واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نزول عیسی علیه السلام از آسمان
در آیاتى چند با كمک روایات به نزول عیسی علیه السلام در آخر الزمان اشاره شده است:الف «اذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ »1 ؛ آنگاه خدا گفت : ای عیسی ، من تو را می میرانم ، و به سوی خود بر می ، آورم ، و از کافران دور می سازم ، و تا روز قیامت آنان را که از تو پیروی کنند. طبرى در ذیل این آیه روایات زیادى را درباره نزول عیسی علیه السلام از آسمان آورده 2 و خود مىگوید: طبق روایات متواتر از پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله عیسى بن مریم در آخر الزمان از آسمان به زمین آمده و دجال را خواهد كشت . گذشته از روایات از ظاهر آیه فوق دو نكته قابل استفاده است:1ـ بالا بردن عیسی علیه السلام به آسمان در جریان هجوم یهودیان براى كشتن عیسی علیه السلام با توجه به اینكه آسمان جاى انسانها نیست. نشانگر موقت بودن این درنگ است و مىتوان از آن برداشت كرد كه خداوند عیسی علیه السلام را براى روزى خاص ذخیره كرده است.2ـ از این آیه كه در آن واژه توفى بكار رفته و نیز 3 به كمك روایات بدست مىآید كه عیسی علیه السلام در آسمان در حال حیات است و با توجه به فراگیر بودن مرگ و اینكه بستر مرگ زمین است مىتوان نتیجه گرفت كه بالاخره روزى عیسی علیه السلام به زمین فرود آمده و در زمین قبض روح خواهد شد.ب) و ان من اهل الكتاب الا لیومنن به قبل موته 4در تفسیر این آیه سه وجه گفته شده است:1ـ هر دو ضمیر (به و موته) به عیسی علیه السلام بر مىگردد و معناى آیه چنین است: هیچ یک از یهود و نصارى باقى نمىماند مگرآنكه پس از مرگ عیسی علیه السلام به او ایمان خواهد آورد و این رخداد به هنگام فرود عیسی علیه السلام از آسمان در آخر الزمان تحقق مىیابد.2ـ ضمیر (به) به عیسى و ضمیر (موته) به اهل كتاب باز مىگردد، و معناى آیه چنین است هیچ یهودى یا نصرانى نیست مگر آنكه پیش از مرگ به عیسی علیه السلام ایمان مىآورد، هر چند ایمان او در این حالت سودى به حالش نمىبخشد.3ـ ضمیر (به) به پیامبر اسلام و ضمیر (موته) به اهل كتاب بر مىگردد، و معناى آیه این است: هیچ یهودى یا نصرانى نیست مگر آنكه پیش از مرگ خود به پیامبر اسلام ایمان مىآورد 5بسیارى از مفسران تفسیر نخست را پذیرفته اند و روایتى از امام باقر علیه السلام این تفسیر را تأیید مىكند.عیسی علیه السلام روزى به زمین باز خواهد گشت و یهود و نصارى بدون استثناء درخواهند یافت قضاوت هاى نادرستى كه درباره عیسی علیه السلام داشتند اعم از پسر خدا بودن، شركت در الوهیت، به صلیب كشیده شدن و سرانجام قتل عیسی علیه السلام باطل بوده و به او چنانكه شایستهاش است ایمان مىآورند. همچنین آیه شریفه از مرگ نهایى عیسی علیه السلام به طور ضمنى خبر داده است. روایات توضیح مىدهند كه این رخداد در آخر الزمان و در دوران ظهور مهدی علیه السلام اتفاق مىافتد.عیسی علیه السلام روزى به زمین باز خواهد گشت و یهود و نصارى بدون استثناء درخواهند یافت قضاوت هاى نادرستى كه درباره عیسی علیه السلام داشتند اعم از پسر خدا بودن، شركت در الوهیت، به صلیب كشیده شدن و سرانجام قتل عیسی علیه السلام باطل بوده است.ج) وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ؛ و هر آینه او نشانه فرا رسیدن قیامت است در آن شک مکنید ، و از، من متابعت کنید این است راه راستاین آیه پس از آیاتى قرار دارد كه از عیسى بن مریمعلیه السلام به عنوان مثل بنى اسرائیل یاد شده است. لذا همه مفسران ضمیر (انه) را به عیسی علیه السلام برگردانده و آیه را چنین معنا كردهاند: «همانا آن (عیسى) نشانه ایى براى رستاخیر است. پس در آن تردید نكن»6 برخى از مفسران به استناد قرائت غیر مشهور آیه «و انه لعلم للساعة» گفتهاند كه مقصود از واژه «علم» نشانه است؛ یعنى نزول عیسی علیه السلام نشانه ظهور قیامت است7از این آیه نیز استفاده مىشود كه عیسی علیه السلام روزى از آسمان فرود مىآید و چون فرود او در فرجام جهان اتفاق مىافتد، نشانه ظهور و بروز قیامت خواهد بود. نزول عیسى در روایات
به استناد روایات متعدد عیسی علیه السلام در حالى كه دو ابر رنگى او را در برگرفتهاند و هفتاد هزار فرشته او را همراهى مىكنند و دست خود را بر بالهاى دو فرشته گذاشته نزدیک مناره شرعى دمشق فرود مىآید، عرق از پیشانى او مىریزد و در دستش حربهاى است، بوى بدنش چنان است كه به مشام هر كافرى برسد مىمیرد، هنگامى كه وارد بیت المقدس مىشود مردم به امامت مهدی علیه السلام مهیاى خواندن نماز صبح یا عصرند، مهدی علیه السلام از عیسی علیه السلام مىخواهد تا امامت كند اما عیسی علیه السلام مىگوید: كسى بر شما اهل بیت پیشى نمىگیرد، من وزیر برانگخته شدهام نه امیر، پس از اقامه نماز به امامت مهدی علیه السلام، عیسی علیه السلام دجال را مىكشد، آنگاه به فرمان او خوكها را مىكشند، صلیبها را مىشكنند، تمام كلیساها و كنیسهها ویران شده و تمام نصارى و یهود به جز مؤمنان واقعى به قتل مىرسند. 8عیسی علیه السلام اسلام را به عنوان دین حق اعلام مىكند و مردم را به تبعیت از مهدى علیه السلام فرا مىخواند.9برخى بر این نكته پاى فشردهاند كه روایات نزول عیسی علیه السلام متواتر و اجماعى و نزول او از ضروریات دین استعیسى در آخرالزمان فرود مىآید تا انتهاى این رشته را بدست مهدی علیه السلام كه پرچمدار و وارث اسلام است، بسپارد و با دعوت مسیحیان به پیروى از مهدی علیه السلام و پذیرش اسلام این دو رشته را به هم مرتبط سازد.فلسفه نزول عیسى علیه السلام در آخر الزمان و در دوران مهدی علیه السلامبرخى براى نزول عیسى علیه السلام حكمتهاى زیر را برشمردهاند:1ـ براى رد ادعاى یهود مبنى بر كشتن عیسى.2ـ دعاى عیسی علیه السلام براى درك فضیلت امت محمد صلی الله علیه و آله3ـ براى كشتن دجّال4ـ براى تكذیب مسیحیان در اعتقادات باطل نسبت به عیسی علیه السلام
گذشته از وجوه فوق كه تا حدودى اصل فلسفه نزول عیسى علیه السلام را تبیین مىكند در بیان فلسفه نزول و همراهى عیسى علیه السلام با مهدى علیه السلام این نكته را مىتوان افزود: عیسى آخرین سلسله از پیامبران بنى اسرائیل است كه پیش از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله ظهور كرده و نسب او از طریق مادر به اسحاق و ابراهیم علیه السلام منتهى مىشود و در مقابل پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله آخرین پیامبر آسمانى است كه پس از عیسى علیه السلام ظهور كرده و نسب او از طریق پدر به اسماعیل و ابراهیم منتهى مىشود. شریعت ابراهیم كه همان اسلام است از طریق پیامبران بنى اسرائیل و به ویژه عیسى علیه السلام و حواریون به سمت غرب عالم كشیده شد و چنانكه امروزه شاهد هستیم مسیحیّت جمعیت انبوهى از غرب جهان را شامل مىشود، و این شریعت از طریق پیامبر اسلام به طرف شرق جهان گسترش یافت، پیروان هر یک از دو دین اسلام و مسیحیت همپاى یكدیگر تا به امروز بیش از یک و نیم میلیارد نفر را به خود اختصاص داده و جغرافیاى جهان را تقسیم كردهاند. این دو دین برغم جدایى ظاهرى از جهات مختلفى در مبانى و شریعت به یكدیگر نزدیک اند، چنانكه قرآن مسیحیان را نزدیک ترین امتها به مسلمانان دانسته 10 و آنها را به خاطر تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر آیات الهى ستوده است.11 بنابراین این دو دین الهى به مثابه، دو رشته ایى هستند كه برغم وحدت خاستگاه آنها ـ یعنى آیین ابراهیم ـ در اثر دخالت شیاطین و به انحراف كشیدن مسیحیت از جاده حقیقت از یكدیگر فاصله گرفتهاند، و عیسى در آخرالزمان فرود مىآید تا انتهاى این رشته را بدست مهدی علیه السلام كه پرچمدار و وارث اسلام است، بسپارد و با دعوت مسیحیان به پیروى از مهدی علیه السلام و پذیرش اسلام این دو رشته را به هم مرتبط سازد.بدین خاطر است كه او در حضور مردم مهدى علیه السلام را براى امامت جماعت مقدم مىدارد و به او اقتدا مىكند.در حقیقت عیسى علیه السلام نجات بخش نصارى است زیرا با رأفتى كه دارد و با عشقى كه مسیحیان راستین نسبت به او دارند، پیش از هلاكت آنان پا به عرصه زمین مىگذارد تا دلهاى بى آلایش و حقیقت جو را به سوى دین حق فرا خواند و مانع هلاكت ابدى آنها شود.از طرفى همراهى عیسى علیه السلام با مهدى علیه السلام براى پیشبرد اهداف حضرت مهدی علیه السلام نیز مؤثرتر است؛ زیرا مسیحیان با شناختن عیسى براساس و توصیف او در كتاب هاى دینى به سخنان او آسانتر از سخنان و دعوت مهدى علیه السلام تن خواهند داد و بدون آنكه كار دعوت به اسلام به قهر انجامد بسیارى از سر میل و خواست قلبى ایمان خواهند آورد. برگرفته از : نگاهی به رخدادهای آخرالزمان از منظر قرآن ، دكتر على نصیرى تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان 1- آل عمران، 55.2- جامعالبیان، ج 3، ص 394ـ 397. 3- همان، ص 395ـ 396. 4- نساء/ 159. 5- مجمعالبیان، ج 3، ص 211؛ تفسیر قمی، ج 1، ص 158؛ تفسیر تبیان، ج 3، ص 386؛ المیزان، ج 5، ص 135.6- الزخرف 159 7- جامع البیان، ج 13، ص 116؛ کشف الاسرار، ج 9، ص 74؛ الجامع لاحکام القرآن، ج 16، ص 70. 8- کشف الاسرار، ج 2، ص 143؛ تفسیر ابن کثیر، ج 6، ص 591 ـ 596. 9- الجدید فی تفسیرالقرآن، ج 2، ص 395 . 10- «و لتجدنهم أقربهم موده للذین امنوا الذین قالوا انا نصاری» مائده/ 82. 11- «و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری أعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا امنا فاکتبنا مع الشاهدین» مائده/ 83.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]