واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کلینیک اینترنتی رایگان(10)
![غرور](http://img.tebyan.net/big/1388/09/8063112272381462111831571271752714488208220.jpg)
درباره از دماغ فیل افتاده هایی که همه را ریز می بینند الا خودشان را هو الشافیبه کلینیک اینترنتی "نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم. پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید. شایع ترین بیماری در تاریخیكى از رذایل اخلاقى كه نه تنها در میان علماى اخلاق معروف و مشهور است در میان تودههاى مردم نیز از جمله صفات زشت شناخته شده مىباشد «غرور» است. این صفت رذیله موجب از خود بیگانگى و جهل نسبت به خویشتن و دیگران و فراموش كردن موقعیت فردى و اجتماعى خود و غوطهور شدن در جهل و بىخبرى است.غرور سرچشمه صفات رذیله دیگرى مانند خودبرتربینى و تكبر و عجب و خودپسندى و ترك تواضع و كینه و حسد نسبتبه دیگران و تحقیر آنها مىشود.مىدانیم یكى از عوامل اصلى رانده شدن شیطان از درگاه خدا «غرور» او بود و یكى از علل عدم تسلیم بسیارى از اقوام پیشین در برابر دعوت انبیاء وجود همین صفت نكوهیده در وجود آنان بود.اقوام پیشین در برابر دعوت انبیاء همین صفت نكوهیده در وجود آنان بود.فرعونها و نمرودها به خاطر غرورشان از خدا دور شدند و به سرنوشت شومى كه عبرت براى همگان شد گرفتار گشتند.«غرور» گاه در یك فرد پیدا مىشود و گاه قوم و ملت یا نژادى در چنگال این رذیله اخلاقى گرفتار مىشوند و بى شك قسم دوم خطرناكتر است؛ زیرا گاه كشور یا دنیایى را به آتش مىكشد و نمونه آن جنگ جهانى اول و دوم بود كه حداقل یكى از علل عمده آن غرور و نژادپرستى آلمانىها بود.مساله غرور و نخوت از آن روزى كه آدم پا به این كره خاكى نهاد، در تمام دورانهاى تاریخ و عصر انبیاى پیشین تا امروز، یكى از سرچشمههاى اصلى و خطرناك فساد و انحراف و كفر و نفاق بوده است، مطالعه در این آیات نشان مىدهد كه تا چه حد این صفت رذیله مایه بدبختى گروه عظیمى از انسانها و جوامع بشرى مىشود و اگر هیچ دلیلى بر زشتى این رذیله اخلاقى جز همین آیات نباشد كافى است.نكوهش غرور در روایات اسلامىمذمت از این خوى زشت در احادیث اسلامى نیز بازتاب گستردهاى دارد:1- در حدیثى از امام امیرمؤمنان(ع) مىخوانیم: «سكر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سكر الخمور!؛ مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانىتر است». [1]2- در حدیث دیگرى از همان حضرت مىخوانیم: «جماع الشر فى الاغرار بالمهل و الاتكال على العمل؛ كانون بدىها در مغرور شدن به مهلت الهى و اعتماد بر اعمال(ناچیز) است». [2]انسان عمل خیر ناچیزى انجام مىدهد و به وسیله آن خود را اهل نجات مىداند و آزادى بى قید و شرطى براى خود قائل استیا اینكه گناهانى از او سر زده و مهلت پروردگار سبب غرورش مىشود.6- در سخن دیگرى آن حضرت غرور و خودبینى را یكى از موانع پندپذیرى انسان مىشمرد، مىفرماید: «بینكم و بین الموعظة حجاب من العزة؛ در میان شما و موعظه حجابى از غرور است»! [3]علت این بیماری چیست؟اسباب غرور و خودبینى بسیار زیاد است و مغروران گروههاى مختلفى هستند:مغروران به علم و دانش و آنها كسانى هستند كه وقتى به مقامى از علم مىرسند غرور و خودبینى بر آنها عارض مىشوددر حدیثى از امام امیرمؤمنان(ع) مىخوانیم: «سكر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سكر الخمور!؛ مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانىتر است».در حدیثى از رسول خدا(ص) مىخوانیم كه به ابن مسعود فرمود: «یابن مسعود! لاتغترن بالله و لاتغترن بصلاحك و علمك و عملك و برك و عبادتك؛ اى ابن مسعود! به(كرم) خدا مغرور نشو و همچنین به صالح بودن و علم و عمل و نیكوكارى و عبادتهایت»! [4]در این حدیث به عوامل دیگر غرور از جمله اعمال صالح، انفاق در راه خدا و عبادات اشاره شده كه هر كدام از آنها مىتواند عاملى براى مستى غرور گردد.افراد صالح كم ظرفیتى را مىبینیم كه هرگاه توفیق انجام عبادات یا اعمال نیكى پیدا مىكنند ناگهان بر مركب غرور سوار شده و خود را اهل نجات و سعادت مىشمرند و همه مردم در نظرشان كوچك مىشوند و همین امر باعث هلاكتشان مىگردد.یكى دیگر از عوامل غرور، مغرور شدن به لطف و كرم و مغفرت خداست، افرادى هستند كه بى محابا و جسورانه گناه مىكنند، هنگامى كه از آنها سؤال شود این چه كار زشتى است كه شما انجام مىدهید؟ مىگویند: خداوند كریم و غفور و رحیم است، خدایى را كه ما مىشناسیم از آن بالاتر است كه گناهان این بنده ناچیز را به رخ او بكشد و به خاطر آن ما را مجازات كند، اصولا اگر ما گناه نكنیم عفو و كرم خدا چه مىشود؟این گونه افكار انحرافى و سخنان غیر منطقى جرات آنها را در گناه بیشتر مىكند و باعث سقوط و هلاكتشان مىشود!به همین دلیل در قرآن و روایات اسلامى از این نوع غرور شدیدا نهى شده است در آیه6 سوره انفطار مىخوانیم: «یا ایها الانسان ما غرك بربك الكریم؛ اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار كریمت مغرور ساخته است»؟امیرمؤمنان(ع) در تفسیر این آیه مىفرماید: «یا ایها الانسان ما جراك على ذنبك؟ و ما غرك بربك؟ و ما انك بهلكة نفسك؟!؛ اى انسان! چه چیز تو را بر گناهت جرات داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را به هلاكتخویشتن علاقهمند كرده است». [5]فرق است بین كسى كه گناه مىكند و جسور است و گویى خود را طلبكار مىداند و بین كسى كه گناهى از او سرزده و شرمنده است و امید به رحمت حق دارد، اولى بر مركب غرور سوار است و دومى دست به دامن لطف پروردگار زده است.جهل و نادانى یكى دیگر از اسباب غرور است، همان گونه كه علم و دانش گاه سبب غرور مىشود جهل و نادانى نیز در بسیارى از جاهلان سبب غرور است. در حدیثى از امیرمؤمنان مىخوانیم: «من جهل اغر بنفسه و كان یومه شرا من امسه؛ كسى كه جاهل است مغرور به خویشتن مىشود و امروزش بدتر از دیروز اوست»! [6]دیگر از اسباب غرور كه گروه زیادى را در كام خود فرو برده است دنیا و زرق و برق دنیا، مال، مقام، جوانى، زیبایى و قدرت است.در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) مىخوانیم: «الدنیا حلم و الاغترار بها ندم؛ دنیا خواب و خیالى بیش نیست و مغرور شدن به آن سبب پشیمانى است»! [7]از شگفتیها این است كه همه مردم با چشم خود زوال سریع نعمتها و از میان رفتن اموال و ثروتها و سقوط حكومتها و قدرتهاى دنیوى را همه روز با چشم خود مىبینند، اما هنگامى كه خودشان به آن مىرسند چنان مغرور مىشوند كه فكر مىكنند آنچه مربوط به آنهاست جاودانى است و هرگز از آنها گرفته نمىشود!تشخیص علایم بیماری غروربىاعتنایى به مردم، بى توجهى به حلال و حرام الهى، رعایت نكردن ادب با بزرگان و ترك محبتبا دوستان و بستگان، بىرحمى نسبتبه زیردستان، ذكر سخنان ناموزون و دور از ادب، سر دادن خنده و قهقهه بلند، دویدن در حرف دیگران، نگاههاى تحقیرآمیز به صالحان و پاكان و عالمان و همچنین راه رفتن به صورت غیر متعارف، پا را به زمین كوبیدن، شانههها را تكان دادن، نگاههاى غیر متعارف به زمین و آسمان نمودن و حتى گاهى كارهاى دیوانگان را انجام دادن اینها همه از نشانههاى غرور است.نسخه های شفابخشاز آنجا كه غرور غالبا ناشى از جهل و عدم شناختخویشتن و قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست نخستین گام درمان این بیمارى اخلاقى شناخت خویشتن و معرفت پروردگار و نیز شناخت لیاقتها و شایستگىها در انسانهاى دیگر است.اگر انسان به گذشته خویش برگردد كه طفلى بود از هر نظر عاجز و ناتوان و به آینده خویش بنگرد كه پیر و ناتوان و از كار افتاده مىشود و اگر چند روزى قدرت، مال، ثروت، جوانى و زیبایى دارد، همه آنها در معرض انواع آفات است و طبق ضربالمثل معروف «به مالت نناز كه به شبى از بین مىرود و به جمالت نناز كه به تبى از بین مىرود!» همه اینها آسیبپذیر است.و نیز اگر به تاریخ پیشینیان بنگرد و سرعت زوال قدرتها و از میان رفتن اموال و نابودى امكانات با خبر شود هرگز مست غرور نخواهد شد.چگونه انسان به عملش مغرور شود و حال آنكه ممكن استبا ضربهاى كه به مغز او تصادفا وارد شود نه تنها همه علومش را فراموش كند حتى نام خود را نیز فراموش كند؟!چگونه به اموالش مغرور گردد در حالى كه با یك نوسان بازار و پیش آمدن یك حادثه مهم اجتماعى، سیاسى و یا نظامى نه تنها همه ثروت خود را از دست دهد بلكه بدهى زیادى به بار آورد؟!چگونه به قدرتش بنازد در حالى كه ممكن است فردا آن را از دست دهد و پشت میلههاى زندان باشد!به هر حال آنچه انسان را از مركب غرور پایین مىكشد و به مستى غرور پایان مىدهد شناختخویشتن و اوضاع جهان و بى اعتبارى و شدت دگرگونى احوال آن است.قرآن مجید به مغروران خطاب مىكند و با این سخن بیدارگر به آنها هشدار مىدهد، مىفرماید: «اولم یسیروا فى الارض فینظروا كیف كان عاقبة الذین من قبلهم كانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اكثر مما عمروها و جائتهم رسلهم بالبینات فما كان الله لیظلمهم و لكن كانوا انفسهم یظلمون؛ آیا در زمین گردش نكردند تا ببینند عاقبت كسانى كه قبل از آنها بودند چگونه بود؟ آنها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را(براى زراعت و آبادى) بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد كردند عمران نمودند و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند(اما آنها انكار كردند و كیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، آنها به خودشان ستم مىكردند». [8]شبیه همین معنى در سوره غافر آیه 21 و 82 نیز آمده است.«غرور» گاه در یك فرد پیدا مىشود و گاه قوم و ملت یا نژادى در چنگال این رذیله اخلاقى گرفتار مىشوند و بى شك قسم دوم خطرناكتر است؛ زیرا گاه كشور یا دنیایى را به آتش مىكشد و نمونه آن جنگ جهانى اول و دوم بود كه حد اقل یكى از علل عمده آن غرور و نژادپرستى آلمانىها بود.اگر انسان درست به جسم و روح و امكانات خود توجه كند كه چقدر آسیب پذیرند و چگونه حوادث كوچك مىتوانند زندگى او را بر هم زنند، هرگز مست و مغرور نمىشود.در حالات «ایاز» وزیر معروف مقتدر سلطان محمود غزنوى نقل كردهاند كه همه روز در اطاق مخصوصى مىرفت و در را مىبست و بعد از لحظاتى بیرون مىآمد، بینندگان تعجب كردند كه در این اطاق چه سرى نهفته است كه همه روز «ایاز» به آن سركشى مىكند، بعد از تحقیق معلوم شد لباس دوران چوپانیش را در آنجا گذارده و همه روز به آنجا مىرود و به آن نگاه مىكند و مىگوید: ایاز تو چوپان بودى! اكنون كه خداوند تو را به مقام وزارت رسانده مغرور مباش، از این بترس كه فردا مقامت را از دست بدهى و از گذشته نیز ناتوانتر شوى»! منبع: اخلاق در قرآن، ج 2 -ص251، با تلخیص فراوانفرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان------------------------------------------------[1]. غررالحكم.[2]. همان مدرك.[[3]. نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 282.[4]. مكارم الاخلاق، جلد 2، صفحه 350.[5]. نهج البلاغه، خطبه223.[6]. غررالحكم، شماره 8744.[7]. همان مدرك، شماره 1384.[[8]. روم، 9.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]