تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837600575




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كامپيوتر و سرعت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
كامپيوتر و سرعت
كامپيوتر و سرعت نويسنده: جري ماندر يكي از مشهورات زمانه، مطلوبيت سرعت است و كامپيوترها از اين جهت كه بر سرعت كارها مي‌افزايند، ستوده مي‌شوند، امّا آيا واقعاً سرعت تا چه حدّ براي جامعه و عموم مردم مفيد است؟ آيا براي شركت‌ها و مؤسسّات بزرگي كه در پي بلعيدن جهان هستند، چقدر سودمند است؟تحقيقات بيانگر آن است كه شتاب گرفتن زندگي، آثار روحي و رواني نامطلوبي بر جامعه به جاي مي‌گذارد و تنها مؤسسّات عظيم از اين شتاب سود سرشاري مي‌برند.در سال‌هاي اخير، در برابر اين عقيده كه «بزرگ‌تر لزوماً بهتر است»، ايستادگي شده است. افرادي مانند «ليپولدكوهر» و «اي.اف. شوماخر» و هم چنين جنبش‌هايي مانند «گرينز» و «بيوريجناليسم» درباره اين موضوع كه اندازه‌ها و معيارهاي محض اقتصاد و تكنولوژي كشورهاي مدرن، مشكلات ساختاري غيرقابل حلي را به وجود مي‌آورند و منجر به بيگانگي ميان مردم، دشمني ميان كشورها و تخريب طبيعت مي‌شوند، اظهار نظر كرده‌اند. آنچه به نحو جدي مطرح است اينكه اگر كوچك‌تر زيباتر است، (همان گونه كه اكثريت موافقند)، كندتر و آهسته‌تر چه طور؟ تنها اندكي از مردم معتقدند، سرعت يكي از ابعاد مهم اندازه‌گيري است.بزرگ‌ترين مؤسسّات و سازمان‌هاي جهان امروز ـ ارتش، شركت‌ها، دولت‌ها، بانك‌ها ـ تنها زماني مي‌توانند بزرگ و از نظر جهاني وسيع باشند كه قادر باشند به سرعت از داده‌هاي عظيم و پيچيده‌اي كه در بين شعبات گوناگون آنها در جريان است، آگاهي داشته باشند، كامپيوترها، همراه با ارتباطات دوربرد ماهواره‌اي، موفق شده‌اند محدوديت‌هاي قديمي در ارتباط با اندازه را از بين ببرند. امروز يك مؤسسه مي‌تواند خود را فراتر از مرزها گسترش داده، تمامي جهان را احاطه كند. مرزهاي بين‌المللي از بين رفته‌اند.در حالي‌كه كامپيوترها به دايره اطلاعات، سرعت بخشيده و از نظر جغرافيايي مؤسسّات بزرگ را گسترش داده‌اند، انسان‌ها براي اينكه بتوانند خود را با اين گستردگي و سرعت تطبيق دهند، مجبور شده‌اند كه سريع‌تر حركت كنند و در حالي كه مؤسسّات، حجم فعاليت‌هاي اقتصادي را سرعت بخشيده‌اند (نقشه‌برداري ماهواره‌اي از منابع، دسترسي و وارد شدن به محل‌هاي بكر و دست نخورده، حركت سريع سرمايه‌ها، توسعه سرمايه‌هاي زير بنايي) چهرة كرة زمين بسيار سريع‌تر از هر زمان ديگري دچار تغيير و تحول شده است. فعاليت‌هاي شركت‌ها سرعت مي‌گيرد، تأثيرات بر روي كره زمين شتاب بيشتري به خود مي‌گيرد و فعاليت‌هاي انسان‌ها نيز همين‌طور. آيا اين روندي مثبت است؟در اجتماع ما، سرعت چنان ستوده شده است كه گويي به خودي خود، نوعي حسن و مزيت است و امروزه سرعت اطلاعات، با ميزان بي‌سابقه‌اي از اطلاعات، ما را در خود غرق كرده است؛ در حالي كه بيشتر اين اطلاعات در مرحلة عمل بي‌فايده هستند. نتيجه واقعي اين تحول، افزايش تنش‌هاي رواني و اضطراب در انسان‌ها است، به خصوص زماني كه ما سعي مي‌كنيم خود را با جريان در حال رشد اطلاعات هماهنگ كنيم. سيستم‌هاي عصبي، سرعت را بيش از قوه ادراكي، تجربه مي‌كنند و تحت تأثير آن قرار دارند. اين وضعيت مانند اين است كه انگار همگي ما در يك بازي ويدئويي كه مورد توافق همة اجتماع است، گرفتار شده‌ايم؛ جايي كه اطلاعات بر روي صفحه نمايش، سريع‌تر و سريع‌تر ظاهر شده و ما به طور جدّي در حال تلاش براي تطبيق سرعت خود با سرعت اين اطلاعات هستيم.در حقيقت بازي‌هاي ويدئويي بهترين مثال براي اين وضعيت هستند. اغلب با اين ادّعا كه «اين بازي‌ها هماهنگي بين چشم و دست را سرعت مي‌بخشند»، از آنها دفاع شده است. در نشست‌هايي كه بين رؤساي توليدكننده بازي‌هاي ويدئويي تجاري صورت مي‌گيرد، اين ادّعا را در برابر گروه‌هايي از خانواده‌ها كه به دنبال ممنوعيّت اين بازي‌ها هستند، به صورت مؤثر و كاري طرح مي‌كنند. امّا اين سؤال مطرح است كه چرا افزايش سرعت هماهنگي بين دست و چشم پسنديده است؟تنها فايده واقعي اين هماهنگي مي‌تواند، اين باشد كه مهارت‌هاي بسكتبال يك فرد را افزايش خواهد داد و يا فرد را براي يك بازي ويدئويي سريع‌تر آماده خواهد كرد. رونالد ريگان از بازي‌هاي ويدئويي به عنوان يك تربيت‌كننده خوب نسل جديد خلبانان هواپيماهاي بمب‌افكن ستايش كرد. مانند خلباناني كه عراق را بمباران كردند و تجهيزات آنها مشابه بازي‌هاي ويدئويي بود.در طي هزاران سال، بشر هماهنگي دست و چشم خود را با عوامل طبيعي و محيطي تطبيق داده بود كه مي‌توان از آن با «سرعت طبيعي» ياد كرد. همة چيزهايي كه انسان‌ها با آن سر و كار داشتند، با سرعتي متناسب با توانايي‌هاي ما در حال حركت بودند، اين نوع تطبيق لازم بود تا نوع بشر بتواند به حيات خود ادامه دهد؛ زيرا بشر بايد به وسيله دستان خود كارها را انجام مي‌داد.همراه با انقلاب صنعتي، بسياري از چيزها سرعتي مكانيكي يافتند. از آنجا كه محيط طبيعي راه را هموار كرده بود و زندگي انسان نيز به محيط‌هاي دست‌ساز بشر انتقال پيدا كرد، آهنگ و ريتم طبيعي واكنش‌ها و عكس‌العمل‌هاي ما، جاي خود را به ريتم و آهنگ صنعتي داد. ما ياد گرفتيم تا با سرعت‌هاي مكانيكي تعامل متقابل داشته باشيم، همان گونه كه كارگران خط مونتاژ و بيشتر رانندگان اتومبيل با اين تطابق آشنا هستند. امروزه ماشين‌ها با سرعت‌هاي الكترونيكي حركت مي‌كنند و چرخه فعاليت‌ها نيز در حال سريع‌تر شدن است و ما نيز در اين چرخه زندگي مي‌كنيم.بازي‌هاي ويدئويي كامپيوتري، آموزش‌دهنده‌هاي خوبي براي جهان سريع‌تر هستند. وقتي ما با اين بازي‌ها مشغول هستيم، هدف ما اين است كه محو و غرق در آنها شويم. سمبل‌ها و نشانه‌هاي الكترونيكي روي صفحه نمايش، وارد مغز ما مي‌شوند، از سيستم عصبي ما عبور مي‌كنند، و عكس‌العمل در موقعيت‌هاي جنگ يا پرواز را كه در نهاد ما وجود دارد و در اينجا خود را از راه دستان ما بروز مي‌دهد، تحريك مي‌كند. تفكر بسيار كم و ناچيزي در بازي‌هاي كامپيوتري نياز است. شيئي كه ما با آن بازي مي‌كنيم، قرار است به سرعت و بدون تأمل از خود عكس‌العمل نشان دهد.يك بازيكن حرفه‌اي بازي‌هاي ويدئويي، برنامه كامپيوتري را وا مي‌دارد كه سريع‌تر برود و همراه با افزايش سرعت اين چرخه، بازيكن و ماشين در يك چرخه روان و در حال حركت به يكديگر مرتبط مي‌شوند؛ چرخ‌هايي كه جنبه و ابعاد هر دو را در بر دارد، با گذشت زمان و تمرين، توانايي‌هاي انسان به برنامه كامپيوتري شباهت پيدا مي‌كند؛ تحول، با اين تعامل متقابل سريع‌تر مي‌شود، امّا اين فرايند تحول به صورت قابل ملاحظه‌اي جديد و بي‌سابقه است. تغيير و تكامل كه ابتدا به صورت تعاملي بين انسان‌ها و طبيعت صورت مي‌گرفت، اكنون بين انسان و محصولات ساخت خود انسان، اتفاق مي‌افتد. ما روابط خود را به طور متقابل با محيطي كه خود ايجاد كرده‌ايم بسط و گسترش مي‌دهيم؛ با ماشين‌هايي كه خود ساخته‌ايم و با خودمان. اين وضعيت، نوعي «زاد و ولد دروني» است كه مي‌گويد، ما و طبيعت با يكديگر رابطه‌اي نداريم.بازي‌هاي ويدئويي و كامپيوترها، فرايندي را سرعت مي‌بخشند كه قبلاً توسط نسلي از بينندگان تلويزيون تحريك شده بود. بيشتر مردم، تماشاي تلويزيون را عملي منفعل و يك طرفه مي‌دانند ـ كه همين طور هم هست ـ در حالي كه بازي‌هاي ويدئويي و كامپيوترها تعاملي متقابل دارند.تلويزيون، ما را كودن و پُرتنش بار مي‌آورد. تماشاي تلويزيون تنها وضعيت ذهني مناسبي براي بازي‌هاي كامپيوتري و تعلق به كامپيوتر به وجود مي‌آورد. زماني كه تكنولوژي‌ها با هم تلفيق شوند، نسلي از مردم را به وجود مي‌آورند كه بسيار پرشتاب‌تر از آن هستند كه خود را با ريتم‌ها و حركت‌هايي آهسته، طبيعي و ابتدايي تطبيق دهند. بازي‌هاي ويدئويي، تلويزيون، كامپيوترها، واكمن‌ها، بچه‌هايي كه راديوهاي بزرگ را در خيابان حمل مي‌كنند و خيابان و خط مونتاژ و بزرگ‌راه و آزادراه، همه و همه، جزيي از فرآيند سرعت هستند كه زندگي و حيات ما را سريع‌تر و سريع‌تر مي‌چرخانند؛ كاري مي‌كنند كه زندگي پر جاذبه‌تر به نظر برسد. در حالي‌كه تنها بي‌ثبات و پر شتاب‌تر شده است.اين پيش فرض كه سرعت ذاتاً چيز خوبي است، به بخش‌هاي ديگر نفع مي‌بخشد. بخش‌هايي كه بيشترين منفعت را مي‌برند، مؤسسّات عظيمي هستند كه قادرند سرعت معاملات و داد و ستدها را افزايش داده، مستقيماً به سوي قدرت و پول حركت كنند. براي بيشتر باقيماندة جهان، تأكيد بر سرعت و شتاب مضر است. مطمئناً سرعت براي كارگران، مضرّ و صدمه‌زننده است؛ براي ارتباطات مردمي مضرّ است. سرعت، اضطراب و نگراني ايجاد مي‌كند و پيامدهاي مخربي در بقاي فرهنگ‌هاي مخلتف غير غربي دارد.مردم بومي تمايل دارند در واحدهاي اقتصادي كوچك با كار جمعي، كه تمامي تصميمات در آنها با توافق همه صورت مي‌گيرد، به فعاليت مشغول شوند. اين تمايل به خودي خود، ميزان زيادي صميميت ميان مردم ايجاد مي‌كند. از آنجايي كه زمان به عنوان يكي از نعمت‌هاي متعدد خداوند است كه مردم بومي و ساده، بيشتر از ما از آن لذت مي‌برند، ارتباطات در ميان آنها نيز معمولاً با يك آهستگي سنجيده تعريف شده است. مردم هول و شتابان نيستند. آنها به فكر انجام دادن بيشتر در زمان كمتر نيستند، زيرا زمان كافي براي به انجام رساندن آنچه كه نياز به انجام دادن است، وجود دارد. آنها از مشغوليت‌هاي شخصي خود لذت مي‌برند، در حالي كه شتاب و عجله بيش از حدّ، اجازة چنين لذتي را به آنان نمي‌دهد. وقتي قرار است كارها انجام شوند، با همكاري و هم‌دلي گروه انجام مي‌شود.امروزه فشار فرهنگ‌هاي مهاجم غربي، باعث شده است كه زندگي جوامع غربي در جهت‌ها، زمان‌ها و زمان‌بندي‌هاي كاملاً متفاوتي شكل بگيرد. اين مسئله حيات فرهنگ‌هاي غير غربي را از طريق تغيير آداب و رسوم و روش‌هاي سنتي آنها، تهديد مي‌كند.زماني مقاله‌اي را در «گفتمان توسعه» به نام پرستش خداي دروغين، نوشته «كن دارو» و «مايكل ساكسنين» مطالعه مي‌كردم. اين دو نويسنده، بيشتر عمر خود را صرف انتقال تكنولوژي‌هاي كوچك و محدود به روستاهايي در فقيرترين كشورهاي جهان كرده‌اند. مقاله، گزارشي است در مورد «جنون كامپيوتر». همان جنوني كه ميان آژانس‌هاي عمران بين‌المللي و گردانندگان آنها كه از اتصالات كامپيوتري طرفداري مي‌كنند، وجود دارد. به عقيدة دارو ساكسنين، فرضيه اين است كه كامپيوترها ارائه كنندة ارتباطاتي بي‌سابقه، سريع و ارزان، در جهت آباداني و عمران روستا هستند كه مي‌توانند «نيازهاي اطلاعاتي» آنها را براي صنعتي شدن برآورده كنند. اين دو نويسنده، نتيجه‌گيري مي‌كنند كه اين فرضيه‌اي «مزخرف و خطرناك» است، زيرا:در يك كشور فقير، استفاده از ريزكامپيوتري كه توسط ماهواره به يك سيستم اطلاعاتي كه نيمي از جهان را در بر دارد مرتبط است، عملي احمقانه مي‌باشد. اين عمل، نوعي افراط و زياده‌روي تكنولوژي است. بيشتر كشورهاي فقير، به تكنولوژي‌هايي بسيار ساده‌تر مانند ماشين‌هاي تايپ، كتاب‌هاي مرجع، ابزارهاي دستي، دوچرخه و ضبط صوت نيازمندند. يافتن تعميركاران ماهر كامپيوتر تقريباً غيرممكن است؛ اگر گروه‌هاي محلي را مجبور كنيم كه كامپيوترهايي كاملاً پيشرفته را خريداري كنند، اين نوعي ستم و بي‌رحمي در حق آنها است.تمركز قدرتاخيراً در كنگره‌اي با نام «كنگره مناطق زيستي ملي» شركت كردم كه در آن 250 نفر با هدف تجزيه قدرت سياسي مركزي به نفع قدرت محلي، خودكفايي اقتصادي و فطرت مبتني بر طبيعت و محدوديت يا «فطرت سبز» كار مي‌كردند. چندين تن از شركت‌كنندگان در كنگره، آشكارا از نقشي كه كامپيوترها در ساختن شبكه‌هاي ارتباطي بين مناطق زيستي و به تبع آن، تسهيل كردن تبادل سريع اطلاعات در اين مناطق دارند، دفاع كردند. علي‌رغم اين مسئله كه استفاده از كامپيوترها در اين جهت، ممكن است سبب ايجاد تمركز قدرت شود، اين موضوع مورد بحث قرار گرفت كه كامپيوترها «ابزاري خنثي» هستند كه مي‌توانند به گروه‌هايي كه اهدافشان تكفير مؤسسّات بزرگي است كه كامپيوترهاي را اختراع كرده‌اند و بر آنها سلطه دارند، كمك كنند. اين يك حيله جالب است:ما اختراع آنها را مي‌گيريم و مانند يك نوع مبارزه ژاپني از آن عليه به وجود آورندگان آن استفاده مي‌كنيم. اين حيله در ابتدا جالب به نظر مي‌رسد، امّا با توجه به خصوصيت ماهوي كامپيوترها كه ناگزير منجر به تمركز مي‌شود، نمي‌توان بر روي آن حساب كرد.اين مسئله در ابتدا با توجه به ظاهر كامپيوترها كه شكل يك فناوري دموكراتيك محدود را دارند، ما را به اشتباه مي‌اندازند. مردم در خانه‌شان كامپيوتر دارند و آن را براي خود و سازمان‌شان مفيد و قدرت‌بخش مي‌بينند. كامپيوترها در بسياري زمينه‌ها كمك‌كننده هستند و نظارت‌هاي شخصي قابل توجهي بر خلاف تكنولوژي‌هاي ديگر مانند تلويزيون، به افراد ارائه مي‌كنند. گروه‌هاي اجتماعي و سياسي كوچك، كامپيوترها را ابزار ارزشمندي براي ذخيره و نگهداري اطلاعات، ايجاد شبكه، فرايندهاي پستي، تهيه نسخه‌هاي تميز و مرتب، تهيه ليست‌هاي عضويت، نگه‌داشتن حساب و كتاب‌ها و غيره مي‌دانند.با همة اين موارد، هنوز سؤالي در اينجا مطرح است. مسئله اصلي اين نيست كه آيا كامپيوترها مي‌توانند به شما و گروهتان سود برسانند يا خير. سؤال اين است كه چه كسي بيشترين فايده را از وجود كامپيوترها در جامعه مي‌برند؟ پاسخ اين است كه با همه اين مزيت‌هاي محدود، اين مؤسسّات بزرگ هستند كه بيشترين سود را مي‌برند و خود نيز به خوبي نسبت به اين مسئله آگاهند. اختراع كامپيوتر، توسط يك گروه از افراد شريف و نجيب و اصلاح‌طلب ساده لوح كه قصد داشته باشند به وسيله تكنولوژي، دموكراسي بيشتري ايجاد كنند، صورت نگرفته است. با وجود اينكه كامپيوترها در دهة 1920 اختراع شدند، اين نيروهاي انتظامي امريكايي و انگليسي بودند كه براي نخستين بار از آنها به طور جدي به عنوان يك سيستم راهنما براي موشك‌هايشان در جريان جنگ جهاني دوم استفاده كردند.دو دهه بعد، «آي. بي. ام» ـ IBM ـ اين فناوري را به استفاده‌هاي تجاري عظيم تغيير داد و از دهة 1970 به بعد «آتاري» و «اپَل» مأموريت خود را براي ورود كامپيوتر به همه خانه‌ها و مدرسه‌ها اجرا كردند. تا دهة 1970، ارتش و شركت‌هاي بزرگ، به طور كامل كامپيوترها را با سود فراوان و دسترسي جغرافيايي گسترده‌تر براي عمليات متمركز وارد تمامي امور خود كرده بودند. آن اصلاح‌طلبان ساده لوح، حتي يك دكمة پلاستيكي را فشار نداده بودند. تكنولوژي كامپيوتر، قسمت اصلي از يك زيربناي فني پيشرفته است و كامپيوترها ممكن است در جامعه‌اي پديدار شده باشند كه پيش از اين، در ابتداي مسير فناوري و پيشرفت بودند. ساخت كامپيوترها بسيار گران تمام مي‌شود، آنها به طرز بسيار پيچيده‌اي با سيستم‌هاي تلفني مركزي ارتباط دارند و برخي از استفاده‌هاي بهينه‌اي كه مي‌توان از آنها كرد، مانند محاسبه بسيار سريع و نقشه‌برداري ماهواره‌اي از منابع زيرزميني، آنچنان پرهزينه هستند كه تنها مؤسسّات عظيم مي‌توانند از عهده آن برآيند.كامپيوترها مانند ديگر تكنولوژي‌هاي پيشرفته نظير ارتباطات ماهواره‌اي، كشاورزي ماشيني، روبات‌شناسي، مواد ضد آفات و ... در خدمت اقتصاد هستند حال هر چه اندازه و حجم تشكيلات اقتصادي و شركت بزرگ‌تر باشد، توانايي تهيه كامپيوترهاي بيشتري را دارد. علاوه بر اين، كامپيوترها پيچيده‌تر و سطح بالاتر شده و بايد توسط گروه اجرايي آزموده‌تر اداره شوند، و در مناطق اقتصادي كه به طور گسترده پراكنده شده‌اند، ارتباطات كامپيوتري بيشتري نسبت به مؤسسّات و واحدهاي كوچك‌تري وجود خواهد داشت. در نتيجه، تجارت‌هاي بزرگ‌تر از امتيازات بيشتري برخوردار خواهند بود. با وجود اينكه تجارت‌ها و كسب‌هاي كوچك‌تر هم از وجود كامپيوترها استفاده مي‌كنند، تجارت‌هاي بزرگ‌تر، بسيار بيشتر سود مي‌برند؛ زيرا بزرگي و پيچيدگي و دسترسي به عمليات‌هايي كه كامپيوتر آنها را تسهيل مي‌كند، به منابع مالي بسيار بيشتري نياز دارد.اگر كامپيوترها اختراع نشده بودند تجارت‌هاي كوچك‌تر بسيار موفق‌تر بودند، زيرا اساساً كامپيوترها ابزاري هستند كه تنها تجارت‌هاي بزرگ قادر به استفاده از آنها مي‌باشند. نقش كامپيوترها در بانك‌هاي بين‌المللي را در نظر بگيريد؛ انتقال سريع پول از بازاري به بازار ديگر، ايجاد توسعه در اينجا و آنجا. مؤسسّات چند مليّتي به سادگي نمي‌توانستند آنچه را كه امروزه انجام مي‌دهند، بدون كامپيوترها و استفاده از ارتباطات ماهواره‌اي انجام دهند. كامپيوتر اين مؤسسّات را قادر ساخته كه آنچنان گسترش يابند كه قبلاً هرگز ممكن نبوده است. آن بانك‌ها ديگر فراتر از چند مليّتي هستند؛ بلكه به درستي جهاني شده‌اند. روند سرعت يافته‌اي كه در آن درخت‌ها در اندونزي و بروئني قطع شده‌اند، نشان دهندة توانايي افزايش يافتة شركت‌ها در ادارة امور با يك مديريت مركزي است كه فعاليت‌هاي روزانه را در سر تا سر جهان تحت تأثير قرار مي‌دهد.براي مردمي كه تلاش مي‌كنند از نابودي سياره زمين جلوگيري كنند، بسيار ساده‌لوحانه است كه از كامپيوترها به عنوان ابزاري خنثي و سودمند براي تمركز زدايي ياد كنند، چرا كه اساساً كامپيوتر ابزاري براي تمركز بخشيدن به منافع توسعه است. مؤسسات بزرگ كه به دنبال فايدة دوم كامپيوتر يعني سود بردن از آن هستند، بسيار بيشتر از اصلاح‌طلبان ساده‌لوحي كه قصد دارند از كامپيوترها به عنوان يك مقابله به مثل پيشرفته استفاده كنند، منفعت خواهند برد.اين تنها بد فهمي كل ماجرا است و قطعاً غرور و خودبيني باعث شده اينگونه فكر كنيم. طرفداران محيط زيست، محافظان زيست مناطق و ديگر عمل‌گرايان متجدد، بسيار موفق‌تر خواهند بود اگر اين نكته را مدّ نظر قرار دهند كه در ازاي همة آن منافع ناچيزي كه كامپيوتر به آنها ارايه مي‌كند، نهايتاً تمامي تلاش‌هاي آنها را بي‌اثر خواهند كرد. ما بايد كار را از خود كامپيوترها به عنوان معضلي زيست محيطي و سياسي شروع كنيم.پي‌نوشت‌ها:٭ منبع: كتاب In the absence of the Sacred. / به نقل از : سياحت غرب، ش 12.برگرفته از : ماهنامه موعود شماره 82منبع : سایت موعود/خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن