تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816786909




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انتقاد آیت‌الله مجتبی تهرانی از کم‌کاری مسئولان در اصلاح جامعه


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: انتقاد آیت‌الله مجتبی تهرانی از کم‌کاری مسئولان در اصلاح جامعه در آخر جلسه گذشته مطلبی را در باب تربیت عنوان کردم که برای تربیت به طور کلی از کجا باید شروع کرد. عرض کردم باید از ظاهر، شروع بشود. یعنی انسان از نظر ظاهر، هم خودش را مؤدب به آداب انسانی و الهی بکند و هم آن کسی را که تحت تربیت اوست، که عبارت از فرزند است. حضرت آیت‌الله مجتبی تهرانی در ادامه جلسات درس "غیرت مؤمن" پیرامون موضوع تربیت، ضرورت توجه به ظاهر و باطن را مورد تأکید قرار داده از کم‌کاری مسئولان در اصلاح جامعه انتقاد کرد.مروری بر مباحث گذشتهبحث ما در مورد تربیت به معنای روش گفتاری و رفتاری دادن بود و گفته شد اولین محیطی که انسان در آن محیط روش رفتاری و گفتاری می­گیرد، محیط خانوادگی است که در آن رابطه‌­ها غالباً تنگاتنگ و بر محور محبت است.در آخر جلسه گذشته مطلبی را در باب تربیت عنوان کردم که برای تربیت به طور کلی از کجا باید شروع کرد. عرض کردم باید از ظاهر، شروع بشود. یعنی انسان از نظر ظاهر، هم خودش را مؤدب به آداب انسانی و الهی بکند و هم آن کسی را که تحت تربیت اوست، که عبارت از فرزند است.پدر و مادر باید از ظاهر فرزند شروع کنند و او را به شکلی در بیاورند که شکل او، انسانی و الهی باشد، نه حیوانی. قهراً خودشان هم باید اینچنین باشند تا فرزند آنچنان بشود. عرض کردم در رابطۀ میان ظاهر و باطن، ظاهر به تدریج در باطن اثر می­گذارد و به آن شکل می­دهد.لذا اولین گام و بلکه می­شود گفت منحصرترین راه برای اینکه شخص، انسانی و الهی بشود همین است. یعنی باید از ظاهر شروع شود. البته این تذکر را هم دادم که ما بحثمان ظاهر و باطن است نه خِفاء و علن. من تعبیر به سِرّ کردم، نه خفا و پنهان. بحث خفاء و علن نیست. اینها با هم اشتباه نشود. بحث ظاهر و باطن است.اخلاق، در گرو ادب استدر این رابطه به بعضی از روایات هم اشاره کردم که حالا یکی، دو روایت عرض می­کنم و مطلب دیگری را می­خواهم مطرح کنم. ما در روایت از علی (ع) داریم که می­فرماید: "سَبَبُ تَزْکِیَةِِ الأَخلاق حُسْنُ الأَدَب" ادب نیکو، سبب تزکیه اخلاق است.علی (ع) مسئله ملکات نفسانیه را پیش می­کشد. تعبیر می­کند به "تزکیه اخلاق" که اگر انسان می­خواهد اخلاقش را تطهیر کند، رذایل اخلاقی را کنار بگذارد و متَّصف به فضایل اخلاقی بشود، می­فرماید: سبب، "حُسنُ الأَدَب" است. بحث آداب ظاهری را پیش می­کشد. یعنی همین مسائلی که ما از آن به کارهای ظاهری تعبیر می­کنیم. در هر سه رابطه - دیداری­، گفتاری­ و مسئله رفتاری­- باید خودش را تنظیم کند.گاهی در اصطلاح معنوی می­گوییم خودش را مؤدب به "آداب شرعی" بکند. اهل معرفت مؤدب به "آداب انسانی" را هم دارند.رابطه ظاهر و باطن متقابل استدر این جلسه مطلبی را طرح می کنم و آن این است که: رابطه مستقیم هست بین ظاهر انسان و باطن و اثرگذاری ظاهر روی باطن. عکس آن را هم داریم یعنی اثرگذاری باطن روی ظاهر، هر دو مورد هست. اینطور نیست به اینکه هر کدام از یکدیگر بیگانه باشند، یعنی اینطور نیست که ظاهرم از باطنم بیگانه شود و باطن از ظاهر بیگانه بشود، این هم نیست.در یک روایتی از علی (ع) است که می­فرماید: "لِکُلِّ ظاهِرٍ باطِنٌ عَلی مِثالِه فَمن طابَ ظاهِرُهُ طابَ باطِنُه وَ ما خَبُثَ ظاهِرُهُ خَبُثَ باطِنُه" برای هر ظاهری باطنی­همانند ظاهر هست. پس هرکه ظاهرش پاک باشد باطنش نیز پاک است و هرکه ظاهرش پلید است، باطنش نیز پلید است.اول اشاره به رابطه مستقیم دارد بعد می­فرماید: آن کسی که ظاهرش صالح باشد، اثر می­گذارد و باطن او هم بر ظاهرش اثر می­گذارد و آن را به سمت صلاح می­برد. کسی هم که ظاهرش پلید باشد آن هم اثر می­گذارد و باطن او را هم پلید می­کند.تأثیر باطن بر ظاهر قوی­تر استما در این باب روایات متعدده داریم؛ مثلا از علی (ع) است که فرمود: "مَنْ حَسُنَتْ سَریرَتُه حَسُنَتْ عَلانِیَتُه" هرکس درونش نیکو باشد، ظاهرش نیز نیکو می­گردد.اینجا که تعبیر به سریره می­کند، شبهه­ای نیست که مراد همان باطن است. یا از امام صادق (ع) است: "إِنَّ السَّرِیرَةَ إِذَا صَحَّتْ قَوِیَتِ الْعَلَانِیَةُ " وقتی درون سالم می­شود، ظاهر نیرو می­یابد.چه بسا اشاره به این باشد که اگر باطن صالح باشد، اتفاقاً این اثرگذاری­ روی ظاهر خیلی بیشتر است، چون باطن توانمندتر است.اصلاح ظاهر؛ تنها محور تربیتابتدا از کجا شروع کنیم؟ از آداب ظاهری، ابتدای راه اینجاست. پدر و مادر، می­خواهید بچه را تربیت­ کنید، حالا که می­خواهید به او روش بدهید از اینجا باید شروع کنید، از ظاهر باید شروع کنید. بعد که روش گرفت، نباید رهایش کنی، خود تو هم همینگونه­ هستی که نباید خودت را رها کنی، محور این است. این مسئله برای اینکه شخص، انسان بشود و الهی شود، محور است. محور اصلاً همین است، غیر از این نیست.کاری به ظاهر نداشته باش یا برو دلت را صاف کن غلط استاینطور نیست که یک کسی باطن خوب داشته باشد، در عین حال ظاهر بدی داشته باشد. من ای­ها را می­گویم چون اینها خیلی این­ حرفها بر سر زبانها می­گردد. می­گویند: به ظاهرش نگاه نکن باطن خوبی دارد. از آن طرف، می­گوید برو دلت را صاف بکن.اگر ظاهر مهم نبود، چرا مقربترین بنده خدا(ص) خود را به سختی می­انداختنمی­شود، نمی­شود، اگر می­شد عقل کل عالم وجود، مقربترین شخص به خدا که انسانی مافوق او نبود، خوب او که دست برنمی­داشت. اینقدر مقید به آداب ظاهره بود - چه از نظر انسانی، چه ازنظر الهی­- که خدا خطاب به او فرمود: "طه، ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى‏" ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که تو خود را به سختی بیاندازی؟خودت را چرا اینقدر به زحمت می­اندازی؟ این مرز دارد. حد دارد. پیغمبر اینقدر ملتزم بود. این مسئله است.ملکات خوب هم از بین رفتنی­انداز کجا شروع شود؟ از ظاهر؛ چه پدر، چه مادر و چه بچه­؛ چه شکل ظاهری­، چه گفتار و چه کردار. از اینجا باید شروع کنی تا بعد به تدریج در درون تو ملکه شود. اینگونه نیست که ملکات زائل نشود، بلکه ملکات زائل می­شود. اگر کسی رذیله­ای مثل حرص، کبر و امثال اینها در او بود، چگونه آنها را مداوا کند وقتی که قابل زائل شدن نیست؟!اصلاً اگر اینها قابل معالجه نبود، این همه دستورات نبود، ملکات هم زائل می­شود. هیچ فرقی هم بین ملکه سیئه و حسنه نیست. ملکه انسانی یا ملکه الهی هم که باشد اگر از اعمال ظاهریه دست برداری، این ملکه زائل می­شود و از بین می­رود.تنها راه اصلاح خود و جامعه، اصلاح ظاهر استاصلاح جامعه از اینجاست. ما در فرهنگ اسلام این را داریم و حتی بُعد معرفتی هم همین است، که من فرمایشات استادم (رضوان الله تعالی علیه) را خواندم و حتی ایشان فرمودند: سیر معرفتی آن هم به این است. آن کسی که می­خواهد سیر باطنی بکند، تا اینها نباشد، نمی­تواند سیر کند. چه رسد بخواهیم جامعه را از نظر ظاهر اصلاح کنیم که اساساً به ظاهر بستگی دارد. راهی جز این نیست. از همین راه باید وارد شد. امر به معروف و نهی از منکر همه مربوط به ظواهر شریعت است. اینکه ما حتی جرأت نمی­کنیم لساناً هم چیزی بگوییم، یک بحث دیگری است.شانه خالی کردن مسئولین برای چیست؟حالا یک راه حمل به صحت آن این است که بگوییم عدم معرفت به فرهنگ اسلام است، لذاست که از این حرفها زده می­شود. ولی اگر با یک دید عرفی بخواهیم این حرف­ها را بررسی و ریشه­یابی کنیم، ببینیم از دهان چه کسانی در می­آید؟ می­بینیم از دهان افرادی در می­آید که مسئولیت دارند عملاً جامعه را اصلاح بکنند. با اینکه مسئولیت دارد که عملاً جامعه را اصلاح کند، توپ را در زمین دیگری می­اندازد. می­گوید: این کار فرهنگی لازم دارد.برویم جلوتر سر از کجا در می­آورد؟ چرا شانه خالی می­کند؟ هر کس می­خواهد باشد، من به شخص کار ندارم. هرکس مسئولیت دارد که جامعه را عملاً اصلاح کند و این را بگوید که "کار، فرهنگی است" و از عهده خودش خارج بکند.اگر با یک دید عرفی نگاه کنیم شاید سر از این در بیاورد اهداف شیطانی دارد و می­خواهد آن کسانی که مثلا لاابالی هستند از او روگردان نشوند و جاهایی که احتیاج به آنها هست­، از آنها بهره بگیرد. آدم اگر بخواهد عمیق روی اینها فکر کند، به اینجا می­رسد والا این حرفها قابل انکار نیست که اصلاح جامعه، از ظاهر شروع می­شود. آقا شرعاً وظیفه­تان این است.تا سر به سنگ لحد بخورد، باید این آداب ظاهری حفظ بشوددر نتیجه می­خواستم این را عرض کنم که در باب تربیت - چه فرد و چه جامعه - باید از ظاهر شروع بشود. نقطه شروع از آنجاست. مؤدب شدن به آداب انسانی و آداب الهی، از اینجاست. این است که روی باطن اثر می­گذارد. وقتی هم که اثر گذاشت دستت را روی هم نگذار! بدان که این زائل می­شود. تا سر به سنگ لحد بخورد، باید این آداب ظاهری در جامعه حفظ بشود و الا جامعه رو به فساد خواهد رفت.راه عملی مقدم بر کار فرهنگی است، بلکه زمینه ساز استلذا مهم همان مطلب گذشته، یعنی مسئله شعور و عمل است. نمی­گوییم کار فرهنگی نه، کار فرهنگی باید باشد ولی درجای خودش. و اینکه کار فرهنگی موجب نمی­شود ما از راه عملی بی­نیاز بشویم. راه فرهنگی رفتن ما را بی­نیاز نمی­کند از راه عملی؛ بلکه راه عملی مقدم است بر آن راه بلکه برای اینکه کار فرهنگی مؤثر واقع بشود، این راه زمینه­ساز است.منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن