واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کار ساده ای بنام «پرانتزباز»
مجموعه نمایشی «پرانتزباز»، در نگاه اول كار سادهای است كه بدون هیاهو و تبلیغات، مدتی است از شبكه پنج سیما در حال پخش است و بهدلیل لوكیشن داستان و تا حدی اپیزودیك بودن آن، ابتدا سریال آرایشگاه زیبا ساخته مرضیه برومند را به خاطر میآوردنام كیومرث پوراحمد از سالها پیش در تلویزیون با «قصههای مجید» گره خورده و بیشتر مخاطبین سیما او را با این سریال میشناسند؛ سریال خوشساختی كه اقتباس دقیقی از قصههای هوشنگ مرادی كرمانی بود و آن سالها با قصه خوب و منسجم و بازیگرانی كه داشت طرفداران بسیاری پیدا كرد و هنوز هم بعد از سالها پخش مجدد آن مورد پسند مخاطبان امروزی است.مجموعه نمایشی «پرانتزباز»، در نگاه اول كار سادهای است كه بدون هیاهو و تبلیغات، مدتی است از شبكه پنج سیما در حال پخش است و بهدلیل لوكیشن داستان و تا حدی اپیزودیك بودن آن، ابتدا سریال آرایشگاه زیبا ساخته مرضیه برومند را به خاطر میآورد، هر چند در ادامه و با پیش رفتن یكی- دو قسمت، تفاوتهای آشكار آن در ساختار و موقعیتهای دراماتیك روشن میشود. از همان قسمت ابتدایی پس از معرفی مختصر شخصیتهای ثابت و لوكیشن كه مسافرخانهای در یك شهرستان است، هر قسمت به داستانی جداگانه اختصاص پیدا میكند و علاوه بر بازیگران ثابت در زمینه مجموعه، بازیگران جدیدی برای شكلگیری داستان در هر اپیزود درآن حضور پیدا میكنند.فضای روایی این مجموعه بر خلاف اغلب مجموعههای باسمهای سیما، از فرط سادگی و سرراستی داستانها و روانی بازیها چیزی شبیه اتفاقات عادی زندگی و كاملا قابل باور است، بهطوری كه به راحتی میتواند با مخاطب ارتباط برقرار كند و او را برای تماشای ادامه هر داستان ترغیب كند. برخلاف اغلب مجموعههای تلویزیونی در سالهای اخیر (به جز چندتایی مثل در چشم باد و...) كه بدون در نظر گرفتن مولفههای درست ساختاری و صرفا بر پایه سادهترین اصول فیلمبرداری ساخته میشوند، این مجموعه با اصول درست كارگردانی و طرح موقعیتهای ساده دراماتیك در بطن اتفاقات روزمرهای كه در یك مكان پیش میآید، شكل گرفته و همین اتفاقات ساده را تبدیل به ماجرایی كرده كه هرچند در حجم یك اپیزود، پیچ و خم داستانی و كنش و واكنش چندانی ندارد، اما در عین آهستگی، ریتم خوبی دارد و بهرغم ریتم آهسته و ساده تدوین و داستان، از تعلیق مناسبی برای پیگیری ماجرا برخوردار است و این موقعیتی است كه به این سادگی در یك مجموعه تلویزیونی شكل نمیگیرد. اغلب مجموعههای سیما یا ریتم روایتی بسیار آهسته دارند یا سعی میكنند به شكلی مصنوعی با كنش و واكنشهای اغراقآمیز یا صرفا به مدد تدوین و كاتهای سریع، ریتم و تعلیق بسازند تا مورد پسند مخاطبان باشند. اما دستیابی به ریتمی ذاتی و یكپارچه در بطن یك موقعیت دراماتیك در روایتی آهسته، كار دشواری است كه تنها در ساختاری حرفهای اتفاق میافتد. به تصویر كشیدن موقعیتهای ساده و بدون پیچیدگی و پیش بردن درام در چنین فضایی بیشتاب زدگی و با رعایت قواعد ساختاری از مؤلفههای اصلی مجموعه پرانتز باز است كه بیایجاد هیجان كاذب، داستان خود را در بستر دیالوگها و اتفاقات روزمره، در قالبی منسجم و نه آشفته، تعریف میكند. داستانها در فضایی آمیخته به طنز شكل میگیرند و طنز ملایم فضای مجموعه كه در بیشتر دیالوگها، موقعیتها و بازی بازیگران نمود دارد، كاملا كمرنگ و متعادل شكل گرفته است. هر چند در جاهایی میشد با ایجاد موقعیتهای پررنگتر و قویتر طنز، لحظات سرگرمكنندهتری در كار ایجاد كرد، اما سبك همیشگی پوراحمد مبتنی بر پرهیز از هرگونه اغراق است و به تأسی از همین سبك كه در سایر كارهای او مثل «سرنخ» هم دیده میشد، تنها رنگ ملایمی از طنز مولفه ثابت كار شده كه به انسجام عمومی فضای روایت كمك میكند.محدودیت تعداد كاراكترها هم عامل دیگری است كه علاوه بر ایجاد نوعی آرامش و سكون در مجموعه و نزدیك شدن به فضایی تئاتری در لوكیشنی ثابت، از تشتت میزانسنها و فضای درام جلوگیری میكند. داستان هر قسمت بین چند كاراكتر ثابت و چند بازیگر مهمان در مسافرخانه گل شهر میگذرد و مهمانخانه نقطه عطفی میشود كه با ورود هر مسافر فضای آرام و راكد آن به هم خورده و با توجه بهخصوصیات مهمان جدید اتفاقی دراماتیك در حجم زمانی یك ایپزود در آن شكل میگیرد. بسته به اینكه مسافر تازه چه چیزی با خود به ارمغان آورده باشد سكون این مسافرخانه با بخشی از اتفاقات زندگی هر تازه واردی گره میخورد و در زمینهای از واكنش ساكنان و گردانندگان مسافرخانه در تعامل با مسافر از راه رسیده هر بار شاهد ماجرایی تازه هستیم كه با اندكی شوخی آمیخته شده است. ماجراها گاه با حضور بازیگران و چهرههای آشنای سینما و تلویزیون در قالب مهمانان مسافرخانه به نمایش درمیآید، كسانی مثل اكبر عبدی، رضا كیانیان، مرضیه برومند و... كه حضورشان در این مجموعه تلویزیونی بهعنوان بازیگر مهمان نقطه قوت دیگری است كه این مجموعه را از سایر كارهای سیما متفاوت میكند. علاوه بر این بازیگران كه حضور گذرایی در بعضی قسمتها دارند و به جذابیت هر قسمت كمك میكنند، طناز طباطبایی با بازیای ساده و روان مقابل دوربین و فرزین محدث و مجید قصههای مجید (سریال موفق پوراحمد) بازیگران ثابت دیگری هستند كه توانستهاند با بازیهای خوب و آمیخته به لحظات طنز بستر مناسبی برای شكلگیری اتفاقات تازه در هر قسمت از مجموعه فراهم كنند. طناز طباطبایی كه در تمام بازیهایش تا به حال توانسته ثابت كند با وجود تازه كار بودن در ایفای نقشهای ساده در جلوی دوربین موفق است، این بار هم با همان راحتی همیشگی در فرم بازی و ادای دیالوگها در جلوی دوربین ظاهر شده. فرزین محدث هم كه با وجود كارهای تلویزیونی با فیلم سینمایی «شاعر زبالهها» بیشتر شناخته شد، با طنز حساب شده در بازیگری بیآنكه راه به اغراق ببرد، نقش مؤثری در شكل گرفتن و باورپذیر شدن كلی مجموعه دارد. از سویی حضور گهگاه بازیگر قصههای مجید با وجود آنكه حالا حسابی بزرگ شده (اما شباهت انكارناپذیری به چهره دوران بچگیاش دارد) مثل عاملی نوستالژیك مدام بیننده را یاد آن سریال و شیطنتهای شیرین شخصیت مجید میاندازد و هر چند در این سریال نقش چندان پررنگی ندارد، اما این پیشینه تصویری كمك مؤثری است تا مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و شاید تنها جای مادربزرگ در قصههای مجید با بازی مادر پوراحمد در این سریال خالی است تا كمی حس و حال صمیمی خانگی بودن را در فضای مهمانخانه ایجاد كند.پرانتز باز بیتلاش خاصی برای جلب توجه مخاطب با رعایت اصول سادگی و ایجاز و صرفا با بهكارگیری ترفندهای درست در ساختار، اگرچه حاوی اتفاق ویژهای در داستان و تصویر نیست اما توانسته در خیل انبوه سریالهای هر شب، مخاطبان خاص خود را جذب كند. بهخصوص كه در شرایطی پخش میشود كه مشكل عمده اكثر سریالها، گاهی با وجود روایتی بدیع، عدمانسجام در قالب و داستان است و پرانتز باز بدون اوج و فرود ویژهای با ایجاد چند موقعیت و برخورد بین كاراكترها در لوكیشنی ثابت، توانسته در تركیبی از واقعیتگرایی و طنازی به یكدستی خاصی برسد و البته رسیدن به این مرحله تنها میتواند محصول سالها تجربه و كار كارگردان آن در مدیومهای مختلف باشد. تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]