تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805428672




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تشکل هاي دانشجويي از ديدگاه مقام معظم رهبري (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تشکل هاي دانشجويي از ديدگاه مقام معظم رهبري(قسمت دوم و پاياني)
تشکل هاي دانشجويي از ديدگاه مقام معظم رهبري (2) بنده اعتقادم اين است که اتحاد تشکل هاي دانشجويي چيز خوبي است، منتها نه به اين معنا که همه ي تشکل ها از بين بروند و يک تشکل به وجود بيايد؛ اين تجربه ي درستي نيست. چيزي نخواهد گذاشت که همان تشکل هم دچار مشکلات فراوان خيلي از تشکل ها خواهد شد. راه درست اين است که اين تشکل هاي دانشجويي که هستند، با تفاهم، حق بيني و آن چيزي که خاصيت دانشجو است، خودشان را به يکديگر نزديک کنند؛ حرف حق را بگذارند وسط و جانبداري ها و مخالفت ها از استدلال و منطق ناشي شود.(1) هشدار به انجمن هاي اسلامي دانشجويي برخي از سربدخواهي سعي دارند انجمن هاي اسلامي دانشجويي را دچار نگاه بدبينانه و مأيوسانه يا رويگرداني از آرمان هاي والاي اسلامي يا گرفتار وسوسه هاي سياسي و اخلاقي و دنباله رو جريان هاي وابسته به آمريکا و غرب نمايند. اين به طور کامل عکس آن چيزي است که فلسفه و قاعده منطقي انجمن هاي اسلامي را تشکيل مي داده است. در اين انجمن ها امروز نيز ايمان و انگيزه پاک، نقش آفرين است و بايد هرچه نقش آفرين تر و اثر گذار تر باشد.(2)بسيج يعني چه؟ وقتي مي گوييم «بسيج»، معنايش اين است که مجموعه اي مورد نظر است که در عرصه ي مجاهدت انقلابي حضور پيدا کرده و حضور دارند؛ غايب نيستند، آماده اند. بسيج شدن نيرو، معنايش اين است ديگر؛ وقتي مي گوييم نيروها را بسيج کرديم، يعني چه؟ يعني به اين ها آمادگي لازم براي حضوردرميدان کار، ميدان مبارزه و مجاهدتي که مورد نظر است، داده ايم.پس در کلمه ي «بسيج»، معناي حضور و آمادگي، آن هم در حد فداکاري هست. در جنگ هم وقتي مي گفتيم «بسيج»، آن معنايي که به ذهن ما متبادر مي شد، عبارت بود از زبده و عصاره ي بهترين نيروهاي کشور وجامعه. بسيج، يعني نيرويي که اين وظيفه را بر حسب حد و حدود و خط کشي هاي رايج اداري و قشري، برعهده اش نگذاشته اند؛ اما داوطلبانه وارد ميدان شده و دارد ابراز آمادگي مي کند و حضور خودش را اعلام مي کند که اين جا حاضرم. عين همين معنا در بسيج دانشجويي، يا در بسيج هاي قشري، قهرا وجود دارد. بنابراين کلمه ي بسيج، حامل يک چنين معناي عالي و فاخر و اهتمام برانگيز است.(3) آن کسي که آماده است در جهت تحقق آرزوها و آرمان هاي مادي و معنوي مردم کشور تلاش کند، در هر پست و مقامي باشد، بسيجي استبسيج يعني آمادگي؛ مجموعه اي از انسان هاي با فکر در هر جامعه اي از جمله در جامعه ي ما؛ سرشار و لبريز از آرمان ها و آرزوهاي اجتماعي، که آرزوهاي شخصي آنها خيلي در خور توجه در اين مقام نيست. شما هر جواني را، به خصوص اگر دانشجو، اهل علم يا استاد و دانشگاهي باشد نگاه کنيد، مي بينيد براي آينده ي کشور، وضع کنوني و زندگي مادي و معنوي مردمش آرزوها و آرمان هايي دارد. آن کسي که آماده است تا براي اين آرمان ها کار کند و در جهت تحقق آن ها تلاش کند، اسمش بسيجي است. خيلي ها آرزوهاي بزرگي دارند، اما فقط به داشتن و انديشيدن درباره اکتفا مي کنند، لکن انسان هاي والا و با ارزشي هم هستند که به اين اکتفا نمي کنند؛ قدم در راه تحقق اين آرمان ها مي گذارند؛ اسم اين افراد بسيجي است.(4) ويژگي هاي بسيج دانشجويي عنوان «بسيج دانشجويي» از دو بخش تشکيل شده است که هر کدام از اين دو بخش، نقل ها و داستان ها دارد، نقل ها و داستان دارد، و به دنبال خودش تکاليفي بر دوش انسان مي گذارد. يکي کلمه ي «بسيج» است، يکي کلمه ي «دانشجو» است. وقتي مي گوييم «بسيج»، معنايش اين است که مجموعه اي مورد نظر است که در عرصه ي مجاهدت انقلابي حضور پيدا کرده و حضور دارند؛ غايب نيستند، آماده اند. بسيج شدن نيرو، معنايش اين است ديگر؛ وقتي مي گوييم نيروها را بسيج کرديم، يعني چه؟ يعني به اين ها آمادگي لازم براي حضور در ميدان کار، ميدان مبارزه و مجاهدتي که مورد نظر است، داده ايم. پس در کلمه ي «بسيج»، معناي حضور و آمادگي، آن هم در حد فداکاري هست. در جنگ هم وقتي مي گفتيم «بسيج»، آن معنايي که به ذهن ما متبادر مي شد، عبارت بود از زبده و عصاره ي بهترين نيروهاي کشور و جامعه، بسيج، يعني نيرويي که اين وظيفه را بر حسب حد و حدود و خط کشي هاي رايج اداري و قشري، بر عهده اش نگذاشته اند؛ اما داوطلبانه وارد ميدان شده و دارد ابراز آمادگي مي کند و حضور خودش را اعلام مي کند که اين جام حاضرم. عين همين معنا در بسيج دانشجويي، يا در بسيج هاي قشري، قهرا وجود دارد. بنابراين کلمه ي بسيج، حامل يک چنين معناي عالي و فاخر و اهتمام برانگيز است. کلمه ي دانشجو هم باز همين طور؛ از لحاظ بار معنايي، از جهت ديگري حامل معناي خيلي جالب توجه و مهمي است. دانشجو يعني جوان طالب علمي که آينده در دست اوست. اين خصوصيات، در کلمه ي دانشجو هست. دانشجو، يعني جوان؛ چون دانشجويي، قهرا مربوط به دوران جواني است.طالب علم بودن و جستجوي از دانش هم در کلمه ي دانشجو هست. چون فرض اين است که آينده کشور، به سمت اداره ي علمي کشور پيش مي رود ديگر؛ يعني به سمت اداره ي عالمانه و منطبق بر موازين دانش پيش مي رود، و هر کشور و هر جامعه اي که علم و فهم و محاسبه ي دقيق، در همه شؤون آن دخالت داشته باشد، وضعش بهتر است. بنابراين دانشجو يعني کسي که ناظر به آينده، و متعلق به آينده است؛ آينده هم متعلق به اوست. ببينيد، اين عناوين و مفاهيمي که در کلمه ي دانشجو گنجانده شده، خيلي مهم است. به همين دليل، فورا اين جا استفاده کنيم؛ اگردانشجو از لحاظ جهت گيري فکري و سياسي دچار انحراف باشد، مصيبت بزرگي خواهد بود. درست است؟ اگر هدف دانشجو اين باشد که درس بخوانم براي اين که زندگي شخصي خودم را مثلا آباد کنم، بقيه هرچه شد بشود؛ خطر خيلي بزرگي است. اگر جهت زندگي دانشجو اين باشد که به مسائل جامعه و آنچه که مي گذرد، بي اهميت، بي اهتمام، بي علاقه و بي مبالاتي باشد، مصيبت خيلي بزرگ است. فرض بفرماييد به دانشجو گفته شود که بخشي از نيروهاي کشور، دچار آفات عقيدتي و فکري اند، شانه بالا بيندازد و بگويد به من چه!! همچنان که اگر بگويند بخشي از مردم درفلان جا دچار زلزله شدند و از بين رفتند، شانه بالا بيندازد و بگويد به من چه!!بخشي از مردم از لحاظ وضع معيشتي دچار دشواري و مشکل اند، شانه بالا بيندازد و بگويد به من چه!! اين حالت بي تفاوتي، مصيبت خيلي بزرگي است. کسي که بناست فردا امور مملکت در دست اوباشد، اين قدر نسبت به مسائل جامعه و سرنوشت مردم بي اعتنا باشد، خيلي نگران کننده است. از اين نگران کننده تر، اين است که بي تفاوت نيست، حساس است منتها حساسيت منفي؛ يعني درست علاقه مند به اين است که بخشي از مردم جامعه فرضا در يک زلزله نابود بشوند! حالا زلزله، يک مثال واضح، و يک نوع آفت جسماني ومادي است؛ از اين بدتر، آفت معنوي است که کسي به آن توجه نمي کند. مثلا دلش بخواهد که مردم، غرق در شهوات بشوند، دلش بخواهد که مردم، غرق در بي ايماني بشوند؛ خودش هم اصلا اينطور باشد و به اين سمت بتازد!ببينيد مسئله دانشجو چه قدر حساس مي شود! اگر ما معناي دانشجو و مفاهيمي که منطوي و مندرج درعنوان دانشجواست، به دقت مرود ملاحظه قرار بدهيم، بايد نسبت به سرنوشت قشر دانشجو خيلي حساس بشويم هر خه هستيم؛ چه خودمان دانشجو باشيم، چه استاد، چه از مسؤلان آموزش عالي کشور، چه از مسئولان کشور و چه آدمي معمولي باشيم که داريم در خيابان راه مي رويم اگر بدانيم دانشجويعني چه، بايد نسبت به سرنوشت دانشجو خيلي حساس باشيم... بنابراين بسيج دانشجويي، يعني دوعنوان که با هم ترکيب، و شما شده ايد. اين، ادعاي خيلي بزرگي است! شما با همه ي نجابت و خوبي اي که داريد و من هم واقعا دوستتان دارم، اما ادعايتان خيلي بزرگ است، بسيج دانشجويي، يعني اين عنواني که درکلمه ي بسيج هست، خيلي مهم است؛ عنواني هم که در کلمه ي دانشجو هست، آن هم خيلي مهم است.(5). دو بسيج عمده در اين کشور لازم استدو بسيج عمده در اين کشور لازم است: يک بسيج مردم، به خصوص جوان ها است. بايد براي آماده سازي خود و احياي عزت کشور و ملت و برافراشته نگهداشتن پرچم اسلام بسيج بشوند؛ چون همه ي مشکلات اين کشور در سايه ي اسلام و عمل به قوانين اسلام حل خواهد شد. جوان ها خودسازي کنند -هم خودسازي علمي، هم خودسازي اخلاقي و معنوي وديني، هم خودسازي جسمي- و روحيه و اميد خود را براي دفاع از اين کشور حفظ کنند، که اين سرمايه بسيار بزرگي است؛ نقطه ي مقابل آن چيزي است که دشمن مايل است در ايران اتفاق بيفتد... مسئولان هم بايد بسيج دوم را بکنند؛ بسيج در راه خدمت. مسؤولان اجرايي کشور بايد توانايي خود را در گشودن گره هاي کار مردم نشان بدهند... امکانات به اندازه ي کافي در اختيار مسئولان کشور هست براي اين که بتوانند کارها را انجام بدهند؛ شرطش اين است که کار را وجهه ي همت اصلي قرار بدهند. سرگرمي هاي سياسي، طرح مسائل غيرلازم و خيالي، بزرگ کردن مسائل کوچک و در سايه ي بزرگ کردن آن ها، پوشاندن مسائل اصلي کشور، مضر است. مسائل اصلي کشور، مسئله اقتصاد و مسئله علم و ارتقاي پايه ي علمي دانشگاه ها و همان جنبش نرم افزاري است که ما بارها در دانشگاه ها و در ديدار با دانشجويان و اساتيد درميان گذاشته ايم؛ همچنين مسئله حفظ روحيه و فرهنگ ديني جوان ها است. اين هاست که مي تواند يک ملت و به خصوص ملت ما را سر پا و مستحکم نگه بدارد وتوطئه هاي دشمن را خنثي کند.(6)بسيجي در دانشگاه يک نگاه به دانشگاه دارد يک نگاه به دنيا بسيجي در دانشگاه يک نگاه به دانشگاه دارد، يک نگاه به دنيا. نگاه به دانشگاه يعني نگاه براي علم و تحقيق و کار و درس و روابط دانشگاهي و رعايت اخلاق و جهت گيري سياسي و...، نگاه به دنيا براي اين است که ببيند اين مجموعه (دانشگاه) که اين همه حرف و گفت، علم، سياست و فعاليت در آن هست، در کجاي دنيا قرار دارد؛ نقش آن چه مي تواند باشد و برايش چه جايگاهي در نظر گرفته اند. تا نداند در کجاي تاريخ، دنيا و سياست قرار گرفته است، نمي تواند نقش درون دانشگاهي خود را هم درست بفهمد... اگر بسيج بخواهد زنده، آگاه و فعال باشد و بجا و مطابق نياز عمل کند، بايد يک نگاه به داخل دانشگاه محيط کاري خود کند، يک نگاه به دنيا؛ ببيند در دنيا چه خبر است و ما کجاييم، براي ما چه فکري مي کنند، در مقابل و طرف ما و جانبداري ما چه کساني هستند؛ اين ها را بايد دانست؛ اين ها آگاهي هاي لازم است.(7)دشمن از وجود بسيج عصباني استف قدر بسيج را بدانيددشمن از وجود بسيج عصباني است؛ از تشکل بسيجي به شدت خشمگين است، چون کارآيي آن را مي داند. بسيج يعني آمادگي براي اقدام؛ اقدام وسيع در برنامه ريزي کارهاي بزرگي که براي پيشرفت کشور و بقاء انقلاب و نظام لازم است؛ چيز کوچکي نيست، جمع جوان مؤمن فرزانه ي اهل درس و اهل فکر که آماده ي اقدام و کار هم است؛ همين، آمادگي و احساس آمادگي است که دشمن را دستپاچه مي کند. در هر ميداني اين آمادگي به درد مي خورد؛ وقتي ميدان علم است يک طور؛ وقتي ميدان کار و سازندگي است، يک طور؛ وقتي ميدان سياست و دفاع است، يک طور ديگر. همين آمادگي است که روحيه ي شهادت طلبي و نترسيدن از مرگ را در انسان هابه وجود مي آورد و همه ي معادله هاي جهاني را عوض مي کند، زيرا همه ي معادله هاي جهاني بر اين اساس است که انسان ها از مرگ بترسند؛ تهديد به مرگ در مقابل کسي کارآمد است که او از مرگ بترسد. اگر مجموعه اي از انسان هاي شجاع هستند که از مرگ نمي ترسند و آماده براي شهادت در راه اهداف و آمران ها هستند، همه ي اين معادله ها و محاسبه هاي جهاني را به هم مي زند، لذا اين ها به شدت خشمگين هستند. قدر بسيج را بدانيد؛ قدر دانشگاه را بدانيد؛ محيط دانشگاه را محيط بسيج علمي و سياسي و فکري و اخلاقي قرار بدهيد. دانشجوهاي غير بسيجي مؤمن بسياري هستند که اصرار بر اين که حتما بايد نام بسيجي روي آن ها باشد، نبايد کرد. مؤمنين بسياري هستند، حالا داخل اين مجموعه هم نيستند؛ مانعي ندارد، اما همان ها هم از نظر تعريفي که براي بسيج قائل ايم، بسيجي اند؛ اگر اين آمادگي در آن ها هست، بسيجي اند؛ بسياري هم هستند که بي تفاوت اند. اين ها اگر در عمل از جوان و استاد و دانشجوي بسيجي، حسن عمل و رفتار، متانت در کيفيت و استحکام کاري و مشاهده کنند، به طور طبيعي در مقابل احساس خضوع مي کنند؛ احساس قبول مي کنند..(8)نگذاريد بسيج را به ميدان درگيري و کشمکش بکشانندبعضي مايل اند مجموعه ي بسيج را به درگيري و کشمکش بکشانند. اصل درگيري و کشمکش بر خلاف مصلحت دانشگاه و جامعه است. گفتم که يکي از سياست هاي دشمن اين است که جامعه را جامعه ي پر تنش و داراي آشوب جلوه دهد و واقعيت ها را اين طور کند. در جامعه اي که داراي آشوب است، هيچ کار مثبتي نمي شود انجام داد؛ آن ها اين را مي خواهند و برايشان فرق هم نمي کند که طرف آشوب چه کسي باشد. نبايد بگذاريد بسيج را به اين ميدان بکشانند. بسيج منطقي و سياسي است، اما سياست را با منطق، حکمت و فکر همراه مي کند و حرف خود را عاقلانه مي زند؛ مثل يک متفکر و صاحب نظر، نه مثل آدمي که چون حرفي ندارد، مشتش را گره مي کند..(9)پي نوشت : 1-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديداردانشجويان نمونه و ممتاز دانشگاه ها، 1381/9/7.2-بيانات رهبر معظم انقلاب به اردوي تحکيم وحدت، 1380/6/3.3-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي بسيج دانشجوي دانشگاه تهران، 1376/11/11.4-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديداردانشجويان نمونه و ممتاز دانشگاه ها، 1381/9/7.5-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاي بسيج دانشجوي دانشگاه تهران، 1376/11/116-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت گراميداشت سالرزو 13 آبان، 1381/8/13. 7-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اساتيد و دانشجويان بسيجي، 1382/3/18.8-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اساتيد و دانشجويان بسيجي، 1382/3/18.9-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اساتيد و دانشجويان بسيجي، 1382/3/18./س





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن