واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پیامکهای حسینی و عباسی
حسین سلطان عشق، عباس ساقی عشق، زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق. کاروان عشق در راه است و خود "عشق" نیمه شعبان خواهد آمد... اعیاد شعبانیه مبارک میلاد گل رسول و زهرا و علی است زیـرا کـه جهــان خجسته زین نور جلی است مــا را دگـــر از روز جـزا بیمی نیست چون بر دل ما عشق حسین ابن علی استمـژده ای دل خــدای عشـــق رسید شـــاهــــدان را لــقـــــای عــشـــق رسیـد جان به پایش کنید قربانی عاشقان خونبهای عشق رسیدتـا بــه راهــت راهیم مـن فــــــــــارق از گمــــراهیـم منغــم نــدارم در دو عــالم چــون حسیــــن است مقتدایم امشب شب میلاد علمدار حسین است میـــلاد علــمـــدار وفادار حسین است گــر بــــود علــــی محـــرم اسرار محمد عباس علی محرم اسرار حسین است ای دلنـواز قــاری قرآن خوش آمدی در بیت وحی با لب خندان خوش آمدیای العطش، ترانه ی قبل از ولادتت مادر فدات با لب عطشان خوش آمدی اشکها بین كه از این خنده بدامان دارد ای سلیل اشرف اولاد آدم السلامبهــین جشــن و سرور شیعیان است دیگر ز نخل رسالت پدید شد ثمریســرور معنــوی بــر پــاست هـــر جا سلام ای صفـــای دل عــــاشقان امشب زمیــن و آسمان گردیده پر شور و شعف امشب تـمـام عـــرشیـــان بهـــر زیارت بسته صفامشب که عیدی میدهد بر عاشقان شاه نجف امشب تو هم مستی کن و دل را بری کن از اسفزیرا به دنیا آمده مظهر عزت و شرف*میلاد نور مبارک* ز گلــزار نبــی(ص) و بـــوستان حیدر و زهرا گلی بشگفـت با بوی خوش و با چهره ی زیباشنیدستی که با یک گل نمیگردد بهار؟ اما گلستان گشته از این گل، همه دنیا و ما فیهاشکفتن پنجمین گل باغ عصمت و طهارت تهنیت باد. بوی گلهای بهشتی ز فضا میآید عطر فردوس هم آغوش صبا میآیدنوگـل مصطفوی، زینت باغ علوی مظـهــر پـنــج تـــن آل عـبـــا میآید دو مــاه از دو افــــق در دو شب تجـلّی کرد یکی شهنشه دوران، یکی امیر سپاهشدو گوهر از دو صدف از دو بحر گشت نمایان یکـی چراغ هدایت، یکی معین و گواهشیکی حسین و یکی ناصر حسین، ابوالفضل کـه جـــان خویــش به کربلا بداد به راهش سروشی دوش در گوشم، سرود این نغمه ی شیوا که بشگفت از گلستان محمد(ص) نوگلی زیبابـــشارت ای گنــه کـــاران حسیـــن آمد حسین آمد نثـــار مقدمـــش سرهــا، فدای جان او جانها شاهی به دوصد عزت و اجلال آید با شوکت و فر و جاه و اقبال آیدامــروز حسیــن آیـد و فردا عباس خورشید ز پیش و مه ز دنبال آید ای دست تو، دستگیر عـالم وی در رخ تو علی مجسـمدریــای عمیـــق مهــــربانی تـمثـال علـی، علـی ثانــیمرآت حسین مظهر عـشـق گل واژه ی ناب دفتر عشقای عبــد خدانــما، اباالفضل دریاب دمی مرا ابا الفضــل
عباس!ای صبر و قرار بی قرارانامّید دل امیدواراندانی که گر از عطش بمیرمیک قطره ز دیگری نگیرمساغر نزنم ز دست هر کسمن دست تو می شناسم و بسروزی من از خزانه ی توستدل، سائل آستانه ی توستامشب ز تو بار عام خواهمدیدار تو و امام خواهم نیستم لایق کنم مدح و ثنایت یا ابوالفضل از ازل مدح تو را گفته خدایت یا ابوالفضلمصطفی را جان نثاری، مرتضی را یادگاری جان من، جان جهان بادا فدایت یا ابوالفضل ای تجلای نور در سیناید بیضای توست با موسیحق نوشته ست با خطی از نورروی درگاه جنّت الاعلیدر بهشتم بهار عباس استصاحب الاختیار عباس است مـیـلاد مسعـود اباالفضل جوان است هـنگام شـادی و سرور شیـعـیـانــسـتاز دامـن ام البنین ماهی عیـان است كــز روی وی شرمنــده مـاه آسـمـانست شـب بــه كـــاخ مـــرتــضـى ماهى پدیدار آمده ماهى كه پیش نور وى خورشید و مه تار آمدهماهـــى كــه بــر حســن صـــدهـا خریدار آمده اى طـــالــب دیـــدار مــه هنـــگام دیـدار آمدهفــلاكیـــانـــش سر بـه سر حیران رخسار آمده اكو نور بخش عالم و، هـــم نـــور الانــوار آمدهچه عباس آن كـه در حشمــت امیر راستین آمد چــه عبــاس آن كـه از همّت پناه مسلمین آمدچه عباس آن كه از اصل و نسب از دوره هاشم چــو جــان مـرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]