واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روحانی شهید: جواد قاسمپور
نام «حاج جواد قاسمپور» برای مردم كاشان و آران نامی آشناست. بسیجیان آن دیار هنوز پس از سالیان سال روحانی دلاوری را كه گرمای حضورش در هجوم سرب داغ و تركش دلگرمی ایشان بود از یاد نخواهند برد. زندگانی سراسر نورش، روشنگر راه دوستان و رهروان راه سرخش است. ایشان به سال 1340 در شهر مذهبی «آران» چشم به جهان گشود و زندگی را در خانوادهای كشاورز، آغاز كرد و از همان كودكی طعم تلخ فقر و مشكلات مادی را چشید و سخت و محكم شد. پس از پایان دورة ابتدایی به حوزة علمیة «آیت الله یثربی» رفت و هوش و استعداد خویش را در راه نشر علوم و معارف اهل بیت -علیهمالسلام- به كار گرفت. عشق و علاقة وافر به علوم حوزوی باعث شد تا به دروس مقدماتی بسنده نكرده و به منظور بسط اندیشه و رشد فكری خویش، مطالعاتش را در حوزة تفسیر، تاریخ و حدیث گسترش داد. با اوج گرفتن مبارزات مردم بر ضد رژیم پهلوی و استكبار جهانی، او نیز چون دیگر طلاب آزادیخواه و پیرو امام، در راه پیروزی نهضت سبز خمینی -رحمهاللهعلیه- وارد صحنة مبارزه شد. با نصب اعلامیه بر در و دیوار مدرسه، دیگر طلاب را به مبارزه میشوراند و اعلامیه و كتب حضرت امام -رحمهاللهعلیه- را در شهر آران پخش میكرد. در این مسیر بارها از سوی مأمورین رژیم دستگیر و بازداشت شد؛ ولی ذرهای از هدف عالی خود كنار نكشید. پس از پیروزی پرشكوه انقلاب به دستان پرتوان وی و هزاران دلیرمرد ایرانی، شور او به خدمت، دوچندان شد و پس از یادگیری فنون نظامی در قم به محافظت از بیت امام -رحمهاللهعلیه- و مدرسة فیضیّه مشغول گشت. او كه اینك به حوزة قم منتقل شده بود، همزمان با تحصیل معارف، مسائل سیاسی آن روزها را به دقت دنبال میكرد و به دنبال خط اصیل انقلاب میگشت. به شهید مطهری ارادت خاصی داشت و تفكرات اصیل او را فرا راه زندگی خویش قرار داده بود.
با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز ناجوانمردانة استكبار جهانی آهنگ اعزام سرداد و همراه دیگر طلاب غیور، داوطلب حضور در میادین رزم شد. ابتدا با حضور ایشان در جبهه مخالفت شد ولی وی با شنیدن اولین سخنان، به نیت شوم همكیشان بنی صدر خائن پی برد. به همراه تعدادی از طلاب خدمت امام -رحمهاللهعلیه- رسید و از پیرِ مراد خویش برات حضور در میادین عشق را گرفت. اولین هجرت عاشقانهاش در مهرماه 59 رقم خورد و این خود، سرآغاز فصل نوینی در زندگانی طلبة دلیر كاشانی بود. سوسنگرد، هویزه، آبادان، گیلانغرب، سرپل ذهاب، خرمشهر و دهها منطقة عملیاتی دیگر شاهد رزم دلیرانة شیخ جواد در طول سالیان حضور در جبهه بودند. در عملیاتهای بسیاری شركت داشت و از پیكار مردانة او و یاورانش، نام ایران و انقلاب را در تاریخ این مرز و بوم سربلند گشت. جانشین گردان «امام محمدباقر -علیهالسلام-» لشگر 14 امام حسین-علیهالسلام- در بازگشت از جبهه نیز با سخنرانیهای آتشین خود، چنان شوری در جوانان ایجاد میكرد كه هربار تعداد كثیری از جوانان كاشان و آران را با خود همراه میكرد و به جبهه میبرد. او كه در عملیاتهای مختلف، افتخار جانبازی یافته بود وآسمان تنش پر از ستارههای زخم بود، سرانجام در آسودنگاه «ام الرصـاص» بـه نیاز دیرینه دست یازید و درعملیات «كربلای چهار» بـهتاریخ 4/10/65 با اصابت گلولة دوشیكا، شربت شیرین شهادت را نوشید. پیكرغرقه به خونش، شش روز بعد در شكوهی بیمانند برفراز دستان هزاران چشم گریان، تشییع و در گلزار شهدای آران، به خاك پاك آن دیار به رسم امانت سپرده شد تا فردای قیامت شفیع هزاران رهرو راه سرخش باشد. رزمندگانی كه هرگاه میخواستند به جبهه بروند، آرزو میكردند همراه شیخ جواد باشند، چشم بر آن دارند تا فردای محشر نیمنگاه حاجی بر دستان خالیشان باشد... «روحش شاد و راهش پر رهرو باد» تنظیم برای تبیان گروه حوزه علمیهمنبع سایت جلوه ایثار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 945]