محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846182454
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: تهديد تركيه به قطع روابط با رژيم صهيونيستي«تهديد تركيه به قطع روابط با رژيم صهيونيستي» عنوان يادداشت روز روزنامهي جام جم به قلم رحيم محمدي است كه در آن ميخوانيد؛ احمد داوود اوغلو، وزير امور خارجه تركيه گفت: در صورتي كه اسرائيل از حمله به كاروان امدادرساني به مردم غزه عذرخواهي نكند، آنكارا اقدام به قطع روابط ديپلماتيك خود با تل آويو خواهد كرد. اين جمله در واقع پاسخ تركيه به اظهارات اخير بنيامين نتانياهو، نخستوزير افراطي رژيم صهيونيستي است كه گفته بود اين رژيم هرگز از تركيه عذرخواهي نميكند و به كشتهشدگان ناوگان آزادي غزه نيز غرامتي نخواهد پرداخت.روزنامه حريت، چاپ آنكارا ديروز نوشتوزير خارجه تركيه يكشنبه شب گذشته هنگام بازگشت از قرقيزستان به آنكارا اظهار كرد: اسرائيل يا بايد عذرخواهي كند يا به نتايج كميته تحقيق بينالمللي تن دهد و آن را بپذيرد. داوود اوغلو تاكيد كرد كه اين كشور حريم هوايي خود را روي همه پروازهاي نظامي اسرائيل بسته است و احتمال دارد اين تصميم به همه پروازهاي غير نظامي نيز تعميم داده شود.تركيه هفته گذشته حريم هوايي خود را روي 2 هواپيماي نظامي رژيم صهيونيستي بست. اين تصميم در پي تيره شدن روابط آنكارا ـ تلآويو و بخصوص پس از حمله وحشيانه نيروهاي رژيم صهيونيستي به كاروان حامل كمكهاي انساندوستانه به غزه گرفته شد. در اين حمله 9 تبعه تركيه كشته و شماري زخمي شدند و تركيه در نخستين واكنش، سفير خود را از اسرائيل فراخواند.تيره شدن روابط آنكارا ـ تلآويو دولت باراك اوباما را به تكاپو انداخت و وي در حاشيه اجلاس گروه 20 در كانادا، ضمن سخناني به رجب طيب اردوغان هشدار داد. در همان زمان ناگهان از پرده برون افتاد كه يك وزير تركيه با يك وزير صهيونيستي به صورت محرمانه ديدار كردهاند. ديدار مذكور كه در اثر فشارهاي آمريكا حاصل شده بود، اين گمان را پديد آورد كه روابط تركيه و رژيم صهيونيستي روبه بهبودي گذاشته است. اما برخي از تحليلگران براين باور بودند كه چنين ديدارهايي نميتواند روابط تركيه را با اسرائيل ترميم كند و اين روابط در آينده شاهد تنشهاي بيشتري خواهد بود.با وجود اين كه داوود اوغلو پيشتر گفته بود راه انزواي اسرائيل در مجامع بينالمللي را در پيش خواهد گرفت، اما به نظر ميرسد براي مقامات تركيه اين كافي نباشد. در واقع تركها با درك درست اينكه در مجامع بينالمللي همواره رژيم صهيونيستي از يك حاشيه امن برخوردار است، تصميم گرفتهاند همزمان فشارهاي مستقيم خود بر اين رژيم را نيز به رغم ناخشنودي واشنگتن ادامه دهند. تركيه يك بار ديگر اين سناريو را در جريان توهين يك وزير صهيونيستي به وزيرخارجه تركيه آزمود و نتيجه آن را هم ديد. اين بار نيز به نظر ميرسد تركيه همين شيوه را در پيش گرفته و ميخواهد اسرائيل را ابتدا وادار به پذيرش اشتباه و عذرخواهي كرده و سپس مجبور به پرداخت غرامت كند. مسالهاي كه در نهايت پيروزي ديگري را دركارنامه دولت رجب طيب اردوغان به ثبت خواهد رساند.كيهان: بازي با مرزها«بازي با مرزها»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد؛اواخر سال گذشته يعني زماني كه حركت هاي خياباني جريان فتنه آرام آرام فروكش كرد و به اصطلاح فضاي امنيتي پايان يافت، روشن بود كه طراحان فتنه تلاش خواهند كرد آنچه را كه از كف خيابان جمع شده به درون سيستم سياسي منتقل كنند. در زمستان 88 حتي طرف هاي خارجي هم فهميده بودند كه بايد از خيابان هاي تهران قطع اميد كنند و اميدوار باشند كه درون نظام واقعه اي شكل بگيرد. يك منبع غربي همان ايام در جمله اي كه مي توان آن را به عنوان يك كلمه قصار به ياد نگهداشت، نوشت: «آنچه درون حكومت ايران مي گذرد، از آنچه كف خيابان هاي تهران مي گذرد بسيار مهم تر است». اين وضعيت بويژه زماني جدي تر شد كه آنچه پيش از اين موج دوم فتنه ناميده ايم يعني تلاش موسوي، كروبي و خاتمي براي حركت به سمت طبقه محروم، تبديل شدن به سخنگوي آنها و نهايتا به خيابان كشاندن آنها در فرصت هاي معين، شكست خورد. در روزهاي 11 و 12 ارديبهشت (روز كارگر و روز معلم) معلوم شد كه جريان فتنه طبقه متوسط را از دست داده اما طبقه محروم را به دست نياورده است، و فتنه به جاي اينكه به تعبير يكي از پرده نشينان اصلاح طلب از شمال تهران به جنوب آن منتقل شود در همان شمال شهر مرده است.اين نوشته بنا ندارد بحث هاي مفصل قبلي در مورد چرايي از دست رفتن سرمايه اجتماعي فتنه در زماني كوتاه را تكرار كند، بلكه غرض اين است كه سوال كنيم اكنون آيا همه چيز تمام شده يا اينكه دوران هاي دشوارتر و حساس تري در پيش است؟ هرگونه پاسخ به اين سوال را بايد از تاكيد بر اين واقعيت آغاز كرد كه مجموعه افرادي كه در سال 88 سران فتنه خوانده مي شدند اكنون ديگر به لحاظ سياسي موجوداتي مرده و تمام شده محسوب مي شوند كه كاري بيش از صدور بيانيه و ملاقات هاي ملال آور با جمع هاي ثابت از آنها ساخته نيست و همه اميد و آرزويشان اين است كه به نحوي حتي اگر شده با دست زدن به انتحار سياسي در سرخط خبرها قرار بگيرند. در واقع جريان فتنه اكنون فقط داراي نوعي حيات رسانه اي است كه آن هم جز بازتوليد مداوم و صدها باره يك سري گزاره هاي نخ نما شده محتوايي ندارد. بنابراين طبيعي است كه فرض كنيم از چنين موجوداتي نمي توان انتظار «طراحي سياسي» داشت و طراحي جديد هم اگر وجود داشته باشد در جاي ديگري -يعني همان جايي كه فتنه 88 را در سطح كلان طراحي كرد- در حال شكل گيري است.اكنون مجموعه اي از اطلاعات وجود دارد كه نشان مي دهد به واقع طراحي هاي جديدي در كار است. اگر بخواهيم مجموعه آنچه را كه اكنون در ذهن كانون هاي بيروني اداره كننده جريان فتنه مي گذرد و آنها را با واسطه هايي به عنوان «دستور العمل» به داخل منتقل مي كنند در يك جمله خلاصه كنيم اينطور مي شود گفت كه استفاده از «ظرفيت هاي درون نظام» براي ايجاد تنش هاي سياسي و جلوگيري از استقرار كامل آرامش در كشور اصلي ترين دستور كار اين كانون هاست. تحليل خفته در پس اين طراحي جديد اين است كه تنها در شرايطي كه اختلاف هاي دروني در ميان نهاد هاي مختلف نظام از حدود طبيعي فراتر برود و اختلاف نظرها تبديل به مخاصمه شود، فضا براي موثر شدن اقدامات بيروني در حال انجام براي احياي فتنه فراهم خواهد شد، در غير اين صورت و در شرايطي كه فضاي سياسي در داخل ايران كنترل شده باشد و همه چيز حتي اختلافات «در مجراي طبيعي» خود قرار داشته باشد (و حل و فصل شود)، آن وقت هيچ اميدي نيست كه «شارژ هاي بيروني» افاقه اي بكند.اگر بخواهيم دقيق تر بحث كنيم موضوع از اين قرار است كه نوعي اراده براي تحميل تنش دائمي به صحنه سياسي كشور به بهانه هاي مختلف و بحراني نگهداشتن مستمر روابط كاري ميان نهادهاي نظام وجود دارد تا اين اختلاف ها خود به عنوان زمينه و بستري براي موثر واقع شدن فشارهاي بيروني عمل كند. اين در زمره بديهيات است كه نهاد هاي مختلف نظام مي توانند در چارچوب اختيارات خود تصميم هايي بگيرند و مي توانند درباره تصميم هايي كه مي گيرند با هم اختلاف داشته باشند. اين هم واضح است كه براي مديريت چنين اختلاف هايي مكانيسم هايي طبيعي و البته قدرتمند درون ساختار حقوقي نظام تعبيه شده كه در طول 30 سال گذشته همواره قادر بوده در مواقع لزوم با سرعت و قاطعيت وارد عمل شود و به بحث ها و اختلاف ها فيصله بدهد. اكنون تصور كنيد كه كساني -ولو به نيت خير- بخواهند هر مسئله اي را كه احساس مي كنند در آن قدرت مانور دارند يا از برجسته شدن آن نفعي عايدشان مي شود، بدل به «مسئله اول كشور»كنند و به روش هايي خارج از روال هاي تعريف شده هر روز سوژه هايي براي مخاصمات و دلخوري هاي بيشتر فراهم آورند و بدتر از همه كار را به جايي برسانند كه مسئولان كشور كه علي القاعده بايد مسائل خود با يكديگر را پشت درهاي بسته حل كنند، در رسانه ها با هم به بحث و جدل بپردازند و پشت سر هم عليه يكديگر بيانيه هاي تند و تيز صادر كنند. فقط در اين فضاست كه دشمن خارجي احساس خواهد كرد فضاي لازم براي عملي كردن كينه توزي هاي از پيش طراحي شده خود عليه كشور را در اختيار دارد و مي تواند روي به هم ريختگي فضاي سياسي داخل ايران به عنوان يك عامل كمكي در كنار فشار خارجي حساب كند.اين پروژه اي است كه بويژه فضاي داخلي جريان اصولگرا و روابط ميان اضلاع آن را هدف گرفته است. حتي آن بخش از جريان همراه با فتنه هم كه هنوز در گوشه و كنار نهادهاي نظام حضور دارد بيش از هر چيز به اين اميد بسته كه روابط ميان اصولگرايان از كنترل خارج شود و سرچشمه هايي جديد براي رو در روي هم ايستادن كساني كه علي القاعده و تا آنجا كه به اصول مربوط مي شود در يك جبهه قرار دارند ايجاد شود. اگر به تحليل هايي كه همين حالا از جانب رسانه هاي مرتبط با دستگاه هاي غربي سياستگذار در امور ايران منتشر مي شود، مراجعه كنيم به سرعت روشن مي شود كه طرف غربي انتظار دارد اين به هم ريختگي و عدم تعادل 1- منجر به اين شود كه نظام در مورد امور مهم -مثلا پرونده هسته اي- قادر به اتخاذ تصميمات قاطع و به موقع نباشد و اجماع سياسي براي شكل گيري چنين تصميم هايي براي هميشه از دست برود. 2- علاوه بر اين توقع دارند كه دعواهاي سياسي پي در پي و عموما بي حاصل مردم را نسبت به جامعه سياسي دلسرد و بلكه بدبين كند و تصميم هاي بزرگ در امور مرتبط با امنيت ملي ديگر اجماع مردمي كافي را هم پشت سر خود نداشته باشد و نهايتا 3- «مجادله محوري» در سياست ورزي، عرصه را بر بزرگان نظام تنگ كند و آنها ناچار شوند براي جمع كردن فضا برخي از خطوط قرمز خود را در حيطه داخلي و خارجي زير پا بگذارند يا تعديل كنند.به قطعنامه 1929 و تحريم هايي كه بلافاصله بعد از آن به طور يك جانبه توسط اروپا و امريكا عليه ايران اعمال شد نگاه كنيد. حتي يك تحليلگر غربي هم نيست كه ادعا كند يا حتي اميد داشته باشد شوخي هايي از اين دست قادر به متوقف كردن برنامه هسته اي ايران يا ايجاد حداقلي از تاثير بر اراده هاي پيش برنده آن باشد. اساسا 1929 براي برنامه هسته اي ايران صادر نشد. اين قطعنامه صادر شد فقط به اين دليل كه غربي ها اميد داشتند اولا مردم را دچار تنگناهايي كند و در مقابل نظام قرار دهد و ثانيا درون جامعه سياسي كشور با مجادلات و دلخوري هاي باقي مانده از زمان انتخابات و بحث هاي اختلافي كه مدتي است هر روز از گوشه اي سر بر مي آورد گره بخورد و نهايتا با ايجاد آشفتگي هاي جديد سياسي و اجتماعي و تشديد آشفتگي هاي پيشين، نظام را وادار به تغيير رفتار خود در مورد مسائل مرتبط با امنيت ملي بكند. از جنبه اجتماعي و رفتار مردم كه اتفاق خاصي نيفتاد چون اساسا 1929 قادر نيست فشاري بر مردم عادي ايران تحميل كند و بلكه آنها را در عداوت با غرب جازم تر كرده است. مي ماند جامعه سياسي كه بي راه نيست اگر بگوييم از ديد غرب مجريان اصلي قطعنامه در داخل ايران درون آن قرار دارند طوري كه اگر خواص سياسي فقط براي مدتي در مقابله جويي علني با يكديگر احتياط كنند و مقابله بادشمن را بر پرخاش جويي عليه يكديگر ترجيح بدهند؛ در كوتاه زماني معلوم خواهد شد قطعنامه به واقع كاغذپاره اي بيش نبوده است.اصولگرايان بايد بيش از هر وقت ديگري مراقب باشند و اشتباهي را كه برخي از آنها در سال هاي 87 و 88 مرتكب شدند دوباره تكرار نكنند. آن اشتباه اين بود كه در حالي كه حق آشكار و مرز ميان دوست و دشمن واضح بود به دليل پاره اي دلخوري ها -كه بعضي از آنها به حق هم بود- حاضر به شفاف كردن ديدگاه هاي خود و ايستادگي صريح در مقابل جبهه باطل نشدند و همين موجب شد دشمن به طمع بيفتد و با بسيج همه امكانات خود فتنه 88 را سازمان بدهد. آن ماجراها مي تواند دوباره تكرار شود و به نتيجه اي مشابه بينجامد. اكنون روشن است كه كشور به هيچ چيز بيش از آرامش نياز ندارد و اگر كساني همه هم خود را بر تنش آفريني قرار داده باشند، سليقه خود را به ضابطه ها ترجيح بدهند و عمدا بخواهند در ذهن مومنين جاي دوست و دشمن را عوض كنند، بايد در خيرخواهي آنها ترديد كرد.سياست روز:هشدار عليه تخريب و نفاق«هشدار عليه تخريب و نفاق»عنوان سرمقالهِ روزنامهي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در ان ميخوانيد؛مدتي است فضاي نفاق، تخريب و بياخلاقي، فضاي سياسي کشور را تحتالشعاع قرار داده است.اين که چه کسي و يا چه جرياني از اين فضا سود ميبرد و اين سود در جهت پياده کردن چه اهدافي دنبال ميشود از نکات مهم و اساسي جريانشناسي تخريب و نفاق است.پس از انتخابات رياست جمهوري دوره دهم جرياني شکل گرفت که در حدود يکسال است که فضاي اعتراضي را به فضاي فتنه و نفاق سوق داده است. اين فضا، با رهنمودها، توصيهها و تبيين آن توسط رهبر فرزانه انقلاب فروکش کرد.اما اکنون شاهد نوع ديگري از ايجاد و تاسيس اين فضا از سوي برخي جريانها، تفکرات و اشخاص هستيم.بر آنها که پس از انتخابات فضاي نفاق و تخريب را ايجاد کردند حرجي نيست.اما اکنون شاهد آن هستيم که جريانها و تفکراتي به ايجاد اين فضاي آلوده دامن ميزنند که اتفاقا حرجي هست.قرآن کريم در بيش از 300 آيه شريفه به افشاگري فعاليتهاي تخريبي نفاقافکنان پرداخته است.در اين زمينه اگر اطلاعرساني صحيح صورت گيرد، دستاويزهايي چون اظهارنظرات تخريبي، ترور شخصيت دروغپردازي و شايعهسازي نفاقافكنان کارآيي خود را از دست خواهد داد.حضرت آيتالله خامنهاي که بارها نسبت به بروز اختلاف، اقدامات تخريبي و ايجاد نفاق و دوري از اخلاق اسلامي هشدارهاي جدي دادهاند، در ديداري که جمعي از اعضاي بسيجي هيئتهاي علمي دانشگاهها و مراکز آموزش عالي سراسر کشور در تاريخ 2 تير با ايشان داشتند، ضمن تبيين برهه بسيار حساس کنوني و موضع انفعال و از همگسيختگي نظام استکباري در مقابل حرکت اسلامي که نماد آن نظام جمهوري اسلامي است، تاکيد کردند. «امروز مهمترين نياز کشور اتحاد و يکپارچگي است و هرگونه سخن، حرکت ونوشتهاي که حتي با نيت صادقانه باشد، ولي موجب شکاف و انشقاق در جامعه و ظلم به افراد شود، برخلاف مصالح کشور و نظام اسلامي است.»نظر رهبري حفظ وحدت، همدلي و انسجام در جامعه و پرهيز از هرگونه اختلاف و شکاف در اين برهه حساس است.برهه حساسي که رهبر معظم انقلاب ميفرمايند دراين است که اگر فضاي شکاف و اختلاف و نفاق گسترش يابد، نخستين کسي که از آن سود خواهد برد، کشورهايي هستند که چشم ديدن ايران اسلامي مقتدر را ندارند.ايجاد و گسترش اين فضاي آلوده، علاوه بر استفادههاي سياسي براي کشورهاي معاند، فشارهاي آنها را نيز دو چندان ميکند. علاوه بر آن روح همدلي و کار و تلاش در کشور به خاطر اين فضا از بين ميرود.قرآن کريم در آيههاي گوناگون هشدارهاي لازم را نسبت به جريان نفاق داده و حتي شيوههاي افشاگري عليه نفاق را نيزارائه کرده است.اطلاعرساني صحيح و پاسخگويي به شبهات، حفظ وحدت و همبستگي، دوري از نشست و برخاست با گروه نفاق و تخريب، نسپردن کارها به آنها و ...سخن آخر را از رهنمودهاي رهبري ميآورم که فرمودند: «رعايت طهارت دل و عمل، يکي از وظايف اصلي است و نبايد با يک کلمه و يا نوشته و يا حرکتي نابجا در مورد فرد يا افرادي که مستحق آن نيستند به آنان ظلم شود.» باشد تا اينگونه باشد.ابتكار:امارات؛ اجراي قطعنامهها يا هم آوايي با غرب«امارات؛ اجراي قطعنامهها يا هم آوايي با غرب»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛آنچه منابع اماراتي در فاصله کوتاهي از تصويب قطعنامه 1929 شوراي امنيت درخصوص تحريم ايران در مورد فعاليت شرکتهاي تجاري مرتبط با ايران در امارات اعلام کردند قبل از هر چيزي هماهنگي با غرب در جهت ايجاد نوعي فضاي رواني عليه جمهوري اسلاميايران پس از تصوب قطعنامه مذکور قلمداد ميشود.آمريکا براي ترغيب کشورها به پيوستن به تحريمهاي سازمان ملل عليه ايران نياز به فضا سازي رواني دارد و متاسفانه اماراتي ثابت کردند که همواره براي ايجاد فضاي بينالمللي عليه کشورمان آمادگي داشتهاند. اقدامات امارات در دوسال اخيرعليه منافع شرکتها و اتباع و گردشگران و مسافران ايراني بسيار فراتر از موارد پيش بيني شده در قطعنامههاي سابق بوده است.تعبير درستتر در مورد اين اقدامات رفتار ايذايي است و نه اجراي تعهدات بينالمللي در قبال قطعنامهها. همين روحيه اماراتيها باعث شده تا آنها همواره فراتر از قطعنامههاي سازمان ملل در مورد ايران عمل کنند.در تحليل اين رفتار اماراتيها بايد گفت کشورهاي عربي حاشيه جنوبي خليج فارس عموما و امارات متحده عربي خصوصا در سياست خارجي خود با يک پارادوکس مهم روبرو بوده اند. يک سوي اين معادله تعهدات ناشي از روابط استراتژيک و امنيتي و نظاميبا غرب است و سوي ديگر آن الزامات همسايگي و همجواري با کشور بزرگ و تاثير گذاري مثل ايران، که هدف سياستهاي ايذايي و خصمانه غرب بوده است. اين کشورها هنوز نتوانسته اند درمورد اين معادله در سياست خارجي خود به ثبات و توازن برسند.البته برخي از کشورها نسبت به اين الزامات همسايگي توجه بيشتري دارند و برخي همانند امارات گهگاه فراموش ميکنند که در پس گرد و غباري که ممکن است چند سال بر فضاي دوجانبه حاکم باشد قرار است اين کشورها براي قرنها در همسايگي يکديگربه سر ببرند.امارات در طي سه دهه گذشته در اجلاسهاي بين المللي و منطقهاي حداکثر تلاش امکانات خود را به کارگرفت تا در قضيه حاکميت غيرقابل انکار ايران بر جزاير ايراني خليج فارس خدشه وارد کند. اين اقدامات عليرغم همه هزينههاي سنگيني که اماراتيها پرداخته اند به جايي نرسيده و نخواهد رسيد.رفتار کشورهاي ديگري در همين مجموعه شوراي همکاري خليج فارس که شايد اقتصاد کوچک تري از امارات داشته باشند نشان ميدهد که همه آن چه مقامات اماراتي انجام ميدهند ناشي از فشارهاي غرب نيست. برخي از اين اقدامات داوطلبانه و مشتاقانه از سوي حکام ابوظبي صورت ميگيرد.درهمين فضاي چند هفتهاي پس از تصويب قطعنامه شاهد بوديم که در حالي که امارات فعاليت شرکتهاي ايراني را محدود و تحريم کرد، کشورعربي ديگري در منطقه اجلاس کميسيون مشترک با ايران را برگزار کرد.درنهايت چند واقعيت تاريخي، سياسي و اقتصادي را بايد به اماراتيها گوشزد کرد. اول آنکه سابقه تاريخي حضورتجار و صنعتگران ايراني درسواحل جنوبي خليج فارس به قبل از استقلال اين کشورها بازميگردد و جمعيت ايراني آن سوي آب سهم زيادي در عمران و آبادي اين منطقه داشته است.ثانيا در حال حاضر بيش از 400 هزار ايراني در امارات متحده عربي زندگي ميکنند و هشت هزار شرکت ايراني در اين کشورحضور فعال اقتصادي دارند. اين ارقام در اشل اقتصادي ايران عدد کوچکي است اما در اشل اقتصادي امارات رقم غيرقابل انکاري است. اماراتيها حتي اگر هم بخواهند نميتوانند خود را از خدمات و سرمايه شرکتهاي ايراني بي نياز ببينند. بنابراين بهتر است سياست متوازن تري را در پيش گرفته و چشم خود را بر روي واقعيتهاي اقتصادي و تاريخي نبندد. وطن امروز:ترکيه بر سر دوراهي«ترکيه بر سر دوراهي»عنوان يادداشت روز روزنامهي وطن امروز به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد؛درباره روابط رژيم صهيونيستي و ترکيه بايد اشاره کرد که اين روابط داراي ديرينهاي 60 ساله است. دولت ترکيه در سال 1949 در رديف نخستين کشورهاي اسلامي بود که موجوديت رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت و در همان موقع با توجه به جايگاه ترکيه در ماجراي امپراتوري عثماني، اقدام لائيکهاي ترکيه واکنش شديدي را در جهان اسلام برانگيخت و موجب يأس ملتهاي مسلمان از ترکيه شد.اقدام آن روز ترکيه در به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي تاثير عمدهاي در موجوديت اين رژيم نامشروع در خاورميانه داشت. پس از آن لائيکهاي ترکيه که مناصب مهم احزاب، مجلس، ارتش، دستگاه قضا و مطبوعات ترکيه را در اختيار داشتند نقشهاي مهمي را در عاديسازي موجوديت رژيم صهيونيستي ايفا کردند و در 60 سال گذشته اين ارتباط بين لائيکهاي ترکيه و دولت غاصب صهيونيستي به صورت استراتژيک و راهبردي باقي مانده است.با روي کار آمدن اسلامگراها تداوم رابطه آنکارا و تلآويو زير سوال رفت و با ابهام مواجه شد. با ابهام در روابط ترکيه – اسرائيل، رژيم صهيونيستي، که موجوديت خود را به ميزان بسيار زيادي مرهون ترکيه و سپس مصر ميدانست بشدت وحشتزده شد و درباره تداوم اين رابطه از سوي اسرائيليها تاکيدات زيادي صورت گرفت. هرگاه يک مقام اسرائيلي نظير آويگدور ليبرمن، اظهارات تندي را عليه ترکيه انجام ميداد بقيه صهيونيستها با نگاه به استراتژيک بودن رابطه تلآويو- آنکارا به او اندرز داده و وي را از هرگونه اظهارنظر منع ميکردند. در عين حال رابطه دولت ترکيه با رژيم صهيونيستي در دوره اسلامگرايان يک ميراث ريشهدار است که از لائيکها به اسلامگرايان رسيد.رابطه ترکيه و اسرائيل با عضويت ترکيه در اتحاديه اروپايي گره خورده است. با توجه به نگاه استراتژيک ترکها به عضويت در اتحاديه اروپايي، تداوم اين رابطه و در عين حال الزام اسلامگرايي در ترکيه مبني بر قطع رابطه با رژيم صهيونيستي به صورت يک پارادوکس براي جريان اسلامگرايي درآمده است. اسلامگراها راهحل اين مساله را در کاهش تدريجي رابطه و تبديل آن از حالت استراتژيک و راهبردي به يک رابطه کاملا معمولي و کم اثر ميبينند.اين فرآيند براي نخبگان ترکيه قابل فهم است اما در متن مردم ترکيه که بشدت از ايده محو اسرائيل حمايت ميکنند قابل قبول نيست لذا مساله قطع يا تداوم رابطه براي دولت اسلامگراي رجب طيب اردوغان به صورت يک مساله و دردسر درآمده تا جايي که گفته ميشود حفظ اکثريت حزب عدالت و توسعه در پارلمان ترکيه و در نتيجه تداوم حيات دولت اسلامگراي اردوغان به ميزان زيادي بستگي به مديريت اردوغان در حل و فصل اين پارادوکس در ترکيه دارد. بسياري از کارشناسان وضعيت متناقض حفظ يا قطع رابطه با رژيم صهيونيستي را براي اردوغان امري اساسي ارزيابي کردهاند. اين در حالي است که وضع فعلي و حمله اسرائيل به کشتي ترکيهاي مرمره 2 سوال توامان فراروي دولت اردوغان قرار داد.يک سوال از سوي لائيکها، ارتش و اعضاي حزب حاکم مطرح بود که چرا اردوغان شهروندان ترکيه را با اعزام به سواحل غزه در معرض حمله اسرائيل قرار داده و يک سوال ديگر که از سوي مردم و اسلامگرايان براي اردوغان مطرح شده اين است که چرا ترکيه تاکنون اقدام تاثيرگذار و جدياي انجام نداده و از خون هموطنانش دفاع نکرده است.هفتههاي آينده پاسخ اين سوالات مشخص خواهد شد که آيا اردوغان ميتواند اين فضاي پارادوکسي را مديريت کند و در انتخابات بهار سال آينده موقعيت حزب خود را در مجلس 500 نفره ترکيه حفظ خواهد کرد يا خير. اين تناقض درنهايت ترکيه را به سمت يک دوراهي حساس هدايت خواهد کرد، هرچند حمايت ترکيه از دولتهاي اسلامي منطقه قابل انکار نيست.نقشي که ترکيه در موضوع هستهاي ايران و جنگ 33روزه لبنان برعهده داشت، همچنين نقشي که در جنگ 22 روزه غزه و حمايت از جنبش اسلامي فلسطين (حماس) ايفا کرد، کاملا بارز و قابل تقدير بود؛ نقشي که ترکيه در حل منازعات بينالمللي و بويژه منطقه خاورميانه ايفا کرده کاملا فعالانه و تاثيرگذار بوده است. نگاهي به اين عوامل و تحليل آنها نشان ميدهد که ترکيه از مواضع اسلامي خود عقب نخواهد نشست.به نظر نميرسد که آمريکاييها بتوانند اين تمايل و مواضع را دستخوش تغيير کنند چرا که ترکيه در 8 دهه تبادلات نظامي و تجاري که با اروپا داشته و به رغم تمام فشارهايي که از سوي قدرتها به اين كشور وارد ميآيد همچنان بر خواستهها و مواضع خود پافشاري ميکند. در نتيجه به نظر ميآيد ترکيه به انتخاب ملي خودش پشت پا بزند. وضعي که امروز در ترکيه وجود دارد چشمانداز کل منطقه خاورميانه است و مدل ارتباط ترکيه که تمرکز روي رابطه افقي با رابطه عمودي است در آينده در کل منطقه فراگير ميشود و اين به معناي انزواي هر چه بيشتر کشورهاي اروپايي و آمريکا خواهد بود. مردم سالاري:وحدت رمز عبور از موانع«وحدت رمز عبور از موانع»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم علي ودايع است كه در آن ميخوانيد؛لبنان که از آن با نام عروس خاورميانه ياد مي کنند همواره در نگاه مردم اين منطقه به دليل تعاملا ت و برخوردهاي خاص فکري مورد توجه بوده است اما با فوت علا مه فضل الله بازهم گاه ها به لبنان معطوف شده است اما نوع نگاه به لبنان با دفعات قبل تفاوت دارد.گرچه وي همواره به عنوان يکي از سرسخت ترين دشمنان رژيم صهيونيستي و ايالا ت متحده در بيروت به شمار مي رفت اما عمده فعاليت هاي وي به زمان جنگ هاي داخلي لبنان باز مي گردد.در آن برهه زماني سرنوشت ساز،امام موسي صدر با درک وضعيت لبنان و استضعافي که شيعيان رادچار کرده بود; شروع به سازماندهي مسلمانان کرد و با نوع نگاه خاص به روابط اجتماعي، جان تازه اي به پيکر مسلمانان و شيعيان دميد اما بايک تفاوت بزرگ با رهبران ديگر:وي يک روشنفکر ديني بود و تعامل و گفتمان را سرلوحه روابط خود با آنهايي که دچار تنش بودند قرار داد.پس از ربوده شدن وي درليبي مسووليت رهبري اين موج برعهده علا مه فضل الله قرار گرفت.گروهي از روحانيون وسران فکري گروه هاي مختلف گرد هم جمع شدند که خواستار وحدت درجامعه لبنان و احترام به يکديگر بودند. وحدت از مفاهيمي است که فهم آن در نگاه اول آسان است ولي همواره عوامل داخلي و خارجي باعث شده است تا اين مقوله در کشورهاي عمدتا مسلمان به فراموشي سپرده شود يا گرد خاطره، آن را بگيرد. منظور از وحدت مفهومي است از همه اقشار و گروه هاي جامعه.بي شک در آن روزهاي سخت و خونين لبنان افرادي در گروه هاي مختلف بودند که درخواست وحدت براي حفظ کيان مملکت داشتند و تحمل حرف مخالف را لا زمه حفظ يکپارچگي لبنان قلمداد مي کردند. در لبنان آن روز افرادي که زيرپرچم قوات لبناني (فالا نژها) مي جنگيدند از انديشه هاي وحدت طلبانه خشمگين بودند; اما امروز لبنان با به ثمر نشستن انديشه هاي ديروز امام موسي صدر،بادارابودن فرقه ها و طوائف گوناگون توانسته به نوعي از وحدت و دموکراسي دست يابد;گرچه دست هاي تفرقه افکن ديروز که با عوامل بيگانه ارتباط دارند همچنان به اختلا فات دامن مي زنند.در ايران اسلا مي اگر به سخنان وسلوک اجتماعي- سياسي امام خميني (ره) دقت کنيم خواهيم ديد که از نظر ايشان وحدت يک توصيه اخلا قي و يک ارزش صرفا فرهنگي نيست;بلکه راهبردي است کاربردي براي قدرتمند شدن جامعه اي که مشکلا ت عديده اي در کمين آن است. افراد وگروه هاي سودجو از تفرقه حداکثر بهره را مي برند. در لبنان امروز امثال سميرجعجع از تفرقه،منافع خود را تامين مي کنند.آنها زماني که نگاه ها به درگيري هاي فرقه ها معطوف است برسر منافع ملي لبنان معامله کردند. قدرت هاي استعمارگر پس از وقوع انقلا ب صنعتي بذر تفرقه را گسترانيدند تا با دستان افراد سست عنصر گروه ها سياست هاي خود را اعمال کنند و زمينه هاي تاراج ثروت هاي کشورهاي مختلف را فراهم کنند.آنها در اعمال سياست تفرقه تا حد زيادي موفق بودند. براي آنها تفرقه به نوعي ضامن موفقيت بدل شده است.هرزمان اين معادله شوم با وحدت برهم خورده، پيروزي برمشکلا ت و دشمنان به دست آمده است. تفرقه هاي مهندسي شده گاهي تا آنجا پيش رفته که وضعيت جوامع و کشورهاي اسلا مي برهم خورده است.به طور طبيعي استعمارگران با خرج هزينه هاي هنگفت سعي در به وجود آوردن اختلا فات دارند اما در اين بين جاي تاسف دارد که سهم خواهي هاي فرقه اي و حزبي همچون آب آسياب آنها عمل مي کند. به عنوان نمونه، عراق قرباني سهم خواهي هاي حزبي و فرقه اي است و اين کشور در حسرت يک دولت مقتدر مي سوزد. امام خميني(ره) معتقد بودند در ميان هياهوي مستمر و پرشمار تفرقه افکنان،داشتن معرفت و روح معنوي بهترين عامل جلوگيري از تفرقه است.هنوز نبايد فراموش کرده باشيم که امام(ره) تاکيد کردند: «ما بايد دنبال وحدت خودمان باشيم. ملت و دولت ما خيال نکند که او دولت است و آن ملت. همه مال يک کاروان هستيم که روبه آن عالم مي رويم و بايد اطاعت خداکنيم و با هم بايد باشيم.»در ديدگاه امام خميني(ره) آنهايي که وحدت و آرامش مردم را هدف قرار مي دهند، فساد مي کنند و حرف تفرقه افکنان در کساني اثر مي کند که در معنويت سستي داشته باشند.در روزهايي که ايران اسلا مي مورد انواع تهديدها و تحريم ها قرار مي گيرد، يکرنگي و وحدت بخش هاي مختلف مي تواند راهي براي عبور از مشکلا ت باشد. اما به راستي امروز آيا همه گروهها اين مسايل را مورد توجه قرار داده اند؟ امام(ره) همواره به مسوولا ن تذکر مي دادند که مردم صاحبان اصلي انقلا ب و کشور هستند، ولي نعمت زمامداران و دولتمردان هستند و وظيفه شرعي و قانوني آنان است که خادم ملت باشند. خوب است گاه گاهي اين گفتارها را بازخواني کنيم و به توصيه وحدت توجه کنيم;توصيه اي که براي عموم مسلمين کاربرد دارد; چه در لبنان، چه در ايران و چه در تمامي بلا د اسلا مي. رسالت:جامعتين و نگاه به آينده اصولگرايي«جامعتين و نگاه به آينده اصولگرايي»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد؛1 - پيران دنيا ديده، سدي براي گفتگو نمي سازند و در سياست قائل به جمع باوري و پل زدن بين منافع مختلف هستند آنچه امروز جامعتين در خشت خام مي بينند جوانان اصولگرا در آينه نمي بينند. پند پيران بهتر از عمر دراز/ زانکه ايشانند خود در عين رازشهر قم طي روزهاي اخير شاهد نشست هاي مهم اما بي جار و جنجالي بود که حکايت از آينده نگري و دورانديشي فحول روحانيت در صيانت از دستاوردهاي اصولگرايي داشت. ديدار اخير جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم روند رو به رشدي براي تحکيم همگرايي در بين اصولگرايان و تعميق وحدت ملي بود. حضور همزمان آيت الله مهدوي کني و آيت الله يزدي در يک جلسه نشان داد که جامعتين حساب ويژه اي براي آينده اصولگرايي در کشور قائل است و برنامه ريزي هاي مدوني براي مفصل بندي گفتماني و نهادمندي تغيير و تحولات در چارچوب رقابت هاي سياسي دارد.2 - روحانيت که ميراث دار مجاهدت ها و بصيرت هاي علما و فقهاي بزرگي همچون ميرزاي شيرازي، شيخ فضل الله و از همه پر رنگ تر حضرت امام خميني(ره) است به نيکي دريافته يکي از توطئه هاي آشکار دشمن ايجاد نقار، شکاف و اختلاف افکني در يکپارچگي علما، روحانيون و مراجع است. جنس موضع گيري ها و بصيرت علما در فتنه اخير نشان داد که رشد و بلوغ سياسي و اجتماعي حوزه هاي علميه طي سه جنبش مشروطه، ملي شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامي به حدي رسيده که اجازه نمي دهد روحانيت از يک سوراخ چند بار گزيده شود.3 - دشمن از قبل انتخابات تا به امروز تمام تلاش خود را معطوف اين موضوع کرده است تا در صورت بندي نهايي خود در جنگ نرم در انضمام با پروژهتفرقه افکني بين روحانيت، (نقش بي نقشي) به روحانيت القا نمايد و مانع از نقش آفريني موثر پيران اصولگراي ديگر در معادلات سياسي کشور گردد. در حالي که جامعتين با هوشياري قبل و بعد از انتخابات اقدام به روشنگري و موضع گيري هاي شفاف نمود و امروز به منظور نقش آفريني موثر در بين اصولگرايان در اولين گام، اصل روانسازي همگرايي جريان اصولگرايي بر مبناي گفتگو هاي مستمر را در دستور کار خود قرار داده است. تشکيل يک کميته مشترک براي پيگيري منويات متوافق، محصول تعاملات و رايزني هاي جامعتين در نشست اخير بود. بديهي است از آنجا که امروز اصولگرايان در راس قوا حضور دارند آثار وجودي اين گفتگو ها در بازتنظيم مناسبات قوا و وحدت در حاکميت ظهور و بروز مي يابد.4 - تلاشهاي جامعتين منطبق بر منويات و انتظارات مقام معظم رهبري از جريانات سياسي تاثير گذار و گروه هاي مرجع صورت مي پذيرد که معظم له در ديدار هاي اخير بارها بر آن تاکيد نموده اند. ايشان در ديدار اعضاي بسيجي هيئت علمي دانشگاه ها فرمودند: “اتحاد و يکپارچگي در درون و نيز تزريق اتحاد به مجموعه جامعه. برادران، خواهران، عزيزان! امروز کشور به اتحاد کلمه خيلي نيازمند است. بنده مخالفم با سخني و حرکتي و نوشتاري که - حتي اگر با انگيزه درست و با انگيزه صادقانه است - موجب شقاق و شکاف مي شود؛ بنده موافق نيستم. اگر کسي نظر من را مي خواهد بداند، نظر من اين است که عرض کردم. ما بايستي انسجام را ايجاد کنيم. ما بايستي تلائم را در مجموعه اين ظرفيت عظيم به وجود بياوريم.معظم له طي يک سال اخير روند تعميق وحدت در جامعه را با درايت پيگيري نموده و کار را در يک بستر طبيعي پيش برده اند. امروز وقت آن رسيده که گروه هاي مرجع مثل جامعتين وارد فاز نقش آفريني موثر شوند.5-خوشبختانه هم آيت الله مهدوي کني و هم آيت الله يزدي بر اين مهم امعان نظر دارند که شايسته است استارت اين گفتگوها با نگاه به آينده اصولگرايان و ضرورت آينده پژوهي در جريان اصولگرايي صورت بپذيرد. نگاه اضلاع مختلف اصولگرايي نيز به اين گفتگوها نگاه خريداري است و مولد موجي از اميدواري و نشاط سياسي بين گروه هاي مختلف اصولگرا شده است. مضاف بر اينکه جامعتين همدلي مورد نظر مقام معظم رهبري را به هيچ وجه به معناي ورود معارضان و منافقان به درون نظام نمي داند ولو اينکه همراه با ابراز ندامت و اعتراف به تخلفات گذشته در چارچوب ضوابط قضائي وبراساس مصالح کشور مورد رافت حکومت اسلامي قرار گيرند.6- هزينه هاي حوادث سال گذشته ضرورت هوشياري مسئولان در جبهه نبرد نرم را به مراتب بيشتر مي کند. چرا که غفلت از واقعيت جنگ نرم آغاز شکست ها و دور زدن مجموعه نيروهاي معتقد به انقلاب توسط دشمن است. طبيعي است که دشمن از بين برخي نوباوگان و نابالغان سياسي در بين اصولگرايان يارگيري کند. اما بدين معنا نيست که فحول اصولگرا آينده اين جريان را پاي منازعات سياسي زودگذر ذبح کنند. رسالت اصولگرايان در اداره کشور بسط يد ولايت و اثبات کارآمدي نظام اسلامي است. مآلا تداوم اين دست گفتگوها که نشان دهنده حيات سياسي موثر جامعتين مانند31 سال گذشته است در تعميق وحدت کلمه اصولگرايان و برنامه ريزي هاي بعدي آنها بسيار اميدوارکننده به نظر مي رسد و مسئوليت اصلي خواص روحاني در شرايط کنوني محسوب مي گردد.جمهوري اسلامي:منشأ اصلي بن بست سياسي عراق«منشأ اصلي بن بست سياسي عراق»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛هفته آينده، مهلت مقرر براي تشكيل جلسه مجلس جديد عراق جهت تعيين رئيسجمهور و رياست مجلس به پايان ميرسد درحالي كه اختلافات عميق ميان گروههاي سياسي اين كشور همچنان ادامه دارد و بن بست تشكيل دولت جديد پس از گذشت نزديك به چهار ماه از انتخابات، همچنان لاينحل مانده است.دو روز پيش آيتالله سيستاني بار ديگر بر تسريع در تشكيل دولت تاكيد كرد و از جناحهاي سياسي خواست براساس مفاد قانون اساسي به يك ديد مشترك برسند. آيتالله سيستاني بار ديگر نسبت به تبعات تأخير در تشكيل دولت هشدار داد.روز جمعه نيز سيد عمار حكيم رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق از گروههاي سياسي خواست در راه تشكيل دولت جديد از خود انعطاف نشان دهند.23 تير ماه، يعني چهارشنبه هفته آينده مهلت قانوني براي تشكيل جلسه رسمي مجلس عراق و تعيين رئيس مجلس، رئيسجمهور و دو معاون وي به پايان ميرسد و مجلس موظف است در آن جلسه بدون هيچ تأخيري به اين وظيفه قانوني خود عمل كند.مهمترين مانع بر سر اتحاد و تشكيل دولت جديد، اختلاف نظر گروهها در تعيين نخستوزير است. اين اختلاف از يكسو ميان گروه "العراقيه" و ائتلاف "اتحاد ملي" است و از سوي ديگر، در درون ائتلاف (اتحاد ملي) نيز كه اخيراً از بهم پيوستن دو جناح شيعي "دولت قانون" به رهبري نوري مالكي و "ائتلاف ملي" به رهبري سيد عمار حكيم ايجاد شده است نيز درباره معرفي نخستوزير اختلاف وجود دارد.گروه العراقيه با تكيه بر نتيجه انتخابات و كسب 91 كرسي در مجلس، كه دو كرسي بالاتر از "دولت قانون" ميباشد مدعي است حق تشكيل دولت را دارد. اين گروه كه در جريان انتخابات از حمايتهاي گسترده مالي و سياسي خارجي به ويژه آمريكا و عربستان برخوردار بود اكنون نيز با استفاده از اين حمايتها درصدد است حرف خود را به كرسي بنشاند.جناح مقابل اين جريان يعني فراكسيون شيعيان در ائتلاف ملي هم اكنون 159 كرسي را در اختيار دارد و باتوجه به اين مسئله، ادعاي العراقيه فاقد توجيه منطقي است.حتي اگر اين مبنا و قاعده كاملاً آشكار مد نظر قرار نگيرد و امكان تشكيل دولت جديد به ائتلاف "العراقيه" واگذار شود، اين جريان عملاً قادر به فراهم ساختن كرسيهاي لازم براي رسيدن به حدنصاب يعني 163 كرسي نميباشد و به خودي خود حق تشكيل دولت از آن سلب ميشود. اين واقعيتي است كه گروه العراقيه بايد به آن گردن نهد و بيش از اين در راه تشكيل دولت و ايجاد زمينه ثبات و آرامش در عراق مانع تراشي و سنگ اندازي نكند. روشن است كه پافشاري ائتلاف العراقيه براي اينست كه اگر نتواند رياست دولت را نصيب خود كند لااقل وزارتخانههاي كليدي را در اختيار بگيرد.هفته جاري 35 نماينده مجلس نمايندگان آمريكا طي نامهاي به نوري مالكي نخستوزير عراق، از وي خواستند با جناح العراقيه و رهبر آن يعني اياد علاوي در تشكيل دولت جديد عراق "همكاري" كند. اين نمايندگان در لحني تهديدآميز به مالكي هشدار دادند اصرار جناح شيعيان براي آنچه آنها "تشكيل دولت طايفهاي و قومي" نام نهادند، بر آينده روابط واشنگتن و بغداد تأثير خواهد گذاشت.اين، تازهترين مداخله آمريكاييها در امور عراق است. هر چند آمريكاييها بارها مدعي شدهاند در امور داخلي عراق و به ويژه روند تشكيل دولت دخالت نميكنند، اما واقعيت اينست كه مداخلات خارجي به ويژه، دخالتهاي آشكار و پنهان آمريكا علت عمده مشكلات سياسي عراق به شمار ميرود كه همچنان ادامه دارد.آمريكائيها از همان بدو حضور غيرقانوني شان در عراق به انحاي گوناگون در امور داخلي اين كشور دخالت داشتهاند كه به طور اجمال ميتوان به تلاش آنها در تغيير نتيجه انتخابات اول عراق در سال 1384 كه منجر به اين شد كه شيعيان اكثريت لازم براي تشكيل دولت مستقل را از دست بدهند، همچنين تلاش براي نفوذ عناصر مورد وثوق واشنگتن در پستهاي حساس وزارتي و تلاش براي نفوذ دادن 500 نامزد وابسته به حزب بعث در انتخابات مجلس دوم عراق اشاره كرد.پس از آنكه آمريكاييها از توطئه جاي دادن عناصر بعث، در مجلس عراق، به دليل ايستادگي جناح شيعه، ناكام ماندند اكنون تلاش آنها معطوف به اين است كه براي جناح العراقيه در مجلس، موقعيت ممتازي را فراهم آورند به گونهاي كه اين جناح ابتكار عمل را در اختيار داشته باشد. آمريكائيها در پيگيري اين طرح خود فشارهاي زيادي را به دولت نوري مالكي و جناح شيعه وارد ميسازند و حتي برخي مقامات آمريكايي تهديد كردهاند درصورت عدم تحقق اين خواسته ها، ممكن است خروج نيروهاي آمريكايي از عراق ملغي شود.در اين ميان نقش عربستان را نيز در پيچيدهتر شدن گره سياسي عراق و بن بست موجود نبايد ناديده گرفت. سعوديها از همان ابتداي تشكيل دولت عراق، به دليل ماهيت شيعي آن، با اين دولت سر ناسازگاري داشتهاند به گونهاي كه پس از گذشت 8 سال به بهانه فقدان امنيت هنوز در اين كشور سفارتخانه داير نكرده اند، درحالي كه رياض در بسياري از كشورهايي كه وضع امنيتي شان بسيار بدتر از بغداد است سفارتخانه دارد و در آنها كاملاً فعال است، البته عدم وجود سفارتخانه رياض در بغداد به مفهوم عدم حضور آنها در عراق نميباشد و عناصر نفوذي عربستان در عراق كاملاً فعالند.به گفته مقامات عراقي كه بارها و در مناسبتهاي مختلف اظهار كرده اند، محافل دولتي و مذهبي عربستان نقش موثري در بحران عراق داشته و دارند و حتي برخي مقامات عراقي، محافلي در عربستان را پشتوانه بخش عمدهاي از ناآراميها و عمليات تروريستي شورشيان در عراق دانستهاند. هر چند اختلافات درون جناحي در عراق به خصوص در داخل ائتلاف ملي شيعيان، در تداوم بحران سياسي عراق موثر ميباشد ولي قطعاً عامل اصلي مصائب سياسي عراق، همان مداخلات خارجي و در رأس آنها آمريكا ميباشد و تا زماني كه اين مداخلات غيرقانوني ادامه دارد نميتوان انتظار بهبود و دگرگوني عمده در صحنه سياسي عراق داشت.در اين ميان آنچه ميتواند تا حدودي در راه رسيدن عراق به صلح و ثبات اميدواري ايجاد كند اتحاد و كنار گذاشتن اختلافات در داخل جناح شيعيان عراق ميباشد كه متأسفانه با توجه به شواهد موجود، اكنون اوضاع در اين مسير پيش نميرود. جناح سيد عمار حكيم و نوري مالكي كه با ائتلاف اخير خود بخشي از اشتباه بزرگ قبل از انتخابات، يعني جدائي و چند دستگي را جبران كردند، بايد هرچه سريعتر به وحدت موضع در مورد تشكيل دولت نيز برسند و فرصت را از دست رقيب و همينطور دخالتهاي خارجي يگيرند.تهران امروز:چه كسي از سرنوشت اصل 44 خبر دارد؟«چه كسي از سرنوشت اصل 44 خبر دارد؟»عنوان سرمقالهي وزنامهي تهران امروز به قلم سيدجواد ساداترضوي است كه در آن ميخوانيد؛از خرداد سال 84 كه سياستهاي كلي اصل44 قانون اساسي توسط رهبر معظم انقلاب به سران قوا ابلاغ شد بيش از پنج سال ميگذرد. در اين مدت كه به اندازه يك برنامه توسعه پنجساله زمانبرده دولت و ساير متوليان اقداماتي در جهت تحقق اين اصل انجام دادهاند ولي متاسفانه هيچ گزارش متقن و دقيقي از سوي دستاندركاران و مجريان درباره نحوه اجرا، كيفيت واگذاريها، ميزان دستيابي به اهداف مطروحه در سياستهاي ابلاغي و ارزيابي بنگاهها پس از واگذاريها منتشر نشده و كارشناسان و افكار عمومي از آن اطلاع مناسبي ندارند.در واقع از چند و چون بزرگترين روند و فرآيند خصوصيسازي در كشور كه بايد باعث افزايش حضور فعالان واقعي اقتصادي و بهبود نسبي توزيع درآمد در كشور ميشد، چندان خبر روشن و واضحي در دست نيست. اگر چه كارشناسان و صاحبنظران به روش و نحوه واگذاري شركتها انتقادات جدي و اساسي وارد كردهاند ولي فقدان يك ارزيابي كلي از فرآيند طي شده تاكنون خود يكي از آسيبهاي جدي اين جريان است. دولت بايد پاسخگو باشد و اين حداقل انتظار افكار عمومي و فعالان اقتصادي است تا بتوانند ارزيابي مشخصي از اين مسئله مهم ملي داشته باشند و براي آينده برنامهريزي كنند. اما صرفنظر از اين مطلب و گزارشي كه دولت بايد منتشر كند رهبر معظم انقلاب در ابلاغ سياستهاي اصل 44 قانون اساسي مطالباتي داشتند كه بهنظر ميرسد هنوز تا تحقق آن فاصله قابل توجهي وجود داشته باشد. مقام معظم رهبري در تاريخ 30/ 11 /85 و در ديدار مسئولان اقتصادي و دستاندركاران اجراي اصل 44 قانون اساسي خلاصه سياستهاي ابلاغي را اينگونه بيان فرمودند:«آزاد شدن دولت از فعاليتهاي اقتصادي غيرضرور، باز شدن راه براي حضور حقيقي سرمايهگذار در عرصه اقتصاد كشور، تكيه بر تعاون- شركتهاي تعاوني – و چتر گسترده شركتهاي تعاوني بر روي اقشار ضعيف مردم، پرداختن دولت به آداب و قواعد نقش حاكميتي، سياستگذاريهاي اجرايي و ايفاي نقش حاكميتي و صرف چگونگي مصرف درآمدهاي ناشي از اين واگذاري در بخشهاي ذكر شده و بعد، الزامات دولت در امر واگذاري».اما فضاي كلي اقتصاد كشور و جريان واگذاري بنگاههاي دولتي تصور درستي از تحقق اين برنامه به دست نميدهد. متاسفانه در جريان واگذاريها سهم بخش شبهدولتي بيش از آنچيزي شده كه تصور ميشد و گاه از يك بخش دولتي به شركتهاي وابسته به دولت يا شبهدولت واگذار شده كه با اصل و روح اين سياستها فاصلهاي آشكار دارد. در اين بين البته فرصتطلبان و «قانوندانان قانونشكني» نيز پيدا شدند كه با خريد كارخانهها و فروش اموال آن به ميلياردها آلاف و الوف رسيدند و كارگران را بيكار و زمينها و ماشينآلات را به حراج گذاشتند.اين همه در حالي اتفاق افتاده است كه از اجراي اين سياستها مثل هر روش و نسخه اقتصادي مهم ديگري دو هدف مدنظر بود اول: «افزايش ثروت ملي» و دوم: «توزيع عادلانه و رفع محروميت در درون جامعه ا�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها