تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826101393




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

10 تیر 1388 / 8 رجب 1430 / 1 جولای 2009


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
10 تیر 1388 / 8 رجب 1430 / 1 جولای 2009
10 تیر 1388 / 8 رجب 1430 / 1 جولای 2009

1) 10تير ماه سال 1365هجري قمري : در دومين مرحله از عمليات كربلاي يك شهر مهم و استراتژيك مهران كه به مدت شش هفته در اشغال نيروهاي بعثي عراق بود آزاد گرديد . اين عمليات با رمز يا ابوالفضل العباس ادركني در منطقه عملياتي مهران توسط نيروهاي زميني سپاه پاسداران طي چهار مرحله انجام شد . ابتدا كليه استحكامات رژيم بعثي عراق كه طي يك ماه ونيم در اين جبهه مستقر شده بود در هم شكست . در مرحله دوم شهر مهران از اشغال نيروهاي عراقي آزاد شد . سپس نيروهاي ظفر مند ايران به داخل خاك عراق نفوذ كردند و بر ارتفاعات مهم و استراتژيك قلاويزان بر شهر بدره عراق اشراف يافتند . در مجموع عمليات كربلاي 1بيش از دويست و پنجاه كيلومتر مربع از اراضي منطقه مهران آزاد گرديد .

2) مرگ "سلطان مسعود ميرزا" معروف به "ظلُّ السلطان" حاكم ظالم اصفهان (1297 ش): سلطان مسعود ميرزا، فرزند ارشد ناصرالدين شاه قاجار در حدود سال 1228 ش به دنيا آمد. وي سه سال از مظفرالدين شاه بزرگ‏تر بود ولي چون مادرش از خاندان قاجاريه نبود، به ولايتعهدي منصوب نگشت. مسعود ميرزا در ابتدا با لقب يمين الدوله، حكومت مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان را به عهده گرفت تا اين كه لقب ظلُّ السلطان يعني سايه پادشاه را اخذ كرد. در زمان حكومتش بر فارس، به خاطر ظلم فراوان، عزل شد ولي مدتي بعد به اصفهان رفت و تا 34 سال بعد با ستم حكمراني نمود. ظل السلطان قشون مجهز و منظمي پديد آورد و با باج‏گيري و اخذ ماليات‏هاي سنگين از رعيت، ثروتي افسانه‏اي گرد آورد كه به اعتراف خودش، براي ده نسل پس از او كافي بود. وي، املاك مردم را با زور و قهر، غصب و تصرف مي‏كرد و شورش‏ها را با سنگدلي سركوب مي‏نمود. در حدود سال 1259ش كه به اوج قدرت رسيده بود، به پشتوانه ارتش محلي خود، اوامر حكومت مركزي را ناديده مي‏انگاشت و در سال 1261 به ناصرالدين شاه پيشنهاد كرد كه حاضر است در ازاي دريافت مقام ولايتعهدي، مبلغ هنگفتي پيشكش نمايد. وي اندكي بعد به فكر تصاحب سلطنت افتاد و تا پايان عمر در صدد يافتن آن بود. هرچند كه هيچ‏گاه به اين آرزوي خويش نرسيد. ظل السلطان افزون بر بيست و يك هزار سرباز در اختيار داشت و اصرار مي‏كرد تا وزارت جنگ به او واگذار شود. وقتي كه خبر مظالم او به گوش ناصرالدين رسيد، شاه قاجار درصدد سفر به اصفهان و بررسي اوضاع آنجا برآمد. در اين هنگام ظل السلطان بيمناك به تهران آمد و به شاه و درباريان هداياي نفيس تقديم نمود. با اين همه، شاه پس از مدت كوتاهي، با صدور فرماني، او را از سراسر قلمرو حكومتي غير از اصفهان بركنار نمود. او در تمام دوران سلطنت مظفرالدين شاه نيز حاكم اصفهان بود و با مشروطه‏خواهان به شدت برخورد مي‏كرد. از ديگر كارهاي جنون‏آميز او، تخريب آثار و ابنيه‏هاي با ارزش دوران صفوي در اصفهان بود تا شاه به اين شهر توجهي نداشته باشد و او مطلق العنانِ آن ديار گردد. مسعود ميرزا در اواخر عمر مدتي را در اروپا گذراند تا اين كه پس از دچار شدن به اختلال حواس، در دهم تير ماه 1297ش برابر با 22 رمضان 1336 ق در حدود هفتاد سالگي به كام مرگ افتاد. 3) رحلت عالم رباني سيد العلماء و المجتهدين آيت اللَّه "سيد حسن موسوي بجنوردي" (1354ش): سيد العلما و المجتهدين آيت اللَّه ميرزا حسن موسوي بجنوردي معروف به سيدآقا بزرگ در سال 1274 ش (1315 ق) در يكي از روستاهاي توابع بجنورد در استان خراسان به دنيا آمد و همان جا نشو و نما يافت. وي سپس به مشهد رفت و علوم عقلي و نقلي را نزد استاداني همچون شيخ آقا بزرگ حكيم، ميرزا محمد آيت‏اللَّه‏زاده خراساني و اديب نيشابوري اول فرا گرفت. پس از آن در 27 سالگي براي استفاده از حوزه علمي نجف رهسپار عراق شد و در محضر عالمان بزرگي همچون سيد ابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ناييني و آقا ضياءالدين عراقي به تكميل تحصيلات خود پرداخت. سيد آقا بزرگ با حافظه شگرف و احاطه گسترده‏اي كه بر ادبيات فارسي و عربي، حكمت، كلام، تفسير، حديث، فقه و اصول و اغلب رشته‏هاي معارف اسلامي و فلسفه آن داشت، به زودي به عنوان يكي از برجسته‏ترين مدرسان و مجتهدان حوزه نجف، مشهور گشت، چنان كه پس از درگذشت آيت اللَّه بروجردي در سال 1340 ش، مرجعيت عامه او براي شيعيان جهان مسلم شد؛ ولي چون فيلسوفي آزاد و فقيهي آزادانديش بود، خود را از مرجعيت كنار كشيد و با فروتني و آزادگي خاص خود، به تحقيق، تاليف و تدريس گراييد. آيت اللَّه بجنوردي براي آموزش اجتهاد، روش جديدي ايجاد كرد كه بر پايه آن، يك قاعده فقهي را مطرح مي‏نمود و پس از شرح مستندات و تاريخچه شكل‏گيري آن قاعده، آن را با مصاديق خارجي تطبيق مي‏داد. اين روش در آموزش و پيشرفت فضلا بسيار موثر بوده است. ايشان اين روش را در كتاب القواعد الفقهيه در هفت جلد نگاشت كه مهم‏ترين و مفصل‏ترين كتابي است كه در قواعد فقهي شيعه نوشته شده است. آيت‏اللَّه بجنوردي در نجف حوزه درسي پر رونقي داشت و با مراكز علمي جهان اسلام از قبيل جامع الازهر مصر نيز در ارتباط بود. از وي آثار ديگري بر جاي مانده كه قَولُنافي الحكمة، يكي از بهترين شرح‏ها بر اسفار مُلاصدرا، مُنتَهي الاصول، حاشيه بر عروةُ الوثقي و ذَخيرَةُ المَعاد از آن جمله‏اند. سرانجام اين فقيه برجسته و عالم بزرگ در دهم تيرماه 1354ش برابر با بيستم جمادي الثاني 1395ق در هشتاد سالگي در نجف بدرود حيات گفت و در جوار آرامگاه استادش، سيد ابوالحسن اصفهاني به خاك سپرده شد. 4) عمليات ايذايي ظفر 4 در منطقه عملياتي فكه توسط ارتش جمهوري اسلامي (1364 ش)

5) روز صنعت و معدن 6) 8 رجب سال1191هجري قمري: سيّد اجلّ حسين بن جعفرخوانساري عالم بزرگ و روحاني متعهد بدرود حيات گفت. خوانساري عالمي ربّاني و حكيمي فرزانه بود و شاگردان بسياري تربيت كرد كه هريك بعدها دررديف علماي بزرگ عصرخود قرارگرفتند. ازجمله اين بزرگان «بَحرُالعُلوم و ميرزاي قمي» را مي توان نام برد. خوانساري ادعيه اي چون «دعاي ابوحمزه و زيارت عاشورا» را شرح كرده است. همچنين بر«شرح لُمعه و ذخيره محقق خوانساري سبزواري» حاشيه نوشته است. 7) شهادت "نجيب‏الدين سمرقندي" دانشمند و طبيب(619 ق): محمد بن علي بن عُمر سمرقندي ملقب به جمال الدين از مشاهير اطباي اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم مي‏باشد. اِبدالُ الاَدويه، الاسباب و العَلامات و اغذية المَرضي از اوست. جمال‏الدين در سال 619 ق هنگامي كه مغولان، هرات را تسخير كرده و مردم را قتل عام نمودند، به دست آنان به قتل رسيد. 8) تولد فقيه بزرگ "محمد بن حسن عاملي" معروف به "شيخ حرّ عاملي" (1033 ق): محمد بن حسن عاملي معروف به شيخ حرّ عاملي در روستاي مَشغَره از توابع جبل عامل لبنان متولد گرديد. شيخ حسن ظهير، شهيد ثاني، پدر، عمو و دايى وي از اساتيد شيخ حُرّ عاملي بودند. او تا چهل سالگي در كشور سوريه و منطقه‏ي جَبَل عامل، نزد استادان شيعي تعليم يافت و بعدها به عراق و خراسان عزيمت نمود. شيخ حُرِّ عاملي در مشهد به منصَب شيخ الاسلامي و قاضيُ القضاتي اين شهر منصوب شد و در اصفهان نيز مورد احترام علامه محمد باقر مجلسي و شاهِ صفوي قرار گرفت. از ايشان بيش از 20 كتاب و رساله بر جاي مانده است. اما معروف‏ترين اثر شيخ حرُّ عاملي، كتاب عظيم وسايل الشيعه در 30 جلد مي‏باشد كه كار تاليف آن، هجده سال به درازا انجاميد. وي در اين كتاب، همه‏ي روايات و اخباري را كه در قرن چهارم هجري در كتب ششگانه‏ي روايي شيعه(شامل اصول كافي، مَن لايحضُرُهُ الفقيه، تهذيب و استِبصار، محاسن برقي و قُربُ الاستاد) گرد آمده بود، يك‏جا جمع‏آوري كرد و رواياتي بسيار بر آن‏ها افزود. هم‏چنين كتب: صحيفه‏ي ثاني، الفُصولُ المُهمَّه، الفَوايدُ الطوسيَّه و تواترُ القرآن از جمله آثار اين عالم بزرگ مسلمان مي‏باشند. اين عالم برجسته در 21 رمضان 1104 قمري در مشهد مقدس وفات نمود و در صحن شريف امام رضا(ع) مدفون گرديد. 9) شهادت آيت‏اللَّه "سيدعبداللَّه بهبهاني" از رهبران اصلي نهضت مشروطه(1328 ق)

10)آيت‏اللَّه سيد عبداللَّه بهبهانی : آيت‏اللَّه سيد عبداللَّه فرزند سيد اسماعيل مجتهد بهبهاني در حدود سال 1260 قمري به دنيا آمد. وي پس از تحصيلِ مقدمات علوم شرعي، راهي نجف اشرف گرديد و در حوزه‏ي درس آيات عظام شيخ مرتضي انصاري، ميرزا محمد حسن شيرازي و سيد حسين كوه‏كمري شركت جُست. سيد عبداللَّه پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق به تهران مراجعت كرد و پس از فوت پدر، مقام مذهبي او را احراز كرد. سيد با كمك هوش فطري و صراحت بيان، در حوزه‏ي علمي تهران به مرور به شهرت دست يافت و در شمار علماي بزرگ پايتخت درآمد. آيت‏اللَّه بهبهاني در جريان مشروطه، به همراه آيت‏اللَّه سيدمحمد طباطبايى، رهبري اصلي مشروطيت را برعهده داشت و در راه تحقق آرمان انقلابي خويش، صدمات فراواني ديد و مدتي به عتبات تبعيد گشت. وي در واقعه‏ي به توپ بستن مجلس توسط محمدعلي شاه قاجار، به اسارت قزّاقان درآمد و بعد از شكنجه‏هاي بسيار، با سر برهنه و چهره‏ي خون‏آلود و جامه‏ي پاره به باغشاه برده شد. آيت‏اللَّه بهبهاني، پس از اعلان مشروطيت، فعالانه در برگزاري انتخابات و تشكيل مجلس ملي شركت جُست. اگرچه خود هيچ مقام دولتي را نپذيرفت ولي در همه‏ي كارها نظارتِ كامل داشت. در مجلس دوم كه نمايندگان به دو گروه تندرو و ميانه‏رو تقسيم شده بودند به حمايت از ميانه‏روها برخاست. در اين حال تندروان كمر به قتل او بستند. سرانجام آيت‏اللَّه بهبهاني، اين روحاني آگاه و مجتهد مبارز و مقتدر در هشتم رجب سال 1328 ق برابر با 24 تيرماه 1289 ش در 68 سالگي توسط اشخاص نقابداري كه به منزلِ او هجوم آورده بودند، به ضرب سه گلوله به شهادت رسيد. از اين عالم برجسته، 25 رساله در فقه به جاي مانده است.

11) حمله سپاهيان فرانسه به مصر به فرماندهي ناپلئون بُناپارت (1798م): در فاصله سال‏هاي 1796 تا 1799م، ناپلئون بُناپارت به عنوان يكي از فرماندهان ارشد ارتش فرانسه با كسب پيروزي‏هاي پي‏درپي در جنگ با دشمنان رژيم جديد و توسعه قلمرو حكومت فرانسه، محبوبيت زيادي در ميان مردم فرانسه به دست آورد. آخرين عمليات بزرگ نظامي او قبل از به دست گرفتن قدرت، لشكركشي به مصر بود. ناپلئون در بهار سال 1798م، در راس 38 هزار سرباز فرانسوي با 330 كشتي و ناو به طرف مصر حركت كرد. هدف اصلي او از اين لشكركشي، قطع ارتباط انگليس با مستعمره‏اش يعني هندوستان بود. نيروهاي فرانسه در روز اول ژوئيه سال 1798م در سواحل مصر پياده شدند و فرداي همان روز اسكندريه را به تصرف خود درآوردند. در پي آن، قاهره نيز در 23 ژوئيه به تصرف فرانسويان درآمد. در حالي كه ناپلئون مشغول ايجاد يك ستاد فرماندهي در نزديكي اهرام مصر بود، با نيروهاي انگليسي درگير شد كه بر اثر غافل‏گيري، قسمت اعظم ناوگان جنگي خود را از دست داد. ناپلئون در باقي‏مانده سال 1798 و نيمه اول سال 1799م، به توسعه متصرفات خود در مصر و سواحل شرقي مديترانه ادامه داد و تا سوريه پيش رفت، ولي با از دست دادن قسمت زيادي از نيروي دريايى خود عملا در محاصره ناوگان جنگي انگليس، قرار گرفت. از آن طرف، حكومت هيأت مديره در پاريس هم كه غرق در فساد و گرفتاري‏هاي داخلي خود بود، نمي‏توانست كمكي به ناپلئون برساند. ناپلئون سرانجام تصميم گرفت به فرانسه باز گردد تا اينكه در اواخر ماه اوت سال 1799م، پس از شكستن خط محاصره ناوگان جنگي انگليس راهي فرانسه شد و بدون كسب نتيجه مهمي، دست از اين جنگ كشيد. 12) وقوع جنگ اول ترياك بين چين و انگلستان (1839م): در آستانه قرن نوزدهم ميلادي، در حالي كه سه قرن از تماس و تجارت پرتغالي‏ها با چين مي‏گذشت، چندين كشور اروپايى ديگر نيز به تجارت با چين مشغول بودند كه مهم‏ترين آن‏ها، انگلستان بود. در نيمه اول اين قرن، انگليسي‏ها با تسلط كامل بر هندوستان و انحصار بازار چين، در شمار قدرت مسلط استعماري آسيا قرار گرفتند. آن‏چه كه انگلستان را بيش از ديگران، به توسعه تجارت با چين برمي‏انگيخت، گسترش فعاليت‏هاي اقتصادي آنان با هند و نواحي مجاور آن بود. از جمله كالاهايى كه انگليسي‏ها به چين وارد مي‏كردند ترياك بود. افزايش مصرف ترياك و شمار معتادان چيني، كم‏كم دولت چين را به واكنش واداشت و در نهايت در سال 1839 واردات و فروش اين ماده مخدر را ممنوع كرد. اما انگليسي‏ها كه به راحتي نمي‏توانستند از اين تجارت سودآور چشم‏پوشي كنند، به قاچاق اين ماده مُهلِك ادامه دادند. در اين ميان، دولت چين با قدرت تمام، با قاچاق ترياك مقابله كرد. در عوض، انگليسي‏ها به بهانه ضبط و مصادره ترياك‏هاي متعلق به بازرگانان انگليسي، جنگي را در اول ژوئيه 1839م به راه انداختند كه به جنگ ترياك معروف شد. نيروهاي متجاوزْ در نخستين مراحل جنگ، بندر كانتون در جنوب چين را به توپ بستند و بندر تجاري هُنْگْ‏كُنْگْ را نيز به تصرف خود درآوردند. چيني‏ها پس از تحمل خسارات فراوان در اين جنگ، سرانجام به شرايط صلح انگليس گردن نهادند. در نهايت به موجب قراردادي كه در 19 ژوئيه سال 1842م بين دو طرف به امضا رسيد، بندر مهم هنگ‏كنگ به انگليس تسليم گرديد و پنج بندر بزرگ چين براي تجارت و رفت و آمد كشتي‏هاي خارجي آزاد شد. بندر هنگ‏كنگ سرانجام پس از بيش از يك‏صد و پنجاه سال، در اول ژوئيه 1997م به حاكميت چين بازگشت. (ر.ك: پاورقي آخر در همين روز)

13) تشكيل "جمهوري فدرال كانادا" و روز ملي و استقلال "كانادا" (1867م): كانادا در اواخر قرن پانزدهم ميلادي كشف شد و از آن زمان به مدت بيش از دو قرن، انگليس و فرانسه براي تصاحب سرزمين‏هاي افزون‏تر، مشغول رقابت در اين سرزمين پهناور بودند. اين رقابت منجر به جنگ‏هايى ميان دو كشور استعمار گر شد كه از 1689م نزديك به 75 سال طول كشيد و در نهايت به شكست فرانسه منجر گرديد. از اوايل قرن نوزدهم، به تدريج مبارزه آزادي خواهان براي استقلال كانادا آغاز شد تا آن كه در اول ژوئيه 1867م، اين استقلال با حكومت فرمانداري كل در كانادا، تحقق يافت. اين وضعيت بر اساس قانون امريكاي شمالي بريتانيا حاصل گرديد. بر اساس اين قانون، اختيارات هيأت‏هاي مقننه محلي مشخص گرديد و اختيار اصلاح و الحاق مواد اضافي به صورت اسمي در دست پارلمان انگلستان قرار گرفت، اما عملا به تقاضاي پارلمان كانادا صورت مي‏پذيرفت. هم‏چنين دو زبان فرانسه و انگليسي در پارلمان و دادگاه‏ها رسميت يافت. چهار ايالت كانادا نيز به صورت يك كشور مستقل درآمده و عضوي از جامعه مشترك المنافع انگلستان محسوب گرديد. كشور كانادا نزديك به 10 ميليون كيلومتر مربع مساحت دارد و از اين لحاظ دومين كشور جهان است. كانادا در ميان سه اقيانوس آرام، اطلس و منجمد شمالي قرار گرفته است و تنها با كشور امريكا مرز خشكي دارد. جمعيت آن بيش از 31 ميليون نفر بوده و پايتخت آن شهر اوتاوا مي‏باشد. از شهرهاي مهم كانادا تورنتو، مونترئال و كِبِك است. اكثريت قريب به اتفاق مردم كانادا مسيحي بوده و عمدتاً پيرو مذهب كاتوليك هستند. زبان رسمي و مليت مردم كانادا انگليسي و فرانسوي، و نژاد آنها سفيد است. واحد پول اين كشور دلار كانادا مي‏باشد. پيش‏بيني مي‏شود تا سال 2025م جمعيت كانادا بيش از 37/5 ميليون نفر گردد. كانادا از كشورهاي وابسته به امپراتوري انگليس بوده و ملكه انگلستان رئيس كشور به شمار مي‏آيد.

14) مرگ خانم "هارْيِت بيچراستو" بانوي نويسنده مشهور امريكايي (1896م): خانم هارْيت بيچر استو، رمان نويس امريكايى، در 14 ژوئن 1821م در كنتاكي امريكا به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات به آموزگاري پرداخت و در كنار آن، كتبي به رشته تحرير درآورد. هاريت به امور ديني و اصلاحات اجتماعي علاقه‏مند بود. خانواده وي از رهبران ضد بردگي بودند و او هم به بردگان فراري، ياري و پناه مي‏داد. او در آن زمان با نگاه موشكافانه‏اي، اجتماع را مي‏كاويد و با ديدن يك برده يا كودك محروم، مي‏كوشيد تا با سخن گفتن با آنها و آشنايى با خصوصيات زندگي آنان، شناخت بيشتري از توده‏هاي رنج كشيده بشري به دست بياورد. قوانين سخت آن زمان، معروف به قوانين بردگان فراري، چنان خانم بيچراستو را تحت تاثير قرار داد كه وي را به نوشتن كتاب "كلبه عمو تام" كشاند. اين كتاب در سال‏هاي پيش از جنگ‏هاي داخلي امريكا معروف به جنگ‏هاي انفصال، نقش مهمي در برانگيختن احساسات ضد برده‏داري در اهالي شمال امريكا كه مخالف برده‏داري بودند، داشت. اين كتاب داستان برده مسيحي سياه‏پوستي است كه ارباب سنگ دلش، با او رفتاري بسيار خشن دارد. كتاب كلبه عمو تام، نه تنها در امريكا بلكه در سراسر جهان تاثير فراواني گذاشت و به زبان‏هاي مختلف ترجمه شد. اين داستان براي بار نخست به صورت پاورقي در يكي از مجلات واشينگتن منتشر مي‏شد. اما به خواست يكي از ناشران بزرگ آن زمان، به صورت كتاب در دسترس مردم قرار گرفت و اقبال مردم از اين رمان چنان بود كه در مدت كوتاهي، نام هاريت بيچراستو به صورت يكي از آشناترين نام‏هاي امريكا درآمد. خانم بيچراستو پس از اين كتاب، آثار ديگري نيز نگاشت كه هرچند برخي از آن‏ها در موضوع بردگان، از جهاتي برتر از كتاب قبلي بودند، اما شهرت و توفيق كلبه عمو تام را پيدا نكردند. استو آثار ديگري از جمله شعر و خطابه، مردم شهر قديم و مردم پوگانوك نيز به رشته تحرير درآورده است. خانم هاريت بيچر استو سرانجام در اول ژوئيه 1896م در 85 سالگي درگذشت. 15) آغاز نبرد خونين "سومْ" در جريان جنگ جهاني اول (1916م): در بحبوحه جنگ جهاني اول و در جريان نبرد وُردَن، در اول ژوئيه سال 1916م، در حالي كه آلماني‏ها حمله بزرگ و تازه‏اي را براي تصرف شهر وردن در فرانسه تدارك مي‏ديدند، نيروهاي انگليس و فرانسه به تهاجم وسيعي در منطقه "سُومْ" در شمال غربي فرانسه دست زدند. اين حمله بعد از يك هفته بمباران شديد مواضع نيروهاي آلماني در اين منطقه آغاز شد و هدف آن گشودن جبهه دومي در برابر آلمان و كاستن از فشار آنها در وُردَن بود. نبرد سومْ كه قريب پنج ماه به طول انجاميد، يكي از خونين‏ترين و وسيع‏ترين عمليات‏هاي نظامي در طول جنگ جهاني اول است. در اين جنگ علاوه بر به كار گرفتن نيروي هوايى به طور وسيع، براي اولين بار از تانك استفاده شد، ولي كاربرد تانك‏هاي انگليسي، به علت بارندگي‏هاي شديد و گل آلود بودن زمين‏ها، چندان درخشان نبود. نيروهاي انگليس و فرانسه با وجود تحمل تلفات سنگين در نبرد سوم موفق نشدند آلماني‏ها را از مواضع خود در اين منطقه عقب برانند، با اين حال، تلفات و ضايعات وارده بر ماشين جنگي آلمان در اين جنگ سنگين‏تر بود به طوري كه كارشناسان نظامي آلمان، بعدها، نبرد سوم را يكي از نقاط عطف در تاريخ جنگ جهاني اول و سرآغاز شكست آلمان در اين جنگ عنوان كردند. نبرد سوم، سرانجام پس از نزديك به 140 روز در 18 نوامبر 1916م به پايان رسيد، بدون اينكه آلماني‏ها از تلاش خود براي فتح وردن و پيشروي به سوي پاريس نتيجه‏اي بگيرند و يا انگليس و فرانسه در تلاش براي فتح سومْ و درهم شكستن مواضع دفاعي آلمان در اين منطقه، توفيق پيدا كنند. در نبرد سومْ 620 هزار نفر آلماني، 420 هزار نفر انگليسي و 195 هزار نفر فرانسوي به كام مرگ افتادند كه جمعاً رقمي بالغ بر يك ميليون و دويست و سي و پنج هزار نفر تلف شدند.

16) روز استقلال كشور افريقايي "سومالي" از استعمارگران اروپايي (1960م): نام كشور سومالي از قبيله "سومال" كه اكثريت ساكنان اين كشور را تشكيل مي‏دهد، گرفته شده است و به معناي "شير" مي‏باشد كه وسيله پذيرايى از مهمانان به حساب مي‏آمده است. كشور سومالي در قرون گذشته كمتر مستقل بوده است. در سال 1884م، انگليس قسمتي از سومالي را تحت‏الحمايه خود كرد و 5 سال بعد، ايتاليا نيز قسمت‏هاي ديگري از آن را به مستعمره خود تبديل نمود. در اين ميان قيام‏هاي مردمي بر ضد انگليسي‏ها كه از سال 1901 تا 1920 طول كشيد به جايى نرسيد. سازمان ملل متحد در سال 1950 از ايتاليا خواست تا استقلال سومالي را فراهم كند. در نهايت، در 26 ژوئن سال 1960، سومالي استقلال خود از انگلستان را اعلام كرد و در اول ژوئيه 1960م نيز استقلال خود از ايتاليا را به دست آورد. سومالي دو روز ملي دارد يكي روز اول ژوئيه كه روز اتحاد نام گرفت كه در اين روز كشور سومالي تشكيل شد و ديگري 21 اكتبر است. سومالي در شرق قاره افريقا و كناره اقيانوس هند و خليج عدن قرار دارد. اين كشور با بيش از 637 هزار كيلومتر مربع مساحت، با كشورهاي كنيا، اتيوپي و جيبوتي همسايه است. از جمعيت بيش از 10 ميليوني سومالي اكثريت قريب به اتفاق مسلمان بوده و پيرو آيين مقدس اسلام هستند. پيش‏بيني شده است جمعيت اين كشور در سال 2025م از 21 ميليون نفر فراتر رود. مليت مردم سومالي سوماليايي و از نژاد سياه هستند. زبان رسمي مردم اين كشور عربي و سوماليايي است. پايتخت سومالي موگاديشو و از شهرهاي مهم آن هرجيسه و مركا است. نظام سياسي حاكم بر سومالي دولت موقت انتقالي مي‏باشد.

17) روز ملي و استقلال كشور افريقايي "رواندا" از استعمار بلژيك (1962م): رواندا با همسايه جنوبي خود بروندي تاريخ مشتركي دارد و تا قبل از استقلال، مستعمره بلژيك بود. پس از مبارزات پي‏گير استقلال‏طلبان رواندا، اين كشور در سال 1962 مستقل شد و قبيله هوتو، بزرگ‏ترين قبيله اين كشور، حكومت را به دست گرفت. در سال 1994 دو قبيله بزرگ هوتو و توتسي به دنبال سقوط هواپيماي حاكم اين كشور، جنگ خونيني به راه انداختند كه با پيروزي قبيله توتسي و 800 هزار كشته پايان يافت. رواندا با بيش از 26 هزار كيلومتر مربع مساحت در شرق قاره افريقا واقع شده و با كشورهاي بروندي، اوگاندا، تانزانيا و كنگو، همسايه است. جمعيت آن نزديك به 8 ميليون نفر بوده كه اكثريت آنها سياه‏پوست و مسيحي‏اند. پايتخت رواندا كيگالي و واحد پول آن فرانك روآندا است. پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت رواندا تا سال 2025 بيش از 12 ميليون نفر خواهد بود. از شهرهاي مهم روآندا، بوتاره و روهنگري است. نظام سياسي حاكم بر اين كشور افريقايي دولت انتقالي با يك مجلس انتقالي مي‏باشد. روز استقلال اين كشور، اول ژوئيه 1962م به عنوان روز ملي روآندا نام گرفته است.

18) روز ملي و استقلال كشور افريقايي "بروندي" از استعمار بلژيك (1962م): سرزمين بروندي طي سال‏هاي اوليه قرن بيستم، همراه با رواندا، جزو مستعمرات افريقاي شرقي آلمان بود. پس از جنگ جهاني اول و شكست آلمان، جامعه ملل قيموميت بروندي را به بلژيك سپرد و در 1946، سازمان ملل نيز اين قيموميت را به رسميت شناخت. در اول ژوئيه 1962 بروندي با نظام پادشاهي به استقلال رسيد، ولي چهار سال بعد، جمهوري‏خواهان، پادشاه را عزل و حكومت جمهوري را برقرار كردند. بروندي با مساحتي نزديك به 28 هزار كيلومتر مربع در شرق قاره افريقا واقع شده و با كشورهاي رواندا، تانزانيا و جمهوري دموكراتيك كنگو مرز مشترك دارد. جمعيت اين كشور نزديك به 7 ميليون نفر بوده كه اكثريت پيرو آيين مسيحيت و عمدتاً كاتوليك‏اند. زبان رسمي مردم بروندي كي‏روندي و فرانسوي است. پايتخت اين كشور افريقايى بوجومبورا و واحد پول آن فرانك بروندي است. اكثريت قريب به اتفاق مردم بروندي مليت روندي داشته و سياه‏پوست هستند. پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت بروندي تا سال 2025 بيش از 11/5 ميليون نفر خواهد بود. از شهرهاي مهم آن مي‏توان از گيته‏گا، كايانزا و مويينگا را نام برد. اول ژوئيه، روز استقلال اين كشور از بلژيك به عنوان روز ملي بروندي نام گذاري شده است. 19) باز گرداندن حاكميت بندر "هُنگ كُنگ" از استعمار انگلستان به چين (1997م): جزيره هنگ كنگ با وسعت 1035 كيلومتر مربع در ساحل شرقي سرزمين اصلي چين قرار دارد. اين سرزمين طي جنگ اول ترياك كه در سال 1839م ميان چين و انگليس روي داد، طي قراردادي، به عنوان امتيازي استعماري، در اختيار انگلستان قرار گرفت و در سال 1898م، انگلستان طي يك قرارداد 99 ساله با دولت چين، آن را به اجاره خود درآورد. هنگ كنگ به مرور رو به توسعه و پيشرفت نهاد و به يك مركز بازرگاني و داد و ستد مهم در آسياي خاوري مبدل گرديد. شرايط خاص اقتصادي حاكم بر هنگ كنگ به ويژه پس از روي كار آمدن دولت كمونيست چين در اواخر دهه 1940م، آن را به منطقه‏اي خودكفا، مولد و صادر كننده صنايع سبك و... مبدل نمود و پول و ثروت هنگفتي را در آنجا متمركز ساخت. اهميت هنگ كنگ در سال‏هاي بعد به دليل تمركز درصد بالايى از داد و ستدهاي چين از اين منطقه، افزايش چشم‏گيري يافت به طوري كه قدرت مالي آن پس از نيويورك و لندن در درجه سوم قرار گرفت. در اوايل دهه 1980م مذاكراتي ميان پكن و لندن آغاز شد و درباره سرنوشت و آينده هنگ كنگ كه قرارداد اجاره 99 ساله آن در سال 1997م به پايان مي‏رسيد، بررسي‏هايى صورت گرفت. در نهايت، توافق گرديد كه مالكيت چين بر هنگ كنگ بدون هيچ ابهامي محترم و به رسميت شناخته شود و اين جزيره از خود مختاري داخلي در حد عالي برخوردار باشد. در سپتامبر 1991م مردم هنگ كنگ پس از يك‏صد و پنجاه سال به پاي صندوق‏هاي راي رفتند و نمايندگان مجلس قانون‏گزاري خود را انتخاب كردند. سرانجام در ساعت صفر روز اول ژوئيه سال 1997م، چين، طي تشريفات از پيش طراحي شده‏اي، هنگ كنگ را رسماً تحويل گرفت و اين بندر، پس از 157 سال به سرزمين مادريش بازگشت. بنا بر توافق قبلي و قانوني، مردم هنگ‏كنگ، حقوق و آزادي‏هاي خود را همچنان حفظ خواهند كرد و استقلال و آزادي عمل اين منطقه به عنوان يك مركز داد و ستد مالي بين‏المللي محترم شمرده خواهد شد. با الحاق هنگ‏كنگ به چين، اقتصاد باز و آزاد و آزادي‏هاي اجتماعي هنگ‏كنگ از يك سو و سياست كنترل جدي در ديگر نواحي سرزمين پهناور چين از سوي ديگر، كشور چين را با مملكتي با دو نظام حكومتي متفاوت مبدل ساخته است. به همين دليل، بيشتر آمارهاي منتشره در مورد اقتصاد يا ساير امور براي سرزمين اصلي چين و هنگ‏كنگ، به طور جداگانه منتشر مي‏شود. هنگ‏كنگ، جمعيتي نزديك به هفت‏ميليون نفر دارد كه پيش‏بيني مي‏شود اين جمعيت در سال 2020م به بيش از 8/1 ميليون نفر برسد. /خ
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن