تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866376578


زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی نويسنده : علی معموری چکیدهکتاب کافی کلینی، نخستین اثر جامع حدیثی شیعه است که با دربرداشتن ابواب گوناگون اعتقادی، فقهی، تاریخی و ... از جایگاه و اهمیت ویژهای در تاریخ اندیشه شیعه برخوردار است. در این پژوهش درصدد شناسایی زمینههای تدوین این اثر و جایگاه تاریخی آن بوده، بهطور خاص برابعاد کلامی آن تمرکز نموده، در پی اثبات این ادعا هستیم که روایات کلامی کافی بیش از آن که پایگاه سندی قدرتمندی داشته باشند، در چارچوب ایدئولوژی اعتقادی شیعه در آن عصر شکل گرفته و مستندات دیگری برای اثبات درستی آنها چون اعتبار عقلی یا وجود قراینی پیرامونی مبنا قرار گرفتهاست. ابتدا گزارش کوتاهی از زندگی کلینی ارائه داده و سپس به بررسی کتاب کافی و ابعاد کلامی آن خواهیم پرداخت.واژههای کلیدی: کلینی، کافی، حدیث شیعه و ابواب کافی.شرح حال کلینی محمد بن یعقوب کلینی در میانه قرن سوم هجری در روستای کُلِین یا کُلَین(2) به دنیا آمد. سال دقیق ولادت وی معلوم نیست. مناطق چندی به نام کلین ـ البته با اختلاف کمی درگویش ـ در ایران ضبط شدهاست: روستای کلین از توابع فشافویه و 38 کیلومتری جنوبغربی شهر ری؛ منطقهای در اطراف شهر ورامین؛ روستایی از توابع رودبار، نزدیک قزوین.(3) گرچه لقب رازی نشاندهنده انتساب کلینی به شهر ری بوده، اما وسعت جغرافیایی ری در گذشته شامل هر سه منطقه مذکور بوده(4) و در نتیجه، لقب رازی کمکی به تعیین دقیق محل ولادت شخصیت مورد نظر نمیکند، از این رو برخی شرح حال نویسان در این مسئله، سردرگم شدهاند.(5) با این حال، نزدیکتر بودن مورد نخست به شهر ری نسبت به دو مورد دیگر و نیز گویش متفاوت نام دو منطقه دیگر در کنار وجود مقبرهای منسوب به پدر کلینی(6) باعث شده که مورد نخست به عنوان محل تولد کلینی پذیرفته شود.(7) افزون بر مؤلف کتاب کافی، شخصیتهای علمی دیگری نیز به این منطقه نسبت دارند که بیشتر، از محدثان شیعه(8) و اهل سنت(9) هستند.اطلاعات فراوانی از سیر زندگی و تحصیلات کلینی در دست نیست، جز آن که از طریق سلسله اسناد روایات کافی، فهرست نسبتا مفصلی از مشایخ حدیث او به دست میآید که تعدادشان به بیش از سینفر میرسد.(10)1ـ ابوعلی، احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمی (د 306ق) 2ـ احمد بن عبداللّه بن امیه 3ـ ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عبدالرحمن همدانی معروف به ابن عقده (د 333ق) 4ـ ابوعبداللّه احمد بن عاصم عاصمیکوفی 5ـ ابوجعفر احمد بن محمد بن عیسی بن عبداللّه بن سعد بن مالک بن احوص بن سائب بن مالک بن عامر اشعری قمی 6ـ احمد بن مهران 7ـ اسحاق بن یعقوب 8ـ حسن بن خفیف 9ـ حسن بن فضل بن یزید یمانی 10ـ حسین بن حسن حسینی اسود 11ـ حسین بن حسن هاشمی حسنی علوی 12ـ حسین بن علی علوی 13ـ ابوعبداللّه حسین بن محمد بن عمران بن ابی بکر اشعری قمی معروف به ابن عامر 14ـ حمید بن زیاد، اهل نینوا(د 310ق) 15ـ ابوسلیمان داود بن کوره قمی 16ـ ابوالقاسم سعد بن عبداللّه بن ابی خلف اشعری قمی (د300ق) 17ـ ابوداود سلیمان بن سفیان 18ـ ابوسعید سهل بن زیاد ادمی رازی 19ـ ابوالعباس عبداللّه بن جعفر بن حسین بن مالک بن جامعه حمیری قمی 20ـ ابوالحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی صاحب تفسیر معروف (د307ق) 21ـ علی بن حسین سعد آبادی 22ـ ابوالحسن علی بن عبداللّه بن محمد بن عاصم خدیجی 23ـ ابوالحسن علی بن محمد بن ابراهیم بن ابان رازی کلینی معروف به علان، دایی محمد بن یعقوب کلینی 24ـ علی بن محمد بن ابیالقاسم بندار 25ـ ابوالحسن علی بن محمد بن ابیالقاسم عبداللّه بن عمران برقی قمی خواهر زاده احمد بن محمد بن خالد برقی معروف 26ـ علی بن موسی بن جعفر کمندانی 27ـ ابومحمد قاسم بن علاء آذربایجانی 28ـ ابوالحسن محمد بن اسماعیل نیشابوری(11) 29ـ ابوالعباس محمد بن جعفر رزاز(د301ق) 30ـ ابوالحسن محمد بن ابی عبداللّه جعفر بن محمد بن عون اسدی کوفی ساکن ری 31ـ ابوجعفر محمد بن حسن بن فروخ اعرج قمی معروف به صفار صاحب کتاب بصائر الدرجات (د290ق) 32ـ محمد بن حسن طائی 33ـ ابوجعفر محمد بن عبداللّه بن جعفر بن حسین بن جامع بن مالک حمیری قمی 34ـ محمد بن عقیل کلینی 35ـ ابوالحسین محمد بن علی بن معمر کوفی 36ـ ابوجعفر محمد بن یحیی عطار اشعری قمی.این تعداد مشایخ به معنای انعکاس روایات قابل توجهی از هر یک در مجموعه کافی نیست، بلکه کلینی عمده قریب به اتفاق روایاتش را از هشت نفر زیر نقل کردهاست(12):1 . علی بن ابراهیم قمی با 7068 روایت؛2 . محمد بن یحیای عطار اشعری قمی با 5073 روایت؛3 . ابوعلی اشعری قمی با 875 روایت؛4 . ابن عامر حسین بن محمد اشعری قمی با 830 روایت؛5 . محمد بن اسماعیل نیشابوری با 758 روایت؛6 . حمید بن زیاد کوفی با 450 روایت؛7 . احمد بن ادریس اشعری قمی 154 روایت؛8 . علی بن محمد(13) با 76 روایت.سلسله مشایخ کافی نشاندهنده سفرهای علمی کلینی در طلب حدیث به شهرهای قم، کوفه، بغداد و احتمالاً نیشابور است، همچنان که وجود تعداد قابل توجهی از مشایخ قمی در این فهرست بر حضور جدی مدرسه قم در مجموعه کافی دلالت دارد. به هر روی، کلینی پس از دوره طلب حدیث به شهر ری بازگشته و به عنوان محدثی مورد اعتماد برای شیعیان این شهر شناخته میشود و احتمالاً از آن زمان به تألیف کتاب کافی میپردازد که در عرض بیست سال به پایان میرسد.(14) کلینی در سال 327ق در زمان خلافت مقتدر عباسی، ری را به سوی بغداد ترک کرده و دو سال پایانی عمر خود را در این شهر سپری میکند و به همین مناسبت به «بغدادی» و «سلسلی»(15) معروف میشود.(16) در مورد دلایل این مهاجرت، سخن روشنی از سوی خودش یا شاگردان و اطرافیانش به میان نیامده، اما با مطالعه شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره میتوان حدسهایی در این باره ابراز داشت. از جمله، شهر ری در دوره کلینی شهری چند مذهبی با غالبیت اهل سنت بوده(17) و همانند قم و بغداد جزء مراکز تجمع شیعیان به شمار نمیآمد. از سوی دیگر بغداد از زمان هارون الرشید به تدریج به مرکز علمی مهمی بدل گشته بود که فرق و مذاهب گوناگون در آن به فعالیت علمی میپرداختند.(18) شیعه نیز در منطقه کرخ، تجمع علمی قابل توجهی داشت که با تسلط آلبویه بر مناطق وسیعی از سرزمینهای شرقی خلافت عباسی و حمدانیان در شمال عراق، زمینه رشد و شکوفایی بیشتری یافته بود.(19) علاوه براین، کلینی همانند هر محدث دیگری علاقهمند بود که روایاتش را به مجموعه وسیعتری از شاگردان انتقال داده و در قالب سنتِ اجازه نقل حدیث، استمرار و بقای کتابش را حفظ نماید. او در همین دو سال کوتاه در کنار راویانی که در ری تربیت نموده بود، کتاب کافی را به تعداد قابل توجهی از راویان بغدادی انتقال داد. فهرست مهمترین شاگردان کلینی که بیشتر آنها بغدادی هستند به شرح زیر است:ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه(د 368ق)، ابوالحسن عبدالکریم بن نصر بزاز تنیسی، ابوغالب احمد بن محمد بن سلیمان زراری، ابوعبداللّه محمد بن ابراهیم نعمانی،(20) ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری (د 385ق)(21)، ابوعبداللّه احمد بن محمد صفوانی، ابوالمفضل محمد بن عبداللّه شیبانی، ابوعبداللّه احمد بن ابی رافع صیمری، ابوالحسین احمد بن علی کوفی، محمد بن محمد بن عصام کلینی، محمد بن علی ماجیلویه، علی بن احمد بن محمد بن عمران دقاق، علی بن احمد بن موسی دقاق، ابوعیسی محمد بن احمد بن محمد بن سنان زاهری، ابوالحسین احمد بن احمد کاتب کوفی، ابوالحسین احمد بن محمد کوفی.سرانجام کلینی در سال 328 یا 329ق بنا به اختلاف روایات در بغداد درگذشت و در همان شهر مدفون شد.(22)کتاب کافی بنا به گزارش نجاشی در فرصت بسیار کوتاهی با استقبال فراگیری در بغداد روبهرو شد.(23) به کلینی آثار دیگری نیز نسبت داده شده(24) که از هیچ کدام اثری در دست نیست:الرد علی القرامطه، رسائل الأئمة،(25) کتاب الرجال، تعبیر الرؤیا(26) و ماقیل فی الأئمة من الشعر.کلینی بدون استثنا در منابع رجالی شیعه توثیق و مدح شده و وجود برخی اختلافات در میزان اعتبار روایاتش، نقدی به عدالت و وثاقت وی پدید نیاورده است، همچنین در منابع اهلسنت با توجه خاصی از او یاد شدهاست.(27)کلینی و نواب اربعه مسئله رابطه کلینی با نواب اربعه امام زمان از نقاط حساس زندگی کلینی است. در کافی، روایتی درباره توثیق دو تن از نواب امام زمان و تأیید ارتباط آنها با آن حضرت آمدهاست،(28) اما سؤال اصلی در این بحث آن است که آیا کسی از نواب نیز کتاب کلینی را تأیید و توثیق نموده است؟ قداست کلینی تا آنجا در ذهنیت گروهی از شیعیان نفوذ یافته که در جستوجوی یافتن قراینی مبنی برعرضه کتاب کافی بر امام زمان و تأیید آن از سوی ایشان برآمدهاند(29) و گروهی دیگر با شگفتی این پرسش را مطرح نمودهاند که چگونه کلینی کتاب خود را بر نواب اربعه امام زمان عرضه ننموده و تأیید ایشان را کسب ننمودهاست.(30)آقا بزرگ تهرانی در پاسخ به این سؤال از یک سو لزوم انجام چنین کاری از سوی کلینی را نفی نموده و تنها تلاش متعارف برای گزینش روایات درست را کافی شمرده، و از سوی دیگر به فضای تقیه در آن دوره توجه نموده، انجام چنین کاری را از سوی کلینی منجر به بروز خطرهایی برای نواب شمردهاست.(31) و جالب آن که در موردی مشابه، یکی از نواب برای بررسی اعتبار یک کتاب، آن را برای فقهای قم فرستاده، نظر آنان را در اینباره جویا میشود.(32) با این حال، نمونههایی از عرضه کتاب بر امام زمان از سوی نواب همانند کتاب التکلیف شلمغانی نیز وجود دارد که آن را موردی استثنایی و به دلیل حساسیت ویژه آن کتاب و نویسندهاش دانستهاند.(33)از اینها گذشته، کلینی به استثنای چند مورد اندک و البته مشکوک، از هیچ یک از نواب اربعه حتی با واسطه نیز روایتی نقل ننموده است،(34) لذا عدهای تلاش نمودهاند که این مسئله را نیز به ماجرای تقیه یا حضور کوتاه کلینی در بغداد مرتبط دانند،(35) در حالی که کلینی از افراد متعدد دیگر در شهرهای مختلف نقل حدیث نموده و همه روایات کافی الزاما از طریق ملاقات حضوری نویسنده با راویان فراهم نیامدهاند و مجرد نقل حدیث از شخصیتی نمیتواند خطری برای او فراهم آورد. از این رو به نظر میرسد که برای پاسخ به این سؤال باید به دنبال فرضیههای دیگری باشیم.یکی از این فرضیهها میتواند این باشد که نواب اربعه در جامعه شیعی آن دوره بیش از آن که شخصیتی علمی به شمار آیند، شخصیتی اجرایی برای ارتباط با امام زمان در صورت لزوم شناخته میشدند و لذا شیعیان عمدتا برای حل مشکلات دشوار و غیر طبیعی به ایشان مراجعه نموده و به ندرت جهت سؤال شرعی یا استماع حدیث به آنان رجوع میکردند و گویا شیعیان از دوره پایانی غیبت صغرا به این مسئله عادت نموده بودند که نیازهای دینی و مذهبی خود را باید از طریق مراجعه به عالمان و فقیهان و راویان حدیث حل نمایند و لذا در متون روایی معاصر با کلینی نیز روایات چندانی از نواب نقل نشدهاست،(36) بنابراین، سؤال یادشده اساسا بیمورد است.نکته مهم دیگری نیز آن که کلینی عمده روایات خود را همان گونه که خواهیم گفت از طریق تداول کتبی و نه شفاهی صرف نقل نمودهاست و لذا افرادی که از آنها نقل حدیث میکند همگی از اصحاب تألیفات در بین شیعه بودند، این در حالی است که نواب اربعه تألیفات حدیثی نداشتهاند.(37)کتاب کافی این کتاب شانزده هزار و صد و اندی روایت دارد.(38) که در سه بخش عمده «اصول»، «فروع» و «روضه» تنظیم شدهاست. بخش نخست، شامل روایات اعتقادی و احیانا اخلاقی بوده، بخش دوم، روایات فقهی و بخش سوم حاوی خطبهها، نامهها و اندرزهای امامان است. اصول کافی شامل 3785 روایت میشود که تقریبا یک چهارم تمام کتاب را به خود اختصاص داده است و روضه کافی 597 روایت و فروع کافی نزدیک به دوازده هزار روایت را در بردارد. فهرست تفصیلی ابواب کتاب به شرح زیر است.(39)1ـ کتاب العقل و الجهل 2ـ کتاب فضل العلم 3ـ کتاب التوحید 4ـ کتاب الحجه 5ـ کتاب الایمان و الکفر 6ـ کتاب الدعاء 7ـ کتاب فضل القرآن 8ـ کتاب العشره.1ـ کتاب الطهاره 2ـ کتاب الحیض 3ـ کتاب الجنائز 4ـ کتاب الصلاة 5ـ کتاب الزکاة 6ـ تتمة کتاب الزکاة 7ـ کتاب الصیام 8ـ کتاب الحج 9ـ کتاب الجهاد 10ـ کتاب المعیشه 11ـ کتاب النکاح 12ـ کتاب العقیقه 13ـ کتاب الطلاق 14ـ کتاب العتق و التدبیر و الکتابه 15ـ کتاب الصید 16ـ کتاب الذبائح 17ـ کتاب الاطعمه 18ـ کتاب الاشربه 19ـ کتاب الزی و التجمل و المروءة 20ـ کتاب الدواجن 21ـ کتاب الوصایا 22ـ کتاب المواریث 23ـ کتاب الحدود 24ـ کتاب الدیات25ـ کتاب الشهادات 26ـ کتاب القضاء و الاحکام 27ـ کتاب الایمان و النذور و الکفارات.نسخههای مخطوط متعددی از این کتاب در دست است و تاکنون چاپهای چندی نیز به خود دیده که گزارشی نسبتا کافی جناب آقای دکتر محفوظ در مقدمه کتاب، ضرورتی برای پرداختن دوباره نمینهد.زمینه تاریخی و انگیزههای تدویندوره زندگی کلینی در قرن سه و چهار از جهات گوناگون، دورهای پر آشوب و به شدت تأثیر گذار در دورههای بعد از خود است. ضعف و افول خلافت عباسی، روند روز افزون پیدایش مکاتب و دیدگاههای متنوع، نهضت تدوین متون در حوزههای متنوع فرهنگ اسلامی و شدت گرفتن منازعات و مجادلات فرقههای اسلامی و نیز ادیان در تماس با مسلمانان از مهمترین شاخصههای این دوره است که هر یک به گونهای در تدوین مجموعه کافی تأثیر گذار بودهاند. در این جا برخی از این ویژگیها را بررسی میکنیم:1 . فضای سیاسی عصر کلینی: حکومت عباسیان از میانه قرن سه دراثر عوامل متعددی، اقتدار گذشته خود را به کلی از دست داده و رو به ضعف و افول نهاده بود. پیدایش مجموعهای از امیرنشینهای مستقل که گاه هر یک از آنها چندین برابر مناطق تحت سیطره خلیفه عباسی وسعت داشت، در کنار دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم این امیران در نصب و عزل خلیفه، از شخص خلیفه جز نمادی تشریفاتی باقی نگذاشته بود. پیدایش دستگاههای خلافت رقیب، مانند فاطمیان در مصر و شورشهای گستردهای مانند ماجرای قرمطیان و بردگان موسوم به اصحاب زنج نیز بر شدت بحران سیاسی نهاد خلافت میافزود.(40) شیعیان در این فضای غیر متمرکز از فشار استبداد دستگاه حاکم، احساس رهایی نموده و به جریان تأسیس پایههای نظری تشیع، سرعت بخشیدند. بدین ترتیب در فاصلهای کوتاه مدارس شیعی قابل توجهی در مناطق مختلف جهان اسلام از بغداد تا خراسان و قم پدید آمد و کتابهای تفسیر، رجال، حدیث و ... به نگارش درآمد.2 . منازعات فرقهها و مذهبها: از آغاز قرن دوم به تدریج با پیدایش مجموعه منازعات کلامی، فقهی و ... تمایزهایی میان دیدگاههای مختلف پدید آمده که به شکلگیری فرق و مذاهب اسلامی میانجامد. روند روز افزون واگرایی در قالب ظهور مستمر فرقهها در قرن سوم، سرعت و شدت فوقالعادهای به خود میگیرد. معتزله به عنوان یکی از نخستین فرقههای پدید آمده در تاریخ علاوه بر انشعاب بغداد از بصره که زادگاه اعتزال بود، شعبههای فراوان دیگری یافته بود. تقریر مسئله جبر و اختیار، رابطه ایمان و عمل، معنا و مفهوم توحید، شیوه تقریر صفات، بهویژه علم و کلام الهی، رابطه ذات و صفات، رابطه قدرت و اراده مطلق با عدالت و مبدأ آفرینش جهان، از مهمترین مسائل مطرح میان معتزله بود که به پیدایش آن انشعابات انجامید.(41) مسئله جبر و اختیار بهطور مشخص در نیمه دوم قرن اول دراندیشههای معبد جهنی (د 80ق) غیلان دمشقی (د پس از 105ق)، جعد بن درهم (د حدود 118ق) و جهم بن صفوان (د 128ق)(42) و مسئله رابطه ایمان و عمل در قالب منازعاتی بین مرجئه و محکّمه،(43) شکل گرفته بود. جریان اهل حدیث با پایبندی خردگریزانه نسبت به ظواهر آیات و روایات،(44) زمینهساز پیدایش پارهای اعتقادات کلامی مانند تشبیه و تجسیم بودند که بعدها پیروان آن، نام حشویه را به خود گرفتند.(45) موضع استوار ابنحنبل در دفاع از برخی عقاید اهل حدیث مانند خلق قرآن در دوره محنت، موجب پیدایش جریانی موسوم به حنبلیان در داخل اهل حدیث شد که در مقایسه با برخی شاخصهای دیگر این گروه هماند شافعی از بنیادگرایی بیشتری برخوردار بودند.(46) بنیادگرایی افراطی اهل حدیث تا جایی ادامه یافت که بازگشت اشعری از اعتزال و تلاش وی برای تحکیم مواضع اهل حدیث با استفاده از ابزارهای دانش کلام به دلیل به رسمیت شناختن این دانش ـ که جماعت اهل حدیث احیانا با اصل و اساس آن و نه پارهای معتقدات کلامی مخالف بودند ـ با اقبال چندانی روبهرو نشده و بلکه درگیریهای مدیدی در حد تکفیر بین اشعریان و جماعت اهل حدیث پدید آمد.(47) جریان اهل رأی در برابر اهل حدیث، افزون بر معتزله، شامل حنفیان نیز میشد. مذهب کلامی ابوحنیفه نیز همانند معتزله، رنگ خردگرایی داشت و البته او برخلاف معتزله که علاقه چندانی به فقه از خود نشان نمیدادند و احیانا از ریشه با این دانش مخالف بودند، به نظریهپردازی در فقه نیز پرداخته که بر مبنای آن مذهبی فقهی نیز بهوجود آمد. تأکید بر راههای عقلی در فهم احکام تعبدی فقه چون قیاس، بهطور طبیعی واکنش اهل حدیث را در پی داشت(48) که در این بخش غالب دیدگاههای شیعی بهرغم التزام برخی از آنها به رویکرد خردگرایی در ابعاد کلامی، در بخش فقه با این رویکرد به مخالفت برخاسته و با اهل حدیث بیشتر همراهی میکردند، گرچه پایبندی برخی فقها و گاه متکلمان شیعه نسبت به مشروعیت قیاس نیز گزارش شدهاست.(49) در کنار این جریانهای درون دینی به پارهای جریانهای برون دینی با نگاه انتقادی نسبت به اسلام در این قرن برمیخوریم که ابن راوندی (د 298ق) نمونه شاخص آن است.(50) اوج این حوادث در میانه دوم قرن سه، یعنی دوره حیات کلینی در حال شکلگیری بود و وی در زادگاه خود و نیز شهرهای دیگری چون بغداد و نیشابور با این مکاتب و دیدگاهها روبهرو شده بود. افزون بر اینها همه، انشعابهای داخلی شیعه در دوره پایانی عصر حضور و نیز ابهامها و درگیریهای پدید آمده در دوره موسوم به غیبت صغرا برلزوم و اهمیت توجه نسبت به این مسئله نزد هر دانشمند شیعی میافزود.(51)3 . دوره تدوین متون: قرن سوم، بهویژه در حوزه حدیثنگاری، دوره اوج تدوین متون است. پس از تدوین موطأ در نیمه دوم قرن دو به عنوان نخستین جامع حدیثی اهل سنت، از آغاز قرن سوم شاهد پیدایش مجموعه وسیعی از جوامع حدیثی چون مصنفها و مسانید و سنن هستیم که با ظهور مسند احمد و سپس صحاح بخاری و مسلم و ترمذی به نقطه اوج خود رسیده و در ادامه، سه سنن مهم دیگر از مجموعه موسوم به صحاح ششگانه در دهههای پایانی همین قرن عرضه میشوند. تدوین نخستین تفاسیر رواییجامع(52) نیز با این قرن ارتباط دارد. تدوینهای متنوع دیگری در حوزه کلام،(53) فلسفه،(54) تاریخ،(55) فقه،(56) و ... نیز در این قرن صورت گرفته است. این در حالی است که شیعیان در حوزه حدیث تا قبل از کافی، افزون بربخشی از اصول چهار صدگانه (اربعمائه) که نوعی نوشتههای ابتدایی نزدیک به صحیفههای اهل سنت در قرن اول بوده و فاقد نظم و منظق متداول در گونههای مختلف تدوین حدیثی است،(57) مجموعه محدودی از تدوینهای حدیثی را در اختیار داشتند که قابل مقایسه با جوامع حدیثی اهل سنت در آن زمان نبود. کلینی در مقدمه ارزشهای که بر کتاب کافی خود نگاشته به خوبی از فضای تاریخی عصر خود و ارتباط آن با انگیزههای وی در تدوین کتاب پرده برداشته است. وی ابتدا از یکی از دوستانش که هویتش برای ما روشن نیست یاد میکند که از روزگار خود چنین گلایه دارد: «جهل و نادانی بر مردمان چیره شده و آنان به راههایی چون استحسان روی آورده و در عین حال که به شکلی افراطی در مهمترین مسائل تنها به عقل خویش بسنده نموده، کور کورانه به تقلید از گذشتگان مشغولاند و به این صورت، ترس از آن میرود که سرچشمههای دانش به نابودی گراید». سپس کلینی در پاسخ این اظهار گلایه، مردمان را بر دو دسته نموده، دستورهای خداوند را خطاب به انسانهای مکلف دانسته و عدم آن را به معنای بطلان شریعتها و کتابهای آسمانی که دیدگاه طبیعتپرستان است میشمرد. بدین ترتیب، خداوند بنا به حکمت و عدالتش به بیان دستوراتش پرداخته و پیمانهایش را بر بندگانش عرضه نموده و از آنان خواست که برای دریافت این دستورات از «اهل ذکر» پرسش نمایند وبرای فهم آن به تفقه در دین بپردازند. بنابراین، هیچ دانشی ضروریتر از دانش دین نبوده و هیچ خطری بالاتری از عمل به گمانهای بیاساس در این قلمرو نیست. پس هر کس که خداوند گمراهی او را خواسته باشد او را به دامان استحسان و تقلید و تأویلهای جاهلانه افکنده و هر کس خداوند هدایتش را خواهان باشد او را با یقینی استوار به سرچشمه کتاب و سنت پیامبر رهنمون سازد. در مقطع پایانی مقدمه، کلینی از درخواست این دوست ناشناس یاد میکند که کاش کتابی نگاشته میشد که در همه زمینههای دینی، روایات صادقین و سنتهای الهی را در خود جمع داشت و بدین ترتیب، اختلاف بین روایات که عامل سردرگمی در بسیاری مسائل است بر چیده شده و مرجعی برای هر جویای حقیقتی شود. سپس کلینی به این درخواست جواب مثبت داده و معیارهای گزینش حدیث را در این کتاب یاد میکند.معیارهای گزینش حدیث درباره معیارهای کلینی در گزینش روایات، دیدگاه گوناگون و گاه متضادی مطرح شده است. برخی با استناد به روایتهایی در تأیید کافی یا هم عصر بودن کلینی با نواب امام زمان، تمام روایاتش را درست و غیر قابل مناقشه شمرده(58) و در مقابل، برخی دیگر با اتهام کلینی به گزینش سلیقهای، اعتبار کتابش را بهطور کلی خدشه دار کردهاند.(59) با این حال، کمتر کسی از دانشمندان شیعی از اخباریان گرفته و اصولیان با صراحت به خود اجازه رو در رویی با کلینی و نقد جدی وی نموده، گرچه در مواردی، بهویژه هنگام ناسازگاری دو روایت، عملاً به روایتی از کافی عمل ننموده باشند، حتی کسانی چون محقق نراقی از شخصیتهای بارز اصولی نیز گاه همانند اخباریان بر درستی تمام روایات کافی اصرار ورزیده(60) و از محقق نایینی نیز نقل شده که بررسی و گفتوگو در سندهای کافی کاری ناممکن است.(61) پیش از پرداختن به معیارهای نقد کلینی نباید فراموش کرد که دانش درایة الحدیث در آن دوره هنوز شکل نگرفته بود و دانش رجال نیز گامهای نخستین خود را برمیداشت، بنابراین به طور طبیعی کلینی همانند بسیاری از محدثان آن دوره به صراحت از روش خود پرده برنداشته است، با این حال با بررسی مجموعه روایات کافی و مقایسه تطبیقی سلسله اسانید آن و نیز بررسی شیوه گزینش حدیث در منابع هم عصر کلینی میتوان تا حدودی از معیارهای وی در گزینش حدیث پرده برداشت. ارزش سند در روایات از قرن دوم به بعد به تدریج، توجه محدثان را به خود جلب کرد، گرچه، پیدایش نظریه نقد سندی در بین اهلسنت به حدود دو قرن بعد از آن و در بین شیعه به قرن هفت در دوره مدرسه حلّه باز میگردد.(62) این مسئله به آن معنا نیست که تا پیش از تبلور نظریه نقد سندی، محدثان بدون هیچگونه مبنایی بهطور سلیقهای به گزینش احادیث میپرداختند، بلکه واقعیت آن است که شیوههای جایگزین دیگری در آن دوره، مرسوم بود که به دلایلی در دورههای بعد، از اهمیت آن کاسته شد. این شیوههای جایگزین در دو رده «نقد محتوایی برمبنای مقایسه روایت با قرآن، عقل و ...» و «نقد متون حدیثی برمبنای گردآوری مجموعه قراین مبنی بر اعتبار یک صحیفه یا اصل، جدای از وضعیت سندی تک تک روایات آن» قابل دستهبندی است.کلینی در پایان مقدمه خود به پارهای از معیارهای متن محور در گزینش حدیث اشاره میکند: عرضه روایات برقرآن و پذیرش هر آن چه موافق قرآن است و ردّ هر آن چه مخالف قرآن است؛(63) پذیرش روایاتی که شیعه در درستی آن اتفاق نظر دارد؛ ترجیح روایات مخالف اهل سنت در موارد تعارض اخبار(64) و در مواردی که نتوان هیچ یک از معیارهای یاد شده را بهکار برد و روایات متعارض در وضعیتی مشابه باشند، از اظهار نظر در درستی یا نادرستی هر یک پرهیز نموده و در مقام عمل به هر یک بسنده کنیم قابل قبول خواهد بود.(65) برخی اصولیان متأخر با انتقاد از روش نقد محتوایی، آن را سلیقهای و غیر قابل اعتماد شمردهاند، این در حالی است که خواهیم دید روش نقد سند محور نیز با تکیه بر مشخصات ظاهری افراد نمیتواند صحت صدور روایت را به اثبات رسانده و تنها حجیت فقهی را به دنبال دارد.در خصوص نوع دوم از نقد که نام «نقد متون حدیثی» برآن نهادیم، ابتدا توجه به این مسئله ضروری است که در عصر کلینی، دوره تداول شفاهی احادیث تقریبا به پایان رسیده و قریب به اتفاق روایات در قالب دست نوشتههای پراکندهای به نگارش درآمده بودند. پیش از این گفته شد که در نگاهی به مجموعه روایات کافی کلینی به این واقعیت برمیخوریم که راوی عمده قریب به اتفاق این روایات، هشت نفر مشخص بودهاند: علی بن ابراهیم قمی، محمد بن یحیی عطار، ابوعلی اشعری، حسین بن محمد قمی، محمد بن اسماعیل نیشابوری، حمید بن زیاد کوفی، احمد بن ادریس قمی، علی بن محمد. افزون بر این که بیشتر این افراد خود صاحب اثر بودند، در سلسله سند آنها نیز تعداد قابل توجهی از صاحبان اصول قرار دارد.(66) و از سوی دیگر میدانیم که کلینی در کتاب خود با نقل روایات مرسل و آوردن برخی تعابیر مبهم در سلسله سندها و نقل قول از راویان مجهول و گاه مقدوح، از جمله پارهای از غالیان و فطحیه و واقفیه، به معیار سند در ارزشگذاری احادیث توجه چندانی نشان نداده و بخش عمدهای از روایات کافی بنا بر ارزشگذاری سندی در قالب دستهبندی مدرسه حلّه،(67) ضعیف به شمار میرود.(68) مشابه همین وضعیت در خصوص من لایحضره الفقیه شیخ صدوق نیز وجود دارد. بخش عمدهای از روایات او از طریق پدرش علی بن بابویه، ابن ولید و سعد بن عبداللّه اشعری نقل شده که همگی آثار متعدد داشته، علاوهبراین، عمده مشایخ این سه نفر نیز از اصحاب اصول بودهاند.(69) افزون براین او اساسا روایات کتابش را با حذف سلسله سند آورده که نشان دهنده میزان اهمیت وی به ارزشگذاری سندی در نقد حدیث است. البته او در پایان کتاب در مشیخه(70) به استدراک برخی سندها در قالب نظام طبقات پرداخته است با این حال، بخش قابل توجهی از روایاتش همچنان بدون سند و نیز بسیاری از افراد واقع در سلسله سندهای وی جزء ضعفا و مجاهیل به شمار میروند.(71) گفتنی است که وی برخلاف ادعای شیخ مفید به دنبال گردآوری صرف نبوده، بلکه اعتقاد کامل به درستی روایات منقوله دارد(72) و نیز برخلاف نظر برخی معاصران به منظور تسهیل مراجعه عموم به کتابش، دست به حذف سلسله سند نزدهاست،(73) بلکه همانگونه که مجلسی در روضة المتقین بیان میدارد، تفاوت مبنای قدمای حدیثگرا و متأخران اصولگرا در میزان توجه و اهتمام به سند در نقد حدیث، دلیل اصلی سبک شیخ صدوق در من لایحضر به شمار میرود. شیخ طوسی نیز از یک سو در نگارش دو کتاب تهذیب و استبصار به همان شیوه مشیخه نویسی شیخ صدوق عمل کرده و از سوی دیگر خود در الفهرست تصریح میکند که بسیاری از صاحبان اصول و تصانیفِ نخستین شیعه از دوره امامان، برمذاهب فاسد بودهاند و به رغم آن، منابع ایشان برای ما معتبر و مورد اعتماد است.(74)حدیث شیعه با این پیشینه به مدرسه اصولیان حلّه پا میگذارد. فقیهان این مدرسه بدون آن که دغدغه حدیثی مستقلی داشته باشند، در پی رفع نیازهای فقهی و روشمند ساختن استناد به روایات در فقه بودند که از عصر شیخ طوسی به تفصیل و تفریع فروع(75) گراییده بود. همچنین آنان در جریان رقابت با اهل سنت در این اندیشه بودند که از طریق تولید داخلی هر آنچه آنها دارند و شیعه ندارد، مانند فقه القرآن، قرائات، درایه و ... امکان هماوردی و رقابت را در خود حفظ و تقویت نمایند. این دو عامل، موجب شد که شخصیتهایی چون ابن طاووس و محقق حلی در پی تأسیس نظام منطقی و ریاضی گونهای برای نقد حدیث برمبنای دو پارامتر کاملاً مشخص «عدالت» و «وثاقت» برآیند. آنان از یک سو نسبت به نقد ـ به اصطلاح خویش ـ غیر علمی مدرسه اصحاب حدیث شیعه اعتراض داشته و از سوی دیگر اعتقاد داشتند که پارهای قراین در اختیار گذشتگان بوده که از میان رفته است، لذا به نوعی ـ با تسامح در بهکارگیری اصطلاح ـ به دیدگاه انسداد باب علم منتهی شده و با صرف نظر از ادامه تلاش برای کشف صحت صدور روایات، به تلاش جهت استخراج سیستمی برای رفع تکلیف و امکان پاسخگویی در برابر خداوند پرداختند.(76) این جریان، بدون تغییر قابل ملاحظهای در مدرسه لبنان ادامه مییابد.(77)دوره صفویه با زمینه مناسبی که برای جریان اخباری پدید آورد، شاهد بازسازی مجددـ و گرچه بهطور طبیعی تا حدی متفاوت ـ مدرسه اهل حدیث شیعه بود. در این دوره، سه اثر دیگر از جوامع حدیثی شیعه پدید آمد که هر کدام به گونهای نقدی بنیادی نسبت به زیر ساختهای مدرسه حلّه در برداشت. البته پایه نظری این جریان را قبل از این ملاامین استرآبادی (د 1036ق) در الفوائد المدنیه با تلاش در تمایز دو مکتب اهل حدیث و اصولیان شیعه تحت عنوان «متقدمان و متأخران» و نقد جدی و بسیار شدید نسبت به مبانی فقهی، رجالی و حتی کلامی اصولیان برداشتهبود که حمایت نظری شیخ بهایی (د1031ق) در مشرق الشمسین و مجلسی پدر (د1070ق) در روضة المتقین در تقویت این جریان بیتأثیر نبودهاست. فیض کاشانی (د 1090ق) در الوافی، نقدهای تند و تیزی نسبت به مبانی رجالی و فقهی مدرسه حلّه وارد میسازد. وی با بیان تفاوت روش نقد حدیث نزد قدما و متأخران، تقسیم احادیث به صحیح، حسن و ... را ناآشنا برای متقدمان شمرده و حدیث صحیح را نزد ایشان حدیثی میداند که مجموعهای از قراین مبنی بر صحت را همراه خود دارد. سپس در چند شماره به ذکر قراین یادشده میپردازد:1 . وجود روایت در نسخههای متعددی از اصول اربعمائه که بهطور متصل از امامان معصوم علیهمالسلام نقل شدهاند؛2 . تکرار روایت در یک یا چند اصل از راههای گوناگون و با سندهای متعدد و معتبر؛3 . وجود روایت در یکی از آثار شناخته شده اصحاب اجماع، مانند زراره و محمد بن مسلم که همه شیعیان بر درستی روایاتشان گواهی میدهند؛4 . وجود روایت در اثری شناخته شده از راویانی که بر درستی روایاتشان یا مشروعیت عمل به آنها اتفاق نظر وجود دارد؛ کسانی مانند یونس بن عبدالرحمن و عمار ساباطی؛5 . وجود روایت در یکی از آثاری که بریکی از امامان عرضه شده و مندرجات آن را تأیید نموده است؛6 . وجود روایت در کتابی که مراجعه به آن در بین شیعیان رواج یافته و مرجعی معتبر نزد شیعیان شدهاست، ماند تألیفات ابن مهزیار.سپس با ذکر عبارتهایی از صاحبان کتب اربعه براین ادعای خود گواه میآورد و با ذکر انتقادهایی چند به نظریه مقابل که از آنِ مدرسه حلّه است این بخش را نیز به پایان میرساند. مهمترین نکته در زمره انتقادهای فیض، تمرکز دستگاه نقد سندی حلّه برحجیت و بیتوجهی به کشف واقع است، چرا که مجرد بدکیشی یا وجود انحراف در عقاید فرد به معنای دروغگویی او نیست و همچنین فضایل اخلاقی راوی با آسانگیری او در نقل احادیث منافاتی ندارد» ... «فأیّ مدخلٍ لفساد العقیدة فی صدق حدیث المرء إذا کان ثقةً فی مذهبه و أیّ مناقاةٍ للممدوحیة بفضیلة ما مع المسامحة فی نقل الحدیث.» تلاش برای استخراج معیارهای نقد حدیث نزد کلینی و بیان تفاوتهای آن با نقد سندی حلّه در آثار دیگر حدیث پژوهان متأخر شیعه نیز دنبال شده و افزون برمطالب فیض کاشانی، گاه به انتقادهای وارده از سوی اصولیانِ مخالف این روش نیز پرداختهاند.(78)معرفی ابواب کلامی روایات کلامی کافی که نزدیک به یک چهارم آن را تشکیل میدهد، در شکلدهی به مکتب کلامی شیعه نقش مؤثری داشته است. کلینی در ردهبندی روایات کلامی کافی، نظامی ابتکاری پدید آورده که از یک جهت ناظر به مسائل محوری آن دوره در منازعات فرق و مذاهب بوده، و از سوی دیگر تلاش نموده در ترتیبی منطقی، عمده مباحث کلامی را در کتاب خود پوشش دهد. ویژگی مهم دیگری که در این بخش از کتاب کلینی به چشم میخورد، تلاش وی برای پایان بخشیدن به مجادلات کلامی درون مذهبی شیعیان با تکیه بر نقاط محوری و سعی در گردآوری دیدگاههای گوناگون پیرامون آن است. اهمیت این کار کلینی هنگامی به درستی شناخته میشود که بدانیم وی در دوره موسوم به حیرت میزیسته است؛ دورهای که شیعیان به دلیل غیبت امام و در دسترس نبودن امامان قبلی و نیز پیدایش فرقهها و دیدگاههای گوناگون بین شیعیان، سرگردان و حیران بودند. او برای تحقق این هدف با تعیین سرفصلهایی مشترک، به نقل حدیث از شخصیتهای گوناگون که گاه در زمان حیات خود درگیریهایی با هم داشتند پرداخته و از نقل احادیث شبهه برانگیز این راویان پرهیز کرده است. نمونه شاخص این عمل کلینی را میتوان در جمع روایات هشامین مشاهده نمود.(79) همچنین نقل روایات مقبول نزد عموم شیعیان از شخصیتهایی جنجال برانگیز، مانند ابن ابی یعفور(80) و فضل بن شاذان نیشابوری(81) در همین راستا قابل تفسیر است. در همین باب کلینی با قرار دادن فیلتری اعتقادی، تمام سعی خود را برای دفاع از شخصیتهایی چون هشام بن حکم که در بین فرقهها و مذاهب دیگر نیز حضور داشته و اتهامهای گوناگونی از قبیل تجسیم و تشبیه به او نسبت دادهاست، مبذول داشته است.(82)در واقع او برای نخستین بار پایگاه نیرومندی از درون جبهه اهل حدیث علیه جریانهای اهل جبر و تشبیه و تجسیم بنیانگذارده و بدین وسیله، پایگاه مشترکی با اصحاب کلام بر ضد طیفی از اصحاب حدیث تأسیس مینماید.(83) تلاش وی برای حذف برخی روایات شبهه برانگیز تا جایی استمرار یافته که گاه روایات نسبتا مسلم بین اهل حدیث شیعه را نیاورده(84) و لذا در منازعات بعدی هیچ یک از پیروان مکاتب کلامی شیعه از قم و بغداد گرفته تا مدرسه حلّه نسبت به کتاب کافی حساسیتی جدی از خود نشان نداده و در عمده موارد بدون هیچ دغدغهای به نقل روایات آن بدون توجه به وضعیت سندی آنها پرداختهاند و به این دلیل وی نوعی مصونیت از اتهامهای متداول آن زمان، مانند غلوّ و تقصیر یافته است. از این رو میتوانیم وی را نقطه وسط میان دو جریان عقل گرایی کلامی و سنتگرایی حدیثی بشماریم. وی بهرغم پرهیز از لحن متکلمانه و پایبندی به سنتنقل حدیث، کتاب خود را با موضوع «عقل و جهل» آغاز نموده و در آن با دفاع از مشروعیت و اعتبار عقل به مثابه نعمت و امانتی خدادادی، چهرهای کاملاً عقلانی به مذهب شیعه میبخشد که برای متکلمان شیعه بسیار جذاب و دلنشین مینمود. در این جا لازم است متذکر شویم که متکلمان شیعه معمولاً در مراجعه به احادیث، معیارهای عقلی را مبنا قرار داده و هر روایت موافق دیدگاه عقلی کلام شیعه را پذیرفته و گاه روایات مشهور و تهی از ایراد سندی را به دلیل مخالفت با آن، رد نمودهاند.(85) از این رو وجود تعداد محدودی از روایات ناسازگار با روحیه خردگرایی برخی متکلمان بغداد، مانند روایات عالم ذر ـ به استثنای برخی شخصیتهای تندرو در خردگرایی و نزدیک به معتزله(86) ـ با واکنش نسبتا ملایمی از سوی متکلمان بغداد روبهرو شدهاست؛ روایاتی که در دورههای بعد با اتفاق نظرِ نسبی از سوی شیعیان پذیرفته شده و این منازعه به سود کلینی خاتمه یافته است.در این بخش از بحث به معرفی مهمترین کتابها و ابواب کلامی کافی میپردازیم:1 . کتاب العقل و الجهل:کلینی کتاب خود را با این کتاب آغاز میکند. وی در مقدمه، دلیل این انتخاب را آن میشمرد که عقل، معیار تکلیف و ثواب و عقاب الهی است. او در این کتاب، سعی دارد به اهمیت تعقل در دین از یک سو و پرهیز از خردگرایی افراطی و تعبدگریزی از سوی دیگر توجه داده، نوعی عقل دینی تعریف نماید و آن را در نقش بستر دین داری به عنوان مبنا و اساس کتاب خود برگزیند.2 . کتاب فضل العلم: این کتاب با تأکید بر تفقه در دین و پرهیز از راههای غیر یقینی و گمانآور به نوعی دنباله کتاب عقل و جهل بهشمار میرود. در آغاز کتاب، برخی روایاتی در فضیلت دانشاندوزی آورده و سپس ابوابی را به نهی از اظهار نظر گمانی در مسائل دینی و استفاده از روشهای نامعتبر، مانند قیاس و نتایج برآمده از آن که پیدایش بدعت دردین است، اختصاص داده است. در پایان نیز ضمن چند باب، از کتاب و سنت به عنوان مبنا و اساس فهم دین یاد میکند.3 . کتاب التوحید : این کتاب از مهمترین بخشهای کافی است که به موضوعات گوناگون مربوط به شناخت خداوند و صفاتش میپردازد. بسیاری از عناوین بابهای این کتاب از مسائل مورد مناقشه متکلمان و فیلسوفان عصر کلینی گرفته شده و روایات مربوط به آن، ذیل هر یک شناسایی و درج شدهاست. از همین روی گاه عنوان باب در هیچ یک از روایات بهکار نرفته و در واقع، درج این روایت ذیل این باب از اجتهادات کلینی است. برهانهای مبتنی بر حدوث عالم که معمولاً در مناظرههای امام صادق علیهالسلام به گروه موسوم به زنادقه و دهریون بیان شده، در آغاز این کتاب آمدهاند. سپس احادیث مربوط به شیء بودن خداوند و در عین حال منزه بودن او از جسمانیت که منشأ اتهام هشام بن حکم به تجسیم و تشبیه بودهاست بابی را به خود اختصاص دادهاند. پس از آن کلینی به مسئله کلام الهی که محور مجادلههای موسوم به خلق قرآن بین اصحاب حدیث و معتزله بوده و نیز مسئله رؤیت خداوند (که پایبندی حنابله به ظواهر آیات و نیز وجود پارهای روایات مورد مناقشه، عامل پیدایش آن بود) توجه کرده است. ابواب دیگری در تقسیم صفات به ذاتی و فعلی، و بیان ماهیت برخی پدیدههای الوهی، همانند عرش و کرسی، در ادامه آمده و سپس به بررسی منازعات مربوط به افعال الهی، از قبیل مسئله بداء، جبر و اختیار، خیر و شر، سعادت و شقاوت، حجت خداوند بر بندگان و دخالت او در هدایت افراد پرداخته شدهاست.4 . کتاب الحجه : مهمترین کتاب کافی که شاخصه شیعی آن را به روشنی نمود میدهد این کتاب است. کلینی در آغاز آن بر محل نزاع شیعه و اهل سنت در باب ضرورتِ نیاز به حجت تکیه کرده و سپس سعی نموده ضمن بیان تفاوت پیامبر و امام، تعریف مشخصی از مفهوم شیعی امام در مقایسه با مفهوم اعتزالی و زیدی آن ارائه دهد. پس از آن به ضرورت شناخت امام و وجوب اطاعت از وی پرداخته و سپس مجموعهای از صفات و ویژگیهای امامان را بیان کرده است. این بخش به دلیل اشتمال برصفاتی احیانا اختلاف برانگیز و نیز وجود تعداد قابل توجهی از راویان غالی در زمره اسناد آن، از جنجالیترین بخشهای کافی به شمار میرود. تکیه بر نقش و جایگاه امام در شرایط دوره کلینی برای حفظ هویت خاص شیعی و تمایز از دیگر فرقهها به شدت ضروری مینمود و لذا کلینی ناگزیر به میراث حدیثی غالیان و مفوضه نیز روی آورده و از میان آن، دست به گزینش زده است.(87) این امر بهطور طبیعی احتمال وجود روایاتی قابل نقد را در این موضوع تقویت مینماید، با این حال اتفاق نظر تدریجی شیعیان بر مضامین این روایات و انقراض دیدگاههای منتقد که بر شخصیتبشری امامان بیشتر تکیه میکردند، زمینه اختلاف فراوانی در میان شیعیان برجای نگذاشتهاست. همچنین در بین این بخش از کتاب به مستندات روایی امامت هر امام پرداخته و نیز ابواب مربوط به غیبت امام دوازدهم را نیز آورده است.همچنین روایات مربوط به خمس ـ البته بدون درج بابی به آنها ـ در بخش فقهی کتاب بهطور مختصر و در مقام بیان یکی از ویژگیهای امامان در این کتاب آمدهاست. این مسئله با توجه به دیدگاههای مشهور شیعه در آن دوره، مبنی بر اباحه خمس در عصر غیبت زمینهساز پیدایش برخی نظریههای انتقادی در حوزه فقه سیاسی شیعه و به طور خاص، درباره مسئله ولایت فقیه شده است.(88)برخی مستندات شیعی تحریف قرآن نیز در این کتاب بیان شدهاند(89) که دانشمندان شیعی متأخر در توجیه آن، یا اعتبار آنها را مورد تردید قرار داده و یا ظواهر آن را تأویل و بیارتباط به مسئله تحریف شمردهاند.(90) این در حالی است که اعتقاد به تحریف در بین شیعه همانند برخی مذاهب دیگر سابقه داشته و افزون بر محدثانی چون عیاشی و علی بن ابراهیم قمی، از متکلمانی چون نوبختیان نیز اعتقاد به وقوع نوعی تحریف در قرآن گزارش شدهاست.(91) به هر روی، احتمال اعتماد کلینی به مسئله تحریف منتفی نیست، گرچه این مسئله به بررسی بیشتر و مستقلی نیاز دارد.همچنین ضمن کتاب الحجه، بخشی جداگانه با عنوان «ابواب التاریخ» به تاریخ زندگی تک تک چهارده معصوم اختصاص یافته است. مهمترین ویژگی این بخش درج فصلی در آن راجع به تعداد امامان میباشد. مسئله تعداد امامان همواره از نقاط اختلاف برانگیز بین شیعه بوده که معمولاً پس از مرگ هر امام به عرصه مجادلهها کشیده شده و در بسیاری موارد، عامل پیدایش فرقههای نوظهور شیعی نیز بوده است. این مسئله در آغاز غیبت امام دوازدهم در دوره موسوم به حیرت که بسیاری از شیعیان در مسئله جانشین امام عسکری علیهالسلام دچار تردید شدهبودند، طبق معمول به بحث گذارده میشود و جالب آن که دیدگاههای متفاوتی، مانند اعتقاد به سیزده امام یا نامعین بودن تعداد امامان و استمرار آنها در حال غیبت مطرح میشود.(92) در این میان، کلینی با درج این فصل و گردآوری روایاتی منقول از امامان گذشته در صدد تثبیت این اندیشه برمیآید که تعداد امامان امری الهی و تعیین شده از زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بودهاست.(93)5 . کتاب الایمان و الکفر: این کتاب با احادیث طینت و عالم ذر آغاز شده که در محورهای منازعه متکلمان بغداد با محدثان قم بوده است.(94) احادیث فطرت در ادامه آمده و سپس به بیان مفاهیم بنیادی نظام دینی قرآن، یعنی مفهوم ایمان و رابطه آن با اسلام و درجههای هر یک پرداخته شدهاست. بحث رابطه ایمان و اسلام و نقش گناهان کبیره در آن از دهههای پایانی سده نخست در فهرست مباحث کلامی درآمده و از عوامل پیدایش برخی فرقهها، چون مرجئه و خوارج بودهاست. قسمت پایانی کتاب که بخش عمده آن است، مجموعهای از احادیث اخلاقی را در بردارد.نتیجه گیری در این مقاله پس از مباحثی مقدماتی درباره سیر زندگی کلینی به موضوع مبنای گزینش روایات در کتاب کافی پرداخته و درباره مسئله ارتباط کلینی با نواب اربعه که گروهی از اخباریان برای اثبات اعتبار کافی از آن بهرهبرداری کرده بودند نیز بحث شد، و در نهایت به بررسی مهم ترین ابواب کلامی کافی پرداخته شد. آن چه از این بحث مختصر، نتیجه گرفته میشود عبارت است از:1 . کتاب کافی به رغم اهمیت فراوان، از اعتبار صددرصدی برخوردار نبوده و از جنبههای گوناگون قابل نقد است؛2 . در نقد سندی کافی نباید از این نکته غافل ماند که این شیوه نقد در دوره کلینی رایج نبوده و لذا مبنای گزینش وی باید شناسایی شده و به هنگام نقد احادیث به آن توجه شود؛3 . کتاب کافی وضعیت تاریخی جامعه شیعه را در آن دوره، نشان داده و از این جهت میتواند به عنوان منبعی تاریخی بهکار گرفته شود؛4 . کتاب کافی نقش قابل توجهی در حل اختلافات درون مذهبی، و سازماندهی اندیشه اعتقادی شیعه برجای گذاشته است. بنابراین نقد روایات اعتقادی کافی میتواند به آسیبشناسی اندیشه کلامی شیعه یاری رساند.فهرست منابع 1ـ ابن حجر، احمد بن علی، لسان المیزان، چاپ دوم: بیروت، مؤسسه اعلمی، 1390ق/ 1971م.2ـ ابن داود، تقی الدین، رجال، نجف، المطبعة الحیدریة، 1392ق/ 1972م.3ـ ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، چاپ دوم: نجف، المطبعة الحیدریة، 1380ق/ 1961م.4ـ اسامی دهات کشور، چاپ دوم: تهران، وزارت کشور، 1329.5ـ اشتهاردی، علی پناه، مجموعة فتاوی ابن جنید، چاپ اول: قم جامعه مدرسین، 1416ق.6ـ اصطخری، ابراهیم بن محمد بن اسحاق، مسالک الممالک، چاپ لیدن.7ـ افندی، میرزا عبداللّه، ریاض العلماء.8ـ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، به کوشش کنگره شیخ انصاری، چاپ اول: قم، مجمع الفکر الاسلامی، 1419ق/ 1377ش.9ـ بحر العلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیه، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، چاپ اول: تهران، مکتبة الصادق، 1363.10ـ بدوی، عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین، بیروت، دارالعلم للملایین، 1997م.11ـ تهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، چاپ سوم: بیروت، دارالاضواء، 1403ق/ 1983م.12ـ تهرانی، آقا بزرگ، «رسالة فی الکافی»، نشریه سفینه، (فصلنامه تخصصی قرآن و حدیث)، سال اول، شماره دوم، بهار 1383.13ـ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، چاپ دوم: قم، مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام ، 1414ق/ 1372.14ـ حلی، حسن بن یوسف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 477]
صفحات پیشنهادی
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی-زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی نويسنده : علی معموری چکیدهکتاب کافی کلینی، ...
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی-زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی نويسنده : علی معموری چکیدهکتاب کافی کلینی، ...
سرباز وفادار امام زمان (عج) - ویژه نامه روز بزرگداشت شیخ کلینی
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی کتاب کافی کلینی، نخستین اثر جامع حدیثی شیعه است که با دربرداشتن ابواب گوناگون اعتقادی، فقهی، ...
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی کتاب کافی کلینی، نخستین اثر جامع حدیثی شیعه است که با دربرداشتن ابواب گوناگون اعتقادی، فقهی، ...
سرباز وفادار امام زمان (عج) - ویژه نامه روز بزرگداشت شیخ کلینی
ویژه نامه سرباز وفادار امام زمان (عج) با مقالات زیر در پرتال قرار گرفت : لزوم ارزیابی سندی احادیث کافی زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی ...
ویژه نامه سرباز وفادار امام زمان (عج) با مقالات زیر در پرتال قرار گرفت : لزوم ارزیابی سندی احادیث کافی زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی ...
اعلام رده بندی فاسد ترین کشور های جهان
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی. ... و مبدأ آفرینش جهان، از مهمترین مسائل مطرح میان ...
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی. ... و مبدأ آفرینش جهان، از مهمترین مسائل مطرح میان ...
فقه سیاسی، باید حوزه های سه گانه فرد، جامعه و تاریخ را مطالعه کند
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی-زمینه های تاریخی کتاب ... حدیثی شیعه است که با ...
زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی-زمینه های تاریخی کتاب ... حدیثی شیعه است که با ...
تأملی در نقد «ذهبی» از مجمع البیان
نگاه او به تاریخ و فقه و اصول و حدیث و تفسیر، برخاسته از مشرب کلامی اوست. ... دراینکه موارد یادشده جزو مشخصه های شیعه است سخنی نیست، اما نه با تعریفی که ذهبی ارائه می ... 12این گزارش و این نتیجه گیری از چند جنبه در خور توجه است:1. ... است، که نشان از ژرف نگری مؤلف آن در زمینه های گوناگون علم و دانش است کتاب بر همان شیوه ای ...
نگاه او به تاریخ و فقه و اصول و حدیث و تفسیر، برخاسته از مشرب کلامی اوست. ... دراینکه موارد یادشده جزو مشخصه های شیعه است سخنی نیست، اما نه با تعریفی که ذهبی ارائه می ... 12این گزارش و این نتیجه گیری از چند جنبه در خور توجه است:1. ... است، که نشان از ژرف نگری مؤلف آن در زمینه های گوناگون علم و دانش است کتاب بر همان شیوه ای ...
عرفان در سهروردي و انسان معاصر
2- رساله هاي كوتاهتري به فارسي و عربي كه در آنها مواد چهار كتاب به زباني ساده تر و به صورت ... وي را در زمينه تاريخ سياسي- اجتماعي قرن ششم و تشديد حملات متكلمان و متشرعان و ... در ادامه حملات غزالي به فلسفه و پيآمدها انديشه هاي كلامي – عرفاني او، در قرن ششم ... دست يابدو با اينكه معيار شناخت حقايق, برهاني است ولي تكيه بر استدلال و ...
2- رساله هاي كوتاهتري به فارسي و عربي كه در آنها مواد چهار كتاب به زباني ساده تر و به صورت ... وي را در زمينه تاريخ سياسي- اجتماعي قرن ششم و تشديد حملات متكلمان و متشرعان و ... در ادامه حملات غزالي به فلسفه و پيآمدها انديشه هاي كلامي – عرفاني او، در قرن ششم ... دست يابدو با اينكه معيار شناخت حقايق, برهاني است ولي تكيه بر استدلال و ...
سیری انتقادی در مبانی اندیشههای دینی بازرگان( قسمت اول)
حال در بین روشنفکران تاثیرگذار، ما به بررسی اندیشههای کلامی و دینی مهندس بازرگان میپردازیم . ... یعنی بازرگان با توجه به تحصیلاتی که در غرب داشته و با توجه به زمینههای ... (1) بازرگان در کتاب «راه طی شده» رهیافتبشری و تجربی و تلاش دانشمندان ... اینکه دانشمند توان بررسی روابط علی و معلولی عالم را داشته باشد را کافی در ...
حال در بین روشنفکران تاثیرگذار، ما به بررسی اندیشههای کلامی و دینی مهندس بازرگان میپردازیم . ... یعنی بازرگان با توجه به تحصیلاتی که در غرب داشته و با توجه به زمینههای ... (1) بازرگان در کتاب «راه طی شده» رهیافتبشری و تجربی و تلاش دانشمندان ... اینکه دانشمند توان بررسی روابط علی و معلولی عالم را داشته باشد را کافی در ...
حماسهسرایی بزرگ
وی در این روستا شوکتی تمام داشت و گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش میکرد. در آن زمان ..... زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی ...
وی در این روستا شوکتی تمام داشت و گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش میکرد. در آن زمان ..... زمینه های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه های کلامی ...
تشیع در دورهى امام صادق(ع)
(5)شعارهای عباسیان کاملاً جنبهى سیاسی داشت و فاقد رگ و ریشهى شیعی بود و این جریان ... فعالیتهای فرهنگی پیامبر اکرم(ص) با آموزه های دینی خویش، حیات طیب و جاودانه را ... زمینه را برای پدید آمدن علومی چون قرائت و تفسیر قرآن، حدیث، فقه، کلام، طب، ..... در کتاب کافی در باب «در کمی تعداد مؤمنان»،(55) گزارشی از شکوه و گلایه امام از ...
(5)شعارهای عباسیان کاملاً جنبهى سیاسی داشت و فاقد رگ و ریشهى شیعی بود و این جریان ... فعالیتهای فرهنگی پیامبر اکرم(ص) با آموزه های دینی خویش، حیات طیب و جاودانه را ... زمینه را برای پدید آمدن علومی چون قرائت و تفسیر قرآن، حدیث، فقه، کلام، طب، ..... در کتاب کافی در باب «در کمی تعداد مؤمنان»،(55) گزارشی از شکوه و گلایه امام از ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها