محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845240664
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. رسالت: اگر گسل خاورميانه فعال شود...«اگر گسل خاورميانه فعال شود...» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن ميخوانيد؛ خاورميانه به دليل وضعيت ترانزيتي خود همواره محل توجه بوده است. از حدود يکصد سال پيش موضوع «انرژي» اين اهميت را دو چندان ساخته است. البته به عوامل تاريخي فوق بايد، عامل امروزين «جنگ تمدن ها» را نيز افزود. در قالب اين تئوري اولين جنگ بزرگ غرب بعد از جنگ سرد، جنگ در مرزهاي فراملي اسلامي است. جنگي که در آيين «آرماگدون» (آخر زمان) جرج بوش (دوم) جنبه مقدس به خود گرفت و مزاياي مالي آن باعث شد که سرمايه اندوزان آمريکايي و غربي مانع خاموش شدن شعله هاي آن شوند.بنابراين ما در وضعيت خطيري به سر مي بريم. محاسبات عقلي و منطقي مي گويد که نبايد موضوع «ايران» را وارد فضاي بحران کرد. اما بر اساس تجربيات تاريخي اغلب بحران سازي هاي غرب حاصل محاسبات اشتباه بوده است و يا اينکه مردم و سياستمداران آن کشورها به طور معمول در راستاي منافع اقتصادي کسان ديگر بسيج شده اند، بدون آنکه خود از شرايط پشت پرده آگاهي داشته باشند. زماني که در نيمه اول دهه ميلادي گذشته دولت آمريکا بزرگترين قرارداد نظامي خود در توليد نسل جديد بمب افکن ها را با رقم200 ميليارد دلار منعقد ساخت و اوباما همزمان با دريافت «جايزه صلح نوبل» افزايش سنواتي بودجه نظامي را در دستور کار قرار دارد، واقع گرايان به اين نتيجه رسيدند که دنياي امروز را سخنراني ها مديريت نمي کند.قطعنامه1929 شوراي امنيت سازمان ملل متحد در چنين فضايي صادر شد. آمريکايي ها که از اواسطه دهه1990 ميلادي براي فرامرزي کردن قوانين تحريم ضد ايراني «داماتو» و «هلمز برتون» با مقاومت اروپايي ها مواجه بودند، تحت پوشش قطعنامه هاي اخير به آن هدف خود نزديک مي شوند. در آن ايام که قوانين آمريکايي تحريم ايران با چهل خودنويس اعطايي شرکت هاي آمريکايي به کلينتون (رئيس جمهور وقت) امضا گرديد، بلافاصله يکصد شرکت نفتي اروپايي در تهران گردهم آمدند و براي شرکت در مناقصه هاي نفتي جمهوري اسلامي اعلام آمادگي کردند. اکنون اوباما در تلاش است تا با همراه کردن شرکت هاي اروپايي در تحريم ايران به انتقادات شرکت هاي آمريکايي در اين رابطه پايان دهد. شرايط فوق در يک روند کاذب شکل گرفته است. اول اينکه؛ تحريم ها، تحريم هوشمند ادعايي آمريکا و همراهانش نيست. هدف از تحريم هاي هوشمند، ضربه زدن به برنامه هاي هسته اي، نظامي و موشکي يک کشور است. اما اين تحريم ها، توسعه کل کشور ايران را نشانه گرفته و با نشانه گرفتن فرصت هاي اقتصادي و تجاري ايران، آشکارا مقابله با ملت ايران را در دستور کار قرار مي دهد.موضوع دوم اينکه نام بردن از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و شرکت هاي مهندسي مرتبط، با هدف نظامي جلوه دادن برنامه هاي هسته اي ايران صورت مي گيرد.بعد از جنگ تحميلي عراق عليه ايران، صدام حسين تنها با تعريف ماموريت هاي نظامي جديد در کويت، داخل عراق و سپس جنگ با ناتو، مانع تغيير شرايط به سودسازندگي کشور شد. اما در جمهوري اسلامي همه ظرفيت هاي مهندسي نظامي در خدمت سازندگي کشور قرار گرفت و کارهاي عظيمي که تحت تحريم شرکت هاي غربي، قابل انجام نبود، با استفاده از ظرفيت هاي به دست آمده در جنگ صورت گرفت و سرانجام اينکه برخي کشورهاي منطقه جهت پيوستن به تحريم ايران تحريک مي شوند.هدف مخالفان ايران از تحريک کشورهاي فوق، ضربه زدن به توان تحريم ناپذيري ايران در چهارده مرز آبي و خاکي خود است.شرايط کنوني پيش از آنکه نيازمند تقابل باشد، نيازمند تدبير است. ائتلاف ناصادق برخي از قدرت ها عليه ايران به کسب اجماع بين المللي عليه جمهوري اسلامي اميدوار نيست.به عنوان نمونه در مورد کره شمالي که حتي بمب هسته اي را آزمايش کرده است،111 کشور به تحريم هاي مربوط به آن نپيوستند. اين در حالي است که برنامه ايران مسالمت آميز بوده و به رغم شعارهاي سياسي - تبليغاتي عليه آن، سندي مربوط به تخطي از اساسنامه آژانس و «ان.پي.تي» وجود ندارد. لذا افکار عمومي منصف دنيا مي دانند که موضوع هسته اي، بهانه تازه غرب براي بحران سازي در خاورميانه است.درآينده5+1 تلاش خواهد کرد که مسير مذاکره را تنها از محل تبادل سوخت (اجراي ناقص بيانيه تهران) احيا کند. در حالي که بدون اجراي دو بند ديگر بيانيه تهران يعني تضمين حق ايران در رسيدن به فناوري صنعتي سوخت هسته اي و پرهيز از راهکارهاي تقابلي، مبادله سوخت اشتباه است. بويژه آنکه قطعنامه1929 هر گونه مبادله هسته اي با ايران را ممنوع کرده است و با اين وجود خارج ساختن سوخت هسته اي از کشور در اين رابطه معنايي جز خود تحريمي ايران ندارد.احتمال فعال شدن خطوط گسل اصلي خاورميانه واقعيت ديگري است که دلسوزانه بايد نسبت به آن هشدار داد. جمهوري اسلامي ايران را به عنوان رهبر دادخواهي هاي اسلامي سه دهه اخير در خاورميانه نمي توان با عراق يا افغانستان مقايسه کرد. آمريکا و ناتو حتي توان مديريت جنگ در دو کشور محصور عراق و افغانستان را نداشتند. درگيري با ايران به معناي افتادن در يک جنگ منطقه اي است که ما معتقديم قطعنامه1929 پيش از آنکه نقش پيشگيرانه داشته باشد، به عامل شتابزاي آن تبديل شده است. بر اساس تجربه تحولات عراق، ايران به جاي افتادن در سراشيبي قطعنامه هاي شوراي امنيت، سياست پيشدستانه اي را در پيش مي گيرد که طبق آن اگر قرار است ترانزيت و تجارت در شرايط امن صورت گيرد، اين امنيت نبايد استثنا داشته باشد. جمهوري اسلامي داراي150 ميليارد دلار مبادله خارجي است و طبعا اجازه نخواهد داد در فضاي سياسي شکل گرفته، ديگران فرصت هاي توسعه را از آن بربايند. ضمن آنکه طبق مصوبه مجلس دولت از اين حق برخوردار است که در قبال دولت هايي که عليه کشتي ها و هواپيماهاي ايران اقدام ايذايي انجام دهند، مقابله به مثل نمايد.ايرانيان مي دانند که همه اقدامات تحريمي، تهديدي، تحديدي فوق در راستاي جنگ تمدن ها صورت مي گيرد. آنها از آرامش و توسعه ايران ناراضي اند. ده ها تدبير منطقه اي، مانور مشترک و هزينه هاي نظامي گزاف نتوانسته است امنيت دلخواه آمريکا را در ميان همپيمانان آن تامين نمايد. در حالي که مردم ايران با تکيه بر وحدت و خود اتکايي دروني به اين مهم دست يافته اند.تجربه عراق و افغانستان کافي است که مردم ايران با اتحاد داخلي به خنثي سازي روند اقدامات ايذايي آمريکا و همپيمانان آن ادامه دهند. در اين دو کشور هر خانواده اي داغ از دست دادن عزيزان خود را به دست اشغالگران يا عوامل داخلي تطويل بحران به دل دارد و اکنون آينده توسعه آنها به شدت مبهم و نوميد کننده است.توطئه گران بيروني در طول31 سال گذشته براي ضربه زدن به امنيت و منافع ملي ايران، خطوط گسل خاورميانه را فعال ساخته اند، اما هر شقاقي زماني که به مرز ايران رسيده با وحدت و انسجام داخلي ايرانيان بي ثمر مانده است، اما اگر اين توطئه عليه سرزمين محوري ايران زمين شکل گيرد، خطوط واقعي گسل در منطقه به گونه اي فعال خواهد شد که مديريت آن براي شروع کنندگان بحران غير ممکن مي گردد. به طور طبيعي هر بازيگري که در اقدامات ضد ايراني شريک شود، هدف اقدام مقابله به مثل ايران قرار خواهد گرفت.و سرانجام روي سخن با آن دسته از کشورهاي منطقه است که در معرض خودسوزي رژيم صهيونيستي قرار دارند. سران اين رژيم نوميدي نسبت به آينده حيات مسالمت آميز خود در منطقه را پنهان نمي کنند و با رشد آگاهي تاريخي مسلمانان منطقه نوميدي آنها بيشتر خواهد شد. لذا انتظار مي رود، کشورهاي خاورميانه به جاي افتادن در دام راهبردهاي ويرانساز صهيونيست ها در «تل آويو» و «واشنگتن» در راستاي راهبرد منطقه اي جمهوري اسلامي، به ساختاري بينديشند که در آن هيچ گونه عامل بيروني تفرقه، تجاوز و بحران جايگاهي ندارد.جمهوري اسلامي:آمريكا؛ بدعت بين المللي«آمريكا؛ بدعت بين المللي»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛ديروز خبر خودداري چند كشور اروپائي و جنوب خليج فارس از تحويل سوخت به هواپيماهاي ايراني در فرودگاههاي اين كشورها توسط مسئولان خود آن كشورها تكذيب شد. مسئولان ايراني نيز اعلام كردند هواپيماهاي ايراني مشكل سوخت ندارند و ميتوانند طبق برنامه عادي گذشته به فعاليتهاي مسافربري خود ادامه دهند.اين تكذيبها و توضيحات در پي انتشار اخباري صورت گرفت كه براساس آنها آلمان، انگليس، كويت و امارات از تحويل سوخت به هواپيماهاي مسافري ايران در فرودگاههاي خود، خودداري كرده و اين اقدام را در چارچوب عمل به آنچه دولت آمريكا آنرا قانون تحريم ايران ناميده و پس از تصويب مجلسين خود به امضاء اوباما رئيسجمهور آن كشور نيز رسانده توجيه كرده بودند.علاوه بر اين، ديروز كميته اجرائي كميسيون اروپا با انتشار بيانيهاي محدوديتهاي جديدي را براي پرواز هواپيماهاي جمهوري اسلامي ايران وضع و اعلام كرد. اين محدوديتها هر چند به كيفيت هواپيماها مربوط ميشود ولي نوعي تبعيت از قانون خودساخته آمريكاست.با قطع نظر از اصل خبرها و تكذيب آنها، نكته مهمي كه در اين ميان وجود دارد و بايد به آن توجه شود اينست كه چنين تصميمي عليه هواپيماهاي مسافربري با مقررات بينالمللي مغاير و با ضوابط سازمان بينالمللي هواپيمائي (ايكائو) در تضاد است. به همين دليل، جمهوري اسلامي ايران بايد براي مقابله با اقدامات خلاف مقررات بينالمللي كه توسط آمريكا عليه ايران صورت ميگيرد برنامهريزي كند و بگونهاي عمل نمايد كه دولتها تمايلي به تن دادن به اجراي قوانين خود ساخته آمريكا نشان ندهند.جمهوري اسلامي ايران از يكطرف بايد با افشاي اين اقدام خصمانه عليه ناوگان هوائي كشور، مانع استمرار اين رفتارهاي كودكانه شود و از سوي ديگر با طرح موضوع نزد مجامع بينالمللي از اعمال مقررات فرامرزي از جانب آمريكا ممانعت بعمل آورد. موضوع مهمتر اينست كه احتمال اعمال سياستهاي تلافي جويانه نيز ميتواند مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد.ايران و آمريكا اكنون چندين دهه است كه مراودات و مناسبات هوائي ندارند و در نتيجه قانونگذاران آمريكائي به خوبي ميدانستهاند كه مصوبات آنها در قلمرو آمريكا موضوعيت ندارد و قابل اجرا نيست. چرا كه اساساً پروازي از جانب ايران عازم آمريكا نميشود و يا از آمريكا عازم ايران نميشود، اما در واقع آمريكا با اين نوع قانونگذاري، براي ديگر كشورها در صحنه تنظيم مناسبات آنها با ايران، تصرف نموده و بجاي آنها سياستگذاري و تصميم گيري كرده است. اين پديده بسيار شرم آور است كه حق راي، حق تصميم گيري و بالاتر از آن، استقلال رأي و استقلال عمل كشورها تحت الشعاع قوانين فرامرزي آمريكا قرار گيرد و مشتي عناصر كينه توز با اتخاذ سياستهاي ضد ايراني، براي دنيا تعيين تكليف نمايند.اين پديده، زنگ خطر بزرگي را در جهان معاصر به صدا در آورده كه عدهاي در واشنگتن ميخواهند بجاي دنيا و براي دنيا "تصميم سازي" و تصميم گيري كنند و اهداف و برنامهها و اميال خود را بر ديگران تحميل نمايند. نكته مهم اينست كه مطابق قوانين بين المللي، مصوبات و عملكرد كشورها در خارج از مرزهاي جغرافيائي آنها نبايد و نميتواند مخل و مغاير قوانين بينالمللي باشد و محدوديتها و موانعي براي اجراي قوانين بينالمللي ايجاد و تحميل نمايد.دنياي معاصر تصور نكند كه اين پديده فقط عليه ايران است و فقط به همين مورد محدود خواهد ماند بلكه اين درواقع بدعتي است كه سرآغاز نابودي و اضمحلال قوانين و رفتارهاي بينالمللي خواهد بود. اگر امروز آمريكا با دست زدن به چنين سياستي براي ساير كشورها بتواند تعيين تكليف نمايد و برخي كشورهاي اقمار آمريكا براي خوش خدمتي به واشنگتن در راه تحقق اين رفتارهاي هنجارشكن وسوسه شوند و به خوش رقصي بپردازند، هيچ تضميني وجود ندارد كه فردا ساير كشورها براي الگوبرداري از همين روشهاي فرامرزي، دست روي دست نگذارند و با تكرار اين هنجارشكني ها، اصول روابط بين الملل را دچار چالش نكنند.انتظار ميرود كشورهاي مستقل و نهادهاي بينالمللي در برابر اين اقدامات غيراصولي و در عين حال خصمانه ايستادگي كنند و با حداكثر توان و ظرفيت خود مانع شكل گيري يك بدعت بينالمللي در اين مقوله شوند. جا افتادن اين رفتارها و هنجارشكنيها ميتواند بنيان مناسبات سالم در قلمرو بينالمللي را لرزان و بي ثبات كند، پديدهاي كه دود آن به چشم همگان خواهد رفت و طبعاً هيچكس نبايد از آن استقبال كند.تهران امروز:تشديد تحريمهاي ضد ايراني گزينههاي پيشرو«تشديد تحريمهاي ضد ايراني گزينههاي پيشرو»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم دكتر محمدمهدي مظاهري است كه در آن ميخوانيد؛پس از رد توافق سهجانبه تهران، تركيه و برزيل بهرغم اقدامات اعتمادساز كشورمان در عرصه بينالمللي براي برون رفت از مشكلات با گروه 1 + 5 دولتمردان كاخسفيد همراه با اتحاديه اروپا با حربه تشديد تحريمهاي اقتصادي و مالي و نيز مطرح كردن گزينه نظامي در تلاشند كه ايران را وادار به پذيرش خواستههاي غيرمنطقي و خلاف موازين و پادمانهاي بينالمللي نمايند، در بررسي دقيق دلايل، پيامدها و رويكرد ايران نسبت به اين تحريم ميتوان به مسائل ذيل اشاره كرد.1 - معيار صلحآميز يا غيرصلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي كشورها و مرجع پذيرفته شده بينالمللي تشخيص هرگونه تخلف احتمالي معاهده NPT است و نظارت براي حصول به اين هدف و تاييد فعاليتها در اين عرصه برعهده آژانس بينالمللي انرژي اتمي است. ايران به عنوان عضو متعهد پيمان NPT پايبندي خويش را طبق مستندات آژانس نسبت به رعايت مقررات مفاد مصرح NPT نشان داده است.تاكنون در طول 39 سال حيات خود، معاهده NPT حتي يكبار اعلام نكرده است كه فعاليتهاي هستهاي ايران غيرصلحآميز بوده و برخلاف موازين پذيرفته شده بينالمللي است و اين مرجع بهرغم تبليغات رسانهاي ضدايراني رژيم صهيونيستي و غرب به كرات از ايران به جهت رعايت مقررات معاهده NPT قدرداني نيز كرده است. بنابراين حق استفاده صلحآميز فعاليت هستهاي طبق بند 4 معاهده NPT جزو اصول و حق لاينفك كشورهاست.در وضعيت فعلي به نظر ميرسد كه ايران براي پاسخگويي مستدل و قانوني به اتهامزني غرب از طريق ديپلماسي اين موضوع را در محافل بينالمللي از جمله آژانس بينالمللي انرژي اتمي مطرح سازد تا از شايعهپراكني جلوگيري و بياساس بودن ادعاي اخير سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا اثبات گردد. بيترديد پيگيري اين موضوع از مجاري قانوني ضمن شناسايي دولت شايعهافكن، دولت متاثر از شايعه نيز مستحقق جبران خسارت مادي و حقوقي خواهد شد.2 - اقدامات هماهنگ و يكصداي غرب و همراهي مسكو و پكن با تشديد تحريمهاي بينالمللي در قالب قطعنامه 1929 عليه ايران، در راستاي نجات رژيم صهيونيستي از فشار افكار عمومي در حمله به كاروان آزادي و تداوم حصر نوار غزه صورت ميگيرد. براين اساس، دستگاههاي اطلاعاتي غرب همسو با رژيم صهيونيستي در اقدامي مشترك براساس اطلاعات غلط تلاش ميكنند كه ضمن تعيين وقت براي دستيابي ايران به بمب اتمي، افكار عمومي دنيا را نسبت به اين موضوع تحريك كنند، در اين راستا طرح «ايرانهراسي» در منطقه به شدت از سوي رسانههاي غرب تبليغ ميشود. اين امر براي حفظ آپارتايد هستهاي در خاورميانه صورت ميگيرد و هرگونه توانمندي ايران اقدامي در جهت برهم زدن توازن قوا در منطقه ارزيابي ميشود.درقبال حركت ايذايي و تبليغات منفي رسانهاي غرب، دستگاه ديپلماسي ايران بايد ضمن گسترش تعاملات منطقهاي و پيگيري «خاورميانه عاري از سلاحهاي هستهاي» بحث لزوم پيوستن رژيم صهيونيستي NPT و امحاي سلاحهاي كشتار جمعي اين رژيم را در محافل بينالمللي بهويژه سازمان كنفرانس اسلامي در دستور كار اصلي خويش قرار دهد.3 - اقدامات آمريكا عليه ايران معطوف به از همگسستن حلقه ارتباطي و مراودات سياسي كشورمان با پكن و مسكو شده است. غرب بر اين امر واقف است كه شكلگيري روابط مستقل ايران با روسيه و چين از طريق ايجاد اتحاد و ائتلاف جديد منطقهاي و پيگيري سياست نگاه به شرق در قالب پيمان شانگهاي ميتواند تهديد جدي براي منافع سياسي و اقتصادي غرب به شمار آيد لذا غرب با دادن امتيازات متعدد به روسيه و چين سعي كرده كه اجماع لازم را براي اعمال فشار بينالمللي عليه ايران بهوجود آورد. در اين مسير پكن و مسكو تحت تاثير اقدامات آمريكا روند تقابل و همراهي با قطعنامههاي ضدايراني پيش گرفتهاند، در اين مسير ايران بايد با محدودسازي روابط استراتژيك و تجاري گسترده با مسكو و پكن با گسترش ديپلماسي منطقهاي و بهرهگيري از ظرفيتهاي موجود در ميان كشورهاي غيرمتعهد و نيز كشورهاي اسلامي از منافع ملي خويش دفاع كند.4 - رفتار جديد اتحاديه اروپا در قالب همراهي با قطعنامه ضدايراني 1929 و نيز تصويب تحريمهاي مستقل ديگر نشان ميدهد كه اين اتحاديه با عبور از گفتوگوهاي انتقادي و رويههاي ديپلماتيك براي حل و فصل پرونده هستهاي ايران و نيز رد الگوي رفتاري مصالحهگرايانه، روند تقابل و ائتلاف كامل با آمريكا را در پيش گرفته است. ضروري است دستگاه ديپلماسي كشور با رصد تحولات اخير موضعگيري قاطعي نسبت به اقدامات ضدايراني اتحاديه اروپا در پيش گيرد.5 - گرچه بهرغم ادعاي رسانهاي غرب و رژيم صهيونيستي احتمال اقدام نظامي عليه مراكز نظامي و هستهاي ايران بعيد به نظر ميرسد. با اين وجود، گسترش پدافند دفاعي و تقويت وحدت ملي در جامعه از بديهيات روز به شمار ميرود. شرايط منطقهاي و نظام بينالمللي به دليل بحران دامنگير افغانستان و عراق و نيز تداوم مشكلات اقتصادي غرب اجازه ماجراجويي نظامي و سياسي جديد را عليه ايران نخواهد داد. چرا كه ايران به عنوان يكي از قدرتهاي اصلي منطقه توانايي پاسخگويي و دفع هرگونه تهديد احتمالي را دارد.مردم سالاري:آلوده هاي مجاز«آلوده هاي مجاز»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم کورش شرفشاهي است كه در آن ميخوانيد؛بالا خره پس از مدتها تاييد و تکذيب، گزارش وضعيت آلودگي برنج هاي وارداتي که به وسيله کميته اي متخصص تهيه شده بود در صحن علني مجلس خوانده شد تا شايد ديگر هيچ کس جرات نکند اين گزارش تخصصي را انکار کند; هرچند که البته زياد هم به اين مهم اميد نداريم!اما نکته مهمتر آن است که چرا تابدين حد در بحث واردات اهمال صورت مي گيرد و چرا برخي مسوولا ن زيان هاي واردات بي رويه را در حوزه هاي گوناگون نمي پذيرند؟ تاکنون واردات تنها به ريشه هاي اقتصادي صدمه مي زد و باعث تعطيلي کارخانجات،بيکاري کارگران، ورشکستگي اقتصادي، فرار سرمايه و خوشحالي کشورهايي مي شد که بارها عليه ايران موضع گرفته بودند اما امروزه پارا فراتر گذاشته و سلا مت انسانها را هدف گرفته اند تا علا وه بر اقتصاد، سلا مت ايراني نيز قرباني سياست هاي غلط واردات شود. البته مشخص نيست چرا جلوي اين واردات را نمي گيرند؟چرا هنگامي که برنجکار ايراني نتوانسته برنج هاي سال گذشته اش را بفروشد هنوز هم با حجم گسترده واردات برنج هاي خارجي روبه رو هستيم؟ و اما در بحث دوم که همانا هدف گرفتن سلا مت شهرونداني است که به مديريت مديران و مسوولا ن ايمان آورده اند، به راستي جاي سوال دارد که چرا با وجود تاييد پزشکان و متخصصان همچنان واردات برنج هاي آلوده صورت مي گيرد؟ البته اين تنها به برنج منحصر نيست بلکه با گذري به گذشته و يادآوري گوشت هاي آلوده وارداتي، پي مي بريم که اين رشته سر دراز دارد و گويا قرار است جان انسانها بر سر ميزهاي سياست به بازي گرفته شود که به برکت ذهن فراموشکار انسان، هرگز متخصصان و مسببان اين موارد شناسايي، معرفي و محاکمه نمي شوند.البته به نظر مي رسد که کم کاري در بخش هاي نظارتي و به علت فقدان يک سيستم غيروابسته در حوزه سلا مت باشد زيرا نه تنها معضل در موادغذايي وارداتي بلکه در محصولا ت و توليدات داخلي نيز وجود دارد. تهيه سوسيس و کالباس با آشغال گوشت، باميه و زولبيا با روغن موتور ماشين و صدها موارد ديگر که در حوصله اين بحث نمي گنجد. اما اکنون بحث بر سر برنج هاي آلوده وارداتي است و عقل سليم مي طلبد که به جاي انکار واقعيت ها، در مورد واردات بي رويه تجديد نظر کنيم تا علا وه بر شالي کاران، کارخانجات برنج کوبي و خانواده هايي که از توليد برنج ارتزاق مي کنند، 70 ميليون جمعيت ايراني به خاطر آن که در فکر سلا متشان بوده ايد شاکر شما باشند.كيهان:نكات پيراموني قطعنامه 1929«نكات پيراموني قطعنامه 1929»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد«آمريكا درگير يك رقابت تمام عيار با ديگر ملت ها به خاطر پرستيژ فرهنگي مبتني بر ملي گرايي خود است اما با اين حال آنچه آمريكا در خارج از مرزها دارد، «قدرت» است و آنچه در داخل و خارج ندارد وجهه فرهنگي است.»اين بخشي از قضاوت يك جامعه شناس برجسته و كهنسال آمريكايي درباره عمليات سياسي آمريكا در خارج از مرزها و اهداف اين عمليات مي باشد. «چارلز رايت ميلز» كه اينك 94 سال دارد و تاليفات متعددي در حوزه جامعه شناسي آمريكا ارائه كرده كه بطور خاص مي توان به كتاب هاي «نقدي بر جامعه شناسي آمريكايي»، «مردان جديد قدرت» و «يقه سفيدها» اشاره كرد، در ادامه تبيين خود مي گويد اينك شيوه زندگي آمريكايي- در حوزه هاي موسيقي، ادبيات، هنر و...- مورد استقبال نيست و از اين رو دولت آمريكا تلاش مي كند تا با ادبيات جنگ سخت با دنيا سخن بگويد.يكي ديگر از جامعه شناسان آمريكايي مي گويد: آمريكا زماني با «مك دونالد»- بزرگترين توليدكننده فست فودها-، ماكروسافت- بزرگترين شركت جهاني توليد و توزيع نرم افزار، - هاروارد- بزرگترين و كهن ترين دانشگاه در دنيا- و هاليوود بزرگترين كمپاني جهاني توليد فيلم شناخته مي شد و همه باور كرده بودند كه با اين همه ابزار منحصر به فرد، آينده دنيا در دست هاي آمريكاست. اين گمان بيش از همه در حوزه فرهنگ وجود داشت.مواجهه با ايران، يك كارزار جهاني است به عبارت ديگر درگيري نيمه سخت جاري آمريكا- ايران بيش از آنكه سرنوشت ايران را رقم بزند، سرنوشت آمريكا را رقم خواهد زد چرا كه در اين كارزار سؤال اصلي اين است كه آيا ايالات متحده صلاحيت- به معناي كارايي- اخلاقي و فرهنگي دارد يا ندارد چون فرض همه بر اين استوار است كه در آينده قدرت ها به ميزاني كه كارايي اخلاقي و فرهنگي دارند مي توانند اثرگذار باشند. همانگونه كه رايت ميلز گفت در خارج از مرزها، آمريكا اشغالگر ديده مي شود و حال آنكه بايد اخلاقي ديده شود.آمريكا در مواجهه با جمهوري اسلامي به صدور قطعنامه متوسل گرديده و به زحمت توانسته اكثر كشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل را وادار به تاييد آن نمايد. اين در حالي است كه آنان30 سال پياپي به تحريم ايران دست زده اند و علي الدوام ايران را زير ضربات تبليغات سياسي و تهاجم ديپلماتيك قرار داده اند. اين در واقع اعتراف به قدرت ايران و همزمان اذعان به ناتواني در مواجهه با جمهوري اسلامي مي باشد. در عين حال در خصوص، صدور قطعنامه 1929و زمينه ها و نتايج آن نكات ديگري هم وجود دارد.1- شروع دور جديدي از تبليغات و اقدامات دولت آمريكا عليه جمهوري اسلامي، نشان از غلبه ديدگاه اسرائيلي بر نگرش حاكم بر كاخ سفيد دارد. پيش از اين مقامات كاخ سفيد در مواجهه با مقامات رژيم صهيونيستي بر اين نكته پافشاري مي كردند كه ايران از ظرفيت فلسطين براي عبور از مشكلات منطقه اي و بسط نفوذ خود استفاده مي كند و از اين رو مهار ايران مستلزم حل و فصل مسئله فلسطين است. در همان حال اسرائيلي ها بر اين ايده پاي مي فشردند كه حل مسئله فلسطين بدون جدا كردن ايران -و بلوك مقاومت- از فلسطين امكانپذير نيست. تبليغات و تحركات سنگين آمريكا طي هفته هاي اخير نشان از سيطره ديدگاه اسرائيلي بر كاخ سفيد دارد.2- آمريكايي ها با اشاره به پيشرفت اقتصادي جامعه ايران و مثبت شدن بسياري از شاخص هاي اقتصادي و اجتماعي معتقدند مي توان روي جامعه متوسط ايران كار كرد. آمريكايي ها معتقدند جامعه متوسط شهري اگرچه از وضع اقتصادي بهتري- به نسبت طبقات پايين- برخوردارند اما تحمل آنان در برابر فشار كم است و لذا وقتي در يك عمليات رواني- با استفاده از ابزار قطعنامه و...- به ايران فشار جديدي وارد شود، اين طبقه در مقابل نظام جمهوري اسلامي مي ايستند و اين در حالي است كه تشديد فشار، طبقات پايين جامعه ايران- كه اصلي ترين حاميان نظام مي باشند- را به حاشيه مي راند.به عبارت ديگر از نظر آمريكايي ها، تشديد فشارها زبان طبقه متوسط را باز مي كند و دست طبقات پايين را مي بندد. اما اين تحليل از مبناي درستي برخوردار نيست چرا كه نتايج انتخاباتي سال گذشته نشان داد كه نظام جمهوري اسلامي و انديشه اسلام گرايي از محبوبيت فراواني در بين همه اقشار برخوردار است. اين نكته در اظهارات فريد زكريا و ري تكيه دو سياستمدار وابسته به دستگاه سياسي آمريكا هم آمده بود.3- آمريكايي ها معتقدند، فشار جديد، طبقه متوسط را جرات مي دهد كه به ميدان بيايند و بار ديگر دور نيروهاي مرتبط با آمريكا- اصلاح طلبان- را بگيرند. از نظر مقامات كاخ سفيد، چون اين حضور در غياب طبقات پايين اتفاق مي افتد مي تواند موجي از اعتراض جامعه ايران را بگيرد. بر اين اساس مي توان گفت سياست آمريكا در صدور قطعنامه جديد بر اساس يك استراتژي ميان مدت- يعني بازگرداندن نيروهاي هوادار خود به عرصه حكومت- صورت مي گيرد. اين در حالي است كه به دليل همان چيزي كه «ميلز» گفت اين سياست نه تنها وضع جريان دلبسته به آمريكا در ايران را بهبود نمي بخشد بلكه وضع آنان را وخيم ترهم مي كند.4- آمريكايي ها معتقدند تشديد تحريم ايران مهمترين علامتي است كه مي تواند مخالفان داخلي و خارجي جمهوري اسلامي را نسبت به «عزم آمريكا در مواجهه با ايران» مطمئن و دلگرم نمايد و عليرغم شكست هاي پياپي، آنان را سرپا نگه دارد و در انتظار بهبود اوضاع قرار دهد. تصويب قطعنامه در روز 20 خرداد- دو روز مانده به سالگرد آغاز فتنه سنگين عليه نظام- بر اين اساس ارزيابي گرديده است.اما واقعيت اين است كه اين قطعنامه هر چند با استقبال محافل مخالف نظام- از پادشاه عربستان تا عناصر داخلي مرتبط با آمريكا- مواجه گرديده ولي در عمل ظرفيت آن را ندارد تا براي مدتي انگيزه مقاومت را در نيروهاي مخالف به وجود آورد. چرا كه آنان قاعدتاً در يك تجربه 30 ساله دريافته اند، جنگ نيمه سخت - تحريم و آشوب- هم نمي تواند راه ايراني ها را از كعبه به كاخ سفيد كج نمايد.5- آمريكايي ها معتقدند نتيجه بخش شدن تشديد تحريم ها به شكاف داخلي در ايران نياز دارد. آنان گمان -واهي- كرده اند كه اين شكاف الان وجود دارد اما نگاه آنان به شكاف ميان جريان آشكارا وابسته -اصلاح طلبان- با حاكميت نيست چرا كه اين شكاف را به ضرر خود و در جهت طرد هميشگي عناصر وابسته به محافل جاسوسي و سياسي آمريكا از حاكميت ايران ارزيابي مي كنند.آنان در اين ميدان به كساني در داخل حاكميت چشم دوخته اند كه بر طبل اختلاف ميان قوا مي كوبند و تلاش مي كنند تا هر درز كوچك را به دره اي عميق تبديل نمايند. آنان معتقدند چنين كساني در درون حاكميت ايران وجود دارند كه به جاي گوش سپردن به نغمه وحدت گرايانه رهبري نظام گوش به محافلي سپرده اند كه اين اختلافات را مفيد ارزيابي مي نمايند.آمريكايي ها طبعاً مي دانند كه گروهي در درون حاكميت با دور زدن نهادهاي رسمي و مسئول- نظير وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و شوراي عالي امنيت ملي - به رايزني با محافل مشكوك خارجي مشغولند و تلاش مي كنند تا دور از چشم نهادهاي مسئول نظام به تكميل زد و بندهاي سياسي با محافل مشكوك خارجي بپردازند.طي ماههاي اخير ما شاهد انجام سفرهاي متعدد اين گروه به خارج از كشور و برگزاري سمينارهاي پرهزينه اي در داخل كشور- به اسم جذب نخبگان و...- بوديم و خبرهاي جسته و گريخته اين مراسم همه بيانگر آن است كه به عمد تلاش مي شود تا دست نهادهاي امنيتي و سياسي مسئول از نظارت بر اين برنامه ها كوتاه باشد.اين روند در واقع مي تواند هم از نقش اين رفتارها و رويه ها در متقاعد شدن غرب براي صدور قطعنامه ها و تشديد تحريم ها حكايت كند و هم هدف اصلي اين فشارها كه تشديد رفتارهاي گريز از مركز محافل خاص است را نشان بدهد.6- در نهايت مي توان گفت كه از نظر آمريكايي ها زماني كه قطعنامه هاي شوراي امنيت با تحريم هاي مكمل همراه شود و با بعضي از روندهاي داخلي اثرگذار هم گره بخورد، مي تواند يك اتفاق جديد- و نه تكرار روند 31 ساله- تلقي شود. البته اين مثلث، مطلب جديدي نيست و اضلاع آن جدا جدا تجربه شده اند ولي به هر حال آمريكايي ها همزماني اين اقدامات را تجربه جديد به حساب مي آورند البته عيب مهم اين تجربه اين است كه از نشاط جواني آمريكايي ها چيز چنداني باقي نمانده است.آفرينش:چالش هاي صنعت و آينده«چالش هاي صنعت و آينده»عنوان سرمقالهِ روزنامهي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن ميخوانيد؛اهميت صنعت در هر کشوري بدان گونه اساسي و مهم است که بسياري آن را موتور محرکه اقتصاد هر کشور مي دانند بطوريکه در واقع در صورت نگاه واقع بينانه علمي و مديريت صحيح تمام بخش هاي آن رشد و دسترسي به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت هر اقتصادي را به دنبال دارد و در مقابل در صورت وجود چالش ها و مشکلات بسيار در راه آن رشد و توسعه اين بخش در اقتصادي جدا از آنکه خنثي مي گردد عملا مي تواند روندي قهقرايي به خود بگيرد و بر تمام شاخص هاي اقتصادي نيز تاثيري منفي بر جا بگذارد.در اين راستا در کشور ما ايران نيز بخش صنعت از آنجا که نقش اساسي در توليد ناخالص ملي و درآمد سرانه دارد بايد همواره با نگاهي استراتژيک بدان نگريست در اين حال وقوع هر گونه مشکل و بحراني در اين بخش عملا برتمام اقتصاد کشور تاثير مي گذارد و تداوم و ناتواني در حل چالش هاي فراروي آن عملا اقتصاد هر کشوري از جمله اقتصاد کشور ما را به شرايط رکود نزديک مي سازد. ناگفته پيداست که در چند سال گذشته بخش صنعت در کشور ما با چالش ها،مشکلات و بحرانهاي بسياري دست به گريبان بوده است بحران هايي که هرچند بسياري از کارشناسان بر آن اذعان دارند اما همچنان به نظر مي رسد بخش زيادي از مقامات اقتصادي نگاهي چندان جدي به آن نداشته و يا عملا در راستاي حل آن گام هايي اساسي برنداشته اند در اين بين اينک کشور ما با توجه به شرايط داخلي و بين المللي در وضعيت ويژه اي قرار گرفته است.وضعيتي که از يک سو بحران ها و چالش هاي موجود بخش صنعت از جمله واردات گسترده و بي رويه در بخش هاي مختلف صنعتي،دخالت گسترده دولت در اين بخش و ناموفق بودن نسبي خصوصي سازي صنايع،کمبود نقدينگي،نوع سود بانکي،تورم فزاينده،ضعف دستگاه ديپلماسي اقتصادي کشور،مشکلات خريد تکنولوژي از خارج و دهها مشکل کوچک و بزرگ ديگر در زير مجموعه هاي بخش صنعت کشور مشهود و عيني است مشکلاتي که امروزه به نگاه کارشناسان عملا زير مجموعه هاي بسياري از صنايع کشور را با بحران هايي نظير توليد با 10 درصد يا يک سوم ظرفيت و يا حتي ورشکستگي روبرو کرده است در اين بين بطور مثال در حالي که بسياري از صنايع نساجي و کارخانجات کشور با چالش هاي عديده همراه هستند واردات قاچاق بي رويه که گاه تا 90 درصد بازار کشور را در بر گرفته عملا باعث رقابت ناپذيري بخش صنعت نساجي در مقابل محصولات خارجي شده است.از سوي ديگر به نگاه بسياري با توجه به وضعيت فعلي صنعت کشور اينک بايد از يک طرف سناريوهايي را براي آينده بخش صنعت کشور در پس هدفمند کردن يارانه ها متصور شده و از سوي ديگر نگاهي جدي تر به تحريم هاي جديد اعمالي در يک ماه گذشته بر ضد کشور داشت چه اينکه فارغ از برخي نگاه ها،خواسته يا نا خواسته تحريم ها بر بخش هاي بسياري از صنعت کشور تاثير مي گذارد در اين مقال اين مديريت بحران است که مي تواند کشتي صنعت کشور را از گزند چالش ها رهايي بخشد. آرمان:آلودگي برنجها جدي گرفته نشد«آلودگي برنجها جدي گرفته نشد»عنوان سرمقالهي روزنامهي آرمان به قلم دکتر انوشيروان محسني بندپي است كه در آن ميخوانيد؛آلودگيهاي برنجهاي وارداتي که بيش از 8 ماه پيش بر کميسيون اثبات شده بود هنوز هم بعد از اين همه پي گيري حساسيتهاي اعضاي کميسيون بهداشت را به دنبال دارد. اما اينکه چرا نميتوانيم با تجهيزات کامل آلودگي برنجهارا در ابتدا تشخيص دهيم نيز بايد بگويم اين در دستور کار کميسيون است و کميسيون مسائل را به صورت علمي و کارشناسي بررسي ميکند. در حال حاضر متخصصان تغذيه، سم شناسان بيوشيمي، آزمايشگاهها و دستگاههاي اجرايي ذيربط و سازمان بازرسي همگي در صدد هستند تا معضل برنجهاي آلوده را حل نمايند.برنجهاي وارداتي آزمايش شدند . اما متاسفانه درآن موقع آرسنيک جزو آناليزآنها نبود و در اين رابطه هم اظهار نظر نميشد . اما برآن شديم تا فعلا بر اساس روشهاي استاندارد ،نمونهها از گمرک کشورهاي وارد کننده جمع آوري شود و در آزمايشگاهها مورد تاييد قرار گيرد .به طور کلي بايد بگويم که ما متاسفانه روي ايمني و سلامت غذا هيچ اقدام کافي و اصولي انجام نداده ايم . نه سياستگذاري کرديم و نه برنامه ريزي در برنامه چهارم، قانونگذار، شوراي عالي سلامت و امنيت را پيش بيني کرد اما تشکيل نشد . اين شورا وظيفه اش همين بود که امنيت مواد غذايي را از هر زاويه که به مواد غذايي مربوط است پي گيري کند .قرار بر اين بود تا مواد غذايي به لحاظ ايمني ،کيفيت و امنيت ازنظر اين شورا بگذرند . اما دستگاههاي اجرايي کلا اين قضيه را جدي نگرفتند . در حال حاضرهم کاستيها را در بيشتر موارد از دستگاههاي اجرايي ملاحظه ميکنيم . اينکه اداره استاندارد ،آزمايشگاههاي تخصصي غذا و داروي وزارت بهداشت و وزارت کشاورزي و بازرگاني در اين راستا کوتاهي کرده اند و کميسيون بهداشت هم دراين ايام دغدغههاي بسياري براي اين موضوع داشت . نتيجه ميگيريم که دستگاههاي اجرايي بايد نظارت ميکردند که نکردند .همه سعي مان برآن است تا اين برنجها را از بازار حذف کنيم و از توزيع آن جلوگيري به عمل آيد و يا آنکه به فروشنده باز گرداند ه شود . مجلس شوراي اسلامي با نگراني بر سلامت مردم همه توان خود را به کار گرفت تا از مصرف اين برنجها جلوگيري به عمل آيد . چرا که بيشترين مواد غذايي که در ايران مصرف ميشود برنج است . حتي در اين راستا کميته اي تشکيل داد چرا که گزارشاتي ضد و نقيض فرستاده بودند .مجموعه اين اسناد نمايندگان مجلس را قانع نکرد .اين در حالي است که آنها تمام سعي خود را به کار گرفته بودند تا نمايندگان مجلس را قانع کنندهر دستگاهي گزارشي متفاوت ارائه داد که اين نشان ميدهد که هماهنگي بين دستگاهها وجود ندارد و اينکه بايد درباره اين موضوع هم به توافق برسند . بهتر است مجريان در رابطه با اين موضوع فعال تر شوند اگر مشکلي در جامعه بروز ميکند بايد به سرعت آن را حل کرد و اين تنها توافق دستگاههاي اجرايي را ميطلبد . مجلس با درايت و با تشکيل اين کميته ويژه حتما به اين غائله هم پايان ميدهد چون در اين جا مساله سلامتي مردم مطرح است.جهان صنعت:روزگار غافلگيري«روزگار غافلگيري»عنوان سرمقالهي روزنامهي جهان صنعت به قلم زهرا علي اکبري است كه در آن ميخوانيد؛ديروز فقط هوا گرم نبود. قطعي مکرر برق کارکنان بسياري از شرکتها را بلاتکليف گذاشته و کارها را مختل کرده بود. قطعي مکرر برق در مرکز شهر سبب شده بسياري از شرکتها و ادارات مجبور شوند بسياري از کارهاي خود را به وصل برق موکول کنند کمااينکه رخ دادن اين اتفاق در روزنامهها و خبرگزاريها از جمله روزنامه جهانصنعت سببساز مشکلات فراواني شد.اين همه ماجرا نبود، قطع و وصل اينترنت در بسياري از مراکز از سوي وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات به قطع و وصل برق ربط داده شد و از سوي ديگر مردمي که ميخواستند از کارتهاي بانکيشان پول دريافت کنند، بلاتکليف در شعب ادارات ميشنيدند که قطع برق در بانک مرکزي سبب شده است شبکه شتاب مختل شود. اينها تنها بخشي از ماجراست.قطع و وصل برق بدون ترديد هزينههاي فراواني را به ادارات و سازمانها و مردمي که کارهاي عاديشان مختل ميشود تحميل خواهدکرد و همه اينها در حالي رخ داده که وزير نيرو روز دوشنبه در جمع نمايندگان رسانههاي گروهي اعلام کرده است که اين وزارتخانه خاموشي برنامهريزي شده ندارد و با تمام توان درصدد تامين برق مورد نياز در اوج گرماي زودرس تابستان است.شايد تا هفته گذشته ميشد اين گفته را از مقامات وزارت نيرو پذيرفت که گرماي زودرس در خردادماه مسوولان و سياستگذاران اين حوزه را غافلگير کرده است اما تداوم گرما و ورود به فصل تابستان ديگر جايي براي اين توجيهات باقي نميگذارد.تابستانهاي هميشه گرم سالهاست مقامات وزارت نيرو را غافلگير ميکند و زمستانهاي هميشه سرد سالهاست که مقامات وزارت نفت را غافلگير ميکند. اين غافلگيريها تنها وقتي رخ نميدهد که زمستان بهاري باشد و تابستان بويي از تابستان نبرده باشد در غير اين صورت بايد در تابستان تن به قطع برق داد و زمستان تن به قطع گاز.اين قطعيها در ساختار برنامهريزيهاي اينچنيني آنقدر عجيب نيست و شايد عجيب اين باشد که در زمستان بهاري سال گذشته گاز در کشور قطع نشد.آيا ميتوان به بهانه غافلگيري، کارهاي روزمره و روزانه مردم، شرکتها، سازمانها و ادارات را معطل گذاشت. يک ماهي است گرماي بيامان از راه رسيده است.از قبل معلوم بود که تابستان داغ خواهد بود و دليل اين مدعا داغي تابستانهاي گذشته است. براي فرار از اين غافلگيريها ميتوان چارهاي انديشيد يا بايد در گذر همين قطع و وصلهاي مکرر برق، کارتهاي شتاب، شبکه اينترنت و... روزها را سپري کرد؟دنياي اقتصاد:استدلالهاي جذاب اما نادرست عليه اقتصاد رقابتي«استدلالهاي جذاب اما نادرست عليه اقتصاد رقابتي»عنوان سرمقالهِ روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در آن ميخوانيد؛آنچه که به نظر ميرسد اين است که مناقشات حول قضيه دانشگاه آزاد پايان يافته، اما نکته جالبي که در اين مناقشات ديده شد اين بود که هيچکس فلسفه وجودي دانشگاه آزاد، يعني عرضه خصوصي آموزش عالي را زيرسوال نبرد.گويي براي همه مسلم شده که وجود يک بازار خصوصي براي آموزش عالي امر درست و ضروري است. اين مساله را بايد قدر شناخت و يک گام مثبت قلمداد کرد؛ چرا که شايد بيست سال قبل فضاي حاکم دقيقا معکوس بود، به اين معني که دفاع از وجود نهادهاي آموزش عالي خصوصي کار دشواري به نظر ميرسيد و مقاومتهاي سياسي و اجتماعي شديدي در برابر آن وجود داشت.وقتي وجود دانشگاه خصوصي مطرح ميشد کساني با داعيه عدالت به اعتراض لب به سخن ميگشودند که قرار است ثروتمندان جامعه تحصيلات عالي را نيز خريداري کنند. در آن زمان کساني به تمسخر ميگفتند که با خصوصي بودن آموزش عالي فقرا به اين خدمات دسترسي نخواهند داشت (اگر به دانشگاه دولتي نروند)، ولي ثروتمندان در اين کار موفق خواهند بود.استدلالي که در آن زمان مطرح ميشد به بيان ديگر اين بود که چون ثروتمندان از تمکن مالي بالاتري برخوردارند، وجود دانشگاه خصوصي در واقع نوعي سرويسدهي به اقشار غني خواهد بود و اقشار غني اين بار با بهرهمندي از تحصيلات بهتر درآمد بيشتري کسب خواهند کرد و اين امر در بلندمدت نابرابري را در جامعه تشديد خواهد نمود. وقتي به ظاهر اين استدلال نگاه ميکنيم بسيار زيبا، دلچسب و مطلوب به نظر ميرسد، اما تجربه موجود نشان ميدهد که اين استدلال زيبا درست نيست. وجود دانشگاه خصوصي نظير دانشگاه آزاد توانست خدمات خود را به گستره وسيعي از مردم ارائه دهد و منحصر به اقشار غني نماند، گرچه اقشار غني در پرداخت شهريه آن توانمندتر بودند.هدف از طرح اين مساله، نبش قبر مجادلات گذشته و به رخ کشيدن خطاهاي ديگران نيست، بلکه هدف اين است که يادآور شويم اين استدلال به ظاهر زيبا و عدالت نما امروز در موضوعات ديگر روز به انحاي مختلف مجددا مطرح ميشود. به بيان ديگر، اگر گذشت زمان و عملکرد نظام بازار توانست مخالفتها را با عرضه خصوصي آموزش عالي کنار زند، اما اصل مخالفت به مکانيزم بازار آزاد به قوت خود باقي است و در عرصههاي ديگري که مجال بروز مييابد، فعال است. بنابراين بازخواني اين رويکرد به مسائل اجتماعي و اقتصادي و نقد استدلالهاي به ظاهر جذاب و زيبا از اولويتهاي روشنفکران و دانشگاهيان و روزنامهنگاران است. امروز براي همه روشن شده که جامعه متشکل از دو بخش ثروتمند و فقير نيست و يک نهاد آموزش عالي خصوصي صرفا در اختيار قشر غني نخواهد بود و عرضه خصوصي خدمات آموزشي نابرابري را به شکل ناگواري افزايش نخواهد داد.امروز همه ميبينند که بخش بزرگ جامعه، طبقه متوسط هستند و اين طبقه متوسط است که تلاش ميکند در زمره مشتريان اين خدمت خصوصي باشد و هزينه اين قبيل خدمات را ميپردازد. در مسائل ديگري نظير آزادسازي قيمتها مجددا همان استدلالهاي به ظاهر قشنگ و زيبا سر بر ميآورد که نبايد نرخ بليت هواپيما، قطار، بنزين، برق، گاز و امثالهم افزايش يابد؛ چراکه فشار صرفا بر اقشار فقير است و اقشار غني مشکلي نخواهند داشت.وقتي گفته ميشود که خدمت سربازي ميتواند همانند دوره كوتاهمدت اواخر دهه 70 با دريافت هزينه خدمات مربوطه مبادله شود به سرعت اين حرف ضد عدالت قلمداد ميشود و الزام به شرکت همه افراد جامعه فارغ از هزينه فرصت آنها برابري و عدالت عنوان ميشود.غرض آنکه بايد مثالهاي متعددي از گذشته را مجددا مطرح کرد و نشان داد که استدلالهاي به ظاهر عدالت گرايانه، اما در واقع مخالف اقتصاد بازار تا چه اندازه نادرست است و در عمل نادرست از آب درآمده است. متاسفانه مکانيزم اقتصاد بازار مکانيزمي است که در وهله اول غيرجذاب و غيرشهودي و حتي غيرعملي مينمايد.اينکه گفته شود که اقتصاد خود کار ميکند و مداخلات و تنظيمگريها اصولا کارآيي آن را خراب ميکند (مگر در شرايط خاصي) حرف عجيبي به نظر ميرسد، زيرا در ذهنيت ما همه امور کوچک با مديريت و نظارت مستمر رتق و فتق ميشود، حال چطور است که يک مجموعه بزرگ چون اقتصاد را بايد به دست نامريي و ناديده بازار سپرد؟ اما جاي خوشحالي است که وقتي اقتصاد بازار مجال تجربه مييابد چنان عملکردي از خود برجاي ميگذارد که افراد ديگر در کارآيي و درستي مکانيزمهاي آن ترديد نميکنند.اگر اين حرف درست باشد آيا نميتوان گفت که مديران اقتصادي براي گذار اقتصاد به سمت نظام بازار بايد قدري جسارت به کار گيرند و فارغ از هياهوها و استدلالات قشنگ مکانيزمهاي بازار را فعال کنند؟ در تجربه پس از جنگ تحميلي اگر پاي ورزي مسوولان کشور نبود آيا فضاي سوسياليستي حاکم بر اذهان نخبگان سياسي و توده مردم مانع نميشد که ايران در همين اندازه فعلي نيز به سمت اقتصاد بازار حرکت نکند؟ اينها سوالاتي است که بايد در عرصه اقتصاد سياسي آنها را مطرح کرد و در اين حوزه به دنبال پاسخ مناسب براي آن گشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 464]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها