‎دیر در دستور کار قرار گرفت. این جذب حداکثری باید در دوره‎های قبلی اتفاق می‎افتاد تا ما شاهد از دست دادن بسیاری از توانمندان حوزه موسیقی نمي‌بودیم. فکر می‎کنم الان هم مشکل اصلی مدیریت ،سلیقه‌ای است که در حوزه موسیقی و شاید در بخش‎های دیگر هنر حاکم شده. متأسفانه این سلیقه تصمیم‎گیران کشور به شکل عمومی‎اعلام هم می‎شود که به حساسیت بیشتر جوانان دامن می‎زند. جوانان که امروز برچسب غلط زیرزمینی به آن‎ها خورده است می‎توانستند یک فرصت برای جامعه موسیقی ایران باشند که حالا تبدیل به یک تهدید شده‎اند.  منظورتان از وجود مدیریت سلیقه‎ای، مدیریتی است که بر ممیزی آثار وجود دارد؟باید اعتراف کرد که مقررات و قانوني اصولی برای ممیزی آثار وجود ندارد. ما با ممیزی توسط شوراها به هیچ وجه به جایی نخواهیم رسید. کارشناساني که در این بخش فعالیت دارند نباید از طیف خاصی باشند. این نوع مدیریت باعث می‎شود که یک اثر در یک دوره مجوز نگیرد و در دوره بعدی با تغییر مدیران، مجوزدار شود. دوستاني كه الان اين مسوليت را برعهده دارند، 25 سال است همين كار را مي‌كنند؛ حتي اگر اعمال سليقه و بعضي حب و بغض‌هاي شخصي هم در ميان نباشد، بعد از اين همه سال با وجود مديريت‌هاي ثابت نبايد هم توقع اتاق جديد را داشت. بخشي از مشكلاتي كه الان همه به وجود آن‎ها اذعان دارند، نتيجه سياست‌هاي ما در سال‌هاي گذشته است و تا وقتي تصميم‎گيران، همان گروه‌هاي قبلي باشند، طبيعي است كه همان مشكلات پا برجا بماند. به‎نظرم بايد زمينه را براي ورود جوان تر‌ها به شوراهاي تصميم گيري فراهم كرد.  مي‎خواهيم آن‌چه را شما «اعمال سليقه شخصي» و «حب و بغض شخصي» مي‌ناميد بيشتر بررسي كنيم. بگذاريد با يك مثال توضيح بدهم. قرار بود در حوزه هنري، همان زمانی که فیلم سنتوری توقیف شد، موسیقی این فیلم را منتشر کنیم، ولی گفتند که یکی از دلایل توقیف این فیلم، صدای محسن چاوشی بوده است. آن کار در آن مقطع انجام نشد، ولی صدای چاوشی، چند ماه بعد با تغییر سلیقه مدیران، مجوز گرفت و آلبوم‎های این خواننده یکی یکی منتشر شدند. تا وقتی که چنین جریانی در جامعه موسیقی ما وجود دارد استعدادهای جوانان به‎هدر می‎رود. یک مشکل دیگر هم این است که سازمان‌ها و نهادهای متولی فرهنگ، از یکدیگر حمایت نمی‎کنند. همين آقاي چاوشي به‎نظرم يكي از بهترين استعداد‌هاي موسيقي كشور بود و هست. اخيراً آلبوم ژاكت را منتشر كرده كه يك ترانه بندري هم دارد. اين كار به‎نظرم خيلي خوب است. چون با بياني سالم و پاك  مسئله ازدواج را مطرح كرده. خب ما چند تا كار اينجوري درباره ازدواج داريم؟ يكي كار مرحوم محمد نوري بود كه ممنوع‎الپخش كرده‎ايم. يكي هم همين اثر است. شما وقتي جشن عروسي داريد به مدير تالار مي‌گوييد اين يكي و آن يكي را پخش نكن. خب كدام را پخش كند؟ همين كار آقاي چاوشي خيلي خوب است. به نظرم سازمان ملي جوانان بايد حامي اين كار مي‌شد، طرحش مي‌كرد و از چاوشي هم حمايت مي‌كرد. اگر مي‌خواهيم به موسيقي كمك كنيم بايد در حمايت از آثار مناسب بين جريان‌هاي دولتي هم‎گرايي وجود داشته باشد. وزارت ارشاد اين اثر را تأييد كرده، سازمان ملي جوانان هم بايد هواداري مي‌كرد تا جوان‎هايي كه ابتداي راهند كمي اميدوارتر شوند نه اين‌كه سر از استوديوهاي خارج از كشور در بياورند.  به‎نظر مي‌رسد مدیران با ندادن مجوز دنبال این هستند که جلو آثار نامناسب را بگیرند، فکر می‎کنید اساسا راهکاری وجود دارد که بتوان جلوی موسیقی زیرزمینی را گرفت یا این پدیده مهارشدنی نیست؟اتفاقا مردم روی زمین از همین موسیقی زیرزمین استقبال کردند! با وجود اینترنت نمی‎توان جلو انتشار این آثار را گرفت. ‎سال‌ها به صدای ایرج، گلپایگانی و بنان مجوز نمی‎دادند، ولی مردم صدای آن‎ها را دوست داشتند و آثارشان را می‎خریدند و گوش می‎دادند. حالا بعد از سال‌ها صدا و سيما متوجه شده كه بايد اين صدا‌ها را پخش كند. الان وقتی به جوانان مجوز نمی‎دهند و برچسب زیرزمینی بودن را به آن‎ها می‎زنند باعث می‎شود که غرور آن‎ها بشکند و فعالیت هنری‎شان را در جای دیگر دنبال کنند.  فکر می‎کنم نوعی تنوع سلیقه هم میان مدیران فرهنگی ما وجود دارد، یعنی حتما لازم نیست که مدیران تغییر کنند تا سلیقه‌ها عوض شود. همین حالا هم چند نگاه کاملا متفاوت نسبت به یک اثر موسیقیایی وجود دارد که این موضوع، کار را برای فعالان این حوزه مشکل می‎کند، این‎طور نیست؟دقیقا همین‎طور است. به‎نظرم جرم و آسیب برنامه «فیتیله» برای جامعه ما بسیار بیشتر از آثاری است که بی‎دلیل مجوز انتشار نمی‎گیرند. ‎الان بسیار راحت موسیقی بزرگسالان در برنامه فیتیله برای کودکان پخش می‎شود. ‎به نظرم این یک نوع تناقض در ممیزی سازمان‎های فرهنگی است. این نوع مدیریت باعث شده که ما به‎هیچ وجه تولید مناسبی نداشته باشیم.  موسیقی زیرزمینی یا حتی لس‎آنجلسی دارای چه ویژگی‌هایی است که باعث جذب بیشتر مخاطب خاص و عام نسبت به انواع دیگر موسیقی داخلی می‎شود؟خواننده‎های معروف ما هر چند سال یک بار یک آلبوم منتشر می‎کنند و این در حالی است که هر روز یک آهنگ جدید در لس‎آنجلس برای ایرانی‌ها تولید می‎شود. میزان تولید کم و انتشار محدود آثار موسیقی داخلی باعث تغییر ذائقه مردم شده است. ما با یک مدیریت صادق و سالم می‎توانیم گوش و سلیقه شنوایی مردم را به سمت داخل تغییر دهیم. مثلا اگر مدیریت درست عمل می‎کرد ما می‎توانستیم از صدای آقای نامجو در همین داخل استفاده کنیم و باعث جذب جوانان شویم، ولی متأسفانه کاری کردیم که دیگران از ایشان بهره ببرند و مسیر ایشان تغییر کند.  شاید همین ماجرای نامجو، مورد خوبی باشد برای کسب تجربه در موارد آینده. چه اتفاقی افتاد که حالا می‎گویید دیگران دارند از صدای ایشان بهره می‎برند؟«ترنج» آقای نامجو یک کار دینی بود، ایشان حتی در حال آماده کردن یک کار عاشورایی هم بود، چند تا ادعيه از مفاتيح را خوانده بود. ولی همه چیز را رها کرد و رفت. نامجو یک پدیده بود که حتی در محیط دانشگاهی هم تحمل نشد. ما خودمان 9 عدد از آهنگ‎های ایشان را جمع کردیم و برای مسئولانی که باید گوش می‎دادند تا این آهنگ‌ها منتشر شود پخش کردیم. همه نظر مثبتی داشتند، ولی طیف دیگری وجود داشت که به نامجو و هنرش حسادت می‎کرد. وقتی کاست او را منتشر کردیم، خیلی از جوانان به این نتیجه رسیدند که شعر کلاسیک هم پویایی لازم را دارد، ولی همان طیف خاص با کج فهمی‎نگذاشتند که نامجو مطرح شود. جریانی را ایجاد کردند که نامجو را از فعالیت‎هایش خسته و دلزده کنند، این اتفاق افتاد. درست است که نامجو حالا به بی‎راهه رفته، ولی به نظرم جامعه موسیقی ما بسیار بیشتر از خود نامجو در این ماجرا ضرر کرد. فردا كه اين گفت‌وگو منتشر شود خيلي‌ها خواهند نوشت كه مهدوي از محسن نامجو دفاع كرد! حرف من اين است كه موسيقي ما يك استعداد خيلي خوب را از دست داد. این اتفاق درخصوص شادمهر عقیلی هم افتاد. من همان زمان گفتم که ما درخصوص شادمهر ضرر کردیم. او بسیار قوی‎تر از کسانی بود که تا به حال کوچ کرده‎اند. یک آدم چند وجهی در دنیای موسیقی بود که می‎توانست موسیقی پاپ را متحول کند. به‎نظرم ما در حال حاضر موسیقی پاپ مطلوبی نداریم، شادمهر عقیلی می‎توانست ما را به این پاپ مطلوب برساند، ولی برای او شرایطی ایجاد کردند که رفت. ما با از دست دادن شادمهر عقیلی ضرر کردیم.  و این اتفاق می‎تواند برای دیگر جوانان مستعدی که الان به شکل زیرزمینی فعالیت می‎کنند تکرار شود؟ متأسفانه شرایط طوری است که مدیریت فرهنگی ما برای نخبگان موسیقی، مخصوصا جوانان، چندان ارزشی قائل نیستند. با جرئت می‎گویم که ما در نخبه‎کشی بی‎نظیر هستیم. مدیران فرهنگی ما به جای این‎که دنبال الگوسازی و نمونه‎سازی باشند فرصت کشی می‎کنند.  فکر می‎کنید موسیقی زیرزمیني، فی نفسه باعث پیشرفت موسیقی ایرانی شده است یا بیشتر به موسیقی فاخر ایرانی آسیب‎زده است؟به‎نظرم این نوع موسیقی ضرری ندارد، چون اساسا تأثیرگذار نیست. مردم، این نوع موسیقی را با دقت گوش نمی‎کنند. با آن آشنا هستند اما خيلي تحويلش نمي‌گيرند. اين را براساس پژوهش‌ها و به‎عنوان كسي مي‌گويم كه خودش موزيسين است و در اين حوزه، كار مديريتي هم انجام داده است. وقتی یک موسیقی با دقت شنیده نمی‎شود، اثرگذاری هم نخواهد داشت و بعد از مدتی فراموش می‎شود.  یعنی نمی‎پذیرید که مثلا موسیقی رپ به‎عنوان یک نوع موسیقی زیرزمینی، میان مردم رواج یافته است و به همین دلیل می‎تواند کارکردهای اجتماعی داشته باشد؟قبول دارم که فراگیر است؛ سال 86 ما يك پژوهش و مطالعه عميق درباره موسيقي‌اي كه شما اسمش را مي‌گذاريد زيرزميني انجام داديم. در يك دوره بررسي شده، ميزان گردش پول در خريد و فروش اين آثار 80 ميليارد تومان بود در حالي كه در همان زمان مجموع آثار فروخته شده توسط سه نهاد متولي رسمي يعني صدا و سيما، ارشاد و حوزه هنري به 7 ميليارد هم نمي‌رسيد. درست است که موسیقی غیرمجاز شنیده می‎شود، ولی به‎نظرم تأثیرگذار نیست. اصلا خیلی‌ها به‎عنوان دهن‎کجی به این نوع موسیقی گوش می‎کنند.  به‎نظر شما رسانه‌ها می‎توانند در این تغییر ذائقه مردم تأثیرگذار باشند؟حداقل در حوزه موسیقی می‎توانم بگویم که رسانه‌ها خیلی مؤثر نیستند. صدا و سیما این همه موسیقی مناسبتی می‎گذارد، ولی این آهنگ‌ها هیچ‎وقت به دل مردم نمی‎نشینند. فقط تولید آثار خوب می‎تواند به درست کردن این جریان کمک کند. اگر یک رستوران‎دار، غذای خوبی دست مردم بدهد کارش می‎گیرد و از غذایش استقبال می‎شود. این موضوع در حوزه موسیقی هم صدق می‎کند. تا وقتی که تولید آثار فاخر و ارزشمند را افزایش ندهیم نمی‎توانیم توقع داشته باشیم که مردم سراغ موسیقی زیرزمینی و لس‎آنجلسی نروند. این آثار فاخر و ارزشمند هم باید از طریق لوح فشرده به مردم عرضه شود. مردم با ارائه آثار موسیقیایی از طریق سی‎دی ارتباط برقرار می‎کنند. پیشنهادم این است که در نقاط مختلف شهر کیوسک‌هایی قرار گیرد که فقط آثار شنیداری را به مردم بفروشند. وقتی آثار به شکل گسترده در این کیوسک‌ها عرضه شود، کسی سراغ دانلود موسیقی مبتذل در اینترنت نمی‎رود.  به‎عنوان یک کارشناس موسیقی، نظرتان درباره موسیقی رپ و رپرها چیست؟ مسئولان باید چه برخوردی با فعالان این حوزه موسیقی داشته باشند؟ به‎نظرم رپ همان بحرطویل ایرانی است. در غرب از این نوع موسیقی برای بیان اعتراض استفاده می‎شود. اگر ما در موسیقی رپ از حرف‎های ناپسند استفاده کنیم استفاده خوبی از این نوع موسیقی نکرده‎ایم، ولی اگر متن خوبی داشته باشیم به‎نظرم باید از این نوع موسیقی حمایت هم بشود.منبع: پنجره




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن