محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853923544
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي ااز آنها در زير ميآيد. جام جم: بهترين شيوه«بهترين شيوه» عنوان يادداشت روز روزنامه جام جم به قلم فاطمه اميري است كه در آن ميخوانيد؛ ابلاغ 2 قانون از سوي رئيس مجلس شوراي اسلامي براي درج در روزنامه رسمي كشور نشان ميدهد براي بهتر شدن روابط دو قوه مقننه و مجريه، تلاشهايي لازم است.دقت در اين نكته نشان ميدهد اختلاف 2 قوه در ماههاي اخير وارد ابعاد تازهاي شده و از دامنه مسائل سياسي به اختلافات و مسائل حقوقي كشيده شده است.اختلافات 2 قوه كه بيشتر آن به اجرايي نشدن قوانين مصوب قوه مقننه توسط قوه مجريه بازميگردد، در شرايط فعلي وارد مرحله جديدي شده؛ به طوري كه مجلسيها را بر آن داشته است تا در اقدامي ضربتي، مصوبات خود را كه به صورت اجرايي درنميآيد، براساس قانون در روزنامه رسمي كشور به چاپ برسانند تا براي دستگاههاي اجرايي كشور لازمالاجرا شود.نامه رئيس مجلس براي اجرايي شدن قوانين مهمي چون شناسايي و حمايت از مصدومان شيميايي و الزام دولت به پيگيري و استيفاي حقوق اتباع و ديپلماتهاي ايراني آسيبديده از اقدامات دولتهاي خارجي، بويژه دولت اشغالگر آمريكا كه به استناد ماده يك قانون مدني صورت گرفته، نشان ميدهد كه مصوبات مجلس در هر شرايطي لازمالاجراست.طبق قانون، رئيسجمهور ظرف مدت 5 روز مهلت دارد اينگونه قوانين را امضا و به مجريان ابلاغ كند؛ اما عدم امضاء و ابلاغ در مدت مذكور، اين اجازه را به رئيس مجلس ميدهد كه شخصا دستور چاپ اين قوانين را به روزنامه رسمي ارائه كند تا اجراي آن براي دستگاههاي اجرايي الزامآور باشد.عدم اجراي برخي مصوبات مجلس از جمله بحث مترو، هدفمند كردن يارانهها و... و حتي عدم ارسال آييننامههاي اجرايي دولت به مجلس، اين روزها روابط دو قوه را به چالشي تبديل كرده كه حاصل آن جز اختلاف و تشتت نخواهد بود؛ هرچند بايد دلايل و توجيهات دولت را نيز شنيد.تاكيد دولت بر كارشناسي نبودن مصوبات و محدوديتها در اجرا و داشتن بار مالي مشخص نشده در بودجه حتي باعث شد كه رئيسجمهور در نامهاي به دبير شوراي نگهبان، از اين نهاد نيز گلايه كند و البته با پاسخهاي قانوني نيز مواجه شود؛ اما در اين ميان آنچه در روابط رو به چالش دو قوه بايد مدنظر قرار گيرد، اين است كه اين چالش حقوقي در شرايط فعلي سياسي كشور كه در آن وحدت و رسيدن به همگرايي مورد تاكيد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است، شيوهاي رو به پيشرفت است كه هر كدام از طرفين دعوا با برداشت خود از قانون يا تاكيد بر داشتن بار مالي قوانين و وجود يك قانون خوب و بد، سخنان خود را با ظاهري خندان اما با باطني ناراضي از يكديگر دنبال ميكنند.به هر حال محوريت قانون و تاكيد بر اجراي آن بر هيچكس پوشيده نيست و نبايد در مقابل اجراي آن تعلل كرد يا آن را دور زد، چون در غير اين صورت ابزارهاي نظارتي و قانوني زيادي وجود دارد كه قانونگريزي را محدود كند.شايد بهترين راه و روش در شرايط فعلي 2 قوه تبادلنظر، گفتگو و همدلي در اجراي قوانين قبل از ايجاد سوءتفاهم باشد تا چالش ايجاد شده كه منجر به اصطكاكهاي فعلي شده است، در شرايط اقتصادي و سياسي كشور كه تحريمهاي مختلف از سوي كشورهاي قدرتمند در حال طراحي عليه ايران است، رابطه لغزنده فعلي را تشديد نكند.تهران امروز:تنشزدايي در درون ايستادگي در بيرون«تنشزدايي در درون ايستادگي در بيرون»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم حسامالدين كاوه است كه در آن ميخوانيد؛در اوضاع و احوال كنوني و شرايطي كه در آن به سر ميبريم، حفظ هوشياري، بصيرت و وحدت نه يك ضرورت كه تكليف نيز هست.افزايش دامنه تحريمها عليه ايران و تحت فشار قرار دادن كشورهايي كه با ايران اسلامي ارتباط سياسي و اقتصادي دارند و نيز وضع تحريمهايي بيش از آنچه كه در قطعنامه سازمان ملل پيشبيني شده است، نشان از يك اراده سلطهجويانه دارد كه درصدد است تا در يك جنگ رواني – اقتصادي، خواستهاي خود را در برابر جمهوري اسلامي ايران بر كرسي بنشاند.از نظام سلطه و استكبار، جز خدعه و نيرنگ و تحميل و ستيزهجويي انتظار ديگري نميرود. ايران اسلامي طي سه دهه گذشته بارها در برابر تهديدهاي سياسي – نظامي و تحديدها و تحريمهاي اقتصادي، قرار داشته است و تقريبا در تمامي اين سالها بهگونهاي از سوي قدرتهاي استكباري تحريم شده است، در نتيجه تحريمهاي تازه، نميتواند آثار و نتايجي را كه نظام سلطه از آن انتظار دارد، در پي داشته باشد. اما صرفنظر از نتايج تحريمها و تشديد جنگ رواني – تبليغاتي دشمنان و با توجه بدين مهم كه نيروهاي خصم دائما بر طبل جنگ ميكوبند، نيروهاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي ايران وظايف و تكاليفي دارند كه بايد بدانها توجه خاص داشت.در وضعيت كنوني وحدت تمامي نيروها ذيل ظل ممدود ولايت فقيه ضروري است اما گاه ديده ميشود كه برخي از مسئولان و مديران دستگاههاي اجرايي، فارغ از امواج تهديدها و تحريمهايي كه بهسوي كرانه امن ايران اسلامي سر بر كشيدهاند، خود را دچار مناقشاتي ساختهاند كه نتيجه آن تضعيف نيروهاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي است.به نظر ميرسد در شرايط موجود، دولت ميبايد براي حل و رفع مناقشات پيش آمده پيشقدم شود. برخي از اختلافات ميان دولت و مجلس، دولت و ديوان محاسبات، دولت و شهرداري، دولت و مجمع تشخيص مصلحت نظام، دولت و شوراي نگهبان و دولت و نيروهاي اصيل اصولگرا، به سادگي قابل حل است. در وضعيت كنوني تاكيد بر اختلافات قابل حل و بزرگنمايي آنها، نهتنها سودي براي دستگاههاي اجرايي، قوه مجريه، قوه مقننه و ساير موسسات عمومي و خدماتي نخواهد داشت كه دشمنان كشور را در پافشاري بر خواستهاي ناحقشان جريتر و جسورتر خواهد ساخت.وحدت هيچگاه دور از دسترس نبوده و نيست. كافي است تحليل دقيقي از شرايط ويژه كنوني داشته باشيم. عمدهترين اميد طراحان جنگ رواني – تبليغاتي نظام سلطه، بر بزرگنمايي همين اختلافات است، در واقع در سناريوهايي كه طراحان نظام سلطه مينويسند، موضوع اختلافات داخلي ميان نيروهاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي، جايگاه ويژهاي دارد.تهديدها و تحريمهاي دشمن، فرصتي مطلوب براي وحدت نيروهاي اصولگرا در جايگاهها و نقشهاي گوناگون نيز بهشمار ميرود. تجربه نشان داده است كه هر چه فشارها بر نظام جمهوري اسلامي ايران بيشتر شده، نيروهاي وفادار به نظام متمركزتر، همدلتر و موثرتر شدهاند. البته همچنان كه مقام معظم رهبري در توصيف و تحليل شرايط امروز ايران و جهان فرمودهاند، شرايط كنوني با آنچه كه طي سه دهه گذشته تجربه كردهايم، بسيار متفاوت است، با تحليل دقيق شرايط پيشآمده و تاكيد بر تفاوتها و ويژگيهاي اوضاع كنوني، ميبايد راهبردها و رويكردها چه در عرصه بينالملل و چه در عرصه داخلي تعيين و تبيين شوند. مبادا با دامنزدن بر اختلافات و فرصتسوزيها، وضعيتي پيش آيد كه خداي ناخواسته، دشمن شاد شويم.عرصه سياست، عرصه تبادل و تعامل است و منظور از سياست در اينجا سياستورزي در عرصه داخلي است، پافشاري بر نقاط افتراق و دوري جستن از فصل مشتركها، همچون زهر هلاهل است، زهري كه هيچ پادزهري ندارد. اگر قرار است در عرصه سياست جهاني در برابر نظام سلطه و استكبار مقاوم، استوار و سربلند، ايستادگي كنيم – كه چنين است – لازمه آن، معيارهايي است كه بتوان با آن معيارها به كنش و تعامل حداكثري با ديگر نيروهاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي پرداخت.مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنهاي، اين معيار را به خوبي تعريف و تبيين فرمودهاند؛ «جذب حداكثري و دفع حداقلي» بيگمان اگر مبنا را در تعامل با نيروهاي درون نظام، معيار «جذب حداكثري و دفع حداقلي» بگيريم، آنگاه بسياري از مناقشات بلا موضوع خواهند شد. در اين ميان نقش دولت و دولتمردان بسيار حائز اهميت است. سكان مديريت اجرايي كشور در دست رئيس دولت قرار دارد و اگر دولت بخواهد نيرو و انرژي خود را به جاي يافتن راهكار براي برون رفت از چالشهاي خارجي، معطوف دفع نيروهاي داخلي و پرداختن به چالشهاي داخلي كند چه بسا كه بسياري از فرصتها را از دست خواهد داد. به نظر ميرسد كه دولت به حمايت تمامي نيروهاي درون نظام و دستگاهها و سازمانهاي مختلف نياز دارد و ناديده انگاشتن نيروهاي وفادار و نقشهاي موثري كه ميتوانند به هنگام بحران يا نياز ايفا كنند، محروم ساختن قوه مجريه از توانهاي بالفعل و بالقوهاي است كه ميتوانند به جاي آنكه نقش «در برابر» دولت را ايفا كنند، نقش «دركنار» دولت را برعهده گيرند.ابتكار:چقدر از اصولگرايان بنويسيم؟«چقدر از اصولگرايان بنويسيم؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم فضل الله ياري است كه در آن ميخوانيد؛نگاهي به مطالب تحليلي چند ماه اخير روزنامهها و پايگاههاي خبري و تحليلي وابسته به هر دو جناح کشور نشان ميدهد که تحليل گران و مفسران مسايل سياسي کشور در يک محدوده کوچک مشغول به تحرک هستند :«اردوگاه اصولگرايي» عناوين مختلفي چون «انشعاب اصولگرايان»،» اصولگرايان افراطي» اصولگرايان معتدل»، «مدعيان اصولگرايي»،»شبه اصولگرايان»، «اصولگرايان تقلبي» و تعابيري ديگر از اين دست به وفور در مطالب روزنامهها و سايتها ديده ميشود.اين در حالي است که اين اردوگاه وسيعتنها نيمي از ظرفيت سياسي کشور را تشکيل ميدهد.دو جناحي که امروزه با نام اصولگرايي و اصلاح طلبي شناخته ميشوند در طول سالهاي پس از انقلاب و استقرار نظام جمهوري اسلامي به منزله دو بال يک پرنده سياستهاي کشور را حرکت وا ميداشتند و به جلو ميبردند.در دورههاي مختلف قدرت و توانايي هر جناح با توجه به طرف مقابل ارزيابي ميشد و به همان شکل نيز تقويت ميشد. به همين خاطر است که در دورههاي مختلف هرگاه يکي قدرت را در اختيار داشت ديگري از شکست خود درسي فرا ميگرفت که در رقابتهاي بعدي به کار بندد و شاهد پيروزي را در آغوش بگيرد. اين تسلسل به همين گونه ادامه داشت،چراکه شکست مقدمهاي براي پيروزي بود.به گونهاي که طرف پيروز تلاش فراوان ميکرد که جناح مغلوب ميدان، نا اميد نشود و به گونهاي از صحنه رانده نشود که حريفي براي مبارزه وحتي افتخار پيروزي بر آن وجود نداشته باشد که پيروزي وقتي معنا دارد و افتخاري بر آن مترتب است که طرف مغلوب وجود داشته باشد.اينک اما در يک ساله گذشته اصلاح طلبان گرفتار وضعيتي بي سابقه شده اند که عملا امکان رقابت و حتي حضور در عرصه سياسي کشور را ندارند و از اين رهگذر نيمي از ظرفيتهاي کشور عملا بلا استفاده مانده است .اصولگرايان با در دست داشتن قواي سه گانه کشور و ديگر مناصب سياسي به فعال مايشاء عرصه عمومي کشور تبديل شده اند.حريفي پيش رو نميبينند که مانع يا حتي منتقد اقداماتشان شود.بدون ترديد در يک ارزيابي عميق دروني از شرايط اصلاح طلبان و اصولگرايان در وضعيت کنوني، با همه تحرکي که اصولگرايان دارند و عليرغم همه رکودي که بر فعاليتهاي اصلاح طلبان حاکم است نميتوان گفت شرايط چندان به نفع اصولگرايان است.برخي تحليلها ي اخير درباره مشکلات اصولگرايان نشان ميدهد که سرنخ اين مشکلات را در اردوگاه مقابل بايد جستجو کرد. البته نه در فعاليتهاي آنان. بلکه در غيبت گروهي که روزي حريف قدرتمند اصولگرايان بودند و سبب همبستگي و وحدت آنان در برابر يک رقيب خيز برداشته براي قدرت.اصولگرايان در يک سال گذشته سرمست از توهم نابودي رقيب قدرتمند گذشته همه مسائل و اختلافات دروني خود را چنان بر روي دايره ريخته اند که هر کدام از آنها که روزي تنها اختلاف سليقهاي کوچک به نظر ميرسيد اينک به انگيزهاي براي انشعاب تبديل شده است.بدون ترديد اگر اين غيبت رقيب قدرتمند به درازا کشد، اختلافات اصولگرايان چنان بزرگ خواهد شد که شايد روزي بتوان شاهد اختلاف شديد و حتي انشعاب ميان دو نفر مانند حسينيان و سايي نيز بود.نتيجه آن که تبعات منفي اين وضعيت خاص که براي اصلاح طلبان بوجود آمده است بيش از آنکه دامنگير اصلاح طلبان باشد گريبانگير اصولگرايان خوهد بود.برخود اصولگرايان فرض است که خود دست به کار شوند و حريف نه چندان ضعيف(و البته فعلا غايب) را وارد بازي کنند تا مجبور به پاس کاري بي هدف در يک نيمه زمين بازي نشوند. وجود حريفي قدرتمند در نيمه ديگر زمين است که آنان را ورزيده تر از قبل خواهد کرد.اصولگرايان از يک مسئله نيزبايد بترسند و آن اين است که در دام ساختن يک رقيب ساختگي يا «اصلاح طلبان تقلبي» بر نيايند تا به افکار عمومي وانمود کنند که در حال رقابت با يک حريف قدرتمند هستند .اگر چنين کنند نه تنها حريفي قدرتمند در طرف مقابل دست و پا نکرده اندکه رقيبي ديگر بر رقباي درون اردوگاه خود افزوده اند .چيزي که اين روزها در ميان اصولگرايان کم نيست.در يک طرف ديگر ماجرا نيز ما روزنامه نگاران و تحليل گران سياسي ايستاده ايم که مجبوريم در نبود نيمي از ظرفيت سياسي کشور تنها به فعل و انفعالات اردوگاه اصولگرايي بپردازيم .يک بار از»شبه اصولگرايان» بنويسيم.زماني به «احتمال انشعاب در ميان اصولگرايان»بپردازيم .گاهي ديگر نسبت به وجود « اصولگرايان تقلبي»هشدار بدهيم.وقتي قرار باشد يک نيمه زمين را تحليل کنيم به زودي مجبوريم که به همين موضوعات برگرديم و تسلسلي آغاز شود که نه به نفع اصولگرايان است و نهبه سود حوزه نقد و تحليل و روزنامه نگاري . نبايد کاري شود که تحليلگران و روزنامه نگاران خسته از اينهمه تکرار فرياد برآورند که :چقدر از اصولگرايان بنويسيم؟كيهان:ديكته هاي پرغلط«ديكته هاي پرغلط »عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛اتحاديه اروپا و كانادا چند روز پيش تحريم هاي جديدي را عليه ايران تصويب كردند كه شامل ممنوعيت سرمايه گذاري در بخش نفت و گاز و همچنين اعمال محدوديت هاي بيشتر در كشتيراني و بانكداري است. علاوه بر آن به موجب اين تحريم هاي غيرقانوني، 41 نفر از مقامات جمهوري اسلامي، 57 شركت و زيرمجموعه هاي آن و همچنين 15شركت وابسته به سپاه نيز در فهرست تحريم هاي خصمانه اتحاديه اروپا قرار گرفتند.آمريكا در جريان تصويب آخرين قطعنامه اعمال تحريم عليه ايران در شوراي امنيت سازمان ملل، تلاش زيادي كرد تا اجماع اعضاي اين شورا و همينطور كشورهاي غربي را بر ضد جمهوري اسلامي به دست آورد، اما اين خواسته برآورده نشد و ابتكار بيانيه 3جانبه تهران تلاشهاي آمريكا را بي ثمر گذاشت. پس از آن كاخ سفيد دست به اقداماتي فراقطعنامه اي زد و در همين راستا اتحاديه اروپا و كانادا را وادار كرد تا فراتر از قطعنامه شوراي امنيت، تحريم هاي جديد ديگري عليه ايران به تصويب برسانند.اتحاديه اروپا عليرغم آنكه 27 عضو داشته و قاعدتا بايستي در تصميم گيريهاي خود مستقل عمل نمايند، اما عملا ديكته خود را از روي دست آمريكا مي نويسند، آن هم ديكته هاي پرغلط و نسخه هاي بي اثري كه بارها ناكارآمدي خود را در برابر عزم و اراده ملت ايران نشان داده است. اتحاديه اروپا پيش از اين نيز در مسايل جهاني و واكنش در قبال آنها، نشان داده كه چشم و گوش بسته دنباله رو سياست ها و تصميم گيريهاي آمريكاست.جنگ عراق و افغانستان در منطقه، نمونه هاي بارز و انكارناپذيري از اين تقليد كوركورانه است. در ماجراي تصويب قطعنامه اخير تحريم در شوراي امنيت نيز اين اتحاديه اروپا بود كه افسار خود را به دست سران واشنگتن داد و بدون آنكه به عاقبت تصميم خود بينديشد، راي به محكوميت ايران داد.در حال حاضر گردش مالي و تجاري جمهوري اسلامي با اتحاديه اروپا بيش از صدها ميليارد يورو است. اين حجم از تبادلات اقتصادي، در شرايط بحراني اروپا و اقتصادي كه هر روز صداي خرد شدن استخوانهايش به گوش مي رسد و موج بيكاري و فقر آنها را فلج كرده، به خودي خود، گردش حيات در رگهاي فرسوده اقتصاد رو به زوال آنهاست.اتحاديه اروپا در تصميم گيري اخير خود، جمهوري اسلامي را تحريم نكرده بلكه در واقع تحريم عليه شركت هاي اروپايي به تصويب رسانده است چرا كه عملا اين شركت ها از كار با ايران محروم شده و از دايره امور تجارت و بازرگاني ما خارج مي شوند. بنابراين اولين ضربه اعمال اين تحريم ها قبل از آنكه به ايران وارد شود بر سر خود اروپايي ها خواهد نشست. آنها مطمئن باشند كه دنياي تجارت و اقتصاد آن قدر راه گريز دارد كه كشورمان علاوه بر تكيه بر توانمندي و ظرفيت هاي داخلي، راهي براي طرف شدن با شريك تجاري خارجي خود پيدا نمايد.ركود اقتصادي و بحران مالي در غرب، شركت هاي اروپايي را به آستانه تعطيلي و ورشكستگي كشانده است. قطعا پيش از آنكه ما به فكر چاره جويي بيفتيم، آنها خودشان راه آنكه چگونه امكانات خود را در اختيار كشورمان قرار دهند، جلوي پايمان خواهند گشود. تجربه 30 سال انقلاب و تحريم هاي شديد اقتصادي و نظامي سال هاي دفاع مقدس اين مساله را كرارا ثابت كرده است.ايران تصويب قطعنامه هاي تحريم عليه خود را در سازمان ملل غيرقانوني مي داند، چه برسد به تحريم هاي فراقطعنامه اي! بهتر آن بود كه كشورهاي اروپايي و كانادا براي حفظ ظاهر هم كه شده سعي مي كردند به همان قطعنامه شوراي امنيت بسنده كرده و سياست هاي- البته خصمانه- خود را از همان مجرا پيش ببرند.از سوي ديگر، هرچند سالهاست با اعمال نفوذ آمريكا و غرب و تحت فشارهاي دولت هاي سلطه جو، سازمان ملل خاصيت خود را از دست داده و ديگر در مسير برقراري صلح و امنيت جهاني كارايي ندارد، اما قاعدتاً اين سازمان بايد بخاطر حفظ ظاهر هم كه شده در قبال اتحاديه اروپا به خاطر تصميم اخيرشان، موضع مي گرفت و از موازي كاري هاي برخي نهادهاي بين المللي جلوگيري مي كرد.اتحاديه اروپا ظاهرا حافظه تاريخي خود را هم از دست داده است. اگر يكي دو فصل تاريخ را به عقب ورق بزنند، مي بينند كه همين چند سال پيش چگونه با غرور و نخوت سفراي خود را از تهران فراخواندند و وقتي با قاطعيت توام با بي اعتنايي جمهوري اسلامي مواجه شدند، بعد از مدت كوتاهي چگونه سرافكنده و ملتمسانه بازگشتند. آيا ماجراي آن روز نبايد عبرتي براي تصميم گيريهاي امروزشان باشد؟اصولا اروپايي ها آدم هاي باهوشي نيستند! چرا كه براي چندمين بار «مسير تحريم» را كه مسيري كهنه، آزموده شده، غيركارآمد كه اتفاقا داراي تاثير معكوسي هم مي باشد، انتخاب كرده اند. تصويب اين تحريم ها اگر براي اعمال فشاربر ايران به منظور توقف فعاليت هاي هسته اي و دستيابي به فناوري اتمي است كه رسماً بارها ايران اعلام كرده و در عمل نشان داده كه هرگز در اين باره كوتاه نيامده و ذره اي در مسير تحقق اهداف صلح آميز هسته اي خود خلل وارد نمي كند. اگر هم اين تحريم ها براي تحريك بيشتر ايران با هدف تن دادن به مذاكرات هسته اي است كه ايران مكرر آمادگي خود را براي از سرگيري مذاكرات اعلام كرده و البته براي انجام آن شرايط منطقي و عزتمندانه اي نيز قائل شده است.سياست چماق و هويج ديگر نخ نما شده و تار و پود آن از هم گسسته شده است. استفاده چند باره اروپايي ها از اين شيوه را، باز هم بگذاريد به پاي ضريب هوشي آنان!به نظر مي رسد آمريكا در رويارويي ايران با اتحاديه اروپا فقط منافع خود را در نظر گرفته و اروپا را قرباني مطامع خود كرده است. اقتصاد رو به زوال و تعطيلي آمريكا، بحران هاي دامنگير داخلي و سياست هاي غلط اين كشور در جنگ عراق و افغانستان، باعث شده تا كاخ سفيد براي انحراف افكار مردم كشورش و ملت هاي ديگر به برنامه هاي فرعي با ساير كشورها بينديشد تا شايد سرپوشي بر ضعف هاي عمده خود بگذارد. ماجراي افشاي 90 هزار سند جنگ افغانستان هم در همين راستا ارزيابي مي شود.روسيه نيز در راستاي سياست هاي «يكي به نعل، يكي به ميخ» چند ماه اخير خود در حالي تحريم هاي كينه توزانه جديد اتحاديه اروپا عليه ايران را غيرقابل قبول خوانده كه خود از حاميان اصلي قطعنامه ضد ايراني اخير در شوراي امنيت است.مسلما تحريم ها مشكلاتي براي بخش هاي اقتصادي كشورمان ايجاد خواهد كرد اما مي توان با اعمال مديريت و استفاده از روش هاي اقتصادي موثر با اتكا به اراده بلند ملت ايران، تبعات آن را به حداقل رساند. مردم بارها ثابت كرده اند كه تا آخر پاي كار ايستاده اند.اين دوره هم خواهد گذشت. تحريم ها بسان سابق هيچ تاثيري در اراده ملت بزرگ ايران در دستيابي به قله هاي رفيع پيشرفت و سرافرازي نخواهد داشت و با اتكاء به توانمنديها و ظرفيت هاي قابل خود، از اين «پيچ» هم به سلامت عبور خواهيم كرد.آنچه از تصميم اخير اتحاديه اروپا و كانادا بر جاي مي ماند، ديوار بلند بي اعتمادي به آنان است. كشورهايي كه امروز خودشان را در صف دشمنان ما قرار مي دهند، نبايد در آينده انتظاري جز مقابله به مثل از سوي جمهوري اسلامي ايران را داشته باشند.مردم سالاري:ماليات يا نفت«ماليات يا نفت»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم کورش شرفشاهي است كه در آن ميخوانيد؛هر مديريتي هزينه هايي دارد که لا زمه پاسخگويي به آنها، تعريف منابع مالي آن است. اين منابع مالي براي دولت ها در قالب قانون بودجه تعريف مي شود و در ايران مي بايست بودجه ها براساس سند چشم انداز 20 ساله و قوانين برنامه توسعه 5 ساله به مجلس ارايه شود. بر مبناي اين قوانين دولت موظف شده به مرور زمان وابستگي خود را به درآمدهاي نفتي کاهش داده و تا پايان چشم انداز 1404 هزينه هاي کشور را از محل دريافت ماليات تامين کند.البته آنچه که تاکنون شاهد بوده ايم وابستگي بيش از پيش به درآمدهاي نفتي است که ناشي از بالا رفتن قيمت نفت و کسب درآمدهاي باد آورده بوده است. اما در بودجه 89 که قيمت نفت از بالا ي 100 دلا ر به 65 دلا ر کاهش يافت دولت به صرافت افتاد تادرآمدهايش را مالياتي کند و چون اقشار حقوق بگير سالم ترين پرداخت کنندگان ماليات بودند به سراغ کسبه رفت و ناگهان ماليات ها را افزايش داد که با واکنش جدي بازار مواجه و مجبور به عقب نشيني شد. اما در اين بين چند نکته ناگفته باقي مانده است.اول اين که دولت گمان مي کرد افزايش ماليات ها همچون سهميه بندي بنزين است که يک شبه از ليتري 100 تومان به 400 تومان افزايش يابد و آب از آب تکان نخورد (البته کمي تکان خورد و پمپ بنزين ها قدري شلوغ شد) که با واکنش بازار، متوجه شد بازار با بخش هاي ديگر تفاوت دارد.از سوي ديگر بحث هدفمند کردن يارانه هاست که در قالب آن دولت سعي دارد درآمدهايش را افزايش چشمگيري بدهد و اين افزايش در قالب افزايش 40 درصدي قيمت ها تعريف شده است و چون دولت در قالب اين گران کردن بايد يارانه نقدي به مردم بپردازد و هزينه کردن از پول نفت و صندوق ذخيره ارزي- که نمي دانيم پر است يا از آن چيزي نمانده- به پاسخگويي دولت به مجلس نياز داشت، بحث افزايش ماليات ها مطرح شد که مشاهده کرديم اين راهکار هم موفقيت آميز نبود.نکته ديگر اظهارات رئيس دولت در توجيه عملکردهاي مالياتي بود که از ايران به عنوان پيشگام استفاده از ماليات نام برد و با صراحت اعلا م کرد که کشورهاي غربي از ماليات درآمد قابل توجهي ندارند. اين در حالي است که عمده منبع درآمد کشورهاي غربي از دريافت ماليات تامين مي شود زيرا همچون ايران از منابع زيرزميني و ثروت هايي همچون نفت برخوردار نيستند. به هر حال اکنون وضع ماليات کشور به خود اظهاري رسيده و اين اتفاقي است که سالها در سطح کشور مي افتاد بدين معنا که کسبه ميزان درآمد و مالياتي که توان پرداخت آن را دارند به دارايي اعلا م مي کنند و با قدري چانه زني همان را مي پردازند.به عبارت بهتر چون کسبه مبلغ اعلا م شده را خودشان اعلا م کرده و به زور از سوي مميز مالياتي تعيين نشده است، پرداخت ماليات افزايش يافته بود کاري که امروز نيز دوباره اتفاق مي افتد و دولت توانست پس از کش و قوس هاي فراوان 15 درصد بر ميزان ماليات بيفزايد. بي شک درآمد کشور بايد به سوي ماليات حرکت کند اما اين که چقدر دولتمردان بتوانند برنامه هايي همچون هدفمند کردن يارانه ها را که به افزايش يکباره قيمت ها منجر ميشود و بار مضاعفي بر دوش توليدکنندگان و کسبه خواهد بود با افزايش ماليات ها هماهنگ کنند و چقدر مي توان شاهد افزايش اتکاي بودجه کشور به ماليات و کاهش اتکاي آن به درآمدهاي نفتي بود سوالي است که تنها آينده مي تواند به آن پاسخ دهد. رسالت:چند نکته«چند نکته»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛1 - اتحاديه اروپا4 مرداد ماه رسما تحريم هايي فراتر از قطعنامه شماره1929 بر عليه ايران به تصويب رساند. تحريم ها در حوزه انرژي، بيمه، تجارت و حمل و نقل مي باشد.66 شرکت ايراني در تشديد تحريم ها مورد غضب اتحاديه اروپاست. چندي پيش نيز کنگره آمريکا گام اوليه را براي تشديد تحريم ها برداشت. اينکه اروپا و آمريکا تصميم گرفته اند فراتر از مصوبه شوراي امنيت اقداماتي انجام دهند خود مجوزي به ايران است که اصلا اعتنايي نه به قطعنامه1929 و نه به تصميمات آمريکا و اروپا در تشديد تحريم ها داشته باشد.وقتي حريم تصميم شوراي امنيت توسط اعضاي دائمي شکسته مي شود نشان دهنده آن است که قطعنامه حتي روي کاغذ ارزش وجودي ندارد.2- لحن اروپايي ها و آمريکايي ها هر روز خشن تر مي شود. تهديد نظامي هم به صورت چاشني اين لحن حکايت از يک جنگ رواني عليه ايران دارد. حمله نظامي از صورت يک گزينه خارج شده و خود به صورت يک گزينه رواني و رسانه اي رخ نمايي مي کند.به نظر مي رسد سيلي اي که رژيم صهيونيستي در جنگ33 روزه حزب الله و جنگ22 روزه حماس از دو شاخه مقاومت در دو کشور لبنان و سرزمين هاي اشغالي دريافت کرد آنها را در نوع تهديدات محتاط کرده است.همچنين پذيرايي که ناتو و بويژه آمريکا اکنون در عراق و افغانستان مي شوند، به آنها اين درس را داده است که هزينه دست روي ماشه بردن به مراتب بيشتر از تن دادن به يک گفتگوي عادلانه است. اگر عقلانيت، مدار تصميم گيري آنها باشد بايد از عربده کشي که تنها تارهاي صوتي گلوي آنها را آزار مي دهد پرهيز کنند.3- تجربه نشان داده است هر وقت حجم بگومگوهاي سياسي در داخل يک عدد مشخصي را نشان نمي دهد، برخي در آن سوي آب ها به طمع مي افتند. سر و صداهاي پس از انتخابات ممکن است برخي را به اشتباه اندازد و فکر کنند بوي کباب مي آيد. اما بايد بدانند از بوي کباب خبري نيست. ايران بر آمده از ناآرامي هاي سال گذشته يک ايران مقتدرتر و نيرومندتر است. اراده زوال ناپذير ملت ايران بويژه نسل سوم انقلاب، جمهوري اسلامي را از هر نظر بيمه کرده است.اگر کسي به فکر حمله به ايران بيفتد حتما پاسخ پشيمان کننده دريافت خواهد کرد آن هم قبل از آنکه اين نيت خود را عملي سازد.انقلاب قرار نيست از يک سوراخ دوبار گزيده شود. قطعا روزي چون روز31 شهريور سال59 تکرار شدني نيست.4- مهمترين عامل بازدارندگي، وحدت ملي و انسجام اسلامي است اين نکته اي است که تمامي احزاب و گروه ها و رجال سياسي آن را مد نظر دارند ملت ايران امروز در اوج اقتدار ملي است.غرب بايد بداند در ايران از يک مشت واحد ضربه خواهد خورد.اين مشت پولادين از ميان اتحاد بين قوميت هاي ايران، مذاهب، حاکميت، احزاب و گروه ها بلند و بر دهان متجاوزين کوبيده مي شود. جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه درن ميخوانيد؛هفته جاري با شور و شعف سپري گشت و مردم ايران ميلاد خجسته مهر فروزان آفرينش، وليالله الاعظم، حضرت مهدي موعود (عج) را گرامي داشتند. شهرها و خيابانها آذين بسته شد و جهانيان متوجه بيقراري دلها و چشم به راهي ملت ايران شدند كه با برپايي جشن ميلاد ذخيره الهي منتظر روزگاراني هستند كه سرانجام به اذن الهي ظهور خواهد كرد و تمام دلخستگيها و زخمهاي كهنه بشريت را درمان خواهد نمود.هر چند ايام ميلاد و نيمه شعبان بسر رسيد ولي آيا مفهوم انتظار و وظايف منتظران نير به پايان رسيده است؟ آيا صرفا برگزاري مراسم در اين روز، تنها وظيفهاي است كه ماشيعيان نسبت به امام زمان خويش و استقرار حكومت عدل جهاني و اقامه كمالات ديني و اخلاقي داريم؟ طبعا اين حركتهاي مقطعي، از سر شور و دلدادگي، نخستين و كمترين اقدامي است كه ميتوان در جهت توجه عمومي به اين اصل بنيادين داشت ولي اگر قرار باشد كه فقط به يك روز از سال، در حد مختصر و گذرا اكتفا كرد بايد گفت كه ما نيز در صف "غافلين" قرار گرفته و نتوانستهايم تفكر بنيادين مهدويت را در دل و جان خويش نهادينه كنيم. طبعا در چنين مسيري، رسالت روحانيت و انديشه ورزان فرهيخته ايجاب ميكند كه اصل انتظار و موضوع مهدويت و وظايف منتظران را در دستور كار برنامههاي فرهنگي و تبليغي قرار داده، توجه لازم و هميشگي را به جامعه منتقل نموده و غبار مهجوريت از چهره آن برگيرند. در چنين صورتي ميتوان اميدوار بود كه جامعه از بركات حركت آفرين انتظار به نحو كامل بهره خواهد گرفت.در هفته جاري وزراي خارجه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در تصميمي فراقانوني كه مورد اعتراض برخي كشورهاي جهان قرار گرفت، در اقدامي يك جانبه تحريم مضاعف ايران را تصويب كردند. اين اقدام كه به معناي ناديده گرفتن مصوبات شوراي امنيت است صنعت نفت، گاز، انرژي و شبكه بانكي و كشتيراني ايران را هدف قرار داده و با اين حركت، اتحاديه اروپا نشان داد كه تحت فشارهاي آمريكا در مسيري غلط و با چشم بسته قرار گرفته و از منافع خود غافل شده است.وزراي خارجه اتحاديه اروپا در بيانيهاي كه به همين منظور صادر كردند در عين حال مدعي شدند خواستار ادامه گفتگوهاي هستهاي و تعامل با ايران هستند، در صورتيكه حركتهاي مبتني بر تحريم كه نشان از خصومت و تقابل دارد باعث مسدود شدن باب تعامل شده و گامي به عقب و در مسير تقابل و ايجاد فضاي منفي در مذاكرات است و قطعا باعث پيچيدهتر شدن اوضاع خواهد شد.ملت ايران نشان داده كه هيچگاه تحت تاثير اقدامات غير موثر و غير سازنده قرار نگرفته و سياست تحريم، خللي در عزم آنها براي احقاق حقوق مشروع و حقه خود در تعقيب برنامه صلح آميز هستهاي ايجاد نخواهد كرد. شايد اگر غرب به جاي روحيه تقابل، اندكي عقل بخرج داده بود به اين نتيجه ميرسيد كه تداوم سياست شكست خورده عليه ايران در 30 سال گذشته، نتيجهاي جز تقويت خود اتكايي و استواري ملت بزرگ ايران از يكسو و محروم شدن اروپا و غرب از فرصتهاي بيبديل مشاركت و همراهي با يك قدرت منطقهاي داراي ظرفيتهاي عظيم و گسترده در ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي نخواهد داشت. قطعا ملت ايران اقدام اخير اتحاديه اروپا را گام ديگري در بيكفايتي غربيها ارزيابي ميكند كه فضاي بياعتمادي به طرفهاي مذاكره كننده را تشديد كرده و داراي تبعات منفي زيادي براي آنها خواهد بود.در مرور رخدادهاي خارجي، اين هفته، بحران تشكيل دولت در عراق ادامه يافت. در افغانستان تلفات نيروهاي اشغالگر اوج گرفت و در فلسطين اشغالي فشار به حكومت خودگردان براي وارد شدن به مذاكرات مستقيم با رژيم صهيونيستي تشديد شد.در عراق، پس از آنكه گفت و گو و رايزنيها ميان گروههاي سياسي براي تشكيل دولت جديد حاصلي در بر نداشت گروه "ائتلاف ملي" به رهبري سيد عمار حكيم و "العراقيه" به رياست اياد علاوي پيشنهاد تشكيل دولت موقت دادند و خواستار شدند تا مجلس در جلسه دوشنبه گذشته خود اين مسئله را در دستور كار قرار دهد كه در آخرين ساعات، جلسه مجلس به تعويق افتاد تا بن بست تشكيل دولت همچنان ناگشوده بماند.پيشنهاد تشكيل دولت موقت توسط دو فراكسيون "ائتلاف ملي" و "العراقيه" به مفهوم عميقتر شكاف ميان اين گروهها با جناح "دولت قانون" متعلق به نوري مالكي است. اكنون محرز شده كه گروههاي سياسي عراق از رفتارهاي گروه "دولت قانون" و شخص نوري مالكي ناخشنود هستند و اصرار مالكي بر ادامه تصدي نخست وزيري را غيرمنطقي تلقي ميكنند. حزب نوري مالكي چندي قبل با تشكل وابسته به سيد عمار حكيم ائتلاف كرد و گروه بزرگتري به نام "اتحاد ملي" تشكيل داد كه تشكيل اين گروه، خوش بينيهايي را در اتحاد ميان شيعيان و بازگشت ثبات سياسي به عراق ايجاد كرد ولي با تداوم اختلافات در ميان اين ائتلاف، كه مجموعاً 159 كرسي مجلس را در اختيار دارند، آن خوش بينيها فعلاً بي نتيجه مانده است.همزمان با تحولات سياسي، گروههاي تروريست نيز بيكار ننشستند و طي هفته جاري در دو مرحله جداگانه به زائران عازم كربلا حمله كرده و دهها نفر را به خاك و خون كشيدند. اين تروريستها كه عقبه آنها به بعثيون، برخي جريانهاي سياسي داخلي و همچنين اشغالگران متصل است همچنان به تاخت و تاز خود در عراق ادامه ميدهند. با توجه به سير تحولات جاري، افقهاي بازگشت آرامش و ثبات به عراق همچنان تيره مينمايد.اين هفته در قضيه فلسطين، تكاپوها براي از سرگيري مذاكرات مستقيم ميان تشكيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي شدت گرفت. بنيامين نتانياهو اعلام كرد كه اين رژيم آماده ورود به مذاكرات مستقيم است. وي، مذاكرات مستقيم با فلسطينيها را در مقطع فعلي براي اسرائيل يك ضرورت خواند. در همين ارتباط، محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان نيز اعلام كرد اين تشكيلات با ورود به مذاكرات مستقيم مشكلي ندارد به شرط آنكه اين مذاكرات در يك چارچوب كه مشمول پذيرش مرزهاي 1346 باشد، صورت گيرد.از شواهد چنين بر ميآيد فشارهاي زيادي از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي بر حكومت خودگردان و همچنين حكام عرب منطقه وارد ميشود تا آنها را بار ديگر به پاي ميز مذاكره مستقيم با رژيم صهيونيستي بكشانند. بنيامين نتانياهو روز سهشنبه در اقدامي غيرمنتظره راهي اردن شد تا مقدمات لازم را براي برگزاري مذاكرات سازش فراهم سازد. نتانياهو در آستانه اين سفر اعلام كرد در جريان ديدار اخيرش با اوباما، درباره مذاكرات سازش مستقيم تبادل نظر كرده و به توافق رسيده است.دور جديد تلاشها براي احياي مذاكرات سازش از چند هفته قبل بار ديگر توسط آمريكا و رژيم صهيونيستي آغاز شده است كه البته باني اصلي آن، خود صهيونيستها ميباشند. رژيم صهيونيستي مصمم است با تباني دولت اوباما، بدون اينكه كوچكترين امتيازي به طرف عربي بدهد به يك مصالحه با اعراب برسد و در اين مسير، به حمايتهاي همه جانبه و بي چون و چراي لابي صهيونيستي خود در آمريكا و همچنين دلالي حكام سازشكار منطقه، به ويژه رژيمهاي قاهره و امان چشم دوخته است.اين هفته موضوع افغانستان بار ديگر به كانون توجه رسانههاي جهان بازگشت. در اين هفته، ضمن اينكه نظاميان ناتو روزهاي مرگباري را پشت سر گذاشتند و شماري از اين نيروها در حملات متعدد شورشيان كشته شدند، افشاي دهها هزار سند نظامي محرمانه آمريكا در سايتهاي خبري رسوايي تازهاي را براي واشنگتن به بار آورد. در اين اسناد، به موارد متعددي از شكستها و ناكامي سياستهاي آمريكا در افغانستان اذعان شده است. همچنين اين اسناد فاش ميسازد كه آمريكاييها در كشتار غيرنظاميان افغاني آمار دروغين ميدهند. افشاي اين پروندهها اعتراض كاخ سفيد و پنتاگون را در پي داشته است. با اينحال، نحوه درز اين پروندهها به مطبوعات همچنان در هاله ابهام است و سوء ظنهايي را به همراه دارد.همزمان با اين تحولات، حمله نيروهاي ناتو به مناطق مسكوني بخشهايي از افغانستان در اواخر هفته جاري، خشم مردم اين كشور برانگيخت. اين حملات كه دهها كشته برجاي گذاشت با اعتراض حامد كرزاي رئيسجمهور افغانستان نيز مواجه شد و كرزاي مجبور شد براي رعايت افكار عمومي افغانستان، ملاحظه متحدين غربيش را نكند. كرزاي ناتو را مسئول كشتار غيرنظاميان افغاني دانست و از آنها انتقاد كرد.آفرينش:عزت حکمت مصلحت نياز دستگاه ديپلماسي کشور«عزت حکمت مصلحت نياز دستگاه ديپلماسي کشور»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن ميخوانيد؛تلاش هاي دستگاه ديپلماسي کشور در ماه هاي اخيررشد روز افزوني داشته، در نشست سه جانبه تهران که منجر به اعلاميه اتمي تهران شد به نقطه اوج خود رسيد ..و با ارائه طرح کنفرانس تهران مبني بر مبادله سوخت هسته اي به سوژه اصلي در محافل بين المللي تبديل شد. با اين وجود جامعه جهاني آنچنان که ايران انتظار داشت از اين بيانيه استقبال نکرد و اين استقبال سرد با صدور قطعنامه 1929 سازمان ملل عليه فعاليتهاي هسته ايران متبلور شد. چند روز بعد پس از تصويب قطعنامه 1929 از سوي کشورهاي عضو شوراي امنيت از جمله روسيه وچين ايران شيوه جديدي در روابط سياسي خود با چين و روسيه اتخاذ کرد و همين امر به رد و بدل شدن سخنان تند مسئولين دو کشور ايران و روسيه منجر شد به خصوص پس از آنکه رييس جمهور روسيه نسبت به ايران موضعي سرد و مايوس کننده گرفت و در يکي از سخنراني هايش ايران را به عنوان کشوري خطرناک که در تلاش براي رسيدن به سلاح هسته اي مي باشد معرفي کرد و همزمان سياست نزديکي با آمريکاوکشورهاي غربي را در پيش گرفت و همين امر به ضخيمتر شدن يخ روابط سياسي دو کشور افزود.اين در حالي است که نياز کشور و وظيفه اصلي مسولان ديپلماسي کشور در شرايط کنوني کاهش تنشها وايجاد اعتماد سازي در سطح جهان مي باشد. دستگاه ديپلماسي کشور بايد ضمن حفظ عزت واقتدار ملي، زمينه را براي کاهش تنش و اختلال در رابطه با کشورهاي قدرتمند در جهان را فراهم نمايد. تعامل بين ايران و روسيه تا قبل از اين وقايع همواره تابع عوامل تعريف شده و ثابتي بوده، همواره به عنوان اهرمي موثر در مقابل غرب وآمريکا خود نمايي مي کرده است.اگرچه طرف روسي بارها در انجام تعهداتش همچون راه اندازي نيروگاه بوشهرو تحويل سامانه موشکي اس300 کوتاهي کرده است، با اين وصف کشور همواره در عرصه بين المللي به شرکاي استراتژيک و با نفوذ نياز دارد و سياستگذاران دستگاه خارجي کشور نبايد اجازه دهند که روسيه همراه با آمريکا وغرب در ائتلافي مشترک درجبهه مقابل ايران قرار گيرند.البته روسها هم به طور تمام عيار خواهان چنين امري نيستند و انعقاد قرار دادهاي توسعه گازي در پارس جنوبي ويا اعلام راه اندازي نيروگاه بوشهر در شهريور ماه سطحي از روابط قابل توجه ميان ايران و روس را شکل داده است. بايسته است طراحان ومسولان دستگاه ديپلماسي کشور با حکمتي مدبرانه به نقاط ضعف در نحوه عملکرد خويش بپردازند وبا در نظر گرفتن مصلحت کشور در چنين برهه هاي حساس از واکنش مستقيم و موضع گيري هاي تند خوداري نمايند.و با از بين بردن موارد تنش زا و سوتفاهم هاي سياسي در روابط ديپلماتيک زمينه را براي ايجاد فرصت ها و اعتماد سازي در صحنه هاي بين المللي فراهم نمايند. عرصه سياست، هميشه نمي تواند ميداانگاه واکنش هاي عصبي و احساسي باشد.دنياي اقتصاد:آزادي اطلاعات در جهان جديد«آزادي اطلاعات در جهان جديد»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم شهرام شريف است كه در آن ميخوانيد؛انتشار اطلاعات محرمانه و اسناد جنگ افغانستان در سايت اينترنتي ويکيليکس شايد يکي از تعارضهاي اصلي جهان امروز باشد.جهاني که از يک سو تلاش ميکند به لطف بسترسازي رسانههاي مدرن، شخصيترين اطلاعات افراد را به اشتراکي عمومي بگذارد حالا در سوي ديگر قضيه به پرسش و تعريف جديدي از «محرمانگي» رسيده است. در واقع به لطف همين قواعد رسانهاي جديد در توسعه و آزادي اطلاعات است که محرمانهترين اسناد جنگي روي اينترنت و در دسترس همگان قرار ميگيرد و هيچ قدرتي حتي صاحب آن اطلاعات و توسعهدهنده شبکه و صاحب پرقدرتترين ابزارهاي رسانهاي قادر به مقابله با آن نيست. با اين حال، نبايد از نظر دور داشت که سايت ويکي ليکس تنها آخرين حلقه از مجموعه افشاگري است و منابع اصلي قطعا به درون سيستم دسترسي داشته است.سايت ويکي ليکس آنچنان که از نامش پيدا است، متعلق به جهان ويکيها و مرتبط به مکتب اوپن سورسها است. جهاني که بر مبناي «همه چيز را همگان دانند» و «اطلاعات بايد بدون تبعيض در اختيار همگان قرار گيرد» شکل گرفته و نمونه مشهور و قابل لمس آن دايرهالمعارف ويکي پديا است. بزرگترين دايرهالمعارف آنلاين دنيا که نه توسط چند متخصص، بلکه به وسيله همه مردم جهان نوشته و ويرايش ميشود.ويکي ليکس، اما از زمان راهاندازي در سال 2006 به دنبال اسناد محرمانه و اطلاعاتي بوده که دولتها همواره به لطف قدرت و ملاحظاتشان از شهروندان مخفي نگاه ميداشتهاند. هم از اين رو است که 90 هزار سند جنگ آمريکا در افغانستان تنها بخشي از 2/1 ميليون سند محرمانهاي است که اين سايت منتشر کرده و شايد اهميت جنگ افغانستان در حال حاضر است که اينچنين آن را به يک انفجار رسانهاي تبديل کرده است. اسنادي چون فساد دولتي در کنيا، طراحي بمب اتمي که هيروشيما را نابود کرد و همچنين قواعد نظامي تدوين شده براي زندان گوانتانامو از ديگر اسنادي است که پيش از اين، روي اين سايت قرار گرفته بود.آنچه اما اين اواخر اين سايت را به شهرت بالايي رساند، انتشار ويدئويي تکاندهنده از حمله يک بالگرد آمريکايي به 12 شهروند عراقي از جمله دو خبرنگار رويتر بود که نشان داد کشور پايه گذار شبکههاي اطلاعرساني، حتي بهرغم بهرهگيري از مهمترين ابزارهاي کنترلي تا چه حد در برابر افشاي اطلاعات آسيبپذير است.اطلاعات در سايت ويکي ليکس توسط هزاران کاربر اين سايت به روز ميشود. کاربران با استفاده از يک نرمافزار که ارسال اطلاعات را رمزگذاري ميکند قادر به ارسال مخفيانه (و به ندرت قابل پيگيري) اطلاعات خود به سرورهاي متعدد اين سايت ميشوند که دست بر قضا، اصليترين آنها در کشور سوئد قرار دارد. کشوري که قوانين سفت و سختي براي حفاظت از اطلاعات را دارد. مطالب پس از دريافت توسط تيمي متشکل از خبرنگاران ارشد و داوطلب مطبوعاتي اطلاعات مورد مطالعه و سپس انتشار قرار ميگيرد.طبيعتا به دليل ماهيت خام اين اطلاعات، نميتوان بلافاصله نتيجهگيري مستقيم و تحليل درستي از آنها ارائه داد و از همين رو، گفته ميشود ارزيابي همين اطلاعات اخير در مورد جنگ افغانستان و حتي حجم خسارت به بار آمده به ارتش آمريکا نيازمند تعمق و تحليل بيشتر اين اسناد است. ارتش آمريکا چندي پيش اين سايت افشاگر را يکي از دشمنان خود معرفي کرد؛ چراکه به گفته مقامات ارتشي، افشاي اطلاعات در آن باعث آگاهي سرويسهاي اطلاعاتي خارجي از عملکرد و تاکتيکهاي نظامي اين کشور ميشود. تاکنون افشاي چنين اطلاعاتي مشکلات فراواني را هم براي مديران اين سايت به وجود آورده است؛ اما به لطف توسعه و گستردگي جهاني، اين سايت روز به روز بزرگتر شده است.به هر حال، ويکي ليکس فرزند جهان شبکهاي است؛ جهاني که خود بر مبناي اشتراک و آزادي اطلاعات شکل گرفته است و حالا فرزنداني را پرورش داده که در مقابل پدران خود ايستادهاند. در چنين جهاني «آزادي اطلاعات» و «محرمانگي» همچون «اطلاعات شخصي» تعريفهاي جديدي مييابند.جهان صنعت:علت کاهش قيمت طلا«علت کاهش قيمت طلا»عنوان سرمقالهي روزنامهي جهان صنعت به قلم رضا رادمنش است كه در آن ميخوانيد؛ هر کسي در اين چند روز اخير سري به بازار طلافروشان زده باشد، متوجه کاهش قيمت شده است. اين کاهش به حدي است که در سه ماهه گذشته سابقه نداشته و متاثر از کاهش قيمت اين فلز گرانبها در جهان است.اين فلز که به علت عدم اعتماد سرمايهگذاران در بازارهاي مالي اروپايي و هجوم آنها به سمت طلا مدتها افزايش بيسابقهاي را تجربه کرده بود اکنون با بهبود نسبي اوضاع کشورهاي اتحاديه رو به کاهش نهاد.اما با گزارش اين هفته در مورد وضعيت مناسب بانکهاي اروپايي و بازگشت اعتماد به سرمايهگذاران بهاي طلا به کاهش ادامه داد تا رويکرد ناگهاني براي فروش طلاهاي خريداري شده براي جلوگيري از ضررهاي هنگفت باعث کاهش بيسابقه بهاي طلا شود.دو بانک بزرگ اروپايي- UBS و بانک آلمان- روز سهشنبه اعلام کردند که با وضعيت بسيار خوبي روبهرو هستند.گزارشي که اين هفته در مورد گذار تقريبا تمام بانکهاي اروپا از شرايط ضعيف اقتصادي و مشکلات بحران بدهي دولتها انتشار يافت، روزهاي خوبي را براي اقتصاد اروپا پ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 687]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها