واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پيشرفت علم و دانش در حکومت مهدوي (1)
«دوراني بر امت من مي آيد که در آن، از اسلام جز نامي نماند و از قرآن جز نقش و تصويري نباشد. مسلمانان به نام مسلمان خوانده مي شوند، ولي به اسلام از هر کس بيگانه ترند.»(1)اين سخن رسول خدا(صلي الله عليه و آله) را که مي خوانم، يادم از خرافاتي مي افتد که جامعه مان را در خود بلعيده است ... بدعت ها و خرافاتي که پايه گذار انديشه ديني جامعه مان شده اند ... و جامعه آن روز برايم اين گونه ترسيم مي شود که پايه دين، چيزي چر هواها و هوس ها، منافع شخصي و گروهي نخواهد بود ... عالمان دنيا مدار و نفس پرست، اصول و فروع دين و آيات الهي را به دلخواه تفسير و تأويل مي کنند؛ آن گونه که با آرزوهاي دنيا خواهانه آنان هيچ تضادي نداشته باشد ... «او هواپرستي را به خداپرستي باز مي گرداند، پس از آنکه خداپرستي را به هواپرستي باز گردانده باشند. رأي ها را به قرآن باز مي گرداند، پس از آنکه قرآن را به رأي هاي خود باز گردانده باشند.»(2)بدعت گذاري در دين که سبب دوري از حق و افتادن در وادي گمراهي مي شود و رسوم باطل را جايگزين سنت ها مي کنند و سنت هاي راستين به دست باد نسيان و فراموشي مي سپرند... . آرزو مي کنم جامعه اي را که نه بدعتي در آن باشد و نه خرافه اي ... جامعه اي مه سراسر نور باشد و راستي و درستي ... .راستي از دوران پس از ظهور امام مان چه مي داني؟... همان زمان که امام پس از نابودي کفر و شرک، پايه هاي حکومت الهي اسلامي اش را بنيان مي نهد و عظر دلنشين عدالت را در فضاي جهان جاري مي کند ... .به حامعه امروزي بشر اگر نگاهي کني، يادي از گذشته کني اگر گاهي؛ تازه مي تواني دريابي که بشر با اين جثه کوچکش چه ها که نکرده است؟! بين آن روزها که کبوتران نامه رسان پيغام ها را جا به جا مي کردند، وصفش را که خوانده اي؟ و امروز که حتي نامه ها هم ديگر کمترين جايگاه را دارند و موبايل و ايميل و ... جايشان را پر کرده اند ... مقايسه اي کن... .بين آن روزها که رفتن از يک سرزمين به سرزميني ديگر چه جانکاه بود و طاقت فرسا و گاه ماهها به طول مي انجاميد و امروز که بشر پا از زمين فراتر نهاده و سفر به کُرات را آغاز کرده است و چه کوتاه هم راه مي پيمايد براي رسيدن ... .وقتي آن روزها و اين روزها را با هم مقايسه مي کنم، يادم از اين سخن مي افتد که «علم و دانش 27 حرف است و همه آنچه پيامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تا کنون جز با آن دو حرف، آشنايي ندارند و هنگامي که مهدي ما قيام کند، 25 حرف ديگر را بيرون آورده، آن را ميان مردم نشر و گسترش مي دهد.بين آن روزها که همه چيز ابتدايي بود و ساده و امروز که همه چيز مدرن شده است و پيچيده ... و من وقتي آن روزها و اين روزها را با هم مقايسه مي کنم، يادم از اين سخن مي افتد که «علم و دانش 27 حرف است و همه آنچه پيامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تا کنون جز با آن دو حرف، آشنايي ندارند و هنگامي که مهدي ما قيام کند، 25 حرف ديگر را بيرون آورده، آن را ميان مردم نشر و گسترش مي دهد.»(3)مي دانم که اساس و بنيان جوامع انساني را علم و دانش آنها تشکيل مي دهد. جهان امروز، جهان دانش و انديشه عصر روشنفکران و دانشمندان است؛ علم و دانش است که مسير زندگي انسان را مشخص و هدايت مي کند. تنها به واسط? علم مي توان به علل امور پي برد و از نظر فلاسفه تنها راه به سوي مدينه فاضله علم است. شرافت آدمي در تحصيل علم است، نه در جنگ و گردنکشي و بندگي انسان تنها در راه کسب علم معنا دارد.
دانش دوستي رمز پيشرفت و بقاي انسان و جامعه است و سرنوشت او را کوشش علمي او معين مي نمايد. اهل علم متفکّرين و قلم به دستان، سرمايه اصلي هر جامعه هستند و در جهت حفظ و رشد آن بايد کوشيد. سرمايه اصلي و توان حقيقي هر کشوري به سطح علمي آن بستگي دارد .مي روم لا به لاي روايات، مي نشينم و مي خوانم شان تا بهتر دريابم معني اين آوردن 25 حرف را و اتفاقاتي که پس از آن به وجود مي آيد ... .انسان از موجوداتي است که با توجه به قو? عقلي که در وجودش است، روز به روز از لحاظ علمي و عقلي پيشرفت مي کند و متکاملتر مي شود و اين امري طبيعي و اثبات شده است و از طرفي ديگر هم ما به تلاش براي عمران و آبادي زمين و بهره وري از نعمات خدادادي از طرف منابع ديني توصيه شدهايم، با اين اوصاف طبيعي است که در آخرالزمان علم پيشرفت کند و اگر شرايط آن محيا شود و موانع برطرف شود، اين پيشرفت با سرعت هرچه بيشتر به وقوع مي پيوندد؛ چنانکه با ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف اين موانع برداشته مي شود و علم و تکنولوژي پيشرفت مي کند و نتيجه اين پيشرفت ها دسترسي به اختراعات و مسائل نو و بديع است و در نتيجه آسان شدن زندگي براي بشر و بهرهوري بيشتر از امکاناتي که در دسترس او قرار گرفته شده است، و هيچ دليلي نداريم که در آخرالزمان پيشرفت علم متوقف شود؛ بلکه همانگونه که گفته شد سير طبيعي علم صعودي است و البته بايد در همه ازمان از اصول و فرامين دين تجاوز نکرد و محرمات الهي را مرتکب نشد و در زمان ظهور امام مهدي(عجل الله نعالي فرجه الشريف) اين سير صعودي سرعت بيشتري هم خواهد گرفت.راستي از دوران پس از ظهور اماممان چه مي داني؟... همان زمان که امام پس از نابودي کفر و شرک، پايههاي حکومت الهي اسلامياش را بنيان مينهد و عظر دلنشين عدالت را در فضاي جهان جاري مي کند ... .دوران دل انگيري است، روزهايي که انسان ها از درون متحول مي شوند و بينشهاي مادي و دنيايي به روحاني و معنوي تبديل مي شود ... روزهايي که خداوند دست محبتش را به سر بندگان مي گذارد و عقول آنها را با آن به کمال ميرساند و بلوغ فکري آنان رشد يافته و تکميل مي شود ... روزهايي که جتي زنان خانه دار در خانه خودش به شيوه قرآن و سنت رسول الله صلي الله عليه و آله حکم مي کند ... روزهايي که مظاهر شرك و فساد و تباهي از بين مي رود و عدالت در همه ابعاد آن فراگير مي شود؛ امكان رشد و تعالي فراهم مي گردد ... روزهايي که به بركت ظهور حجت حق و الطاف الهي، امكان درك و بينش بيشتري براي انسانها فراهم مي شود ... روزهايي که بشريت به سرچشمه جوشان علوم حقيقي مي رسد، پرده از روي حقايق هستي برداشته مي شود و تا حد ممكن و به مقدار توان، انسانها به اوج تكامل علمي پرواز مي کنند... .(4)
دوراني که پيشرفت علم بشري، همراه با تکامل و رشد اخلاق و خردهاست ... دوراني که علم و دانش بشري در خدمت عقلانيت و خردورزي و خدامحوري و اخلاق قرار مي گيرد، زندگي انسان ها بهبود مييابد و زمينه سعادت و تکامل بهتر و سريعتر انسانها فراهم مي شود؛ انسان ها با آگاهي از رمز و راز طبيعت و اسرار خلقت و مقايسه ناچيز بودن علم و آگاهي اش با رازهاي ناگشوده عالم و بي کرانگي علم خداوند در برابر علم و قدرت خداوند و عظمت بي انتهاي او، بيشتر سر تواضع و خاکساري فرود مي آورد و اين آگاهي و دانش، در خدمت پرورش اخلاق نيک و تهذيب نفس و پرورش انسان هاي با فضيلت و متعالي مي گردد ... روزهايي که بشريت به نهايت بلوغ خود مي رسد و اخلاق، انديشه، آرزو و ... رنگ کمال به خود مي گيرد ... .دوراني که علم پيشرف فراواني خواهد كرد؛ که سود اين علم در نهايت به انسان باز مي گردد؛ که اساساً هر سود و رفاه و پيشرفت مادي و معنوي كه نصيب آدمي مي شود، بر پايه علم و آگاهي استوار است. همين دوران طلايي است که آدمي را به کمال حقيقي مي رساند که مقدمه تمام وعدههاي نيكي كه براي دوران ظهور داده شده، پيشرفت علم است؛ علمي که هم بعد پزشكي، كشاورزي، فصانوردي و ... را شامل مي شود و هم علوم الهي و نحوه تقرب و نزديك شدن به خدا را؛ يعني، همان دوراني که مردم مي آموزند چگونه بنده واقعي باشند و با پيشرفت معنوي قادر به انجام هر كاري مي شوند(مانند عارفان حقيقي در زمان ما) و سود علم چيزي نيست که مخفي بماند و احتياج به توضيح داشته باشد .زماني که آموزش و پرورش به اوج تکامل خود مي رسد و تمام اهداف انبيا و اوليا براي تعليم انسانها به کار گرفته مي شود. سطح معلومات مردم به درجهاي از رشد و کمال ميرسد که تمام اعضاي خانوادهها از آن برخوردار ميشوند. معارف اسلامي و تعليم احکام و مسائل ديني همه جا را فراميگيرد؛ تا جايي که بانوان خانه دار به راحتي ميتوانند از کتاب خدا و سنت پيامبر تکاليف خود را فرابگيرند... ... و چه دوراني است، آن دوران که همه آرزوي بودن در آن را دارند؛ دوراني که حركت علمي با توجه به زمينه هاي مساعد و مطلوب بسيار سريع است؛که اين حركت در چهارچوب حركت اختياري انسان است و نه معجزه گونه ... .زماني که انسان با توجه به سعه وجودي خود مي تواند از علم و معرفت بهرهمند شود و هر چه سعه وجودياش بيشتر باشد، بهره اش از علم بيشتر مي شود و اگر كسي به بالاترين درجه انساني رسيد (بالاترين حدي كه يك مخلوق مي توان واجد علم شود)، آن علم را به دست خواهد آورد. دوراني که جامعه، فضيلت محور و ارزش مدار خواهد بود؛ از اين رو از منافع مادي در راستاي حيات معنوي استفاده شده و دنيا، ابزار حركت تكاملي و كسب سعادت خواهد بود. اين منافع مادي به صورت صحيح در اختيار عموم قرار مي گيرد و همه از آن بهره مي برند و جامعه طبقاتي نخواهد بود. بنابراين علم شكوفا ميشود و صنعت در خدمت عموم مردم و در راستاي تعالي و تكامل مردم قرار مي گيرد.زماني که آموزش و پرورش به اوج تکامل خود مي رسد و تمام اهداف انبيا و اوليا براي تعليم انسانها به کار گرفته مي شود. سطح معلومات مردم به درجهاي از رشد و کمال ميرسد که تمام اعضاي خانوادهها از آن برخوردار ميشوند. معارف اسلامي و تعليم احکام و مسائل ديني همه جا را فراميگيرد؛ تا جايي که بانوان خانه دار به راحتي ميتوانند از کتاب خدا و سنت پيامبر تکاليف خود را فرابگيرند... .دوراني که توسعه در دانش و عقل و خرد آدميان، تمامي ظرفيت هاي اقتصادي طبيعت كشف مي شود ... سيستم توزيع «درست درست» عمل مي کند و ديگر از شكاف هاي اقتصادي و معيشتي اثري نمي ماند؛ در حالي كه نظام حاكم بر جهان ما داراي شكاف هاي اقتصادي وحشتناكي است. دوراني که بشر در همه جنبه هاي پيشرفت مي کند، از کشاورزي تا بهداشت و بازرگاني و ... . زهرا رضاييان، گروه دين و انديشه تبيانپينوشتها:1. بحارالانوار، ج52، ص190.2. نهجالبلاغه فيض الاسلام، خطبه 138.3. بحارالانوار، ج52، ص326.4. الغيبة النعمانى، ص238؛ بحارالانوار، ج52، ص352 و الکافى، ج 1، ص25؛ کتاب العقل و الجهل، ح10.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]