محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854158900
روز خدا؛ ممد نبودي ...
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: آن روزها را يادت هست؟ در هر مرزي گروهک ها به دستور اربابان جهاني ، آشوبي به پا کرده بودند و اين ميانه ،چند ماهي بود که حکومت بعث در مرز تحرکاتي انجام مي داد ، اما هر چه گزارش مي رسيد، در خلايي از خيانت به فراموشي سپرده مي شد و ناگاه روزي همه جا صداي انفجار پيچيد، بوي مرگ بود که مي آمد، هجوم کرکس ها و آن روز خدايا چه روزي بود. سي و يک شهريور 1359 را مي گويم . خرمشهرمان، بوي خون گرفت و تا تهران کرکسان آمدند و هر چه فرياد زدي گويي کسي نمي شنيد و تو ماندي و چند يار در مقابل دشمن، تا وطن بماند، تا خرمشهر بماند ، تا عشق بماند. داستان آن سي و پنج روز را با چه قلم يا زباني مي توان نوشت يا گفت؟ نمي دانم ! هر شب گريه مي کرديم، از دوري قلبمان، که شما ياران بوديد و خاک خرمشهر. اما روزي که خيانت را از مرزهاي وطن دور کرديم، بخود آمديم ،از آن روز به عشق دوباره ديدن خاک و يار قد برافراشتيم. با عمليات بستان آغاز کرديم، با شکستن حصر آبادان ادامه داديم و قوت يافتيم از ياد شما ، ايثار شما و خونين شهري که منتظر بود، چون تو ،که تا لحظه آخر منتظر بودي. عشق و بي تابي وصال خاک، ديگر آنقدر توانمان را بالا برده بود که عمليات بيت المقدس را آغاز کرديم. آن روز 19 ماه از سقوط شهري که قلب بود براي وطن و عشق بود براي ايمان و ده ماه از رفتن تو از زمين خاکي که جاي ات نبود، مي گذشت. حالا که 28 سال از آن روزها مي گذرد، روزها...؟ سوم خرداد 1361 را مي گويم، به خود مي گويم ، ممد تو هميشه بودي ، هر چند به چشم ظاهر نديدمت، هنوز هم هستي و چون ديگر شاهدان شهر، ما را مي نگري که چه مي کنيم - شاهدان شهري که براي هميشه آزاد است-.ک/1 /380/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]
-
گوناگون
پربازدیدترینها