واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: استالین خوب
نوشته: ویکتور ارافیفترجمه: زینب یونسیانتشارات نیلوفر۴۰۷صفحه۸۵۰۰تومانویکتور ارفیفیادداشت مترجم:«استالین خوب» را اولین بار در «خانه کتاب» مسکو که چندین برابر همین «شهر کتاب» نیاوران خودمان است، دیدم. راستش اول فقط جذب اسمش شدم که به نظرم یک علامت تعجب یا پرسش بزرگ کم داشت. کتاب را ورق زدم و چند صفحهای خواندم. انگیزه ترجمه آن در ذهنم جان گرفت. … استالین در ذهنهای ما تصویر زشتی دارد ولی ما خاطرات خوشی با«استالین خوب» داشتیم.مختصری از نویسنده و کتاب:ویکتور ولادیمیروویچ ارافیف، در سال ۱۹۴۷ ، در مسکو و در خانواده یک دیپلمات مشهور شوروی در زمان استالین، متولد شد و رشد کرد .تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده ادبیات جهانی دانشگاه دولتی مسکو به اتمام رساند ؛ و با پایان نامه «داستایفسکی و اگزیستانسیالیسم فرانسوی» مدرک دکترای علوم زبانشناسی را اخذ کرد .نام ارافیف در محافل ادبی ، برای اولین بار در سال ۱۹۷۳ ، و به واسطه انتشار رپرتاژی (گزارشی) از وی درباره مارکیز دوساد در مجله «موضوعات ادبی» بر سر زبانها افتاد. این نویسنده جنجالی و معترض، به فعالیت ادبی خود ادامه داد، تا در سال ۱۹۸۹ ، به دلیل شرکت در سازماندهی نشریه زیرزمینی «متروپل» از اتحادیه نویسندگان اتحاد سوسیالیستی جماهیر شوروی اخراج شد.«استالین خوب» تاکنون به 20 زبان زنده دنیا ترجمه شده است .کتاب جنجال انگیز ارافیف، «استالین خوب» که در سال 2004 به چاپ رسید ، از پرفروشترین آثار ادبیات معاصر روسیه در اروپا به شمار میرود. ارافیف، اگرچه بیش از هر چیز درباره روسیه ، و برای روسیه مینویسد، از کتابهایش در غرب استقبال بیشتری شده است . به دست آوردن مخاطب روسی، برای ارافیف کار آسانی نبود . ابتدا به مدت ۱۰ سال به او اجازه انتشار کتابهایش را در کشورش نمیدادند ، و پس از آن، او را فرصتطلب خطاب کردند و به کتاب «زیبای روسی» اثر پرفروش و جهانی او، لقب «ادبیات زننده خلاف عفت» دادند .فعالیت ارافیف برای نشر آثارش در مسکو از سال ۱۹۸۸ ، شدت بیشتری به خود گرفت. مقالهای از او با عنوان «مجلس یادبود ادبیات روسیه» که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و تا چند سال موضوع مباحث شدیدی در کشورش بود . «استالین خوب» از درون به جامعه روسیه مینگرد و با جسارتی صادقانه از سوی ارافیف همراه است. داستان این کتاب مانند یک پازل، از دوران کودکی نویسنده تا جنجال ادبی «متروپل» را در بر میگیرد. ارافیف در سال ۱۹۹۲ ، «جایزه ادبی ناباکوف» و در سال ۲۰۰۶ ، «نشان ملی ادب و هنر فرانسه» را دریافت کرد. او در سال ۱۹۹۷ عضو «کمیسیون جوایز دولتی رئیسجمهور فدراتیو روسیه» است . آثار ارافیف مورد استقبال هنرمندان سرشناس موسیقی و سینما نیز واقع شده است. در این باره میتوان به اپرای «زندگی با ابله» اشاره کرد که در سال ۱۹۹۲ در آمستردام اجرا شد که توسط «آلفرد شنیتکه» موسیقیدان مشهور روس با برداشتی از اثر ارافیف ساخته شد . این داستان، همچنین در سال ۱۹۹۳، دستمایه فیلمی به همین نام به کارگردانی «الکساندر روگوژکین» قرار گرفت .اما کتاب جنجال انگیز ارافیف، «استالین خوب» که در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسید ، از پرفروشترین آثار ادبیات معاصر روسیه در اروپا به شمار میرود. کتاب استالین خوب، بر پایه یک سبک ادبی است که در غرب، بیشتر به آن «رپرتاژ» میگویند تا یک نثر ادبی ؛ هر چند خود نویسنده، سبکش را «رمان اتوبیوگرافی» معرفی میکند.ارافیف در سرلوحه این کتاب، به خواننده از قبل آگاهی میدهد که تمام شخصیتهای کتاب او، از جمله مردم واقعی، شخصیتهای خیالی هستند. جالب اینجاست که در میان این شخصیتها، که به گفته ارافیف، خیالی هستند، سیاستمداران، هنرمندان و نویسندگان بزرگ و مشهوری در بخشهای مختلف کتاب سر بر میآوردند که کاملاٌ واقعی هستند. این عبارت ارافیف ، بیشتر یک شوخی با خوانندگان است، نوعی از شوخی که به شکلهای مختلف در قسمتهای زیادی از کتاب ارافیف به چشم میخورد. اما کتاب جنجال انگیز ارافیف، «استالین خوب» که در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسید ، از پرفروشترین آثار ادبیات معاصر روسیه در اروپا به شمار میرود. کتاب استالین خوب، بر پایه یک سبک ادبی است که در غرب، بیشتر به آن «رپرتاژ» میگویند تا یک نثر ادبی ؛ هر چند خود نویسنده، سبکش را «رمان اتوبیوگرافی» معرفی میکند.ارافیف در سرلوحه این کتاب، به خواننده از قبل آگاهی میدهد که تمام شخصیتهای کتاب او، از جمله مردم واقعی، شخصیتهای خیالی هستند. جالب اینجاست که در میان این شخصیتها، که به گفته ارافیف، خیالی هستند، سیاستمداران، هنرمندان و نویسندگان بزرگ و مشهوری در بخشهای مختلف کتاب سر بر میآوردند که کاملاٌ واقعی هستند. این عبارت ارافیف ، بیشتر یک شوخی با خوانندگان است، نوعی از شوخی که به شکلهای مختلف در قسمتهای زیادی از کتاب ارافیف به چشم میخورد. نثر ارافیف، ویژگیهایی دارد که منحصر به خود اوست. در آن نوعی کژتابی پست مدرن به چشم میخورد سرشار است از کنایه و طنز، شوخی با خود و دیگران، خیالپردازی وابسته به واقعیت، و به نظر میرسد سبک او بیش از هرچیز در این کتاب، یک شوخی جسورانه با خودش است.ارافیف ، در قالب روایت سرنوشت پدرش که دیپلماتی معروف در شوروی سابق بوده است؛ به سرنوشت شخصی خود اشاره میکند و به بیان نتیجه و چکیده دورهای طولانی از تاریخ سرزمینش میپردازد.نثر ارافیف، ویژگیهایی دارد که منحصر به خود اوست. در آن نوعی کژتابی پست مدرن به چشم میخورد سرشار است از کنایه و طنز، شوخی با خود و دیگران، خیالپردازی وابسته به واقعیت، و به نظر میرسد سبک او بیش از هرچیز در این کتاب، یک شوخی جسورانه با خودش است.«استالین خوب» از درون به جامعه روسیه مینگرد و با جسارتی صادقانه از سوی ارافیف همراه است. داستان این کتاب مانند یک پازل، از دوران کودکی نویسنده تا جنجال ادبی «متروپل» را در بر میگیرد.«استالین خوب» تاکنون به ?? زبان زنده دنیا ترجمه شده است .پیشگفتار نویسنده کتاب برای خوانندگان ایرانی: خیلی وقت است آرزو دارم به ایران سفر کنم، از دوران بچگی این کشور در ذهن من، سرزمین خیالانگیز مفاهیم ابدی بوده است. پس از سفرهای متعدد به کشورهای مختلف دنیا، در اعماق وجودم احساس میکردم که ایران باز هم شبیه هیچ کدام از آنها نیست و چیزهایی را در درون خود نهفته است که میتواند مرا شگفتزده کند. اما ایران خودش به سوی من گام برداشت و چیزی که باعث شگفتی من شد انتشار کتابم بود . از این بابت باید از خانم زینب یونسی تشکر کنم که ترجمه این کتاب را به فارسیزبانان ارائه کرده است .به نظر میرسد خواننده ایرانی با تعمق در کتاب من، به زودی درمییابد که موضوع آن در ظاهر به کشور روسیه مربوط میشود، اما در باطن به تمام بشر تعلق دارد. به نظر میرسد خواننده ایرانی با تعمق در کتاب من، به زودی درمییابد که موضوع آن در ظاهر به کشور روسیه مربوط میشود، اما در باطن به تمام بشر تعلق دارد.پدر من در عین حال شخصیت اصلی رمان شرح حال من است ، خدمتگذار حکومت شوم استالین بود که اعتقاد داشت حقیقت جهان را در دست دارد. اما پدرم آدم پاکی بود و من -نویسنده جوان مخالف با حکومت- را به قیمت از دست دادن مقام دیپلماتیک خود از رسوایی خیانت به دوستانم نجات داد. من از روی «جسد سیاسی» او رد شدم تا آزادی قلم را به دست بیاورم، اما میخواهم خودتان قضاوت کنید که آیا من برای این کتاب حق داشتهام یا نه. وحشت سختیهایی که انسان در درون یک رژیم سرکوبگر مانند رژیم شوروی تحمل میکند، از بعد اخلاقی است. هر قدمی که برمیدارد تصمیمی است که او را در اعماق اسرار تاریک زندگی به تأمل وامیدارد. رنجهای یک نویسنده در شرایط استبداد موضوع بسیار خوبی است. من تا حد جنون از کشورم برای این که مرا دوست نداشت، سپاسگزارم. من یک طغیانگر به دنیا آمدم؛ نویسنده باید طغیانگر باشد. اما حد طغیان ، نفرت و دفاع از خود کجا است؟بیایید با هم درباره این فکر کنیم زیرا ، با وجود همه اینها، زندگی ادامه دارد ... تهیه و تنظیم برای تبیان : نرگس امیرسرداری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 459]