تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  بنر تستی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816184415




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

او مشغول مردن بود...


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان:  معرفی کتاب «آن‌ها مشغول مردن‌اند» (گزیده اشعار) سروده‌ی ‌آن سکستون‌ او مشغول مردن بود...
او مشغول مردن بود...
"جنبش شعر اعترافی" فرقه ای ست متشکل از اعضایی که در صدد تابوشکنی و رفع تبعیض زبانی و هنری بر اساس معیار های جنسیتی اند. مسلما اکثر اعضای این جنبش را زنان تشکیل می دهند.آن سکستون  که یکی از شاخص‌ترین چهره‌های ادبیات انگلیسی است در نحله‌ است. او و چند چهره‌ی دیگر – از قبیل ‌الیزابت بیشاپ‌- بهترین نمونه‌های گونه‌ی شعری مذکور به شمار می‌روند. در شعر ‌آن سکستون‌ نوعی صراحت و عریانی در بیان دیده می‌شود که تا پیش از او در شعر انگلیسی کم‌سابقه است، و از طرف دیگر او کاشف لحظاتی کاملا باور‌پذیر از زندگی روزمره‌ی انسان مدرن قرن بیستم است.در شعر او نوعی نگاه زیبایی‌شناسانه به کج‌خویی‌های انسانی را می‌توان دید که می‌کوشد در عین نقد حرکت بشر به سمت بی‌هویت شدن، تعریف روابط انسانی را نیز به چالش بکشد، و در این راه از المان‌هایی از قبیل مرگ و انزجار بسیار استفاده می‌کند. او آن‌قدر از مرگ گفت و سرود، تا آخر خودش هم قانع شد که انتحار پایانی همگون با شعرش را برایش رقم خواهد زد."‌آن‌ها مشغول مردن‌اند"‌ گزیده‌هایی‌‌ست از شعرهای آن سکستون‌ که توسط ‌سینا کمال‌آبادی‌ و ‌محسن بوالحسنی‌ به فارسی ترجمه شده است.ناشر برای برگردان این کتاب از یک شاعر و یک مترجم استفاده کرده است، کتابی که بیش از 40 شعر از ادوار مختلف شاعر انگلیسی را در بر می‌گیرد.یعنی یک مترجم و یک شاعر در کنار هم، که به نظر در ترجمه‌ی شعر شیوه‌ی بسیار مطلوبی به شمار می‌رود. کتاب مشتمل است بر چهل و چند شعر از ادوار مختلف شاعری ‌آن سکستون‌ که خوشبختانه اکثر کارهای مشهور و درخشان شاعر را می‌توان در میان این شعرها یافت. ضعف بزرگ کتاب البته تک‌زبانه بودن آن است و این روزها که به نظر می‌رسد بیشتر کتاب‌خوان‌های جدی و حرفه‌ای به زبان انگلیسی مسلط هستند، دو زبانه نبودن کتابی از این دست، چندان قابل توجیه نیست. ‌آن‌ها مشغول مردن‌اند‌ دست‌ِ کم برای آشنایی با نوعی متفاوت از شعر مدرن انگلیسی، نمونه‌ای بسیار خواندنی و جذاب است. دو نمونه شعر از اشعار این کتاب : نمایشتنها بازیگر منمبرای یک زن خیلی سخت استکه یک تنهیک نمایش کامل را اجرا کندنمایش زندگی ام.اجرای تکی امدویدنم دنبال دست هاییکه هیچ وقت دستم به آن ها نمی رسد.دست ها بیرون صحنه اند،دیده نمی شوندروی صحنه فقط می دومتا خودم را سرپا نگه دارم.ولی امکان نداردناگهان می ایستم( این موضوع نمایش راکمی جلو می برد)چیزهای زیادی می گویم:دعا هامونولوگ هاچرت و پرت می بافم:تخم مرغ هاهیچ وقت نباید با سنگ ها درگیر شوندیادست شکسته تان راتوی آستین نگه داریدیاخودم صاف ایستادمولی سایه ام کج استو مزخرفاتی از این دست.جماعت هو می کشندمدام هو می کشندبا این حالمی روم سراغ خط های آخربی اعتقادی مثل ماری است که بخواهدفیلی را ببلعدپرده می افتدتماشاگران به خروجی ها هجوم می برنداجرای بدی بودچون من تنها بازیگر بودمو آدم های کمی هستندکه زندگی شانارزش اجرا شدن داشته باشداین طور نیست؟ *** جایی که همه چیز سر جایش برگشتهمسر!دیشب خواب دیدمدست و پایت را بریدند.همسر!زیر گوشم گفتی:حالا هر دو ناقص ایم.همسر!هر چهار تا را بغل کردممثل پسرها و دختر هایم.همسر!آرام خم شدمو آن ها را در آب های جادویی شستم.همسر!هر کدام را سر جایش گذاشتمگفتی معجزه شده!و خندیدیم.خنده ی پیروزی. "آن ها مشغول مردن اند ... "شاعر : آن سکستونمترجم : سینا کمال‌آبادی، محسن بوالحسنیقیمت : 2800 تومانانتشارات : چشمه زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن