تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833194063
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: كمك گرفتن اوباما از آيتالله سيستاني«كمك گرفتن اوباما از آيتالله سيستاني»عنوان سرمقالهي روزنامهي جام جم به قلم رحيم محمدي است كه در آن ميخوانيد؛گرچه هنوز منابع معتبري اين خبر را تاييد نكردهاند كه رسما رئيسجمهور آمريكا از آيتالله سيستاني براي تشكيل دولت آينده عراق كمك خواسته باشد، اما نفس درج اين خبر نشان ميدهد كه آمريكا براي تشكيل دولت آينده عراق به مخمصه عجيبي افتاده است.به گزارش روزنامه الشرق الاوسط - چاپ لندن - يك منبع نزديك به آيتالله سيستاني گفت: از باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا براي آيتالله العظمي سيستاني پيامي فرستاده كه طي آن از وي خواسته شده است براي حل بحران تشكيل دولت وارد عمل شود. در اين باره حامد الخفاف، سخنگوي رسمي آيتالله سيستاني در تماس تلفني از لبنان به اين روزنامه گفت: ما هيچگونه اظهارنظري در خصوص اين نامه نداريم. سخنگوي كاخ سفيد نيز از اظهارنظر درباره خبر ارسال نامه به آيتالله سيستاني امتناع كرد. تلاش رئيسجمهور آمريكا براي تشكيل دولت آينده عراق به اين نامه خلاصه نميشود به طوري كه او پيش از اين يك بار معاون خود جو بايدن را براي مذاكره با گروههاي عراقي فرستاد و يك بارديگر نيز هياتي از نمايندگان آمريكايي روانه بغداد شدند.در نهايت نيزاين خود اوباما، رئيسجمهور آمريكا بود كه طي سخناني به صراحت از رهبران سياسي عراق خواست مسووليت پذير باشند و بيش از اين روند تشكيل دولت را به تعويق نيندازند. شتاب آمريكا ظاهرا به اين دليل است كه باراك اوباما ميخواهد طبق وعدههايي كه دردوران انتخابات مطرح كرد سربازان آمريكايي را هرچه زودتر از عراق خارج كند و بنابراين عدم تشكيل يك دولت پايدار نميتواند توجيه لازم را براي خروج اين نيروها فراهم سازد.هفته گذشته آمريكا اعلام كرد از اين پس ماموريت نيروهاي خود در عراق را از ماموريت رزمي به آموزشي تغيير خواهد داد. نيروهاي آمريكايي پس از تخليه شهرها در حال تخليه آخرين مواضع خود در فرودگاهها يا اماكن استراتژيك هستند تا براي انجام ماموريتهاي رزمي عازم افغانستان شوند. ازاين رودولت آمريكا قصد دارد هرچه زودتر كار عراق را به عراقي ها واگذارده و تنها از لحاظ سياسي و اقتصادي اين كشور را دركنترل خودداشته باشد. دراين رابطه حتي وزارت امور خارجه آمريكا اعلام كرد كه قصد دارد در مسووليت سفارت آمريكا در عراق از ابتداي ماه آتي ميلادي همزمان با پايان عمليات نظامي ارتش آمريكا در عراق تغييراتي ايجاد كند.با وجود گذشت 5 ماه از برگزاري انتخابات پارلماني در عراق، گروههاي سياسي اين كشور هنوز نتوانستهاند بر سر گزينه مشخصي براي پست نخست وزيري تفاهم كنند. آمريكا كوشش مي كند اياد علاوي به نخست وزيري رسيده يا دستكم ائتلافي از مالكي و علاوي دراين كشور شكل گيرد. آرزويي كه تا كنون تحقق نيافته و چشمانداز مثبتي بر آن متصور نيست.رسالت:جنگ نامقدس«جنگ نامقدس»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن ميخوانيد؛حوادث اخير نشان دهنده تلاش رژيم صهيونيستي براي طراحي يک ميدان جنگ تازه است. اقدامات تحريک آميز در مرزهاي فلسطين اشغالي، لبنان و سوريه، ادعاي حمله پيشدستانه به ايران پيش از دسترسي اين کشور به بمب هسته اي و بويژه تلاش لابي صهيونيستي کنگره آمريکا جهت ميليتاريزه کردن فضاي مربوط به جمهوري اسلامي در تحولات موجود منطقه از جمله زمينه چيني هاي هدفدار به شمار مي آيد. در چنين شرايطي تقويت و تداوم آمادگي دفاعي ضروري است اما بايد توجه داشت که افتادن در ميدان جنگ نامقدس صهيونيست ها منافع کشورهاي منطقه از جمله ايران را تامين نخواهد کرد. براساس تجربيات تاريخي و محکمات تحليلي موجود رژيم صهيونيستي در فضاي آرام امکان حيات ندارد و لذا در راهبرد آن رژيم و حاميان فرا منطقه اي آن خاورميانه، ثبات معنايي ندارد. موضوعي که در تاريخ تحولات سياسي منطقه به اثبات رسيده است.حوادث اخير نشان دهنده تلاش رژيم صهيونيستي براي طراحي يک ميدان جنگ تازه است. اقدامات تحريک آميز در مرزهاي فلسطين اشغالي، لبنان و سوريه، ادعاي حمله پيشدستانه به ايران پيش از دسترسي اين کشور به بمب هسته اي و بويژه تلاش لابي صهيونيستي کنگره آمريکا جهت ميليتاريزه کردن فضاي مربوط به جمهوري اسلامي در تحولات موجود منطقه از جمله زمينه چيني هاي هدفدار به شمار مي آيد.در چنين شرايطي تقويت و تداوم آمادگي دفاعي ضروري است اما بايد توجه داشت که افتادن در ميدان جنگ نامقدس صهيونيست ها منافع کشورهاي منطقه از جمله ايران را تامين نخواهد کرد. براساس تجربيات تاريخي و محکمات تحليلي موجود رژيم صهيونيستي در فضاي آرام امکان حيات ندارد و لذا در راهبرد آن رژيم و حاميان فرا منطقه اي آن خاورميانه، ثبات معنايي ندارد. موضوعي که در تاريخ تحولات سياسي منطقه به اثبات رسيده است.از سال1948 که نخستين جنگ هاي اعراب و اسرائيل شکل گرفت تا چند دهه بعد در جنگ هاي1956 ،1967 و1973 م صهيونيست ها با پشتوانه و لجستيک و حتي مداخله مستقيم و پوشش مخابراتي مستمر نيروهاي غربي توانستند لشکرهاي عرب را به شکست وا دارند. و زماني که در دو دهه1980 و1990 م مسير خشن تحولات به سمت ايران و عراق منحرف شد به تدريج ديپلماسي جاي جنگ با اسرائيل را گرفت، مسيري که از کم‘ ديويد در انتهاي دهه1970 م شروع شد و به مذاکرات اسلو، مادريد، ديتون، واي پلنتيسن و شرم الشيخ انجاميد و چون به مذاکرات نهايي يا خطوط قرمز رسيد بار ديگر به نظاميگري انجاميد.پيام نخستين کنگره هاي جهاني صهيونيسم در ابتداي دهه2000 ميلادي اين بود که به رغم20 سال مذاکره، اسرائيل اميدي به همزيستي مسالمت آميز با کشورهاي اسلامي ندارد اين تحليل با لشکرکشي بوش دوم به خاورميانه همراه شده بود که مي خواست راهبردها و ارزش هاي آمريکايي را که کلينتون نتوانسته بود با سياست نرم آن را به خاورميانه تحميل نمايد از طريق نظامي به انجام برساند. لذا هر لشکرکشي نظامي آمريکا در منطقه با حضور فعال سياسي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي همراه گرديد. صهيونيست ها مدعي بودند براي حل مشکلات آمريکا و اسرائيل در منطقه بايد پيش از عراق و افغانستان به ايران حمله مي شد و زماني که امکان عمل به اين توصيه صهيونيستي فراهم شد آنها سياست مشغله سازي براي ايران را در پيش گرفتند. البته اساس اين سياست “اصالت جنگ در راهبرد صهيونيست ها است. چون اگر طبق يافته کنگره جهاني صهيونيست ها خاورميانه مکان امني براي اسرائيل نيست پس ديگران نيز حق آرامش ندارند. بنابراين حتي اگر موضوع ايران نيز مطرح نمي شد تل آويو يک کشور ديگر منطقه را در کانون توجه نظاميان قرار مي داد. آنها نگران خالي شدن خاورميانه از نظاميان غربي هستند. منطقه اي که به رغم شرايط اقليمي، ترانزيتي و منابع معدني غني بايد کانون توسعه دنيا باشد، براي صهيونيست ها تنها به صورت يک پادگان بزرگ به فرماندهي ناتو قابل تحمل است.در سمت ديگر اوباما به نيابت از دموکرات هايي که حداقل در ظاهر از سردادن شعار جنگ ابا دارند بي ميل نيستند که اين بار چماق را به دست صهيونيست ها بدهند. و يا اينکه با فرماندهي تحريم در شوراي امنيت براي تنبيه به صهيونيست ها چراغ سبز نشان دهند. اقدام اخير برخي از اعضاي کنگره آمريکا در اعطاي اختيار به اسرائيل براي حمله به ايران در اين راستا قابل ارزيابي است. هرچند که همين شيوه بازي باعث ترديد جدي ايران به پيشنهادهاي مذاکره5+1 شده است.شرايط فوق روبناي کار تبليغي آمريکا و رژيم صهيونيستي در بحراني نشان دادن پرونده جمهوري اسلامي و شرايط منطقه است. واقعيت اين است که منطقه و موضوع ايران آن گونه که دو بازيگر فوق ادعا مي کنند بحراني نيست. آنها به دنبال بهانه هاي تازه براي تحميل نظاميگري جديد خاورميانه هستند.واقعيت عدم دوام اسرائيل بدون تداوم جنگ در منطقه عامل عقب ماندگي هاي پي در پي اين حوزه در روند توسعه است. پادشاه عربستان در ديدار خود با مقامات لبنان و سوريه به جاي حمل پيام تهديدآميز اوباما و تلاش براي تحميل بي طرفي به کشورهاي منطقه مي توانست به راهبرد ايران مبني بر خلع سلاح و همزيستي مسالمت آميز در خاورميانه بپيوندد.همراهان امروز آمريکا در منطقه در آينده يا بايد مسئوليت “نوچه گي اسرائيل را بپذيرند و يا اينکه يکي از اهداف ميليتاريسم و مداخله آن رژيم خواهند بود. هرچند که با پايان عمر نسل اول مقامات عرب، مردمان آن کشورها مجبورند تاوان تباني هاي صورت گرفته را بپردازند.اتخاذ مواضع منطقي از سوي مقامات جمهوري اسلامي نيز در شرايط کنوني ضروري است. ما نبايد به گونه اي موضع گيري نماييم که به شکل گيري ميدان جنگ مورد نظر صهيونيست ها کمک شود. هر چند که به واسطه طراحي و تدارک راهبردها و امکانات دفاعي خود اتکا، از آماده ترين بازيگران منطقه در قبال طرح هاي نظامي ديگران خواهيم بود اما معتقديم شتاب بخشي به تحولات از سوي برخي بازيگران منطقه و فراتر از آن، مشکوک است.بازيگراني که نتوانستند جنگ هاي محدود عراق، افغانستان، غزه و لبنان را مديريت کنند امروزه چگونه مي توانند يک جنگ منطقه اي را در راستاي منافع استراتژيک خود سامان دهند. رابطه ما با هيچ کشوري در دنيا به آن حد راهبردي نيست که به خاطرش وارد جنگ با کشوري ديگر شويم اما اگر اقدامي عليه خاک ايران صورت گيرد ديگر امکان تحديد جنگ وجود ندارد و تاريخ ديگري از مقاومت ايرانيان رقم خواهد خورد. چون براي ما اگرچه جنگ نامقدس است اما “دفاع از مقدس ترين تکاليف هر مسلمان ايراني است.سياست روز:گامي به بلنداي انرژي هستهاي«گامي به بلنداي انرژي هستهاي»عنوان سرمقالهي روزنامهي سياست روز به قلم مدير مسئول است كه در آن ميخوانيد؛در تاريخ اقتصاد ايران چنين روايت است که يکي از بزرگترين ظرفيتهاي اقتصادي ساسانيان جاده ابريشم و حق گمرکي و ترانزيتي بود که بازرگانان براي عبور از ايران ميپرداختند. آنجا مهم است که اين ترانزيت موسوم به جاده ابريشم صرفا معطوف به اقتصاد و کسب درآمد نبود بلکه از منظر سياسي، محدوديتي بود براي رقيب بزرگ ساسانيان يعني روميان که ايران آن زمان به طور هوشمندانهاي از آن بهره ميجست به عبارتي ديگر ايران با دراختيار داشتن مسير حمل و نقل جاده ابريشم، قسمت اعظم ابريشم توليد چين را خريداري و با افزايش بهاي آن کالا، ضمن انتفاع داخلي، اقتصاد بيزانس را تحت تاثير و به طبع آن قدرت نظامي روميان را که وابستگي بسياري به رونق اقتصادي داشت را تضعيف ميساخت. اين فرصت در اختيار ايرانيان اگرچه از نگاه روميان مغفول نبود ولي قادر به رفع آن تهديد نبودند.جاده ابريشم از چين به ترکمنستان سپس به سمرقند و بخارا و از آن مسير وارد ايران و از محل زنجان و تبريز کنوني ميگذشت و راه خود را به ايروان و بنادر شامات ادامه ميداد اين موقعيت سوقالجيشي ترانزيتي ايران را قادر ساخته بود که قسمت اعظم ابريشم خام چين را به خود اختصاص داده و محصولات خويش را با نرخ موردنظر به غرب عرضه و صادر کند.اين درحالي است که پس از دو هزار سال نه تنها ازاهميت ظرفيتهاي حمل و نقل و ترانزيتي کاسته نشده بلکه اهميت آن افزايش يافته و بعد از اين هم بيشتر ميشود.طرح اخير مطروحه در نشست سه جانبه ايران افغانستان و تاجيکستان درتهران که براساس آن راهآهن تاجيکستان از طريق افغانستان به ايران متصل ميشود و از طرفي اتصال راهآهن چين ـ قرقيزستان به تاجيکستان ميتواند خليجفارس، ترکيه و اروپا را به يکديگر متصل سازد و انقلاب بزرگ ريلي را رقم بزند، لذا بايد به جرات اذعان داشت که تحقق اين طرح نه تنها کمتر از دستيابي به انرژي هستهاي نيست بلکه به اعتقاد نگارنده از آن برتر است. گامهاي اقتصادي اين چنيني که با حاشيههاي کمتري هم روبهرو و در پس آن هژموني منطقهاي و قدرت ملي مضاعف نهفته است جاي توجه جدي دارد.امروز بايد بيش از هر زمان ديگر در راستاي احياي قدرت و توان اقتصادي تجاري گذشتهمان همت کنيم و بديهي است در کنار اقتصادي پويا، بالنده و محرک است که ميتوان به ساير اهداف متعالي دست يافت.با فعليت درآمدن اين طرح و توسعه صنعت حمل و نقل ريلي کشور، ظرفيتهاي معطل مانده بسياري نظير منابع عظيم معدني، پتانسيلهاي شگرف توريسم، اراضي حاصلخيز و ... موتور محرکه اقتصاد کشور خواهند شد.استعداد 9 هزار کيلومتري خطوط ريلي کنوني که در چشمانداز 20 ساله بايد به 25 هزار کيلومتر برسد گوياي حجم اندک رشد کنوني اين صنعت است که اگر توافق اخير سه کشور ايران، تاجيکستان و افغانستان در افق ترسيم چشمانداز محقق شود، متوليان صنعت ريلي کشور ميتوانند مدعي شوند که افتخاري بزرگ نظير استقلال هستهاي کشور در راستاي دستيابي ايران به جايگاه قدرت اول منطقه را رقم زدهاند.مردم سالاري:اندرباب لزوم تفاهم ملي«اندرباب لزوم تفاهم ملي»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم امير مدني است كه در آن ميخوانيد؛سرزمين ايران از سپيده تاريخ مکان آمد و شد، تفاهم و تخاصم بين فرهنگ ها، مدنيت ها، اقوام و گرايش ها و جاي تاخت و تازهاي سهمگين و ستيز منافع و انديشه ها در بيرون و درون خود بوده است. ايران و مدنيت ايراني در درازاي هزاره ها توانسته است چون پلي روشنايي حوزه هاي فرهنگي شرقي هند و چين را با حوزه هاي غربي يوناني- رومي به يکديگر مرتبط کرده و با آنها در تاثيرپذيري متقابل باشد.ايران علي رغم داشتن اندازه هايي نابرابر با ديگر موجوديت ها توانسته است از حل و جذب و نيست شدن اجتناب کرده موجوديت مستقل و استمرار تاريخي خود را حفظ نمايد. ايرانيان در عهد باستان با آفرينش مدنيت و قوانين جهان شمول مبتني بر هم زيستي انساني که منشور بابل کوروش بزرگ نمونه عالي آن است اعلا م حضور مي کنند. در سده هاي ميانه که يورش هاي خانمان سوز اقوام شرق و غرب روي مي دهند، ايرانيان با پرورش انديشه عرفاني به ظريف ترين شيوه هاي مبتني بر مهر و حب انساني به ارايه مدل نبرد ضد خشونت مي پردازند.در دوران معاصر نيز تلا ش ايرانيان وقف حفظ استقلا ل در برابر قدرت هاي بزرگ تازه شکل گرفته حصول آزادي و حقوق مدني جديد است. تلا شي که جنبش هاي بزرگ اصلا حي مشروطيت، ملي شدن نفت و بهمن 57 نمونه هايي از آنند. پرسش آنجاست که راز اين بقا چيست و ايران چگونه توانسته است که در برابر مدنيت ها و قدرت هاي سهمگين و بسيار تنومندتر قديم و جديد، از حل و جذب شدن اجتناب کرده استقلا ل و استمرار خود را حفظ نمايد و جامعه اي مرجع باقي بماند؟ گذشته از سلحشوري سلحشوران، پاسخ پايه و علت اين بقا را تنها در انديشه و سير تحول و فراگشت آن مي توان جست وجو کرد.خرد وانديشه اي که در جنبش هاي فکري و اجتماعي بي شمار روي به ظهور آورده است. انديشه اي که بني آدم را آفريده از گوهر و تني يگانه مي داند و در صورت هاي بهتر و غايت خويش سعادت و نيک بود کاينات و نوع بشر را فراسوي تعلقات نژادي، قومي، فکري، جنسي،... مطمح نظر دارد. به ديگر سخن راز بقاي ايران را بايد در خرد جهان شمول ايراني مشتق از عقل کلي و فرآوري هاي آن دانست. اين عقل به گواهي اندرز نامه ها، ميانه گزين و انسان دوست و اهل فتوت است و آن طور که سخن فرزانه بزرگ توس مي نماياند مايه اي سرشته با فضيلت هاي بزرگ انساني دارد.اين خرد همان عقل ابو علي سينايي است که حتي در سفر تکوين روحاني و درک معراج نيز سراسر استدلا لي مي ماند و با محمد غزالي در انديشه فقهي نيز به گونه اي شگرف متدولوژيک باقي مي ماند. اين همان خردي است که در تاملا ت بس ژرف عرفاني سهروردي با آن که از بي حدي اشتياق رنگ سرخ به خود مي گيرد، هيجانات و اشتياقات روح را در مرغزار خرد آفريننده و عقل زاينده نگاه مي دارد و با خيام و زکرياي رازي و ابوريحان بيروني و افضل الدين کاشاني به شکل گيتي گرايي و تجربه باوري و تعقل ناب روي مي نماياند.عقلي که با سعدي صورت حکمت عملي مي يابد و با حفظ آدمي را به تفرجي عاشقانه و کاوشي رندانه مي برد و با مولا نا که با همراهي شمس تبريز آيين محبت عقل گراي عرفاني پي مي نهد تا بتواند بر خشونت اقوام مهاجم حدي بگذارد. عقلي که مطابق گواهي « نامه تنسر» با اشراف به مفهوم «اصل برفنا» و ناپايداري حيات خاکي در عرصه تصميم سياسي «حيلت بر بقا» مي کند و با ابونصر فارابي در «آراي اهل مدينه فاضله» با بحثي عقلا ني درباره نظام حکومتي گشايش گر بحث عقلي در باب بحران حکومت و جانشيني در تاريخ اسلا م مي شود عقلي که در انديشه مسکويه رازي اخلا ق گر است و با ابوالحسن عامري نيشابوري مفهوم مصلحت در عرصه سياسي طرح مي کند. در همين راستا اگرچه شيعه عقل گرا نخست با فاطميان در مصر برضد خلا فت متمايل به سلطنت مطلقه اهل سنت در بغداد قيام مي کند اما اين عقل گرايي نيز سرانجام به ايران نقل مکان مي کند.عقل در انديشه مسير طوسي اخلا ق گراست و در تاملا ت و مشاهدات عرفاني ميرداماد انسان گرا و در سفرهاي تکويني ملا صدرا به شکل عقول... دهگانه در مي آيد و در انديشه فيض کاشاني غايت فرايض ديني را حصول محبت مي داند و در 200 سال تاريخ معاصر در جست وجوي حقوق انساني و شهروندي بوده و هست. جنبش هاي بزرگ مشروطيت، ملي شدن نفت و بهمن 57 صورت هاي برجسته اين «عقل فعال» و اين «خرد همگاني» ايرانيان بوده اند.اين اشارات مختصر نشان مي دهند که راز بقاي ايران را بايد در خرد ايراني دانست که با نگاه و درس از تجربه همگاني به فراوري مي پردازد و علي رغم اندازه هايي نابرابر با تکيه بر نرمش پذيري عملي و تعامل به هنگام با ديگر بازيگران به مراتب تنومندتر، استمرار مدني خويش را تامين مي کند. با ملا حظه شرايط بسيار حساس امروز با تکيه بر کدام عقل و مصلحت ايرانيان مي توانند از خطرات و تهديدات خود را برهانند و کشور را به نسل هاي آينده بسپارند؟ روي سخن با فرزانگي جاري در تمامي لا يه هاي جامعه امروز ايراني است که علي رغم داشتن ميل ترجيحي در تقسيمات عصر به منافع همگاني مي انديشد و بر آنست تا ايران کهنسال را سالم و زخم ناخورده به نسل هاي آينده بسپارد.با رعايت تمامي جوانب بايد گفت که امروز ايران در وضعيتي بسيار خاص قرار دارد. بديهي است که فشار مبتني بر حضور رو به افزايش نظامي و تحريم ها تمامي مظاهر حيات جامعه ايراني را شامل و باعث فشار بيشتر بر شهروندان و افزايش اقتصاد سياه و گراني و بيکاري و عدم امنيت اجتماعي خواهد شد.بهانه تمامي اين فشارها آنست که تهران بر پيشبرد برنامه هسته اي که به گفته آنان مي تواند داراي سويه هاي گوناگوني باشد، پافشاري مي کند. تهران نيز تمامي حقوق ممکن ،محتمل و مطلوب شهروندي را در سايه حقي مفرده نهاده از آن به نام «حق مسلم» نام مي برد. و از جمله با نظر به مشکلا ت و ناموفقي ديگر بازيگران، احتمالا رشد و توسعه را در سايه اين حق برنامه ريزي و پيش بيني مي کنند.وقتي بازيگراني بي شمار به سوي فضاي محدود حتي يک منطقه جغرافيايي اي گام بر مي دارند که به بن بست مي ماند، به دليل ازدحام بازيگران حتي اميال خفته مذاکراتي نيز مي توانند به طور خواسته يا ناخواسته به مقابله مبتني برخشونت بينجامند که عقل و خرد ايراني غير از تفاهم و همگرايي ملي و تعامل بين المللي راهي ديگر متصور است؟ آيا ايرانيان مي توانند در اين شرايط حساس از خرد مذاکراتي و تعامل و گفت وگوي چندين هزاران ساله خود(در درون و بيرون) بهره نگيرند؟كيهان:آزمون تلخ براي اسرائيل«آزمون تلخ براي اسرائيل»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد؛حادثه مرزي روستاي العديسه لبنان- روز سه شنبه گذشته- يعني دوازدهم مرداد ماه كافي بود تا بار ديگر اذهان به سوي درگيري رژيم صهيونيستي و مقاومت لبنان تمركز پيدا كند و ميدان بحث راجع به اهداف، پيامدها و چشم انداز اين حادثه داغ شود در اين ميان بسياري از تحليلگران آن را نشانه آشكار نزديك بودن جنگ ديگري در خاورميانه با محوريت رژيم صهيونيستي دانستند. براي نزديك تر شدن به واقعيت بهتر است ابتدا ماجرا را آنگونه كه واقع شده، روايت كنيم.« در نقطه مرزي ميان فلسطين و لبنان، يك ايستگاه نگهباني رژيم صهيونيستي در آن سوي روستاي لبناني عديسه- يعني در داخل خاك فلسطين - درصدد برمي آيد كه براي برداشتن مانع از جلوي ديد دوربين پست نگهباني، چند قطعه درخت را در خاك لبنان قطع كند. به اين منظور آنان جرثقيلي آورده و مبادرت به قطع چند درخت در خاك لبنان مي نمايند. نيروهاي يونيفل كه در نوار مرزي جنوب لبنان حضور داشته اند به طرف اسرائيلي هشدار مي دهند و آنها را از اين كار بر حذر مي دارند كه با بي اعتنايي آنها مواجه مي شود. در اين بين يك يگان كوچك از ارتش لبنان كه نظاره گر صحنه بوده با شليك هوايي گلوله تانك هشدار مي دهند. طرف اسرائيلي متقابلاً با استفاده از يك تانك به داخل خاك لبنان شليك مي كند كه منجر به زخمي شدن سطحي يكي از مهندسان ارتش لبنان مي شود. پس از اين اقدام، اين نظامي لبناني با برداشتن يك قبضه آر پي جي و نظامي ديگر با برداشتن يك تيربار به طرف نيروهاي اسرائيلي حركت كرده و به سمت آنان شليك مي كنند اين شليك منجر به كشته شدن يك افسر اسرائيلي و زخمي شدن دو نظامي ديگر صهيونيستي مي گردد اين در حالي است كه در آن زمان در آن نقطه از مرز مجموعاً بيش از 10 نيروي اسرائيلي حضور نداشته اند. پس از اين اقدام صهيونيست ها كه بسيار وحشت زده شده بودند از طريق بلندگو اعلام مي كنند كه قصد درگيري ندارند و از طرف لبناني تقاضا مي كنند كه به تيراندازي خاتمه داده و اجازه دهند تا آنان سه نيروي زخمي و كشته خود را از صحنه -كه داخل خاك فلسطين بوده- خارج نمايند. آتش بس عملاً دقايقي بعد از شروع حادثه برقرار مي شود اما حدود دو ساعت بعد چند هلي كوپتر جنگي اسرائيلي به سوي آن يگان لبناني حمله ور مي شوند و در اين ميان همان مهندس ارتش لبنان به همراه دو سرباز و خبرنگار روزنامه لبناني الاخبار شهيد مي شوند و در نهايت بعد از حدود 4 ساعت ماجرا خاتمه پيدا مي كند. به محض آنكه خبر حمله شجاعانه آن دو عضو ارتش لبنان منتشر مي گردد مردم لبنان در خيابانها به شادي مي پردازند و حمايت خود را از ارتش اعلام مي كنند اما از آن طرف ساكنان غاصب فلسطين اشغالي بخصوص در استانهاي شمالي فلسطين به محض شنيدن خبر به سوي پناهگاهها هجوم مي آورند كه ارتش به آنان اطمينان مي دهد جنگي در كار نيست و موضوع تمام شده است. بعد از اين حادثه مقامات لبناني در يك موضع هماهنگ از ارتش حمايت مي كنند و حتي رئيس جمهور لبنان- در مقام فرمانده كل قوا- به يگانهاي ارتش دستور مي دهد كه چنانچه بار ديگر اسرائيلي ها دست به اقدام احمقانه اي زدند با تمام امكانات نظامي با آنان برخورد نمايند اما بازتاب اين حادثه در رژيم صهيونيستي شكاف عميق ميان سران تل آويو بود» اين خلاصه و در عين حال عين واقعيت صحنه اي است كه منشأ تعبيرها و تفسيرهاي گوناگوني شده است.در اين خصوص نكاتي به نظر مي رسد.1- اقدام اسرائيل در قطع چند درخت در داخل لبنان هر چند بدون ورود به خاك لبنان صورت گرفته، تجاوز عمدي به حساب مي آيد و از اين رو از نظر حقوقي مسئوليت هر چه پيش آمده، بعهده رژيم متجاوز صهيونيستي است اما بايد دانست كه اين كمترين كار اسرائيل طي دهها سال گذشته عليه كشورهاي همسايه فلسطين- و از جمله لبنان- بوده است و اسرائيلي ها به هيچ وجه گمان نمي كرده اند كه اين اقدام با چنين واكنشي از سوي ارتش لبنان مواجه شود.2- مجموعه خبرها بيانگر آن است كه در اين ماجرا اسرائيلي ها قصد درگيري با لبنان نداشته اند كمااينكه طي ماههاي گذشته هيچ جابجايي نظامي در آن سوي مرز فلسطين با لبنان مشاهده نشده و اوضاع حالت عادي داشته است. با مرور خبر هم كاملاً معلوم است كه شليك دوم كه اسرائيل انجام داده به قصد زدن طرف لبناني نبوده كما اينكه تلفاتي نگرفته است و تنها پس از كشته شدن نيروهايش به نحو محدود وارد عمل شده است از اين موضوع مي توانيم نتيجه بگيريم كه فرضيه تست كردن ارتش لبنان يا تست كردن مقاومت لبنان از سوي رژيم صهيونيستي نمي تواند صحيح باشد اما البته نتيجه اين كار تست ارتش بود و در واقع تصور اسرائيل را درباره ارتش لبنان بهم ريخت.3- در تاريخ لبنان سابقه نداشت كه ارتش به حمله رژيم صهيونيستي پاسخ دهد. اين ماجرا از يك سو ثابت كرد كه اگر اسرائيل دست به اقدامي بزند از اين پس با مقاومت جامع لبناني ها- ارتش و مقاومت و پيروان همه مذاهب لبناني- مواجه مي گردد و بر خلاف جنگ 33روزه، ارتش ديگر نظاره گر درگيري رژيم صهيونيستي و حزب اله نخواهد ماند از سوي ديگر اين ماجرا نشان داد كه ابهت ارتش اسرائيل در دل همه لبناني ها- از جمله ارتش آن- فرو ريخته است و ارتش لبنان احساس مي كند كه توان غلبه بر دشمن ديرينه را دارد. اين موضوعي است كه قطعاً اسرائيلي ها را بشدت نگران مي كند.4- حوادث روز سه شنبه نشان داد كه درون رژيم تل آويو بشدت متزلزل است به گونه اي كه يك حادثه كوچك همه اركان اين رژيم را به لرزه درمي آورد در حاليكه حوادثي بسيار بزرگتر از اين تاثيري در كشورهاي ديگر بر جاي نمي گذارد. در اين حادثه همه مقامات اين رژيم به سخن درآمدند و براي مردمشان توضيح پي در پي دادند تا آنان را از نگراني درآورند در اين ميان روزنامه صهيونيستي «يديعوت احارنوت» روز 13 مرداد- يعني يك روز پس از حادثه- خطاب به سران اسرائيل نوشت: «موضع همه شما در اين حادثه احمقانه بود چرا كه ثابت كرديد در دام مي افتيد پس بهتر است دهانهايتان را ببنديد و بهانه بدست حزب الله ندهيد.»5- موضع سيدحسن نصرالله- رهبر مقاومت لبنان- در اين حادثه از پختگي فوق العاده اي حكايت مي كرد. پس از وقوع حادثه، سيد با رئيس جمهور، رئيس مجلس، رئيس دولت و فرمانده ارتش تماس گرفت و گفت مقاومت در اختيار ارتش است هر طور تصميم بگيرد از آن بعنوان «تصميم لبنان» حمايت خواهد كرد. در واقع اعلام آمادگي حزب الله، اين نكته را تثبيت كرد كه «مقاومت بخشي از ساختار قدرت لبنان است نه ساختاري موازي ساختارهاي ديگر» نكته ديگر اين بود كه سيد مسئوليت دفاع از حاكميت لبنان را يك وظيفه عمومي برشمرد نه وظيفه اي خاص مقاومت. نكته ديگر اين بود كه سيد مسئول اول دفاع از مرز و سرزمين لبنان را ارتش دانست البته ارتشي كه بايد از سوي ديگران حمايت شود. در واقع سيد براي هميشه اين سوال را پاسخ داد كه «آيا مقاومت تحت هر شرايطي موظف است به اقدام اسرائيل واكنش نشان دهد؟» اگر پاسخ اين سوال مثبت باشد كه نيست معني آن اين است كه حزب الله در زمين اسرائيل بازي خواهد كرد. در واقع سيد مي گويد ارتش بايد به هر اقدام اسرائيل پاسخ دهد ولي مقاومت برخورد خود را در سطحي كلان تر و اساسي تر و با رويكرد «انهدام اسرائيل» دنبال خواهد كرد.6- براساس تجزيه و تحليل واقعه اي كه در روز 12 مرداد پيش آمد، رژيم صهيونيستي در صورت بقاء به احتمال خيلي زياد زودتر از سه سال قادر به ورود به درگيري جديد نيست از اين رو مي توان گفت حادثه ياد شده، اسرائيل را «تست» كرد. اما البته اين به آن معنا نيست كه بعد از سه سال جنگ واقع مي شود. اگر رژيم نامشروع تل آويو طي سه سال آينده دوام داشته باشد و بتواند اوضاع داخلي را آرام كند و يكسره به كار برنامه ريزي، پر كردن شكاف هاي عظيم اطلاعاتي، روزآمد كردن روش هاي جنگي و بخصوص توانا شدن در جنگ نامتقارن و احاطه به شيوه عمل حزب الله، بهبود ذهنيت منطقه اي و بين المللي نسبت به توانايي ارتش اسرائيل و سامان دادن به دهها مقوله ديگر بپردازد، منطقه به يك جنگ ديگر مبتلا مي شود اما آيا اسرائيل در شرايطي است كه بتواند اين همه دشواري را مديريت نمايد؟ پاسخ اين سوال بدون ترديد منفي است. البته نبايد احتمال دست زدن اسرائيل به «تجاوزي كور» را از نظر دور داشت ولي تصديق مي فرمائيد كه چنين جنگي قابل جاگيري و بررسي در معادلات امنيتي نيست.7- حادثه روز 12 مرداد دو روز پس از شكست سفر ملك عبدالله به بيروت اتفاق افتاد اين دو حادثه به خوبي نشان داد كه اوضاع از دست رژيم صهيونيستي و شركاء تاريخي آن در منطقه و داخل لبنان خارج شده و اينك اين مقاومت است كه تعيين مي كند سرنوشت نهايي هر رخداد چه باشد.8- واقعه روستاي عديسه در حكم مينياتوري بود كه وضع ايران و آمريكا را هم به تصوير كشيد. در واقع اين رخداد نشان داد كه يك اشتباه كوچك آمريكا در منطقه مي تواند پيامدهاي غيرقابل مهاري را به بار آورد و به اقتدار ايالات متحده آسيب جدي وارد كند. در اين روزها بعضي از «حمله نقطه اي» آمريكا عليه ايران حرف زده اند و بعضي از مقامات خارجي هم پيغام آورده اند كه ممكن است چند روز قبل از راه افتادن نيروگاه هزار مگاواتي بوشهر، حمله اي عليه آن به وقوع بپيوندد. حادثه روستاي عديسه اين سوال را فراروي آمريكايي ها قرار داده است « به چه دليل حمله نقطه اي، نقطه اي مي ماند و حريف آن را در نقاط مختلف پاسخ نمي دهد؟» اين حادثه اثبات كرد كه يك اقدام كوچك مي تواند به ميدان آمدن همه امكانات براي متوقف كردن دشمن را در پي داشته باشد. با اين وصف مي توانيم بگوئيم خيلي بعيد است كه آمريكايي ها بدون نگاه به شكست در چهار جنگ اخير- افغانستان، عراق، لبنان و غزه- در ميداني هزار بار سخت تر بخواهند بخت خود را بيازمايند و از اين رو مي توانيم با قاطعيت زيادي بگوئيم از حادثه آفريني جديد در صحنه نظامي خبري نيست مي ماند احتمال وقوع يك حادثه ديوانه وار كه ضريب آن بسيار پايين است.9- حادثه روستاي مرزي عديسه نشان داد از اين پس اين اسرائيل است كه از لبنان مي ترسد و زمان هراس لبنان از اسرائيل به پايان رسيده است كما اينكه اين آمريكاست كه در انتظار حادثه عليه نيروهاي خود است. يك ژنرال برجسته آمريكايي سه روز پيش در گفت وگو با روزنامه آلماني اشپيگل اين سوال را مطرح كرد و عمق ترس آمريكا از ايران را به نمايش گذاشت:«تا چه زماني، ايراني ها ما را در خليج فارس تحمل خواهند كرد؟!»تهران امروز:خويش را تاويل كن نه ذكر را«خويش را تاويل كن نه ذكر را»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم محمد رضا رستگار مقدم است كه در آن ميخوانيد؛دولتمردان كنوني پيش از اين و در زمان انتخابات رياستجمهوري نهم در سال 84 همواره به دولت هشتم انتقاد وارد ميكردند. يكي از مهمترين اين انتقادات آن بود كه ميگفتند: «كار دولت نظريهپردازي و تبليغات نيست، بلكه وظيفه دولت اجراي قوانين و اجرايي كردن نظرياتي است كه اسلام و انقلاب بر آن تاكيد دارد.»اكنون اما گويا وضعيت تغيير كرده و دولتمردان خود در مقامي نشستهاند كه پيش از اين آنرا نفي ميكردند و به جاي اجراي قوانين به نظريهپردازي آنهم به شكل التقاطي روي آوردهاند.اظهارات رئيس دفتر رئيسجمهور پيرامون لزوم معرفي «مكتب ايران» به جاي «مكتب اسلام» از جمله اين نظريهپردازيهاي التقاطي است. اينگونه اظهارات در تاريخ معاصر ايران و مخصوصا از هنگامي كه چرخ تجدد در ايران دوران گرفت از سوي برخي روشنفكران مطرح شده و خاستگاه مشخص و نسبشناسي روشني دارد. عمده اين نظريات مبتني بر درهم آميختن «ايرانيت» و «اسلاميت» به شكلي غيرعقلي و غيرمنطقي بوده بهطوري كه فلسفه اسلام و حقيقت اسلام فداي مفهوم انتزاعي از «انسان ايراني» ميشد. اين خط با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره) كه اعتلاي انسان مسلمان ايراني را خواستار بود، كمرنگ شد چرا كه امام خميني(ره) معتقد بود: «نهضت ما اسلامي است قبل از آنكه ايراني باشد.»اكنون اما رئيس دفتر رئيسجمهور در پيروي از نگرش روشنفكري تجددخواهانه و در تقابل آشكار با انديشه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران خواهان معرفي «مكتب ايران» به جاي «مكتب اسلام» شده است. اين در حالي است كه قرنهاست اسلام و ايران به همزيستي رسيده و درهم تنيده شدهاند و چون جسم و روح به هم آميختهاند.ضمن آنكه همواره و در طول تاريخ، اسلام عامل وحدتبخش قوميتهاي گوناگوني بوده كه جزئي از پيكره ايران بزرگ محسوب ميشدند. اسلام و ايران همواره خدمات متقابلي به يكديگر داشتهاند و تفكيك اينگونه مسائل و جداسازي اسلام و ايران قطعا به سود كشور نيست. اينكه برخي در چنين مقطع حساسي كه بيش از هر زمان ديگري كشور به وحدت نياز دارد، از مسائلي اينچنين سخن بگويند، نميتواند نشانه مطلوبي تلقي شود. آنچه ايران اسلامي را در برابر تهديدها پايدار و مقاوم ساخته اعتقاد به اسلام ناب محمدي است كه امام خميني(ره) روايت ميكرد و رهبر معظم انقلاب هادي و راهنماي آن است و نه اسلام به قرائتهاي نادرست و ناصواب. عصر امام خميني(ره) عصر حذف تفكر التقاطي است و اين را نميشود و نبايد ناديده گرفت. وطن امروز:اهداف پنهان اسرائيل در منطقه«اهداف پنهان اسرائيل در منطقه»عنوان سرمقالهي روزنامهي وطن امروز به قلم حسن هانيزاده است كه در آن ميخوانيد؛حمله اخير ارتش رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان بخشي از سناريوي جديد آمريکا و اسرائيل براي ايجاد بحران و جنگافروزي در منطقه تلقي ميشود. اين حمله در حقيقت نوعي زور آزمايي ميداني ارتش اسرائيل براي سنجش واکنش ارتش لبنان و حزبالله بود. پاسخ کوبنده ارتش لبنان به تجاوز ارتش اسرائيل در منطقه العديسه نشان داد که نيروهاي مسلح لبنان بهرغم امکانات محدود خود از اراده بالايي براي دفع تجاوزات ارتش رژيم صهيونيستي برخوردارند.اين حمله زماني آغاز شد که دادگاه رسيدگي به پرونده ترور رفيق حريري نخست وزير اسبق لبنان در اقدامي تامل بر انگيز تلويحا حزبالله را به دست داشتن در ترور رفيق حريري متهم کرد. اين دادگاه که پس از ترور نخست وزير اسبق لبنان در فوريه 2005 تشکيل شد نخست برخي شخصيتهاي بلند پايه سوريه را به ترور رفيق حريري متهم کرد.اما چرخش دولتمردان سوري نسبت به آمريکا و غرب و موافقت سوريه با از سرگيري گفتوگوهاي صلح با اسرائيل زير نظر ترکيه موجب شد تا دادگاه ترور حريري موقتا پرونده را به بايگاني بسپارد. هر چند اساسا شکلگيري اين دادگاه با منشور داخلي سازمان ملل مغايرت دارد اما آمريکا و عربستان براي حذف رقباي سياسي خود در لبنان و منطقه بر تشکيل چنين دادگاهي اصرار ورزيدند.عربستان ابتدا 350 ميليون دلار براي شکلگيري دادگاه رسيدگي به ترور رفيق حريري پرداخت کرد اما 3 سال بعد ناچار شد مبلغ 150ميليون دلار ديگر براي ادامه کار دادگاه پرداخت کند. کارشناسان حقوقي سازمان ملل اعتقاد دارند که تشکيل اين دادگاه جنبه سياسي دارد زيرا شخصيتهاي زيادي در لبنان مانند بشير جميل و رينه معوض روساي جمهوري سابق، کمال جنبلاط رهبر دروزيهاي لبنان و رشيد کرامي نخست وزير اسبق اين کشور ترور شدهاند اما دادگاهي براي رسيدگي به زواياي پنهان اين ترورها تشکيل نشده است. بنا بر اين، ترور رفيق حريري نخست وزير اسبق لبنان يک مساله داخلي است و ارتباطي به سازمان ملل ندارد زيرا رفيق حريري يک شخصيت سياسي لبناني بود و مانند هر شخصيت سياسي ديگرجهان دوستان و دشمناني دارد.متاسفانه از آنجايي که آمريکا، اسرائيل و عربستان سعودي براي پيشبرد اهداف سياسي خود به موازات يکديگر حرکت ميکنند لذا براي حذف سياسي و فيزيکي حزبالله و قطع محور تهران- دمشق- بيروت بر تشکيل چنين دادگاهي تاکيد کردند. پس از تشکيل اين دادگاه رهبران سوريه که در مهار بحرانهاي سياسي تجربه کافي دارند سريعا نيروهاي خود را پس از نزديک به 30 سال از لبنان خارج کردند و با اين اقدام جريان سازيهاي سياسي را تا اندازهاي کاهش دادند.سوريها اساسا در جهان عرب معروف هستند به اينکه هر گاه کشتي را در حال غرق شدن ميبينند سريعا خود را از آن کشتي به بيرون پرتاب ميکنند. لذا با نزديک شدن سوريها به فرانسه، آمريکا، ترکيه و عربستان، دادگاه رفيق حريري انگشت اتهام را تلويحا متوجه رهبران حزبالله کرد.اما با واکنش سريع سيد حسن نصرالله دبير کل حزبالله لبنان درباره وجود دلائلي مبني بر ترور رفيق الحريري توسط موساد، مسؤولان اين دادگاه حملات خود را نسبت به حزبالله کاهش دادند. نخستين شخصيتي که از سوي دادگاه رفيق الحريري حزبالله لبنان را به ترور نخستوزير سابق لبنان متهم کرد ژنرال گابي اشکنازي رئيس ستاد ارتش رژيم صهيونيستي بود که جزئياتي از سناريوي جديد اين دادگاه را ناخواسته فاش کرد. وي مدعي شد که دادگاه رسيدگي به پرونده ترور رفيق الحريري اسنادي در اختيار دارد که ثابت ميکند حزبالله در ترور نخست وزير سابق لبنان دست دارد.پس از واکنش دبير کل حزبالله نسبت به اظهارات ژنرال اشکنازي، اسرائيل از فاز سياسي وارد فاز نظامي شد و حمله محدودي را به منطقه العديسه براي آزمايش واکنش دولت،ملت وحزبالله لبنان سازماندهي کرد. در واقع تحرکات موازي سياسي و نظامي اسرائيل در منطقه نشان ميدهد که اين رژيم براي برون رفت از بحران داخلي و خروج از بن بست بينالمللي نيازمند ايجاد يک بحران فراگير منطقهاي است.تجربه ثابت کرده که اسرائيل هر گاه با يک بحران سياسي داخلي و بينالمللي مواجه شده تلاش کرده تا اين بحران را به فراسوي مرزهاي فلسطين اشغالي انتقال دهد. اکنون اسرائيل در صدد بحران سازي جديد در منطقه برآمده و حمله اخير به جنوب لبنان مقدمه اين بحران است که قرار است با همکاري آمريکا، عربستان و برخي کشورهاي عرب منطقه عملياتي شود. اما آيا رژيم صهيونيستي در صورت حمله مجدد به لبنان خواهد توانست به يک پيروزي نظامي سريع دست پيدا کند؟ مسلما اکنون حزبالله بهرغم فشارهاي داخلي و بينالمللي به لحاظ نظامي و عملياتي از توان بالاتري نسبت به جنگ33 روزه سال 2006 برخوردار است. تجربه نظامي حزبالله در طول 4 سال گذشته به مراتب افزايش يافته و به دليل کشف يک شبکه گسترده جاسوسي موساد در لبنان اکنون رژيم صهيونيستي نميتواند اشراف اطلاعاتي در لبنان داشته باشد.توان بالاي حزبالله و افزايش قدرت موشکي و ضريب نفوذ اطلاعاتي اين جنبش در فلسطين اشغالي و اتخاذ تاکتيکهاي مبتني بر جنگ فرسايشي از سوي حزبالله از جمله شاخصهايي هستند که پيروزي حزبالله را در جنگ احتمالي آينده تضمين خواهد کرد. از سوي ديگر رژيم صهيونيستي در صورت تحميل يک جنگ جديد بر حزبالله قادر نخواهد بود امنيت تردد کشتيهاي نظامي و تجاري خود را در آبهاي مديترانه تامين کند.علت اين امر اين است که دبيرکل حزبالله هشدار داده در صورت بروز جنگ جديدي در لبنان حزبالله همه کشتيهاي اسرائيلي را در درياي مديترانه هدف موشکهاي دوربرد خود قرار خواهد داد. بنا بر اين حمله ارتش رژيم صهيونيستي به منطقه العديسه و واکنش سريع ارتش لبنان به اين حمله، درس مهمي براي رهبران رژيم صهيونيستي بود که دريابند ملت، دولت و حزبالله لبنان بيش از هر زمان ديگر براي دفاع از تماميت ارضي خود آماده هستند.در صورت بروز اشتباه محاسباتي از سوي رهبران رژيم صهيونيستي مسلما اين رژيم با يک شکست نظامي ديگري مواجه خواهد شد که اين شکست ميتواند مقدمه فروپاشي کامل رژيم اسرائيل باشد. اين رژيم که در داخل با اختلافات سياسي شديدي روبهرو است به دليل ارتکاب جنايات بي شمار عليه فعالان حقوق بشر و مردم غزه با موج نفرت افکارعمومي در سطح جهان مواجه است و ارتکاب اشتباه ديگر به سود رهبران اين رژيم نخواهد بود.جمهوري اسلامي:تلاش براي تغيير مأموريت اشغالگران«تلاش براي تغيير مأموريت اشغالگران»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛باراك اوباما، رئيسجمهور آمريكا طي سخناني، اهداف برنامهها و ماموريت جديد نظاميان و اشغالگر آمريكائي در عراق را تشريح كرد و چنين وانمود ساخت كه گويا به وعدهاش براي خروج نظاميان آمريكائي از عراق وفادار است. وي گفت: وعده داده بودم تا 9 شهريور تمامي نيروهاي رزمي آمريكا را از عراق خارج كنم و اين دقيقا همان چيزي است كه عملي ميشود و ظرف يكماه آينده به ماموريت نظامي آمريكا در عراق پايان ميدهم.اوباما در همان جلسه به فرماندهان نظامي و پنتاگون دستور داد تا يكماه آينده، تعداد نظاميانآمريكائي در عراق به 50 هزار تن كاهش پيدا كند يعني 15 هزار نظامي از عراق خارج شوند. وي در دستوراتي كه تعمدا "بازي با كلمات" بود و قصد داشت ادامه حضور 50 هزار نظامي از عراق را كوچك جلوه دهد،مدعي شد اين نظاميان، براي تامين اهداف آمريكا و اجراي تعهدات واشنگتن در عراق باقي ميمانند و در پايان سال آينده ميلادي، تمامي نظاميان آمريكائي از عراق خارج ميشوند.در نگاه اول، با شنيدن هر يك از اين جملات و عبارات، چنين تصور ميشود كه گويا آمريكا مايل است به حضور نظامي در عراق خاتمه دهد ولي با نگاهي دقيقتر، بهتر ميتوان دريافت كه موضع واشنگتن همانست كه دريادار "مايكل مولن" رئيس ستاد ارتش آمريكا و "رابرت گيتس" وزير دفاع آمريكا بارها گفتهاند و تصريح كردهاند كه آمريكا دستكم تا 10 سال ديگر در عراق باقي ميماند.اوباما هم در اظهارات اخير خود براي برطرفكردن شبهات موجود، تقريبا همين مسئله را به صورتي ديگر تكرار نمود و اظهار داشت: "اشتباه نكنيد. تعهدات ما در عراق در حال تغيير و از يك تلاش نظامي تحت امر ارتش به يك تلاش غيرنظامي تحت امر ديپلماتها تبديل ميشود.با نگاهي دوباره به اظهارات رئيسجمهور آمريكا بهتر ميتوان دريافت كه واشنگتن همچنان به حضور نظامي خود در عراق ادامه ميدهد لكن با دستكاري در تعريف و معني واژه ها سعي دارد افكار عمومي را فريب دهد و چنين وانمود سازد كه گويا چيزي در حال تغيير است. اما آنچه در ميدان عمل تغيير ميكند، نقاب فريبكارانه ايست كه به تناسب شكستها و ناكاميهاي واشنگتن، مرتبا تعويض ميشود.واقعيت اينست كه واشنگتن سعي داشت به نام يك ارتش باصطلاح آزاديبخش وارد عراق شود و مردم عراق را از يك رژيم جهنمي نجات دهد لكن مردم عراق با تلخكامي احساس كردند كه از چاله به چاه افتادهاند و كشورشان زير چكمه اشغالگران لكدكوب شده است. قرار بود عراق به "بهشت دمكراسي خاورميانه" تبديل شود ولي عملا در پرتو جنايات سازمانيافته آمريكا به جهنم تبديل شد و "بهشت تروريستها" لقب گرفت.آمريكا با تغيير مستمر تاكتيكهاي خود، مرتبا تعداد و كيفيت نيروهاي مستقر در عراق را دستكاري ميكرد و در پرتو نوسانات عملياتي حتي 140 هزار نظامي را در عراق مستقر ساخت اما نتوانست از شكستها، ناكاميها و تلفات خود بكاهد و آنرا جبران و مهار كند. با وجود آنكه رهبران كاخ سفيد در اين فاصله تغيير كردند ولي نومحافظهكاران جنگافروز، همچنان بر پنتاگون، ارتش و دستگاههاي امنيتي آمريكا حكمراني ميكنند. اين بدان معني است كه شكست در عراق، شكست اوباما نيست بلكه آنرا بايد شكست تاريخي آمريكا در خاورميانه ارزيابي كنيم. البته اوباما تلاش ميكرد چهرهاي متفاوت از آمريكا را به نمايش بگذارد اما وارد هر مقولهاي كه شد، سريعا و به ناچار مجبور به عقبنشيني و ادامه راه گذشته گرديد.* اوباما خواستار پايان جنگ عراق و افغانستان قبل از ورودش به كاخ سفيد بود ولي ژنرالها و پنتاگون هنوز هم خواستار ابقاي حضور نظامي در اين دو كشور دستكم 10 سال ديگر هستند.* اوباما خواستار توقف شكنجه و مقابله با آمرين و عاملان شكنجهها شد ولي عملا مجبور به تجليل از شكنجهگران گرديد و تعهد نمود كاخ سفيد از آنها در هر شرايطي حمايت كند.* اوباما خواستار بستن زندانهاي مخفي آمريكا به ويژه "گوانتانامو" شد اما بسيار زود به اين نتيجه رسيد كه بايد اين خواسته را كنار بگذارد.اين فهرست، بسيار طولانيتر است و امروز هم اوباما خواستار پايان جنگ عراق است كه ناچار است عليرغم ابقاي 50 هزار نظامي در عراق، اين بازي سياسي - تبليغاتي را به نام "پايان جنگ" معرفي كند. او حتي از هماكنون پذيرفته است كه كاهش تعداد نظاميان در عراق طي سال آينده تا مرز 35 هزار نفر را هم پايان حضور نظامي آمريكا در عراق معرفي كند. طبعا سئوال مهم اينست كه چگونه ممكن است حضور 35 هزار نظامي آمريكا در عراق بمنزله استمرار حضور نظامي تلقي نشود؟ اين، سئوال مهمي است كه البته پاسخ روشني هم دارد! قرار است 35 هزار نظا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها