واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مصاحبه با دکتر محمد منصور کاشانی
سلام استاد.خسته نباشید.ممنون که امروز وقتتون را در اختیارم گذاشتید.-برای شروع خودتان را معرفی کنید:من محمد منصور کاشانی هستم.در سال 1339 در کاشان متولد شدم.در سال 1357 در رشته ی ریاضی فیزیک دیپلم گرفتم.در سال 58 برای ادامه ی تحصیل به آمریکا رفتم و بعد از گذراندن آموزش انگلیسی به دانشگاه نورت اسیترن در ابالت ماساچوست شهر بستون راه یافتم.بعد از گذراندن دروس پایه ی مهندسی به کلمبیا رفتم و در دانشگاه میسوری آمریکا در رشته ی مهندسی برق موفق به دریافت مدرک کارشناسی شدم در سال 1363 و کارشناسی ارشد را در سال 1365 به اتمام رسوندم.در سال 1372 موفق به اخذ دکترای مهندسی برق شدم.به عنوان دستیاری تحقیقات در شرکتهایی چون "جنرال موتور" ، "جنرال الکتریک" مشغول بودم و به عنوان مدیر پروژه در ایالت جورجیا شهر آتلانتا در آمریکا به کارهای تحقیقاتی پرداختم .در سال 1374 به ایران اومدم.همان سال در سمت استادیاری دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تدریس شدم.در حال حاضر هم مدیر گروه کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر و عضو هیئت علمی واحد تهران-شمال هستم و مشغول تدریس دروس مرتبط با رشته ام.........-به خاطر اینکه کمتر وقتتون رو بگیرم،از رزومه که در ضمیمه هست برای آشنایی بیشتر استفاده می کنم.-نظرتون در مورد ادامه ی تحصیل در خارج از کشور چیه؟و آیا وجود پارتی برای پیشرفت کردن آدمی موثره؟توصیه می کنم که حتماً دانشجوها برای یه مقطع تحصیلی بروند خارج.چرا که خوداتکا می شوند.اونجا رو می بینند.در اونجا اصلا بحث پارتی نیست.(می خوام این دو تا سوال رو به هم ربط بدهم)بحث پارتی مال اینجاست.مال جهان سومه.چرا که اگه یه فیلتر درست نباشه آدم های بی صلاحیت و لیاقت میان روی کار.خوب مسلماً بحث پارتی هم به وجود میاد دیگه.....
-شما در شروع هر سال برنامه ریزی خاصی دارید؟برنامه ریزی هست.در شروع هر کاری می دونم که چی کار می خواهم بکنم.اما خوب همیشه عواملی در تصمیم گیری های آدم دخیله و مانع از تحقق همه ی اهداف آدمی می شود.مواردی پیش میاید که از آنچه که در ذهنمه منحرف می شوم.-فکر می کنید اگه الان در رشته ی دیگه ای تحصیل کرده بودید چه آینده ای داشتید؟الان از اون چیزی که هستید راضی اید؟(بعد از مدتی فکر می گویند)این سوالتون من رو به یاد موضوعی می اندازد در آمریکا.اونجا به در اتاق یکی از اساتید زده شده بود که "اگر دوباره به دنیا می آمدم چه کارمی کردم؟" و خوب بهش جواب داده بود.من هم خیلی به رشته ام علاقه مندم و اگر قرار باشه که دوباره انتخاب کنم همین رشته رو انتخاب می کردم.رشته ی من از لحاظ تکنولوژی یکی از بهترین رشته هاست و در رده ی اول قرار داره....-بزرگترین آرزویی که فکر می کردید به آن نمی رسید ولی رسیدید چه بوده؟آرزو!....اِ ،الان چیز خاصی مد نظرم نیست ولی به تمام آرزوهام رسیدم.-اولین چیزی که با شنیدن این کلمات به ذهنتون می رسه:جوانی،شهرت،زندگیجوانی:شور و هیجانشهرت:خیلی از مواقع عامل فسادزندگی:(می خندند و می گویند)زیباست- راه اصلی یا میانبر؟!! تو زندگی در کدامشون قدم میگذارید؟من چون کارهام ریشه ای هست و ریشه ای عمل می کنم،به راه اصلی معتقدم.-اعتماد به نفس شما در زندگی از چه چیزی ناشی می شه؟از صبر و حوصله ای که موجب شد دوره ی دکترا رو بگذرونم.-تا چه حد پیش بینی هاتون درست از آب در میاد؟حدود 80%-و انگیزه ی برگشتتون به ایران.......................(با لحنی نسبتاً قاطع( برای دل خودم اومدم....من هیچ تعهد مالی ایی نداشتم.خودم خودم رو پوشش دادم...و اینکه اعتقادم اینه که به این مملکت تعلق دارم.-در آخر اگه نصیحت ،توصیه یا جمله ای هست ما استفاده می کنیم:من توصیه می کنم که افراد جامعه بخصوص دانشجویان به صورت گروهی کارهایشان را انجام دهند چرا که در بسیاری پروژه های ملی و بین المللی افراد گروه هستند که کار را پیش می برند نه افراد خاص. ممنونم استاد.امروز هم حسابی درگیر بچه های ارشد و پایان نامه ها بودید....ببخشید...باز هم ممنون از وقتی که برای این کار گذاشتید. برای مشاهده رزومه فرد مصاحبه شونده اینجا کلیک کنید. تهیه کننده:مرجان هاشمی نژادتنظیم برای تبیان: محسن مرادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]