تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غذا خوردن نزد مصيبت‏زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهليت است و سنّت پيامبر صلى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820009469




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قالیباف: خشونت و تخریب و لعن و توهین راه اثبات حقانیت نیست


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قالیباف: خشونت و تخریب و لعن و توهین راه اثبات حقانیت نیست باید بدانیم که خشونت و تخریب و لعن و توهین راه اثبات حقانیت نیست. باید بدنبال اقناع همدیگر باشیم نه سرکوب یکدیگر. در جهانی که وسایل ارتباط جمعی روز به روز گسترش پیدا می‌کنند، باید بدنبال راه حل‌های تازه برای اقناع جامعه بود. نباید اختلاف سلایق مانع از توسعه و سازندگی کشور شود.    شفاف : دکتر محمد باقر قالیباف در گفت و گو با ویژه نامه همشهری با عنوان " گذر از فتنه 88 " به صورت مفصلی به تبیین مواضع خود درباره حوادث سال 88 پرداخت . متن مصاحبه دکتر قاليباف با ويژه نامه همشهري بدين شرح زير است:

آقای دکتر در ابتدا از اینکه این فرصت را برای پاسخگویی به سئوالات ما در خصوص بازخوانی وقایع سال گذشته فراهم کردید،بسیار سپاسگذارم. در ابتدا می‌خواهم بدانم آیا می‌شود با دکتر قالیباف به انجام یک گفتگوی انتقادی و به قول ما خبرنگارها چالشی امید داشت؟ متاسفانه تجربه نشان داده است که در گفتگو با چهره‌های سیاسی آن‌هم در خصوص مسایل مهمی نظیر وقایع پس از انتخابات نمی توان در انتظار پاسخ‌های شفافی بود. بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هم سلام عرض می‌کنم و به نوبه خودم از اینکه این فرصت را فراهم کردید تشکر می‌کنم. در پاسخ به سوالتان هم باید بگویم که شما می‌توانید از بنده انتظار یک گفتگوی منطقی و منصفانه را داشته باشید. به نظر بنده خوانندگان شما نیز با چنین رویه ای بیشتر موافق خواهند بود. امیدوارم که با این پاسخم خیلی ناامیدتان نکرده باشم! باید اعتراف کنم که هر چند ناامید نیستم اما خیلی هم امیدوار نشدم. امیدوارم منظور شما از منطقی و منصفانه، همان مقوله نقد منصفانه با همان تعاریف کلیشه ای نباشد؟ نمی دانم منظور شما از تعریف کلیشه ای چیست. شما به اقتضای جوانی از کلیشه ها گریزانید اما کلیشه ها لزوما چیزهای بدی نیستند. منظور بنده از منطقی و منصفانه به نوع نگاهم به فضای سیاسی و تحلیل‌های این حوزه بر می‌گردد. به اعتقاد بنده یک نگاه تحلیلی و آسیب‌شناسانه به حوزه سیاسی تنها وقتی از اصالت و انصاف برخوردار است که در ذیل عدالت سیاسی بدان بپردازیم. از همین رو می‌خواهم به سئوالات شما نیز با ارجاع به سیره عملی حضرت علی (ع) پاسخ دهم. با كمي تعمق و تامل در سيره سياسي مولاي متقيان حضرت علي (ع) مهمترين نكته‌اي كه درمي‌يابيم اين است كه اگر دست‌اندركاران هر نظام سياسي، مفهوم و جوهره عدالت سياسي را در نحوه تعامل و مواجهه خود با شهروندان، احزاب و گروه‌هاي مختلف جامعه به کار نبندند، گسترش بيشتر معضلات، ناهنجاري‌ها و ناآرامي‌هاي اجتماعي و در پي آن اضمحلال نظام اخلاقي حتمي است. بر مبنای همین دیدگاه مبتنی بر عدالت سیاسی، بر این باورم كه آسيب‌شناسي الزاما به معناي انكار دستاوردها نيست و آموزه‌هاي ديني و تمدني به ما مي‌آموزد که بيان عيوب و گفتن آنها از سر صدق جزو الزامات پويايي و تداوم هر حركتی در مسير پيشرفت و تكامل است؛ جامعه‌اي كه بر معايب خود سرپوش بگذارد يا دچار خودفريبي می‌شود و يا توهم. فرار از آسيب‌شناسي، انكار واقعيت‌هاست و اعتقاد بنده بر اين است كه نقطه آغاز پيشرفت ما، گام برداشتن در شناخت عيب‌هايمان مي‌باشد. نكته‌اي دیگر كه در خصوص این شیوه تحلیل بايد بر آن تاکید کنم ارجاع به این توصیه حضرت امام خميني(ره) در وصيت‌نامه شان است كه مي‌فرمايند:«علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد والا كار از دست همه خارج خواهد شد و اين حقيقتي است كه بعد از مشروطه لمس نموده‌ايد و نموده‌ايم.» پس آسيب‌شناسي يكي از ضرورت‌ها و بايسته‌هاي عقلی و یکی از وظایف و تکالیف شرعی و انقلابی ما برای حركت در مسير انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي است. اگر اجازه دهید وارد سئوالات اصلی شویم. برخی ها معتقدند که مناظره هاي تلويزيوني جرقه حوادث بعد از انتخابات بود. برخی نیز بالعکس معتقدند که این حوادث برنامه ریزی شده بوده است. نظر شما در این باره چیست؟ از نظر شما آیا این امکان وجود داشت که بتوانیم مانع از وقوع این حوادث شویم؟ مطمئنا بله! ببینید بسیاری از بحرانها در عرصه‌های گوناگون اگر به موقع علت یابی و پیش بینی شوند قابل پیشگیری هستند. بحران و فتنه سال گذشته نیز از این قاعده مستثنی نیست. اینکه عده ای معتقدند این حوادث از قبل برنامه ریزی شده بود اگر بدین معنا باشد که زمینه وقوع این حوادث از قبل مهیا بوده است و یا اینکه دشمنان نظام و انقلاب برنامه‌های مدونی برای ضربه زدن به نظام و انقلاب دارند، بله بنده با این نظر موافقم. اما همچنین بر این باورم که اگر خود ما زمینه را برای سوء استفاده دشمن مهیا نکنیم دشمنان به هیچ وجه این گستاخی و توانایی را ندارند که اینگونه نظام و انقلاب ما را مورد تهدید قرار دهند. به نظر بنده از چند ماه قبل از انتخابات قابل پیش بینی بود که این انتخابات می‌تواند در صورت عدم دقت و حساسیت لازم کلیه عوامل دخیل در آن اعم از نامزدها، رسانه ها و احزاب و نهادهای اجرایی و نیز عدم عقلانیت و توجه به منافع ملی دچار آفت ها و پیامدهای ناخوشایند و غیر قابل انتظاری شود. اگر شما به فضای حاکم بر ماه‌های پیش از انتخابات و نیز فضای حاکم بر روند تبلیغات انتخاباتی و اظهار نظرها و موضع گیری‌های نامزدها در طی این مدت نگاه کنید می‌بینید که این فضا در بسیاری از موارد خارج از دایره ارزشها و آرمانهای انقلاب و نظام اسلامی بود و می‌توانستیم پیش بینی کنیم که این روند قانون‌گریزی و ارزش ستیزی در صورت تداوم می‌تواند ابعاد بسیار وخیم تر و غیر قابل کنترل تری به خود بگیرد که در عمل نیز همین گونه شد. آقای دکتر اجازه دهید صریحتر بحث کنیم. عده ای بر خلاف شما بر این باورند که نقطه آغاز این ماجراها، مناظره‌های تلویزیونی بود. شما این مساله را قبول ندارید؟ به نظر بنده مصادیقی نظیر مناظره‌های تلویزیونی که شما بر آن تاکید می‌کنید و مسایلی که در این مناظره ها مطرح شد تنها بخشی از علل این ماجرا بود. در واقع آنچه آشکارا دیده شد نشانه یک بیماری و آفت بود و نه خود بیماری. ما اگر بدنبال ریشه یابی حوادث هستیم باید از این نشانه ها به سمت خود بیماری حرکت کنیم. خود این آفت و تهدید ریشه هایی بسیار عمیق تر داشت و از چند ماه و حتی چند سال قبل آغاز شده بود. ببینید آقای دکتر، ما در ایام انتخابات شاهد یک فضای خوب و پرنشاط بودیم که اتفاقا از یک انتخابات خوب و پر شور خبر می‌داد و واقعا هیچکس هم تصور نمی کرد چنین اتفاقاتی پس از انتخابات رخ دهد. در مورد فضای عمومی جامعه و مردم، بله، بنده نیز با شما موافقم. اما تحلیل بنده ناظر بر فضای سیاسی جامعه است. بنده یک سئوال از شما دارم، مگر نه اینکه تمام تاکیدات رهبری، سند چشم انداز، برنامه‌های توسعه و ... همه بر جهت گیری بر پیشرفت و عدالت متمرکز هستند؟ پس چرا در فضای منتهی به انتخابات ما هیچ نشانه ای از این جهت گیری در برنامه‌های کاندیداها نمی بینیم؟ اینکه بنده معتقدم انحراف از اینجا شروع شد، ناظر بر همین مساله است. ما در آن ایام شاهد بودیم که چگونه بر خلاف اهداف نظام و برخلاف منویات رهبری به جای آنکه احزاب و نامزدها سمت و سوی خود را حرکت پرشتاب در جهت پیشرفت و توسعه بومی قرار دهند به سمت سیاسی کردن و امنیتی کردن فضای انتخابات پیش رفتند. ... و نشانه‌های دیگر انحراف؟ یکی دیگر از مهمترین نشانه ها نیز همان رواج بداخلاقی ها و افراط کاری ها بود که همه شاهد آن بودیم. در آن مقطع قبل از انتخابات شاهد بودیم که فضا به شدت به سمت یک فضای دو قطبی پیش می‌رود. یک دو قطبی افراطی که در آن هر کدام از طرفین خود را خیر مطلق و طرف مقابل را شر مطلق می‌دانستند. این دو قطبی شدید به تدریج انتخابات را برای این افراد و احزاب به شکل یک نوع بازی مرگ و زندگی تبدیل کرد و همین مساله باعث شد تا هزینه‌های شکست در انتخابات برای هر کدام از طرفین به شدت بالا برود و هیچکدام تحمل نتیجه ای خلاف تصورات خود را نداشته باشند. یعنی شما معتقدید تمام این حوادث ناشی از جهت گیری غلط فضای سیاسی و افراط کاری ها بود؟ بله، مطمئنا اگر این عوامل نبود آن اتفاقات نیز رخ نمی‌داد. این نوع سیاست ورزی غیر اخلاقی و سیاست زدگی مفرط با حب و بغض ها و عقده گشایی‌های ریشه دار سیاسی دست و به دست هم دادند و یکی از بزرگترین حماسه‌های تاریخ این سرزمین را به کام ملت ما تلخ کردند. دشمنان ما نیز که در طول این سالهای پس از انقلاب نشان داده اند که مترصد سوء استفاده از این غفلتها هستند بر ابعاد این توهم افزودند و متاسفانه دیدیم که چگونه عده ای خواسته یا ناخواسته زمینه این سوء استفاده ها را فراهم کردند و هم به خود و هم به نظام و انقلاب و هم به مردم و بخصوص طرفدارانشان ظلم کردند. شما قبلا نیز به افراطي گري به عنوان یکی از عوامل اصلی مشكلات پس از انتخابات اشاره کردید و در اینجا نیز بار دیگر بر آن تاکید می‌کنید. قبول کنید که افراطی گری یک مفهوم کلی و مبهم است. منظور شما دقیقا چیست؟ منظور بنده از افراطی گری وجود همان روحیات و افکاری است که موجب این قبیل تحلیل ها و رفتارهای نادرست می‌شوند. شما اگر به سیره و کلام امام راحلمان و نیز سایر متفکرین و نظریه پردازان انقلاب اسلامی نظیر شهید مطهری و شهید بهشتی نگاه کنید می‌بینید که همه این عزیزان یکی از بزرگترین آفت ها و تهدیدات نظام اسلامی را گرفتار شدن در دام افراط و تفریط و یا جمود و تحجر دانسته اند. این افراط گری با خود جمود و تعصب، خردگریزی، هنجار ستیزی، قانون گریزی و بسیاری دیگر از آفتهای ذهنی و عینی را به همراه می‌آورد. برخی از تجلیات عینی این تفکرات و منش‌های افراطی همان حوادث ناگواری بود که ما در ماههای پس از انتخابات دیدیم. مسلما اگر عقلانیت و اعتدال بر تصمیمات برخی از نخبگان ما حاکم بود ما شاهد ایجاد آن فتنه‌های عظیم نبودیم. و آیا هر دو طرف مناقشه سهم یکسانی در این افراطی گری داشتند؟ در خصوص سهم طرفین دعوا در این افراط گرایی نیز باید بگویم که بنده در فتنه سال قبل به وجود طرفین دعوایی، بدانگونه که مد نظر شماست، باور ندارم. از نظر بنده در حوادث سال قبل، یک طرف، جریان فتنه بود و طرف دیگر، کلیت انقلاب و نظام و مردم که مورد هجوم فتنه قرار گرفته بودند. مطمئنا آنان که آغاز گر جریان فتنه بودند نقش اصلی را در این افراط گری ها و پیامدهای آن داشته اند. البته بنده به هیچ وجه قصد ندارم که برخی رفتارهای عجولانه و نادرست نسبت به معترضین را انکار و یا توجیه کنم. مسلما افراط گری و رفتار نادرست از هر سویی که باشد در خور تقبیح و پیگیری است اما نکته مهم این جاست که این قبیل واکنش ها نیز خود نتیجه همان رفتارهای افراطی برخی از معترضین و نیز جریانهای مشکوک و ضدانقلاب رخنه کرده در آنهاست. به خاطر داشته باشیم که جریان فتنه کلیت نظام را زیر سئوال برده و با تهدید مواجه کرده بود و مطمئنا در چنین وضعیتی احتمال برخورد خارج از ضابطه و قانون نیز محتمل است هر چند که باید این گونه مسایل نیز جبران شود، همانگونه که مقام معظم رهبری نیز در مواردی نظیر ماجرای کهریزک و کوی دانشگاه بر پیگیری جدی این تخلفات تاکید کرده اند، اما اینها نباید اصل مساله را که همانا مقابله آشکار جریان فتنه با اصل نظام است زیر سئوال ببرد. آقای دکتر الان یکسال از آغاز آن وقایع می‌گذرد. شما تاکید دارید که ریشه آن اتفاقات به وجود انحرافات و تحلیل‌های نادرست پیش از انتخابات باز می‌گردد. حالا با وجود تمام آن علتهای قبلی، یک انتخاباتی برگزار شده و اتفاقا یکی از پرشورترین انتخابات تاریخ ما هم بوده است. آیا نمی شد کاری کرد که آن حوادث پس از انتخابات رخ ندهد؟ آیا واقعا هیچ راه گریزی نبود؟ من تحلیل شما را درباره روند رویدادها و حوادث پس از انتخابات می‌خواهم. بنده قبلا این تحلیل را جای دیگر هم گفته ام، اینجا هم بار دیگر تکرار می‌کنم. ببینید همانطور که گفتید الان یکسال از آن تاریخ گذشته و فرصت مناسبی فراهم شده تا به یک تصویر و برداشت منصفانه از شرایط و وقایع آن روزها برسیم. به نظر بنده برای یک تحلیل منصفانه نسبت به وقایع سال گذشته، باید بازه زمانی بعد از انتخابات را به دو دوره قبل از خطبه‌های رهبری در نماز جمعه تهران و پس از خطبه‌های ایشان تقسیم کنیم. ما یک فاصله تقریبا یک هفته ای داریم بین برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن تا اولین جمعه بعد از انتخابات که شاهد آن خطبه مهم و سرنوشت ساز رهبری بودیم. در این فاصله برخی از کاندیداها و طرفداران آنها که به نتایج انتخابات معترض بودند، سعی کردند تا به انحاء مختلف نارضایتی خود را نشان دهند. به خاطر فضای مبهمی که بر جامعه حاکم بود و متاسفانه تلاشی نیز از سوی مسئولین امور برای رفع ابهامات و شفاف سازی صورت نمی گرفت و نیز به خاطر وجود همان فضای احساسی و دو قطبی قبل از انتخابات، این قبیل اعتراضات از سوی کاندیداها و طرفداران آنها می‌توانست نوعی واکنش طبیعی به یک شکست غیر منتظره تلقی شود. اما پس از خطبه‌های مقام معظم رهبری ما وارد فضای کاملا متفاوتی می‌شویم که تحلیل متفاوتی را نیز طلب می‌کند. هنگامی‌که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان ولی امر مسلمین و فصل الخطاب نظام اسلامی مسئولیت انتخابات و نتایج آن را بر عهده می‌گیرند، از کاندیداها و طرفداران آنها انتظار می‌رفت که مساله را تمام شده تلقی کنند. از این زمان به بعد تداوم اعتراضات و پافشاری بر ادعاهای قبلی از سوی کاندیداهای معترض و طرفداران آنها نه توجیه شرعی داشت و نه توجیه قانونی و نه توجیه عقلی. البته در این میان نباید نقش دشمنان و فتنه انگیزی ایشان بخصوص نقش رسانه‌های بیگانه را نیز دست کم گرفت. یعنی همان فقدان بصیرتی که رهبری تاکید داشتند؟ بله، شاید اگر همه از آزمون ولایت پذیری سربلند بیرون می‌آمدند ما امروز شاهد این حوادث نبودیم. البته در این میان یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد که به خود مختصات شرایط فتنه بر می‌گردد. همچنانکه در روایات ائمه(ع) نیز آمده است، شرایط فتنه شرایطی است که در آن همه چیز دچار ابهام و غبار آلودگی است و به همین دلیل شناخت راه صحیح برای خواص و نخبگانی که به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری فاقد بصیرت هستند به شدت دشوار می‌شود. ضعف بصیرت باعث عدم شناخت صحیح شرایط و به تبع آن باعث موضع گیری ها و اقدامات عجولانه ای شد که زمینه را برای امیدواری و فرصت طلبی دشمنان مهیا کرد. ببینید می‌خواهم از حالت کلی گویی خارج شویم و به مصادیق بپردازیم. می‌خواهم همانطور که در مورد افراطی گری دقیقا منظور خود را روشن کردید، اینجا هم به طور شفاف و مصداقی بگویید که شما ضعف بصیرت را در چه می‌بینید؟ بنده ضعف بصیرت را ضعف ایمان و سستی اعتقاد به ارزشها و اصول انقلاب و نیز فقدان شجاعت در قبول خطاها و اشتباهات می‌دانم. شما اگر تاریخ انقلاب اسلامی را از ابتدا تاکنون بررسی کنید ملاحظه می‌کنید که در تمامی فتنه‌های پس از انقلاب پای این عواملی که ذکر کردم در میان بوده است. در یک جمله اگر بخواهم ریشه تاریخی این قبیل فتنه ها را توضیح دهم باید به همان ضعف ولایت پذیری تکیه کنم. از ابتدای انقلاب تاکنون هر جا که شاهد یک موفقیت و پیروزی بودیم ناشی از تبعیت از رهبری و ولایت بوده است. به عنوان یک نمونه مشخص تاریخی، بنده شهادت می‌دهم که اگر عشق به امام و التزام به تبعیت از فرامین ولی امر جامعه نبود هیچکدام از پیروزی‌های ما در جنگ هشت ساله حاصل نمی شود. از سوی دیگر از ابتدای انقلاب تاکنون هر جا که نظام با آفت و تهدیدی روبرو شده است و یا طمع دشمنان برانگیخته شده است نشانه ای از ضعف ولایت‌پذیری به چشم می‌خورد. بنده برای روشن شدن بحث در خصوص شرایط فتنه اجازه می‌خواهم تا به یک نمونه تاریخی دیگر هم اشاره کنم. در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم که امام بزرگوارمان با یک بـيـنش عمیق قرآنى هدف از جنگ را از بين بردن فتنه عنوان می‌کردند. امام راحل(ره) در برابر شعار توده مردم در دوران دفاع مقدس که می‌گفتند: جنگ جنگ تا پيروزى، تاکید می‌کردند: جنگ جنگ تا رفع فتنه، همچنانکه قرآن هم مى فرمايد: و قاتلوهم حتى لاتكون فتنه. می‌بینیم که در تعریف قرآنی، امت اسلامی باید همواره آماده مقابله با فتنه باشد. امام راحلمان جهادگری را لازمه مصون ماندن نظام اسلامی از آفتها و فتنه ها در دورانهای مختلف می‌دانستند. به نظر بنده بصیرت یعنی اینکه یک سیاستمدار و یا یک مقام و مسئول در نظام اسلامی همواره خود را همچون مجاهدی در راه خدا ببیند و تحت امر رهبری در هر زمانی آماده مبارزه با فتنه باشد. شما بر مبنای دیدگاههای حضرت امام(ره) به تعریف خاصی از سیاست ورزی اشاره کردید. آیا فقدان این نوع نگاه به عرصه سیاسی و مدیریتی در نظام اسلامی از سوی برخی از افراد و گروهها را عامل این انحرافات و خطاها می‌دانید؟ امام بزرگوار ما به عنوان بنیانگذار این نظام مقدس صراحتا می‌فرمایند: «ما مأمور به اداي تكليف و وظيفه‌ايم نه مأمور به نتيجه.» خوب، به اعتقاد بنده، توجه به همین یک نکته راه را برای همه ما روشن می‌کند. امام سنگ بناي حركت اجتماعي خود را بر تكليف‌گرايي و جهاد در راه خدا گذاشت و چون به كارايي و تأثير فوق‌العاده‌ تكليف‌گرايي اعتقاد داشت، در طول دوران مبارزه بر مبناي آن حركت كرد. به همين دليل و بر اثر آموزه‌ها و تعليمات امام‌خميني (ره) در سال‌هاي اول انقلاب جوي در جامعه بوجود آمده بود كه غالب افراد بر اساس وظيفه و تكليف شرعي پست و مسئوليت قبول مي‌كردند و معمولاً سر نپذيرفتن مسئوليت، رقابت و دعوا بود، نه «كسب كرسي رياست». در آن دوران که فرهنگ جهادی رونقی داشت، تفكر غالب مردم در مسائل سياسي ـ اجتماعي ناشي از همين جو تكليف‌گرايي بود و اتفاقاً پيشرفت و موفقيت هم به دنبال داشت. در جريان جنگ تحميلي و دفاع مقدس نيز، همین تلقي «وظيفه» و «تكليف‌گرايانه‌» ملت ایران بود كه خيل عظيم مردم بخصوص جوانان را براي حضور در جبهه‌ها به رقابت وامي‌داشت و از سوی دیگر مديريت و فرماندهي اين حماسه‌ عظيم تاريخي ملت ايران نيز، بر مدار تكليف و وظيفه مي‌چرخيد كه بركات و آثار خيره‌ كننده‌اي در تاريخ جنگ‌هاي بشري بوجود آورد. از ديدگاه امام(ره) براي انسان، همواره تكليف و وظيفه‌اي متصور است كه بايد آن را تشخيص دهد و انجام دهد و اصولاً انسان بدون تكليف، معنا ندارد. برای انساني كه نفس سركش و زياده‌طلب خود را به قيد تكليف، لگام مي‌زند، ديگر رقابت و جنگ قدرت، معنايي ندارد. به طور خلاصه دو گونه نگاه به سیاست ورزی وجود دارد كه هر يك لوازم و آثار خود را بدنبال دارد؛ گرفتن پست و مسئووليت از ديدگاه تكليف‌گرايي نوعي عبادت و انجام وظيفه است. ولي در تفكر مقابل آن، ابزار قدرت و ثروت و ارضای جاه طلبی است. در ديدگاه تكليف‌گراها دفاع از افراد و گروه‌ها بر اساس حق و عدالت است و حتی خودي‌هاي متخلف هم مورد انتقاد قرار می‌گیرند. اما در ديدگاه رقابت‌ جويانه، باند و دسته‌ي خودي مدار حق است و هر چه خودي باشد، حتي اگر «ناحق»، بايد مورد حمايت قرار گيرد. هر چند بحث به جاهای جالبی کشیده شد اما برای آنکه از روند اصلی گفتگو خارج نشویم، اگر اجازه دهید از زاویه دیگری به مسایل انتخابات بپردازیم. به نظر شما ريشه ها و انگيزه هاي طرح موضوع "تقلب" در انتخابات از سوي برخي از افراد و جريان هاي سياسي چه بود ؟ به نظر بنده در ایجاد این مساله که من نام توهم تقلب به آن می‌دهم عوامل مختلفی دخیل بودند. مهمترین علت را شاید بتوان نوعی توهم پیروزی دانست که بر اثر القای اطرافیان و برآورد غلط شرایط کشور در برخی از کاندیداها بوجود آمده بود. البته «خود شیفتگی سیاسی» و بغض شدید نسبت به رقیب و وجود همان فضای دو قطبی و تبدیل انتخابات به بازی مرگ و زندگی که قبلا عرض کردم نیز باعث شد تا عده ای بر خلاف واقعیات موجود، بر مساله غلطی به نام تقلب که هیچ گونه دلیل و برهان قاطعی برای وقوع آن نداشتند، اصرار و پافشاری بیهوده کنند. یعنی به نظر شما برخی کاندیداها چون شناخت صحیحی از شرایط کشور نداشتند مدعی بروز تقلب شدند؟ ببینید اولین انتظاری که از یک کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری و یا احزاب و گروههای حامی کاندیداها می‌رود آن است که فهم صحیحی از شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و به عبارت ساده تر درک درستی از زمان و مکانی که در آن حضور دارند داشته باشند. ما در این انتخابات شاهد بودیم که برخی از کاندیداها و احزاب و گروههای حامی ایشان فاقد چنین درک و فهمی بودند و بسیاری از اشتباهات بعدی نیز معلول همین فهم نادرست شرایط بود. اگر دقت کرده باشید ما در این دوره شاهد یک تغییر مهم در تقسیم آراء به لحاظ جغرافیایی بودیم. در تمام دوره‌های گذشته انتخابات ریاست‌جمهوری، تهران نقش تعیین کننده ای در سرنوشت نهایی آراء داشت. به‌طوری‌که فضای سیاسی سایر شهرها و روستاهای کشور تحت تاثیر فضای سیاسی غالب تهران شکل می‌گرفت. به این ترتیب در انتخابات دوره‌های قبل هر فرد یا گروهی که در تهران حائز اکثریت آراء بود می‌توانستیم پیش بینی کنیم که همین وضعیت نیز تا حدودی در سایر شهرستانها و روستاها وجود دارد و به تبع آن از روی فضای سیاسی تهران می‌شد نتیجه نهایی انتخابات را نیز پیش بینی نمود. اما این بار شرایط با گذشته متفاوت بود و متاسفانه برخی از کاندیداها متوجه این تغییر شرایط نشدند و نتوانستند تحلیل درستی از وضعیت موجود و برآورد صحیحی از میزان آراء خود داشته باشند. برخی از کاندیداها گمان می‌کردند چون در تهران تعداد طرفداران آنان بیشتر است همین وضعیت در سراسر کشور نیز برای آنها وجود دارد در صورتیکه بدلیل برخی رویکردها و عملکردهای آقای احمدی نژاد و دولت نهم و نیز برخی مسایل دیگر که تحلیل جداگانه ای می‌طلبد، شهرستان ها و روستاها فضای سیاسی متفاوتی با تهران داشتند و همین مساله نیز باعث شد تا تقسیم آراء در سایر نقاط کشور با تقسیم آراء در تهران متفاوت باشد، نکته ای که کاندیداهای معترض متاسفانه به آن پی نبردند و با اصرار بر اشتباه و تحلیل غلط خود، این فتنه بزرگ را دامن زدند. ببینید آقای دکتر، شما می‌گویید که برای نخستین بار شاهد چنین تغییر آرایش آراء بوده‌ایم، پس شاید معترضین حق داشته اند بر اساس تجربیات قبلی به تحلیل اشتباه برسند؟ بله، اینکه آنها بدلیل چند سال دوری از فضای سیاسی و عدم شناخت دقیق شرایط روز به تحلیل اشتباه برسند، جای شماتت ندارد، هرچند که بنده معتقدم رسیدن به این تحلیل نیز زیاد دشوار نبود. اما آن چیزی که باعث سرزنش ایشان است، اصرار بر این ادعای نادرست و تحلیل غلط است. اینکه انسان اشتباه بکند یک مساله است و اینکه بر اشتباه خود پافشاری بکند مساله متفاوتی است و نشان از نوعی لجاجت و خودخواهی غیر منطقی دارد. آقاي قاليباف شما در روزهاي ابتدايي پس از انتخابات در تلويزيون حاضر شديد و درباره حوادث آن روزها موضع‌گيري قاطعي داشتيد، لطفا كمي در اين باره و درخصوص اقدامات ديگر توضيح دهيد. بله. در اولین فرصتی که رسانه ملی در اختیار بنده قرار داد - اگر اشتباه نکنم در گفتگوی خبری شبکه 2 در دوم تیر ماه- با تبیین مسایل و حوادث روز، صراحتا دیدگاه‌هایم را بیان کردم و هنوز هم بر سر همان تحلیل و مواضع اولیه هستم و معتقدم اگر آن روز این قبیل مواضع در لابلای هیاهوها ناپدید نشده بود، شاهد بسیاری از حوادث ناگوار بعدی نبودیم و روند مسایل و رویدادها بگونه ای دیگر رقم می‌خورد. من در آن برنامه گفتم که نامزدهاي معترض بايد بپذيرند كه در هر کجای دنیا يك فصل الخطاب وجود دارد و در ایران این فصل الخطاب، ولایت فقیه است. وقتي رهبري با صراحت در نماز جمعه در پيشگاه خدا و ملت خود را امانت‌دار راي مردم مي‌دانند و اطمينان مي‌دهند كه از راي ملت صيانت مي‌كنند، کسانی كه اعتراض دارند باید مستندات خود را ارائه دهند، اما بايد بدانند كه با فشارهاي غيرقانوني هم نمي‌توانند كاری را پيش ببرند. هشدار هم دادم که همه بايد دقت كنند كه دشمنان در جریان اعتراضات طمعه‌اي نبينند و احساس نكنند كه فرصت برايشان تامين شده و مي‌توانند به ميدان بيايند. از ضرورت آسیب شناسی مناظره ها و قانون انتخابات هم در آن گفتگو حرف زدم. در طی ماههای پس از آن نیز هر گاه فرصتی دست داده به تبیین مواضع خود پرداخته ام. در دیدارها و ملاقاتهای خصوصی هم که با شخصیتها و مسئولین داشته ام بارها دیدگاهها و نقطه نظرات و تجربیات خود را برای مدیریت و کنترل منطقی و موثر فضای جامعه با آنها در میان گذاشتم اما متاسفانه شاهد بودیم که در فضای پس از انتخابات صدای کسانی‌که بدنبال شفافیت فضا و ایجاد یک فضای عقلانی و خاموش کردن آتش فتنه بودند در هیاهوی افراط گری ها گم شد. راه حل‌های شما چه بود؟ به طور خلاصه اگر بخواهم بگویم تاکید توامان بر قانونگرایی و آرامش از یکسو و نیز تاکید بر شفافیت و ابهام زدایی از سوی دیگر. البته این راه حل ها مختص به بنده نبود. بسیاری از دلسوزان نظام و در راس آنها مقام معظم رهبری بارها بر این مساله تاکید کردند. به نظر بنده اگر در همان زمان همه افراد و جریانها و نیز مسئولین و رسانه ها به توصیه رهبری مبنی بر پیگیری توامان لزوم برقراری آرامش در جامعه و شفافیت سازی تاکید می‌کردند، بسیاری از ابهامات مرتفع شده و از بسیاری از حوادث ناگوار بعدی جلوگیری می‌شد اما متاسفانه در عمل عده ای فقط به صورت یکجانبه بر شفاف سازی مسایل تاکید کردند و از آن سو نیز عده ای دیگر بر لزوم ایجاد آرامش حتی از طریق امنیتی کردن فضای جامعه اصرار ورزیدند. همین یکجانبه گرایی ها و بی توجهی به توصیه‌های رهبری باعث شد تا بر خلاف تمامی تلاش‌ها برای ایجاد یک فضای عادلانه و عقلانی، روند امور به سمت هرج و مرج و تندروی‌های بیشتر سوق پیدا کند. آقای دکتر، يکي از محورهاي مورد تاکید رهبری در سال گذشته، مردودی برخی از خواص در جریان فتنه بعد از انتخابات بود. به نظر شما چرا برخی از جریانات سال قبل توده مردم از برخی از خواص پیشی گرفتند؟ پاسخ به این سئوال نیازمند یک بازخوانی تاریخی است. شما تاریخ همین چند دهه اخیر کشور را که مرور کنید بخصوص وقایع منتهی به انقلاب اسلامی و سالهای پس از انقلاب تا کنون را به یک نکته مهم پی خواهید برد و آنهم این است که در روند بزرگترین حوادث و رویدادهای تاریخی این سرزمین که پای استقلال و آزادی و عزت این مرز و بوم در میان بوده است توده‌های مردم بیشترین نقش را ایفا کرده اند. اگر پیوند عمیق میان این امت با امامشان نبود به هیچ وجه این انقلاب به پیروزی نمی رسید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اگر حضور پرشور و آگاهانه و عاشورایی مردم در عرصه‌های مختلف دفاع از انقلاب و نظام نبود به هیچ وجه این انقلاب از آماج آن‌همه توطئه و دشمنی به سلامت بیرون نمی آمد به این رشد و بالندگی نمی‌رسید. مگر همین مردم نبودند که آن حماسه عظیم 22 خرداد را خلق کردند. حماسه ای که بدست مردم خلق شد اما توسط برخی از به اصطلاح نخبگان مورد خدشه و تردید قرار گرفت. بر خلاف عامه مردم، برخی از خواص و نخبگان ما در طول تاریخ فاقد درک و شناخت صحیحی از شرایط و موقعیت ها بوده اند. غرور ناشی از آگاهی کاذب، خودشیفتگی و حق و جایگاهی فراتر از سایرین برای خود قایل شدن باعث شده است تا برخی از خواص همواره از روند تحولات جامعه عقب بمانند. قبول دارید که در برابر حوادث سال پیش عده زیادی از مردم نیز غافلگیر شدند و دشمن هم از این غافلگیری بیشترین سوء استفاده را کرد؟ بله، با شما موافقم. این شرایط غیر منتظره برای بسیاری از مردم و مسئولین غافلگیر کننده بود. چرا برخی از مردم غافلگیر شدند آقای دکتر؟ این غافلگیری طبیعی بود؟ فکر می‌کنم همان عواملی که به ایجاد توهم تقلب و نیز ایجاد فتنه انجامیدند در ایجاد این غافلگیری نیز موثر بودند. یکی از مهمترین این عوامل همان فضای منتهی به انتخابات و نیز فضای پس از آن بود. ما در روند تبلیغات و مناظرات انتخاباتی شاهد بودیم که چگونه فضای جامعه به سوی فضایی احساسی و بدور از عقلانیت و منطق پیش می‌رود. ببینید وقتی‌که نامزدها به جای مخاطب قرار دادن شعور مردم و اقناع عقلانی ایشان، به تحریک احساسات مردم می‌پردازند و برای شکست حریف و کسب آرای بیشتر به ایجاد فضایی هیجان آلود و هنجار ستیز در جامعه دامن می‌زنند، باید منتظر این غافلگیری‌ها باشیم. متاسفانه شاهد بودیم که در فضای پس از انتخابات نیز باز هم برخی از رسانه ها و مسئولین امور به جای مخاطب قرار دادن عقل و شعور مردم و تلاش در جهت شفاف سازی مسایل، به سمت احساسی کردن فضا و رویکردهای یکجانبه پیش رفتند و همین مساله بر پیچیدگی شرایط افزود. پس شما معتقدید که شرایط سیاسی باعث این غافلگیری شد و خود مردم و بخصوص جوانان را در این غافلگیری مقصر نمی دانید؟ بله، مطمئنا. شما اگر دقت کرده باشید مقام معظم رهبری نیز بارها حساب مردم را از برخی از به اصطلاح نخبگان و خواص جدا کرده بودند. به نظر بنده در این قضایا مردم و به خصوص جوانان یکی از قربانیان اصلی فتنه ها بودند. این نکته تاسف آوری است که شما اشاره می‌کنید. چرا باید شرایط بگونه ای باشد که جوانان ما ناخواسته در مواجهه با برخی از شرایط سیاسی غافلگیر و قربانی شوند؟ ببینید درباره جوانان ما این غافلگیری ریشه و علل بلند مدتی دارد. متاسفانه در طی سالیان گذشته، بخصوص از پایان دوران دفاع مقدس تاکنون شاهد کمرنگ شدن تدریجی برخی از ارزش ها و آرمانهای انقلاب در میان برخی از نخبگان و آحاد جامعه بوده ایم. دور شدن از فضای ارزشی و بیگانگی با آرمانها و اهداف اصلی انقلاب به تدریج نوعی بی تفاوتی نسبت به ارزشهای انقلاب را پدید آورد. بسیاری از جوانان و نسلهای سوم و چهارم ما با ابعاد گوناگون انقلاب اسلامی و مجاهدتها و تلاش‌هایی که برای به ثمر رسیدن و حفاظت از این نظام مقدس صورت گرفته است، آشنا نبوده اند و نیستند. به عبارت دیگر ما نسل‌های آینده کشور را که باید امانتدار این رسالت انقلابی باشند به درستی با مسئولیت و جایگاهشان و نیز آفت ها و مشکلاتی که این جایگاه را تهدید می‌کند، آشنا نکرده ایم. همیشه این قبیل غفلت ها هستند که غافلگیری ها را بدنبال می‌آورند. امروز نیز اگر بدنبال آن هستیم که در آینده دچار چنین غافلگیری هایی نشویم باید به دنبال شناسایی و حل کارآمد چالش‌های موجود باشیم. این اصل مهم را باید همواره به خاطر داشته باشیم که چالش‌های قابل پیش بینی و حل شدنی امروز، در صورت غفلت ما به بحرانهایی غیر منتظره و لاینحل در آینده تبدیل خواهند شد. اگر اجازه دهید دیدگاه شما را راجع به یک مفهوم کلیدی دیگر جویا شویم. يکي از مختصات و کليد واژه هاي فتنه سال ٨٨ بحث جنگ نرم است، به نظر مي رسد که جديت و خطر جنگ نرم آنچنان که بايد و به اندازه اي که رهبري تاکيد دارند، مورد توجه قرار نگرفته است؟ متاسفانه همانگونه که قبلا نیز گفتم در طول سالهای اخیر این قبیل غفلت‌ها را زیاد شاهد بوده ایم. در سالهای گذشته شاهد بوده ایم که مقام معظم رهبری به عنوان نظریه پرداز و راهبر اصلی نظام اسلامی، به بیان و تبیین مفاهیم و مواضعی می‌پردازند که باید تبدیل به الگوی عملی حاکم بر اداره کشور در کلیه شئون آن گردد، اما متاسفانه هیچگاه شاهد برخوردی در خور شان الگو‌وار و جایگاه حاکمیتی این مفاهیم نبوده ایم. اصطلاح جنگ نرم نیز یکی از مفاهیم مهمی بود که در آغازین روزهای فتنه سال قبل رهبر معظم انقلاب در خصوص توجه به آن به همه آحاد جامعه به خصوص نخبگان و سیاست ورزان هشدار دادند. متاسفانه برخی از نخبگان و کنشگران عرصه سیاسی ما که البته در میان ایشان از هر جناح و سلیقه ای نیز پیدا می‌شود، آنچنان برای رقابتها و بازی‌های سیاسی ارزش و هویت ذاتی قایل شده اند که اهداف و آرمانهای اصلی را از یاد برده اند. همین مساله باعث شده است تا آنها تهدیدات علیه منافع شخصی و گروهی خود را در جایگاهی مهمتر از تهدیدات علیه کلیت نظام و انقلاب قرار دهند. آقای دکتر، آن روزها تهران کانون حوادث بود و شما نیز شهردار این شهر پر حادثه بودید. مسلما اداره شهر در این فضا باید تجربه جالب و در عین حال دشواری بوده باشد. آیا حرف من را تایید می‌کنید؟ (باخنده) خوشحالم که بالاخره یکنفر پیدا شد و حال ما را هم پرسید. بنده با قاطعیت می‌گویم که در فضای قبل و بعد از انتخابات یکی از مظلومترین نهادها و تنها جایی که بیشترین خسارت و زحمت را متحمل شد و کمترین شکایت را کرد، شهرداری تهران بود. ما واقعا روزها و شبهای سخت و دشواری را سپری می‌کردیم. بنده واقعا باید از همین جا از همه همکارانم که مجاهدانه و خالصانه در آن فضای دشوار به حفظ و اداره شهر پرداختند، صمیمانه تشکر کنم. اگر تلاش‌های آنها نبود شهرداری موفق نمی شد هم وضعیت عمومی شهر را به خوبی اداره کند و هم کارهای توسعه ای و زیر بنایی خود را بدون وقفه ادامه دهد. حالا که صحبت به اینجا کشید شاید بد نباشد اگر برخی از اقدامات شهرداری در زمان انتخابات را هم برای ما بازگو کنید؟ تا آنجایی‌که به خاطر دارم سعی می‌کنم برخی از موارد مهم را ذکر کنم. مجموعه اقدامات شهرداری در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد. یک قسمت مهم از اقدامات ما به پیش از انتخابات و روزهای منتهی به آن مربوط می‌شود. در این مدت شهرداری تهران بر اساس وظايف خود بستر را براي حضور حداکثري مردم و تبليغات نامزدها در سطح شهر فراهم کرد و به گواه شهروندان توانست به نحو مطلوبي انجام وظيفه کرده و بدون جانبداري از فرد يا گروهي، زمينه هاي معرفي هرچه بهتر کانديداها را فراهم کند. اصلی ترین دغدغه مدیریت شهری پایتخت در این ایام، رعایت عدالت برای تمامی نامزدها و همکاری با آنها برای نشان دادن توانایی‌هایشان بود. در همین راستا حدود دو هزار بنر سفید رنگ برای نصب تبلیغات کاندیدها در سطح شهر تهران در نظر گرفته شد و همچنین 800 نقطه نیز در سراسر شهر برای نصب بنرهای تبلیغاتی چهار کاندیدا مشخص شد. تلویزیون‌های شهری هم در این مدت ضمن اطلاع‌رسانی در مورد انتخابات در پارکها و برخی نقاط شهر به صورت زنده مناظره ها و برنامه‌های تلویزیونی کاندیداها را پخش کردند که مورد استقبال بسیار خوب شهروندان قرار گرفت. در راستای اطلاع رسانی در مورد حوزه‌های رای گیری در سطح شهر تهران نیز 500 پرتابل نصب شد تا اطلاع رسانی مناسبی صورت گیرد. چند سالن نیز برای برگزاری نشست ها و همایش‌های انتخاباتی در شهر تهران در نظر گرفته شده بود که این مکانها نیز مورد استفاده کاندیداها قرار گرفت و بیش از 10 نشست و گردهمایی در این مکان ها برگزار شد. خدمات رسانی ناوگان حمل ونقل عمومی در این ایام به خصوص در ساعات پایانی روز که ترافیک و انسداد خیابانها به دلیل حضور هواداران کاندیداها در سطح شهر ایجاد می‌شود در برخی خطوط افزایش یافت و همچنین ضمن کاهش سرفاصله حرکت قطارها ساعات خدمات رسانی مترو افزایش یافت تا شهروندان بتوانند راحت تر در سطح شهر با وسایل نقلیه عمومی تردد کنند. همچنین در این مدت شاهد بودیم که هرشب با حضور شهروندان در سطح شهر مقدار زیادی از تبلیغات بر روی زمین پخش می‌شود که نیروهای پر تلاش خدمات شهری پیش از صبح، اقدام به جمع آوری تمام این کاغذها و تبلیغات می‌کردند تا سطح شهر در صبح روز بعد تمیز و آماده استقبال از شهروندان باشد... ... ببخشید که حرفتان را قطع می‌کنم. این نکته برای خود من نیز جالب بود که می‌دیدم در طی روز از آن حجم عظیم کاغذ و پوستر که در طول شب در خیابانها ریخته می‌شد، هیچ اثری نبود... بله، مخصوصا دقت کنید که این کار پاکیزه سازی علاوه بر امور روز مره در زمینه پاکیزه نگه داشتن شهر بود و ما نیرو و امکانات فوق العاده ای نیز در اختیار نداشتیم و مخصوصا حضور مردم در خیابانها تا نزدیکی‌های سحر طول می‌کشید و ما زمان اندکی نیز برای پاکسازی در اختیار داشتیم. به هر حال خوشبختانه شهرداری تهران در این مرحله تمام توان خودش را برای حضور پرشور مردم در انتخابات بکار برد. و اقدامات شما پس از انتخابات؟ بعد از انتخابات نيز شهرداري تهران براساس وعده خود به شهروندان به‌منظور پاكسازي شهر از وسايل و المان‌هاي تبليغاتي طي 48 ساعت با هزينه‌اي بالغ بر 2 ميليارد تومان، شهر را پاكسازي كرد. اما پس از آن به سبب وجود اغتشاشات به خود مردم، اموال شخصي آنها و شهر تهران آسيب جدي وارد شد. در اين اغتشاشات به تعدادي از کارکنان شهرداري، ساختمان هاي شهرداري، اتوبوس ها، امکانات خدماتي شهر، فضاي سبز، خيابان و ديگر موارد نيز خسارت وارد آمده و کار سنگيني را بر دوش عزيزان ما در شهرداري گذاشت. اين خسارات در مجموع بيش از 4ميليارد تومان هزينه را به شهرداري تهران تحميل كرد. در جريان اين تجمعات بيش از 7دستگاه اتوبوس كه هر يك بالغ بر 90ميليون تومان قيمت داشت به كلي آتش زده شد. همچنین در برآوردهاي اوليه نزدیک به 2 میلیارد تومان به سازه‌ها و وسايل تبليغاتي و پل‌هاي عابر پياده و ديگر وسايل در اختيار سازمان زيباسازي شهر تهران صدمه وارد شد. تعداد مخازن مكانيزه‌اي كه در جريان اين تجمعات آتش گرفت بیش از 2هزار عدد بود و به آتش كشيدن سطل‌هاي مكانيزه زباله شهر رقمي در حدود يك ميليارد تومان را به‌منظور جايگزيني اين سطل‌ها به شهرداري تهران تحميل كرد. تعداد هزار و 500 زير مخزني به ارزش 100 ميليون تومان و تعداد 5 دستگاه كانكس نيز به ارزش 40 ميليون تومان در جريان اين تجمعات تخريب شد. البته با همه اینها باز هم ما تلاش کردیم تا شهر را در حداقل زمان ممكن پاكسازي كنيم. البته 2 نكته سرعت كار ما را پايين آورده بود يكي اينكه كارگران ما در زماني كه مي‌خواستند شهر را پاكيزه كنند در موقع درگيري بوده و امنيت نداشتند. نكته ديگر اينكه زمان براي پاكيزه كردن شهر كوتاه بود چرا كه برخي از اين اتفاقات تا ساعت 4 صبح ادامه داشت و شهر همچنان ناامن بوده است با اين حال كارگران تمام تلاش خود را براي پاكيزه كردن شهر انجام مي‌دادند. اکنون که نظام اسلامی با موفقیت از فضای فتنه عبور کرده است، مسير انقلاب اسلامي و حركت نظام را چگونه مي بينيد؟ این انقلاب و نظام مقدس تاکنون با تاسی به ولایت و رهبری و پشتوانه عظیم مردمی فتنه ها و تهدیدات بسیاری را با موفقیت پشت سر گذاشته و هر بار موفقتر از بار قبل به سازندگی روی آورده است. اکنون که غبار فتنه فروکش کرده است باید با شتاب بیشتر به سمت تحقق اهداف و آرمانهای نظام حرکت کنیم. چندین ماه به خاطر وجود فضای فتنه در کشور شاهد کاهش کار و فعالیت بودیم از این رو باید با جدیت بیشتری بدنبال جبران فرصت‌های از دست رفته باشیم. پیام مقام معظم رهبری در خصوص لزوم کار و همت مضاف در سال جدید نیز ناظر بر همین تلاش بیشتر ملت و مسئولین برای جبران عقب ماندگی ها و حرکت پر شتاب در جهت تحقق اهداف متعالی نظام است. با توجه به تمام تحلیل ها و صحبتهایی که داشتید برای بهبود فضای سیاسی کشور و بازگشت آرامش و ثبات به این عرصه چه توصیه و راهکاری دارید؟ به نظر بنده مهمترین توصیه و راهکار را در این زمینه مقام معظم رهبری ارایه داده اند. شاهد بودیم که ایشان چگونه در زمانیکه برخی رویکردهای افراطی بر دفع و طرد کامل و یکجانبه همه جریانها و افراد معترض تاکید داشتند، رویکرد اصولی نظام را جذب حداکثری و دفع حداقلی اعلام کردند و نشان دادند که نظام جمهوری اسلامی به هیچ وجه بدنبال ایجاد یک فضای بسته و منفعل سیاسی نیست. رویکرد مقام معظم رهبری الگوی کاملی برای همه کسانی است که داعیه ولایت پذیری دارند. بر نکته مهمی اشاره کردید. جذب حداکثری و دفع حداقلی نیز از جمله عبارات پر تاکید رهبری در سال گذشته بود. اگر امکان دارد نظر خودتان را در این زمینه شفاف تر بیان کنید؟ نظر بنده همانگونه که گفتم در تداوم نظر رهبری است. اگر به رویدادهای سال گذشته نگاه کنید و موضع‌گیریهای رهبری را رصد کنید می‌بینید که رهبر معظم انقلاب از سویی با تمام توان در برابر هجوم به کلیت نظام ایستادند و لحظه ای از دفاع از انقلاب اسلامی و آرمانها و ارزشهای آن دست نکشیدند و از سوی دیگر اعلام کردند تا کسی اصرار بر خروج از نظام نداشته باشد راضی به طرد و دفع او نیستند. رهبر معظم انقلاب در این جریانات نشان دادند که در عین اینکه در پاسداری و حراست از انقلاب و ارزشهای آن با کسی مماشات ندارند اما از سوی دیگر در جذب افراد و حفظ حقوق مردم نیز مصر هستند. نحوه برخورد رهبری با سران معترضین و نیز نحوه برخورد ایشان با قضایایی نظیر کوی دانشگاه و کهریزک از مهمترین مصادیق این رویکرد اصولی رهبری است. آیا این رویکرد را برای شرایط کنونی و روند آینده نظام نیز توصیه می‌کنید؟ بله، اتفاقا ما هر روز بیش از گذشته بیش از گذشته به این رویکرد نیازمندیم. به اعتقاد بنده ولایت پذیری اقتضا می‌کند که همه ما اعم از افراد، رسانه ها و احزاب خود را ملزم و مکلف به اطاعت از این استراتژی کلان رهبری بدانیم. باید توجه داشته باشیم که آنچه ما را از تهدیدات و دشمنی ها مصون می‌دارد و تحقق اهداف و آرمانهای نظام و انقلاب اسلامی را ممکن می‌سازد، وجود وفاق و همدلی و بهره گیری از تمام ظرفیتها و استعدادهای ملی است. امنیت ملی و منافع ملی تنها هنگامی به طور حداکثری تحقق می‌یابند که ما مطابق راهبرد رهبری حرکت کنیم و بدنبال جذب حداکثری و دفع حداقلی نیروها و سرمایه‌های داخل نظام باشیم. به نظر شما آيا با حوادث پس از انتخابات تفاوتي در جايگاه سياسي احزاب و جريان شناسي سياسي كشور رخ داده است؟ بله، قطعا تفاوتهای زیادی رخ داده است. در روند حوادث پس از انتخابات افراد و جریانهایی که در مسیر رهبری و همراه با قاطبه ملت حرکت کردند از این آزمون سربلند بیرون آمدند و کسانیکه بدنبال خواستها و مطامع فردی و جناحی خود رفتند در برابر انقلاب و نظام سرافکنده شدند. بر مبنای چنین معیاری امروز شاهد تغییر در جریانهای سیاسی کشور هستیم بگونه‌ای که تقسیم بندی‌های قبلی دیگر نمی تواند توضیح‌دهنده وضعیت کنونی جناحهای سیاسی کشور باشد. امروز مردم شناخت عمیق تری نسبت به افراد و گروه ها پیدا کرده اند و مسلما این شناخت در انتخاب‌های آینده مردم و به تبع آن حیات سیاسی آینده این افراد و گروهها نقش تعیین کننده ایفا خواهد کرد. هر چند همانگونه که قبلا نیز گفتم در زمینه این جریان شناسی نیز نباید راه افراط را پیمود و احکام کلی صادر نمود. این مساله نباید بهانه و حربه ای برای افراطیونی باشد که بدنبال تسویه حساب جناحی و دفع حداکثری تمام سلیقه‌های مخالف خود هستند؛ بلکه باید با تبعیت از رهبری بدنبال جذب حداکثری و دفع حداقلی باشیم تا بتدریج شاهد شفاف‌تر شدن اوضاع و ثبات فضای سیاسی کشور توام با پویایی و نشاط آن باشیم. باید با دشمن مصداق اشدا علی الکفار را داشته باشیم ولی در میان نیروهای انقلاب حدالامکان تا جایی که می‌شود باید بدنبال جذب نیرو در جبهه خودی بود، نباید با شعارهای افراطی به سمت ریزش جبهه خودی پیش برویم. چه نصيحت يا راهکاری برای سران جريان‌اصلاح طلب درمقطع فعلي دارید؟ بنده نه تنها اصلاح طلبان بلکه همه احزاب و جناح‌ها را به بازخوانی عملکرد و رفتارشان در طی حوادث اخیر دعوت می‌کنم. آن قسمت از اصلاح طلبانی که در دام این غائله افتادند مطمئنا بیش از سایرین نیازمند عبرت گیری از حوادث سال گذشته و اصلاح افکار و رفتارهای خود و بازگشت به مسیر اصلی انقلاب و نظام هستند. توصیه و یا به عبارتی دیگر درخواست بنده از تمامی احزاب و جریانهای سیاسی و سران و رهبران آنها این است که با تبعیت از رهبری بدنبال حفظ سرمایه‌های نظام و ایجاد فضای همدلی و وفاق بوده و از آلوده کردن فضای کار و تلاش به لج بازی‌ها و قدرت طلبی‌های سیاسی خودداری کنند و تمام همت و توان خویش را مصروف تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب نمایند. ما برای تحقق برنامه ها و اهدافی که برای آینده کشور در نظر گرفته‌ایم زمان زیادی در اختیار نداریم و تاکنون نیز بواسطه سیاست بازی‌ها و رقابت‌های بی‌حاصل سیاسی‌ فرصتهای فراوانی را از دست داده ایم. ملت و کشور ما نیازمند سیاستمداران و مدیرانی است که خالصانه و آگاهانه و بدور ا





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن